نام پژوهشگر: حمید یگانه
فاطمه عبدالهی حمید یگانه
در پروژه اول روش جدیدی برای سنتز مشتقات آمیدوالکیل نفتول با استفاده از نانوکاتالیست mcm-41-so3h در طی یک واکنش بدون حلال چند جزئی ارائه شده است. تمامی مشتقات در مدت زمان کوتاه و با بازده بالا سنتز شده-اند و با کمک روشهای طیف سنجی ir، nmr و mass شناسایی و تأئید ساختار شدند. در پروژه دوم گونه های جدیدی از پلی یورتان های عایق الکتریکی با پایداری گرمایی و آتشگیری بهبود یافته از طریق وارد کردن گروه های هتروسیکل بنزتیازولی و اتم فسفر به بدنه پلی یورتان سنتز شده است. بررسی خواص ویسکوالاستیک، مکانیکی، الکتریکی، حرارتی و آتشگیری حاکی از کارایی این روش در بالا بردن کلاس حرارتی عایق های پلی یورتانی می باشد
یوسف نظری شهرام مهدی پور عطایی
پلی ایمیدهای آروماتیک پلیمرهای با کارایی بالا محسوب می شوند که امروزه در صنعت به وفور تولید می گردند. از خصوصیات ویژه پلی ایمیدها می توان مقاومت حرارتی عالی، مقاومت در برابر نور و اکسایش، ثابت دی الکتریک خوب و مقاومت در برابر خزش و سایش را نام برد. ولی با توجه به ساختار سخت و نقطه ذوب و نرم شدگی بالای پلیمرهای مذکور، فراورش این نوع پلیمرها، با مشکلات زیادی همراه می باشد. از طرف دیگر پلی (آمید- ایمید) ها نیز به عنوان پلیمرهای با کارایی بالا که خواص آنها تلفیقی از خواص مطلوب پلی آمید ها و پلی ایمیدها می باشد نیز توسعه یافته اند. آنها پایداری حرارتی بالاتری در مقایسه با پلی آمیدها و فرایند پذیری مطلوبتری نسبت به پلی ایمیدها از خود نشان میدهند. هدف از اجرای این پروژه تهیه و شناسایی پلی ایمیدها و پلی(آمید- ایمید)هایی است که ضمن داشتن مقاومت حرارتی بالا از حلالیت و فراورش پذیری بهبود یافته نیز برخوردار باشند. بدین ترتیب طراحی و سنتز منومر جدیدی که بتواند خواص مورد نظر را به پلیمر نهایی القا کند مورد نظر قرار گرفت. ترکیب دی نیترو 9-(3،5- دی نیترو بنزوئیل اکسی) فلئورین از طریق واکنش جانشینی هسته دوستی 9-هیدروکسی فلئورین با 3و5-دی نیتروبنزوئیل کلراید در حضور هیدروکسید سدیم سنتز شد. در مرحله بعد گروههای نیترو با استفاده از دی کلرید قلع و اسید کلریدریک در حلال اتانول در دمای اتاق احیا شد و ترکیب دی آمین 9-(5،3- دی آمینو بنزوئیل اکسی) فلئورین بدست آمد. واکنش تراکمی دی آمین با پنج دی انیدرید مختلف با دو روش سنتز تک مرحله ای و دو مرحله ای منجر به تشکیل پنج پلی ایمید متفاوت گردید. در مرحله ای دیگر جهت تهیه پلی (آمید- ایمید)ها، ابتدا از واکنش دی آمین با دو مول از تری ملیتیک انیدرید در حلال nmp و با ایجاد شرایط تقطیر آزوئوتروپ، منومر دی ایمید- دی اسید ((dida سنتز شد. درمرحله بعد، از واکنش پلی تراکمی دی اسید سنتز شده با سه دی آمین متفاوت سه پلی( آمید- ایمید) جدید سنتز گردید. منومرها و پلیمرهای سنتز شده بوسیله روشهای مختلف اسپکتروسکوپی شناسایی شدند. همچنین خواص فیزیکی و حرارتی پلیمرها، مثل پایداری حرارتی، رفتار حرارتی، حلالیت پذیری، ویسکوزیته و بلورینگی آنها مورد مطالعه قرار گرفت. طبق بررسیهای به عمل آمده کلیه پلیمرهای تهیه شده از خواص مطلوب حرارتی و همچنین انحلال پذیری بهبود یافته برخوردار بودند، ضمن اینکه رابطه ساختار با خواص در تمام پلیمرها بررسی گردید. به طور کلی، پلی ایمیدهای تهیه شده پایداری حرارتی بیشتر اما حلالیت پذیری کمتری در مقایسه با پلی (آمید- ایمید) های تهیه شده از خود نشان دادند. همچنین پلی ایمیدهای تهیه شده با روش تک مرحله ای از پایداری حرارتی بالاتری نسبت به پلی ایمیدهای تهیه شده از روش دو مرحله ای برخوردار بودند.ضمناً پلی ایمیدهای تشکیل شده از حلقه های ایمیدی شش عضوی به دلیل پایداری حرارتی بیشتر این حلقه ها، از پایداری حرارتی بیشتری نسبت به پلی ایمیدهای شامل حلقه ایمیدی پنج عضوی برخوردار بوده و از حلالیت پذیری کمتری برخوردار بودند.
