نام پژوهشگر: غلامرضا معافپوریان
محمد کردی بزی حمید نیک نهاد قرماخر
چکیده در مدیریت مراتع شناخت عوامل محیطی و میزان اثر آنها بر استقرار پوشش گیاهی بسیار حائز اهمیت است. هدف از این مطالعه دستیابی به روابط موثر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک با ترکیب پوشش گیاهی چمنزار است. دشت آسپاس در شمال استان فارس بین ?57 ´18 ?52 تا ?19 ´25 ?52 طول شرقی و?20´35 ?30 تا ?39 ´38 ?30 عرض شمالی قرار دارد. براساس رابطه تعیین حجم نمونه، 97 قاب یک متر مربعی با استفاده از روش آماری محاسبه و به صورت تصادفی- سیستماتیک در عرصه قرار داده شد. در هریک از این قابها درصد تاج پوشش، لاشبرگ، خاک لخت به روش تخمین برآورد گردید. برای بررسی رابطه خاک با پوشش گیاهی از روشهای رستهبندی تجزیه تطبیقی قوسگیریشده (dca) و تجزیه تطبیقی متعارفی (cca) استفاده شد. برای مقایسه خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک بین تودههای گیاهی موجود در منطقه از روش تجزیه واریانس یکطرفه (anova) استفاده شد. نتایج نشان داد که تیره گندمیان دارای بیشترین فراوانی گونهای در منطقه است. از نظر فرم زیستی، همیکریپتوفیتها و تروفیتها بهترتیب بیشترین طیف غالب زیستی منطقه را تشکیل دادند. در آنالیز خوشهای چهار تود? گیاهی تفکیک شد که گونههای. cynadon dactylon. juncus maritimus. carex cacti. phragmites communis بیشترین درصد تاج پوشش را دارا هستند. همچنین نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تمامی عوامل اثر معنی داری بر تودههای گیاهی دارند. پراکنش گونهها در دیاگرام تجزیه تطبیقی قوسگیریشده (dca) شبیه به تجزیه تطبیقی متعارفی (cca) است. و دلالت براین دارد که همبستگی قوی بین پوشش گیاهی و فاکتورهای خاکی موجود در منطقه وجود دارد. محور اول cca همبستگی معنیداری با هدایت الکتریکی، مجموع یونهای کلسیم و منیزیم، سدیم، درصد سدیم قابل تبادل و نسبت جذب سدیم داشت. محور دوم همبستگی قوی با ماده آلی، رطوبت خاک، آهک و درصد سیلت و شن نشان داد. براساس آنالیز تقسیم بندی واریانس مشخص شد که 35/45 درصد از تغییرات ترکیب پوشش گیاهی توسط فاکتورهای خاکی مورد بررسی در این تحقیق قابل توجیه است. نتایج نشان داد که توزیع جوامع گیاهی موجود در منطقه کاملاً با فاکتورهای خاکی مورد بررسی در این مطالعه همبستگی دارند و جوامع موجود که با این شرایط سازگار شدهاند، اکثراً از گونههای رطوبتپسند هستند. درک رابط? بین عوامل خاکی و توزیع پوشش گیاهی در این منطقه در مدیریت، احیاء، و توسعه اکوسیستمهای چمنزار کاربرد فراوانی دارد