نام پژوهشگر: محمدجواد حبیبی
محمدجواد حبیبی کیامرز جوانمردی
در سال های اخیر از واژه معماری پایدار بسیار استفاده شده است، معماری ای که گاهی نیز با نگرش های دیگری چون معماری سبز، معماری محیطی، معماری دوستدار طبیعت و ... یکسان فرض شده است. با وجود آنچه در مورد مهم جلوه کردن این نوع معماری بیان شد به نظر می رسد که تفکر پایداری در حوزه معماری دارای تعاریف و مفاهیم مشخصی نمی باشد و هنوز نتوانسته است جایگاه خود را به عنوان یک ضرورت طراحی مطرح سازد. همچنین به نظر می رسد در آنچه به عنوان معماری پایدار شهرت یافته است بیش از سایر بخش ها توجه به محیط زیست و منابع طبیعی به چشم می خورد؛ در حالی است که پایداری در طی یک فرآیند مستمر و همه جانبه و با ایجاد نقطه اشتراک سه حوزه محیط طبیعی، فرهنگ اجتماعی و سودآوری اقتصادی پدید می آید. از این رو، در این پژوهش سعی شده تا با بیان دلایلی به طرح این ادعا پرداخته شود که در حال حاضر معماری پایدار در بر گیرنده مفاهیم متفاوتی نسبت به سایر روش های طراحی با محوریت توجه به محیط طبیعی نیست و نمی توان بنایی که به خوبی به نیاز های روحی روانی کاربران خود پاسخ نمی دهد را در زمره ساختمان های پایدار دانست. برای اثبات این ادعا در قسمت اول و دوم این پژوهش به توصیف پایداری و فضا و ارتباط آنها با یکدیگر پرداخته و در قسمت آخر چگونگی ایجاد پایداری با محوریت قرار دادن طبیعت شرح داده خواهد شد. پژوهش حاضر از حیث ماهیت، توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات و داده های مورد نیاز به روش کتابخانه ای تهیه شده است. مطالب به دست آمده از تحقیقات و نوشته های مرتبط با موضوع به صورت کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.