در این رساله هدف انتقال داده ها از یک مبدا به بیش از یک مقصد است. برای انجام این امر از مسیریابی بهینه با تضمین کیفیت خدمات دهی استفاده می گردد. به عبارت دیگر یک مسیر چند کاناله چند پراکن بین مبدا و مقصدها ساخته می شود به طوریکه بیشترین حجم داده ها در کمترین زمان ممکن و با بیشترین سرعت منتقل می گردد. البته پهنای باند مصرفی نیز در این انتقال باید کمینه گردد. برای دسترسی به این هدف از مدل سازی های خطی ریاضی استفاده شده و توپولوژی شبکه نیز مبتنی بر نظریه گراف ساخته می شود. این رساله به ارائه سه الگوریتم جدید می پردازد که این سه الگوریتم در مقایسه با الگوریتم های مهم شبکه اینترنت مانند ospf از کارایی بیشتربی برخوردار می باشند.

پشته دوگانه و تونل زدن و ترجمه سه مکانیزم اصلی برای انتقال و گذر از ipv4 به ipv6 می باشند. در مکانیزم پشته دوگانه ، شاهد همزیستی ipv4 و ipv6روی یک دستگاه هستیم. در مکانیزم تونل زدن ، فرستنده و گیرنده هر دو از یک نوع ip استفاده می نمایند اما بسته ها باید از میان ناحیه هایی با ip متفاوت عبور نمایند. در مکانیزم ترجمه ، فرستنده و گیرنده از دو نوع ip استفاده می کنند و در واقع داده هایی که از نوع ipv6 هستند به نوع ipv4 تبدیل می شوند. تاکنون راهکارهای زیادی برای مکانیزمهای فوق طراحی شده که در این پایان نامه ضمن پرداختن به آنها و بررسی رویکردها و عملکرد آنها ، به ارایه راهکاری از نوع مکانیزم ترجمه خواهیم پرداخت. در فصل دوم ، بر حسب نیاز به معرفی پروتکل ipv6 و ویژگیهای آن و در فصل سوم انواع مکانیزمهای گذر از ipv4 به ipv6 را مورد بررسی قرار داده ایم و انواع راه حلها و روشهایی که از طریق این مکانیزمها ارایه شده است را آورده ایم. در روش پیشنهادی ، هدف بهبود یکی از روشهای ترجمه به نام روش nat-pt و در عین حال ارایه روشی جدید بوده است لذا در فصل چهارم روش nat-pt را تشریح خواهیم کرد. روش پیشنهادی را در فصل پنجم ارائه می دهیم و در فصل ششم شبیه سازی روش ارائه شده و نتایج حاصل از آن مشاهده می شود. در فصل هفتم نیز به نتیجه گیری و در فصل هشتم مراجع مورد استفاده در این پایان نامه را خواهید دید.

در این پایان نامه سیستمی طراحی، شبیه سازی و پیاده سازی شده است که فرایند همبستگی آلارمها را با استفاده از روش استدلال مورد پایه انجام می دهد. استدلال مورد پایه، فرایند چرخشی یکپارچه ای است که با یادگیری از روی تجربه، مسائل جدید را حل می کند. این روش می تواند در حوزه های مختلف تصمیم گیری، عیب یابی، تشخیص و طبقه بندی اطلاعات مورد استفاده قرار گیرد. شبیه ساز طراحی شده، شامل 3 زیرسیستم می باشد: 1- شبیه ساز رفتار شبکه و تولید کننده خرابیها و آلارمهای مرتبط با آنها و آلارمهای زاید و زودگذر. 2- سیتم شبیه ساز تعریف پیکربندی شبکه. 3- سیستم شبیه سازی که عملیات فیلتر کردن و همبستگی آلارم را با استفاده از روش cbr انجام می دهد. بر اساس آزمایشات انجام شده برای یک شبکه فرضی از سوییچهای مخابراتی ایران، شبیه ساز طراحی شده تا نود درصد خرابیها را به طور صحیح تشخیص داده است و تنها خرابی را که نمی تواند تشخیص دهد، خرابی است که برای اولین بار با آن نوع مواجه شده و مورد مشابه آن در کتابخانه حالات الگوریتم cbr وجود نداشته باشد.

