نام پژوهشگر: حسن یعقوبی
حسن یعقوبی مهدی قمشی
با توجه به این که کشور ایران در کمربند خشک جهان قرار گرفته است و توسعه منابع آن از اهمیت حیاتی برخوردار است، در جهت اعتلای این مقصود مدیریتی قوی نیازمند است. رسیدن به این مدیریت بدون روشهای نوین محال به نظر می رسد. در این پایان نامه دانشگاهی سعی شده است تا سرحد امکان یکی از این روش های نوین معرفی شده و کاربرد آن ارئه شود. در این پروژه، با بهره گیری از روش تحلیل گروه، نظریه مجموعه های فازی و مسائل زیست محیطی مربوط به رودخانه ها اعم از معیارها، استاندارد ها، انواع آلاینده ها و پارامتر های کیفی لازم، یک روش و الگوریتم ارائه شده است. این الگوریتم جهت شناخت، تجزیه و تحلیل و استنتاجی صحیح در باره پهنه بندی آلودگی رودخانه ها و در ادامه تلاش برای رفع این معضل تدوین شده است. با استفاده از این الگوریتم می توان مدیریت کیفی رودخانه ها را که یکی از مهمترین منابع محدود آب شیرین هستند تا سر حد امکان موثر و قابل اعتماد نمود. اساس کار این است که پس از مقدمه و ارائه پیشینه، در فصل سوم تئوری مجموعه های فازی مطرح شده است. سپس انواع طبقه بندی بررسی شده و در نهایت تحلیل طبقه بندی فازی به روش c –میانگین مطرح شد که اساس کار این تحقیق است.در فصل چهارم پارامتر های مورد مطالعه معرفی شده اند و ایستگاههای اندازه گیری بر روی رودخانه کارون مشخص گردیده اند.در کل 15 ایستگاه و 24 پارامتر مورد مطالعه قرار گرفت.برای حفظ پیوستگی سه ماهه اول سال 87 با سه ماهه دوم 88 ،ماه به ماه مورد ارزیابی قرار گرفت.در نهایت داده ها به صورت ماتریس ورودی وارد برنامه شدند و تحلیل طبقه بندی فازی به روش c-میانگین روی آن ها انجام گرفت. در هر ماه پنج کلاس برای ایستگاههای اندازه گیری به دست آمد که با روش nsf(wqi) مقایسه شد ونقاط ضعف این روش برای پهنه بندی کیفیت آب کارون مشخص شد.
وجیهه ریشدار صمد عبداللهی عابد
چکیده: انسان موجودی دو بعدی است که علاوه بر بعد جسمانی، دارای بعد روحانی نیز می باشد و همانطور که سلامت جسم برای ادامه ی حیات ضروری است توجه به بعد روانی سلامت نیز به همان میزان یا بیشتر حائز اهمیت می باشد. حفظ و تقویت سلامت روان نیازمند شناخت روح و روان است؛ اما لایه های ناشناخته ی روح و روان بیشتر از لایه های شناخته شده ی آن است. در دیدگاه دینی، شناخت کامل روح در اختیار خالق یکتاست و از طرفی روح و روان انسان به خدا تعلق دارد؛ پس انسان هرچه تعلق خود را از اصل و مبدأ خود(خدا) کم کند، ناآرامی و اضطراب بیشتری در خود احساس می کند و فقط در سایه ی ارتباط با این منبع غیب و اجرای برنامه هایی که خالق انسان در نظر گرفته است، آرامش و اطمینان برایش حاصل می شود؛ زیرا تعالیم دینی از سوی آفریننده ی انسان که عالم بر تمام صلاح و مصلحت اوست برای سعادت انسان ها آمده اند. برای اینکه انسان بهتر بتواند از این آموزه ها بهره گیرد، لازم است روابط خود را در ارتباط با خدا، خود، طبیعت و اجتماع به گونه ای تنظیم نماید که به ارتقای سلامت روان وی کمک نموده و او را از آسیب ها حفظ نماید.در متن تعالیم اسلامی، روش هایی برای حفظ و تقویت سلامت روان وجود دارد که عبارت از روش های شناختی، عاطفی و رفتاری می باشد. نوشتار حاضر در پی ارائه ی راهکارهای تقویت سلامت روان در این سه حیطه می باشد. کلید واژه ها: راهکارهای قرآنی، راهکارهای روایی، سلامت روان.
