نام پژوهشگر: معصومه رحیم زاده
معصومه رحیم زاده جواد میرمحمدصادقی
هدف از این مطالعه تحلیل عوامل موثر بر توزیع درآمد بین کشاورزان چهار روستای مرزیجران، هزاوه، مهرآباد و داین از محدوده مرزیجران شهرستان اراک استان مرکزی می باشد. داده ها به وسیله پرسشنامه و مصاحبه حضوری با کشاورزان جمع آوری گردید و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، 249 خانوار انتخاب شد. برای تحلیل داده ها از منحنی لورنز، ضریب جینی، مقایسه پنجک ها، محاسبه نسبت های درآمدی، مقایسه میانگین ها، ضریب همبستگی اسپرمن و پیرسون، آزمون من ویتنی، کروسکال والیس و رگرسیون لوجستیک استفاده گردید. نتایج ضریب جینی و منحنی لورنز نشان داد که میزان نابرابری درآمد در مرزیجران که از نسبت ثروتمندترین پنجک به فقیرترین پنجک محاسبه شده بیشتر از هزاوه، مهرآباد و داین بود. ضرایب جینی در مرزیجران، هزاوه، مهرآباد و داین به ترتیب38 درصد، 25 درصد، 35 درصد و 29 درصد بود. منابع درآمدی کشاورزان شامل درآمد از فعالیت های کشاورزی (زراعت، دامداری و باغداری) و شغل دوم بود. سهم درآمد از منابع کشاورزی مهم ترین عامل نابرابری در درآمد بود، به ترتیب باغداری، زراعت و دامداری نقش بیشتری در ایجاد نابرابری داشتند. میانگین درآمد در پنجک پنجم (ثروتمندترین کشاورزان) به طور قابل ملاحضه ای نسبت به سایر پنجک ها بالاتر بود و این موضوع در روستای مرزیجران شدیدتر بود. در این چهار روستا، میانگین سن و تجربه کشاورزان در پنجک پنجم(ثروتمندترین کشاورزان) بطور قابل ملاحظه ای بیشتر از سایر پنجک ها بود. نتایج رگرسیون لوجستیک نشان داد که تعداد پسرهایی که با خانواده زندگی می کنند، داشتن شغل دوم، درصد درآمد از مشاغل شهری، درصد درآمد از کشاورزی، ملکی بودن زمین کشاورزی، مقدار اراضی باغی و آبی و داشتن سابقه فعالیت کشاورزی 26-35 سال از عواملی هستند که باعث کاهش احتمال قرار گرفتن کشاورزان در پنجک اول درآمدی (فقیرترین کشاورزان) می شود. به عبارت دیگر عواملی چون مرزیجرانی بودن و 46-55 ساله بودن کشاورز نیز احتمال قرار گرفتن آنها را در پنجک اول درآمدی افزایش می دهد. نتایج آزمون کروسکال والیس نشان داد که بین درآمدهای خالص کشاورزان 4 روستا تفاوت معنی داری در سطح 1 درصد وجود داشت.