در این پایان نامه با بهره گیری از تجربیات گذشته در این زمینه، تلاش گردیده است تا ضمن بکارگیری از الگوریتم ژنتیک به منظور تنظیم هر چه بهتر پارامتر ترکیب تصویر پس زمینه جدید و تصاویر پس زمینه تخمینی قبلی و با بهبود، تصحیح و اعمال تغییرات و ابداعاتی در شیوه های پیشین، به یک روش جدید، مناسب و موثر جهت استخرج تصویر پس زمینه تطبیقی بصورت بلادرنگ و کارا در صحنه های مختلف ترافیک شهری دست یابیم. این پروژه بصورت عملی و با در نظر گرفتن امکان دریافت تصاویر از دوربین های آنالوگ نصب شده در بزرگراهها و جهار راههای شهرتهران بصورت نرم افزاری پیاده سازی شده است.

موقعیت ایتام که بر فقدان والدین یا فقدان حداقل یکی از آن دو در خصوص آنان دلالت دارد ، به عنوان پدیده ای اجتناب ناپذیر و وضعیتی بسیار حساس بوده که از دیرباز رسیدگی به وضعیت آنان در دین مبین اسلام در قالب آیات و روایات متعدد لحاظ شده است. با تدقیق در مبانی و علل آن سفارشات در مورد وضعیت یتیم ، این نتیجه حاصل می شود که گروه گسترده دیگری از کودکان با عنوان شبه یتیم باید در کنار یتیمان و چه بسا بیش از آنان مورد توجه قرار گیرند. ضابطه تمیز این پدیده ، عبارت است از هر گونه اختلال موثّر در کارکرد والدین نسبت به کودکان که می تواند مشتمل بر مصادیقی چون شبه یتیمی ناشی از اختلال در سرپرستی والدین زیستی ، شبه یتیمی به واسطه بد سرپرستی والدین و شبه یتیمی به جهت شرایط اقتصادی و فرهنگی باشد. پدیده یتیمی و شبه یتیمی به واسطه تبعات سوء روانشناختی و جامعه شناختی ، از جمله افسردگی ، اضطراب ، کاهش اعتماد به نفس ، خشونت و پرخاشگری ، گرایش به انحرافات اخلاقی ، فقر اقتصادی ، محرومیت آموزشی و فرهنگی ، تبعیض و بر چسب زنی و ... زمینه ای مساعد جهت رشد کمی و گسترش کیفی بزهکاران در جامعه را موجب گردیده اند.

سیستم های مالیاتی در وهله نخست به منظور تامین هزینه های عمومی طراحی شدند. این سیستم ها همچنین به منظور هموار کردن مسیر دستیابی به اهدافی همچون برابری و نیز رفع نگرانی های اجتماعی و اقتصادی طراحی شدند. این سیستم ها می بایست طوری طراحی شوند که هزینه پذیرش از سوی مالیات دهندگان و نیز هزینه های اجرایی دولت را به حداقل برسانند، در حالی که همزمان باعث کاهش فرار مالیاتی شوند. اما باید توجه داشت که مالیات از سویی دیگر تصمیم خانوارها را در مورد میزان پس انداز، عرضه نیروی کار، میزان سرمایه گذاری در سرمایه انسانی و همچنین تصمیم گیری بنگاه ها را در مورد میزان تولید، خلق موقعیت های شغلی جدید، سرمایه گذاری و نوآوری، و نیز تصمیم گیری سرمایه گذاران را در مورد کانال های پس انداز و سرمایه گذاری تحت تاثیر قرار می دهد. چیزی که در مورد این تصمیم ها اهمیت پیدا می کند، تنها میزان مالیات نیست بلکه طراحی ابزارهایی است که به منظور تولید درآمد مد نظر قرار گرفته اند. تاثیرات سطوح مختلف مالیات و نیز ساختار مالیاتی بر رفتار عوامل اقتصادی به احتمال بسیار زیاد در سطح عمومی استاندارد زندگی خود را نشان می دهد. چنین تاثیری باعث شده است که بسیاری از کشورهای oecd اصلاحات ساختاری در سیستم مالیاتی خود انجام دهند. بخش قابل توجهی از اصلاحات مالیاتی بر روی درآمد اشخاص با هدف ایجاد یک محیط مالی مستعد برای افزایش پس انداز، سرمایه گذاری و کارآفرینی صورت گرفته است که همزمان انگیزه های انجام کار را نیز افزایش دهد. تقریباً همه این اصلاحات می توانند به عنوان راهی برای کاهش نرخ مالیات به منظور افزایش کارایی در نظر گرفته شوند، به شکلی که درآمدهای مالیاتی تغییر نیابند.

