نام پژوهشگر: عبادالله احمدی
هادی بیابانی عبادالله احمدی
چکیده هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی با رضایت شغلی کارکنان مرد دوره متوسطه شهرستان بوانات در سال تحصیلی 90-89است . روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است جامعه آماری در این پژوهش شامل 140 نفر از کارکنان مقطع متوسطه شهرستان بوانات بوده اند نمونه پژوهش شامل 87 نفر از کارکنان مرد دوره متوسطه در این شهرستان است که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند جهت گرد آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شده است که شامل پرسشنامه فرهنگ سازمانی هافستد و پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی ساخته دی پائولا و موران و پرسشنامه رضایت شغلی (gdi) اسمیت و کندال است روایی و پایایی ابزار ها از طریق محاسبه ضریب همبستگی هر یک از ابعاد با نمره کل مقیاس از طریق تحلیل گویه و آلفای کرونباخ بدست آمده است داده های جمع آوری شده با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه مورد تحلیل قرار گرفته اند که نتایج پژوهش عبارتند از : -بین فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی رابطه ی معنی داری وجود ندارد اما رابطه بین رفتار شهروندی و رضایت شغلی معنی دار می باشد -از میان ابعاد فرهنگ سازمانی فقط بعد مرد گرایی با رضایت شغلی معنی دار است و ابعاد دیگر رابطه معنی دار با رضایت شغلی ندارد -از میان ابعاد فرهنگ سازمانی فقط بعد امتناع از ریسک و مرد گرایی با رفتار شهروندی رابطه دارد و ابعاد دیگر رابطه ندارند- از میان ابعاد رفتار شهروندی بعد کمک کننده و بعد اطاعت سازمانی با رضایت شغلی رابطه مثبت و معنی داری دارند ولی ابعاد تعهد و ابتکارات فردی رابطه معنی داری با رضایت شغلی ندارند واژگان کلیدی:فرهنگ سازمانی، رفتار شهروندی سازمانی، رضایت شغلی
سجاد راه پیما عبادالله احمدی
چکیده هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه سبک مدیریت ( رابطه مدار- ضابطه مدار) با بهداشت روانی و خلاقیت دبیران دبیرستان های شهر فسا می باشد. در پژوهش حاضر جهت جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه سبک مدیریت ، بهداشت روانی و خلاقیت استفاده شد . جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دبیران دبیرستان های شهر فسا می باشد. نمونه آماری تحقیق شامل 108 نفر از معلمین این مقطع می باشد که به شیوه تصادفی طبقه ای و براساس جدول مورگان انتخاب گردیده اند. ابزارگردآوری اطلاعات پرسشنامه های، سبک مدیریت ، بهداشت روانی و خلاقیت بود و روش تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار spss بصورت توصیفی و استنباطی انجام شده است و نتایج تحقیق نشان می دهد که در فرضیه اول رابطه معناداری بین سبک های مدیریت (رابطه مدار – ضابطه مدار ) و بهداشت روانی به صورت چند گانه با خلاقیت وجود دارد و ترکیب این متغیر ها قادر به پیش بینی خلاقیت درسازمان می باشند در فرضیه دوم از ابعاد بهداشت روانی (اختلالات جسمانی ، اختلال اضطراب ، اختلال اجتماعی و افسردگی ) ابعاد اختلالات در کارکرد اجتماعی و افسردگی به تنهایی قادر به پیش بینی خلاقیت می باشند و در فرضیه سوم مدل اوصاف ابعاد بهداشت روانی نمی توانند به عنوان متغیر میانجی بین سبک مدیریت ضابطه مدار و خلاقیت نقش ایفا کنند . واژگان کلیدی: مدیریت ، سبک مدیریت ، ضابطه مدار ، رابطه مدار ، بهداشت روانی ، خلاقیت .
علیرضا امینی عبادالله احمدی
چکیده هدف از تحقیق حاضر تبیین نقش واسطه ای جو سازمانی در رابطه بین بین توانمندسازی و رضایت شغلی کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران می باشد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری این تحقیق شامل تمام کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران می باشد که 136نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات و داده ها از سه پرسشنامه جوسازمانی سوسمان و دیپ ، رضایت شغلی اسمیت ،کندال و هالین و توانمندسازی اسپرتیزر استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است . نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که جو سازمانی نقش واسطه ای معناداری در رابط بین توانمندسازی با رضایت شغلی ایفا می کند و بین توانمندسازی با رضایت شغلی و جو سازمانی رابطه مستقیم ومعناداری وجود دارد. همچنین بین جو سازمانی و رضایت شغلی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد و توانمندسازی و جو سازمانی قادر به پیش بینی رضایت شغلی می باشند.