نام پژوهشگر: ابراهیم عزتی
ابراهیم عزتی فیروز صدیقی
در این مطالعه، با استفاده از مدل معنائی چیف (chafe, 1970) سعی شده است توضیحی بر جملات ساده فارسی داده شود. بخش معنائی در مدل مذکور جز اساسی چارچوب زبانی است . بنابراین در این رساله هدف ، توضیح معنائی جملات ساده فارسی است . ساختار معنائی جمله ساده فارسی (جملاتی که فقط یک فعل دارند) بر پایه عنصر معنائی فعل استوار است . فعل خود واحدهای انتخاب دارد که نقش تعیین نوع و تعداد اسامی وابسته به فعل را دارد تا اینکه به انتهایی ترین حوزه معنائی فصل یعنی ریشه فعل برسد. بعد از این مرحله به بررسی ویژگیهای صرفی فعل می پردازیم. بعد از فعل، اسم مقوله مورد بررسی است . چون اسمها تحت حوزه فعل هستند، در این مطالعه آنها نیز طبق ویژگیهای معنائی اشان بررسی شده اند. برای این منظور همان مراحل که برای فعل گفته شد دنبال می شود. یعنی ابتدا به ویژگیهای انتخابی اسم تا رسیدن به مرحله نهائی معنائی یعنی ریشه اسم 1پرداخته و سپس واحدهای صرفی آن مورد بررسی قرار می گیرد. البته باید ذکر شود که هم اسم و هم فعل دارای فرایند اشتقاقی هستند. این مرحله نقش تبدیل ریشه فعل یا اسم را به یک واحد واژگانی مشتق با خصوصیات متفاوت دارد. در پایان می توان گفت دستور زبان فارسی قابلیت علمی شدن و نظام مند بودن را داراست .