نام پژوهشگر: بهمن سعیدی پور
احمد کیوانلو شهرستانکی بهمن سعیدی پور
هدف پژوهش حاضر «بررسی رابطه بین ذهنیت فلسفی و کارایی کلیه مدیران مدارس شهرستان جوین»می باشد. سوالات تحقیق با در نظر گرفتن ابعاد سه گانه ذهنیت فلسفی یعنی جامعیت، تعمق و انعطاف پذیری و کارایی مدیران و با توجه به متغیرهایی همچون جنسیت، سن، مدرک تحصیلی، رشته تحصیلی، سابقه خدمت و مقطع تحصیلی محل خدمت، مطرح و مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق مورد استفاده، روش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل 151 نفر از مدیران کلیه مدارس شهرستان جوین در سال تحصیلی 89-88 بود که تعداد108نفربه عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل یک پرسشنامه ذهنیت فلسفی با 30 گویه، که براساس مدل اسمیت ، جهت سنجش میزان ذهنیت فلسفی مدیران توسطه فخرالسادات سیف هاشمی(1382) تهیه و تنظیم شده است.ودرپژوهش خودنیزازاین پرسشنامه استفاده نموده است که ضریب اعتبار پرسشنامه را بااستفاده ازضریب آلفای کرانباخ 73/0به دست آورده است. وضریب پایایی بدست آمده دراین پژوهش 74/0وهمچنین ضریب پایایی هریک ازسه پاره تست های جامعیت، تعمق و انعطاف پذیری به ترتیب 79/0 ،88/0و74/0می باشد و پرسشنامه محقق ساخته کارایی نیز با 30 گویه بود که ضریب پایایی به دست آمده 86/0 می باشد.. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد،) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون ،?گروه های مستقل و رگرسیون چند متغیره) صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بین ذهنیت فلسفی و کارایی مدیران رابطه ی وجود دارد. همچنین بین هر یک از ابعاد ذهنیت فلسفی با کارایی رابطه وجود دارد. بین ذهنیت فلسفی و ابعاد آن و کارایی مدیران با توجه به ویژگیهایی مانند جنسیت، سابقه خدمت و مدرک تحصیلی تفاوتی مشاهده نگردید. ولی بین بعدانعطاف پذیری و کارایی مدیران براساس سن وبعدتعمق وکارایی مدیران بین مقاطع مختلف تحصیلی تفاوت وجود دارد.
فاطمه محمدزاده شرفشاده حمید ملکی
هدف از تحقیق حاضر بررسی میزان اثربخشی دوره های اموزش عمومی ضمن خدمت در پژوهشگاه صنعت نفت از دیدگاه کارکنان و مدیران می باشدتا از این طریق، تغییر و بهسازی برای دوره ها توسط مسئولین دقیق تر امکان پذیر باشد.برای نیل به هدف مذکور، کلیه کارکنانی که در نیمه اول سال 1388 در دوره های آموزش عمومی شرکت کردند انتخاب و به طبع آن سرپرستان مستقیم آنها نیز تعیین شدند و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته نظرات 135 کارمند و54 مدیر در خصوص میزان اثربخشی دوره ها گردآوری شد. در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته برای اندازه گیری میزان اثربخشی دوره ها ، استفاده گردید. برای ساخت این پرسشنامه در مرحله اول با توجه به ادبیات تحقیق ، محتوای مواد آموزشی و با کمک دست اندرکاران و مسئولین ذیربط و برمبنای سطوح سه گانه بلوم که شامل تغییرات در دانش و نگرش ومهارت است ، مولفه های لازم و ضروری جهت ارزیابی اثربخشی ، استخراج و تنظیم گردید(بلوم و همکاران ، 1369).پس از حصول اطمینان از اعتبار و پایایی ابزار تحقیق، این پرسشنامه برای تعیین میزان اثربخشی دوره های آموزش عمومی مورد استفاده قرار گرفت. اطلاعات حاصله با توجه به فرضیات تحقیق و با استفاده ازآزمون t تک نمونه ای مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل نشان داد که فرضیات مبنی بر اثربخش بودن این دوره ها در افزایش دانش، بهبود نگرش، افزایش مهارت مردود شناخته شد و در این مورد بین دیدگاه کارکنان و مدیران تفاوتی وجود ندارد.اگرچه اثربخشی این دوره ها در سازمان های دیگر به کرات به اثبات رسیده است ولیکن نباید این بعنوان یک واقعیت به همه سازمان ها تعمیم داده شود. برای فهم علل موثر نبودن این آموزش ها در گروه هدف مورد مطالعه ما باید تحقیقات تکمیلی دیگری طراحی شود.
زهرا شاهی حسن شهرکی پور
پیشرفت دانش و فناوری و تغییر پیوسته چهره جهان از یکسو و اهمیت روز افزون علم شیمی درزندگی انسان از سوی دیگر، سبب شده تا آموزش مناسب و اثربخش آن در برنامه های درسی مدارس به عنوان یکی از حوزه های فعال علوم تجربی از اهمیت به سزایی برخوردار گردد. در ?سال های اخیر تاکید اساسی بر روش هایی بوده که یادگیرنده در آنها نقشی فعال داشته باشد. برای دستیابی به این روش ها، فراگیری اصول و روش های علمی ضروری به نظر می رسد. پرورش مهارت های یادگیری، فراگیران را در پیمودن مراحل روش علمی توانا تر می سازد.لذا در این پژوهش سعی شده است کتاب شیمی پیش دانشگاهی از منظر فعال بودن یا غیرفعال بودن محتوای آن مورد بررسی قرار گیرد. اهداف پژوهش: تعیین میزان شیوه ارائه فعال محتوا در متن هر بخش کتاب، تعیین میزان شیوه ارائه فعال محتوا در سوالها و پرسش های هر بخش کتاب،تعیین میزان شیوه ارائه فعال محتوا در شکل هاوتصاویر هر بخش کتاب بوده وسوالات پژوهش عبارتند از: میزان بکارگیری شیوه ارائه فعال محتوا در بیان متن کتاب چه قدر می باشد؟میزان بکارگیری شیوه ارائه فعال محتوا در بیان سوالها و پرسش های کتاب چه قدر می باشد؟میزان بکارگیری شیوه ارائه فعال محتوا در ارائه شکل ها و تصاویر کتاب چه قدر می باشد؟ جامعه آماری این پژوهش کتاب شیمی پیش دانشگاهی سال تحصیلی 89-88 است.به منظور بررسی دقیق و دستیابی به نتایج قابل اعتماد کلیه ابعاد این کتاب یعنی متن، پرسش ها ، شکل ها ، نمودارها و جدولها مورد بررسی قرار خواهد گرفت و نمونه همان جامعه آماری می باشد. در اجرای این پژوهش از روش "تحلیل محتوا" استفاده شده است. روش تجزیه و تحلیل کتاب های علمی اولین بار به وسیله" ویلیام رومی" متخصص آموزش علوم ارائه گردید. یافته های پژوهش: ضریب درگیری با کل متن کتاب048/0 بود که این امر نشان دهنده آن است که متن کتاب به صورت غیر فعال ارائه شده و نیاز به تجدید نظر دارد.ضریب درگیری با کل پرسش های کتاب 61/1 بود که این مسأله نشان دهنده آن است که پرسش های کتاب به صورت فعال ارائه گردیده و توانسته دانش آموز را به خوبی درگیر و فعال نماید.ضریب درگیری با کل تصاویر کتاب 55/0 بود و نشان دهنده آن است که تصاویر کتاب توانسته است دانش آموزان به نحو فعال درگیر نموده و به فعالیت وادارد. کلید واژه: تحلیل محتوا، کتاب شیمی، پیش دانشگاهی، برنامه ریزی،برنامه ریزی فرآیندی
نرجس السادات عندلیب حبیب الله نجفی هزار جریبی
این تحقیق به صورت پیمایشی با دو منظور کلی، اول مقایسه ارزشیابی کیفی-توصیفی و ارزشیابی کمی و دوم، عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول دبستان، با رویکرد ارزشیابی کیفی،انجام شد. نمونه این تحقیق با استفاده از یکی از فرمول های کوکران (چون جامعه متجانس بود) ، را در نظر گرفتیم و از حجم جامعه که 171 نفر گزارش شده به رقم 117 نفر رسیدیم، چون افراد جامعه واسامی آنان در دسترس بود، از نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد.اعتبار این تحقیق به صورت صوری حاصل گردید، و پایایی آن نیز ضریب آلفای کرنباخ بود.مبانی نظری این تحقیق برپایه نظریه سازه گرایی می باشد که بنیان گذار آن ماکس وبر است. با استفاده از این نظریه فرضیاتی ساخته شد. دو فرضیه به عنوان فرضیه اصلی: بین ارزشیابی کمی و کیفی تفاوت معناداری وجود دارد و بین ارزشیابی کیفی و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد. 8 فرضیه نیز به عنوان فرضیات فرعی ساخته شده اند که متغیرهای مستقل آن به ترتیب عبارت بود از: 1- جنس معلم، 2- سابقه تدریس معلم، 3- رضایت از ارزشیابی کیفی، 4- نوع مدرسه، 5- تحصیلات معلم، 6- دانشگاه محل اخذ مدرک تحصیلی معلم، 7- علاقه معلم و 8- خلاقیت معلم. این فرضیات با استفاده از آزمون های آماری پارامتریک مورد سنجش قرار گرفتند. بعد از آوردن نظریه، پیشینه های تحقیق آورده شده است. در بخش فارسی آن 14 پیشینه که تقریباً با موضوع تحقیقاتی ما ارتباط بسیار نزدیکی داشت، آورده شد. در بخش پیشینه انگلیسی زبان نیز 8 پیشینه آورده شد. چون در این کشورها ارزشیابی کیفی دیر زمانی است که انجام گرفته است و نهادینه شده است، صحبت از مقایسه آن و رابطه اش با پیشرفت تحصیلی زیاد به میان نیامده است. در این پیشینه ها، عمدتاً به بهتر شدن ارزشیابی کیفی و اشاره هایی درباره این که چگونه پیشرفت تحصیلی بیشتر و بهتر انجام گیرد، شده است. در فصل سوم آن نیز روش شناسی این تحقیق به تفصیل مورد تحلیل قرار گرفته و در فصل چهارم ابتدا آمار توصیفی و آمار استنباطی آورده شده است. آمار توصیفی در مورد خصوصیات متغیرها اطلاعاتی به ما می دهد و آمار استنباطی آزمون 10 فرضیه است. در بخش آمار توصیفی نمودارهایی نیز که توزیع فراوانی درصد پاسخگویان را نشان می دهد، ترسیم شده است.. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها که با استفاده از آزمون های رگرسیون ساده، تحلیل واریانس یک طرفه و دو طرفه، آزمون t.test دو گروه مستقل، مورد سنجش قرار گرفت، نشان می دهد که ارزشیابی کیفی با ارزشیابی کمی تفاوت آماری دارد. همچنین ارزشیابی کیفی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول دبستان تاثیر دارد. در این جا دو فرضیه اصلی این تحقیق مورد تایید قرار گرفت. سایر نتایج نشان می دهد که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول ناحیه دو شیراز، ارتباط معناداری با متغیرهای سابقه تدریس معلم، تحصیلات معلم، دانشگاه محل اخذ مدرک معلم، علاقه و خلاقیت معلم دارد. این رابطه برای متغیرهای تدریس معلم، علاقه و خلاقیت معلم مستقیم بوده است، به عبارتی، هر چه این سه متغیر افزایش یابند، پیشرفت تحصیلی نیز افزایش می یابد و بلعکس. با این حال، متغیر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول دبستان ناحیه دو شیراز ارتباط معناداری با متغیرهای جنس معلم، رضایت معلمین از ارزشیابی کیفی و نوع مدرسه دانش آموز نداشته است. با توجه به موارد فوق می توان گفت که اولاً ارزشیابی کیفی با کمی تفاوت دارد، در ثانی ارزشیابی کیفی با پیشرفت تحصیلی پایه اول دبستان همخوانی بیشتری دارد.
