نام پژوهشگر: حسین کربلایی
حسین کربلایی محمدتقی آل غفور
یکی از سرمایه¬های بنیادین هر جامعه میزان انسجام و همبستگی ملی در آن جامعه است. بسیاری از کشورهای حاضر در صحنه بین الملل، از لحاظ جمعیت از اقوام، مذاهب(ادیان) یا زبان¬های مختلف تشکیل شده اند که عنوان «جامعه چند فرهنگی» بر این کشورها اطلاق می¬گردد. گسیختگی و میل به سوی بحران های اجتماعی و سیاسی که از ویژگی¬های جوامع چند فرهنگی می¬باشد، همواره مورد توجه نظریه پردازان انسجام بوده است. امنیت و ثبات فرهنگی و سیاسی، مهم ترین و برجسته ترین نیاز ملت و دولت به شمار می¬آید. زیرا مؤلفه قدرت و ثبات فرهنگی و سیاسی هر ملتی بنیادی ترین مؤلفه اقتدار و استعداد و لیاقت آن ملت در بستر توسعه و تعالی در عرصه¬های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را فراهم می¬آورد. از سوی دیگر با تعمق در اندیشه سیاسی اسلام به آموزه هایی می توان دست یافت که هدف از زندگی اجتماعی نحله های گوناگون انسان را فارغ از هر گونه تشخص¬های نژادی، مذهبی، زبانی و فرهنگی و یا هر تشخص دیگری بیان می کند. با تمسک به این آموزه¬ها، انسجام و توافقات سیاسی میان گروه های قومی و فرهنگی موجود در یک جامعه میسر خواهد شد. با توجه به ظرفیت های این جوامع (به ویژه کشورهای چند فرهنگی اسلامی)، در نوشتار حاضر تلاش می شود با مراجعه به قرآن و آموزه های اسلامی، مبانی هستی شناختی، معرفت شناختی، انسان شناختی و جامعه شناختی انسجام، خصوصا انسجام سیاسی تبیین و شاخص های ناظر به آن، استخراج گردد. همچنین جایگاه جمهوری اسلامی ایران در الگوی مورد نظر بررسی و پیشنهاداتی برای بهبود وضعیت ارائه می گردد.