نام پژوهشگر: سعید اسفندیاری
سعید اسفندیاری سید حبیب الله میرغفوری
هر چند که برنامه ریزی خطی در دنیای واقع کاربردهای زیادی دارد، اما در برخورد با مسائل پیچیده و سخت عدم کارایی خود را نشان داده است. با پیشرفت علم و رویارویی با مشکلات مختلف، تمایل به حل مسائل در حجم زیاد در زمان کوتاه بیشتر شده است. روش های ابتکاری و فوق ابتکاری جدیدترین دستاورد برنامه ریزی غیرخطی در حل این گونه مسائل هستند. یکی از حوزه هایی که نیاز به برنامه-ریزی در حجم بالا دارد زمان بندی تولید در مسائل np- hard می باشد. این پژوهش به مدل سازی و مقایسه سه روش برنامه ریزی خطی، الگوریتم سیستم مورچگان و الگوریتم رقابت استعماری در زمان بندی تولید جریانی منعطف با توجه به متغیرهای تعداد ماشین و سفارش پرداخته است؛ مبنای مقایسه در این پژوهش شاخص های زمان پردازش، تعداد محدودیت ، بهینگی و حجم حافظه اشغال شده می باشد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که مدل برنامه ریزی خطی درتعداد ماشین و سفارش پایین کارایی بالاتری دارد، اما با افزایش ماشین و سفارش با توجه به شاخص های در نظر گرفته شده، الگوریتم سیستم مورچگان و مخصوصاً الگوریتم رقابت استعماری کارایی بالاتر خود را نشان می دهد.
سعید اسفندیاری حسن احمدی
چکیده میتوان گفت مهم ترین مشکلاتی که امروزه عموم شهر های جهان با آن رو به رو هستند، به وجود آمدن بافت های نامنظم و فرسوده پیرامون و درون شهرها است که معضلات متعدد اجتماعی فرهنگی اقتصادی و کالبدی خاصی را به دنبال داشته که برطرف کردن این مشکلات هزینه و زمان زیادی را می طلبد. فرسودگی در شهرها در دو بعد کالبد و فضا رخ می دهد، که این امر باعث به وجود امدن بی سازمانی، عدم تعادل، عدم تناسب و بی قوارگی آن می شود. از این روست که شهر های امروزی برای حل این مشکل نیازمند مرمت می باشند. نوسازی وبازآفرینی محله های شهری مقوله ای است که در آن سعی در شناسائی ارزشهای نهفته وکم و بیش اشکار ان برچشم ناظرین و ساکنین شهرهای مادارد. لذا این محله ها دارای ارزشهای بصری زیادی است که به علت زندگی سریع شهری ما مورد بی مهری و بی توجهی قرار گرفته ومفاهیمی چون زیبایی،آرامش،خاطره وپیوستگی در آن رنگ میبازد و آن عمدتا در اثر دگرگونی در نوع زندگی ومعیشت شهروندان از سوئی وعدم وجود تعلق خاطر انسانها به علت عدم وابستگی زمانی بین آنها و فضای پیرامونی میباشد. از میان رفتن بنا برای شخصی که از دوران کودکی ان بنا رابه خاطر میاورد یعنی نابودی خاطره وپایان گذشته های شیرین. این خود شروع گسسته شدن انسان از فضا ودورشدن از حس تعلق است ،تمامی اینها ارزشها را زیر پاگذاشته وافراد را به محیط پیرامونی بی هویت می کشاندوناپایداری فرهنگی را به وجود می اورد .حال اگر به بناها وفضاهای باارزش و با هویت بها دهیم وان ها را حفظ و نگهداری کنیم وفقط کاربریها وفعالیتهای آنها را براساس مقتضیات و نیازهای روز تغییر دهیم شاید بدرستی بتوان به حفظ ارزشها ی خاطره انگیز وتعلق فضای همگانی دست یافته، در نتبجه به ارتقا ارزشهای فرهنگی اجتماعی کمک کرده می توان شهری پویا و پیوسته بوجود آوریم. درمجموع اجرای برنامه های مطلوب و انجام مداخلات مناسب جهت نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده شهری لزوم شناخت آسیب های ایجاد شده درکالبد و کارکرد فضاهای شهری را ضروری می سازد.