حمید کوشکی حبیب الله نجفی هزار جریبی
این تحقیق به صورت کمی و پیمایشی و با نمونه گیری طبقه ای از 400 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز صفا شهر برای آزمون 5 فرضیه انجام گردید. بعد از بیان مساله، متغیرهای خود را تعریف اسمی و عملیاتی کردیم و سپس در فصل دوم ابتدا نظریه های تحقیق آورده شد و گفتیم که نظریه رکن اساسی یک تحقیق است. خلاف آن دسته از کسانی که نظریه را کم رنگ در یک پیمایش می دانند، به نظر ما نظریه یکی از ارکان یک پیمایش است. بعد از دو 15 عدد پیشینه تحقیق آورده شد و به نقد و ارزیابی آن ها مثبت و منفی به صورت انفرادی انجام گرفت، کاری که معمولاً در تحقیقات پیشین به صورت کلی برای پیشینه ها یک ارزیابی قرار داده می شد. بنابراین، ما با مطالعه عمیق تحقیقات داخلی و خارجی توانستیم از هر یک از آن ها به تنهایی نقاط مثبت و نقاط ضعف آن ها را مشخص کنیم. گفته شد که مهم ترین تفاوت در این است که تحقیقات داخلی، متاسفانه از بنیان نظری تهی است، روش به کار گرفته شده در آن اشکال دارد، و بیشتر بیان توصیفاتی است که تجربه محقق است. بلعکس تحقیقات خارجی همگی آن ها بر پایه و اساس روش تحقیق علمی صورت گرفته بودند و حتی در جاهایی که تحقیقات توصیفی بود، ارجاعات متعددی مشاهده می شد. بطوری که می توان به طرح این فرضیه اقدام کرد که بین پیشینه های داخلی و پیشینه های خارجی در این تحقیق تفاوت معناداری مشاهده شده است. در فصل سوم، روش شناسی تحقیق توضیح داده شد. در فصل بعد تجزیه و تحلیل اطلاعات که در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی صورت گرفته بود به طور مجزا آورده شدو هر یک از 5 فرضیه مورد آزمون مناسب با توجه به سطح سنجش متغیرهایی که در آن ها به کار رفته بودند، قرار گرفتند. که در نهایت همان گونه که گفته شد، 4 فرضیه به اثبات رسید و فرضیه بین استفاده از دستگاه پرژکتور و پیشرفت تحصیلی مورد تایید قرار نگرفت. تحلیل ما از عدم تایید این رابطه در این است که در دانشگاه بسیار کم از این دستگاه استفاده می شود.
رضا ابدام بهمن سعیدی پور
چکیده بررسی نقش آگاهی فراشناختی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه پیام نور مر کز صفاشهر به وسیله رضاابدام این پژوهش با هدف کلی بررسی نقش آگاهی فراشناختی بر پیشرفت تحصیلی دربین 352 نفر از دانشجویان که 239 نفر آنها دختر و 113نفر آنها پسرمی باشد در مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور مرکز صفاشهر انجام شد. دراین پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شده است. برای تجزیه تحلیل داده ها، روش همبستگی پیرسون به کار رفته که داده ها را به وسیله نرم افزار spss مورد تجزیه تحلیل قرار دادیم. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه فراشناخت 30 سوالی ولز می باشد که اولین بار توسط شیرین زاده دستگیری مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحلیل دو متغیره داده ها نشان می دهد که آگاهی فراشناختی ارتباط معنا داری با پیشرفت تحصیلی دارد. نمره کل آگاهی فراشناختی و 5 مولفه مربوط به آن رابطه معناداری با پیشرفت تحصیلی دارندکه از بین آنها مولفه ی فقدان اعتماد شناختی به حافظه بیشترین همبستگی را با پیشرفت تحصیلی دانشجویان داشت و نیز در فرضیه هفتم این پژوهش به وجود تفاوت بین دختران و پسران دانشجو در میزان آگاهی فراشناختی شان پرداختیم که وجود تفاوت بین دختران و پسران به اثبات رسیده است. واژه های کلیدی: آگاهی فراشناختی، پیشرفت تحصیلی
لادن حاجی سیدجوادی بهمن سعیدی پور
عنوان این پژوهش عبارت است از" مقایسه انگیزش پیشرفت کارکنان شاغل به تحصیل با کارکنان غیر شاغل به تحصیل در دانشگاه پیام نور". همچنین اهداف این پژوهش عبارتند از: مقایس? مسوولیتپذیری، رقابتجویی، سختکوشی و هدفمداری کارکنان شاغل به تحصیل با کارکنان غیر شاغل به تحصیل. فرض اصلی پژوهش عبارت است از: بین انگیزش پیشرفت در کارکنان شاغل به تحصیل در دانشگاه پیام نور با انگیزش پیشرفت کارکنان غیر شاغل به تحصیل در این دانشگاه تفاوت معنیداری وجود دارد. فرضهای جزئی عبارتند از: بین مسوولیتپذیری، رقابتجویی، سختکوشی و هدفمداری کارکنان شاغل به تحصیل کارکنان غیر شاغل به تحصیل تفاوت معنیداری وجود دارد. روش این پژوهش توصیفی به شیوه پیمایشی میباشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارمندان رسمی، پیمانی و قراردادی سازمان مرکزی دانشگاه پیام نور در سال 1389 تشکیل میدهند که تعداد آنها 969 میباشد که از این تعداد 423 نفر زن و545 نفرمرد میباشند. حجم نمونه آماری بر اساس جدول مورگان مجموعاً 274 نفر(از هر گروه 137) نفر میباشد که در این پژوهش از هر گروه 150 نفر انتخاب شدند. ابزارجمع آوری اطلاعات نیز، پرسشنام? استاندارد شده رنجبریان (1381) است. روایی آن با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون 84/0 و پایایی آن بر اساس ضریب آلفای کرونباخ مطابق گزارش وی 87/0 می باشد که نشان دهنده پایایی قابل قبول و بالایی میباشد. برای گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامهها میان کارمندان از هر دو گروه شاغل به تحصیل و غیر شاغل به تحصیل توزیع گردید. نمونهگیری به صورت تصادفی ساده انجام گردید. در این پژوهش جهت تحلیل دادهها از آمارتوصیفی و آمار استنباطی استفاده میشود. متغیرهای سن، جنسیت، سابقه کار، میزان تحصیلات و وضعیت تاهل از متغیرهای شخصی ای هستند که در ارتباط با سایر متغیرها مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور آزمون فرضیهها از آزمونt برای دو جامعه مستقل استفاده شده است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که بین انگیزش پیشرفت، مسوولیتپذیری، رقابتجویی، سختکوشی و هدف مداری کارکنان شاغل به تحصیل در دانشگاه پیام نور با کارکنان غیرشاغل به تحصیل در این دانشگاه تفاوت معنیداری وجود دارد. واژگان کلیدی: انگیزش پیشرفت، مسوولیتپذیری، رقابتجویی، هدفمداری، سختکوشی،شاغل به تحصیل، کارکنان
گل تاج سهیلی بهمن سعیدی پور
موضوع پژوهش عبارت است از مطالعه ی تطبیقی برنامه ریزی درسی از دیدگاه مکاتب ایده آلیسم، رئالیسم و ماتریالیسم. هدف از این پژوهش شناخت واستخراج مولفه های شناخت شناختی، ارزش شناختی و برنامه ریزی درسی از دیدگاه مکاتب مذکور می باشد. بر همین اساس به سوال اصلی این پژوهش که «مولفه های اصلی برنامه ریزی درسی از دیدگاه مکاتب ایده آلیسم، رئالیسم و ماتریالیسم کدام ها هستند؟» می پردازد، اطلاعات مربوط به این پژوهش با استفاده از روش مطالعات کتابخانه ای، یعنی استفاده از استناد به اسناد، مدارک، کتب، مقالات و ابزار اصلی آن فیش برداری از اسناد و مدارک و یادداشت های حاصل از بررسی آن ها بوده است. نتیجه ی کلی به دست آمده در این پژوهش آن است که شناخت شناختی رئالیسم بهتر از دیگر مکاتب است چرا که هم به شهود شناسنده و هم به توانایی عقلی آن ها اهمیت می دهد و ارزش شناخت تجربی را هم درباره اشیاء، امور و پدیده های قابل تجربه معتبر می داند. ارزش شناختی مکتب ایده آلیسم در مقایسه با سایر مکاتب دارای مزیت های تربیتی بیشتری است چرا که مبانی ارزش ها را مطلق دانسته و از نسبیت گرایی پرهیز دارد. در خصوص مولفه های برنامه ریزی نیز آنچه که در ایده آلیسم مد نظر می باشند بهتر از مکاتب دیگر به نظر می رسد. پیشنهاد اصلی مبتنی بر یافته های این پژوهش این است که: برای دستیابی به یک برنامه ریزی درسی عالی از بخش های مختلف مکاتب گوناگون به صورت ترکیبی استفاده گردد و از هر مکتبی آنچه که بهتر است و در جامعه ی ما جواب دهی بهتری دارد استفاده شود
عاطفه احترامی بهمن سعیدی پور
به دلیل تغییر و تحولات محیطی و به تبع آن تغییر در الگوهای کسب و کار و ساختارهای سازمانی، سازمان ها با مسائل و مشکلات زیادی مواجه شده اند. بنابراین همگامی با این تغییرات مستلزم درک و شناخت کامل از وضعیت فعلی سازمان و پتانسیل ها فعلی آن می باشد. امروزه بزرگترین مسأله ای که هر سازمان با آن روبرو است مسأله تحول و دگرگونی است و مدیریت تغییر یکی از مهمترین مباحث علم اداره ی سازمان به شمار می رود. هدف اصلی این پژوهش تعیین وضعیت ابعاد مدیریت تحول سازمانی در دانشگاه های شهرستان بهبهان از دیدگاه کارکنان بر اساس مدل شش بخشی ویس بورد می باشد. در این پژوهش جامعه ی آماری شامل کلیه ی کارکنان دانشگاه های شهرستان بهبهان می باشد که در سال تحصیلی 90-1389 در این مراکز مشغول به خدمت هستند که تعداد آنها 308 نفر می باشد که از میان آنها 169 نفر از طریق جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه ی استاندارد شناخت سازمانی(odq) است که پژوهشگر از روش آلفای کرونباخ، به منظور سنجش پایایی این پرسشنامه استفاده کرده است. همچنین، به منظور سنجش روایی این پرسشنامه نمره ی مولفه های مدیریت تحول سازمانی را با سوال های روایی یابی همبسته نموده است، نتایج نشان می دهد که ضرایب روایی و پایایی به دست آمده رضایت بخش هستند، و همگی در سطح 001/0p< معنی دار می باشند. داده های جمع آوی شده با استفاده از روش های آماری توصیفی(میانگین، انحراف معیار، درصد، فراوانی، حداقل نمره و حداکثر نمره) و آمار استنباطی(آزمون t تک متغیره، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس چند متغیری یا مانوا، تحلیل واریانس یک طرفه یا آنوا و آزمون تعقیبی شفه) از طریق نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، نتایج نشان داد که ابعاد مدیریت تحول سازمانی(اهداف، ساختار، رهبری، ارتباطات، پاداش ها، مکانیزم های مفید و نگرش به تغییر) در این دانشگاه ها از وضعیت مطلوبی برخوردار است و مسأله و مشکل حادی ندارد و هر چه میزان آشنایی و شناخت کارکنان نسبت به اهداف سازمانی، ساختار سازمان، رهبری سازمان، ارتباطات سازمانی، پاداش های سازمانی و مکانیزم های مفید بیشتر باشد نگرش به تغییر سازمانی بهبود خواهد یافت، همچنین مولفه های جنسیت، سن و سابقه ی کار کارکنان بر این ابعاد تأثیرگذار می باشد و رابطه ی معناداری بین آنها مشاهده شد
چنور سعیدپور احمد سلحشوری
