نام پژوهشگر: مرتضی داوری

بررسی نشانه شناسی و بلاغی عناوین شعر معاصر ایران از 1320 تا 1341
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1391
  مرتضی داوری   شیرزاد طایفی

نشانه شناسی رهیافتی در نقد ادبی است که به مطالع? نظام مند هم? عواملی می پردازد که در تولید و تفسیر نشانه ها یا در فرایند دلالت شرکت دارند. نشانه شناسی در جستجوی آن است که معنا ها چگونه ساخته می شوند و واقعیت چگونه در قالب نشانه ها بازنمایی می شود. نشانه شناسی همچنین در پی معانی ضمنی و غیر صریح نشانه ها است. شعر معاصر فارسی با آثار و کتاب های بسیار خود کارنامه پربرگی از خود بر جای گذاشته است؛ تنها در طول 21 سال(از1320 تا 1341ش) 619 عنوان کتاب شعر در ایران به چاپ رسیده است. تحقیقات بسیاری که در حوزه شعر معاصر انجام گرفته غالباً معطوف به تاریخ شعر معاصر و جریان های شعری آن و یا تحلیل اشعار شاعران برجسته آن بوده است و کمتر تحلیلی از عناوین کتاب های شعر معاصر انجام شده است. در این پژوهش با تأکید بر مطالعات کتابخانه ای و بهره گیری از روش استقرایی و توصیفی- تحلیلی به تهیه و تدوین مطالب پرداخته شده است. تحلیل این عناوین تحول شعر معاصر، دگرگونی دیدگاه زیبایی شناسی شاعران و نیز تحولات فکری جامعه ایران را در این دوره تاریخی نشان می دهد. در این تحقیق می بینیم که نظرگاه شاعران در این 21 سال به سرعت در حال دگرگونی و گسستن از سنت است. برای مثال، عنوان دیوان که نشان? آشکاری از سنت کلاسیک شعر فارسی در نام گذاری کتاب های شعر است، در ابتدای دور? مورد بحث بسیار دیده می شود، اما هر چه از ابتدای این دوره فاصله می گیریم تلاش برای نوجویی و رهایی از این عنوان گذاری بسیار به چشم می خورد و این نشان? کوشش برای گذر از سنت است. این تحقیق می تواند دریچه ای باشد برای پژوهش هایی از این گونه و چراغی در برابر پژوهش-گران آینده تا این مسیر را کامل و زوایای پنهان بیشتری از شعر معاصر فارسی را کشف کنند. واژگان کلیدی: شعر معاصر، عناوین شعری، نشانه شناسی، بلاغت، نظریه ادبی.

نقش قندهار در روابط صفویه و گورکانیان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1381
  مرتضی داوری   جهانبخش ثواقب

رساله حاضر نقش قندهار در روابط دو دولت صفویه و گورکانیان از زمان شاه اسماعیل اول تا انقراض سلسله صفویه را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می دهد. در این پژوهش سعی شده است که نخست روابط سیاسی صفویه و گورکانیان مورد بررسی قرار گیرد، و سپس جغرافیای طبیعی ، اقتصادی ، نظامی و سرانجام اهمیت سیاسی قندهار از قرن دهم تا دوازدهم هجری براساس رویارویی های نظامی و نیز مذاکرات سیاسی میان صفویه و گورکانیان از دیگر مواردی است که مورد توجه قرار خواهد گرفت. نخستین برخورد جدی بین دو دولت بر سر قندهار در زمان پادشاهی شاه طهماسب ( معاصر همایون) روی داد و آغاز کننده جنگ ، ایرانیان بودند که پیروزی با آنها بود. بعد از این ، دیگر برخوردهای دو کشور بر سر قندهار و تیرگی روابط دو کشور به صورت یک امر معمول درآمد، بطوری که از قرن دهم تا یازدهم هجری برای مدت پانزده بار قندهار مورد تهاجم قرار گرفت و دوازده بار توسط نیروهای دو طرف دست بدست شد، و سرانجام در دست ایرانیان باقی ماند. اما از همین ناحیه صفویان ضربه سختی خوردند که به حیات سیاسی آنها پایان داد . به موازات همین زد و خوردها بود که پیک ها و سفرای متعددی از طرف دو کشور برای رفع سو تفاهمات به دربار یکدیگر عازم شدند. این روند تا اواخر قرن یازدهم ادامه داشت اما در اواخر این قرن و ابتدای قرن دوازدهم هجری چون قوای هر دو دولت رو به تحلیل رفته بود هیچکدام از این دو کشور در تصرف قندهار تمایلی از خود نشان نمی دادند.