لیلا اکبریان فیضی حمید یگانه
چکیده هدف از انجام این پروژه تهیه شش سری کو پلی ایمید سولفونه جدید با درجه سولفوناسیون کنترل شده جهت استفاده به عنوان غشاهای پلیمری پیل سوختی میباشد. این پلیمرها از طریق واکنش پلی تراکمی یک مرحلهای در دو محیط حلال آلی و مایع یونی دو دیآمین سولفونه به همراه چهار دی آمین غیر سولفونه با 1،4،5،8 نفتالن تترا کربوکسیلیک دیانیدرید - ( ntda ( تهیه شدند. 5،5 دی کلرو بنزوفنون از طریق واکنش جانشینی الکترون دوستی با اسید - برای تهیه این دی آمینهای سولفونه ابتدا با اسیدی کردن 4 5،5 دیکلرو بنزوفنون تهیه میشود و سپس از ترکیب این دی اسید با سدیم – - - سولفوریک دود کننده 4،،، دی سولفونیک اسید 4 هیدروکسید، نمک سدیم آن به نام دیسدیم4،،، دیسولفونات 5،54 دیکلروبنزوفنون ) - - - dcbpds ( تهیه شد. در مرحله بعد، از 5،5 دیکلروبنزوفنون و - - - - - - - طریق واکنش جانشینی هسته دوستی، 5 آمینو فنول و 4 آمینو ا نفتول با دی سدیم 4،،، دیسولفونات 4 اسیدی نمودن محصول به دست آمده، دیآمینهای سولفونه 4 ،،، دی سولفونیک اسید 5،454 بیس) 5 آمینو فنوکسی( بنزوفنون - - - - - ( bapbpds ( و 4 ،،، دیسولفونیک اسید 5،54 بیس) 4 آمینو 8 نفتوکسی( بنزوفنون ) - - - - - banbpds ( تهیه شدند. برای تهیه دی- 5،5 دیکلرو - - - - - آمینهای غیر سولفونه، از طریق واکنش جانشینی هسته دوستی، 5 آمینوفنول و 4 آمینو 8 نفتول در ترکیب با 4 بنزوفنون در حضور کربنات پتاسیم به ترتیب دی آمینهای غیرسولفونه 54،5 بیس) 5 آمینو فنوکسی( بنزوفنون) - - - bapbp - ( و 54،5 بیس) 4 آمینو 8 نفتوکسی( بنزوفنون ) - - - banbp ( تهیه شدند. منومرها با روشهای طیف سنجی ft-ir و h-nmr و تجزیه عنصری شناسایی و ساختار آنها تایید شد. شش سری کو پلی ایمید سولفونه از واکنش پلیتراکمی منومرهای 4 ،،، دی سولفونیک اسید 5،54 بیس ) 5 آمینو فنوکسی( - - - - - بنزوفنون ) bapbpds 5،5 بیس ) 4 آمینو 8 نفتوکسی( بنزوفنون ) - - - - - ( و 4 ،،، دیسولفونیک اسید 4 banbpds ( به عنوان دیآمین- های سولفونه 4 و 5،5 اکسی دیآنیلین ) - oda 1،8 دیآمینو ،، 3 دیاکسا اکتان ) - - ،) dado 54،5 بیس ) 5 آمینو فنوکسی( - - - ،) بنزوفنون ) bapbp ( و 54،5 بیس ) 4 آمینو 8 نفتوکسی( بنزوفنون ) - - - - banbp ( به عنوان دی آمینهای غیر سولفونه در واکنش با 1،4،5،8 نفتالن تترا کربوکسیلیک دیانیدرید ) - ntda ( با درجه سولفوناسیون مختلف از 54 تا 14 درصد تهیه شدند. ساختار کوپلیمرها با روشهای طیف سنجی ft-ir و h-nmr شناسایی و تایید شد و خواص آنها با دستگاههای tga ، dmta ، dsc ، xrd ، gpc ، tensile ، sem و سایر روشها مورد شناسایی قرار گرفت. خواص فیزیکی پلیمرها شامل گرانروی، جرم مولکولی، حلالیت، ظرفیت تبادل یون، پایداری و رفتار گرمایی، جذب آب، پایداری هیدرولیتیکی، استحکام مکانیکی و ریخت شناسی بررسی شد. درنهایت منحنی پلاریزاسیون آنها به عنوان معیاری از کارایی غشا در پیل سوختی تهیه شد. با توجه به ارزیابی خصوصیات کوپلیایمیدهای سولفونه به نظر میرسد که این پلیمرها شرایط لازم جهت استفاده به عنوان غشای پیل سوختی را داشته باشند
سیمین دخت رستمی زهرا طالب پور
در این کار، یک روش جدید sbse با استفاده از یورتان متاکریلات (uma) به عنوان جاذب، معرفی شد. قطبیت و آب دوستی پوشش یورتان متاکریلاتی با افزودن 2-هیدروکسی اتیل متاکریلات (hema) و پلی اتیلن گلیکول منو متیل متاکریلات (peg-mma) در نسبت های مختلف، اصلاح شد. تهیه ی پوشش با روش سل-ژل و پلیمریزاسیون مورد بررسی قرار گرفت و شرایط واکنش آن ها بهینه شد. ساختار پوشش تهیه شده، با موفقیت با طیف بینی مادون قرمز تبدیل فوریه (ft-ir) و میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) مشخص شد. به منظور ارزیابی کارآیی استخراج پوشش uma، برخی از n-نیتروس آمین ها مانند n-نیتروسو دی بوتیل آمین (ndba)، n-نیتروسو اتیل بوتیل آمین (neba)، n-نیتروسو دی فنیل آمین (ndpha) و n-نیتروسو دی سیکلوهگزیل آمین (ndcha) و کارباریل (حشره کشی از خانواده ی کاربامات ها)، به عنوان ترکیبات قطبی و نیمه قطبی انتخاب شدند. در این کار، روش واجذب مایع (ld) استفاده شد و آنالیزها با استفاده از سیستم کروماتوگرافی مایع با کارآیی بالا و آشکارساز ارایه ای حساس به نور (hplc-pda) مورد استفاده قرار گرفت و عامل های مختلف موثر بر کارآیی استخراج، مطالعه و بهینه سازی شدند. در نهایت، تحت شرایط بهینه (استخراج از ml 50 محلول نمونه حاوی (w/v) 25% نمک nacl، به مدت 2 ساعت، در دمای c?35 و واجذب در µl 350 از متانول، به مدت min 10 و در دمای محیط)، دامنه ی خطی در محدوده ی غلظتی 0.2-0.02 و ng ml-1 0.5-1000، حد تشخیص 0.004 و حد تعیین کمی ng ml-1 0.013، فاکتور تغلیظ برابر با 17، دقت و صحت روش sbse-ld-hplc-pda، برای استخراج کارباریل به دست آمد و روش پیشنهاد شده برای آنالیز آب پرتقال به کار رفت.