وحیده لامعی حسن یعقوبی
پرسشنامه شخصیتی زاکرمن- کلمن یکی از ابزارهای اندازه گیری صفات و ویژگی های شخصیتی است که در چارچوب الگوی پنج عاملی جایگزین شخصیت زاکرمن ساخته شده است. هدفپژوهش حاضر بررسی خصوصیات روان سنجی نسخه 50 گویه ای پرسشنامه شخصیتی زاکرمن– کلمنبود. بدین منظور، نمونه ای به حجم 508 نفر (308 نفر دختر و 200 نفر پسر) از میان دانشجویان دانشگاه تربیت معلّم آذربایجان انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. تحلیل عاملی به روش مولفه های اصلی با چرخش واریماکس پنج عامل را برای پرسشنامه شخصیت زاکرمن – کلمناستخراج نمود که به ترتیب عبارت است از: اضطراب – روان رنجورخویی، هیجان خواهی تکانشی، فعالیت، مردم آمیزی و پرخاشگری – خصومت. روایی همزمان پرسشنامه شخصیتی زاکرمن – کلمن از طریق تحلیل همبستگی های بدست آمده با پرسشنامه شخصیتی آیزنک مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دهنده همبستگی میان پرسشنامه های شخصیتی زاکرمن – کلمن و آیزنک بود. به منظور بررسی روایی افتراقی، 30 نفر از افرادی که در سه عامل برون گرایی، روان رنجورخویی و روان پریشی گرایی آیزنک نمرات بالا و 30 نفر هم نمرات پایین کسب کرده بودند، انتخاب و با نمرات بدست آمده همین افراد در عامل هایپرسشنامه شخصیتی زاکرمن –کلمن موردمقایسه قرار گرفتند. در بحث روایی افتراقی هم پرسشنامه شخصیتی زاکرمن – کلمن و عامل های آن ( به جز عامل فعالیت) به بهترین نحو توانسته بین گروهی از افراد که نمرات بالاو گروهی از افراد که نمرات پایین در سه عامل آیزنک کسب کرده بودند، تمایز قائل شود. همچنین، ضریب اعتبار بازآزمایی در فاصله چهار هفته برای کل پرسشنامه 79/0، ضریب همسانی درونی (آلفای کرونباخ) 64/0 و ضریب اعتبار دو نیمه کردن 68/0 بدست آمد .
سعیده لامعی لامعی حسن یعقوبی
این پژوهش با هدف تعیین رابطه همجوشی فکر – عمل با ابعاد سه گان? شخصیت اسکیزوتایپی انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلی? دانشجویان دختر و پسر دانشگاه تربیت معلم آذربایجان در سال تحصیلی 89-88 می باشد. نمونه ای به حجم 415 نفر(268 نفر دختر و 147 نفر پسر) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند.ابزار استفاده شده مقیاس همجوشی فکر- عمل و پرسشنامه شخصیت اسکیزوتایپی بود. ابتدا کلی? نمونه های پژوهش، پرسشنام? همجوشی فکر – عمل و پرسشنام? شخصیت اسکیزوتایپی را پر کردند. داده های مربوط به این دو پرسشنامه با روش آماری رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.اجرا در گروه ها نیز بدین ترتیب بود که ابتدا کلی? نمونه ها با پرسشنام? شخصیت اسکیزوتایپی غربال شدند، سپس سه گروه به عنوان نمونه های شخصیت اسکیزوتایپی همراه با گروه کنترل انتخاب و بوسیله مقیاس همجوشی فکر – عمل مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که همجوشی فکر - عمل احتمالی برای خود و همجوشی فکر - عمل احتمالی برای دیگران بعد نقایص ادراکی – شناختی شخصیت اسکیزوتایپی را پیش بینیمی کند. در قسمت دیگر تحلیل رگرسیون نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که همجوشی فکر - عمل احتمالی برای دیگران به صورت مثبت بعد نقایص بین فردی را پیش بینی می کند. همچنین بعد همجوشی فکر - عمل احتمالی برای خود بعد آشفتگی را پیش بینی می کند. برخلاف همجوشی فکر - عمل احتمالی، همجوشی فکر - عمل اخلاقی ارتباطی با ابعاد نقایص ادراکی – شناختی، نقایص بین فردی و آشفتگی نشان نداد. نتایج تحلیل واریانس در بین گروه ها نشان داد که نمره های گروه های شخصیت های اسکیزوتایپی با نقایص ادراکی –شناختی، نقایص بین فردی، آشفتگی و گروه کنترل در پرسشنام? همجوشی فکر – عمل تفاوت معناداری(001/0>p) با هم دارند.یافته های پژوهش شواهدی برای وجود ارتباط بین نشانه شناسی مثبت و منفی اسکیزوتایپی با ابعاد همجوشی فکر – عمل فراهم می سازد.
