نام پژوهشگر: احمد فتوحی
محسن ایروانی نیکتا حاتمی زاده
از سال 1374 که اجرای برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه در کشور آغاز شد، برنامه آموزش کارکنان محلی توانبخشی به شیوه ای واحد اجرا شده است و با توجه به لزوم ارتقا شیوه های آموزشی برای اثربخش نمودن آموزش های ارایه شده، پژوهش حاضر به مقایسه اثر برنامه آموزشی جدید "آموزش در خانواده معلولان جسمی حرکتی برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه" ویژه توان یاران با برنامه آموزشی رایج بر کیفیت آموزش های ارایه شده به خانواده های افراد دچار معلولیت جسمی حرکتی در مناطق روستایی پرداخت. این پژوهش از نوع تجربی و کارآزمایی میدانی است که به روش پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه آموزشی به شیوه جدید و رایج مورد بررسی قرار گرفت. متغیرهای وابسته شامل آگاهی، مهارت و نگرش مراقبان اصلی خانوادگی بوده و آموزش در خانواده به عنوان متغیر مستقل بود. جامعه آماری، مراقبان اصلی خانوادگی و معلولان جسمی حرکتی تحت پوشش خدمت آموزش در خانواده برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه در روستاهای شهرستان خرم آباد بودند. شیوه نمونه گیری مراقبان خانوادگی تحت پوشش توان یاران دو گروه، به صورت تصادفی بود. توان یاران مورد پژوهش 34 نفر (18 نفر در گروه آموزش دیده به شیوه جدید و 16 نفر در گروه آموزش دیده به شیوه رایج) و مراقبان 128 نفر بودند (64 نفر در هر گروه). یک گروه از توان یاران با استفاده از تکنیک های آموزش موثر و کتابچه های بازنگری شده 16-8 برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه به شیوه جدید و گروه دیگر با استفاده از کتابچه های فعلی و با روش روخوانی به شیوه رایج مورد آموزش قرار گرفتند. پرسش نامه های مربوط به آگاهی و مهارت مراقبان محقق ساخته بود و بر اساس محتوای کتابچه های شماره 9 تا 16 تهیه شد. همچنین پرسش نامه ای جهت بررسی نگرش مراقبان تهیه شد. روایی پرسش نامه ها از طریق روایی صوری با نظر متخصصین و ارزیابی بر روی خانواده های معلولان و پایایی آن ها از طریق آزمون- باز آزمون با ضریب همبستگی 0/92 در سوالات نگرش و 0/98 در سوالات آگاهی مورد تایید قرار گرفت. فرم های جمع آوری داده ها از طریق مشاهده مستقیم، معاینه و مصاحبه تکمیل شدند. این داده ها توسط نرم افزار spss و با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، تی زوجی، کای دو، من ویتنی، ویلکاکسون، ضریب همبستگی پیرسون و مدل های تعمیم یافته خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.در مقیاس 100-0 ، در ارزیابی مراقبان خانوادگی افزایش نمرات آگاهی (33/48±95/72) و مهارت (21/98± 81/97) مراقبان تحت پوشش توان یاران آموزش دیده به شیوه جدید نسبت به افزایش نمرات آگاهی(23/71± 26/75) و مهارت (25/27± 31/7) مراقبان تحت پوشش توان یاران آموزش دیده به شیوه رایج بیشتر بود (p <0/0001 ). نگرش مراقبان تحت پوشش توان یاران آموزش دیده به شیوه جدید درباره اثربخشی اقدامات توانبخشی در منزل بطور معناداری مثبت تر از گروه دیگر بود ( p<0/0001 ). درصد بیشتری از مراقبان تحت پوشش توان یاران آموزش دیده به شیوه جدید، با سپردن فرد معلول به مراکز نگهداری کاملا مخالف بودند(0/005 =p). یافته های جانبی حاصل از این پژوهش بدین شرح بود: درجه خستگی مراقبان تحت پوشش توان یاران آموزش دیده به شیوه جدید به میزان معناداری کمتر از مراقبان تحت پوشش توان یاران آموزش دیده به شیوه رایج بود(p <0/0001 ). وضعیت