چکیده هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین رفتار مربیان با اثر بخشی گروهی می باشد. آزمودنی های این تحقیق را دانشجویان شرکت کننده در اولین المپیاد ملی دانشجویی که در اسفندماه 1387 برگزار گردید تشکیل می دهد(n=190). ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه مقیاس رهبری در ورزش (lss) ،شامل 40 سوال که 5 بعد سبک رهبری مربیان(سبک آموزش و تمرین ،دمکراتیک،آمرانه ،حمایت اجتماعی و بازخورد مثبت)و پرسشنامه اثر بخشی گروهی که ابعاد هشت گانه اثربخشی را اندازه گیری می کند، است.ثبات درونی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 85/0 و79/0 به دست آمده است.برای تجزیه و تحلیل داده ها از از شیوه های آمار توصیفی و استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون،آزمون کالموگروف- اسمیرنوف ، واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 0.05 p? بکار گرفته شد. نتایج نشان داد که بین اثر بخشی گروهی و رفتار آموزشی، رفتار دمکراتیک، رفتار حمایت اجتماعی و رفتار بازخورد مثبت رابطه معنی داری وجود دارد در حالی که بین اثر بخشی گروهی و رفتار آمرانه این رابطه معنی دار نیست.مقایسه رفتارهای مختلف مربیان نشان داد که در بین دانشگاه های کشور تنها در رفتار دمکراتیک اختلاف معنی داری وجود دارد و در بین بقیه رفتارها تفاوت معنی دار نیست.همچنین بین اثر بخشی گروهی مربیان دانشگاه های کشور تفاوت معنی داری وجود دارد.بین رفتار های مختلف مربیان با رشته های ورزشی مختلف در مورد رفتارهای آمرانه ،دمکراتیک و بازخورد مثبت تفاوت معنی داری وجود ندارد و در مورد رفتار آموزشی و حمایت اجتماعی ،بین رفتار های مختلف مربیان در رشته های ورزشی مختلف تفاوت معنی داری وجود دارد.با توجه به نتایج تحقیق اینگونه به نظر می رسد که سبک رهبری مربیان از عوامل مرتبط با اثر بخشی گروهی است و اهمیت استفاده مربیان را از سبک های رهبری مناسب را نمایان می سازد. کلید واژه : رفتار مربیان،المپیاد ملی ورزشی دانشجویان،اثر بخشی گروهی

پژوهش حاضر به منظور ارتباط بین هوش عاطفی با میزان اثر بخشی سازمانی مدیران ورزشی استان لرستان به انجام رسیده است.از میان 95 نفر مدیر و رئوسای هیئت های ورزشی استان لرستان، 76 نفر از آنها به شیوه تصادفی ساده بر اساس جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند.به منظور گرداوری داده ها از پرسشنامه هوش عاطفی (گلمن) و اثربخشی سازمانی (راتر)استفاده شد.به منظور تجزیه وتحلیل داده ها علاوه بر شاخص آماری توصیفی،از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون ساده و چند گانه و آزمونt برای گروههای مستقل استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با برنامه spss انجام گرفت. نتایج بیانگر آن است که بین هوش عاطفی و اثر بخشی سازمانی مدیران ورزشی استان لرستان رابطه مستقیم وجود دارد. به طوری که با افزایش هوش عاطفی مدیران ورزشی، اثر بخشی سازمانی آنها نیز افزایش می یابد.همچنین بین مولفه خود آگاهی مدیران و اثربخشی سازمانی آنها رابطه معنا دار وجود ندارد ولی بین مولفه خود مدیریتی مدیران و اثر بخشی سازمانی آنها رابطه معنا دار وجود دارد.همچنین هوش عاطفی توان تبیین و پیش بینی اثر بخشی سازمانی مدیران ورزشی را دارد.و بین اثر بخشی سازمانی مدیران زن و مرد تفاوت وجود دارد به نحوی که اثر بخشی سازمانی مدیران زن بیشتر از مدیران مرد است. بنابراین می توان گفت که هوش عاطفی با اثر بخشی سازمانی مدیران ورزشی رابطه معنا دار داشته و هوش عاطفی می تواند منجر به افزایش یا کاهش اثر بخش سازمانی مدیران ورزشی در استان لرستان شود.

این پژوهش به بررسی جامعه شناختی عوامل موثر بر بروز رفتارهای نابهنجار در میان تماشاگران فوتبال در شهر همدان در سال 1391 می پردازد. به منظور تبیین پدیده مورد بررسی از نظریه های مختلفی از جمله نظریه فشار اجتماعی، یادگیری اجتماعی، کنترل اجتماعی و نظریه نظریه پردازان مکتب لیسستر استفاده شده است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایشی و تکنیک جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه است. نتایج این تحقیق از یک نمونه 350 نفری، به صورت تصادفی سیستماتیک و از طریق فرمول کوکران از جامعه آماری 4000 نفری تماشاگران ورزشگاه قدس همدان به دست آمده است. به منظور تحلیل این تحقیق از آزمون های دو متغیره و چند متغیره (رگرسیون، تحلیل مسیر، کای اسکوئر) استفاده شده است. نتایج تحلیل دو متغیره نشان می دهد که بین قومیت و رفتار نابهنجار، سن و رفتار نابهنجار، تحصیلات و رفتار نابهنجار، پایگاه اقتصادی– اجتماعی و رفتار نابهنجار، محل تولد و رفتار نابهنجار، تنش در منزل و رفتار نابهنجار، رابطه وجود دارد. هم چنین نتایج تحلیل مسیر حاکی از این است که متغیر سابقه دعوا و نزاع و متغیر رفتار مربی، داور و بازیکن به صورت مستقیم بر متغیر وابسته (رفتار نابهنجار) تأثیردارند و متغیرهای تنش در منزل و پایگاه اقتصادی– اجتماعی به صورت غیر مستقیم بر متغیر وابسته تأثیر دارند. علاوه بر این نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که متغیر رفتار مربی، داور و بازیکن(690/0)و پایگاه اقتصادی– اجتماعی (0137/0-) به ترتیب بیشترین و کمترین تأثیر را بر متغیر وابسته دارند