عذرا محمدپناه اردکان حسن یعقوبی
مقدمه: جراحی زیبایی وسیله ای است برای ایجاد یک احساس خود ایده آل و آرمانی که از طریق آن درد مطلوب نبودن خود یا دوست نداشتن خود رفع می گردد. این مفهوم چند بعدی به عوامل متعددی به ویژه صفات شخصیت و سبک های دفاعی افراد وابسته است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین صفات شخصیتی و سبک های دفاعی در افراد داوطلب جراحی زیبایی می باشد. روش: روش انجام تحقیق از نوع همبستگی و روش اجرای پرسشنامه ها به صورت انفرادی بوده است. بدین صورت که با روش نمونه گیری در دسترس ازتعداد 80 نفر از افرادی که برای انجام جراحی زیبایی به کلینک های پوست و زیبایی شهرستان یزد مراجعه کردند، درخواست شد تا به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کنند. همچنین برای مقایسه افراد داوطلب از لحاظ متغیرهای پژوهش یعنی صفات شخصیتی و سبک های دفاعی تعداد 80 نفر به عنوان گروه کنترل تعیین شد. این افراد از مراجعه کنندگان به بیمارستان های فوق انتخاب شدند که تاحد ممکن با افراد گروه نمونه همتا شدند و متقاضی جراحی زیبایی نمی باشند. نمونه گیری این پژوهش به مدت 5 ماه طول کشید. نتایج: یافته های پژوهش حاضر روشن ساخت که در وهله اول بین صفات شخصیتی در افراد داوطلب و غیرداوطلب جراحی زیبایی ازجمله صفت دلپذیربودن تفاوت وجود دارد، به طوری که افراد داوطلب نسبت به افراد غیرداوطلب نمرات پایین تری در صفت شخصیتی دلپذیربودن به دست آوردند. در مرحله دوم، مشخص شد که سبک های دفاعی افراد داوطلب و غیرداوطلب نیز تفاوت دارد. افراد داوطلب جراحی زیبایی درهنگام حل تعارض مقابله های غیرمنطقی تر و سبک های دفاعی رشدنایافته تری را به کار می برند. از چشم اندازی دیگر، مشاهده شد که بین صفات شخصیت و سبک-های دفاعی افراد داوطلب جراحی زیبایی ارتباط وجود دارد، به این صورت که هرچه نمرات فرد در صفات شخصیتی مثبت بیشتر باشد، از مکانیسم های دفاعی رشدیافته تری استفاده می نمایند و بالعکس. علاوه بر این، سه متغیر مجردبودن، تحصیلات بالای مادر و وجود سبک های دفاعی روان آزرده، پیش بینی کننده های قوی برای گرایش به جراحی زیبایی بودند. بحث و نتیجه گیری: انگیزه جستجوی جراحی زیبایی بر اساس ترکیبی از عوامل روانشناختی، هیجانی و شخصیتی است و صفات و ویژگی های شخصیتی افراد داوطلب جراحی زیبایی با روش های دفاعی و مقابله ای که این افراد اتخاذ می کنند، ارتباط مستقیم دارد. به عبارتی دفاع های من به عنوان مکانیسم های روان شناختی تعدیل کننده صفات ناسازگار و عواطف منفی به کار می روند.
وحیده پورمحمد حسن یعقوبی
مقدمه: وابستگی به مواد یکی از بزرگترین مشکلات خانواده و جامعه می باشد . بر اساس دیدگاه شناختی ، سازماندهی تجارب چگونگی رفتار را تعیین می کند . طرح واره های شناختی و سبک های زندگی به علت اهمیتی که در تفسیر کردن موقعیت های مخصوص دارند در نظریه های شناختی نقش مهمی دارند . هدف این مطالعه مقایس? طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های زندگی در شناخت نقش آنها در وابستگی به مواد در افراد وابسته به مواد و عادی بود .روش: روش تحقیق حاضر علّی مقایسه ای ( پس رویدادی ) و مقطعی می باشد . نمونه شامل 100 نفر از افراد وابسته به مواد و 100 نفر از افرادی بود که وابستگی به مواد نداشتند و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند . پرسشنامه های طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ– فرم کوتاه (ysq-sf) و موفقیت های بین فردی آدلری – فرم بزرگسالان (basis-a) استفاده شدند . داده ها از طریق آزمون t ، تحلیل واریانس چند متغیری ، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون لوجستیک تجزیه و تحلیل شدند . یافته ها :نتایج پژوهش نشان داد که بین گروه های پژوهش در طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های زندگی تفاوت معنی داری وجود دارد . به علاوه سبک زندگی نیاز به تأیید ، مستحق بودن ، محتاط بودن ، طرح واره های حوز? بریدگی و طرد و حوز? خودگردانی و عملکرد مختل و پرجمعیت بودن خانواده به طور معنی داری وابستگی به مواد را پیش بینی کردند . نتیجه گیری : مطالع? ما نشان داد که افراد وابسته به مواد از سطوح بالای طرح واره های ناسازگار اولیه رنج می برند وسبک های زندگی در افراد وابسته به مواد ناسازگارند . این موضوع نشان می دهد که در پیشگیری از وابستگی به مواد و در درمان آن باید به فاکتورهای شناختی توجه شود .
