نام پژوهشگر: محمدعلی حکیم زاده اردکانی
فاطمه خازنی محمدعلی حکیم زاده اردکانی
روند روز افزون تخریب منابع طبیعی در بسیاری از نقاط جهان، تهدیدی جدی برای بشریت محسوب می شود. بیابان زایی به عنوان یکی از نمودهای این تخریب، کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته را تحت تأثیر قرار داده است.دراین تحقیق بااستفاده ازعکس های هوایی سال 1346 و1370 وبه روش تفسیربصری واستفاده از تصویر ماهواره ای landsat7 سال های 1381 و1389،روندتغییرات کاربری اراضی محدوده فعلی شهریزددرسال های 1389،1381،1370،1346 ودرمجموع طی دوره زمانی 43ساله موردبررسی قرارگرفت.درتحقیق حاضرمحدوده مطالعاتی به7 واحدکاری تقسیم گردید.سپس براساس مدل ایرانی ارزیابی بیابان زایی imdpa معیاروشاخص های تکنوژنیکی موردبررسی ومطالعه قرارگرفت ودرنهایت نقشه فعلی بیابان زایی تکنوژنیکی منطقه ازتلفیق لایه هاوبه کمک میانگین هندسی تهیه گردید.شاخص های معیارتوسعه صنعتی وشهری دراین مدل شامل تراکم کارخانجات ودرصدمناطق صنعتی شده، میزان فضای سبزبه ازاء هرنفر، تراکم جاده ودرصدمناطق جاده سازی شده، نسبت پذیرش جمعیت بالقوه به جمعیت بالفعل ،تبدیل اراضی زراعی وباغی به مسکونی وصنعتی می باشد.بررسی هانشان داد که طی43 سال گذشته سطح عوارض انسان ساخت حدود3/7برابرافزایش داشته درحالی که سطح اراضی زراعی وباغی محدوده شهریزدحدود85/3 برابرکم شده است.وضعیت بالفعل بیابان زایی تکنوژنیکی درمحدوده شهریزد موردبررسی قرارگرفت وارزش عددی شاخص های مربوط به آن تعیین شد.نتایج به دست آمده نشان دادکه درمنطقه موردنظرشاخص تبدیل اراضی زراعی وباغی به مسکونی وصنعتی با ارزش عددی 9/3 بیشترین تاثیروشاخص تراکم کارخانجات ودرصدمناطق صنعتی شده باارزش عددی 5/1 کم ترین تاثیررادربیابان زایی تکنوژنیکی منطقه دارد.براساس پنج شاخص موردبررسی،ارزش کمی شدت بیابان زایی کل منطقه 3/2 بدست آمدکه درکلاس متوسط بیابان زایی قرارمی گیرد.
زهرا نوفرستی محمدعلی حکیم زاده اردکانی
در مطالعه اثرات یون ها بر ساختمان خاک و بسیاری از روابط از جمله نسبت جذب سدیم، همواره کلسیم و منیزیم از لحاظ تاثیر بر بهبود و حفظ ساختمان خاک مشابه فرض می-شوند. تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر غلظت های مختلف منیزیم بر برخی شاخص های سنجش کیفیت خاک، انجام شده است. یک نمونه خاک لوم رسی برای آماده سازی به مدت 4 ماه تحت اثر تیمار غلظت های مختلف منیزیم (0، 1، 2، 3، 4 و 5 میلی مول بر لیتر) در 3 تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی قرار گرفت. پس از این مدت میانگین وزنی قطر خاکدانه ها (mwd) به روش کمپر و رزونا (1986)، پایداری مرطوب خاکدانه ها (was) و پراکنش رس (dc) به روش پوجوساک وکی (1990) و هدایت هیدرولیکی اشباع (ks) خاک به روش بار افتان اندازه گیری گردید. نتایج تجزیه واریانس نشان می دهد که بین میانگین تاثیر تیمارها بر شاخص پایداری خاکدانه ها، هدایت هیدرولیکی و پراکندگی رس اختلاف معنی داری (01/0>p) بین تیمارها وجود دارد. تا غلظت 3 میلی مول بر لیتر به دلیل جانشینی منیزیم به جای سدیم و کاهش اثرات آن، شاخص های پایداری خاکدانه ها و هدایت هیدرولیکی افزایش و پراکنش رس کاهش پیدا می کند، پس از این غلظت 3 میلی مول بر لیتر با افزایش نسبت منیزیم به کلسیم منیزیم جایگزین کلسیم شده و از آن جایی که به دلیل خصوصیات ویژه یونی هم چون شعاع هیدراته و انرژی هیدراته بیش تر توانایی کم تری از کلسیم در حفظ پایداری خاک از خود نشان می دهد باعث کاهش پایداری خاک می گردد
عبدالله بابایی محمدعلی حکیم زاده اردکانی