مطالعات آسیب شناسی بناها و فضاهای شهری از مراحل مهم برنامه ریزی بهسازی و نوسازی شهری است مطالعات آسیب شناسی جامع و سیستمی، تحلیل آسیب های کالبدی یا فیزیکی یاجتماعی، اقتصادی، حقوقی و مدیریتی جهت یافتن الگوها و روشهای مناسب به منظور انطباق فضاهای قدیمی با نیاز زندگی امروزی امری بدیهی و قابل توجه است. محله قاشق تراشان شهرهمدان ازمحله های قدیمی و بامقیاس عملکردی فرامحله ا ی این منطقه محسوب می شود. مطالعات سرانه کاربریهای خدماتی موجوددر این محله نشان می دهدکه این محله ازکمبودکاربریهای خدماتی بالاخص فرهنگی، آموزشی، ورزشی رنج می برد؛ لذا باتوجه به موضوع پژوهش که مکانیابی کاربریها ی خدماتی در راستای نوسازی بافت فرسوده شهری است، بافت فرسوده محله قاشق تراشان که قابل نگهداری نبوده و پتانسیل تبدیل به منطقه خدمات رسان به محدوده های مسکونی ا طراف خود را دارد ومیتواند به عنوان مکان مناسبی برای نو سازی بافت مسکونی و جا نمایی کاربریهای خدماتی مورد استفاده قرار گیرد. در این پایان نامه نوسازی و بارآفرینی بافت فرسوده محله قاشق تراشان به عنوان نمونه موردی انتخاب و مورد مطالعه و طراحی قرارگرفته و به عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد ارائه می گردد. در این پژوهش با استفاده از فرآیند طراحی شهری به منظور دستیابی به فضای شهری مطلوب وبا هویت در بافت مورد نظر(محله قاشق تراش ها)شهر همدان میباشد که در 5 فصل اقدام به تنظیم وگردآوری مطالب شده است در فصل اول چارچوب تحقیق بیان شده که شامل بیان مساله، وضرورت و اهمیت آن و اهداف تحقیق،سوابق تحقیق،روش تحقیق می باشد،در فصل دوم تعریف ومفاهیمی که به فهم بهتر موضوع کمک می کند ضمیمه شده است در فصل سوم ابتدا به نظریه ها، اندیشه ها ،و سبک های مداخله و تجربیات نوسازی در جهان و ایران پرداخته شده است در فصل چهارم به شناخت شهر همدان از لحاظ ویژگیهای افلیمی ،معماری و شهرسازی، اقتصادی و سیاسی و اجتماعی پرداخته و وضع موجود محله مورد نظر از جهات دارا بودن ویژگی های فرسودگی (ریزدانگی،ناپایداری،معابر با عرض کم) بررسی شده است و همچنین با استفاده از روش swotوضع موجود راسنجش و ارزیابی کرده و نقاط قوت و ضعف ،تهدیدها و فرصت ها را شناسایی نموده و با توجه به گونه های مداخله،بافت کنونی که نیازمند نوسازی و بازآفرینی،و احیای هویت بوده تا بدین وسیله حس تعلق به مکان افزایش یافته و محله ای با هویت، خودکفا وتوانمند به وجود آوریم در فصل پنجم با توجه به تمام مطالب موجود در چهار فصل گذشته و وضع موجود به ارائه چشم اندازی اهداف،،راهبردها و سیاستهای مقتضی طرح پرداخنه و با ارائه گزینه پیشنهادی، به طراحی و تحلیل آن پرداخته که در نهایت با بررسی مسائل و مشکلات ان وجمع بندی، طرح نهایی برای نوسازی وبازآفرینی محله و ارایه ضوابط بیان شده است. در روند نوسازی این محله سعی شده است با تعریض در معابر وتعریف فضای شهری مطلوب باتوجه به جزییات (نورپردازی،کفسازی ،تزیینات و جزییات ومبلمان شهری و...)وجانمایی کاربری ها واصلاح آنها کیفیت محیط را ارتقا بخشیم. واژگان کلیدی :نوسازی،بافت فرسوده،بازآفرینی،ارتقای کیفی بافت،هویت
سعید اسفندیاری
چکیده ندارد.