نام پژوهشگر: عباس صیامی
نگین تقی پور عباس صیامی
گیاه سنجد (elaeagnus angustifolia) بزرگترین جنس متعلق به خانواده elaeagnaceae می باشد خانواده سنجد دارای 3 جنس و 77 گونه در دنیا است. در مطالعه حاضر مارکر مولکولیsrap برای ارزیابی تنوع ژنتیکی در میان 16 ژنوتیپ از سنجد، جمع آوری شده از 6 استان ( آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اصفهان، چهارمحال و بختیاری، کردستان، فارس) بکارگرفته شد. ودر مجموع از 82 باند تکثیریافته به وسیله 18 ترکیب پرایمری انتخابی، 69 قطعه چند شکل بودند (35/79 درصد). بیشترین تعداد قطعه تکثیر شده، 15 عدد بود، مربوط به پرایمر 3em-1me و کمترین قطعه تکثیرشده 1 عدد و مربوط به پرایمر 20em-4me مقدار متوسط چندشکلی که 35/79 درصد می باشد که چندشکلی نسبی بالائی را در میان ژنوتیپ ها اثبات می کند. سطح پلی مورفیسم در پرایمرهای 1em-2me، 3em-1me، 4em-1me،20em-4me، 2em-2me، 19em-1me، 18em-1 meو3em-3me، 100درصد و در پرایمر20em-1 me 33/ 33 درصد تعیین شد. کمترین و بیشترین تعداد باندهای پلی مورف به ترتیب متعلق به20em-4me (1) و 3em-1me (13) می باشد. میزان تشابه ژنتیکی میان 16 نمونه e.angustifolia ، بین 35/0 تا 82/0 تخمین زده شد. آنالیزداده های srap با استفاده از نرم افزار02/2 ntsyspc و دندروگرام به روشupgma و ضریب تشابه بر اساس corr ترسیم شد بر اساس تجزیه خوشه ای دندروگرام را به 3 خوشه اصلی تقسیم کرد. در بخش مورفولوژیکی آنالیز داده دندروگرام حاصله 4 کلاستر اصلی را مشخص کرد که دو ژنوتیپ 15em و 14em بیشترین شباهت را به هم نشان دادند.
طاهره آقایی برگیش عباس صیامی
در تحقیق حاضر مارکر های مولکولی srap و issr جهت بررسی تنوع ژنتیکی در میان 15 نمونه از 13 گونه از جنس silene استفاده شدند. نمونه ها از نقاط مختلف ارومیه و خراسان جمع آوری شدند. 19 پرایمر srap، 62 باند قابل شمارش تولید کردند که 46 باند پلی مورف بودند(90/71 درصد). 13 پرایمر issr نیز 211 باند قابل شمارش ایجاد کردند که از میان آن ها 209 باند پلی مورف بودند(19/99 درصد). تشابه ژنتیکی از 47/0 تا 90/0 برای sarp و از 14/0 تا 39/0 برای issr متغییر بود. میانگین اطلاعات چند شکلی(pic) بدست آمده برای نشانگر های issr و srap به ترتیب 88/0 و 56/0 بود.دندروگرام با استفاده از روش upgma و با استفاده نرم افزار ntsyspc 2.02 ترسیم شد که برای مارکر srap و issr ، 3 خوشه اصلی با الگوی خوشه بندی متفاوت مشخص کرد. دندروگرم حاصل از داده های issr با اطلاعات مورفولوژیکی نسبت به دندروگرام حاصل از srap مطابقت بیشتری نشان داد.در واقع issr، پلی مورفیسم بالاتری را در مقایسه با srap نشان داد. این مسئله معرف تنوع ژنتیکی بالا در سطح بین گونه ای در جنس silene می باشد.
مهدیه محسنی شهری عباس صیامی
در این پایان نامه چند گونه بادام وحشی را ابتدا براساس خصوصیات مورفولوژیک و سپس بر اساس ترکیبات شیمیایی مورد بررسی و مقایسه قرار دادیم. در بخش اول خصوصیات مورفولوژیک را بر اساس شکل ظاهری شاخه، برگ و میوه بررسی کردیم. در بخش دوم به مقایسه ترکیبات شیمیایی پرداختیم.