سهیلا طالع بکتاش حسن یعقوبی
مقدمه و هدف: اختلال وسواسی- جبری از نظر مفهوم سازی و درمان یکی از پیچیده ترین و چالش برانگیزترین اختلال-های اضطرابی و یکی از مشکلات جدّی سلامت روان است. عوامل مختلفی از قبیل عوامل شناختی، زیستی، روان شناختی، فشار روانی، ویژگی های شخصیتی، هر کدام به نحوی اختلال وسواسی- جبری را تحت تأثیر قرار می دهند که از میان آن ها دو مفهوم بنیادی طرح واره های ناسازگار اولیه و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، به عنوان زیر ساخت های شناختی و پایه های بنیادی آسیب شناسی شخصیت، می توانند هسته ی اصلی اختلال وسواسی- جبری قرار بگیرند. هدف این مطالعه مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- جبری و افراد عادی به منظور شناخت و پیش بینی نقش آن ها در اختلال وسواسی- جبری بود. روش: روش تحقیق حاضر علّی- مقایسه ای و مقطعی می باشد. نمونه شامل60 نفر از افراد مبتلا به اختلال وسواسی - جبری و60 نفر افراد عادی بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند.پرسش نامه های طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ – فرم کوتاه (ysq-sf)، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (cerq) و سلامت عمومی (ghq-28) استفاده شدند. داده ها از طریق آزمونt ، تحلیل واریانس چند متغیری، همبستگی پیرسون و رگرسیون لوجستیک تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین گروه بالینی وسواسی و عادی در طرح واره های ناسازگار اولیه و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان تفاوت معنا داری وجود دارد. به علاوه جنسیت، راهبرد فاجعه انگاری، طرح واره های ناسازگار اطاعت، نقص/ شرم و آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری، به طور معناداری اختلال وسواسی - جبری را پیش بینی کردند. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری، دارای سطوح بالاتری از طرح واره های ناسازگار اولیه بوده و در مواجهه با رویدادهای منفی، از راهبردهای ناسازگار و منفی تنظیم شناختی هیجان استفاده می کنند.
فاطمه اصغری ترانچه حسن یعقوبی
چکیده مقدمه: اضطراب مرگ عموماً به عنوان احساس ناراحتی توأم با ترسی که معطوف به مرگ خود یا دیگران است و با در نظرگرفتن مرگ، به عنوان پایان حیات یا تجسم مراسم تدفین و جسد برانگیخته می شود، تعریف می شود.این مفهوم چندبعدی به عوامل متعددی مانند سن، جنس، ارزش های فرهنگی واجتماعی و به ویژه به ارزش های مذهبی مرتبط است. هدف: بررسی رابطه ی برخی متغیرهای مذهبی مانند سبک های دلبستگی به خدا، جهت گیری مذهبی، راهبردهای مقابله-ی اسلامی و عمل به باورهای دینی با اضطراب مرگ و نقش پیش بینی کنندگی آن ها در میزان اضطراب مرگ می-باشد.روش:روش انجام پژوهش از نوع همبستگیمی باشدبدین منظور نمونه ای شامل422 نفر(287 دختر و 135 پسر) از بین دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان به طور تصادفی طبقه ای انتخاب شده است.ابزارهای اندازه گیری شامل پرسش نامه ی اضطراب مرگ تمپلر، مقیاس جهت گیری مذهبی فگین، سبک های دلبستگی به خدا بک و مک دونالد، راهبردهای مقابله ی اسلامی احتشام زاده و مقیاس عمل به باورهای دینی(معبد) گلزاری می باشد. داده ها از طریق آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام و تحلیل واریانس یک راهه و آزمونt مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر روشن ساخت که بین سبک دلبستگی اضطرابی به خداو اضطراب مرگ درسطح(01/0>p)رابطه ی مثبت و معنادار و بین سبک دلبستگی اجتنابی به خدا و اضطراب مرگ در سطح (01/0>p) رابطه ی منفی و غیر معنادارو بین جهت گیری مذهبی بیرونی و اضطراب مرگ در سطح(01/0>p) رابطه ی مثبت و معنادار و بین جهت گیری مذهبی درونی، راهبردهای مقابله ی رفتاری و ابعاد عمل به باورهای دینی و اضطراب مرگدرسطح(01/0>p)، رابطه ی منفی و معنادار و بین راهبردهای مقابله ی شناختی و عاطفی و اضطراب مرگسطح(05/0>p) رابطه ی معنادار وجود دارد. علاوه براین متغیرهای سبک دلبستگی اضطرابی به خدا، جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی و عمل به مستحبات توانستند اضطراب مرگ را پیش بینی نمایند.نتیجه گیری:مطالعه ی حاضر نشان داد متغیرهای مذهبی به طور منفی با اضطراب مرگ رابطه دارند و لذا سطوح بالای تقیدات مذهبی می تواند میزان اضطراب مرگ را کاهش دهد. کلیدواژه ها:همبسته های مذهبی،اضطراب مرگ، دلبستگی به خدا، جهت گیری مذهبی، راهبردهای مقابله ی اسلامی،عمل به باورهای دینی.
