نام پژوهشگر: منیرالسادات هاشمی
منیرالسادات هاشمی سروش سالک گیلانی
به منظور بررسی اثر تبدیل اراضی کشاورزی به مرتع در قالب یک ردیف زمانی بر برخی از خصوصیات شیمیایی و شکل های مختلف فسفر در خاک در سال 1390 در قالب فاکتوریل در سه تکرار از کاربری های 1) اراضی کشاورزی که بطور دائم در 100 سال اخیر تحت کشت گندم دیم بودند 2) اراضی کشاورزی که 3 تا 5 سال از رهاسازی آنها گذشته بود 3) اراضی کشاورزی که 10 تا 15 سال از رهاسازی آنها گذشته بود 4) اراضی کشاورزی که بیش از 30 سال از رهاسازی آنها گذشته بود و 5) مراتع دائمی، در دو عمق 15-0 و 35-15 سانتیمتری در دو جهت شمالی و جنوبی و در مناطق کرسنک و میهه علیا در استان چهار و محال بختیاری بصورت کامل تصادفی نمونه برداری شد. نتایج بیانگر این است که رهاسازی اراضی کشاورزی منجر به افزایش کربن آلی و فسفر آلی در خاک شده و میزان این افزایش در کاربری مرتع نسبت به سایر کاربری ها در منطقه کرسنک و منطقه میهه علیا بیشتر می باشد. رهاسازی اراضی کشاورزی در منطقه کرسنک منجر به کاهش فسفر قابل جذب شده ودر منطقه میهه علیا تفاوت معنی داری مشاهده نشد. تمامی فرم های معدنی فسفر در هر دو منطقه مورد مطالعه در اراضی کشاورزی بیشتر بوده و با افزایش زمان رهاسازی کاهش یافته و کمترین میزان فرم های فسفر معدنی در مرتع مشاهده شده است. بیشترین کاهش در میان فرم های معدنی فسفر در منطقه کرسنک در فسفات آهن و در منطقه میهه علیا در میزان آپاتیت بوده است. در میزان فسفر کل با افزایش زمان رهاسازی تغییر معنی داری مشاهده نشد. تمامی فرم های فسفر بجزء فسفر آلی در شیب شمالی بیشتر از شیب جنوبی بوده و با افزایش عمق کاهش نشان دادند. میزان فسفر آلی، فسفر قابل تبادل و ماده آلی درهر دو منطقه و تمامی فرم های معدنی فسفر بجزء آلومینیوم فسفات، تفاوت معنی داری وجود دارد که میزان این اجزاء در منطقه میهه علیا بیشتر می باشد. میان فرم های فسفر با یکدیگر در هردو منطقه همبستگی مثبت و معنی داری مشاهده شد که بیانگر رابطه پویا بین آنها در خاک می باشد. در هر دو منطقه بیشترین میزان اجزای فسفر معدنی مربوط به آپاتیت و کمترین دی کلسیم فسفات می باشد.