جلال پرنیان عباس صیامی
این پایان نامه شامل دو فصل است . فصل اول به تهیه کاریوتیپ سه گونه وحشی پیاز در آذربایجان غربی مربوط می شود. پیاز موسیر (a. hirtifolium) دارای عدد کروموزومی 2n16 است . کروموزومها اغلب متاسانتریک هستند. در میان 8 جفت کروموزوم در این گونه، 7 جفت متاسانتریک و یک جفت ساب متاسانتریک است . کاریوتیپ این گونه به خاطر حضور بیشتر کروموزومهای متاسانتریک و تعداد کمی کروموزومهای ساب متاسانتریک ، همگن است . در این گونه کروموزوم ساتلیت دار در جفت شماره 7 مشاهده می شود. پیاز کراده (a. schoenorasum) دومین گونه ای است که مورد مطالعه قرار گرفت . این گونه دارای عدد کروموزومی 2n16 است . در میان این کروموزومها، 7 جفت متاسانتریک و یک جفت ساب متاسانتریک است . در این گونه مثل موسیر یک جفت کروموزوم ساتلیت دار (شماره یک) وجود دارد. لوشه (a. chrysantherum) دارای عدد کروموزومی 2n14+b است . میان این کروموزومها، 5 جفت متاسانتریک و 2 جفت ساب متاسانتریک است . در این گونه مثل دو گونه قبلی، یک جفت کروموزوم ساتلیت دار (شماره 2) وجود دارد. علاوه بر 7 جفت کروموزوم این گونه یک کروموزوم b دارد. در فصل دوم این پایان نامه مقدار پروتئین و چربی برگها در گونه های پیاز در آذربایجان غربی بررسی شدند. گیاهان آنالیز شداه، موسیر، لوشه، کراده و تره (a. porrum) هستند. برگها از گیاهان فوق گرفته شدند و برای آزمایش خشک و پودر شدند. در این بررسی چربی و پروتئین برگها بوسیله سوکسله با استفاده از ترکیب کلروفرم-متانول بعنوان حلال و اتوکجلدال 1030 آنالایزر، تعیین شدند و پروتئین شدند و پروتئین برگها بوسیله روش الکتروفورز روی ژل پلی آکریل آمید مورد مطالعه قرار گرفت . نتایج بدست آمده در این بررسی نشان داد که مقادیر روغن و پروتئین برگها در موسیر 0/12 و 10/55 درصد، در کراده 0/2 و 19/18 درصد، در لوشه 0/25 و 25/05 درصد و در تره 0/56 و 28/95 درصد است . نتایج بدست آمده اختلاف معنی داری را میان مقادیر روغن و پروتئین این گیاهان با توجه به اینکه این گیاهان به یک جنس تعلق دارند، نشان می دهد. نتایج حاصل از الکتروفورز پروتئین برگ نشان داد که نوع و تعداد پروتئین های موجود در برگهای گیاهان مورد بررسی با هم متفاوت هستند. با استفاده از پروتئین های استاندارد و با محاسبه rm باندها، وزن مولکولی رشته های پلی پتیدی مشخص شد. از روی rm گونه ها اقدام به تعیین درجه قرابت بین گونه ها گردید که برای این کار از برنامه کامپیوتری cluster4 استفاده شد. دندروگرام حاصل سه گروه مجزا را نشان می دهد که در گروه اول کراده و موسیر قرار می گیرند و تره در گروه دوم و لوشه در گروه سوم قرار می گیرد.
سعیدرضا حسین زاده عباس صیامی
تدوین سیستمهای رده بندی و پیگیری سلسله انسابی گیاهان شواهد و مدارک تاکسونومیکی کافی خواستار است . مدارک لازم را می توان از مطالعات ریخت شناسی، گرده شناسی، سیتولوژیکی شیمیایی و بیوشیمیایی بدست آورد که اینها اخیرا باعث تکمیل سیستم رده بندیهای جدید گیاهی شده اند در این تحقیق چندگونه، زیر گونه و واریته بلوط استان آذربایجان غربی مورد مطالعه قرار گرفته اند و نقش ریخت شناسی و ترکیبات شیمیایی در تعیین قرابت و خویشاوندی، بین آنها مورد بررسی قرار گرفته است . نمونه برداری از گیاهان مورد مطالعه، از مناطق استان آذربایجان غربی انجام شده است که بیشترین بسامد پوشش جنگلی استان را به خود اختصاص می دهند. این مناطق شامل، سردشت ، زمزیران، پیرانشهر و نزدیک مرز ترکیه منطقه مارمیشو می باشد. در بررسی صفات ریخت شناسی نمونه ها، شکل برگ ، میوه، پیاله و کرکهای موجود در سطح برگ مورد توجه قرار گرفته اند. نتایج حاصله نشان می دهد که جهت تشخیص گونه و تقسیمات زیر گونه بر مبنای صفاتی مثل شکل برگ میوه و پیاله همیشه عملی نیستند و در این خصوص تنها صفت ثابت ، شکل کرکهاست که در گونه ها و زیر تقسیمات آن در نمونه های بررسی شده اختلاف داشت . در بررسی مولفه های شیمیایی در تعیین تاکسونها در رده بندی، به دلیل اهمیت ترکیبات فنلی، پروتئینها در تاکسونومی، میزان کل فنلها و تاننها به عنوان دسته ای از ترکیبات فنلی از روش کلریمتری (رنگ سنجی) و مقدار پروتئین توسط روش کجلدال اندازه گیری گردید، همچنین تیمارهای مورد آزمایش از نظر تعداد باندهای پروتنئینی (از طریق شمارش باندهای تشکیل یافته روی ژل اکریلامید در تکنیک الکتروفورز) بررسی شد. تجزیه واریانس مشاهدات حاصل که به صورت طرح کاملا تصادفی (crd) انجام گرفت ، نشان داد که در سطح احتمال (a0/05) بین ژنوتیپها اختلاف معنی دار آماری وجود دارد. اما پس از مقایسه میانگینها به کمک meanse مشخص گردید که فقط مقدار فنل در کلیه تیمارها و مقدار تانن متراکم در حد گونه اختلاف معنی دار آماری را نشان می دهند در حالیکه مقدار تانن قابل هیدرولیز و مقدار پروتئین در تمام تیمارها این اختلاف را نشان نمی دهند، نتایج حاصله نشان داد که از بین ترکیبات شیمیایی مورد بررسی، فنل در تفکیک گونه ها و زیر تقسیمات گونه در تیمارهای مورد بررسی و تاننن متراکم در تفکیک گونه های مورد بررسی نقش داشته و می توان از آنها به عنوان ترکیبات شیمیایی مهم در تاکزونومی مدرن نام برد. جهت بررسی جایگاه هر تاکسون براساس معیارهای مورد نظر از برنامه کامپیوتری cluster 4 استفاده شد و کلادوگرام مربوط به آن ترسیم گردید. بدین ترتیب 7 تاکسون مورد بررسی در 2 گروه قرار گرفتند بطوریکه تاکسونهای شماره 1 و 2 و 3 و در یک گروه، تاکسون های شماره 4 و 6 و 7 در یک گروه و تاکسون شماره 5 یک گروه جداگانه ای تشکیل میدهند.
