نام پژوهشگر: داریوش شیخ¬الاسلامی ¬وطنی
فرهاد آذری داریوش شیخ¬الاسلامی ¬وطنی
هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی تأثیر شش هفته تمرین مقاومتی همراه با مکمل سازی zma و کربوهیدرات بر قدرت، توان بی هوازی و ترکیب بدنی در افراد تمرین نکرده بود. بدین منظور 28 نفر دانشجوی پسر غیرورزشکار (میانگین سنی65/1± 27/21 سال، وزن 26/10±24/68 کیلوگرم، قد 25/6±90/177 سانتی متر، شاخص توده بدنی54/2±54/21 کیلوگرم بر مترمربع) به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه شامل، گروه مکمل zma (10 نفر)، گروه کربوهیدرات همراه با مکمل zma (10 نفر)، گروه دارونما (8 نفر) تقسیم شدند. پروتکل تمرین شامل سه جلسه فعالیت مقاومتی (شش حرکت، سه ست به صورت سه هفته اول هشت تکرار و سه هفته دوم شش تکرار)، با 75 درصدی از یک تکرار بیشینه بود. گروه یک، ضمن انجام تمرینات مقاومتی در طول دوره روزانه مکمل zma را به شکل یک عدد کپسول(یک ساعت قبل خواب) مصرف کردند. گروه دو نیز ضمن انجام تمرینات مقاومتی در طول دوره، 30 گرم کربوهیدرات محلول در 250 سی سی آب، قبل تمرین و همین مقدار بعد تمرین و یک عدد کپسول zma (یک ساعت قبل خواب) مصرف کردند. گروه سه به عنوان گروه دارونما همچنین ضمن انجام تمرینات مقاومتی در طول دوره بطور مشابه با دیگر گروه ها دارونما مصرف کردند. 24 ساعت قبل از شروع دوره، پیش آزمون در ارتباط با متغیرهای تحقیق از تمامی افراد گرفته شد. در پایان دوره نیز به شیوه ای مشابه پیش آزمون، پس آزمون به عمل آمد.لازم به ذکر است نحوه انجام تمرینات در سه گروه مشابه بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون آنالیز واریانس تکراری، آنالیز واریانس یک طرفه، t همبسته و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. یافته ها نشان داد بین سه گروه تحقیق اختلاف معناداری در قدرت، توان بی هوازی و ترکیب بدنی در ابتدا و انتهای تحقیق وجود نداشت. اما در گروه هایی که مکمل دریافت کردند اختلاف معنی داری در قدرت برخی عضلات و توان بی هوازی با مقایسه پیش آزمون و پس آزمون اتفاق افتاد(p<0/05). ولی در مورد ترکیب بدنی در هر سه گروه تحقیق اختلاف معنی داری در پیش آزمون و پس آزمون حادث نشد(p>0/05). در مجموع، نتایج نشان داد، مکمل سازیzma توأم با تمرین مقاومتی، باعث بهبود در قدرت عضلانی و ترکیب بدنی افراد تمرین نکرده نمی شود، هرچند تا حدودی بر توان بی هوازی تاثیرگذار بود.
سیده ساحره قریشی داریوش شیخ¬الاسلامی ¬وطنی
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر جنسیت بر غلظت گلوکز، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در پاسخ به فعالیت حاد استقامتی و دوره های ریکاوری متعاقب آن در افراد سالم بود. بدین منظور هشت زن و هفت مرد 20-30 ساله به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت نمودند. آزمودنی ها دو جلسه فعالیت و کنترل را طی دو هفته متوالی اجرا نمودند. ترتیب اجرای جلسات به صورت تصادفی برای هر شخص مشخص شده بود. برنامه تمرینی برای جلسه فعالیت شامل 45 دقیقه فعالیت حاد استقامتی با شدت 75% ضربان قلب بیشینه در نظر گرفته شده بود. چهار نمونه خونی(6 میلی لیتر) به ترتیب قبل و بلافاصله بعد از فعالیت، همچنین 1 و 24 ساعت بعد از فعالیت جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس دو طرفه ی مکرر استفاده شد. نتایج نشان دادند که صرف نظر از جنسیت آزمودنی، اثر فعالیت و ریکاوری بر غلظت انسولین و مقدار مقاومت به انسولین معنی دار بود(p<0/05) ولی برای گلوکز معنی دار نبود. همچنین هنگامی که داده های تحقیق با استفاده از تغییرات حجم پلاسما تصحیح گردیدند، نتایج مشابهی برای انسولین مشاهده گردید. اما با در نظر گرفتن جنسیت، هیچ یک از فاکتورهای مورد اندازه گیری(گلوکز، انسولین و مقاومت به انسولین) معنی دار نشدند. با این وجود، تغییرات در جلسه فعالیت در مردان نسبت به زنان بیشتر بود. بر اساس یافته های تحقیق حاضر نتیجه گیری می شود که فعالیت حاد استقامتی و ریکاوری موجب بهبود شاخص مقاومت به انسولین بدون ارتباط با جنسیت می شود.