سکینه کربلایی نژاد حمید یگانه
با وجود توسعه ی علوم و فناوری در حوزه های مختلف، متاسفانه هنوز تا قرن حاضر کنترل عفونت های بیمارستانی یک چالش روبروی بشر می باشد. عفونت های ادراری ناشی از سوندها از فراوان ترین عفونت های بیمارستانی می باشند که به ازاء هر روز بستری شدن در بیمارستان احتمال مبتلاشدن به آن 6 درصدافزایش می یابد. عفونت های بیمارستانی منجر به نارضایتی مریض، افزایش مرگ ومیر، طولانی ترشدن زمان بستری و به طور کلی افزایش هزینه های بیمارستانی می گردد. امروزه استفاده گسترده از پلیمرهای ضدباکتری در تجهیزات پزشکی به ویژه سوندهای ادراری به منظور کاهش آلودگی و عفونت های ناشی از آن ها بیش از پیش موردتوجه قرار گرفته است. هدف از این پروژه تهیه پوشش های ضدمیکروب برای سوندهای ادراری می باشد. تهیه ی پلی یورتان آکریلات به عنوان ماتریس پلیمری پوشش، به واسطه ی مزیت هایی مانند خواص مکانیکی مناسب، جذب آب و ایجاد سطحی آبدوست، داشتن قابلیت اعمال و پخت سریع بر روی بستر سوند ادراری، مدنظر قرار گرفته است.مضرات و سمیت زیاد ایزوسیانات ها به عنوان جزء اصلی در سنتز پلی یورتان ها به عنوان نقطه ضعف بزرگ این دسته ی مهم وپرکاربرد از پلیمرها محسوب می شود که در این پروژه، با استفاده از روش غیر ایزوسیاناتی ایجاد باند یورتان بر پایه ی واکنش کربنات های حلقوی و آمین، بر این مشکل غلبه شده است. استفاده از نانونقره به عنوان عامل ضدمیکروب به دلیل طیف گسترده ی خواص ضدمیکروبی، اثربخشی در غلظت های بسیارپایین نسبت به سایر عوامل ضدمیکروبی، بویژه در مقابل باکتری های مقاوم نسبت به آنتی بیوتیک ها و نیز سخت بودن ایجاد مقاومت باکتریایی ، هدف قرار گرفته است. با استفاده از اتیلن کربنات به عنوان منبع کربنات حلقوی و بوتان دی آمین، ترکیب بیس هیدروکسی یورتان سنتز شده و در مرحله ی بعد توسط عوامل آکریله کننده، پیوندهای متاکریلاتی واکنش پذیر وارد ساختار می شوند. مونومر یورتان متاکریلاتی که به این ترتیب بدست می آید به همراه کومونومر هیدروکسی اتیل متاکریلات به عنوان رقیق کننده ی فعال استفاده می شود. با توجه به مزایای زیاد روش تهیه ی همزمان نانوذرات نقره از پیش ماده ی نیترات نقره و پلیمریزاسیون نوری از جمله یک مرحله ای بودن، توزیع مناسب نانوذرات، این روش به عنوان روش تهیه ی نانوکامپوزیت موردنظر قرارگرفت. احیاء نورشیمیایی و پلیمری شدن نور مرئی مونومرهای ذکرشده در بالا در حضور آغازگر جدید، زیست سازگار و ارزان قیمت بوتان دیون انجام شد.این پوشش نانوکامپوزیتی بر روی بستر پلی وینیل کلراید، که در ساخت سوندهای ادراری در کشور مورد استفاده قرار می گیرند، اعمال شد. به منظور بهبود چسبندگی، روش اصلاح سطحی کرونا مورد استفاده و ارزیابی قرارگرفت. روش های طیف سنجی ftirو nmr برای بررسی ساختار مونومر یورتان-متاکریلات استفاده شد. فرایند پلیمری شدن با اندازه گیری درجه ی تبدیل توسط طیف سنجی ftir و محتوی ژل مطالعه شد. آزمون-های طیف سنجی ماوراءبنفش، پرتو ایکس و میکروسکوپ نیروی اتمی به منظور شناسایی نانوکامپوزیت انجام گرفتند. با استفاده از آزمون دینامیکی مکانیکی، بررسی خواص ویسکوالاستیک و نیز شناسایی ساختار نانوکامپوزیت انجام گرفت. میزان چسبندگی پوشش نانوکامپوزیت بر روی بستر پلی وینیل کلراید، قبل وبعد از اصلاح سطح، توسط آزمونoff – pull مورد ارزیابی قرار گرفت. هم چنین میزان زیست سازگاری نمونه ها با روش های کیفی تماس مستقیم و روش کمی شمارش سلولی mtt تعیین شد. بررسی فعالیت ضدباکتریایی نیز با استفاده از سه روش کیفی و کمی مختلف بر روی نمونه ی توده ی نانوکامپوزیت و نیز پوشش های اعمال شده بر روی بستر پلی وینیل کلراید انجام شد. نتایج طیف سنجی پرتو ایکس حضور نقره ی کریستالی، طیف سنجی ماوراء بنفش اندازه ی ذرات را در مقیاس نانو ، میکروسکوپ نیروی اتمی شکل نانوذرات را به صورت میله ای و نتایج edx توزیع مناسب آن ها را در بستر پلیمری نشان داد. بهبود چسبندگی پوشش به بستر در اثر اصلاح سطح بدست آمد. خواص زیست سازگاری مناسب و نیزهمزمان فعالیت ضدباکتریایی مناسب مشاهده شد. مجموعه ی نتایج نشان دهنده خواص بسیار خوب و امیدبخش پوشش های نانوکامپوزیت سنتزشده به منظور دستیابی به سوندی ضدباکتری می باشند.