چکیده هدف: بررسی شباهتها و تفاوتهای اندیشه های تربیتی امام محمد غزالی و ویلیام جیمز هدف اصلی تحقیق بوده است .برای این مقایسه چهار مولفه ماهیت تربیت دینی ، اهداف تربیت دینی، اصول تربیت دینی، روشهای تربیت دینی مورد مقایسه قرار گرفته است. بیان مساله: تربیت از ماده «ربو» یا «ربب» در لغت به معنای افزودن و رشد نمو کردن آمده است. و در اصطلاح تربیت عبارت است از هر گونه فعالیتی که معلمان، والدین یا هر شخص به منظور اثر گذاری بر شناخت، نگرش، اخلاق و رفتار فردی دیگری بر اساس اهداف از پیش معین انجام می دهد(اخلاقی،1387). روش تحقیق: روش اسنادی– تحلیلی بوده است که برای جمع آوری اطلاعات از روش سندکاوی استفاده شده است برای این منظور به کتابها، مدارک ، اسناد ، پایگاهها و مقالات و پژوهشهایی که به دیدگاه امام محمد غزالی و ویلیام جیمز پرداخته اند مراجعه شده است. مهمترین یافته های تحقیق عبارتنداز: الف) امام محمد غزالی و جیمز هر دو در زمینه مولفه های تربیتی (ماهیت ،اهداف، اصول، روشها ) دارای شباهتهای زیر هستند: ماهیت تربیت دینی:گرایش به سوی حقایق و واقعیات مقدس در وجود همه افراد بشر وجود دارد و تعلیم و تربیت حق هر انسانی است، وجود انسان دارای استعدادهای مادی و غیر مادی و معنوی است اگر امیال ماوراء الطبیعه درست پرورش نیابد زیانهای غیر قابل تصور به جا می گذارد. مسائل تربیتی ماهیت عینی و ذهنی دارند. اهداف تربیت دینی :هر دو برای انسان سعادت دنیوی واخروی را به عنوان اهداف تربیت دینی مطرح می سازند، هر دو تهذیب اخلاق و تبدیل حقیقت به امر اخلاقی را مورد توجه قرار می دهند و تعالی دانش و تجربه را به عنوان هدف تربیت دینی در نظر می گیرند، توجه به حیات دینی و توجه به عالم برتر معنوی و وحدت با عالم برتر از اهداف مشترک دیگر این دو اندیشمند در تربیت دینی است. اصول تربیت دینی:رعایت اصل تفرد و رعایت تفاوتهای زیر در اصل فعالیت در تربیت ، توجه به همه ابعاد وجودی تربیت یا اصل تکامل، همراهی علم و عمل توجه به آزادی و اختیار و اراده و نقش عادت در تربیت ازاصول مشترک این دو دانشمند است. روشهای تربیتی :روش کشف وشهود یا روش تجربی و آزمایشی، روش تشویق و ترغیب و روش ایجاد عادات درست و روش مشاهده و تفکر یا استقرایی ب) غزالی و ویلیام جیمز در زمینه ماهیت ، اهداف، اصول و روشهای تربیتی دارای اختلافاتی هستند . ماهیت تربیت دینی: جیمز تربیت، فلسفه و روانشناسی را مرتبط با هم و همگی را برای کشف کامل تجربه لازم می دانند اما غزالی اینگونه دیدگاهی ندارد و در برخی موارد فلسفه را در مقابل دین می داند و ... اهداف تربیتی: غزالی سیر روح و باطن انسان به سوی حق و وصول به انس و قرب الهی و پرواز روح را به عنوان هدف برتر تربیت دینی مطرح می سازد در حالی که جیمز اهداف درونی انسان را نسبت به اهداف بیرونی که جنبه شخصی دارند مورد توجه و حائز اهمیت می داند و آنها را برگرفته از متن تجربه شخصی می داند و.... اصول تربیت دینی: غزالی به اصل کرامت ذاتی انسان و اصل تدریج و وجود مراحل متعدد در تربیت ماهیت سلبی و ایجابی تربیت اعتقاد دارد در حالی که جیمز این اصول را در تربیت دینی مطرح نمی سازد و به اصول رضایت بخشی باورها برتری احساس به عنوان طبقه ژرف تر دین و مبدا و بدوی کودک در محور تربیت معتقد است. روشهای تربیت دینی: غزالی روش تعقل گرایی، تحریک انگیزه، تکرار و تمرین، آموزش فعال، روش عمل به ضد یا تحصیل به نفس و داستان گویی را در تربیت دینی مورد توجه قرار می دهد در حالی که جیمز توجهی به این روشها ندارد و در عوض به روشهای پراگماتیستی، پرسش و پاسخ و روش پروژه توجه دارد. کلید واژه: امام محمد غزالی،ویلیام جیمز،تربیت دینی ،اهداف تربیتی،اصول،روشهای تربیتی
صادق پناهی توانا یحیی معروفی
هدف کلی این پژوهش« شناسایی میزان تاکید کتابهای ادبیات فارسی بر شاخص های هویت ملی- مذهبی از دیدگاه دبیران درس ادبیات دوره متوسطه» می باشد. روش پژوهش ترکیبی(کیفی و کمی) مبتنی بر تحلیل محتوا و پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را نه جلد کتاب درسی ادبیات فارسی دوره متوسطه و دبیران ادبیات دوره متوسطه شهر همدان تشکیل می دهد. حجم نمونه پژوهش در بخش کتابهای درسی ادبیات فارسی، برابر با جامعه و در بخش دبیران ادبیات فارسی برابر 109 نفر دبیر ادبیات فارسی شهر همدان که با روش تصادفی انتخاب شده اند، می باشد. داده های پژوهش از طریق دو ابزار چک لیست وارسی تحلیل محتوا و پرسشنامه محقق ساخته سنجش دیدگاه دبیران ادبیات فارسی جمع آوری شده است. روایی ابزارها با استفاده از روایی محتوایی و بر اساس دیدگاه متخصصان تعیین شده است. پایایی چک لیست تحلیل محتوا با استفاده از روش توافق داوران محاسبه و ضریب توافق معادل 97/0 و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه و ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه معادل 94/0 تعیین گردید. اطلاعات جمع آوری شده با کمک شاخصهای آمار توصیفی مانند توزیع فراوانی، نمودار، میانگین و درصد و آزمونهای آمار استنباطی شامل آزمون t یکطرفه استفاده تجزیه و تحلیل شده است. مهمترین یافته های تحقیق به شرح زیر است: یافته های تحقیق حاکی از آن است که میزان تاکید بر تمامی شاخص های ملی- مذهبی در کتابهای ادبیات فارسی دوره متوسطه یکسان نبوده و براساس نتایح تحلیل محتوا بیشترین میزان تاکید به ترتیب بر شاخص های میراث فرهنگی و شاخص های مذهبی و کمترین میزان تاکید به ترتیب بر شاخص های خرده فرهنگ ها و شاخص های ملی- سیاسی شده است و شاخص های جغرافیایی سرزمینی در جایگاه متوسطه قرار داشته است به گونه ای که شاخص های میراث فرهنگی به تنهایی حدود 60 درصد وشاخص های خرده فرهنگ ها کمتر از 1 درصد از این تاکید را به خود اختصاص داده اند. از دیدگاه دبیران ادبیات فارسی نیز بیشترین میزان تاکید بر شاخص های مذهبی و سپس به ترتیب بر شاخص های ملی- سیاسی، میراث فرهنگی، جغرافیایی و خرده فرهنگ ها صورت گرفته و در مجموع میزان تاکید بر شاخص های هویت ملی- مذهبی در کتابهای ادبیات دوره متوسطه 68/1 از حداکثر 5 و در حد کم ارزیابی شده است.
یحیی عزتی بهمن سعیدی پور
موضوع این پژوهش استخراج مولفه های مدیریت مشارکتی رایج و نهج البلاغه و تطبیق آن ها با یکدیگر می باشد. لذا سوال اصلی پژوهش این است که مولفه های مدیریت مشارکتی رایج و همچنین نهج البلاغه کدام است؟ و آیا این مولفه ها باهم تطبیق دارند؟ جامعه آماری با استفاده از منابع کتابخانه ای چاپی، الکترونیکی، مقالات، طرح های پژوهشی و پایان نامه می باشد. نتایج این پزوهش بیانگر آن است که مولفه های مدیریت مشارکتی رایج عبارت است از: درگیری ذهنی و عاطفی،یاری کردن،مسوولیت پذیری،تصمیم گیری گروهی، تفویض اختیار و همچنین مولفه های مدیریت مشارکتی در نهج البلاغه عبارتند از: نظارت مردمی، قضاوت مردمی، مقبولیت، رضایت، بیعت، امر به معروف و نهی از منکر، نصیحت به ائمه مسلمین، آزادی، پرهیز از تملق، عدالت اجتماعی، تفویض اختیار، مسوولیت پذیری، عدم تمرکز، عهد مندی، مردم گرایی، پرهیز از غرور و تکبر و تفاوت های مولفه های مدیریت مشارکتی رایج و نهج البلاغه عبارتند از: روش نظارت، بیعت، دوری از تملق، نصیحت، عهد مندی، امر به معروف و نهی از منکر، کلی و انسان گرا بودن الگوهای مشارکت در نهج البلاغه، خدایی بودن انگیزه و هدف در مشارکت. همچنین مشابهت های مولفه های مدیریت مشارکتی رایج و مولفه های مدیریت مشارکتی در نهج البلاغه عبارتند از: سهیم کردن مردم در قدرت و اختیار، راه دادن مردم بر سرنوشت خویش، باز گشودن فرصت های پیشرفت بر رده های زیرین جامعه،در گیری عاطفی و ذهنی، همیاری، مسوولیت پذیری،تصمیم گیری گروهی و تفویض اختیار
رحیم محمدمرادی بهمن سعیدی پور
ویژگیهای مانند سن ، تحصیلات ، صنوات خدمت و رشته تحصیلی در فرایند ارزشیابی دانش آموزان تائثیر گذار نبوده ولی جنسیت و دوره های ضمن خدمت در این فرایند تائثیر گذار بودند
یحیی معروفی
این پژوهش با هدف بررسی شناخت تأثیر روش تدریس بدیعه پردازی بر پرورش خلّاقیّت دانش آموزان کلاس پنجم منطقه ی اورامان از توابع شهرستان سروآباد انجام شده است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی، با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. فرضیه ی اصلی پژوهش این است که بین میزان خلّاقیّت دانش آموزان کلاس پنجم ابتدایی که با روش بدیعه پردازی و دانش آموزانی که با روش سنّتی آموزش دیده اند، تفاوت وجود دارد. جامعه ی آماری پژوهش را کلّیّه ی دانش آموزان پایه ی پنجم ابتدایی در 14 کلاس درس تشکیل می دهد که از میان آن ها به کمک روش نمونه گیری تصادفی ساده به شیوه ی قرعه کشی دو کلاس پایه پنجم از مدارس روستاهای نوین و سلین به ترتیب به تعداد 15 و 18 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار اندازه گیری، آزمون استاندارد خلّاقیّت تورنس (فرم b) تصویری می باشد. روایی و پایایی ابزار در پژوهش های متعدّد قبلی مورد تأیید قرار گرفته است. اطّلاعات جمع آوری شده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی مانند فراوانی، درصد، میانگین و... و آزمون t در گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مهم ترین یافته های پژوهش عبارتند از:بین میزان خلّاقیّت دانش آموزانی که با روش بدیعه پردازی و دانش آموزانی که با روش سنّتی آموزش دیده اند، تفاوت معنی داری وجود دارد و روش آموزش بدیعه پردازی موجب افزایش خلّاقیّت دانش آموزان گروه آزمایش شده است {(05/0=? )،( 31 = d f)؛( 867/4= t)}.بین میزان ابتکار دانش آموزانی که با روش بدیعه پردازی و دانش آموزانی که با روش سنّتی آموزش دیده اند، تفاوت معنی داری وجود دارد و روش آموزش بدیعه پردازی موجب افزایش خلّاقیّت دانش آموزان گروه آزمایش شده است {(05/0=? )،( 31 =df) ؛( 115/3=t )}.بین میزان سیّالی تفکّر دانش آموزانی که با روش بدیعه پردازی و دانش آموزانی که با روش سنّتی آموزش دیده اند، تفاوت معنی داری وجود ندارد{(05/0=?)،( 31 =df)؛( 982/1=t )}.بین میزان انعطاف پذیری دانش آموزانی که با روش بدیعه پردازی و دانش آموزانی که با روش سنّتی آموزش دیده اند، تفاوت معنی داری وجود ندارد {(05/0=?) ،( 31= df) ؛( 96/1=t )}.بین میزان بسط دانش آموزانی که با روش بدیعه پردازی و دانش آموزانی که با روش سنّتی آموزش دیده اند، تفاوت معنی داری وجود دارد و روش آموزش بدیعه پردازی موجب افزایش خلّاقیّت دانش آموزان گروه آزمایش شده است. {(05/0=? )،( 31= df) ؛( 266/3=t )}.
فریبا محمدی محمد رضا سرمدی
فرانو گرایی، یک حرکت است که امـروزه هنـر، معماری، سیاسـت، اقتصاد، علـم، فناوری و فرهنگ و همه ی ابعاد زندگی را تحت تأثیر خود قرار داده و به چالش کشیده است. هدف از انجام این مطالعه و پژوهش «بررسی جایگاه معلّم، دانش آموز و محتوای درسی از نظر فرانوگرا» است. روش مورد استفاده اسنادی- تحلیلی، وروش جمع آوری اطلاعات، آرشیوی و کتاب خانه ای است که اطلاعات مربوط از طریـق کتاب ها، پایان نامـه ها، مجـلات تخصصی و مقـالات جمـع آوری شـده است. در این پژوهش 5 سوال مطرح شده است. یافته های پژوهش درمورد هر سوال: 1- جایگاه مدرسه از منظر فرانوگرا کجاست؟ مدرسه فرانوگرا، اجتماعی است که درآ ن: گفتمان، محور شناخـت و وسـیله تولید دانش است. تفــکر انتقادی، تفاوت، ساخـت شکنی، چـند فرهنـگی و چند صدایی وروابط انسانی مورد توجه بوده و پایگاه بزرگ اطلاعات است. 2- جایگاه ونقش معلّـم فرانوگرا چگونه است؟ معلـم فرانـو گرا، تسهیل کننده ی جریان یادگیری است و نقش او آموزش « چگونه یاد گرفتن» است. 3- جایگاه و نقش دانش آموز از منظر فرانوگرایی چیست؟ فرانوگرا دانش آموز محور است که فراگیران با تفکر انتقادی، گفتمان و ساخت شکنی دانش رابرای به کاربستن می آموزند. 4- محتوای آموزشی از منظر فرا نوگرا چیست؟ ساختار محتوای آموزشی بایدآگاهی فرهنگی، سیاسی، بوم شناسی و زیبایی شناسی را افزایش بدهد و منعطف، مشارکتی، ارتباطی، تحول آفرین و مرتبط با زندگی باشد و دانش آموزان رادرفرآیند شدن قراردهد. 5- مبـانی فلسـفی وآمـوزشـی دیـدگاه فرانو گرا چیست؟ متافیزیک کل گرایانه، نسبیت گرایی، ردحقایق مطلق و دانـش عیـنی، توجـه به دیـگری، ارزشی بودن علم، تعلیم و تربیت انتقادی، گفتمان سازنده دانش، ساخت زدایی، دانش آموزمحوری مبانی مهم فلسفی و آموزشی است.
