نام پژوهشگر: احمد بخشایشی اردستانی
سیدعباس باقری باوندپور احمد بخشایشی اردستانی
برای دستیابی به توسعه در هرکشوری باید مقدماتی فراهم شود تا روند توسعه با آهنگ سریع تری به پیش رود. در صورتیکه شرایط داخلی هر کشور مساعد باشد ( که این شرایط را در کشور ما اجرای سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران فراهم آورده است )، عاملی که می تواند فرآیند توسعه را سرعت بخشد، فراهم بودن شرایط بین المللی است ( که ساز و کار سازمان جهانی تجارت یکی از آن شرایط بین المللی می باشد ). خوشبختانه هر دو شرایط در حال حاضر پیش روی کشور ما می باشد تا توسعه سیاسی و اقتصادی لازم در کشور شکل گیرد. زیرا مفروض این تحقیق بر این است که نوع مالکیت جامعه بر تفکر و نوع نگرش انسان اثر گذار است و بر همین اساس اندیشه های دموکراتیک در فضای که مالکیت خصوصی و بخش خصوصی تقویت شده و از اهمیت خاصی برخوردار است بیشتر نشو و نمو می یابد. لازم به ذکر است که جامعه دموکراتیک جامعه ای که در آن شاهد توسعه سیاسی هستیم. در این تحقیق شاهد شش فصل خواهیم بود. فصل اول مربوط به کلیات، فرضیه و پیشینه تحقیق است. در فصل دوم چهارچوب نظری موضوع مد نظر قرار گرفته است. در این فصل رابطه سیاست و اقتصاد، مالکیت خصوصی در اسلام، نقش دولت ها در اقتصاد و مسائل مربوط به دموکراسی و توسعه طرح شده است. در فصل سوم سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و ارتباط آن با قوانین و مقررات مربوطه مورد بررسی قرار گرفته است. نظر به اینکه خصوصی سازی نکته حائز اهمیتی در اجرای اصل 44 و زمینه ساز بستر مناسب برای عضویت در سازمان جهانی تجارت می باشد، لذا فصل چهارم به موضوع خصوصی سازی اختصاص یافته است. در فصل پنجم نیز سعی شده است که آشنایی کافی و وافی از سازمان جهانی تجارت به ترسیم کشیده شود تا با ساختار، شرایط شکل گیری، نحوه الحاق و عضویت و ... در آن سازمان آشنایی لازم بدست آید. فصل ششم تحقیق نیز به تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق پرداخته و در پایان نیز از موضوعات مطرح شده نتیجه گیری لازم بعمل آمده است.
پرویز رضا میرلطفی احمد بخشایشی اردستانی
به نظر می رسد چگونگی شکل گیری آرا ، افکارو اندیشه سیاسی طالبان در حوزه جامعه شناسی سیاسی و زمینه های آن از دید محققان مغفول مانده ویا به صورت سطحی به آن توجه شده است. جستارهایی که در چند سال اخیر در رابطه با علل شکل گیری و بروز وظهور طالبان انجام گرفته، بیشتر تلاش خود را مصروف چگونگی شکل گیری طالبا ن در برون متن نموده اند . ضمن اینکه نگاه اکثر محققان بیشتر به جنبه های خارجی شکل گیری طالبان در دو زمینه عوامل خارجی ونظریه اسلام هراسی مطرح می باشد و ازاین جهت کاستی هایی نیز مشاهده شد.مطالعه حاضر با یک چارچوب تئوریک برگرفته از تئوری ساختارگرایانه میشل کروزیه و تئوری تفهمی ماکس وبروبا توجه به نقش کانالهای اولیه و ثانویه جامعه پذیری سیاسی از ارزیابی ابعاد سیاسی و وابستگی های خارجی و سیاستهای کشورهای منطقه و جهان که احتمالا در شکل گیری طالبان نقش داشته اند, چشم پوشی می کند تا از این طریق به ریشه یابی طالبانیزم در افغانستان بپردازد. سئوال اساسی که در این تحقیق به ان پاسخ داد ه شد ؛عبارت است از :چگونه جامعه پذیری سیاسی در افغانستان منجر به تشکیل طالبانیزم(اسلام سیاسی طالبان)شد؟ روش تحقیق در این رساله تلفیقی از دو روش کمی و کیفی است که با استفاده ازمستندات کتابخانه ای ،مشاهده ،مصاحبه و بررسی آماری به صورت بینا روشی داده های کمی وکیفی گردآوری شدند. با اتکا به نتایج تحقیق، طالبانیزم در افغانستان ناشی از عامل خارجی نیست ،بلکه تحت تاثیر عوامل داخلی وریشه های عمیق تاریخی هست. این ریشه ها مرهون اسلام احساسی و ساده،جامعه پذیری سیاسی از طریق کانالهای اولیه وثانویه همچون خانواده و تعلیم وتربیت می باشد. کلید واِژه ها: طالبان،طالبانیزم ،جامعه پذیری سیاسی، کانالهای اولیه و ثانویه ،افغانستان
محمدمختار قادری احمد بخشایشی اردستانی