روابط اجتماعی افراد معلول در دو گروه تفاوت معنا داری نداشت. درصد بیشتری از مراقبان تحت پوشش توان یاران آموزش دیده به شیوه جدید، از تحت پوشش آموزش در خانواده بودن رضایت کامل داشتند(39% در برابر 20% ؛ 0/003=p). میزان همکاری مراقبان در انجام تمرین ها پس از آموزش در خانواده در مراقبان تحت پوشش توان یاران آموزش دیده به شیوه جدید بیش از گروه دیگر بود (p<0/0001 ). از نظر مطالعه کتابچه و بکارگیری محتوای آن توسط مراقبان، دو گروه در شرایط یکسانی قرار داشته و تنها یک نفر که کتاب را نگرفته بود، آن را مطالعه نکرده بود و 10 نفر گزارش کردند که محتوای کتابچه را بکار نبسته بودند. استفاده از شیوه جدید آموزش توان یاران محلی، باعث بالا رفتن سطح آگاهی و مهارت توان یاران نسبت به شیوه رایج شد. همچنین آگاهی، مهارت، میزان همکاری، رضایت و نگرش در حیطه های اثربخشی اقدامات در منزل و سپردن معلول به مراکز نگهداری در مراقبان خانوادگی افراد معلول که تحت پوشش توان یاران آموزش دیده به شیوه جدید بودند، نیز افزایش داشت و خستگی ناشی از مراقبت از معلول در آن ها کاهش داشت. با توجه به عملی بودن اجرای آموزش به شیوه جدید برنامه ریزی برای جایگزینی شیوه جدید برای ارتقاء عملکرد توان یاران و کیفیت آموزش هایی که به مراقبان ارایه می دهند شایسته به نظر می رسد.
اکبر سوری علی چابک
زمینه وهد ف: ارزیابی میزان تاثیر برنامه های توانبخشی بر ارتقاءسطح کیفیت زندگی بیماران ضایعه نخاعی دیده، جهت قوی وغنی نمودن برنامه ها و اقدامات توانبخشی ، مهم و در تامین استقلال بیماران در فعالیتها ی زندگیشان شایان توجه است . لذا هدف اصلی پژوهش بررسی رابطه خدمات توانبخشی ارائه شده با کیفیت زندگی بیماران ضایعه نخاعی بستری شده در بیمارستان شهید بهشتی همدان می باشد. روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی-مقطعی است. جامعه آماری در این مطالعه کلیه بیماران ضایعه نخاعی پذیرفته شده طی یک سال در بیمارستان شهید بهشتی همدان می باشد. که از بین آنها 75( 41 مرد و 34زن ) نفر که در طول یک دوره سه ماهه معین پذیرفته می شوند، انتخاب شدند. داده های این مطالعه با استفاده از پرسشنامه whoqolbref که قبلا در ایران استاندارد سازی شده است، طی دو مرحله قبل از ورود بیمار به برنامه و بعد از اجرای برنامه، جمع آوری شده است. داده های تحقیق در دو بخش توصیفی و تحلیلی بیان شده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss از طریق آزمون تی زوجی ، تی مستقل ،آنالیز رگرسیون مورد ارزیابی قرار گرفت.یافته ها: یافته های آماری حاکی از افزایش میانگین کلی نمره ابعاد مختلف کیفیت زندگی بعد از اجرای برنامه مذکور می باشد. ( 0.5>p ) . در خرده آزمونها ، یافته ها ، متفاوت است. مثلا تحت حمایت بودن و سابقه زخم بستر برکلیه ابعاد کیفیت زندگی ارتباط معنادار ی دارد.( 0.5>p ).جنسیت ، وضعیت بیمه ، سابقه گوارشی ، سابقه بیماری مفاصل واستخوان ،،با هیچ یک از ابعاد کیفیت زندگی دارای ارتباط معنا داری نیست. ( 0.5> p). محل ضایعه، با ابعاد سلامت جسمانی وروانی و سابقه بیماری کلیوی با بعد سلامت جسمانی ، سابقه بیماری ریوی وتنفسی با بعد روانی کیفیت زندگی بیمار در ارتباط معنادارُی دارد. نتیجه گیری: بطور کلی نتایج تحقیق نشان دهنده این است که اجرای برنامه جامع توانبخشی بیماران ضایعه نخاعی ضایعه نخاعی بر ابعاد مختلف کیفیت زندگی آنها تأثیر مثبتی دارد. به عبارت دیگر اجرای آن باعث بالا رفتن میانگین نمرات ابعاد مختلف کیفیت زندگی بیماران ضایعه نخاعی می شود.