نام پژوهشگر: حسین ایراندوست
حسین ایراندوست جعفر حیرانی نوبری
در این پایان نامه خطاهای یک شتاب سنج mems مورد بررسی قرار گرفته و مدل سازی شده اند. مدل پیشنهاد شده برای خطاهای سیستمی شتاب سنج شامل بایاس، ضریب مقیاس و ناهم محوری می باشد. تست های مناسبی برای دست یابی به پارامترهای مدل فوق طراحی و پیاده سازی شده است. همچنین تأثیر دما بر پارامترهای ذکر شده مورد بررسی قرار گرفته و مدل سازی خطاهای تصادفی با استفاده از تکنیک واریانس آلن صورت پذیرفته است.
حسین ایراندوست حمید رضا رحمانی
در این مطالعه هدف، بررسی تاثیر منابع مختلف روغن بازیافتی بر عملکرد، کیفیت تخم مرغ، الگوی اسیدهای چرب تخم مرغ و پایداری اکسیداتیو تخم مرغ و نیز فراسنجه های خونی مرغ های تخمگذار بود. دو آزمایش انجام شد تا مقدار انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری (ame) روغن تصفیه شده ی سویا (sbo)، روغن بازیافتی (حرارت دیده ) سویا (rso) و مایع صابون اسیدی سویا (aso) و نیز اثرات افزودن ویتامین e و ویتامین c در جیره های حاوی 5/3 درصد این روغن ها بر عملکرد و کیفیت تخم مرغ های لگهورن سفید با تاج ساده از سن 44 تا 56 هفتگی تعیین گردد. در آزمایش اول، ame سه روغن با استفاده از خروس های بالغ (6 قطعه برای هر روغن) به دو طریق حاصلضرب قابلیت هضم روغن در مقدار انرژی خام آن و روش تفاضل بین مقادیر ame جیره پایه و جیره های حاوی 5 درصد از هر یک از روغن های آزمایشی برآورد شد. ame برآورد شده برای روغن های sbo، rso و aso به روش مستقیم حاصل از ضرایب قابلیت هضم به ترتیب 8916، 8880 و 7849 و محاسبه شده به روش تفاضل به ترتیب 9127، 8947 و 7967 کیلوکالری بر کیلوگرم بود. در آزمایش دوم، 12 تیمار جیره ای وجود داشت که به صورت فاکتوریل شامل 3 منبع روغن، 2 سطح ویتامین e (0 در مقابل 250 میلی گرم در کیلوگرم) و 2 سطح ویتامین c (0 در مقابل 250 میلی گرم در کیلوگرم) تنظیم شدند. هر جیره 5 تکرار داشت و واحد آزمایشی شامل یک قفس با 5 مرغ بود. جیره تاثیری بر عملکرد مرغ تخمگذار یا صفات کیفی تخم مرغ در هر یک از دوره های آزمایشی مورد نظر نداشت. وارد کردن منابع چربی به جیره، اثرات مشخصی بر ترکیب اسید چرب زرده نداشت، به جزء اسید لینولئیک که برای sbo بالاتر بود. مکمل کردن جیره با ویتامین e باعث افزایش اسیدهای چرب اشباع (sfa) خصوصا c16:0 و c18:0 شد ولی بر اسیدهای چرب غیراشباع تک پیوندی (mufa) تاثیری نداشت مگر c16:1 که افزایش یافت (05/0p<). مکمل ویتامین e مقدار اسیدهای چرب غیراشباع چند پیوندی (pufa) بویژه c18:0 و c22:6n3 را کاهش داد (05/0p<). مکمل کردن ویتامین e نسبت pufa:sfa را کاهش ولی نسبت آراشیدونیک به لینولئیک (aa:la) را افزایش داد. مکمل ویتامین c باعث افزایش c18:0، c18:3n3، نسبت aa:la و مجموع اسیدهای چرب n3 و کاهش نسبت n6:n3 شد. تیمارهای مختلف اثرات متفاوتی بر الگوی اسیدهای چرب تخم مرغ داشتند. روغن تصفیه شده سویا باعث افزایش اسید لینولنیک تخم مرغ شد. مکمل ویتامین e باعث افزایش مجموع اسیدهای چرب اشباع و کاهش درصد اسیدهای چرب غیراشباع چند پیوندی شد. مکمل ویتامین c با کاهش اسید لینولنیک باعث کاهش مجموع اسیدهای چرب امگا3 شد. فراسنجه های سرم شامل میزان کلسترول، تری گلیسرید و آنزیم-های sgot، sgpt و آلکالین فسفاتاز تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفت (05/0p>). میزان مالون دی آلدئید سرم در تیمار روغن بازیافتی سویا بالاتر از تیمار مایع صابون اسیدی شده سویا بود و مکمل ویتامین e و ویتامین c باعث کاهش این فراسنجه شد(05/0p<). از نظر میزان کلسترول، تری گلیسرید و مالون دی آلدئید زرده و تخم مرغ اختلافی بین تیمارها مشاهده نشد (05/0p>). مقدار mda تخم مرغ پس از 30 روز نگهداری در اتاق سرد اقزایش یافت ولی مکمل ویتامین e باعث افزایش پایداری اکسیداتیو زرده و تخم مرغ شد. میزان آلفاتوکوفرول سرم، زرده و تخم مرغ در جیره های حاوی مکمل ویتامین e به طور معنی داری بالاتر از بقیه بود (05/0p<). از نظر آزمون چشایی تخم مرغ، تفاوتی بین سه منبع روغن مشاهده نشد (05/0p>). نتیجه این که اگر روغن سویای بازیافتی و مایع صابون اسیدی سویا به خوبی فرآوری شوند گزینه-های خوبی برای جایگزینی روغن سویای تصفیه شده در جیره های مرغ های تخمگذار می باشند. تحت شرایط این تحقیق، اگرچه مکمل کردن جیره با مقادیر اضافی ویتامین e و c باعث تغییر الگوی اسیدهای چرب زرده گردید ولی برای بهبود کیفیت تخم مرغ و عملکرد مرغ تخمگذار تایید نشد. به اضافه اینکه افزایش آلفا توکوفرول تخم مرغ از طریق مکمل کردن ویتامین e در جیره امکان پذیر می باشد.
خدادوست سیدی پور حسن محمدی عمارت
آزمایش حاضر به منظور بررسی اثر افزودن سطوح مختلف دو گیاه گزنه و دارچین بر عملکرد و سیستم ایمنی بلدرچین¬های ژاپنی انجام گردید. این آزمایش به صورت فاکتوریل (3×2) در قالب طرح کاملاً تصادفی با استفاده از 288 قطعه جوجه بلدرچین ژاپنی در 6 تیمار و 4 تکرار که هر تکرار آن مشتمل بر 12 قطعه پرنده بود، در بازه سنی 7 تا 35 روزگی انجام شد. سطوح مختلف گزنه شامل صفر، 1 و 2 درصد و سطوح دارچین نیز صفر و 5/0 درصد بود. در پایان سطوح مختلف گزنه در سه بازه سنی 21 تا 28، 28 تا 35 روزگی و کل دوره به ترتیب باعث افزایش مصرف خوراک شد (05/0p<). بیشترین میزان مصرف خوراک در همین سن مربوط به تیمار دریافت¬کننده سطح 2 درصد گزنه در جیره بود (05/0p<). سطح 5/0 درصد دارچین باعث بهبود (05/0p<) افزایش وزن در 14 تا 21 روزگی شد. استفاده از گزنه و دارچین اثر معنی¬داری بر ضریب تبدیل خوراک نداشت (05/0p>). سطوح مختلف گزنه باعث افزایش وزن سنگدان و وزن بورس شد (05/0p<). استفاده از دارچین نیز باعث افزایش وزن بورس شد (05/0p<). سطوح مختلف گزنه موجب افزایش پاسخ ایمنی جوجه¬های بلدرچین در واکنش به تزریق اول و دوم گلبول قرمز گوسفندی شد (05/0p<). اثرات متقابل گزنه و دارچین روی هیچ یک از فراسنجه¬های مورد اندازه¬گیری معنی¬دار نشد (05/0p>). افزودن سطح 1 و 2 درصد گزنه به جیره می¬تواند موجب بهبود نسبی عملکرد از طریق افزایش در مصرف خوراک شود. همچنین افزودن همین سطوح به جیره غذایی بلدرچین¬های ژاپنی موجب بهبود وزن نسبی بورس فابرسیوس و پاسخ ایمنی مشاهده شده در برابر آنتی¬ژن گوسفندی گردید. سطح 5/0 درصد دارچین هیچ اثر مثبت معنی¬داری بر عملکرد و سیستم ایمنی بلدرچین¬های ژاپنی دریافت¬کننده آن نداشت. لذا با توجه به نتایج این تحقیق می¬توان اذعان داشت که استفاده از سطوح 1 و 2 درصد گزنه در جیره بلدرچین¬های ژاپنی می¬تواند منجر به بهبود عملکرد و تقویت سیستم ایمنی بلدرچین¬های ژاپنی در دوره پرورش شود.