اندیشمندان و صاحب نظران علوم اجتماعی بر این باورند که مرحله تازه ای در تاریخ جوامع بشری اغاز شده است. ویژگیهای این جامعه نو را می توان پدیده هایی از جمله اقتصاد اطلاعاتی جهانی ، هندسه متغیر شبکه ای، فرهنگ مجاز واقعی ، توسعه حیرت انگیز فناوری های دیجیتال، خدمات پیوسته و نیز فشردگی زمان و مکان برشمرد. از سوی دیگر قدرت به عنوان موضوع اصلی علم سیاست جایگاه مهمی در روابط انسانی دارد، قدرت و بازتولید ان در جوامع انسانی محوری ترین و مهمترین عاملی است که تفکر اجتماعی و سیاسی باید بر ان تامل کند. هدف نگارنده از تحقیق حاضر، تشریح و توصیف مفاهیم ارائه شده از قدرت توسط اندیشمندان سیاسی و ضمن رده بندی این اندیشه ها، یافتن مفهوم قدرتِ مطابق با جامعه ی شبکه ای می باشد. روش به کار گرفته شده در این نوشته روش توصیفی مقایسه ای و تحلیلی است. پایان نامه حاضر از پنج فصل تشکیل شده است. فصل اول کلیات را در بر می گیرد. فصل دوم مفهوم قدرت را در اندیشه کلاسیک ، مدرن و پست مدرنیسم تشریح می نماید و در فصل سوم به رده بندی مفهوم قدرت در اندیشه ی سیاسی پرداخته ایم. در فصل چهارم به تبیین و توصیف جامعه ی شبکه ای ازدیدگاه مانوئل کاستلز- به باور بسیاری از اندیشمندان کامل ترین و مبسوط ترین تبیین - اشاره کرده ایم . و در فصل پنجم ، نتیجه گیری ، مفهوم قدرتِ فوکویی را مطابق با جامعه ی شبکه ای یافته ایم.
اکرم اسماعیلی جعفر قامت
از جمله عوامل تأثیر گذار داخلی در سیاست خارجی امریکا می توان به عوامل غیردولتی چون شواری روابط خارجی، کمیسیون سه جانبه، گروه های فشار، احزاب سیاسی و افکار عمومی اشاره نمود. این مطالعه نقش امریکا در بسیج افکار عمومی برای حمله به افغانستان را در برمی گیرد. این موضوع در محوریت تئوری ها و نظریه های مربوط به اثرات وسایل ارتباط جمعی قرار می گیرد. افکار عمومی پدیده ای روانی اجتماعی و خصلتی جمعی است و عبارت است از ارزیابی و نظرمشترک گروهی اجتماعی در مسئله ای که همگان به آن توجه و علاقه دارند و در لحظه معینی، بین عده زیادی از افراد و اقشار مختلف جامعه نسبتاً عمومیت می یابد و عامه مردم آن را می پذیرند. امروزه با توجه به رشد و توسعه فناوریها ی ارتباطی، رسانه ها در تشکیل، هدایت و انحلال افکار عمومی نقش بارز و انکارناپذیری دارند. بدون شک حادثه 11 سپتامبر و تغییر نظام بین الملل بعد از آن در رویداد حوادث بعدی دخیل بوده است. این حادثه باعث بوجود آمدن تعاریف جدیدی از تروریسم، ماهیت قدرت و تحول مفهوم امنیت و تهدید شد. در حمله آمریکا به افغانستان فعالیت ها و جهت دهی های رسانه های مختلف در شکل دادن به افکار عمومی مشهود بوده است. در نهایت می توان این گونه نتیجه گرفت که امریکا بعد از حادثه 11 سپتامبر از طریق رسانه های داخلی و بین المللی افغانستان را به عنوان مظهر تروریسم در سطح افکار عمومی جهانی مطرح نمود و از این طریق هجوم خود را به افغانستان آغاز کرد.
فاطمه عاشری احمد بخشایشی اردستانی
دولت نهم سیاست خارجی خود را از لحاظ نظری بر مبنای آرمانگرایی ، اصولگرایی ، عدالت خواهی قرار داد. روی دیگر این اصول نظری را می توان سیاست خارجی تهاجمی برشمرد. در حوزه های خاورمیانه بحث فلسطین ، صلح خاورمیانه ، نوع تعامل با امریکا و امریکای لاتین حاکی از سیاست تهاجمی دولت نهم است . در واقع دولت نهم تلفیق نظر و عمل را در تلفیق ایده آلیسم اسلامی با عملگرایی می بیند و آن را در منطقه خاورمیانه در قالب جبهه مقاومت در مقابل جبهه سازش و در منطقه امریکای لاتین با عنوان جبهه همبستگی برای صلح در برابر هجوم امریکا دنبال می کند نگاهی گذرا و اجمالی به سیاست خارجی دولت نهم چیزی جدا ازافکار امام خمینی و اسلام نیست. لیکن با تطبیق افکار و آرمانهای اسلامی با واقعیات در دیپلماسی عمومی از طریق تاثیرگذاری بر فطرت افکار عمومی توده ها توانسته تا حدود نسبی در این زمینه موفقیت بدست آورد اگرچه تهدیدهای زیادی هم در قالب قطعنامه ها و تحریمها را به جان خریده است. در واقع دولت نهم سمت و سوی خود را فطرت افکار عمومی هم در داخل و هم در خارج می بیند و از این طریق می خواهد بر سیاستمداران فشار وارد آورد ،در حالیکه سیاست کشورها توسط سیاستمداران مدیریت می شودو تعارض این دو تمایل ،امری طبیعی جلوه می کند.
