نام پژوهشگر: محمود رفیعی
محمود رفیعی شمس اسادات زاهدی
این پژوهش ارتباط و هماهنگی بین استراتژی منابع انسانی و استراتژی تصمیم گیری اخلاقی را با عملکرد سازمانی مورد بررسی قرار می دهد. دست یابی به هماهنگی و یک حلقه مناسب ارتباطی بین محیط یک سازمان و سطوح مختلف استراتژی(استراتژی سطح شرکت، استراتژی سطح کسب و کار و استراتژیهای وظیفه ای)، از الزامات موفقیت در یک محیط رقابتی است. یکی از نقشهای مهم مدیریت منابع انسانی در سازمانهای دارای عملکرد بالا، توسعه ارزشهای محوری سازمان و ربط دادن آن به جهت گیری استراتژیک سازمان است. چگونگی ایجاد هماهنگی بین استراتژی سازمان، استراتژی منابع انسانی و سایر استراتژیهای کارکردی مانند استراتژی تصمیم گیری اخلاقی از چالش های امروز مدیریت استراتژیک است. برای برقراری هماهنگی استراتژیک می توان از سه راهبرد استفاده کرد. الگوی عقلایی ، الگوی طبیعی و الگوی همه جانبه یا نقاط مرجع استراتژیک. سازمان ها می توانند با تعیین وضعیت موجود خود نسبت به نقاط مرجع استراتژیک، استراتژی مناسب را انتخاب نمایند. روش این تحقیق براساس نتیجه، توسعه ای، بر اساس هدف، تبیینی- توصیفی و بر اساس نوع داده مورد استفاده کمی- کیفی می باشد. در اجرای این تحقیق از دو روش شناسی کمی و کیفی بهره گیری شده است . در روش کمی از پیمایش و در روش کیفی از شیوه تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش وزارت جهاد کشاورزی و نمونه آماری مراکز و موسسات تحقیقاتی وزارت جهاد کشاورزی می باشد. واحدهای نمونه ای مورد مطالعه در سازمانها شامل134 نفر از مدیران، کارشناسان ارشد و اعضای هیئت علمی است که 118 کارمند مرد و 16 کارمند زن را در بر می گیرد. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه استراتژیهای منابع انسانی، استراتژیهای تصمیم گیری اخلاقی و استراتژیهای فرهنگ و نیز مصاحبه استفاده شده است. برای سنجش عملکرد، امتیاز عملکرد و بهره وری موسسات و مراکز طی یک دوره سه ساله مبنا قرار گرفته است. داد ه های جمع آوری شده با استفاده از آزمون میانگین، تحلیل واریانس، تکنیک خودگردان سازی، آزمون تفاوت کای اسکوئر و تکنیک مقابله های متعامد تجزیه و تحلیل گردیده است. یافته های نظری منجر به شناسایی نقاط مرجع استراتژی تصمیم گیری اخلاقی و زیرسیستم های آن و نیز گونه شناسی استراتژیهای مذکور گردید. نتایج پژوهش الگوی تحقیق را تائید نموده و نشانگر آن است که هماهنگی بین استراتژی منابع انسانی و استراتژی تصمیم گیری اخلاقی موجب بهبود عملکرد می شود. همچنین نتایج نشان می دهد زمانی که هماهنگی بین زیرسیستم های استراتژی منابع انسانی افزایش می یابد عملکرد سازمانی نیز بهتر می شود.
محمود رفیعی محمد حسین بیات
یکی از موضوعات حساس، پیچیده و غامضی که در عرفان اسلامی مطرح می باشد "کرامت" است. این عمل خارق العاده که بدون بکار بردن ابزار و وسایل مادی به دست اولیای الهی و عارفان ربانی به ظهور می رسد، در کنار مهمترین خرق عادت ها از جمله معجزه، معونت، و اهانت مورد بررسی و مقایسه قرار می گیرد. "کرامت" رابطه ی بسیار نزدیک با ولایت دارد و در ذیل مسائل ولایت می گنجد. مهمترین و برترین نوع ولایت، ولایت تکوینی است که از نشانه های بارز اولیای الهی محسوب می شود. کسانی که به قرب الهی نایل می شوند، بر اثر تقرب به مقام "کن" می رسند و می توانند به اذن و اراده ی خدای سبحان در عوالم وجود تصرف کنند. دو کتاب گرانسنگ اسرارالتوحید و مثنوی معنوی در باب کرامت، سخنهای بسیار دارند و ابعاد مهمی از این عمل خارق العاده را برای سالکان طریقت، آشکار ساخته اند. کراماتی که در اسرار التوحید و مثنوی مطرح و از انواع آن نام برده شده ممکن است از لحاظ علم حصولی امتناع عادی داشته باشند، اما هرگز چنین کرامت هایی، امتناع عقلی ندارند. به سخن دیگر، اغلب این کرامت ها، از نوع کرامت های باورپذیر هستند که قرآن مجید و سخن انسان های کامل آنها را تایید کرده اند. برخی از کرامت های ابوسعید و مثنوی معنوی، در قالب سمبل مطرح گردیده که در ادبیات عرفانی مورد استفاده ی عارفان شاعر و شاعران عارف قرار گرفته است. برخی دیگر از کرامت های مولوی در عالم رویا واقع شده و می توان از آنها به عنوان کشف کرامت یاد کرد. کرامت هایی که در مثنوی از آنها سخن به میان آمده، پیچیده تر از کرامت های اسرارالتوحید است. در این رساله ابتدا کرامت در قرآن را مورد دقت و بررسی و مطالعه قرار داده ایم و به این نتیجه رسیدیم که قرآن مجید وقوع کرامت را به دست اولیای الهی، خارج از قوانین الهی نمی داند و بر وقوع آن صحه می گذارد. ولایت را هم به دو نوع ولایت علمی و عملی تقسیم می کند. همچنین قرآن مجید راه ولایت را در انحصار مردان نمی داند و زنان را هم در راه رسیدن به مقام ولایت تشویق می کند. اثبات و چگونگی صدور، انواع و اقسام کرامت، علل و عوامل تحقق و باورپذیری و یا باورناپذیری کرامات از دیدگاه مولوی و کتاب اسرارالتوحید، تحقیقی بود که به بخشی از حقایق آن رسیده ایم. مقایسه بین کرامت های مثنوی و ابوسعید، تلاش دیگری بود که به نتایج قابل قبولی دست یافتیم. ساختار داستان های کرامت اسرار التوحید از منظر داستان شناسی، فصل دیگری از رساله ی پژوهشی ماست که به جنبه های مختلف این تحقیق اشاره های فراوان شده است.
محسن یعقوبی حسن حاجی امین شیرازی
چکیده ندارد.