نام پژوهشگر: قربانعلی محمدی
لیلا ایزدی قربانعلی محمدی
در دنیای رقابتی امروز، برون سپاری یکی از استراتژی های مهمی است که در شرکت های مدرن به کار گرفته می شود. انتخاب پیمانکار به عنوان یک مسأله تصمیم گیری چندمعیاره (mcdm) شناخته شده است. معیارهایی که برای ارزیابی پیمانکاران به کار برده می شود شامل مسائل کیفی و کمّی می باشد. دیگر تکنیک های انتخاب پیمانکار ، مسأله انتخاب پیمانکار را از دیدگاه استراتژیک مورد بررسی قرار نداده اند. در این پژوهش، برای اولین بار swot کمّی که یک ابزار آنالیز استراتژیک است در زمینه انتخاب پیمانکار و در یک فضای فازی، به کار گرفته شده است. در روش استراتژیک ارائه شده، نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدها (swot) و زیرشاخص هایشان در یک سلسله مراتب mcdm معرفی و نشان داده شده اند. به کار گیری منطق فازی و اعداد فازی ذوزنقه ای، ابهامات انسانی را در فرآیند تصمیم گیری مورد بررسی قرار داده است. برای ارزیابی و انتخاب بهترین پیمانکار ، روشی جدید و کاربردی به نام vikor به کار گرفته شده است. نتایج به دست آمده از این روش، با نتایج روش topsis که یک روش رتبه بندی شناخته شده و معمول است، مقایسه شده است. روش ارائه شده، یک روش استراتژیک کمّی است که عدم قطعیت های ذهن آدمی را مورد رسیدگی قرار می دهد. علاوه بر آن، این روش به خاطر به کار گیری آنالیز swot مورد توجه مدیران قرار می گیرد، هم چنین با مقداری تغییر می تواند برای شرکت های دیگر نیز قابل استفاده باشد.
علی کرم پور حقیقی قربانعلی محمدی
برنامه ریزی فرآیند و زمان بندی تولید، نقش های مهمی در سیستم های تولیدی ایفا می کنند. در گذشته زمانبندی و برنامه ریزی فرایند برای قطعات به صورت ترتیبی انجام می شد که در آن برنامه زمانبندی بعد از مشخص شدن برنامه فرآیند تعیین می شد. با توجه به این حقیقت که این دو مسأله مکمل هم می باشند، لازم است که آن ها را به صورت یکپارچه در نظر بگیریم تا در نهایت عملکرد سیستم تولیدی بهبود یابد. در این پژوهش یک مدل جدید زمان بندی برنامه ریزی خطی عدد صحیح مختلط به صورت چند هدفه / چند محصوله و یک الگوریتم فراابتکاری برای بهینه سازی مساله یکپارچه سازی ارائه شده است که به آسانی توالی های فرآیند وابسته به زمان های آماده سازی (زمان انتقال بین ماشین ها، زمان تنظیمات و تعویض ماشین آلات) را تعیین می نماید. هدف از این پژوهش یافتن یک مجموعه از جواب های با کیفیت بالا و قابل قیاس می باشد. این یک مساله بهینه سازی ترکیبی با فضای جواب بسیار بزرگ می باشد، از اینرو یافتن جواب های بهینه با روش های جستجوی کامل و نقطه به نقطه بسیار مشکل، غیرممکن و زمانبر می باشد. بنابراین برای محاسبه آن، یک الگوریتم ترکیبی شبیه سازی تبرید چندهدفه ارائه گردید، که برای بهبود عملکرد آن نیز از یک نمایش جواب موثر و عملگرهای الگوریتم ژنتیک استفاده و در پایان برای نمایش اثربخشی و قدرت الگوریتم پیشنهادی سه آزمایش عددی اجرا شده است.