مهرداد سیفعلی عباس آبادی حمید یگانه
در این پایان نامه تاثیر شاخص جریان مذاب و سرعت جریان مذاب بر روی تخریب پلی الفینها با استفاده از دستگاه tga مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج نشان از تاثیر سرعت جریان مذاب بر روی انرژی فعال سازی و پهنای نمودار تخریب و تاثیر کمتر شاخص جریان مذاب بر روی تخریب دارد. نتایج نشان می دهد که در پلی الفینها کاهش شاخص جریان مذاب و سرعت جریان مذاب، مقاومت حرارتی پلیمر را افزایش داده و تخریب پلیمرها در دماهای بالاتر انجام می گیرد. در ادامه تاثیر اندازه ذرات پودر پلیمر در کنار جرم مولکولی به صورت همزمان بر روی تخریب پلی اتیلن سنگین ارزیابی شد. نتایج نشان داد که در این مورد نیز با کاهش شاخص جریان مذاب و افزایش اندازه ذرات، انرژی فعال سازی و دمای تخریب تا حدودی افزایش نشان میدهد و پودرهای پلی اتیلن سنگین با اندازه های بزرگتر و جرم مولکولی بالاتر، مقاومت حرارتی بالاتری از خود نشان داده و در دماهای بالاتر تخریب می شوند. در پایان نیز آزمونهای راکتوری پیرولیز حرارتی و کاتالیستی پلی الفینها در یک راکتور همزن دار انجام شد. در پیرولیز پلی الفینها، دما و کاتالیست نقش اساسی در انتخاب پذیری محصول، میزان محصول و زمان واکنش آن داشتند. تاثیر گازهای حامل نیز در دو دسته فعال و غیر فعال بر اساس جرم مولکولی گاز حامل ارزیابی شد که نتایج نشان می دهد هیدروژن با کمترین جرم مولکولی و بیشترین فعالیت، بیشترین جرم مولکولی و کمترین میزان الفین را تولید می نماید. نتایج نشان می دهد که یک همزن حجیم مارپیچ به عنوان عامل انتقال حرارت-مخصوصا تشعشعی در دماهای بالا- تاثیر بسزایی بر روی پیرولیز داشته و در یک سرعت معین بسته به جنس و نوع همزن، بیشترین میزان محصول قابل تراکم را با شرایط فرایندی و راکتوری در این پژوهش تولید می شود.
هادی بخشی شهرام مهدی پور عطایی
بحث آلودگی باکتریایی بحث پایان ناپذیری است و همواره مسائل و مشکلات ناشی از آن گریبان گیر زندگی بشر بوده است. همین امر محققین را به فکر مقابله جدی با آلودگی باکتریایی واداشته، به طوری که در دو دهه اخیر مطالعات بیشماری در این زمینه صورت گرفته است. گسترش و توسعه پلیمرهای ضدباکتری، به عنوان یکی از مهمترین راهکارهای مقابله با میکروارگانیسم های بیماری زا مورد توجه می باشد. از جمله کاربرد های مهم پلیمرهای ضدباکتری در تهیه پوشش ها است. با وجود تحقیقاتی که در این زمینه صورت گرفته است، هم چنان نیاز به پوشش های با فعالیت ضدباکتری بالا و زیست سازگاری مناسب که بتوانند برای پوشش دهی تجهیزات پزشکی درون تنی و برون تنی به کار گرفته شوند، وجود دارد. محور اصلی این پژوهش ساخت پوشش های پلی یورتانی ضدباکتری بر پایه روغن سویا با خواص فیزیکی، مکانیکی و حرارتی مناسب و میزان زیست سازگاری و فعالیت ضدباکتری مطلوب است. استفاده از ترکیبات آمونیوم چهارتایی و 1و2و3-تری آزول که دارای فعالیت ضدباکتری نسبت به طیف وسیعی از میکروارگانیسم ها هستند، مد نظر قرار گرفت. برای این منظور، روغن سویا اپوکسیده طی روش های گوناگونی با گروه های هیدروکسی، آمونیوم چهارتایی و 1و2و3-تری آزول عامل دار شد. از واکنش گروه های هیدروکسی پلی ال های عامل دار تهیه شده و مونومر های دی ایزوسیاناتی پوشش های پلی یورتانی ساخته شدند. از روش های طیف سنجی برای بررسی ساختار شیمیایی پلی ال ها و پوشش های پلی یورتانی تهیه شده استفاده شد. تاثیر حضور گروه های آمونیوم چهارتایی و 1و2و3-تری آزول بر خواص فیزیکی، مکانیکی و حرارتی پوشش های ساخته شده مورد بررسی قرار گرفت. میزان زیست سازگاری پوششهای پلی یورتانی از طریق مطالعه مورفولوژی و میزان زنده مانی سلول های فیبروبلاست موشی l929 در تماس با آنها و عصاره استخراج شده از آنها مطالعه شد. فعالیت ضدباکتری پوششهای ساخته شده نیز از دو روش بررسی ناحیه خاموشی اطراف آنها و میزان کاهش تعداد باکتری های در تماس با آنها بررسی شد. در بخش اول، برای اولین بار، عامل دار کردن روغن سویای اپوکسیده با گروه های هیدروکسی و آمونیم چهارتایی از طریق واکنش حلقه گشایی گروه های اپوکسی آن با دی اتیل آمین و سپس واکنش گروه های آمینی نوع سوم با بنزیل کلرید و متیل یدید صورت گرفت. از واکنش پلی ال های به دست آمده با مونومرهای دی ایزوسیاناتی، پوشش های پلی یورتانی سری xpu-a ساخته شدند. بازده پایین واکنش حلقه گشایی گروههای اپوکسی روغن سویای اپوکسیده با دی اتیل آمین (8/24%) منجر به غلظت کم گروه های هیدروکسی و آمونیوم چهارتایی در پلی ال های عامل دار تهیه شده گردید. بنابراین، در ادامه این پژوهش سعی در استفاده از آمین و کاتالیزوری با بازده حلقه گشایی بالاتر برای گروههای اپوکسی روغن سویای اپوکسیده شد. در بخش دوم، عامل دار کردن روغن سویای اپوکسیده با گروه های هیدروکسی و آمونیم چهارتایی از طریق واکنش حلقه گشایی گروه های اپوکسی آن با آنیلین و سپس واکنش گروه های آمینی نوع دوم با متیل یدید صورت گرفت. همچنین، یک پلی ال فاقد گروه های آمونیم چهارتایی