نام پژوهشگر: مینا محمدزاده
مینا محمدزاده جواد حسین زاد فیروزی
سیاست حمایتی یارانه های غذایی به منظور پایین نگه داشتن قیمتهای بازاری کالاهای غذایی برای مصرف کنندگان بخصوص اقشار کم درآمد اتخاذ می شوند. اما با توجه به هزینه های زیاد این سیاستها و عدم جهت گیری این یارانه ها به سمت اقشار بی نیاز، اصلاح سیاست های یارانه ای ضرورت دارد. ولی قبل از اجرای هرگونه سیاستی، ضروری است اثرات این سیاستها بررسی و تحلیل شود و سپس تصمیمات مناسب اتخاذ گردند. لذا در این مطالعه سعی شد اثرات تغییر یارانه برخی کالاهای غذایی مانند نان، قند و شکر، روغن نباتی، برنج و شیر به علت داشتن سهم هزینه ای بالای این کالاها در سبد مصرفی خانوارها و همچنین اختصاص بخش قابل توجهی از یارانه های مصرفی برای این کالاها، روی تقاضای خانوارهای شهری ایران مورد تحلیل قرار گیرد. با توجه به اینکه هر گونه سیاست یارانه ای، قیمت و در پی آن مصرف کالاها را تحت الشعاع قرار می دهد، لذا محاسبه کششها برای بدست آوردن تغییرات تقاضای ناشی از تغییرات قیمتها ضروری است. بدین منظور در مطالعه حاضر، سیستم تقاضای تقریباً ایده آل درجه دوم (به علت کاربرد بیشتر در مطالعات مرتبط و قدرت انعطاف پذیری بالا) با استفاده از داده های سالهای 1388-1364 تخمین زده شد و تغییرات تقاضای ناشی از تغییرات قیمت در قالب چندین سناریو بررسی گردید. سپس اثرات رفاهی ناشی از تغییرات تقاضا روی خانوارها با استفاده از شاخص رفاه تغییرات جبرانی بدست آمد. همچنین روشهای یوهانسن- جوسیلیوس و خودرگرسیون با وقفه های گسترده برای بررسی ارتباط بلندمدت میان مصرف کالاهای غذایی یارانه ای و مقدار یارانه پرداختی به این کالاها، بکار برده شدند. نتایج مطالعه نشان داد تقریباً تمامی گروههای غذایی مشمول یارانه مورد مطالعه از لحاظ تقاضا کشش ناپذیر محسوب می شوند. لذا کاهش یارانه و افزایش قیمت هر کدام از آنها، منجر به افزایش هزینه های غذایی مصرفی خانوارها خواهد شد. در میان کالاهای غذایی مشمول یارانه کمترین کشش خودقیمتی مربوط به شیر و بیشترین کشش مربوط به روغن نباتی می باشد. همچنین نتایج نشان داد افزایش همزمان قیمت کالاهای یارانه ای نسبت به حالت افزایش قیمت کالاها به صورت مستقل و تدریجی، تقاضا را بیشتر کاهش خواهد داد و باعث کاهش بیشتر رفاه خانوارها خواهد شد که در این میان افزایش قیمت برنج به علت سهم هزینه ای بالا نسبت به سایر کالاها بیشترین کاهش رفاه را در پی خواهد داشت. نتایج اثرات شوک کاهش یارانه روی مصرف کالاهای قند و شکر، نان، روغن نباتی و شیر نیز نشان داد هر چند اثرات منفی ناشی از این شوک هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت ادامه داشته و خانوارها نمی توانند در بلندمدت به وضعیت مصرف قبلی خود بر گردند ولیکن سرعت تعدیل شوک های یارانه ای در محصولات مختلف متفاوت بوده که کمترین آن مربوط به شیر و بیشترین آن مربوط به روغن نباتی می باشد.