محمد مهدی مزینانی احمد بخشایشی اردستانی
رسانه ، فرهنگ و افکار عمومی از لحاظ کاربردی واژه های بهم مرتبط هستند. از لحاظ مفهومی مستقل لیکن قرین یکدیگرند. رسانه دارای وجه عینی بوده و فرهنگ و افکار عمومی دارای وجه ذهنی می باشند. هر پدیده ای را که در نظر بگیریم ، در آن لایه ای از فرهنگ وجود دارد. فرهنگ قابل ارتقا است.ارتقا آن توسط رسانه می تواند انجام گیرد. رسانه، احزاب ، جامعه مدنی ، طبقه متوسط و نخبگان درهرجامعه وظیفه مهمی در رشد و تعالی آن جامعه برعهده دارند. جوامع متعدد دارای شکافهای افقی و عمودی می باشند. هر جامعه ای را می توان در قالب یک هرم به سه قسمت تقسیم نموده که آن سه قسم عبارتند از: الف) طبقه نخبه(الیت) ب) طبقه متوسط ج) توده مردم جامعه مطلوب جامعه ای است که اولاً طبقه متوسط آن از لحاظ کمی و کیفی نسبت به دو طبقه دیگر کوچک نباشد.ثانیاً افراد طبقه متوسط به توده مردم سرازیر نگردند و ثالثاً طبقه متوسط الگوی توده مردم باشند. ترجمان طبقه متوسط را می توان قرین جامعه مدنی، مطبوعات و گروههای اجتماعی سیاسی یافت. سه ایستار احساسی، ارزشی و عقلایی را میتوان در هر جامعه ای یافت. از میان این سه ایستار ، ایستار عقلایی مطلوب جامعه مدنی است. وظیفه رسانه ایجاب می نماید که ایستار عقلایی را به ایستار حاکم بر افکار عمومی تبدیل نماید.به طور کلی این افکار عمومی است که با رای خود در انتخابات، دولتی را بر سر کار می آورد یا ساقط می کند یا می تواند سرنوشت جامعه را تعیین کند. از اینجاست که در جوامع امروز تا این حد به افکار عمومی و شناخت آن اهمیت داده می شود. اهمیت این پژوهش در این نکته است که اولاً افکار عمومی را به صورت پارادایمی تعریف می کند و ثانیاً نشان می دهد که چگونه رسانه ای همچون تلویزیون و یا سایر رسانه های دیداری و شنیداری می توانند آنرا ساخته، یا به آن جهت مثبت داده و یا به کل آنرا عوض نمایند. در این رساله سعی شده که ابعاد تاثیر رسانه ها بر افکار عمومی بررسی گردد. از طرفی انواع رسانه و حوزه تاثیر هر یک را بیان نموده و این نکته تبیین گردد که رسانه ها چه نقشی را می توانند در پیشرفت طرز تلقی طبقات مختلف جامعه نسبت به مسائل اجتماعی، سیاسی،فرهنگی و اقتصادی ایفا کنند. در این پایان نامه از روشهای توصیفی – تحلیلی استفاده شده است.
محمد حسین رنجبران احمد بخشایشی اردستانی
انقلاب اسلامی ایران تحولی عظیم و بنیادی و انقلابی معنوی بود که بسیاری از ساختارها را درهم شکست و تحولات اجتماعی و انقلابی در جهان را نیز دچار تغییراتی کرد، به همین دلیل تأثیر شگرف و متفاوتی در صحنه جهان گذاشت. این تحول بنیادین که به رهبری امام خمینی(ره) به وقوع پیوست براساس اصولی بنا نهاده شد که نشأت گرفته از مذهب تشیع بود و با خیلی از انقلابهای مادی گرای عصر حاضر متفاوت بود، از این رو چالشهای منطقه ای و فرامنطقه ای زیادی را به دنبال داشت .انقلاب مذکور حادثه بزرگ قرن بیستم بود که علاوه بر تحول بنیادین و فراگیر در ایران، بازتاب و دستاوردهای جهانی فراوانی داشت و با احیاء تفکر دینی بویژه در صحنه سیاست و جامعه و اداره زندگی بشری، بسیاری از تئوریها و اصولی را که قطعی و خدشهناپذیر معرفی شده بودند مورد چالش قرار داد.ما شاهد وقوع انقلاب اسلامی در تجدید حیات تمدن اسلامی و بیداری اسلامی می باشیم. هر چند بحث تمدن در قالب فرهنگ و مباحث فرهنگی می گنجد اما هدف این است که بتوانیم مولفه های عینی این تاثیرگذاری را نیز به روشنی نشان دهیم.در یک جمعبندی کوتاه و با توجه به واقعیتهای جهان میتوان گفت که ابعاد معنوی، الهی و وحیانی انقلاب اسلامی تحولات فکری عمیقی را در سطح داخلی و بینالمللی به وجود آورد. به طوری که مطالعه پیرامون مذهب و نقش آن در صحنههای سیاسی و بینالمللی و در جنبههای فردی و اجتماعی و بهرهگیری از آن در سیاستهای مختلف، علیرغم دو قرن تلاش برای منزوی و مطرود کردن مذهب در دستور کار قرار گرفته است . چون گفتمان انقلاب اسلامی بدون تکیه بر اسلام و ارزشها و اصول ان دچار بی معنایی می گردد. علت تفوق گفتمان اسلام گرایی در ایران آن است که اولاً با مفاهیم آن دسترس مردم است و هم چنین اعتبار قابل توضیح است.