آرزو دست پاک عباس صیامی
تحقیق حاضر مطالعه شیمیوتاکسونومی برخی ارقام کدو می باشد. در این بررسی دو هدف عمده در نظر گرفته شده است: نخست، چند خصوصیات شیمایی( از قبیل چربی کل، پروتئین کل، ترکیب اسیدهای چرب و...) الکتروفورز پروتئین های ذخیره ای بذر در دانه چند رقم از جنس کدو (cucurbita) مورد شناسایی و اندازه گیری قرار گرفت. سپس با توجه به نتایج بدست آمده و با استفاده از روش های آماری چند متغیره، ارقام مورد مطالعه، از لحاظ شیمیوتاکسونومی بررسی و مقایسه شدند. در بررسی بیوشیمیایی انجام شده درصد چربی کل با روش سوکسله، پروتئین کل به روش کجلدال و پروتئین محلول به روش لوری اندازه گیری شد. همچنین ترکیب اسیدهای چرب موجود در روغن دانه گیاهان مورد بررسی از طریق گاز کروماتوگرافی تعیین گردید. نتایج نشان می دهد کدو مسمایی (رقم کاغذی) دارای بیشترین درصد پروتئین (49/37درصد) و کدو مسمایی (رقم مشهدی) دارای بیشترین درصد چربی است (04/56 درصد) همچنین چهار نوع اسید چرب اصلی بطور مشترک در چهار گیاه مشاهده شد که شامل اسید پالمیتیک، اسید اسئاریک، اسید اولئیک و اسید لینولئیک می باشد. دو اسید چرب غیر اشباع مهم یعنی اولئیک و لینولئیک به ترتیب در کدو مسمایی (رقم قلمی) 98/57 و 56/14 درصد، در کدو تنبل 18/78 و 24/13 درصد، در کدو مسمایی (رقم کاغذیی) 63/76 و 07/12 درصد و در کدو مسمایی (رقم مشدهد) 84/81 و 1/12 درصد اندازه گیری گردید. علاوه بر این، یک اسید چرب دیگر نیز در روغن دانه کدو مسمایی (رقم کاغذی) مشاهده شد که عبارت است از اسید میریستیک (88/3 درصد) که در سایر نمونه ها به چشم نمی خورد.در بررسی خصوصیات شیمیای روغن دانه ها، اندیس صابونی با روش تیتومتری و اندیس ید با روش هانوس نیز اندازه گیری شدند. کدو تنبل با عدد صابونی 06/273 و کدو مسمایی (رقم قلمی) با اندیس ید 28/119 به ترتیب بالاترین مقادیر اندیس صابونی و اندیس ید را به خود اختصاص دادند. نتایج حاصل از الکتروفورز پروتئین های ذخیره ای بذر نشان داد که نوع و تعداد پروتئین های موجود در دانه گیاهان مورد بررسی با هم متفاوت هستند. کلاستربندی ارقام براساس باندهای پروتئینی حاصل از الکتروفورز بااستفاده از ضریب جور شدن ساده (simple matching) انجام شد و ارقام در فاصله 0 تا 250 خوشه بندی شدند. برش دندروگرام از نقطه ای نزدیک به میانگین ارقام را به دو کلاس گروه بندی نمود. 3 رقم مربوط به گونه کدو مسمایی (c.pepo) در کلاس 1 و کدو تنبل (c.maxima) به تنهایی در کلاس 2 قرار گرفت. همچنین از نظر کمیت، خواص بیوشیمایی مورد آنالیز قرار گرفتند. آنالیز جامع اندازه گیری تمام فاکتورهای بیوشیمیایی در کنار یکدیگر، نشان می دهد که این فاکتورها قادرند گیاهان مورد مطالعه را بطور 100% تفکیک نموده و آنها را در 4 گروه مختلف قرار دهند.