کامپیوتر به عنوان ابزاری دقیق و سریع به خدمت بشر درآمده تا مشکلات او را حل کرده، کارهای وقت گیر و طاقت فرسا و حتی غیرممکن او را انجام داده و نقش مهمی در پیشبرد علوم و تکنولوژی بشری ایفا نماید. حل معضلات ترافیک در شهرهای بزرگ نیز از این امر مستثنی نمی باشد. مهندسی ترافیک با به خدمت گرفتن کامپیوتر و روش های دقیق و سریع کامپیوتری جمع آوری اطلاعات ، پردازش و نتیجه گیری بر اساس آنها را تسریح بخشیده و می رود تا یکی از بزرگترین مشکلات و تبعات شهرنشینی را حل نماید. در این پروژه به معرفی و ارائه یک سیستم تشخیص دهنده وسائط نقلیه و تعیین کننده موقعیت آنها در تصاویر ترافیکی خواهیم پرداخت . روش های گوناگون و مختلفی برای تشخیص و تعیین موقعیت و جهت وسائط نقلیه در تصاویر ترافیکی توسط محققان و متخصصان علوم کامپیوتری ارائه شده اند. این روش ها را همراه با مزایا و معایب هر کدام به تفصیل مورد بررسی و تحلیل قرار خواهیم داد. بطور کلی می توان گفت که مزیت اصلی بیشتر این سیستم ها دقت زیاد و عیب آنها سرعت پایین و مناسب نبودن برای کاربردهای بلادرنگ است . تشخیص و تعیین موقعیت و جهت اشیاء در تصاویر نیاز به داشتن اطلاعات کامل پیرامون هندسه تصویر و پروسه تشکیل آن توسط وسیله تصویربرداری دارد. این موارد و همچنین یک روش برای کالیبره کردن وسیله تصویربرداری که پارامترهای داخلی و خارجی دوربین را محاسبه می نماید مورد بررسی قرار خواهند گرفت . در این پروژه با استفاده از روابط ساده ریاضی و بدون نیاز به کالیبره کردن دوربین که همواره عملی وقت گیر و میتعد خطا محسوب میشود روش های ساده ای که علاوه بر سرعت بالا از دقت تقریبی مناسبی نیز برخوردار می باشند ارائه داده ایم. این روش ها با استفاده از تصاویر بدست آمده در محیط آزمایشگاهی و با استفاده از ماشین های مدل مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و نتایج بدست آمده صحت ادعای مذکور مبنی بر دقت و سرعت نسبتا بالای آنها را ثابت می نماید.

این پروژه مشتمل بر دو قسمت جداگانه است . در قسمت اول هدف ایجاد و تعیین یک زمان دقیق به کمک gps برای دستگاههای ثبات حوادث به منظور حفاظت و مدیریت پستهای توزیع برق می باشد. دستگاههای ثبت حوادث که می توانند ورودیهای آنالوگ و دیجیتال و دیجیتال داشته باشند در صورت اتفاق افتادن هرگونه حادثه ای با فعال کردن یک پایه اینتراپت ، پردازنده مرکزی را مطلع می سازد و پردازنده مرکزی با اطلاع پیداکردن از وقوع حادثه، نوع آن و زمان را با دقت صد میکروثانیه گزارش می کند. gps زمان را با دقت میلی ثانیه در پریودهای زمانی دوثانیه دریافت می کند. در بین هر دو دریافت ، ما زمان را با دقت مورد نظر برای دستگاههای ثبات حوادث فراهم خواهیم کرد. در قسمت دوم هدف انتقال اطلاعات دریافتی از یک گیرنده gps نصب شده بر روی پست سیار از طریق بی سیم به مرکز جهت تشخیص موقعیت پست سیار در مرکز می باشد، بدین شکل که ابتدا اطلاعات دریافتی را که بصورت سریال و با نرخ بیت معلوم 4800 بیت در ثانیه می باشد را با میکروکنترلر 89c52 گرفته و داده های مورد نیاز(طول و عرض جغرافیایی) را به ic تولیدکننده تون داده تا تون تولید شده بر روی بی سیم ارسال شود. در قسمت گیرنده هم تون های دریافتی از گیرنده بی سیم را به ic دیگری داده تا بصورت دیجیتال تبدیل شده و این اطلاعات توسط یک برنامه c از طریق پورت موازی کامپیوتر خوانده و بر روی نقشه موجود در کامپیوتر map می شود تا موقعیت فعلی پست سیار مشخص شود. هر چند که مراحل طراحی برای گیرنده gps خاص ساخت شرکت ماژلان و بی سیم صاایران انجام شده ولی به سادگی قابل پیاده سازی روی هر نوع گیرنده و بی سیم می باشد.