مسعود آزادبخت بهمن سعیدی پور
هدف از انجام این پژوهش، مطالعه رابطه ی باورهای مذهبی و یادگیری خودتنظیمی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر سال سوم علوم انسانی شهرستان کوهدشت می باشد. از آنجا که متغیر باورهای مذهبی در این پژوهش بر اساس مدل گلاک و استارک(1965)است. مولفه های باورهای مذهبی در این پژوهش، به چهار خرده مقیاس(اعتقادی، تجربی، پیامدی و مناسکی)تقسیم می شود. متغیر یادگیری خودتنظیمی به کار رفته در پژوهش حاضر بر اساس مدل پینتریچ و دیگروت(1990) بوده که این متغیر به دو استراتژی شناختی(راهبرد تمرینی، تشریحی و سازماندهی) و استراتژی فراشناختی(راهبرد فراشناخت و مدیریت تلاش ها) تقسیم می شود. پژوهش حاضر به روش توصیفی از نوع همبستگی است. تعداد دانش آموزان پسر مورد پژوهش 120 نفر است که در سال تحصیلی 91-90 در رشته علوم انسانی شهرستان کوهدشت مشغول به تحصیل می باشند. حال روش نمونه گیری در این پژوهش از نوع تصادفی ساده بدون جایگزنی استفاده گردید. برای بررسی و تحلیل داده های جمع آوری شده منطبق با فرضیه ها و اهداف پژوهش، از روش آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد. در تحلیل آماری توصیفی از جدول و درصد فراوانی و در تحلیل آماری استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون، اسپیرمن و همچنین از رگرسیون خطی گام به گام و ضریب همبستگی جمعی استفاده گردید. نرم افزار به کار گرفته شده در این تحلیل آماری spss می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد فرضیه های مربوط به باورهای مذهبی و همه مولفه های آن(بعد اعتقادی، تجربی، پیامدی و مناسکی)با پیشرفت تحصیلی تأیید نشدند. یعنی؛ بین آن ها رابطه ی مثبت و معناداری وجود نداشت. از آنجا که از فرضیه های مربوط به یادگیری خودتنظیمی فقط استراتژی شناختی، راهبرد تشریح، راهبرد سازماندهی و راهبرد فراشناخت با پیشرفت تحصیلی تأیید شدند. یعنی؛ بین آن ها رابطه ی مثبت و معناداری وجود داشت. حال دیگر فرضیه های یادگیری خودتنظیمی اعم از خود یادگیری خودتنظیمی، راهبرد تمرینی، استراتژی فراشناختی و مدیریت تلاش ها با پیشرفت تحصیلی تأیید نشدند. در نتیجه؛ بین آن ها رابطه مثبت و معناداری وجود نداشت.
ماندانا گودرزی عیسی ابراهیم زاده
خدمت رسانی در حوزه ی بهداشت و سلامت جامعه در بیشتر کشورهای دنیا، از جمله ایران، با چالش های مهمی مواجه است که از دلایل عمده ی آن می توان به مواردی چون مشکلات مربوط به آموزش بهداشت به افراد جامعه به طور عام و به بیماران مبتلا به بیماری های مزمن به طور خاص، افزایش تقاضای مراقبت های سلامتی به دلیل افزایش جمعیت سالمند با بیماری های مزمن، افزایش تقاضا برای در دسـترس بـودن مراقبت ها و سهولت در ارایه ی آموزش، ضرورت کاهش هزینه های مالی خدمات درمانی وتوزیع نا متوازن پرسنل در کادر بهداشت و درمان اشاره کرد پس علی رغم اقدامات گسترده ای که در جهت ارایه ی خدمات مراقبتی و بهداشتی به افراد جامعه صورت می گیرد، هنوز هم کمبود هایی در کیفیت ارایه ی خدمات وجود دارد (کامبی و بورمن ،2004) و ایجاد تغییرات اساسی و راهبرد های جدید، ضروری به نظر می رسد. این راهبردها باید در جهت ارتقای آگاهی، نگرش، عملکرد و خودکارآمدی افراد باشد تا وابستگی آنها را به سامانه های بهداشت و درمان کاهش دهد(ویلسون و اندروز ،2005). از سوی دیگر، شعار«انسان سالم، محور توسعه ی پایدار»، یکی از موضوعات مورد توجه در تدوین سیاست های کلی برنامه ی پنجم توسعه می باشد. اهمیت این شعار در این است که تمام برنامه ها و سیاست های کشور در پنج سال پیش رو، باید تحت تأثیر این شعار محوری باشد و سلامت مردم و نقش انسان سالم در توسعه کشور مد نظر قرار گیرد. در این راستا، یک نیاز اساسی و تعیین کننده به نام آموزش بهداشت به افراد جامعه و جلب مشارکت فعال ایشان در مراقبت های بهداشتی برای پیشگیری و کنترل بیماری ها به چشم می خورد. یونسکو ، در گزارش سال 2006 خود از یادگیری با عنوان « گنج درون » نام می برد و آموزش را در چهار بعد «آموزش برای دانستن»، «آموزش برای انجام دادن»، «آموزش برای بودن» و آموزش برای باهم زیستن، لازمه ی حیات انسان هزاره سوم می داند. به این ترتیب، آموزش و روش های مبتنی بر آن، جای خود را در دهکده جهانی باز می کند. هدف از اجرای برنامه های آموزشی، ارتقای آگاهی، ایجاد گرایش مثبت و تداوم عملکرد مناسب و خودکارآمد در رفتارهای صحیح بهداشتی می باشد. به عبارت دیگر، هدف آموزش نزدیک کردن آگاهی، نگرش وعملکرد به یکدیگر تا حد امکان و برطرف ساختن نا همخوانی بین آنها است و به دلیل این که آگاهی و نگرش، دو عامل موثر در فرایند آموزش می باشند، لذا تغییر مطلوب در این دو عامل می تواند در رسیدن به هدف مورد نظر و بازده موثر نقش مهمی داشته باشد (حلم سرشت،1383). علاوه بر آموزش، پیگیری با هدف برقراری یک رابطه ی مراقبتی مستمر و پویا برای افزایش آگاهی و تقویت عملکرد در فرایند مراقبتی، ضروری به نظر می رسد(احمدی،1380). برخی از مطالعات انجام شده در این رابطه نشان می دهد که پیگیری منظم، به افراد جامعه کمک می کند تا در فرایند پیشگیری و درمان شرکت فعال داشته و در کنترل بیماری ها موفق باشند( ملجانیان ،2005 ). از سوی دیگر، رشد بی وقفه ی فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) و دسترسی همگانی به سامانه های ارتباطی رایانه ای مستقیم و غیر مستقیم، افق های جدیدی را در شاخه بهداشت و درمان گشوده است که سلامت الکترونیک و پزشکی از دور ، از جمله آن می باشند. اساس سلامت الکترونیک، فراهم آوردن شرایط تبادل سریع و پایدار در محیطی است که مردم، درگیر مشکلات بهداشتی و سلامتی هستند. در کشور های توسعه یافته، سلامت الکترونیک به سرعت متداول شد و در جهت شبکه حرفه ای، انسجام و تلفیق مدیریت مراقبت بالینی و آموزش بهداشت توسعه یافت. سازمان بهداشت جهانی ، در سال 2004 اعلام کرد که سلامت الکترونیک، یکی از ارکان اصلی برای بهبود سلامت عمومی در تمام جهان است. در دهه های اخیر، ارایه ی خدمات از دور در تشخیص پزشکی، آموزش به افراد جامعه و مراقبت از بیماران مبتلا به بیماری های مزمن از قبیل دیابت، آسم و فشارخون، رواج یافته و نتایج پژوهش ها حـاکی از کـاهـش هزینه ها، افزایش کیفیت و سهولت دسترسی بوده است. امروزه، تنوع در سخت افزار های قابل حمل همراه با نرم افزار های مستقل از ماشین باعث شده که تجربه یادگیری سیار، در سنین مختلف، بدون در نظر گرفتن جنسیت افزایش یابد. بر این اساس، استفاده از تلفن همراه در پزشکی از دور توجه بسیاری از افراد در حوزه های متعدد، از قبیل ارائه دهندگان خدمات درمانی، دولت ها و صنایع را به خود جلب کرده و در کشور های در حال توسعه، فناوری تلفن همراه، تأثیر قابل توجهی بر پیامد های بهداشت و سلامتی داشته است(تزا،2004). بنابراین، پژوهش و توسعه در زمینه ی فناوری های تلفن همراه و فنون نقل و انتقال برای پذیرش و پیاده سازی آموزش بهداشت از این طریق، بسیار ضروری است. همچنین باید بعضی از آخرین پیشرفت ها را تحلیل کنیم و آنها را به صورت فشرده و قابل درک به یادگیرنده ها و دست اندر کاران نشان دهیم. تصمیم برای پیگیری یا ادامه ی استفاده از این امر، بایستی با تحلیل و برآورد بی عیبی پشتیبانی شود. برای نهاد های یادگیرنده، این برآوردها بایستی با سیاست های محلی و اعتبارات اختصاص یافته، تطبیق داده شود. لزوم توجه به این رویکردها در زمینه ی آموزش، یکی از مهم ترین چالش های مسئولان دولتی و دست اندر کاران امر آموزش، بهداشت و درمان، برای پیش بینی، برنامه ریزی و حرکت در جهت آموزش صحیح شهروندان از طریق این رویکرد نوین است. از این رو، می توان امیدوار بود که برای عموم مردم، نظام سلامت مدرن و قابل اتکا، و حول محور نیازهای آنها (و نه موسسات) ایجاد خواهد شد؛ که این امر، امکان مشاوره ی سریع تر و آسان تر، دسترسی به موقع به اطلاعات صحیح، مراقبت سریع و معتبر و انجام مداخلات مبتنی بر شواهد و براساس منابع را ایجاد می کند و البته تغییر تمرکز بر کیفیت و این که کیفیت، ملاک تصمیم گیری در هر سطح از خدمات خواهد بود را به دنبال خواهد داشت. با توجه به اینکه در این زمینه، مطالعات بسیار محدودی در کشورمان انجام شده و تا کنون برنامه ریزی برای استفاده از تلفن همراه برای آموزش به عمل نیامده است، لذا این مطالعه، با هدف شناخت تأثیر آموزش از دور در میزان سلامت عمومی با تأکید برآموزش از طریق تلفن همراه صورت می گیرد؛ چرا که نتایج پژوهش هایی از این قبیل، می تواند فرصت مناسبی برای وزارت بهداشت و درمان باشد تا قابلیت های تلفن همراه را برای ارایه ی خدمات بهداشتی و پایه گذاری جامعه خود کارآمد در حفظ بهداشت و سلامت مورد استفاده قرار دهد.
