نام پژوهشگر: اردشیر انجمنی
بهاره بختیاری مجتبی رفیعیان
در این پژوهش به تبیین و تشریح فرآیند منطقه بندی فرم محور پرداخته و به طور همزمان موارد تئوری گفته شده در نمونه موردی مورد نظر مورد آزمایش قرار گرفت. نتیجه حاصل کالبد شکافی و شناسایی همه جانبه محدوده مورد نظر است که می تواند زیربنای هر طرح شهری و منطقه ای را در هر مقیاس تشکیل می دهد و به بهترین نحو سردرگمی نظام برنامه ریزی در برخورد با شهر و منطقه بر طرف می کند. برای نیل به این هدف منطقه مورد نظر از لحاظ استعداد توسعه و هویت شهری مورد بررسی و منطقه بندی قرار گرفت و بانک اطلاعاتی رستری حاصل به خوبی نحوه برخورد با هر ناحیه را مشخص می سازد. به طوری که رویکرد نظام برنامه ریزی در برابر محدوده ای دارای استعداد توسعه مجدد و هویت هسته شهری و دارای قابلیت بالای پیاده روی را با محدوده دیگر دارای استعداد رشد محدود واقع در منطقه حومه شهر و فاقد قابلیت پیاده روی متفاوت می سازد. به عنوان دو مثال از کاربرد transectmap در طرح های شهری عبارت است از: • طرح ساماندهی محدوده ای از شهر: که اکثر طرح های شهری از این دسته اند اراضی واقع در محدوده را بر اساس قابلیت رشد، هویت شهری و قابلیت پیاده روی طبقه بندی کرد و سپس رویکرد مناسب هر طبقه را دست آورد. • طرح های موضوعی برای بخش های خاصی از شهر: از قبیل طرح های از قبیل ساماندهی بافت های فرسوده، برنامه ریزی حومه شهر، طرح حفاظت از فضای باز و ... که می تواند بوسیله این رویکرد بدست آمده و طرح جامعی برای منظور خاص تهیه گردد. به علاوه لازم به ذکر است فرآیند به کار رفته در این تحقیق گام نخست در نگاه جامع به شهر بر اساس ویژگی کالبدی، استعداد توسعه و هویت شهری است که می تواند قدم اول تحقیقات آتی قرار گیرد در این تحقیق تلاش شد در طی چهار فصل پس از شناخت مسئله، ضرورت تحقیق و تبیین اهداف مورد نظر آن و انتخاب روش انجام پژوهش به جمع آوری مبانی نظری مورد نظر و نیاز پژوهش پرداخته و به کمک اطلاعات جمع آوری شده در طی سه فصل اول در فصل چهارم به تبیین و تشریح این روش به عنوان هدف اصلی پژوهش و پیاده سازی آن در شهرستان تراویس ایالت تگزاس به عنوان نمونه موردی تحقیق پرداخته شد
بهاره بختیاری مجتبی رفیعیان
در این پژوهش به تبیین و تشریح فرآیند منطقه بندی فرم محور پرداخته و به طور همزمان موارد تئوری گفته شده در نمونه موردی مورد نظر مورد آزمایش قرار گرفت. نتیجه حاصل کالبد شکافی و شناسایی همه جانبه محدوده مورد نظر است که می تواند زیربنای هر طرح شهری و منطقه ای را در هر مقیاس تشکیل می دهد و به بهترین نحو سردرگمی نظام برنامه ریزی در برخورد با شهر و منطقه بر طرف می کند. برای نیل به این هدف منطقه مورد نظر از لحاظ استعداد توسعه و هویت شهری مورد بررسی و منطقه بندی قرار گرفت و بانک اطلاعاتی رستری حاصل به خوبی نحوه برخورد با هر ناحیه را مشخص می سازد. به طوری که رویکرد نظام برنامه ریزی در برابر محدوده ای دارای استعداد توسعه مجدد و هویت هسته شهری و دارای قابلیت