نام پژوهشگر: مهرزاد ابراهیمی

برآورد درجه توافق و قدرت بازاری در صنایع خودروسازی و نساجی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور مرکز - دانشکده اقتصاد 1391
  مهرزاد ابراهیمی   مجید احمدیان

رقابت و انحصار هردو از جمله مفاهیم تبیین کننده ساختار بازار به شمار می روند.رقابت خالص در تحلیل های اقتصاد خرد همواره مبین کارایی تخصیصی به انضمام حداکثر منافع اجتماعی بوده است، حال آنکه انحصار با ناکارآمدی و بروز هزینه های اجتماعی شناخته می شود. دلیل این مسئله در قدرت بازاری انحصارگر عنوان می شود . به منظور ارزیابی میزان قدرت بازاری و تعیین درجه انحراف صنایع از رقابت یکی از این روش ها ، استفاده از مدل های اقتصاد سنجی است . اپل بام یکی از کاربردی ترین مد ل های اقتصاد سنجی جهت اندازه گیری قدرت بازاری ارائه داد، در این مطالعه با استفاده از متدلوژی اپل بام، قدرت بازاری طی سال های 1358- 1386 درصنعت خودروسازی و نساجی کشور محاسبه شده است. با توجه به اندازه قدرت بازاری ، ساختار بازارها تعیین گردیده است . یافته های این پژوهش نشان می دهد رفتار تعیین قیمت در بازار خودرو انحصاری ودر صنعت نساجی رقابتی است . هرچند انداره قدرت بازاری در صنعت خودرو سازی طی سال های بررسی بالا است اما روند کاهند در سطوح بالای قدرت بازاری را نشان می دهد.شاخص کشش حدسی بنگاههای موجود در صنعت خودرو ، نشان از وابستگی شدید این بنگاهها به یکدیگر دارد.اندازه کشش حدسی ،وجودبازار انحصار چند جانبه در صنعت خودروسازی کشور را تایید می کند .این شاخص در صنعت نساجی ، نشان از عدم ارتباط متقابل بنگاهها و ساختار رقابتی بازار نساجی را دارد . کلید واژه ها : قدرت بازاری ، کشش حدسی ،شاخص لرنر، تمرکز بازار