محبوبه احمدی عراقی احمد سلحشوری
چکیده سازنده گرایی رویکردی است که در سال های اخیر بسیار به آن توجه شده است و در آموزش و پرورش نیز نقش بسزایی دارد. یادگیری در این رویکرد از طریق تجربه ی مستقل دانش آموزان حاصل می شود و لذا برای فعالیت و تجربه شخصی دانش آموز اهمیت خاصی قائل است. از این رو تاثیر این رویکرد در یادگیری و به تبع آن در تدریس بسیار مهم تلقی می شود.هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان گرایش دبیران متوسطه شهر بیجار به رویکرد سازنده گرایی در آموزش است. جامعه آماری شامل کلیه دبیران متوسطه شهر بیجار که شامل 170 نفر مرد و 95 نفر زن می باشد حجم نمونه 165 نفر می باشند که با توجه به جدول برآورد حجم نمونه کرجسی و مورگان برآورده شده است. و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شده اند. نمونه آماری شامل 105 نفر مرد و 60 نفر زن می باشد. همچنین 4 سوال فرعی مطرح شده که با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته این سوال ها مورد بررسی قرار گرفته اند و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های آمار توصیفی که شامل: فراوانی، نمودار، درصد، میانگین و آزمون ناپارامتریک مجذور کا یا خی دو استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داده است که دبیران متوسطه شهر بیجار تا حد زیادی به استفاده از این رویکرد در آموزش گرایش دارند. مهمترین یافته های این پژوهش بیانگر آن است که: • دبیران متوسطه شهر بیجار با اهداف خود جوش در تدریس کاملا" موافق هستند. • دبیران متوسطه شهر بیجار تا حد زیادی بر ساختن دانش توسط یادگیرنده تأکید دارند. • دبیران متوسطه شهر بیجار تا حد زیادی بر رویکرد تعاملی در روش تدریس تأکید دارند. • دبیران متوسطه شهر بیجار تا حد زیادی بر رویکرد ارزشیابی اصیل در تدریس تأکید دارند. واژگان کلیدی: دبیران- سازنده گرایی- آموزش
سعید طالبی حسین زارع
نظامهای آموزشی در آینده نزدیک دستخوش تغییر و تحولات و یا حتی چالش های احتمالی خواهند شد. زیرا مسأله اساسی این است که قرن حاضر در واقع دنیای استیلای فناوری اطلاعات است. نظام های آموزشی در یک جامعه و به تبع آن آموزش عالی، قادر نخواهد بود هم چون جزیره ای خود را منفک از دیگر نهادهای اجتماعی بداند، بر همین اساس موضوع پژوهش حاضر، ارائه مدل علی نقش متغیرهای روانشناختی (تجارب رایانه، هنجارهای ذهنی، اضطراب رایانه و خودکارآمدی رایانه) در استفاده واقعی از فناوری اطلاعات و ارتباطات با تاکید بر مدل دیویس است در این پژوهش، متغیرهای روانشناختی (تجارب رایانه، هنجارهای ذهنی، اضطراب رایانه و خودکارآمدی رایانه) در استفاده واقعی از فناوری اطلاعات و ارتباطات مورد توجه قرار می گیرد. با استفاده از پیشینه پژوهشی، مدل اولیه ای طراحی گردید روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری آن دانشجویان دانشگاه های مجازی ایران می باشد، با استفاده از فرمول کرجسی و مورگان، نمونه ای به حجم 950 نفر محاسبه گردید. با در نظر گرفتن پرسشنامه های بازگشت داده نشده و حذف پرسشنامه های ناقص، تعداد 872 پرسشنامه تجزیه و تحلیل شد. پس از جمع آوری داده ها به وسیله پرسشنامه های استاندارد، جهت ارزیابی روابط بین متغیرها از روش آماری تحلیل مسیر و نرم افزارهای spss و amos استفاده شد. نتایج نشان داد که بین تجارب رایانه، اضطراب رایانه، خودکارآمدی رایانه، هنجارهای ذهنی، درک از سودمندی، درک از سهولت و نگرش استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات با استفاده واقعی از فناوری اطلاعات و ارتباطات اثر مستقیم و معنی داری وجود دارد، ضمن اینکه متغیرهای خودکارآمدی رایانه، هنجارهای ذهنی، درک از سهولت و درک از سودمندی اثر مستقیم و معنی داری با نگرش استفاده از فناوری دارد؛ به علاوه مشاهده گردید که متغیرهای خودکارآمدی رایانه، هنجارهای ذهنی و درک از سهولت اثر مستقیم و معنی داری با ادراک از سودمندی دارد، بین خودکارآمدی رایانه و هنجارهای ذهنی با درک از سهولت اثر مستقیم و معنی داری مشاهده و در نهایت بین تجارب رایانه با خودکارآمدی رایانه و هنجارهای ذهنی اثر مستقیم و معنی داری وجود دارد. لازم به ذکر است که تأثیر تجارب رایانه با اضطراب رایانه و اضطراب رایانه با خودکارآمدی رایانه، معکوس (منفی) و معنی دار می باشد.
آزیتا کرمی بهمن سعیدی پور
چکیده هدف از انجام این پژوهش بررسی عوامل موثر در مطالعه غیردرسی و تأثیر این عوامل بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان شاغل به تحصیل در مقطع متوسطه در شهرستان آبدانان است. در این پژوهش با توجه به مطالعات و پیشینه پژوهش چهار عامل کلی شامل: عوامل اجتماعی/ فرهنگی، عوامل اقتصادی، عوامل فردی/ روانشناختی و عوامل آموزشگاهی می باشد. ابزار اندازه گیری این پژوهش پرسشنامه پژوهشگرساخته و چک لیست می باشد. جامعه ی آماری برابر با 3000 هزار حجم نمونه برابر با 341 نفر می باشند. روش پژوهش از نوع توصیفی و به شیوه همبستگی و با تحلیل رگرسیونی می باشد. 53 در صد دانش آموزان علاقه مند به مطالعه ی آزاد( غیردرسی) بودند. نتایج این پژوهش با توجه به سوالات اصلی و فرعی، بیانگر آن است که هشت عامل بر میزان و نحوه ی ترغیب مطالعه غیردرسی و پیشرفت تحصیلی موثرند که با توجه به سطح معناداری آماری هر کدام از عوامل عبارتند از: بالا بودن میزان تحصیلات والدین به ویژه مادران(سطح معناداری: 001/)، نقش و تأثیر دوستان، همسالان و همکلاسی ها(سطح معناداری: 001/)، نقش و تشویق والدین(سطح معناداری: 001/)، نقش و تأثیر رسانه های گروهی، جمعی و ارتباطی(سطح معنارادی: 002/)، نقش و تأثیر امکانات کتابخانه های آموزشگاهی(سطح معناداری: 001/)، تأثیر و تشویق مربیان تربیتی( سطح معناداری: 001/)، میزان و بالا بودن معدل درسی(سطح معناداری:001/)، باور و نگرش فردی به مطالعه ی غیر درسی( سطح معناداری: 001/).
علی اکبر دهقانی بهمن سعیدی پور
هدف کلی این پژوهش، بررسی مبانی نظری آموزش فلسفه به کودکان می باشد. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی-تحلیلی است که به بررسی تاریخچه، رویکردها، محتوی، نظریه ها، اهداف، اصول، روش ها ومهارت های فکری طرح های آموزش فلسفه به کودکان پرداخته است. در این پژوهش از کلیه ی منابع اسناد، مدارک، کتب، مقالات، مجلات و پژوهش هایی که انجام شده. وهمچنین نمونه پژوهشی از کلیه منابع، اسناد، مدارک و پژوهش هایی که بحث شده و در دسترس محقق است. روش جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و فیش های تحقیقاتی و چک لیست تهیه و تنظیم شده است. یافته های پژوهش بیانگر این است:1- روش آموزش فلسفه به کودکان در ماهیت آموزش روش فلسفیدن به کودکان از زمان سقراط تا عصر حاضر قدمت دارد2- دو نوع رویکرد در رابطه با این طرح مطرح است: رویکرد روش محور که به ابزار آموزش زیاد اهمیت نمی دهد و روش متن محور که ابزار آموزش فلسفه اهمیت زیادی می دهد3- این طرح ها دارای سه نوع محتوی هستند الف- محتوای کاملا آزاد ب- محتوی کاملا استاندارد ج- محتوی نیمه استاندارد 4- این طرح ها متضمّن نظریه هایی در مورد فلسفه، تعلیم وتربیت، زبان، یادگیری، نظام باورها، اقتضائات سنی، عقلانیت، روانشناختگی کودکان است که در پژوهش حاضر از نظریه های فلسفی به بررسی طرح آموزش فلسفه به کودکان پرداخته شده است 5 - اهداف این طرح ها در مجموع رشد مهارت های سطح بالا، میانه، و پایین تفّکر می باشد 6- اصول مطرح شده در این طرح ها بر مبنی اصول پارادایم مترقی آموزش و پرورش مانند اصل فعالیت، تعامل وغیره می باشد 7- روش های آموزش فلسفه به کودکان شامل روش داستان وقصه، کتاب های درسی و غیر درسی، فیلم وانیمیشن های آموزشی، بازی واجتماع پژوهشی می باشدودر نهایت می توان گفت که خرده مهارت های تفکّر فلسفی موجود در این طرح ها شامل 30 خرده مهارت می باشد که برخی از آن ها عبارتند، از کنجکاوی، سوال کردن، استدلال، کاوشگری، ارزشیابی، ارتباطات،
مجید فیروزی بهمن سعیدی پور
هدف این پژوهش مقایسه مولّفه های ارزش شناسی و انسان شناسی حکمت متعالیه ملاصدرا با اگزیستانسیالیسم الهی (کی یرکگارد ، یاسپرس و مارسل ) می باشد. حوزه معرفتی فلسفه تعلیم و تربیت فارغ از تعاریف بسیار گوناگونی که درباره آن وجود دارد، از دو منظر کلّی قابل بررسی است. از منظر اوّل، این حوزه معرفتی به مثابه قلمروی در طرح دیدگاه ها و نظریات فلسفی درباره ارزش و انسان محسوب می شود که سابقه ای به اندازه تاریخ تفکّرات بشری دارد. و منظر دوّم، می توان با مقایسه مولّفه-های ارزش شناسی و انسان شناسی حکت متعالیه ملاصدرا و اگزیستانسیالیسم الهی به وفاق ها، شباهت ها، تأثیر گذاری و تأثیر پذیری از یکدیگر پی برد. این پژوهش روش اسنادی_ تحلیلی می باشد. برای جمع آوری داده ها از روش سند کاوی استفاده شده است. برای این منظور به کتاب ها، مدارک، اسناد، پایگاه ها و مقالات و پژوهش هایی که به دیدگاه ملاصدرا و اگزیستانسیالیسم الهی پرداخته اند، مراجعه شده است. در تحلیل داده ها از روش توصیفی_ تحلیلی استفاده شده است. ملاصدرا درباره ارزش ها می گوید: ارزش ها با زوج محمول های حسن و قبیح، خیر و شر، مصلحت و مفسده، حق و باطل و طیب و خبیث و مانند این ها شناخته می شوند. منشأ ارزش ها در کمالات وجودی فرد، سیر تکاملی نفس و کمالات اولی می باشد. آزادی و حرّیت، عشق و تزکیه نفس. این ارزش ها خاصّ انسان و زمینه قرب الهی هستند. اگزیستانسیالیست های الهی معتقدند ارزش ها را انسان با انتخاب هایش خلق و آفرینش می کند. و هیچ ارزش ثابتی در دنیا وجود ندارد. ارزش هایی مانند ایمان به خداوند، ارتباط، آزادی، اختیار، تفرّد، مسئوولیت، کرامت و عشق در بین آن ها دارای اهمیّت می باشد. درباره انسان ملاصدرا می گوید: مقام انسان فراتر از مقام سایر موجودات، حتّی ملائکه است (اشرف مخلوقات بودن). هر چند صدرا معتقد به وحدت نفس و جسم است . جسم را مرتبه نازله نفس می داند ولی در نهایت به ثنویّت اعلی و ادنی درباره نفس می رسد. صدرا هویّت انسان را پسینی نه پیشینی می داند و معتقد است انسان خود باید سرنوشت خویش را بسازد. اگزیستانسیالیست های الهی معتقدند، تنها انسان است که از وجود برخوردار می باشد و باید تلاش کند که هستی دار گردد. انسان نباید خود را در این دنیا به امور بی فایده مشغول سازد. انسان باید از مرحله داشتن به بودن برسد. و در این راه ارتباط با دیگران در جهت هستی دار شدن از اهمیّت بیشتر برخوردار است. آنها معتقدند انسان ها در این جهان با وضعیت هایی روبه رو هستند و گریزی از آنها نیست، زلزله، سیل، مرگ، و... در مورد مرگ اعتقاد دارند که با مرگ افق تازه ای به روی انسان گشوده می شود و انسان فنا ناپذیر است.