هدی رودی احمد بخشایشی اردستانی
مسئله سوریه با دیگر کشور های درگیر در منطقه کاملا متفاوت می باشددرکشورهایی مانندلیبی تونس مصر بحرین موج بیداری واعتراض داخلی مردم نسبت به سیستم حکومتی میباشدولی در سوریه یک توطئه آمریکایی سعودی قطری می باشد وچون سوریه در منطقه ژئوپولوتیکی وخط مقدم محور مقاومت قرار دارد برای ضربه زدن به لبنان ودر نهایت ایران می باشداما نکته حائز اهمیت این میباشد که حکومت بشار اسد رفتنی نیست زیرا هعتراض کنندگان در اقلیت هستند مردم در حمایت از بشار اسد راهپیماییهای میلییونی انجام دادند واین یعنی حمایت از حکومت سوریه ودیگری اینکه مردم به اصلاحات حکومت اعتماد وآن راقبول کرده اند در حالی که در دیگر کشور های دیگر دیر شده بودودیگر اینکه به سوریه امکان حمله نظامی نمیست زیرا با مخالفت چین و روسیه در شورای امنیت روبه رو خواهند شد
محسن جلالی فراهانی احمد بخشایشی اردستانی
درباره تجربه منحصربه فرد و خاص امام موسی صدر در عرصه بین المللی بسیار گفته و نوشته اند. گرچه هنوز حق این مطلب ادا نشده و ناگفته بسیار است، شاید بتوان این تجربه را در این نکته خلاصه کرد که هیچ یک از عالمان دینی و روحانیان شیعی و مسلمان در دوران معاصر (پس ازتجربه سیدجمال الدین اسدآبادی در قرن پیش ) چنین توفیقی در عرصه بین الملل و بین مذاهب و ادیان به دست نیاوردند. اهمیت موضوع از آنجاست که امام موسی صدر به عنوان یک پرورش یافته حوزه و زاده بیت مرجعیتی چندصد ساله، نه از جایگاه یک روشنفکر یا مصلح سیاسی و اجتماعی، بلکه از موضع یک عالم دینی و فقیه و مجتهد حوزوی، قم را به مقصد لبنان ترک کرد و پس از آن در کشورهای مختلف و جوامع گوناگون به عرضه و معرفی تفکر و معارف شیعی در قالب روزگار نو و به صورتی روشن و کارآمد مشغول شد. این پژوهش به دنبال بررسی اندیشه های امام موسی صدر به خصوص جوهره نگاه انسانی امام موسی به فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و تاثیر آن بر عمل او در لبنان است.
محمد جواد راستیان اردستانی احمد بخشایشی اردستانی
خاورمیانه از مناطق پر اهمیت برای آمریکا می باشد. وجود ذخایر گسترده انرژی و قرار گرفتن بسیاری شاهراه های ارتباطی جهان، سبب گسترش نفوذ آمریکا در این منطقه شده است. مصر و یمن به دلیل موقعیت ژئوپلتیکی و سوق الجیشی خود از جمله کشورهای مهم خاورمیانه می باشند. حسنی مبارک و علی عبدالله صالح دیکتاتورهای این کشورها از دیرباز دارای رابطه نزدیکی با آمریکا بوده اند؛ به طوری که به عنوان مجری سیاست های آمریکا در منطقه شناخته شده و این کشور با کمک های خود از حکومت آنها حمایت می کرد. این در حالی است که مردم این کشورها در مشکلات اجتماعی و اقتصادی فراوانی به سر می بردند. تحولات خاورمیانه و شمال آفریقا که از اواخر سال 2010 و از کشور تونس آغاز گردید، سبب شد تا مردم مصر و یمن نیز به مخالفت با حکومت دیکتاتوری مبارک و صالح پرداخته و در نهایت موجبات کناره گیری آنها را از قدرت فراهم کنند. نقش آمریکا در تحولات مصر و یمن به واسطه ی اهداف خاورمیانه ای آمریکا می باشد : آمریکا در مصر تلاش نمود از طریق دموکراسی هدایت شده، در سقوط سریع حسنی مبارک موانع زیادی ایجاد نکند، تا بتواند بدنه ی اجتماعی مصر را به روش سابق تحت کنترل داشته باشد؛ لکن نتوانست موج انقلاب مصر را مدیریت کند. این وضعیت سبب شد تا در یمن به نحو دیگری عمل کرده و از سقوط رژیم علی عبدالله صالح جلوگیری نماید. به طوری که از سیاست عربستان سعودی در یمن از طریق شورای همکاری خلیج فارس برای انتقال مسالمت آمیز قدرت در این کشور حمایت کند.