جمال بهمن پور حسن یعقوبی
چکیده مقدمه: ارتقاء سلامت روان یکی از موضوعات مهم آموزش و پرورش کشور است. عوامل مختلفی از قبیل مشکلات اقتصادی، مشکلات تحصیلی، مشکلات خانوادگی، مشکلات ارتباط با دیگران، مشکلات درون فردی، سلامت روان دانش آموزان را تحت تأثیر قرار می دهند که از میان آن ها دو مفهوم سبک های هویت و صفات شخصیت، به عنوان عوامل رشدی و شخصیتی، در پژوهش حاضر بررسی شدند که می توانند سلامت روان دانش آموزان را تحت تاثیر قرار دهند. هدف این مطالعه، مقایسه ی سبک های هویت و صفات شخصیت در دانش آموزان دوره متوسطه ی با سلامت روانی بالا و پائین به منظور شناخت و پیش بینی نقش آن ها در سلامت روان بود. روش: روش تحقیق حاضرعلّی مقایسه ای و مقطعی می باشد. نمونه شامل424 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان اردبیل بود که به روش نمونه گیری مرحله ای خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. در پژوهش حاضر، پرسشنامه فرم کوتاه شخصیتی نئو ( neo - ffi – 60 )، پرسش نامه سبک- های هویت (isi-6g) و پرسش نامه سلامت عمومی (ghq-28) استفاده شده است. داده ها از طریق آزمونt و رگرسیون لوجستیک تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین صفات شخصیت و سبک های هویت در دانش آموزان با سلامت روانی بالا و پائین تفاوت معنی داری وجود دارد. به علاوه معدل درسی و صفت روان آزرده خویی و سبک هویت اطلاعاتی و جنسیت و تعداد دوستان، به طور معناداری سلامت روان را پیش بینی کردند. نتیجه گیری: مطالعه ی حاضر نشان داد که صفات شخصیتی روان آرزده خویی و انعطاف پذیری و مسئولیت پذیری و سبک های هویت اطلاعاتی، هنجاری و سردرگم در سلامت روان دانش آموزان موثر هستند.
ام کلثوم رزمی صمد عبداللهی عابد
زندگی انسان ها، بازتاب افکار آن هاست. فکر، عنصری زنده و خلاق بوده و انسان ها همواره با نوع تفکر خود و نگرشی که به جهان دارند، از یکدیگر متمایز می شوند. در رابطه با اندیشه ی انسان، دو جنبه ی تفکر منفی و مثبت مطرح است. انسان هایی که در طول زندگی همواره افکار منفی را در ذهن خود می پرورانند، بسیار زودتر و بیشتر از حد معمول دچار اضطراب و ناراحتی، و در نتیجه بیماری های جسمی و روحی می شوند؛ اما اشخاصی که افکار مثبت دارند، در مقایسه با دیگران از روح و جسم سالم تر و شادابتری برخوردارند، از زندگی خود لذت بیشتری برده و بیماری-های روحی نیز به ندرت گریبان گیر آن ها می شود. در منابع اسلامی از جمله مهم ترین فضائلی که در رشد و تکامل انسان ها و نیز در وحدت و تکامل مادی و معنوی جامعه نقش به سزایی دارد؛ مثبت اندیشی و خوش بینی است. آیات قرآن کریم وسخنان اهل بیت (ع) نیز این نوع نگرش را تأیید کرده، راه کارهایی را در جهت رسیدن به آن ارائه می دهد؛ ترتیب اثر ندادن به سوءظن و بدبینی، پرهیز از پیش داوری و قضاوت عجولانه، نیک انگاری، محبت و همبستگی، صله ی رحم، توکل و توجه به حضورخداوند، امید به خدا و آینده از جمله ی این راه کارها به شمار می رود. توجه به جنبه-های مثبت زندگی، تفسیر عقلانی و منطقی رویدادها و انتظار مثبت از آینده، شکل دهنده ی مفهوم خوش بینی بوده و به عنوان راه-کارهایی در جهت زدودن افکار منفی و رسیدن به نتیجه ی مطلوب أعم از آرامش، تعامل خوب، موفقیت و شادکامی و غیره مطرح است. در پژوهش حاضر ضمن تبیین مثبت اندیشی و زمینه های بروز و هم-چنین موانع و شیوه های تقویت آن، نقش مثبت اندیشی و خوش بینی در موفقیت انسان، با الهام از آموزه های قرآن کریم واهل بیت (ع) بررسی می شود.