شب بو حقگو یدالله خرم آبادی
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر آموزش بازخوانی بر پیشرفت تحصیلی، عزت نفس و نگرش در درس مطالعات اجتماعی دانش آموزان سال اول متوسطه شهر همدان می باشد. پژوهش حاضر به صورت آزمایشی با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انجام گرفت به این صورت که از بین مدارس شهر یک کلاس 25 نفری از دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه دبیرستان حجه فروش به عنوان گروه آزمایش انتخاب گردید و هم چنین یک کلاس 25 نفری از دانش آموزان دختر پایه اول همین دبیرستان به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد که با تدریس معلم مشترک بین دو کلاس سعی شد، سابقه تدریس معلم، وضعیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و منطقه ای آموزش کنترل شود. در این پژوهش گروه آزمایش، درس مطالعات اجتماعی را با آموزش شیوه ی بازخوانی دریافت کردند و گروه کنترل به شیوه ی معمول آموزش دیدند. مدت اجرای این پژوهش یک نیمسال تحصیلی بود. ابزار پژوهش برای سنجش عزت نفس، پرسشنامه کوپر اسمیت و برای سنجش نگرش پرسش نامه مک کوچ استفاده گردید که قبل از شروع برنامه آموزشی و پس از پایان آن به عمل آمد.و برای سنجش پیشرفت تحصیلی از نمرات نیم سال اول و دوم درس مطالعات اجتماعی به عنوان پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد و داده های بدست آمده با استفاده از آزمون تفاضل t مستقل و تحلیل کواریانس چندمتغیری مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss16 انجام گرفت.نتایج بدست آمده نشان داد بین استفاده از آموزش بازخوانی در کلاس مطالعات اجتماعی با عزت نفس و نگرش دانش آموزان تفاوت معناداری وجود دارد و دانش آموزانی که با روش بازخوانی آموزش دیدند از عزت نفس و نگرش بالاتری برخوردارند.اما بین آموزش شیوه بازخوانی و پیشرفت تحصیلی رابطه ی معناداری دیده نشد. واژگان کلیدی: بازخوانی، طرح درس، پیشرفت تحصیلی، عزت نفس،نگرش
ابراهیم قایمی بهمن سعیدی پور
چکیده هدف از این پژوهش، شناسایی میزان تأکید کتاب های درسی تعلیمات دینی ، فارسی و اجتماعی پایه ششم ابتدایی بر مولفه های تربیت معنوی است. این میزان از طریق پرسش نامه و از نظر معلمان مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت و سنجیده شد. در این پژوهش از آزمون خی دو و نرم افزار spss نسخه 19 استفاده شد. عوامل معنوی و ماوراءالطبیعی مجموعه عواملی است که فراتر از امور طبیعی اند و برای انسان ملموس و محسوس نیستند اما پیوسته در تعامل با انسان اند و در تحقق معرفت تأثیر و دخالت دارند. الهامات معنوی و خدایی، خداجویی ها ، نیکی جویی ها، خیرجویی ها و معنویت جویی ها همیشه در بشر وجود داشته و دارد و قابل مبارزه و جایگزینی نیست، توصیه می شود که درکتب درسی بیش تر به آن ها پرداخته شود. نتایج پزوهش: سال های نخستین عمر مناسب ترین موقعیت برای تربیت است؛ زیرا فطرت، دست نخورده و زمینه پذیرش کاملاً مساعد است. در این مرحله، پرورش فطرت ایمانی و اخلاقی از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ زیرا بساطت، سادگی و عصمت کودک با زمینه فطریی که دارد، در سازندگی آتیه او نقش حساسی ایفا می کند. در کتاب درسی تعلیمات دینی و فارسی پایه ششم ابتدایی بر مولفه های هشت گانه زیاد و در بعضی موارد به خوبی تأکید شده است و این بیانگر آن است که در تألیف این کتابها توجه زیاد به مولفه های معنوی شده است و فقط در کتاب درسی فارسی به مولفه نماز تاحدودی تأکید شده است که این بیانگر آن است که در تألیف این کتاب درسی توجه جدی به مولفه نماز در این کتاب احساس می شود. در کتاب درسی تعلیمات اجتماعی پایه ششم ابتدایی بر مولفه های هشت گانه تاحدودی و در بعضی موارد کم تأکید شده است و این بیانگر آن است که در تألیف این کتاب درسی بسیار کم به مولفه های معنوی پرداخته شده است ، با توجه به مطالب گفته شده و اهمیت موضوع معنویت در کتب درسی، ضرورت توجه جدی تر مسئولان امر را می طلبد تابتوانیم جوابگوی فرزندان خلاق این مرزوبوم باشیم.
سارا مظلومی بهمن سعیدی پور
هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت کیفیت زندگی کاری و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان سازمان های خدماتی شهرستان بوشهر، و مشخص کردن رابطه ی بین کیفیت زندگی کاری و هر یک از مولفه های آن با رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان می باشد. برای این منظور تعداد 234 نفر (n=234) از کارکنان سازمان تأمین اجتماعی و سازمان صنعت، معدن و تجارت (به عنوان سازمان خدمات عمومی) و دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه پیام نور (به عنوان سازمان خدمات آموزشی)، با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. در این پژوهش برای کیفیت زندگی کاری از الگوی والتون و برای رفتار شهروندی سازمانی از مدل ارگان استفاده شد، و پایایی پرسشنامه ی کیفیت زندگی کاری 93/0 و پرسشنامه ی رفتار شهروندی سازمانی 78/0 محاسبه گردید. این پژوهش با توجه به ماهیت آن از پژوهش های توصیفی می باشد و برای بررسی معناداری روابط آن، روش همبستگی پیرسون مورد استفاده قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش، بین کیفیت زندگی کاری و تمامی مولفه های آن با رفتار شهروندی سازمانی رابطه ی معنادار وجود دارد و این رابطه مثبت و مستقیم می باشد. هم چنین از بین متغیرهای جمعیت شناختی، فقط میزان تحصیلات و رشته ی تحصیلی با کیفیت زندگی کاری، و رشته ی تحصیلی با رفتار شهروندی سازمانی رابطه ی معنادار دارند. به علاوه بر اساس نتایج آزمون t مستقل، بین میزان کیفیت زندگی کاری در سازمان های خدمات آموزشی و عمومی تفاوت معنادار وجود دارد ولی از نظر میزان رفتار شهروندی سازمانی بین سازمان های مذکور تفاوت معناداری وجود ندارد.
مهناز شکربیگی بهمن سعیدی پور
چکیده: موضوع پژوهش مفهوم فلسفی تعارض وجایگاه آن درمکاتب تربیتی نوین می باشد.برآنیم تاباوجود تعارضات فراوان درجهان هستی،تربیت انسان رااز دیدگاهی ترکیبی بنگریم. در این پژوهش مکاتب: ایدئالیسم، رئالیسم، پراگماتیسم، اگزیستانسیالیسم، تحلیل فلسفی وپدیدار شناسی موردبررسی قرار می گیرند.این پژوهش به روش کتابخانه ای می باشد.یافته های این پژوهش بیانگر آن است که درپاسخ به سوال اول پژوهش: تعارض موضوعی است که فکرانسان را بیش از هر چیز دیگری بعداز ،خداو عشق به خود مشغول کرده است، تعارض وضع موجود را به چالش می کشد وزمینه رابرای نو آوری فراهم می کند.انسان قرن 21 برای شکوفا شدن، به شیو ه ی جدیدی از اندیشیدن، در باره ی تعارض نیاز دارد. پاسخ سوال دوم: مکاتب تربیتی سنتی استدلال کرده اند، که تعارض بایداز بین برودو وجودش مضر است.اما مکاتب تربیتی نوین بر این باورند که تعارض نتیجه ی طبیعی گروه ها ست ونه تنها مضر نیست،حتی این توانایی بالقوه را دارد؛ که به نیرویی مثبت تبدیل شود. اما، نظریه ی تعامل گرامعتقد است که: بیایید به هرکدام ازاین نظریه ها نگاهی کامل تربیندازیم. پاسخ سوال سوم: تعارض رامی توان فرآیندی دانست که در آن افراد یاگروه ها ی به هم وابسته، احساس کنند که گروه یا افراد دیگری علائق، منافع،ارزش ها ویا ادراک آ ن ها در مورد واقعیت، مورد حمله دهند.راه حل رفع تعارض ازنگاه قرآنی آیه ی(یستمعون القول فیتبعون احسن )است. پاسخ سوال چهارم: تعارض سازنده در برابر تعارض مخرب، نظریه ی تعاملی بر این فرض استوار است که بعضی تعارض ها سازنده هستند.و بعضی مخرب هستند.تعارض را نمی توان در همه ی شرایط قبول یا مردود دانست.البته می تواند هم باعث رشد گردد وهم مانع آن، بستگی به شرایط دارد. پاسخ سوال پنجم: فلسفه ی نوین تربیتی به وحدت تجارب انسان معتقد است واین وحدت را ماده ی"حیات "می داند.از پیدایش تعارض مخرب میان تجارب انسان، به طوری که موجب ناسازگاری او شوند، جلو گیری می کند. مسائل تربیتی را به شکل واحد وسیستماتیک مورد بررسی قرار می دهد.
علی مصطفی زاده بهمن سعیدی پور
هدف از این پژوهش « بررسی قوت و ضعف، فرصت و تهدید اجرای برنامه ی راهبردی درسی ملی آموزش و پرورش ایران در پایه ی اوّل مقطع ابتدایی شهرستان مریوان در افق 1404» می باشد. روش پژوهش،توصیفی به شیوه ی پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه ی معلمان پایه اول ابتدایی، مدرسان، مدیران و معاونان مدارس ابتدایی شهرستان مریوان به تعداد 192 نفرمی باشد. شیوه نمونه گیری به طور تمام سرشماری بوده و اعضا از میان مدارس انتخاب شده اند. متغییرهای پژوهش با پنج مولفه، دانش محتوایی، قابلیت پذیرش، قابلیت یادگیری، قابلیت تأمین و قابلیت ارزشیابی برگرفته از سند برنامه راهبردی درس ملی آموزش و پرورش ایران انتخاب شد. در این پژوهش ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی پژوهشگر ساخته می باشد که تعیین روایی و پایایی براساس ماتریس swot وبا نرم افزار آماری spss نسخه 20 با میزان روایی 78/0 و پایایی 806/0، به تحلیل و تفسیر داده ها پرداخته است. با استناد نتایج حاصل از آزمون های آماری، 12 نقطه ی قوت، 7 نقطه ی ضعف، 7 فرصت و 4 تهدید شناسایی گردید که به استناد به همین نتایج از میان مولفه های مورد پژوهش، در فرصت ها و تهدید ها، متغیر قابلیت پذیرش، با سطح معناداری 687/0، تهدید و در قوت ها و ضعف ها قابلیت پذیرش و قابلیت تأمین با سطوح معناداری 191/0، و 234/0، ضعف تشخیص داده شدند.
سهیلا صیدمحمدی بهمن سعیدی پور
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش فلسفه بر مهارت های استدلال و پژوهش دانش آموزان دختر پایه ی ششم ابتدایی شهر اسلام آبادغرب می باشد. نمونه ی این پژوهش، شامل 50 دانش آموز دختر پایه ی ششم ابتدایی مدرسه ی شهید مظفریان بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون مهارت های استدلال نیوجرسی و برگه ی ثبت مشاهدات پژوهش گر ساخته بود که پایایی این دو ابزار با روش آلفای کرونباخ به ترتیب 85/0 و 72/0 محاسبه گردید. برای بررسی فرضیه های پژوهش از روش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد و به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای برنامه ی آموزش فلسفه روی دانش آموزان گروه آزمایش اجرا گردید. فرضیه آزمایی و تحلیل داده ها با کواریانس نشان داد آموزش فلسفه بر میزان مهارت استدلال و پژوهش دانش آموزان دختر پایه ی ششم ابتدایی تأثیر معناداری دارد. یافته های پژوهش حاضر، موید نتایج پژوهش های انجام گرفته شده در داخل و خارج کشور است. کلید واژه ها: آموزش فلسفه، مهارت استدلال، مهارت پژوهش
علیرضا فرهنگیان بهمن سعیدی پور
چکیده این مطالعه با هدف بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر شبیه سازی محیط های تعاملی تجربی بر مهارت های چهارگانه ی زبان آموزی در درس زبان انگلیسی صورت گرفت. بر اساس اهداف مورد پیگیری در مطالعه، روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه ی اجرا به شکل شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و با در نظر داشتن یک گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه ی دانش آموزان پسر نوجوان سنین 13 تا 16 سال هستند که جهت آموزش و یادگیری زبان انگلیسی به یکی از آموزشگاه های زبان انگلیسی در سطح شهر کرمانشاه در نیمه اول سال تحصیلی 93-92 مراجعه کرده اند. به منظور تعیین نمونه از روش نمونه گیری «نمونه در دسترس» استفاده گردید بدین منظور از بین کلاس های موجود در یکی از آموزشگاه های زبان در سطح شهر کرمانشاه، 2 کلاس انتخاب و در دو گروه آزمودنی (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) قرار داده شدند.
زهره سهرابی سعید خرم رویی
هدف این پژوهش بررسی وضعیت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی مدارس شبانه روزی شهرستان کبودرآهنگ است. برای این منظور وضعیت این مدارس در زمینه پیشرفت تحصیلی و افت تحصیلی دانش آموزان، فعالیتهای فوق برنامه آموزشی- علمی، وضعیت اقتصادی - اجتمایی دانش آموزان، وضعیت تجهیزات آموزشی و کمک آموزشی، وضعیت فضای آموزشی و پرورشی، بهداشتی و رفاهی، نیروی انسانی مدارس و وضعیت اعتبارات و سرانه های مدارس مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق مدارس شبانه روزی دوره راهنمایی و دانش آموزان آن مدارس بوده است که شش مدرسه شبانه روزی و 277 دانش آموز از آن مدارس، به طور تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته است.
شایسته فخری بهمن سعیدی پور
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی استفاده از نرم افزارهای تشخیص صدا بر میزان یادگیری زبان انگلیسی دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع متوسطه شهر کرمانشاه می باشد که با روش شبه آزمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر کرمانشاه می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای از بین کلیه دبیرستان های شهر کرمانشاه یک دبیرستان با تعداد 230 دانش آموز در پایه سوم و سه گروه علوم ریاضی، علوم تجربی و علوم انسانی به طور تصادفی انتخاب گردید. هر رشته تحصیلی با توجه به فراوانی آن در ناحیه، مورد آزمایش قرار گرفت. در این آزمایش ابتدا یک پیش آزمون اجرا و سپس از نرم افزار تشخیص صدا برای آموزش زبان انگلیسی آنها استفاده و در نهایت میزان یادگیری آنان مورد آزمون قرار گرفت و نتیجه حاصل با استفاده از روش مقایسه های زوج شده(آزمون تی-استیودنت) با نتیجه پیش آزمون مقایسه گردید. نتایج حاصل نشان گر میزان پیشرفت یادگیری زبان انگلیسی دانش آموزان دوره متوسطه در سطح معنی داری 5% بود.