علی محمدی حسین تفضلی
هدف از تدوین این تحقیق، بررسی اندیشه و آثار و عملکردهای سیاسی دکتر احسان نراقی بوده و در این تحقیق علاوه بر استفاده از کتابهای متعدد ایشان، از مصاحبه با افراد مطلع و مصاحبه با خود آقای دکتر نراقی توسط پدید آورنده ی این اثر استفاده شده است و از آنجا که احسان نراقی یکی از کسانی است که بیشترین حجم گفتگو و دیالوگ را دارد، از این رو از گفتگوهای پراکنده ی ایشان در مطبوعات نیز استفاده گردیده است. احسان نراقی یکی از اثرگذارترین روشنفکران چند دهه ی اخیر است و ویژگی پراتیک او باعث شده است که منشأ بسیاری از تحولات علمی، سیاسی و فرهنگی گردد. جلال متینی طی مقاله ای با عنوان «مردی که شبیه هیچ کس نیست» نراقی را روشنفکری ویژه و منحصر به فرد می داند. شاید در تاریخ معاصر کمتر کسی را می توان پیدا کرد که درطول زندگی، هم با ژان پل سارتر و دوبوار ملاقات داشته باشد و هم با آیت الله مطهری، هم با شاه، هم با لاجوردی و میشل فوکو، احمدشاه مسعود، صادق هدایت، هویدا، فرح و.... . اندیشه ی نراقی حول محور بازگشت به خویشتن بود و این اندیشه را می توان درسراسر اندیشه و آثار و زندگی نراقی دید. دیگر از ویژگی های او می توان جنبه ی محافظه کاری و اعتدال وی را بررسی نمود و می توان نراقی را نمونه ی بارز یک محافظه کار ایرانی دانست. این محافظه کاری او را، کسانی تحت عنوان «نراقیسم» یاد کرده اند و معتقدند که این ایسم جدید، سرمنشأ یک جریان فکری و سیاسی خواهد گردید.
فرشاد وحدت آزاد محد علی خسروی
مسئله مهاجرت افغانها به ایران و اینکه چرا افغانها روی به مهاجرت به ایران آوردند از سالهای دور دغدغه ذهنی بسیاری از مسئولان و حتی مردم بوده .زیرا گروهی مخالف و اندکی موافق این موضوع هستند.حال این مسئله برای بنده نیز جالب توجه نمود که موضوع پایان نامه خویش را علل مهاجرت افغانها به ایران انتخاب کنم وبا بررسی عوامل سیاسی و اجتماعی مهاجرت افغانها به ایران شاید بتوانم جوابی مختصر و مفید برای این مسئله ÷یدا کنم تا راهگشای برخی از مشکلات موجود در این امر باشم. طبق بررسی نظرات موجود در مورد مهاجرت و تجزیه و تحلیل آنها ،نظریه جذب و دفع را با مهاجرت افغانها به ایران بسیار نزدیک دیدم.به طوری که این نظریه گویای عوامل دافعه داخلی و جاذبه خارجی برای مهاجرت می باشد.طبق این نظریه عواملی که باعث دفع افراد از سرزمین مبداً می رسیم که جنگ و در گیریهای داخلی وناامنی و همچنین اختلافات قومی و مذهبی و در پی آن بی ثباتی اقتصادی و اجتماعی از عوامل دافعه در افغانستان می باشد که باعث مهاجرت به کشورهای دیگر می شود.حال با بررسی عوامل جاذب ایران که باعث جذب افغانها به ایران شده به این پاسخ می رسیم که سیاست درهای باز ایران در اوایل انقلاب ،حس نوعدوستی اشتراکات دینی،مذهبی،زبانی،امنیت جانی و اقتصادی وهمگرایی بوجود آمده بین ایرانیان وافغانها طی این سالها و همچنین بسط و گسترش روابط فامیلی افغانها در ایران از عوامل جاذب،در ایران می باشد،لذا با توجه به این حجم وسیع مهاجرت که در حدود 3 میلیون نفر را در بر می گیرد ،پیشنهاد بنده این است که این خیل عظیم سرمایه ها و نیروهای کار انسانی را یکجا وبه یکباره از دست نداده و با برنامه ریزی های دقیق این نیروها را هدایت کرده و از توانایی هایشان استفاده درست انجام شود.در صورت فراهم شدن کامل شرایط (هم برای افغانه وهم برای ایرانی ها) در نهایت مقدمات بازگشت آنها ایجاد شود. می شوند مورد بررسی قرار می گیرد.و همچنین عوامل جذابی که باعث جذب افراد به سرزمین مقصد می شوند آشکار می شود.لذا در این تحقیق با بررسی عوامل دافعه و جاذبه به این پاسخ
وحید کیانی زاده احمد بخشایشی اردستانی
چکیده پایان نامه(شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): نفوذ چین در خاورمیانه به ویژه رابطه آن با ایران و سیاست خارجی چین در قبال خاورمیانه و ایران مسئله ای چند وجهی با سطح تحلیل های متنوع و غیر بسیط است. این پایان نامه نشان میدهدکه رفتار سیاسی اقتصادی چین در خاورمیانه و ایران زنجیره ای از سطوح تحلیل متفاوت است که البته در مواردی این سطوح با یکدیگر در تعامل نیز می باشند. در این بررسی نگاه «درون به بیرون» و نگاه «بیرون به درون» هر دو به کمک تحلیل سیاست خارجی خاورمیانه ای چین آمده است: در این زمینه مسئله ایران در مورد تأکید و توجه خاصی قرار گرفته است. به عبارت دیگر در این نوشتار دیپلماسی و منابع ایدئولوژیک، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی داخلی تعیین کننده سیاست خارجی در نظرگرفته شده است.
