نام پژوهشگر: محمدحسین لطفی
محمدحسین لطفی محمدکاظم شاکر
تشکیل دولت توسط پیامبراکرم(ص) و برخی دیگر از پیامبران الهی، موضوعی است که علاوه بر مستندات قرآنی، مبتنی بر واقعیت های تاریخی نیز هست. به نظر می رسد که حاکمیت سیاسی، فلسفه عملی وحی و نبوت است، چرا که اجرایی شدن بخشی از وحی نظیر آیات الاحکام سیاسی، اقتصادی، قضایی و اجتماعی بدون برخورداری از حکومت و حاکمیت سیاسی امکان پذیر نباشد. با این حال، برخی از روشنفکران در تلاشند تا اثبات کنند که حاکمیت سیاسی از اهداف اصلی پیامبران نبوده و آنچه که در تاریخ پیامبران به نام حاکمیت سیاسی مشاهده می شود امری عَرَضی و حاشیه ای است. این پژوهش در پی آن است تا نادرستی این نظریه را به اثبات برساند. این پژوهش نشان می دهد که تشکیل حکومت و اعمال حاکمیت سیاسی، جزئی از وظایف پیامبران بوده است. بنابراین مشروعیت حکومت پیامبران امری الهی است و بیعت مردم با پیامبر، باعث کارآمدی حکومت می شود و نه آن که حکومت مشروعیتش را از بیعت مردم بگیرد. همچنین این پژوهش نشان داده است که با الگوبرداری از اصول حاکم بر حکومت پیامبران نظیر نفی و اکراه و زور در دین، تبیین راه رشد و غیّ، تأکید بر عدالت اجتماعی و رعایت مصلحت و حکمت، امروز نیز می توان حکومتی همگام با مقتضیات دنیای جدید تشکیل داد که توانایی ادامه ی حیات متمدنانه را بر دو پایه ی عقل و شرع استوار و آشکار سازد. کلید واژه ها: تاریخ سیاسی پیامبران، حاکمیت سیاسی، بیعت، حکومت دینی، دولت نبوی، تاریخ سیاسی دین.
مریم بهنیا محمدحسین لطفی
در انجام این پروژه بر کتاب دایره المعارف قرآن جین دمن مک اولیف (لیدن) تمرکز شده و به طور خاص مقاله «کتاب مقدّس و قرآن» نوشته ی آقای پروفسور ویلیام آلبرت گراهام رئیس دانشکده الهیات هاروارد مورد نقد و بررسی قرار می گیرد. از نکاتی که در این پژوهش به آن ها پرداخته می شود می توان به موارد زیر اشاره کرد: 1.ارزیابی و تحلیل محورهای مورد بحث در مقاله مذکور که در خصوص اعجاز قرآن بیان شده است. 2. انطباق تفاوتها و شباهتهای محورهای فوق با نظر قرآن کریم و همچنین انطباق آنها با مواضع علماء شیعه در این خصوص. 3. بررسی تحلیلی مراجع و منابع نگارنده مقاله در خصوص اعجاز قرآن. 4.بررسی روش شناسی نگارنده در خصوص چگونگی اعجاز قرآن در مقاله.
مصطفی علی نژاددزفولی محمدحسین لطفی
آنچه در این نوشتار خواهد آمد نقد و بررسی نظر مولفان تفسیر المنار در مورد نمونه هایی از مرده و زنده شدن کسانی است که در همین دنیا رخ داده و قرآن به ذکر آنها پرداخته تا هم دلیلی بر قدرت خدا در زنده کردن مردگان باشد و هم دلیلی آشکار بر احیای مردگان در قیامت. اما برخی از مفسرین از جمله محمد عبده و شاگرد وی رشید رضا در تفسیرشان دست به تأویل این موارد زده و ظاهر لفظ را تأویل کرده و بنابراین مرده و زنده شدن حقیقی این موارد در قرآن را بر نتابیده اند
نرجس مرجانی محمدحسین لطفی
چکیده ندارد.