رضا نعمت اللهی لاهرودی رحیم یوسفی
چکیده پرسشنامه طرحواره کودکان توسط ریجکبور و دبوو (2010) برای سنجش طرحواره کودکان ساخته شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی خصوصیات روانسنجی نسخه 40 گویه ای پرسشنامه طرحواره کودکان بود. بدین منظور، نمونه ای به حجم 719 نفر (366 نفر پسر و 353 نفر دختر) از میان دانش آموزان مدرسه راهنمایی شهرستان مشگین شهر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. تحلیل عاملی به روش مولفه های اصلی با چرخش واریماکس هشت عامل را برای پرسشنامه طرحواره کودکان استخراج نمود که به ترتیب عبارت است از: تنهایی، آسیب پذیری، بی اعتمادی، اطاعت، استانداردهای سرسختانه، استحقاق، خود کنترلی ناکافی، وابستگی و بی کفایتی. روایی همگرای پرسشنامه طرحواره کودکان از طریق تحلیل همبستگی های بدست آمده با پرسشنامه افسردگی کودکان، پرسشنامه پرخاشگری و مقیاس اضطراب آشکارکودکان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دهنده همبستگی میان پرسشنامه طرحواره کودکان و پرسشنامه افسردگی کودکان، مقیاس اضطراب آشکارکودکان و پرسشنامه پرخاشگری بود. به منظور بررسی روایی افتراقی افرادی که در پرسشنامه افسردگی کودکان، پرسشنامه پرخاشگری و مقیاس اضطراب آشکارکودکان نمرات بالا و پایین کسب کرده بودند، انتخاب و با نمرات بدست آمده همین افراد در پرسشنامه طرحواره کودکان مورد مقایسه قرار گرفتند. در بحث روایی افتراقی هم پرسشنامه طرحواره کودکان به بهترین نحو توانسته بین گروهی از افراد که نمرات بالا و گروهی از افراد که نمرات پایین در سه پرسشنامه کسب کرده بودند، تمایز قائل شود. همچنین، ضریب اعتبار بازآزمایی در فاصله دو هفته برای کل پرسشنامه 76/0، ضریب همسانی درونی (آلفای کرونباخ) 73/0 و ضریب اعتبار دو نیمه کردن 73/0 بدست آمد. کلید واژه ها: طرحواره های ناسازگار اولیه، پرسشنامه طرحواره کودکان، ساختار عاملی، روایی، اعتبار
نصیبه جوانمردی حسن یعقوبی
خودکشی یکی از مهمترین عوامل مرگ در جهان است و اقدام به خودکشی در بزرگسالان تبدیل به مسأله سلامت عمومی شده است. بغرنج بودن این مسأله زمانی برجسته تر می شود که آمارها حاکی از نرخ فزاینده افکار و تلاشهای ناموفق خودکشی است. طی چند دهه گذشته تحقیقات بسیاری با محوریت خودکشی انجام شده اند که نتایج آنها نشان می دهند خودکشی با عوامل خطر چندگانه زیست شناختی، روانشناختی، اجتماعی و خانوادگی مرتبط است که از میان آن ها مفهوم بنیادی طرح واره های ناسازگار اولیه ، سیستم های مغزی ـ رفتاری و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، به عنوان زیر ساخت های شناختی و پایه های بنیادی آسیب شناسی شخصیت، می توانند هسته ی اصلی اقدام به خودکشی قرار بگیرند. هدف پژوهش حاضر مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه، سیستم های مغزی ـ رفتاری و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان دراقدام کنندگان به خودکشی و افراد عادی است نوع پژوهش حاضر علّی ـ مقایسه ای وطرح آن مقطعی است. جامعه پژوهش شامل50 نفر از افراد اقدام به خودکشی و50 نفر افراد عادی بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از پرسش نامه های طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ – -فرم کوتاه (ysq-sf)،سیستم های مغزی ـ رفتاری(bas/bisq)، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (cerq) و سلامت عمومی (ghq-28) استفاده شد. داده ها از طریق تحلیل واریانس چند متغیری، همبستگی پیرسون و تابع تشخیص تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین افراد اقدام کننده به خودکشی و عادی در طرح واره های ناسازگار اولیه و سیستم های مغزی ـ رفتاری تفاوت معنا داری وجود دارد. و بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در افراد اقدام کننده به خودکشی و افراد عادی تفاوت معناداری به دست نیامد. به علاوه متغیرهای طرحواره های ناسازگار اولیه ، سیستم های مغزی-رفتاری و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان می توانند عضویت افراد به طور معناداری در گروه اقدام به خودکشی و افراد عادی را پیش بینی کنند.
حسن یعقوبی علی عارفی مسکونی
از مهم ترین مباحثی که در عصر غیبت در محافل علمی فقها مطرح شده موضوع اجرا ویا تبدیل مجازات های حدی در عصر غیبت معصوم (ع) است؛ تا آن جا که اظهارنظرهای کاملا متفاوتی راجع به این موضوع ارائه شده است. مشهور فقهای امامیه قائل به جواز اقامه حدود و برخی قائل به تبدیل آن به تعزیرات هستند. بر اساس نتیجه ای که با تحلیل این نظرات و از طریق بررسی منابع اولیه ازجمله آیات، روایات و دلایل عقلی برای اقامه حدود به دست آمده می توان چنین اظهار کرد که حکم اولی در این موضوع جواز اقامه حدود است. در ادامه جواز اجرای این مجازات ها در صورت بروز موانع متعدد ازجمله عدم بسط ید،ضرر به دین، تنافی با اعلامیه جهانی حقوق بشر و دیگر موارد، با توجه به احکام ثانویه و از منظر مقتضیات زمان و مکان مورد نقد وبررسی قرار گرفته است، که بر اساس این بررسی گاهی حکم اولیه اجرای حدود متوقف و یا تبدیل به مجازات تعزیری و از نوع خفیف تر می شود. در نهایت باید گفت قانون مجازات اسلامی جدید در قسمت حدود و به ویژه در زمینه حد سنگسار ازجهت تخفیف، توقف، وتبدیل مجازات به مجازات خفیف تر به حال مجرم در مقایسه با قانون سابق گام های خوبی برداشته است.