ابراهیم کاظمی مومن سرایی احمد بخشایشی اردستانی
طرح حکومت ببرنای فرهنگ دینی و فرهنگ سیاسی در این زمان از جمله دستاوردهایی است که علمای دینی به ارمغان آورده اند. تلاش و کوششی که علمای پارسا در به ثمر رساندن آن مبذول داشته اند و سالیانی دراز را به روشنگری و آگاهی بخشی جامعه پرداخته اند، بر کسی پوشیده نیست. هدف آنها ایجاد مدینه فاضله ای بود که پیامبران برای برپایی آن قیام نمودند. پیامبر اکرم (ص) نیز رسالت اصلی اش ایجاد حکومتی بر پایه فرهنگ دینی و فرهنگ سیاسی بود که انسانها بر اساس آن راه خوشبختی و نیک فرجامی را بپیمایند. در این رساله تلاش شده است با نگاهی دینی و سیاسی و از نگاه یکی از اندیشمندان بزرگ عرصه سیاست و دیانت یعنی علامه نایینی مباحثی را مطرح نماییم. اصولاً علامه نایینی برای نظام یافتن امور جامعه، اصل وجود فرهنگ دینی و فرهنگ سیاسی را بر هر اساس و به هر شکلی که باشد امر ضروری می داند. لذا همانطور که در بخش سیاست در اسلام از قول نایینی در نتبیه الامه و تنزیه المله ذکر گردید: «استقامت نظام عالم و تعیش نوع بشر، متوقف به سلطنت و سیاستی است، خواه قائم به شخص واحد باشد یا به هیأت جمیعه» وی دلیل ضرورت و نیاز فرهنگ دینی، سیاسی و حکومت در اسلام را «حفظ نظام داخلی و برقراری امنیت و عدالت و جلوگیری از دخالت بیگانگان و آمادگی برای دفاع در برابر تهدیدها» می داند. لذا می گوید: «واضح است که تمام جهات راجعه به توقف عالم به اصل سلطنت و توقف حفظ شرف و قومیت هر قومی به امارت نوع خودشان منتهی به دو اصل است: اول: حفظ نظام داخلیه مملکت و تربیت نوع اهالی و رسانیدن هر ذی حقی به حق خود و منع از تعدی و تطاول آحاد ملت بعضهم علی عالی غیر ذالک از وظایف نوعیه راجع به مصالح داخلیه مملکت و ملت. دوم: تحفظ از مداخله اجانب و تحذر از حبل معموله در این باب و تهیه قوه دفاعیه و استعدادات حربیه و غیر ذلک و این معنی را در لسان متشرعین «احفظ بیضه اسلام» و سایر ملل «حفظ وطنش» خوانند.» لذا با توجه به موارد فوق ضمن طرح مسائل مذکور به بررسی موضوع بسیار مهم ولایت مطلقه فقیه پرداخته شده است.
سید مجتبی منتظری احمد بخشایشی اردستانی
شناخت الگوهای مصلحت و تبیین دقیق راهکارهای متناسب با آن برای اداره جامعه ای که براساس مصالح دینی و ملی بنا شده است، دارای اهمیت ویژه ای می باشد. این شناخت موجب می گردد تا مسئولان اجرایی، تصمیم سازان، تصمیم گیرندگان و افرادی که در عرصه قانونگذاری کشور قرار دارند، در چارچوب تعریف شده ومعینی عمل کرده و در قالب روش منطقی و سازمان یافته به امور مربوطه بپردازند و از حد وظایف خویش فراتر نرفته و یا عدول نکنند. بحث "تئوریک مصلحت" در دیدگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی باعث ارائه الگوهای مصلحت و راهکارهایی می شود که می تواند نگرانی های موجود در مورد حدود اختیارات و سیاستگذاری های حوزه قانونگذاری مجلس و دیگر نهادهای دخیل در این عرصه را مرتفع سازد. روش پژوهش در این تحقیق کتابخانه ای می باشد ؛ لذا بر اساس گردآوری داده های لازم از منابع معتبر ی همچون کتب ، فصلنامه ها ، ماهنامه ها ، مقالات داخلی و یا خارجی ، اینترنت و تجزیه و تحلیل داده ها با ترکیب دو روش فقهی و تحلیلی می باشد .