جداسازی روزمینه از زمینه، در بسیاری از کاربردهای نظارت تصویری به عنوان اولین و مهمترین قدم شناخته می شود و "تفاضل زمینه" روشی است که معمولا" برای این منظور استفاده می شود. در این روش ، اطلاعات صحنه عاری از جسم متجاوز تحت عنوان"مدل زمینه" نگهداری می شود و در هر لحظه با تصویر جاری مقایسه می گردد، آنگاه ناحیه هایی از تصویر که بطور قابل ملاحظه ای متفاوت از زمینه هستند به عنوان نواحی روزمینه مشخص می شوند. روش های متعددی که در این رابطه ارائه شده اند در نحوه مدل کردن زمینه، بروزآوری آن و نیز مقایسه آن با تصویر جاری، با هم متفاوتند. در این پایان نامه یک روش جدید برای مدل کردن زمینه ونیز تفاضل زمینه ارائه شده است .

در این پایان نامه، با استفاده از شبکه های عصبی فازی، سیستم تشخیص صحت برون خط امضاهای فارسی پیاده سازی شده است . این سیستم شامل چهار بخش است : اکتساب داده، پیش پردازش ، استخراج ویژگی و فرآیند مقایسه . در اکتساب داده، از یک بانک داده امضای مناسب که در یک پریود زمانی طولانی جمع آوری شده، استفاده می شود و امضاهای اصلی و امضاهای جعلی که بصورت ماهرانه جعل شده اند، توسط اسکنر به صورت تصاویر ایستا در کامپیوتر ذخیره می شوند. بعد از آن، چندین پیش پردازش مانند فیلتر کردن، آستانه گیری و نازک سازی تصویر به کار گرفته می شود. سپس ، چند نوع ویژگی مانند خط مبنای سراسری، ویژگیهای شیب ، ویژگیهای براساس الگوی مرجع و غیره از روی تصویر امضا استخراج می شوند. برخلاف اکثر سیستمهای تشخیص صحت اتوماتیک امضای موجود که تکنیکهای سنتی(مانند تکنیکهای خوشه بندی) را جهت انجام فرآیند مقایسه به کار می برند، در سیستم پیاده سازی شده، از یک شبکه عصبی فازی جدید به نام شبکه عصبی فازی براساس (popfnn)pseudo-outer product استفاده می شود. با توجه به ترکیب سیستمهای فازی و شبکه های عصبی، popfnn ، مزایای هر دو تکنیک را دارا می باشد. نتایج نشان می دهد که سیستم تشخیص صحت امضای پیاده سازی شده می تواند اکثر جعلهای ماهرانه را حتی وقتی که شبکه فقط با نمونه امضاهای اصلی آموزش داده می شود، به طور صحیح تشخیص دهد.

در این پایان نامه یک روش بازشناسی حروف تایپی فارسی بصورت ساختاری و با پارامتری فرض کردن حروف ارائه شده است . در این روش ویژگیهای مناسبی که بتواند شکل و حالات هر یک از حروف را نشان دهد، استخراج میگردد. این ویژگیها بگونه ای مورد استفاده قرار میگیرندکه بتواند نمایانگر حروف مختلف بصورت یکتا باشند. با استفاده از جداول و درخت های تصمیم گیری، روشی جهت بازشناسی حروف تایپی فارسی ارائه میگردد. مسائل مهم در این پایان نامه عبارتند از: جداسازی حروف که بر اساس موقعیت خط زمینه صورت می پذیرد، استخراج ویژگیهای مناسب و بازشناسی حروف فارسی که با استفاده از بانک های اطلاعاتی و درخت های تصمیم گیری انجام میگیرد. روش دیگر بازشناسی که در این پایان نامه مورد استفاده قرار گرفته است ، استفاده از (padalines) شبکه عصبی چند جمله ایهای جداکننده است . در این روش تعدادی از ویژگیهای استخراج شده تبدیل به تابت های برای چند جمله ایهای مختلف میگردد و برای حالات مختلف حروف یک چند جمله ای ارائه میگردد. الگوریتم ها مستقل از اندازه حروف میباشند. روشهای ارائه شده در این پایان نامه بدون هیچگونه تغییری میتواند برای بازشناسی حروف تایپی لاتین نیز بکار رود. برای طبقه بندی نهایی در هر دو روش بازشناسی نیز از بانک های اطلاعاتی استفاده شده است .