از طریق واکنش حلقه گشایی گروه های اپوکسی روغن سویا اپوکسیده با متانول تهیه شد. از واکنش مخلوط پلی ال های به دست آمده با مونومر ایزوفرون دی ایزوسیانات، پوشش های پلی یورتانی سری xpu-b ساخته شدند. در بخش سوم، برای اولین بار، عامل دار کردن روغن سویای اپوکسیده با گروه های هیدروکسی و 1و2و3-تری آزول از طریق واکنش حلقه گشایی گروه های اپوکسی آن با سدیم آزید و سپس واکنش حلقه-افزایشی گروه های آزیدی با فنیل استیلن، پروپارژیل الکل و nوn-دی متیل پروپارژیل صورت گرفت. گروه آمینی نوع سوم موجود در nوn-دی متیل پروپارژیل آمین نیز طی واکنش با متیل یدید به گروه آمونیوم چهارتایی تبدیل شدند. از واکنش پلی ال های به دست آمده با ایزوفرون دی ایزوسیانات، پوشش های پلی یورتانی سری xpu-c ساخته شدند. جهت بررسی تاثیر میزان آبدوستی پوشش ها بر خواص فیزیکی و ضدباکتری آنها، پوششهایی نیز با استفاده از مخلوط پلی ال های عامل دار تهیه شده با پلی اتیلن گلیکول (سری xpu-d) ساخته شدند. نتایج نشان داد که روغن سویا به عنوان یک ماده ارزان، تجدید پذیر و در دسترس می تواند طی واکنش های ساده و آسان عامل دار شده و برای ساخت پوشش های پلی یورتانی ضدباکتری مورد استفاده قرار گیرند. افزایش غلظت گروه های آمونیوم چهارتایی در پوشش های پلی یورتانی موجب افزایش دمای انتقال شیشه ای، مدول کششی، آبدوستی، سختی، استحکام چسبندگی و فعالیت ضدباکتری و کاهش پایداری حرارتی و زیست سازگاری آنها شد. بنابراین تعدیل غلظت گروه های آمونیوم چهارتایی به منظور دستیابی به پوشش های پلی یورتانی ضد باکتری مناسب برای کاربرد های پزشکی درون تنی الزامی است. اگرچه خواص باکتری کشی و قارچ کشی مشتقات کوچک مولکول حلقه 1و2و3-تری آزول گزارش شده است، پلی ال ها و و پلی یورتان های حاوی حلقه 1و2و3-تری آزول تهیه شده در این پژوهش فعالیت ضدباکتری و ضدقارچ محسوسی از خود نشان ندادند. این امر ناشی از حضور زنجیره های آبگریز روغن در کنار این گروه ها می باشد.
شیده شانه پروین شکرالهی
در این تحقیق پلی یورتان اوره(puu) برپای? پلی کاپرولاکتون با جرم مولکولی 2000da بدون استفاده از زنجیرافزاینده سنتز شد. برای افزایش زیست سازگاری پلیمر سنتزی، اصلاح سطح با کمک آمینولیز و تثبیت کوالانسی ژلاتین به سطح پلیمر بکار رفت. برای اثبات واکنش آمینولیز از روش های طیف نمایی فرابنفش، atr-ftir و رنگ سنجی نین هیدرین استفاده شد که تمامی آن ها واکنش آمینولیز را تایید کردند. برای هویت یابی سطح اصلاح شده با ژلاتین از روش های atr-ftir، زتاپتانسیل، نین هیدرین، edxa و زاویه تماس استفاده شد. تمامی آزمون ها، حضور ژلاتین روی سطح پلیمر را تایید کردند. خواص مکانیکی و حرارتی نمونه ها پس از اصلاح، با آزمون های تنش- کرنش، آزمون دینامیک-مکانیکی و گرماسنجی پویشی تفاضلی مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه نانوکامپوزیت پلی(یورتان اوره) با استفاده از نانوذرات تری کلسیم فسفات (tcp) در درصدهای 1%، 3% و 5% تهیه و سپس اصلاح سطح روی نمونه های کامپوزیت تکرار شد. چگونگی پخش ذرات نانو در ماتریس پلیمر دستگاه sem و آزمون edxa مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل، پخش خوب نانوذرات در ماتریس پلیمری را نشان داد. برای مقایس? تاثیر آب دوستی و زیست فعال بودن سطح بر رفتار سلولی علاوه بر زیست مولکول ژلاتین که هر دو مشخصه را داراست، پلی اتیلن گلیکول(2000da) بر سطح پلیمر پیوند زده شد. ابتدا پلی اتیلن گلیکول (peg) تک عاملی از طریق واکنش استالیزاسیون برای تولید peg-cho تهیه شد. برای اثبات واکنش استیلاسیون، از معرف 2و4 دی نیتروفنیل هیدرازین استفاده شد. همچنین، طیف نمایی ftir صحت واکنش عامل دار شدن peg با cho رااثبات کرد. سپس، peg-choروی سطحpuu آمینولیز شده، تثبیت شد. طیف نمایی atr-ftir افزایش شدت پیک مشخص? اتر در 1100cm-1 را تایید کرد. به منظور بررسی زیست سازگاری، عکس العمل سلول های زنده نسبت به نمونه های تهیه شده، با روش کشت سلولی و آزمون mtt مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد در نمونه اصلاح شده با ژلاتین چسبندگی و تکثیر سلولی بخوبی صورت گرفته است. در مورد پلی اتیلن گلیکول نسبت به سایر نمونه های اصلاح شده تکثیر سلولی کمتری مشاهده شد که دلیل آن می تواند جذب زیاد آّب توسط این مولکول و در نتیجه جنبش مولکولی بالای آن باشد که مانع چسبندگی و تکثیر سلول می شود. این مشاهدات اثر زیست سازگاری، آبدوست بودن و در عین حال فاکتور مهم زیست فعالی را بخوبی نشان داد. از آنجاکه پلیمر مورد بررسی پتانسیل بالایی برای اصلاح سطح دارد، تثبیت عوامل ضد باکتری به منظور افزودن ویژگی ضدباکتری به خواص پلیمر، مورد مطالعه قرار گرفت. بنابراین با پیوندزدن زیست مولکول آلژینات بر سطح و بهره گیری از گروه های اسیدی، فلز نقره بر سطح تثبیت شد. برای تثبیت شیمیایی آلژینات بر سطح آمینولیز شده، از مولکول های واکنشگر edc/nhs استفاده شد. آنالیز عنصری edxa وجود نقره روی سطح را تایید کرد.