دانیال نوری منفرد احمد بخشایشی اردستانی
سید مجتبی میرلوحی معروف به نواب صفوی ، همان انقلابی پرشوری است که در سال 394 پس از ترور احمد کسروی ، و انتشار اولین بیانیه اش ، با امضای فدائیان اسلام ، نامش بر سر زبان ها افتاد و تا سحرگاه 96 دی 334 که به همراه 3 یار و همراه همیشگی اش ، خلیل طهماسبی ، سید محمد واحدی و مظفر علی ذوالقدر ، به شهادت رسید ، همواره در حال تلاش و مبارزه برای از بین بردن مظاهر بی دینی در جامعه بود . از جمله اقدامات موثر نواب می توان به موارد زیر اشاره کرد : - - - 0 ترور احمد کسروی ، 9 ترور هژیر و رزم آرا که نقش مهمی در ملی شدن صنعت نفت داشت ، 3 شرکت در کنگره بزرگ اسلامی فلسطین اما اگر تاریخ جنبش فداییان اسلام را دقیق مطالعه کنیم ، حتما این سوال به ذهنتان خواهد رسید که چرا حرکت نواب صفوی علی رغم این که در بسیاری از اصول خود مشابه قیام و نهضت امام خمینی )ره( است اما بیشتر از ده سال دوام نمی آورد و با شهادت رهبران فداییان اسلام پرونده این حرکت هم بسته می شود ؟ شاید دلایل عدم تداوم این جنبش و به عبارت دیگر تفاوتهای حرکت نواب با نهضت امام خمینی )ره( را به طور خلاصه در قالب دلایل زیر بتوان دسته بندی کرد : تفاوت در اندیشه سیاسی ، تفاوت در نگاه به مردم ، تفاوت در شیوه مبارزه
نیلوفر کریمی احمد بخشایشی اردستانی
بررسی نقش احزاب سیاسی در مصر به عنوان یکی از ضرورت های مطالعات نوسازی در عصر موجود محسوب می شود. اگر خواسته باشیم دگرگونی های سیاسی کشورهای خاورمیانه را براساس متغیرهایی همانند «ثبات سیاسی»، «توسعه سیاسی» و «مشارکت دموکراتیک» مورد ارزیابی قرار دهیم، هیچ کشوری از اهمیت و مطلوبیت لازم همانند مصر را نخواهد داشت. فرایند شکل گیری جنبش های اجتماعی در سال های بعد از بیداری اسلامی و بهار عربی با فراز و نشیب های گسترده ای همراه بوده است. چنین تحولاتی بیش از هر کشور دیگری در مصر شکل گرفته است. روندهایی همانند انقلاب اجتماعی، دگرگونی سیاسی، انقلاب دموکراتیک، جابه جایی در قدرت، محاکمه رهبران رژیم پیشین، انتخابات ریاست جمهوری، گسترش رقابت های سیاسی را باید به عنوان واقعیت اجتناب ناپذیر مصر دانست. بنابراین می توان تأکید داشت که در سال های 2013 – 2011 بیشترین تحول سیاسی جهان عرب در مصر به وجود آمده است. در این پایان نامه تلاش شده است تا رابطه بین احزاب سیاسی و جنبش های اسلامی در مصر با موضوعاتی همانند ثبات سیاسی و مشارکت دموکراتیک شهروندان در قالب نظام حزبی مورد بررسی قرار گیرد. در این پژوهش از رهیافت جامعه شناختی قدرت و هویت برای تبیین تحولات سیاسی مصر استفاده شده است. براساس چنین رهیافتی، نقش احزاب سیاسی و جنبش های هویتی از اهمیت ویژه ای برخوردار می شود. رهیافت مسلط در این پایان نامه مبتنی بر نظریات امانوئل کاستلز در کتاب «جامعه شبکه ای» و «قدرت هویت» بوده است. براساس چنین رهیافتی، احزاب سیاسی مصر قادر نخواهند بود تا در عصر تضادهای هویتی به ایفای نقش سیاسی مبادرت نمایند. ناکارآمدی احزاب سیاسی مصر را می توان ناشی از دو مولفه اقتدارگرایی سیاسی دوران مبارک و گسترش مطالبات گروه های اجتماعی و جنبش های اسلامی دانست. دو مولفه یادشده منجر به شکل گیری فرایندی گردید که منجر به عدم انعطاف پذیری محمد مرسی در برابر رویکرد گروه های سیاسی رقیب گردید. در چنین شرایطی می توان نشانه هایی را مورد ملاحظه قرار داد که به موجب آن تضادهای هویتی به موازات مطالبات فزاینده گروه های سیاسی و حزبی، زمینه شکل گیری کودتا در مصر را به وجود آورد.
علیرضا رحیمی سیدعلی مرتضویان
از اواخر سال 2010در خاورمیانه جنبش هایی آغاز شد که تمام منطقه و جهان را تحت تأثیر خود قرار داد. کشوورهای مختلود درمواجهه با این تحولات، سیاست خارجی خود را تنظیم کردند که سیاست خارجی ایالات متحده امریکا با توجه به پیشینه حضور و منافع گسوترده -اش در منطقه حائز اهمیت میباشد. این پژوهش درصدد است به این پرسش پاسخ دهد که "رویکرد سیاست خارجی ایالات متحوده امریکا در قبال تحولات اخیر خاورمیانه عربی تا سال 2012چه بوده است؟" فرضیه اصلی هم این است که رویکرد سیاست خارجی ایالات متحده امریکا در قبال تحولات اخیر خاورمیانه عربی تا سال 2012آمیزه ای از مداخله، مهار، مدیریت و جهتدهی بوده است. برای این منظور به روش توصیفی و تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای، اسنادی و مراجعه به اینترنت، ابتدا به بررسی تحولات و ریشه یابی آن در 5 کشور مهم و تأثیرگذار در منطقه شامل تونس، مصر، لیبی، سوریه و بحرین پرداختیم. در ادامه به سیاستهای امریکا در این منطقه در سالهای گذشته اشاره کردیم و مواضع، اقدامات، سیاستها و استراتژیهای امریکا را در قبال این تحولات تا پایان سال 2012بیان کردیم که پس از بررسی و تجزیه و تحلیل این موارد، رویکردهای سیاست خارجی امریکا، مطابق با فرضیه ای که در ابتدای تحقیق مطرح شده بود، مورد بررسی و تأیید قرار گرفت.