مجتبی فلاحی بهمن سعیدی پور
هدف از این پژوهش، نقش فرهنگ سازمانی در بهره وری کارکنان برحسب ارتقای تعلق سازمانی در بانک سپه منطقه کرمانشاه میباشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را تعداد 362 نفر از کارکنان بانک سپه استان کرمانشاه را شامل میشود. که با استفاده از نمونهگیری تصادفی ساده و از طریق فرمول کوکران 187 نفر تعیین شد.
احترام فراستی الهام کاویانی
این پژوهش با هدف بررسی نقش آموزش مبتنی بر قصه گویی به شیوه جک زایپس بر میزان پیشرفت درسی، سطح مهارت های اجتماعی و عزت نفس دانش آموزان پایه سوم ابتدایی صورت گرفت. مطالعه ی حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه و روش اجرا در گروه پژوهش های شبه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی ناحیه 2 شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 93-92 و نمونه ی آماری تعداد 53 نفر در دو گروه (آزمایش 28 نفر و کنترل 25 نفر) است که به شیوه ی نمونه های در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در هر یک از گروه های آزمودنی قرار گرفته اند.
رضا حشمتی فر بهمن سعیدی پور
هدف از این تحقیق بررسی رابطه هماهنگی استراتژی رقابتی سازمان و استراتزی منابع انسانی در بین کارکنان سازمان صنعت و معدن و تجارت می باشد. جامعه آماری این تحقیق 100 نفراز کارکنان سازمان صنعت و معدن و تجارت می باشد که نمونه ای معادل 70 نفر طبق جدول مورگان انتخاب کردیم. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظرشیوی گرد آوری و تحلیل داده ها توصیفی – تحلیلی می باشد. ابزار اصلی گرد آوری داده ها پرسشنامه بوده است برای تعیین استراتژی سازمان و استراتژی منابع انسانی از پرسشنامه استاندارد اعرابی که در پایان نامه خود به کار برده بوداستفاده شده است. یافته های تحقیق در بین کارکنان سازمان صنعت و معدن وتجارت حاکی از آن است که بین استراتژی رقابتی سازمان و استراتژی منابع انسانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و همچنین پاسخ به سوالات فرعی حاکی از آن است که رابطه مثبت و معنی داری بین استزاتژی رقابتی سازمان و استراتژی منابع انسانی وجود دارد.
پریسا مروتی میرحصاری بهمن سعیدی پور
در دنیای کسب و کار رقابتی امروز بازاریابی در جای جای کسب و کارها نهفته می باشد. بازاریابی فرایندی اجتماعی و مدیریتی است که بوسیله آن افراد و گروه ها ازطریق تولید و مبادله کالا با یکدیگر نسبت به تأمین نیازها و خواسته های خود عمل می کنند در واقع بازاریابی به دنبال تأمین و ارضای نیاز است که شرکت های موفق را از ناموفق متمایز می سازد، بنابراین بازاریاب ها باید همواره به دنبال آن باشند و بررسی کنند که به چه صورتی می توانند بهتر، بیشتر، سریع تر، دقیق تر و در نهایت با کیفیت مناسب تر کالای توام با خدمت به مردم ارائه دهند. هدف این پژوهش ارائه الگویی مفهومی پیش بینی ادراک مشتریان در انتخاب محصولات می باشد. تعداد فرضیات مورد آزمون در این پژوهش 8 فرضیه می باشد. روش این پژوهش از نظر بررسی متغیرها از نوع توصیفی – پیمایشی و از نظرنوع هدف، کاربردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه ی مشتریان پوشاک شهرستان سرپل ذهاب می باشد. روش نمونه گیری در این پژوهش طبقه بندی تصادفی ساده می باشد که تعداد 360 نفر به عنوان نمونه برای جمع آوری داده ها انتخاب شدند. برای تجزیه تحلیل داده ها و آزمون فرضیات از روش تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار معادلات ساختاری amos نسخه ی 22 استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که تأثیر کیفیت اطلاعات بر ادراک مشتری از کیفیت رابط با سطح معناداری 000/0، تأثیر تعهد بر ادراک مشتری از کیفیت رابط با سطح معناداری 000/0، خدمات پس از فروش000/0 بر ادراک مشتری از کیفیت محصول با سطح معناداری 000/0، تنوع محصول بر ادراک مشتری از کیفیت محصول با سطح معناداری 000/0 و تأثیر ادراک مشتری از کیفیت رابطه با سطح معناداری 000/0 مورد تأیید قرار گرفت اما تأثیر اعتماد بر ادراک مشتری از کیفیت رابطه با سطح معناداری 241/0، تبلیغات بر ادراک مشتری از کیفیت محصول با سطح معناداری 051/0 مورد تأیید واقع نشده و رد شدند. کلمات کلیدی: کیفیت محصول، کیفیت رابطه، انتخاب محصول، پوشاک شهرستان سرپل ذهاب.
بهمن سعیدی پور
محیط کار، نیاز به افرادی دارد که با فرهنگ های مختلف آشنا باشند و بتوانند با افراد سایر فرهنگ ها ارتباط مناسب برقرار کنند. هوش فرهنگی در شمار قابلیت های ضروری برای اداره ی صحیح تفاوت های فرهنگی مطرح می شود. و بنا بر ضرورت این پژوهش که از نوع توصیفی همبستگی (پیمایشی) است و باهدف تعیین و نقش هوش فرهنگی بر فرایند حل مسأله در بین دبیران متوسطه دوره دوم شهر کرمانشاه با یک فرضیه اصلی و چهار فرضیه فرعی مورد سنجش قرارگرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل دبیران شاغل در 33 آموزشگاه در نواحی سه گانه شهر کرمانشاه با نمونه تصادفی 361 نفر از فرمول و جدول مورگان استفاده شده است و آلفای کرونباخ پرسشنامه پایایی آن و اساتید، خبرگان و مکتوبه های معتبر روایی آن را تأیید می کند. پس از جمع آوری داده ها از متن پرسشنامه توزیع شده و تجزیه وتحلیل آن ها از طریق آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss و amos انجام پذیرفته است. به طورکلی در این پژوهش هوش فرهنگی و مولفه های آن (فراشناختی، شناختی، انگیزشی و رفتاری) بر فرایند حل مساله در دبیران دوره دوم شهر کرمانشاه رابطه معنی داری مشاهده گردید.
ابوذر خاوری بهمن سعیدی پور
امروزه آموزش و پرورش به عنوان مهمترین نهاد متولی تربیت در هر کشوری مورد توجه است. نظام آموزش و پرورش ایران که بخش عظیم آن وارداتی و تلقیدی می باشد نیازمند تحول است در این راستا پیرو فرمایشات مقام معظم رهبری و در راستای دستیابی به اهداف آموزش و پرورش در افق 1404، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را در تاریخ 5/7/1390 به تصویب رسید. از آنجا که زیر ساخت های فلسفی حاکم بر سند تحول بنیادین یکی از مهمترین موضوعات مورد بحث می باشد. لذا موضوع این پژوهش عبارت است از: «زیرساخت های فلسفی اسناد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور». از این رو جهت دستیابی به هدف پژوهش، که شناسایی زیرساخت های فلسفی اسناد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور می باشد از روش تحلیل محتوای اسنادی- تحلیلی استفاده شده است.
حسن قنبری بهمن سعیدی پور
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی عملکرد آموزش حین کار(ojt) بر میزان کیفیت خودروی سواری در سالن رنگ شرکت پارس خودرو براساس مدل اچیو(achieve) می باشد. روش پژوهش به صورت پیمایشی است. برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای - میدانی و به صورت پرسشنامه استفاده شده است. ابزار گردآوری این مطالعه پرسشنامه پژوهشگر ساخته و اچیو بود که حاصل مبانی نظری پژوهش است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران، کارشناسان و سرپرستان سالن رنگ شرکت پارس خودرو تشکیل می دهد، که تعداد آنها 437 نفر می باشد و از فرمول کوکران 205 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. برای توزیع پرسشنامه از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. برای تعیین روایی پرسشنامه ها از روش روایی محتوایی توسط 10 نفر از خبرگان و اساتید دانشگاه استفاده گردیده است و همچنین برای تعیین پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است و ضریب .9 آلفای کرونباخ برای کل گویه های پرسشنامه نشان داد که ابزار جمع آوری داده ها از پایایی بالایی لازم برخوردار می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و lisrel استفاده گردیده است. در نهایت با توجه به ضرایب مسیر(?) و آماره ی t در سطح اطمینان .99 تمامی فرضیه ها مورد تأیید قرار گرفه است.و در نهایت پیشنهادها و راهکارهایی برای بهبود و ارتقای عملکرد آموزش حین کار (ojt) و کیفیت خودروی سواری ارائه گردیده است.
حسین زرینی تبار بهمن سعیدی پور
موضوع این پژوهش «بررسی نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدید های (swot) استفاده از تلفن همراه در سواد آموزی استان کرمانشاه» می باشد. پژوهشی است کاربردی و جامعه آماری آن، شامل کلیه کارکنان شاغل در ادارات سوادآموزی شهرستان ها، نواحی ومناطق آموزش وپرورش استان کرمانشاه به تعداد 58 نفر می باشد. در این پژوهش به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی پژوهشگر ساخته استفاده شده است . باتوجه به یافته های پژوهش حدود 5/84 % از کارکنان سوادآموزی استان آشنایی کمی با فناوری های تلفن همراه دارند وازطرفی این کارکنان بهترین وکاربردی ترین دوره برای استفاده ازتلفن همراه را دوره ی تحکیم سواد اعلام نموده اند. همچنین یافته ها حاکی ازآن است که روحیه مشارکت و کارگروهی بین پرسنل و آشنایی آنان با آداب و فرهنگ منطقه به عنوان نقاط قوت و مولفه های محدودیت امکانات فنی گوشی های تلفن همراه و کمبود نیروی انسانی متخصص در تولید محتوای آموزشی به عنوان نقاط ضعف اجرای این برنامه شناخته شده اند. از طرفی احساس نیاز نکردن بی سوادان به سواد، پایین بودن سطح درآمد بی سوادان و کم سوادان، عدم تناسب محتوای آموزشی مبتنی برتلفن همراه با نیازهای مخاطبان به عنوان تهدید و مولفه های : وجود افراد باسواد در خانواده، امکانات و منابع مناسب ملی- منطقه ای و محلی، دسترسی تعداد زیادی از افراد جامعه به تلفن همراه، نگرش مثبت سیاست گذاران به اهمیت آموزش، رویکرد سیاست گذاران و برنامه ریزان به توسعه فرهنگی و ارتقا سطح آگاهی مردم و جذاب بودن سوادآموزی از طریق تلفن همراه به عنوان فرصت های موجود در اجرای این برنامه شناخته شده است.
محمد باقرآبادی الهام کاویانی
این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه تأثیر مدل طراحی یادگیری زایشی و شیوه مرسوم آموزش بر یادگیری، یادداری و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی در درس علوم صورت گرفت. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش و شیوه ی اجرا در گروه پژوهش های شبه آزمایشی با گروه کنترل و اجرای پیش آزمون و پس آزمون می باشد. جامعه ی آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی ناحیه یک شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 93-92 و نمونه ی مورد مطالعه به تعداد 43 نفر (گروه آزمایش 23 نفر و گروه کنترل 20 نفر) و به شیوه ی نمونه های در دسترس انتخاب گردیده و بر اساس اصل انتساب تصادفی در هر یک از دو گروه مورد مطالعه جایگزین شده اند. ابزار پژوهش با توجه به متغیرهای وابسته، اهداف پژوهش و افراد آزمودنی، شامل آزمون محقق ساخته ی یادگیری، و یادداری هر کدام به تعداد 30 سوال و مقیاس انگیزش تحصیلی هارتر (1981) می باشد. روایی ابزار محقق ساخته با استفاده از نظر متخصصان و تعیین پایایی آن با استفاده از روش بازآزمایی و محاسبه ی ضریب همبستگی پیرسون (81/0) برای پیش آزمون و (78/0) برای پس آزمون صورت گرفت. پایایی پرسشنامه ی هارتر نیز بر اساس ضریب آلفای کرونباخ معادل (79/0) تعیین و برآورد گردید. تحلیل داده های حاصل بر اساس آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که تأثیر روش آموزشی بر یادگیری مفاهیم کلی (58/19=f، 000/0=sig)، مفاهیم متوسط شناختی (52/17=f، 000/0=sig)، مفاهیم مشکل شناختی (58/22=f، 000/0=sig)، یادداری مفاهیم کلی (81/9=f، 003/0=sig)، و انگیزش پیشرفت تحصیلی فراگیران (58/9=f، 004/0=sig) مورد تأیید واقع گردیده و تنها در یادگیری مفاهیم ساده سطوح شناختی (05/3=f، 088/0=sig) تفاوت عملکرد دو گروه معنادار نبوده است.