فشرده سازی تصویر به منظور کاهش تعداد بیتهای ارسالی یا کاهش فضای ذخیره سازی تصاویر انجام می شود. فشرده سازی برای کاربردهایی از قبیل تله کنفرانس ، شبکه های ارتباطی، ذخیره تصاویر پزشکی و... ضروری است . در چند دهه اخیر تحقیقات زیادی در مورد فشرده سازی تصاویر صورت گرفته است . روش کمی کردن برداری با داشتن مزایای خاص خود اخیرا برای فشرده سازی سیگنالهای تصویر و گفتار مورد توجه قرار گرفته است . ویژگیهای روش کمی کردن برداری آنرا برای پیاده سازی به صورت شبکه های عصبی مناسب نموده است . در این پایان نامه الگوریتم جدیدی برای کمی کردن برداری به کمک شبکه های عصبی ارائه شده است . این الگوریتم با دیگر روشهای مبتنی بر شبکه عصبی مقایسه شده است و نتایج این مقایسه برتری این الگوریتم را تحت شرایطی نشان می دهد. تغییراتی بر روی این الگوریتم جهت پیاده سازی سخت افزاری انجام شده است . پیاده سازی سخت افزاری این الگوریتم با ساختار قابل گسترش به صورت نمونه انجام گرفته است .

کارت های اعتباری، شناسنامه ها، گواهینامه ها و سایر اسناد قابل جعل هستند. به دلیل اهمیت موضوع از لحاظ قضایی، سیاسی، اقتصادی و غیره، نیاز به راه حلهای دیگری همچون شناسایی فرد از روی چهره بیشتر حس می گردد. گروههای تحقیقاتی مختلف ، رهیافتهای متعددی عرضه و معرفی کرده اند. در هر صورت و تحت هر شرایطی سیستم هایی که مبتنی بر رهیافتهای فوق عمل می کنند باید بتوانند، همانند انسان، در یک بازه زمانی طولانی با شرایط مختلف ، هزاران چهره را مورد شناسایی قرار دهند. بنابراین ساخت یک سیستم شناسایی چهره با قابلیت زیاد که بتواند عده زیادی از اشخاص را تحت شرایط واقعی دیداری بشناسد، امری دشوار است ، زیرا چهره، موضوعی پیچیده است و به مروز زمان تغییر می کند. ارزیابی هر سیستم به یکی از سه روش : تجزیه و تحلیل، تجربی، و شبیه سازی امکان پذیر می باشد. ارزیابی به روش تجزیه و تحلیل در مدت کوتاهی انجام می شود، اما دقیق نیست . ارزیابی به روش تجربی مستلزم داشتن محیطی واقعی جهت پیاده سازی سیستم است که این کار همیشه میسر نیست . در این ارائه ارزیابی روش های جبری تشخیص چهره به روش شبیه سازی انجام گرفته است . از چهره دو نوع ویژگی های ظاهری و ویژگی های جبری را می توان استخراج نمود. در این پروژه با استفاده از بانک تصاویر چهره orl (olivetti research library) که حاوی 10 تصویر برای 40 نفر می باشد، کارایی سه روش جبری svd، pca و wavelet بررسی و مقایسه شده است . بدین ترتیب ، می توان نتایج این ارزیابی را با نتایج سایر مقالات مقایسه نمود. این نتایج نشان می دهد که به طور کلی روش های جبری برای پیاده سازی یک سیستم عملی چندان مناسب نیست . با توجه به طولانی بودن زمان پردازش و نیاز به حافظه زیاد، تصاویر بخش های اصلی چهره شامل چشم، بینی، لب و چانه تهیه شده و کارآیی سه روش فوق بر روی این بخش ها بررسی گردیده است . این تصاویر از روی تصاویر کل چهره تهیه شده اند. نتایج بدست آمده از آزمایش های این بخش ما را به سوی پایه ریزی یک روش هیبرید برای شناسایی چهره رهنمون می سازد.