رضا معظمی محمدجواد حق شناس
صهیونیسم سلامت اخلاقی و روانی افراد را تهدیدی جدی برای منافع ملی خود می داند و در اقدامات گوناگون مبادرت به ساخت جریانهای مسموم فرهنگی نموده است. شیطان پرستان و فراماسونها با توجه به اشتراکات میان آنها و صهیونیسم با گسترش این فرقه و فرقه های کاذب دیگر با کمک سازمان فراماسونری سعی در بهم ریختن تعادل اجتماع و مذهب اروپا نموده است. اهداف این فرقه ها و فراماسونری تامین کننده منافع و امنیت صهیونیسم می باشد. سوال اصلی ما این است که نقش صهیونیسم در شکل گیری و رشد شیطان پرستی و تاثیر آن در اروپا چه بوده است که پاسخ آن فرضیه نهایی صهیونیسم با حمایت از شیطان پرستی موجب گسترش تفرقه در اروپا شده است. این پژوهش در چهار فصل تدوین شده است؛در فصل اول به کلیات پژوهش در ارتباط با طرح مسئله و مراحل پژوهش ومفروضها پرداخته شده است. در فصل دوم رابطه صهیونیسم با فراماسونری مورد بررسی قرار گرفته است و در فصل سوم رابطه آنها با شیطان پرستی و مبانی فکری و نظری آنها بیان شده و در فصل چهارم تاثیر آنها بر جامعه اروپا مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان نتیجه گیری و اثبات فرضیه ها با توجه به مطالب ارائه شده عنوان شده است.
جواد کربلایی امینی حبیب الله ابوالحسن شیرازی
این پژوهش اهداف متعددی را دنبال می کند که عبارتند از: نشان دادن چرایی جایگاه ویژه آمریکای لاتین در سیاست خارجی ج.ا.ایران ، ایجاد زمینه استفاده از ظرفیت های متقابل تکنولوژی در روابط ، شتاب متناسب با رشد روابط اقتصادی تجاری فیمابین و با در نظرگرفتن منطق اقتصادی در همکاریها ، شناساندن ظرفیت ها، پتانسیل ها و محدودیت های اقتصادی این منطقه ، اهتمام بر بررسی و تحلیل تاریخچه و فراز و فرود روابط ایران با کشورهای آمریکای لاتین برای ایجاد زیرساختهای لازم برای مقابله با تهدیدها و تحریم های خارجی و در نهایت شناخت علل فراز وفرود روابط ج ا.ایران و کشورهای آمریکای لاتین برای ایجاد بستر مناسب همکاریهای اقتصادی و سیاسی و نظامی و...
علی محمداسمعیل اکبر اشرفی
وهابیت یک جریان فکری سیاسی – فرقه ای در جهان اسلام است که استعمارگران همواره از آن به عنوان حربه ای سیاسی برای دست ی افتن به مهمترین و حساس ترین مراکزمسلمانان استفاده کرده اند. این فرقه منسوب به محمد بن عبدا لوهاب نجد ی است که وی پس از فراگرفتن فقه براساس مذهب احمد بن حنبل به شهرهای مختلفی سفرکرده و اعتقادات مسلمین را به دیده ی انکارو انتقاد نگریست که در این پایان نامه به بررسی مبانی فکری و ریشه های تاریخی وهابیت پرداخته خواهد شد . ار آنجایی که وارث مقتدر و مسلط آئین وهابیت ، اندکی پس ازپیدایش آن ، خاندان آل سعود شد ، این خاندان که از دیر باز بر جزیره العرب دست داشته و توانست با تکیه بر این آئین و حمایت و گسترش و احیاء آن تنها وارث بی چون و چرای وهابیت گردد . وهابیان به انجام عقائد و شعائر خویش پرداختند و برای محو به اصطلاح آلودگیها از ساحت اسلام ، به تهاجم و عل ی الخصوص تخری ب اماکن مورد احترام و اعتقاد شیعه روی آوردند . این طرز تفکر به کشورهای همسایه ی عربستان و کشورهای افغانستان و پاکستان نیزسرایت کرده و اغلب این کشورها با ای ن طرز تفکر همسو گردیدند .
سجاد آصفی کاظم جلالی
سیاست لائیسیزم از دوران تاسیس جمهوری ترکیه بوسیله مصطفی کمال آتاتورک آغاز شد و سر آغاز حرکت نوگرایی در تاریخ ترکیه بود.در این روند بسیاری از عرصه های فرهنگی ترکیه دچار تغییرات بنیادین شدند،بنیادهای سنتی –مذهبی آن به حاشیه رانده شدند و نهادها و سازمان های لائیک تحت نظارت و حاکمیت کامل برنامه ریزان معتقد به افکار غربی قرار گرفت.هرچند این جایگزینی موجب از بین رفتن ریشه رفتارها ،نهادها و گرایشهای مذهبی جامعه ترکیه نشد اما دوگانگی عمیقی را از بعد فرهنگی در آن کشور پدید آورد.احزاب اسلامی ترکیه نیز از دهه 60و 70 میلادی به این سو درصدد بوده اند تا اصل لائیسیته مندرج در قانون اساسی را به پالش بطلبند. در سویی دولت اسلامگرای اربکان قرار داشت که بدلیل مواجهه مستقیم با کودتای ارتش ترکیه و کنار گذاردن وی از سیاست مواجه شد و در سوی دیگر امروز دولت اسلامگرای عدالت و توسعه قرار دارد که با درس گیری از گذشته ، بطور علنی تمایلات اسلام گرایانه خویش را مطرح نمی سازد اما شواهد و قرائن بسیاری از زمان به قدرت رسیدن این حزب از سال2002 میلادی وجود دارد که نشانگرآنست که دولت عدالت و توسعه در پی استحاله تدریجی اصل لائیسیته در ترکیه است.