سحر افرا فرشید ضیایی
با توجه به مزایای سیستم های چسب دندانی خودحکاکی کننده، نسبت به سیستم های نیازمند به حکاکی کردن مجزا و همچنین مشکلات ناشی از شست وشو و چسبندگی نامناسب آن ها با عاج دندان، در این پروژه دو نوع مونومر خودحکاکی کننده با ساختار شیمیایی کاملا جدید سنتز شد. این مونومرها قابلیت پلیمریزاسیون نوری دارند وبه دلیل ویژگی های فیزیکی و مکانیکی خوب آن ها جهت کاربرد در چسب های دندانی و به طور ویژه سیستم های اتصال دهنده به عاج مناسب هستند. همچنین به دلیل آن که اکثر چسب های ترمیمی دندانی بر پایه رزین در محیط اسیدی و محلول آبی پایداری آبکافتی ندارند، به منظور بهبود پایداری آبکافتی آنها، مونومر خودحکاکی کننده دی آلیلی سنتز شد. سنتز مونومرهای خودحکاکی کننده در دو مرحله انجام شد. در مرحله ی اول برای تولید فسفات استر (پیش مادهp-peg-p)، از مخلوط واکنش گرهای فسفریک انیدرید و پلی فسفریک اسید به دلیل تولید مونوفسفات بیشتر و اسید فسفریک کمتر استفاده شد. در مرحله دوم، برای سنتز مونومر خودحکاکی کننده دی آلیلی از واکنش گرهای 2و3-آلیل پروپیل اپوکسی اتر و پیش ماده p-peg-p و برای سنتز مونومر خودحکاکی کننده دی متاکریلاتی از واکنش گرهای گلیسیدیل متاکریلات و پیش ماده p-peg-p استفاده شد. در این مرحله واکنش جانشین نوکلئوفیلی پیش ماده p-peg-p و حلقه اپوکسی انجام می شود. ساختار شیمیایی پیش ماده p-peg-p و مونومرهای خودحکاکی کننده توسط طیف سنجی ft-ir و 1h nmr و قدرت اسیدی آن ها توسط ph متر تایید شد. ویسکوزیته توسط دستگاه رئومتر، درجه تبدیل باندهای دوگانه توسط طیف سنجی ft-ir و الگوهای حکاکی کردن ایجاد شده در اثر قرارگیری مونومرهای خودحکاکی کننده بر روی سطح دندان، توسط تصاویر میکروسکوپ الکترونی بررسی شدند. به منظور بررسی پایداری حرارتی کمپلکس مونومرهای خودحکاکی کننده با یون های ca2+ از آزمون گرما وزن سنجی استفاد شد. در ادامه جهت انجام آزمون های خواص فیزیکی و مکانیکی، به دلیل درجه تبدیل بیشتر مونومر خودحکاکی کننده دی متاکریلاتی نسبت به مونومر خودحکاکی کننده دی آلیلی از این مونومر استفاده شد و به منظور بررسی اثر حضور مونومر خودحکاکی کننده در خواص فیزیکی و مکانیکی رزین های مرسوم کامپوزیت های دندانی، تاثیر جایگزینی مونومر خودحکاکی کننده دی متاکریلاتی با مونومر tegdmaدرترکیب bis-gma/tegdma مورد توجه قرار گرفت. در این راستا هفت نمونه ی مختلف که حاوی مقادیر متفاوت از مونومر خودحکاکی کننده دی متاکریلاتی، bis-gma و tegdma بود، تهیه گردید. خواصی چون درجه تبدیل، سینتیک جمع شدگی، میزان پس پخت، جذب آب، زاویه تماس، عمق پخت، دمای انتقال شیشه ای، مدول و استحکام خمشی، مدول در ناحیه شیشه ای و رابری، بررسی الگوهای حکاکی کردن و آنالیز پراکنش پرتوx بررسی شدند و با تحلیل داده های ثبت شده ترکیب درصدی بهینه از مونومرهایbis-gma، tegdma و مونومرتهیه شده جهت کاربرد در چسب های دندانی حاصل شد. در نهایت به منظور افزایش خواص مکانیکی وکاهش جذب آب، نانو ساختارهایma-poss به نمونه بهینه افزوده شد و مجددا مدول و استحکام خمشی مورد مطالعه قرار گرفت. بررسی نتایج نشان دهنده این بوده است که با افزودن مونومر خودحکاکی کننده دی متاکریلاتی به رزین تجاری bis-gma/tegdma این مونومرها قابلیت حکاکی کردن خودبه خود سطح دندان را دارا می شوند بنابراین حضور این مونومر در رزین تجاری باعث مراحل کمتر، زمان کوتاه تر،حساسیت تکنیکی کمتر و استفاده آسان تر در دندان پزشکی می شود. بدون تاثیر منفی بر روی درجه تبدیل، جمع شدگی کاهش می یابد. مدول در ناحیه شیشه ای و رابری به دلیل افزایش برهم کنش ها وتشکیل پیوند هیدروژنی افزایش می یابد. به دلیل افزایش گروهای عامل دار فسفونیک واتری آب دوستی نمونه ها جهت پخش شدن بر روی سطح آب دوست عاج بیشتر می شود و موجب افزایش برهم کنش ها و پخش شوندگی باسطح مرطوب عاج می شود. با افزودن نانو ساختارهایma-poss تا15% ، به دلیل افزایش شبکه ای شدن، مدول واستحکام خمشی افزایش می یابد.