اطلاع از وضعیت پراکنش عناصر غذایی خاک و کاربرد دقیق نهاده¬های کودی در سیستم-های کشاورزی مدرن از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. بنابراین تعیین درجه حاصلخیزی خاک و تهیه نقشه حاصلخیزی خاک ضروری به نظر می¬رسد. هدف تحقیق حاضر تهیه نقشه¬های پهنه¬بندی عناصر غذایی بر اساس استفاده از تکنیک¬های زمین آمار در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی و توصیه کودی مناسب می¬باشد. بدین منظور پس از نمونه¬برداری نقاط مشخص شده، با تجزیه¬های آزمایشگاهی مقدار برخی عناصر پرمصرف و کم¬مصرف و بعضی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی دیگر خاک بررسی گردید. درون¬یابی نقاط مذکور به دو روش کریجینگ معمولی و وزن¬دهی عکس فاصله در محیطgis انجام شده و نقشه هر یک از پارامترهای ذکر شده تهیه و در نهایت نقشه نهایی که بیان کننده چهار وضعیت از لحاظ حاصلخیزی خاک می-باشد، ارائه گردید. نتایج حاصل از روش کریجینگ معمولی نشان داد که به ترتیب 5/2، 7/64، 75/17 و 05/15 درصد از اراضی در تناسب خوب، متوسط، ضعیف و بسیار ضعیف قرار می-گیرند. نتایج حاصل از روش وزن¬دهی عکس فاصله نیز نشان داد که به ترتیب 7/7، 87/64، 11/13 و 32/14 درصد از اراضی در تناسب خوب، متوسط، ضعیف و بسیار ضعیف قرار دارند. از لحاظ وضعیت عناصر پر¬مصرف میزان نیتروژن کل بسیار کم¬تر از حد بهینه بوده در صورتی که میزان فسفر در حد بهینه و پتاسیم قابل استفاده نیز بین حدود بهینه و بیش¬بود قرار دارد. از لحاظ وضعیت عناصر کم¬مصرف نیز مس و روی در اراضی بیشتر از حد بهینه و میزان آهن و منگنز در حد بهینه اندازه¬گیری شد. میزان ماده آلی خاک نیز کمتر از مقدار بهینه گزارش شد. در مجموع می¬توان گفت که تهیه نقشه حاصلخیزی بصورت تفکیکی می¬تواند گامی اولیه و موثر در مطالعات حاصلخیزی خاک و استفاده بهینه از کودها مطرح باشد.
سونیا خسروی دهقی محمدعلی حکیم زاده اردکانی
بررسی نحوه ی تغییرات فسفر قابل جذب خاک از نظر جذب سطحی این عنصر به وسیله ی اجزای کلوئیدی و کانی های خاک حائز اهمیت است و می تواند به طور موثری در امر توصیه کودی فسفر و آزمون فسفر خاک مفید باشد. ماهیت جذب فسفر بر سطوح کانی ها از طریق روش ها و معادلات مختلفی قابل بررسی است که تناسب استفاده از هر معادله بستگی به نوع خاک و هدف تحقیق دارد. اما اصول کلی تهیه هم-دماهای جذب مبتنی بر به تعادل رسیدن خاک با محلول های الکترولیت کلرید کلسیم، حاوی غلظت های متفاوت فسفر در دما و زمان ثابت است. به منظور بررسی این فرآیند در خاک های آهکی منطقه محمد آباد، از افق سطحی پنج نقطه مختلف این منطقه نمونه تهیه شد. پس از هواخشک شدن و گذراندن از الک دو میلی متری، نمونه های سه گرمی از این خاک ها به مدت 24 ساعت و در دمای 1±25 در تعادل با محلول کلرید کلسیم حاوی غلظت های صفر تا 33 میلی گرم در لیتر فسفر قرار گرفت. تفاوت غلظت فسفر در محلول های اولیه و نهایی به عنوان مقدار جذب سطحی شده در نظر گرفته شد، ارتباط آن با غلظت تعادلی فسفر به وسیله سه مدل لانگ مویر، فروندلیچ و ون های برازش داده شد. روند جذب فسفر با معادله لانگ-مویر مطابقت داشت (95/0= r2)، اما معادله فروندلیچ و ون های نتوانستند به خوبی روند جذب فسفر در خاک را نشان دهند. نیاز استاندارد فسفر برای خاک های مورد مطالعه، که به صورت مقدار فسفر جذب شده در غلظت تعادلی 3/0 میلی گرم در لیتر تعریف شد، در محدوده 25/3-42/1 میلی گرم در کیلوگرم به-دست آمد. همبستگی مثبت بین ضریب k لانگ مویر و میزان رس در تمام خاک ها وجود دارد که r2 آن 94/0 بود. نیاز استاندارد فسفر همبستگی معنی داری در سطح 5 درصد با میزان رس خاک داشت.