در این پایان نامه به مراحل شناسایی تشخیص خودرو از طریق بافت می پرداریم. در سیستم تشخیص خودرو از طریق بافت بدنبال روش هایی هستیم که با کمک آن صافی و استیل بودن سطح خودرو از زبری و خشن بودن سطح جاده تشخیص داده شود. این سیستم در کنار روش های موجود تشخیص خودرو، همچون روش لبه گیری، روش تفاضل دو فریم و روش پروفایل میتواند تشخیص دقیق خودرو و در مرحله بالاتر جهت تشخیص وضعیت ترافیکی یک صحنه بکار رود. در اجرای این پروژه از الگوریتمهای تشخیص بافت برای این منظور استفاده میشود. در این روشها هدف آن است که تغییرات کم سطوح خاکستری سطح خودرو از تغییرات زیاد سطوح خاکستری سطح جاده متمایز شود در این روش ها بدلیل وجود تغییرات زیاد در لبه های خودرو، مشکلاتی بوجود می آید. لذا در ادامه کار سعی میشود با استفاده از متدهایی همچون آنتروپی، تاثیر لبه ها را کاهش داده و تشخیص دقیق خودرو را ممکن کنیم.

در این پایان نامه به بررسی روش های بازشناسی و تطبیق منحنی های خواهیم پرداخت . تاکید ما به بر روش هایی است که در برابر تبدیلات آفین ناوردا باشند. بدین مفهوم که اگر منحنی مورد نظر تبدیل یافته آفین یکی از منحنی های مرجع باشد باز هم قادر به بازشناسی آن باشیم. همچنین تاکید ما بر روی روش های مبتنی بر b-splineها خواهد بود. دلیل این امر خواص بسیار مطلوبی است که منحنی های b-spline دارا می باشند. تئوری های مطرح شده، برای منحنی های مسطح بسته ای که نشان دهنده مرز یک شکل دو بعدی هستند صادق می باشند. در این پروژه آزمایشات را برای یک کاربرد خاص یعنی بازشناسی نوع هواپیما انجام می دهیم، در این راستا از این نکته استفاده می نمائیم که تبدیل آفین دو بعدی می تواند به عنوان تقریب بسیار خوبی برای تبدیل پرسپکتویک جسم دو بعدی که تحت تبدیلات تشابه سه بعدی قرار گرفته است مطرح گردد و با فرض آنکه هواپیماهای مورد نظر را می توان با تقریب نسبتا خوبی دوبعدی در نظر گرفت ، انتظار داریم جواب های مطلوبی بدست آید. آزمایش ها را بر روی مدل های دوبعدی و سه بعدی هواپیماها انجام می دهیم. همچنین به بررسی تاثیر فاکتورهای گوناگون و میزان صدق فرضیات مطرح شده بر روی نتایج بازشناسی پرداخته و محدودیت ها و مزایای روش های پیاده سازی شده را با یکدیگر مقایسه می نمائیم.

در این پایان نامه نحوه پیاده سازی یک سامانه توزیع شده اکتساب داده بی رنگ که جز اصلی یک سامانه دیده وری می باشد براساس رایانه های شخصی و شبکه محلی با پروتکل ipx و کابل هم محور (thin ethernet) تشریح شده است . سامانه توزیع شده از نوع سخت افزار توزیع شده و همگن می باشد و عملکرد ایستگاههای کاری مستقل از یکدیگر و تنها زیر نظر ایستگاه مرکزی است . مسئله همزمانی گره های اکتساب داده با استفاده از روش ارسال توالی زمان و نیز خودتنظیمی سامانه مرکزی با ساعت محلی از جمله مسائل دیده شده در سامانه توزیع شده این پروژه است . نرم افزار گره های اکتساب داده به صورت چندکاره و بوسیله نرم افزار جانبی rtkernel (که یک نرم افزار برای پیاده سازی سامانه های بی درنگ است و محصول یک شرکت آلمانی بنام on time می باشد). نوشته شده است و امکان ارتباط از طریق شبکه نیز با پروتکل ipx و بوسیله امکانات این نرم افزار فراهم شده است که صحت ارسال به مقصد را توسط مکانیزم دریافت پاسخ تضمین می نماید. بی درنگ بودن سامانه بدین گونه است که حد تفکیک نمونه برداری از سیگنالهای آنالوگ 10-50 میلی ثانیه و برای سیگنالهای دیجیتال میلی ثانیه است که در نرم افزار نوشته شده زمان خواندن اطلاعات آنالوگ و دیجیتال کمتر از بازدهای تعیین شده است و این حد تفکیک را تضمین می نماید. مدل ارائه شده برای شبکه انتقال داده توزیع شده با توجه به پروتکل csma/cd و داشتن بافر در شبکه پیاده سازی شده است و نتایج بدست آمده از این مدل، پارامترهای پیکربندی نرم افزار را برای رسیدن به شرایط مطمئن و حفظ بی درنگ بودن شبکه اکتساب داده مشخص می نماید. برای تحمل پذیری نسبت به خطا در شبکه تا حد امکان سعی شده است که به همبندی ستاره نزدیک شویم و کل سامانه بصورت دو شبکه فرمان و اکتساب داده در نظر گرفته شده است . سامانه مرکزی پلی است بین این دو شبکه که عملیات همزمان سازی و ذخیره اطلاعات از وظایف اصلی آن است و برای سامانه مرکزی (front end procesor-fep) نیز یک پشتیبان پیش بینی شده است که اگر در fed اشکالی پیش آمد این سامانه وارد عمل شده، ارتباط دو شبکه برقرار گردد.