شرف الدین موسوی زهیر صراف
کورکومینcur) )، یک داروی ضد سرطان طبیعی است که پتانسیل ضد سرطانی آن در انواع مختلف سرطان ها به اثبات رسیده است. هدف عمده این مطالعه، بهبود فراهمی زیستی این ترکیب آبگریز توسط کپسوله کردن آن در مرکز آبگریز یک نانوحامل پلی یورتانی (pu) آمفی فیل و بررسی اثرات درمانی فرمولاسیون نانویی آن به عنوان یک سیستم تحویل دارو برای درمان سرطان سینه می باشد. نوع جدیدی از نانوحامل پلی یورتانی آب پایه سنتز شد و ویژگی های ضد توموری نانومیسل فولاته ی(fol) پلی یورتان بارگذاری شده با کورکومین(fol-cur-pu) ، در برابر رده های سلولی سرطان سینه در هر دو شرایط برون تنی و درون تنی ارزیابی گردید. ویژگی های فیزیکوشیمیایی نانوذره پلی یورتان به تنهایی و پلی یورتان بارگذاری شده با کورکومین نیز بوسیله اسپکتروسکوپی فلورسانس، میکروسکوپ الکترونی روبشی انتشار میدان، میکروسکوپ الکترونی انتقالی، میکروسکوپ نیروی اتمی، پراکنش نوری دینامیک، ftir, nmr and dsc مورد بررسی قرار گرفتند. نانوسامانه fol-cur-pu پایداری فیزیکی مناسب، اندازه مطلوب (تقریبا 67 نانومتر)، بار زتا پتانسیل منفی (تقریبا 42-)، رهایش حساس به ph دارو، بازده بارگذاری بالای دارو (تقریبا 87 درصد) و غلظت میسلی بحرانی پایینی (2/0 میلی گرم بر لیتر) را از خود نشان داد. نانوسامانه fol-cur-pu، نتنها زیست فراهمی بسیار بالاتری را نسبت به کورکومین خالی (p<0.05)دارا بود، بلکه تکثیر سلول ها را متوقف کرده و سبب انگیزش آپوپتوز سلول های سرطانی (p<0.01) در هر دوحالت وابسته به زمان و وابسته به غلظت گردید. آنالیز real time pcr فعال سازی آپوپتوز در سلول های تیمار شده با fol-cur-pu را تایید نمود. نانومیسل های پلی یورتان به تنهایی، هیچ اثر سمیتی در برابر سلول های سرطانی مورد مطالعه از خود نشان ندادند. نتایج آزمایشات درون تنی بر روی موش های balb/c نشان داد که fol-cur-pu بطور معنی داری اندازه تومور را کاهش داده و طول عمر موش ها را افزایش می دهد. همچنین تکثیر اسپلینوسایت ها و تولید ifn-? را افزایش داده، حال اینکه بطور معنی داری تولید il-4 را کاهش می دهد. بررسی کلی نتایج، این امر را تایید می کند که fol-cur-pu با بازداری از تکثیر سلول ها، القاء آپوپتوز و انگیزش ایمنی ضد توموری، به طور معنی داری تاثیر بازدارندگی شیمیایی بر روی سرطان سینه را دارا می باشد.
مریم مرادی شهلا پازکی فرد
به منظور توسعه ی تهیه ی پوشش های محافظ در برابر خوردگی، تهیه و شناسایی گونه های جدید پلی یورتانی تک ظرفی- دو جزئی با قابلیت اعمال روی سطح فلزات از طریق فرایند الکتروپوشانش کاتدی در کار حاضر شرح داده شده است. جزء اول این سیستم، پیش پلیمر مختوم به گروه های هیدروکسی (hpu) از طریق واکنش تری اتانول آمین با حد واسط یورتانی مختوم به گروه های ایزوسیانات تهیه شده از پلی تترا متیلن اتر گلیکول (ptmeg) با ایزوفورن دی ایزوسیانات (ipdi) و جزء دوم عامل پخت ایزوسیاناتی بلوکه شده (bicd)، از طریق واکنش n- متیل آنیلین با حد واسط ایزوسیاناتی مشتق از واکنش ipdi با n- متیل دی اتانول آمین تهیه گردید. ساختار هر یک از این دو جزء توسط روش های طیف سنجی ftir و hnmr تعیین گردید. محلول الکتروپوشانش از طریق امولسیونی شدن مخلوط اکی والانی از دو جزء bicd و hpu که توسط واکنش با استیک اسید پروتونه شده بودند، حاصل شد. فرایند الکتروپوشانش کاتدی تحت شرایط بهینه شده با اعمال اختلاف پتانسیلv 100 در مدت زمان 5 دقیقه بر روی الکترود کاتد (قطعه ی کار از جنس فولاد نرم) انجام شد. پوشش نهایی از طریق تشکیل شبکه ی پلی یورتانی با اعمال حرارت ?200 به مدت 1.5 ساعت روی کاتد ایجاد شد. ضخامت پوشش های نهایی در مقدار µm28 ثبت شد. با استفاده از میکروسکوپ نوری وضعیت پوشش ها از نظر یکنواختی و پوشش دهی کامل سطح، مورد بررسی واقع شد. ارزیابی اولیه خواص پوشش ها، تأییدکننده ی محتوای ژل مناسب 80% و سختی بالا، چسبندگی بسیار خوب و معادل 5b به سطح فلز، مقاومت ضربه ی بالا و معادل 0.34 (کیلوگرم-متر) و انعطاف پذیری بسیار خوب در حین