بالای پیادهروی را با محدوده دیگر دارای استعداد رشد محدود واقع در منطقه حومه شهر و فاقد قابلیت پیاده روی متفاوت می سازد. به عنوان دو مثال از کاربرد transectmap در طرح های شهری عبارت است از: • طرح ساماندهی محدوده ای از شهر: که اکثر طرح های شهری از این دسته اند اراضی واقع در محدوده را بر اساس قابلیت رشد، هویت شهری و قابلیت پیاده روی طبقه بندی کرد و سپس رویکرد مناسب هر طبقه را دست آورد. • طرح های موضوعی برای بخش های خاصی از شهر: از قبیل طرح های از قبیل ساماندهی بافت های فرسوده، برنامه ریزی حومه شهر، طرح حفاظت از فضای باز و ... که می تواند بوسیله این رویکرد بدست آمده و طرح جامعی برای منظور خاص تهیه گردد. به علاوه لازم به ذکر است فرآیند به کار رفته در این تحقیق گام نخست در نگاه جامع به شهر بر اساس ویژگی کالبدی، استعداد توسعه و هویت شهری است که می تواند قدم اول تحقیقات آتی قرار گیرد در این تحقیق تلاش شد در طی چهار فصل پس از شناخت مسئله، ضرورت تحقیق و تبیین اهداف مورد نظر آن و انتخاب روش انجام پژوهش به جمع آوری مبانی نظری مورد نظر و نیاز پژوهش پرداخته و به کمک اطلاعات جمع آوری شده در طی سه فصل اول در فصل چهارم به تبیین و تشریح این روش به عنوان هدف اصلی پژوهش و پیاده سازی آن در شهرستان تراویس ایالت تگزاس به عنوان نمونه موردی تحقیق پرداخته شد و در نهایت با نیل به یکایک اهداف تحقیق، هدف اصلی آن که ایجاد زیرساختی برای تحقیقات آتی در این زمینه بود تامین گردید. فرض اول تحقیق این بود که منطقه بندی فرم محور بهتر از منطقه بندی عملکرد محور میتواند نیازهای رو به رشد جوامع شهری را برطرف کند.همانطور که در طول فصل دوم به طور مفصل به آن پرداخته شد کد های فرم محور با رویکرد جدیدی که در قوانین مربوط به توسعه مطرح کرده اند برگی جدید در تاریخ منطقه بندی را رقم زده اند. تفاوت آن با منطقه بندی های متداول در فرآیندی است که تهیه میکنند و مفهوم استانداردهایی که هر کدام شامل میشوند و مکانیزمی که هر کدام برای اجرایی شدن در پیش میگیرند و همچنین در نوع ساختمانهایی که خروجی هر کدام میباشد. فرض دوم تحقیق بیان کننده این مساله بود که تفکیک مناطق شهری از مناطق غیر شهری در برنامه ریزی و نگریستن به این دو مقوله به صورت منفک امری نادرست میباشد و بهتر است کل منطقه به صورت طیف در نظر گر فته شود. همانطور که طی مبانی نظری به آن پرداخته شد این محل قرار گیری منطقه است که تمامی ویژگی های کالبدی و فیزیکی قطعات و بلوک های موجود در آن منطقه را مشخص می کند و سبب وحدت در فرم می گردد. از این رو با نگرش طیفی از شهر تا روستا ویژگی های کالبدی و فیزیکی قطعات مشخص تر برای برنامه ریزی های آتی تهیه میگردد. از این رو نتایج حاصل از تحقیق حاضر می تواند در آینده پایه مطالعاتی بر روی پیاده سازی مفاهیم smartcodes جهت نیل به کد بندی کالبدی بر اساس پهنه های عرضی می.باشد که حاصل آن ساماندهی سیمای کالبدی شهرها و هدفمند کردن رشد شهر در برابر رشد پراکند شهرهای کنونی است.