دستگاههای پردازش تصویر بخشی از دستگاههای بازرسی خودکار امنیتی و صنعتی را تشکیل می دهند و امروزه این دستگاهها جایگاه ارزنده ای در صنعت و امنیت دارند. توانایی پردازش سریع برای یک دستگاه بازرسی ، از آنجا که می تواند توانایی واکنش بی درنگ آماده سازد ، باید توانایی پردازش چندین تصویر بر ثانیه را داشته باشد .گذشته از سخت افزارهای ویژه ، که بخش های گوناگون پردازش را همزمان انجام داده و پاسخ دهی را شتاب می بخشند، روشهای الگوریتمی نیز وجود دارند که بر روی سخت افزارهای معمولی ، با بهینه کردن پردازش وبکارگیری راهکارهای نرم افزاری ، زمان پاسخ سازی را کوتاهتر می کنند. از روشهای الگوریتمی کارا دراین زمینه ، روشهای نمونه برداری از تصویر و پردازش تقریبی هستند . در روش نمونه برداری ، نخست سیمای مورد پردازش به چندین ناحیه بخشبندی شده و از هر ناحیه نماینده ای برگزیده می شود. سپس این نماینده ها برای یافتن ویژگی های مورد نظر و بدست آوردن داده های با ارزش تصویری پردازش می شوند. چون شمار نمایندگان از شمار همه نقطه های تصویر بسیار کمتر است، تسریعی در بدست آوری پاسخ به وجود می آید. در روش تقریب نیز بخش هایی از داده های مورد نظر از تصویر بدست آمده و بر پایه آنان ، ویژگی های خواسته شده گمانه زنی می شوند. چون بدست آوردن داده های اندک از سیما، آسانتر از بدست آوردن همه داده های مورد نیاز است ، زمان کمتری صرف شده و تسریع بدست می آید. در هر دوی این روشها خطاهایی در پاسخ به دست آمده به وجود می آید که با ارائه روشهایی و به کار گیری برخی راهکارها خطا پوشانده شده ، کاهش داده می شود. در روش نمونه برداری می توان نمودار فراوانی نقاط یک تصویر را در زمانی کمتر از یک بیستم زمان الگوریتم معمولی بدست آورد. روشهای گوناگون و بهینه نمونه برداری می توانند خطا را کاهش دهند و به اندازه پذیرفتنی برای کاربرد ویژه ای برسانند. همچنین می توان نمودار فراوانی را با بکارگیری برخی توابع توزیع گمانه زنی کرد. با نمونه برداری می توان بسیاری از چندی های آماری تصویر را با سرعت بالا بدست آورد. سپس با بهره گیری از این روشها بهسازی سیما با سرعت بالا انجامپذیر می گردد. در لبه یابی نیز می توان لبه های جسم را به صورت تقریبی بدست آورد، برای کم شدن خطاهای تقریب در این روش، از پوشش های لبه یابی اصلاح شده بهره می بریم که برای همین کار تکامل یافته و تغییر کرده اند. پس از آن برای پوشاندن خطای تقریب و بدست آوردن لبه های واقعی تر از روش های بازسازی لبه ها بهره می گیریم. نتایج بدست آمده می توانند بیانگر میزان خطای به وجود آمده در برابر تسریع بدست آمده باشند و در کاربرد ، می توانیم براساس خطای قابل تحمل ، تقریب مناسبی برگزیده و از بیشینه تسریع ممکن سود ببریم.