محبوبه طاهری قرمزگلی حسن یعقوبی
مقدمه: کودکی به عنوان دورانی که سنگ بنای شخصیت فرد در آن بنا نهاده می شود که تحت تاثیر عوامل متعدد است که رابطه ی مادر – کودک جزء مهم ترین این عوامل تلقی می شود. در این پژوهش به بررسی اثر بخشی آموزش بهبود روابط مادر– کودک بر تغییر شیوه های فرزند پروری و کاهش کودک آزاری پرداخته می شود. روش کار: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه است. نمونه ای به تعداد 30 نفر از بین مادران دارای کودک 10-7 ساله که در مدارس پایه اول تا چهارم ابتدایی مشغول به تحصیل بودند به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و سپس به روش گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش(15n=) و کنترل(15n=) قرار گرفتند. بسته آموزشی بهبود روابط والد و کودک با عنوان«این طوری هم می شود» برای گروه آزمایش در 10 جلسه، بصورت دو روز در میان آموزش داده شد. پرسشنامه ی شیوه های فرزند پروری(بامریند) و پرسشنامه ی دو بعدی کودک آزاری قبل وبعد از اجرای جلسات آموزشی بر روی گروههای کنترل و آزمایش اجرا گردید. دو ماه بعد از مداخله نیز، پایداری نتایج مداخله با اجرای دوباره ی پرسشنامه ها بر روی آزمودنی های هر دو گروه مورد سنجش قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش های کوواریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون شیوه های فرزند پروری مستبدانه، و کودک آزاری جسمی و عاطفی، بعد از برگزاری جلسات بهبود روابط مادر و کودک، تفاوت معناداری مشاهده شد(05/0> p)، اما در نمرات پس آزمون و پیش آزمون شیوه فرزند پروری سهل گرایانه تفاوت معناداری مشاهده نگردید (05/0< p). همچنین در پیگیری انجام یافته بعد از دو ماه جهت بررسی پایداری اثر بخشی همان نتایج بدست آمد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان چنین نتیجه گیری نمود که آموزش بهبود روابط مادر و کودک در تغییر شیوه های فرزند پروری مستبدانه و کاهش کودک آزاری عاطفی و جسمی موثر بوده اما در تغییر شیوه فرزند پروری سهل گرایانه تاثیری نداشت. همچنین در پیگیری دو ماهه نیز همین نتایج بدست آمد.
حسن یعقوبی عیسی متقی زاده
پژوهش پیش رو با هدف بررسی میزان تأثیر آموزه های دینیِ کتاب دین و زندگی (2) بر رفتار دانش آموزان (دختر و پسر) سال دوم دبیرستان شهرستان سبزوار انجام شده است. در این پژوهش ضمن تعریف لغوی و اصطلاحی تربیت، دین، تربیت دینی و ذکر عوامل موثر بر تربیت دینی، نقش تربیت دینی بر آرامش روانی، اصول و مبانی تربیت دینی و همچنین توجه به اهداف، روشها، مراحل تربیت دینی و اصول حاکم بر برنامه های دینی و قرآن دوره ی متوسطه، به بررسی میزان آیات قرآن کریم و احادیث معصومین: که در کتاب دین و زندگی پایه ی دوم مقطع متوسطه به کار رفته، پرداخته شده است. نمونه ی مورد نظر در این پژوهش شامل200 نفر دانش آموز دختر و پسر سال دوم دبیرستان شهرستان سبزوار است که با روش نمونه گیری تصادفی ساده، از مجموعه ی2150 نفری از بین دانش آموزان تمامی مدارس دخترانه و پسرانه ی دولتی در سال دوم مقطع متوسطه انتخاب گردیده است. با توجه به داده ها و تحلیل آنها نتایج زیر بدست آمد: - تأثیرآموزه های دینیِ کتاب دین و زندگی (2) در تحقق اهداف تربیت دینی، 7/82 % متوسط به بالاو 3/17%کم و بسیارکم ذکرشده است. - تأثیرآموزه های دینیِ کتاب دین و زندگی (2) در حوزه ی آموزش قرآن و مباحث مربوط78% متوسط به بالا و 12% کم و بسیارکم ذکرشده است. - عملکرد دبیران در آموزش کتاب دین و زندگی (2) را 81% متوسط به بالا و 19% این امر را کم و بسیار کم بیان کرده اند. - بین آموزش کتاب دین و زندگی (2) دوره ی متوسطه و تربیت دینی دانش آموزان رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد.