خم شدن روی استوانه ای با قطر mm5 بود. همچنین بررسی خواص ضد خوردگی پوشش ها از طریق آزمون طیف سنجی امپدانس الکتروشیمیایی(eis) آشکار ساخت که پوشش ها پس از 2 ساعت غوطه وری در محلول سدیم کلرید 3.5% دارای مقاومت بسیار خوب در محدوده ی ? g 1.25 بوده اند اما با گذشت زمان 7 روز، افت قابل ملاحظه ای در مقاومت در برابر خوردگی پوشش مشاهده شد. با توجه به نتیجه ی حاصل جهت افزایش مقاومت ضد خوردگی پوشش ها، تأثیر حضور نانو ذرات رس در ماتریس پلیمر بررسی شد. به این منظور، نانو ذرات closite30b از طریق عامل دار کردن با عوامل جفت کننده ی سیلانی حاوی گروه های آمینی، اصلاح سطحی شد و سپس مقدار مختلفی از این نانو ذرات اصلاح شده در فرمولاسیون محلول الکتروپوشانش وارد گردید و در فرایند ترسیب الکتروشیمیایی با سایر اجزای رزینی روی سطح کاتد قرار گرفت و منجر به ایجاد نانوکامپوزیت های پلی یورتان- رس شد. نانوکامپوزیت های تهیه شده از طریق آزمون های پراش اشعه ی x، آنالیز حرارتی و مکانیکی- حرارتی مورد مطالعه قرار گرفت. برای بررسی مقاومت در برابر خوردگی نانوکامپوزیت های تهیه شده از آزمون های eis و آزمون مه نمکی استفاده شد و نتایج کسب شده با نتایج پوشش های فاقد نانو ذرات مقایسه گردید. در آزمون eis پس از 2 ساعت غوطه وری در محلول سدیم کلرید 3.5% مشاهده شد که در بهترین نانوکامپوزیت تهیه شده که حاوی 0.5% وزنی closite30b اصلاح شده در محلول الکتروپوشانشی بود مقاومت خوردگی تا مقدار g? 8 افزایش یافت. همچنین مدت زمان لازم برای از دست رفتن مقاومت خوردگی پوشش در نتیجه ی غوطه وری در محلول سدیم کلرید 3.5% از زمان 7 روز برای پوشش های فاقد نانو ذرات تا زمان 17 روز برای پوشش های حاوی نانو ذرات رس افزایش یافته است. نتایج حاصل از آزمون مه نمکی نیز پس از گذشت 17 روز نشان داد که در نمونه ی cpu0.5 آثار خوردگی نسبت به سایر نمونه ها به مراتب کمتر مشاهده می شود که این موضوع نیز تأییدکننده ی تأثیر مثبت حضور نانو ذرات closite30b در ایجاد مقاومت خوردگی پوشش های نهایی بود.
هاجر رجایی زهیر صراف حسن
قدمه: سرطان یک بیماری زیستی می باشد که در آن تنظیم تکثیر سلول با شکست روبرو می شود. امروزه سرطان سینه جزء شایع ترین بدخیمی ها در بین زنان محسوب می شود. اثرات ضد سرطانی داروی آرتیتر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. اما از آنجاییکه دسترسی این دارو به بافت تومور بسیار کم است در این مطالعه از ترکیبی با ساختار فولیک اسید-کیتوزان-fe3o4 در اندازهی نانو برای حمل این دارو به بافت تومور سینه و سلول های آن استفاده شده است. مواد و روش ها: در ابتدا کیتوزان-fe3o4 به روش هم رسوبی fe2+ و fe3+ بر روی بستر ژل مانند کیتوزان به عنوان یک لایهی پلیمری ساخته شد و با تری متوکسی سیلیل پروپیل اکتا دسیل-دی متیل آمونیوم کلراید و فولیک اسید کنژوگه گردید. از fe3o4 برای هدفمندسازی مغناطیسی و از فولیک اسید جهت هدفمندسازی فعال استفاده گردید. ریزذرات و ریزسامانه با ftir، sem و زتاسایزر مورد شناسایی قرار گرفتند. نتایج: اندازهی ریزسامانه 198نانومتر، بار آنها 7- میلی ولت و شکل آنها نسبتا کروی مشخص گردید. میزان داروی سوار شده بر ریزذرات 20% تعیین گردید. این دارو رهش قابل چشمگیری در بافر سیترات (ph 5.4) نسبت به بافر فسفات (ph 7.4) دارا بود. سپس فعالیت زیستی این ترکیب در in vitro و in vivo مورد بررسی قرار گرفت. این ریزسامانه دارای اثر مهاری چشمگیری بر روی رشد رده ی سلولی 4t1 و حجم تومور می باشد. این ریزسامانه همچنین باعث افزایش سطح سایتوکاین های ifn-? و il-4 در مدلهای موشی سرطان سینه گردید. البته قابل ذکر است که ifn-? نسبت به il-4 افزایش چشمگیری در هر گروه داشته است. نتیجهگیری: هر چند داروی آرتیتر به تنهایی باعث عدم تحریک سیستم ایمنی میگردد، استفاده از دارو در ساختار این ریزذره در مقایسه با گروه های کنترل موجب افزایش سطح پاسخ های ایمنی با تمایل به سمت پاسخ های سلولی می شود.
ابوالفضل جنگی حمید یگانه
چکیده ندارد.
مهرداد جلیلیان حمید یگانه
چکیده ندارد.