دراین پایان نامه برای آندسته از الگوریتمهای پردازش تصویر که با استفاده از عملگرهای پایه مورفولوژی قابل پیاده سازی هستند روشی پیشنهاد شده است که براساس آن یک ‏‎fpga‎‏ در زمان اجرا با این عملگرها پیکربندی می شود. بدین منظور طراحی الگوریتمهای پایه مورفولوژی با توجه به الزامات این نوع پیکربندی انجام شده است.طراحی مورد نظر بر روی تراشه های سری ‏‎virtex‎‏ که قابلیت مناسب، برای پیکربندی در زمان اجرا را دارا هستند انجام شده است. همچنین در جریان مراحل طراحی از قابلیتهای ابزارهای ‏‎cad‎‏ استاندارد به همراه امکانات ابزار ‏‎jbit‎‏ از شرکت ‏‎xilinx‎‏ بهره گرفته می شود.

در این پایان نامه دو سیستم تصمیم گیرنده ‏‎acc‎‏ و ‏‎ahds‎‏ که از انواع سیستمهای ‏‎collision avoidance‎‏ هستند، پیاده سازی می شوند. دراین پیاده سازی ، از منطق فازی و یک روش جدید استفاده شده است.

انتقال لایه بندی شده تصاویر ویدئویی راه حلی است که اغلب جهت رفع محدودیت های حاصل از پهنای باند متغیر در کاربردهای چند پخشی توصیه شده است. در این پروژه روشی نوین با استفاده از تکنولوژی چند پخشی و فشرده سازی ویدئویی لایه بندی شده تحت عنوان مقیاس پذیری ضرایب ‏‎(sdc)dct‎‏ ارائه شده است. این روش از مراحل استاندارد ‏‎h.263‎‏ بعنوان پایه ای برای فشرده سازی فریم های تصویری استفاده کرده و جهت غلبه بر محدودیت پهنای باند، ضرایب ‏‎dct‎‏ را قبل از کدکردن، طبقه بندی می نماید. این الگوریتم رشته تصاویر ویدئویی را در سه طبقه مشتمل بر پنج لایه فشرده می کند. با بکارگیری روش مقیاس پذیری زمانی بر روی فریم های فشرده شده طبقه اول که دارای حداقل ضرایب ‏‎dct‎‏ بسته به نوع کاربرد می باشند، فریم های طبقه اول لایه بندی می شوند. سپس طبقات بالاتر از ضرایب dct تحت عنوان لایه های بهبوددهنده کیفیت تصویر بعنوان لایه های بالاتر ساختار فشرده سازی لایه بندی شده ارائه می گردند. بدین ترتیب با دریافت پایین ترین لایه تحت عنوان لایه پایه، تصاویر دریافتی دارای حداقل نرخ فریم و حداقل کیفیت بسته به نوع کاربرد می باشند. دریافت لایه های بالاتر تا قبل از لایه های افزایش دهنده ضرایب dct تنها نرخ فریم تصاویر دریافتی را افزایش می دهد لیکن با دریافت حداقل یکی از لایه های افزایش دهنده ضرایب dct نه تنها نرخ فریم افزایش پیدا کرده است بلکه کیفیت تصاویر دریافتی نیز افزایش پیدا می کند. بدین طریق یک سرویس دهنده بدون اینکه از قابلیت های کاربران خود مطلع باشد، قادر به تامین نیازهای محدوده وسیعی از کاربران خواهد بود.

سیستم تشخیص پلاک وسایط نقلیه کاربردهای زیادی از جمله کنترل ترافیک، جستجوی اتومبیلهای دزدی ، سیستم اتوماتیک دریافت عوارض و مدیریت قابلیت دسترسی اتومبیلها به یک منطقه حفاظت شده دارد. به طور کلی سیستم تشخیص پلاک به کمک روشهای پردازش تصویر به سه بخش اصلی تقسیم می شود: حسگر وجود یا عدم وجود خودرو، دریافتگر تصویر خودرو و تشخیص پلاک خودرو. هدف اصلی از این پروژه بدست آوردن سریعترین الگوریتمهای پردازش تصویر جهت تشخیص بلادرنگ پلاک خودروها می باشد.