ظریفه سهرابی بهزاد شالچی
صرع، شایعترین بیماری عصبی در دنیا و اختلال مزمن و طغیان عمل مغزی است که به علت تخلیه الکتریکی نامتعارف نورون¬های مغز پیدا می¬شود. این بیماری مشکلاتی را در زمینه کفایت اجتماعی در ارتباط با اطرافیان و اختلالات روانی بویژه افسردگی و اضطراب بوجود می آورد و تأثیر مهمی بر فرآیندهای شناختی نرمال و رفتار فرد بیمار می گذارد. هدف این مطالعه مقایسه نظریه ذهن، ناگویی هیجانی و عملکرد اجرایی در افراد مصروع و افراد سالم بود. روش تحقیق حاضر، پس رویدادی (علی- مقایسه¬ای) می¬باشد. نمونه شامل 59 نفر بیمار با صرع که از این دسته 30 نفر مبتلا به صرع تونیک-کلونیک و 29 نفر مبتلا به صرع میوکلونیک جوانان بود و گروه عادی نیز متشکل از 60 نفر از همراهان این بیماران که از نظر برخی متغیرهای جمعیت شناختی با دو گروه دیگر همتا شده بود به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. برای جمع¬آوری داده ها از آزمون ذهن¬خوانی از طریق چشم¬ها (بارون- کوهن و همکاران)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو و آزمایه نوروپسیکولوژیک برج هانوی استفاده شد. داده¬ها از طریق آزمون آماری t و تحلیل واریانس یک راهه (anova) و آزمون تعقیبی شفه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از مقایسه آزمون¬های اجرا شده بر دو گروه تفاوت معناداری در نظریه ذهن، ناگویی هیجانی و عملکرد اجرایی نشان داد. همچنین ناگویی هیجانی و عملکرد اجرایی در بین سه گروه صرع تونیک- کلونیک، صرع میوکلونیک جوانان و افراد سالم تفاوت معناداری داشت، اما تفاوت نظریه ذهن در بین افراد تونیک- کلونیک با افراد سالم معنادار نبود. این یافته ها بدین معنی است صرع تأثیر مهمی بر رفتار بین فردی، تغییرات عاطفی و فرآیندهای شناختی نرمال فرد بیمار می گذارد.
حسن یعقوبی عصمت اسماعیلی
آنندرام (anand ram)، متخلص به «مخلص «، شاعر و نویسنده پارسی گوی قرن دوازدهم هجری، در سودهره (sodhra) در بخش سیالکوت (sialkot) از توابع لاهور(lahore) به دنیا آمد. مخلص در شاعری از استاد خود میرزا عبدالقادر بیدل پیروی می کرد و از بهترین شاگردان او بود، ولی سخنش از پیچیدگی ها و نازک خیالی های معماواری که در شعر بیدل دیده می شود، خالی است . علاوه بر قریحه سرشار آنندرام در شاعری ، ذوق نکته یابی و نقادی وی نیز شایسته توجه است و سبک نگارش او در نثر هم به متانت و روانی مشهور بوده است ، به گونه ای که مخلص را یکی از بهترین نویسندگان آن روزگار خوانده اند. هنگام? عشق، داستان منثور عاشقانه ای است که آنندرام مخلص در سال 1152ق. از هندی به فارسی ترجمه کرده، با نثری شاعرانه و زیبا به رشت? تحریر درآورده است. این کتاب تا کنون تصحیح نشده و در این پژوهش با کمک چهار نسخ? موجود، تصحیح گردیده است. کارنام? عشق، اثر داستانی دیگر آنندرام مخلص است که در سال 1144ق. با نثری زیبا از هندی به فارسی برگردانده شده است. این کتاب در این پژوهش با کمک سه نسخه موجود، تصحیح گردیده است. در پژوهش حاضر، ضمن ارائ? کلیاتی راجع به نسخ خطی و تصحیح، وضعیت زبان و ادبیات فارسی، نثر فارسی و داستان نویسی در شبه قاره، به شرح حال و معرفی آثار مخلص به ویژه دو اثر داستانی «هنگام? عشق» و «کارنام? عشق»، بررسی وِیژگی های سبکی این دو اثر، معرفی نسخه ها و تصحیح انتقادی آنها، پرداخته شده است. همچنین در پایان، فرهنگ واژگان برای توضیح لغات هندی و دشوار این دو اثر تهیه شده است.
جواد ملابهرامی مهران سلیمانی
امروزه ریاضیات به لحاظ اهمیت آن در صنعت،اقتصاد وهنرو.....ونقش آن دررشدوشکل گیری تفکر خلاق واندیشه پویا ومولد وتاثیر آن در انتخاب رشتهتحصیلی،جایگاه ویژه ای در نظام آموزشی کشور دارد. هدف پژوهش حاضر پیش بینی عملکردریاضی براساس اضطراب ریاضی ،اهمال کاری وطرحواره های ناساز گار اولیه دردانش آموزان سال اول نظری است.
حسن یعقوبی حسین اسکندری
چکیده ندارد.