سید مهدی رحیمی بهمن سعیدی پور
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش و ارتباط میان مراکز رشد اقتصادی بر گسترش کارآفرینی در استان کرمانشاه می باشد که مطالعه ی موردی آن شرکت های کوچک و متوسط استان می باشد. این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه ی آماری آن را مدیران و صاحبان شرکت های کوچک و متوسط و به اصطلاح کارآفرینان را تشکیل داده اند که تعداد 200 نفر از کارآفرینان را به صورت تصادفی ساده مورد بررسی قرار داده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه پژوهشگر ساخته می باشد. برای روایی آن از نظرات پنج نفر از متخصصین اقتصاد و مدیریت و برای پایایی آن نیز از آلفای کرونباخ استفاده شده، که در سطح 70 درصد بوده است. برای تحلیل داده ها نیز از نرم افزار آموس استفاده شده است.
فاطمه ترکمندی سعید خرم رویی
هدف پژوهش حاضر بررسی رویکردهای تعلیم و تربیت در دو عصر مشروطیت و پهلوی اول است. روش پژوهش با توجه به ماهیت موضوع که مطالعه کیفی محسوب می شود، روش اسنادی - تحلیلی می باشد و مبتنی بر جمع آوری اسناد و مدارک تاریخی است و از لحاظ زمانی، تحقیق یک مقطع تاریخی را مورد بررسی قرار داده است. داده ها به روش فیش برداری از منابع و اسناد موجود جمع آوری گردیده است و به سوال ها پاسخ داده شده است. روایی ابزار این پژوهش از روایی محتوی برخوردار می باشد. با توجه به تحلیل ها و بررسی های انجام شده در خصوص سوال اول پژوهش مبین است که استعمار توسط کشورهای روسیه و انگلیس عامل پس افتادگی اقتصادی و سیاسی ایران می باشد و ساختار سنتی مانع به وجود آمدن تغییرات اجتماعی و فرهنگی شده است و نظام آموزشی جدید طلب نمی شد. در پاسخ سوال دوم نتایج بیانگر آن است که تغییر نظام آموزشی در دوره مشروطه زمینه را برای آموزش جدید فراهم نمود و ترجمه کتب فرنگی به فارسی، احداث مدارس جدید، کنار گذاشتن مکتب خانه ها، ایجاد قانون تحصیلات اجباری از اقدامات آن دوره بود. در پاسخ به سوال سوم نتایج نشان داد که در اوایل دوره پهلوی اوضاع ایران دچار نابسامانی شده، بعد از به تخت نشستن رضاشاه و به وجود آمدن دولت مقتدر ثبات و امنیت نسبی تا حدودی در کشور ایجاد شده و پروژه های اقتصادی و صنعتی پیشرفت فراوانی داشت، اما از لحاظ سیاسی مٌقلد کشورهای غربی بوده و از لحاظ فرهنگی با تأسیس فرهنگستان فارسی اقداماتی در جهت اعتلای فرهنگ ایرانی انجام شده که خود یکی از غوامل به وجود آمدن مدارس جدید شد. در پاسخ به سوال چهارم نتایج بیانگر آن است که در دوره پهلوی فعالیت روزنامه ها در زمینه خبری- اجتماعی و ادبی و فرهنگی و آموزشی افزایش یافت، تعلیم و تربیت بر اساس تجدد و تمرکز و ناسیونالیسم برقرار شد که هدف همه آنها ریشه کن کردن الگوهای سنتی بوده و مدارس دولتی و عمومی رشد قابل توجهی داشت. در پاسخ به سوال پنجم نتایج نشان داد که رضاشاه برای آموزش دختران، آموزش غیرمذهبی، توسعه ی مدارس دولتی، افزایش تعداد دانش آموزان و حمایت از دانش آموزان بی بضاعت، آموزش بزرگسالان و مقررات پذیرش معلم اهمیت خاصی قائل بود. در پاسخ به سوال ششم نتایج بیانگر آن است که راه حل مشکل آموزشی در دو دوره ذکر شده توسط اندیشمندان احیای فلسفه همراه با عقلانیت جدید، دموکراسی، ناسیونالیسم، اصلاحات اجتماعی، اختصاص بخش قابل توجهی از ادبیات به روزنامه نگاری انتقادی و ساختن ارتشی با معیارهای نوین.بود.
ستار برزگر بهمن سعیدی پور
این پژوهش با هدف طراحی آموزشی درس علوم تجربی بر اساس الگوهای ساختن گرا و سیستمی و تأثیر آن در خودکارآمدی دانش آموزان پایه ششم شهرستان پلدخترطراحی گردید. نمونه موردمطالعه شامل 100 نفر از دانش آموزان پایه ششم ابتدایی مدارس شهرستان پلدختر است. از این تعداد 50 نفر آن ها دختر و 50 نفر دیگر پسر می باشند که به دو گروه آزمایش و گروه گواه تقسیم شدند. روش پژوهش شبه آزمایشی بود. روش جمع آوری داده ها در بررسی فرضیه اول مقایسه ضریب همبستگی نشان می دهد که میزان همبستگی در این فرضیه 859/0 یعنی رابطه بین آموزش از طریق الگوی سیستمی و میزان خودکارآمدی در سطح 99% رابطه ای مثبت و مستقیم می باشد. بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت آموزش از طریق الگوی سیستمی بر میزان خودکارآمدی دانش آموزان تأثیرگذار است. نتایج به دست آمده در فرضیه دوم بیانگر این است که آموزش از طریق الگوی ساختن گرا و میزان خودکارآمدی رابطه مستقیم و معناداری دارد.
سعیده قانع دستجردی بهمن سعیدی پور
این پژوهش با هدف بررسی امکان سنجی بازاریابی الکترونیک در صنعت صادرات آبزیان ایران انجام گرفت که در آن تعداد 11 فرضیه مورد آزمون قرار گرفته اند. روش این پژوهش از نظر بررسی متغیرها از نوع توصیفی - پیمایشی، از نظرنوع هدف، کاربردی، از نظر زمان اجرا، مقطعی، بر حسب فرآیند اجرا، کیفی و از نظر منطق اجرا قیاسی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه ی کارکنان، مدیران و کارشناسان کلیه شرکت ها و فروشگاه های فعال در زمینه عرضه آبزیان بود. روش نمونه گیری در این پژوهش تصادفی ساده بود که تعداد 360 نفر از مدیران، کارشناسان و کارکنان این شرکت ها به عنوان نمونه برای جمع آوری داده ها تخمین زده شدند. برای تجزیه تحلیل داده ها و آزمون فرضیات از روش تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار معادلات ساختاری amos 20 استفاده شد. در نهایت با توجه به یافته ها 2 فرضیه ی تأثیر سودمندی ادراک شده بر اعتماد و تأثیر اعتماد بر نگرش به استفاده هر کدام به ترتیب با سطح معنی داری 059/0 و151/0 از 11 فرضیه پژوهش، تأیید نشدند.
بهرام ویسی بهمن سعیدی پور
هدف پژوهش بررسی تأثیر آموزش توأم با ابرمتن برمیزان یادگیری و یادداری دانش آموزان پایه اول متوسطه در درس شیمی است، روش پژوهش نیمه تجربی است و درآن ازطرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است ، دربخش استنباطی از تحلیل کواریانس و برای تجزیه و تحلیل آماری از نرم افزار spss استفاده شده است، یافته های پژهش بیانگر آن است که آموزش توأم با ابرمتن نسبت به روش رایج، بر میزان یادگیری و یادداری دانش آموزان تأثیرگذارتر بوده است و به عنوان یک روش آموزشی فعال در حال حاضر و در آینده می تواند کمک موثری در ارتقاء سطح یادگیری و یادداری دانش آموزان داشته باشد.
مژگان وطن دوست بهمن سعیدی پور
این مطالعه با هدف بررسی نقش آموزش مبتنی بر تصویرسازی ذهنی عادی و فکاهی بر میزان یادگیری و یادداری واژگان زبان انگلیسی دانش آموزان سال اول دبیرستان صورت گرفت. طرح این پژوهش شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه آزمایشی بود. آزمودنی های این پژوهش تعداد 49 نفر از میان دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان (دوره دوم متوسطه) ناحیه سه کرمانشاه در سال تحصیلی 93-92 بودند که به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب و به شیوه ی تصادفی در دو گروه آزمایشی شماره 1 و 2 جایگزین شدند. سپس هر یک از گروه های مورد مطالعه به مدت دو ماه و در 12 جلسه ی آموزشی، مفاهیم آموزشی مورد نظر را با استفاده از یادیارهای «تصویرسازی ذهنی عادی و فکاهی» آموزش دیدند. متغیرهای وابسته برای هر دو گروه سه بار (یکبار در پیش آزمون و دو بار در پس آزمون اول و دوم) مورد سنجش و اندازه گیری قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری متغیرهای مورد مطالعه یک آزمون معلم ساخته است که با همکاری دبیران با سابقه ی آموزش زبان طراحی گردید. این آزمون، یک آزمون صد سوالی است که به شیوه ی چهار گزینه ای طراحی گردیده و واژگان دانش آموزان را مورد ارزیابی قرار می دهد. روایی این ابزار و نیز قدرت تمیز و تشخیص و دشواری هر یک از سوالات با روش های آماری و نظرسنجی از صاحب نظران تعیین شد. پایایی ابزار نیز با اجرا روی تعداد 70 نفر از افراد جامعه ی آماری و بر اساس محاسبه ی ضریب همسانی درونی بر اساس آلفای کرونباخ معادل 77/0 برآورد گردید که حاکی از پایایی مناسب ابزار است. تحلیل داده ها با توجه به مقیاس اندازه گیری داده ها (سطح فاصله ای) در دو بخش و با استفاده از آماره های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون تی مستقل و آزمون تجزیه و تحلیل کوواریانس) استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که از 4 فرض مطرح شده دو فرضیه مورد تأیید قرار گرفته است به گونه ای که بین میزان اثربخشی آموزشی به شیوه ی تصویرسازی ذهنی عادی و فکاهی بر یادگیری واژگان عینی (001/0=p ، 09/12=f)، و یادگیری واژگان انتزاعی (000/0=p ، 43/15=f)، تفاوت معنادار آماری دیده شد این تفاوت حاکی از برتری شیوه ی تصویرسازی ذهنی فکاهی بود. اما در یادداری واژگان عینی (120/0=p ، 51/2=f)، و یادداری واژگان انتزاعی (062/0=p ، 65/3=f)، تفاوت عملکرد دو شیوه ی آموزشی معنادار نبود.
ژیلا امیری علی عبدی
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر شیوه متمایز سازی بر خودکارآمدی تحصیلی و پیشرفت درسی صورت پذیرفت. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی است و از نظر شیوه و روش اجرا به صورت شبه آزمایشی با پیش-آزمون – پس آزمون و گروه کنترل اجرا گردید. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه اول ناحیه 1 شهرستان کرمانشاه در سال تحصیلی 94-93 تشکیل دادند. افراد نمونه که در مجموع 52 نفر بودند در دو گروه 26 نفری از پیش تشکیل شده به شیوه ی در دسترس انتخاب شدند. ابتدا دانش آموزان گروه آزمایشی به وسیله ی پرسشنامه ی سبک های یادگیری کلب(1985) به 4 گروه همگرا، واگرا، جذب کننده و انطباق یابنده تقسیم شدند، سپس برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی جیمز و مورگان (1999) و آزمون پیشرفت درسی محقق ساخته استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. در نهایت نتایج نشان داد که با کنترل نمره پیش آزمون، بین نمرات پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد و این به آن معنا است که آموزش مبتنی بر شیوه ی متمایز سازی بر خودکارآمدی تحصیلی و پیشرفت درسی تأثیر مثبت دارد
سلیمان رحمانی مهران فرج اللهی
هدف این پژوهش بررسی رابطه ی بین چابکی سازمانی و مولفه های آن یعنی پاسخگویی، انعطاف پذیری ، شایستگی و سرعت انجام امور با رضایت شغلی در دانشگاه پیام نور استان کرمانشاه می باشد. چابکی سازمانی به عنوان یکی از متغییرها و عوامل تأمین کننده رضایت شغلی در سالهای اخیر مطرح شده است . رضایت شغلی به عنوان عاملی مهم در پیشبرد اهداف سازمان، افزایش بهره وری سازمانی مطرح میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام کارکنان آموزشی و غیر آموزشی دانشگاه پیام نور استان کرمانشاه می باشد در این پژوهش از پرسشنامه چابکی سازمانی شریفی و ژانگ و نیز پرسشنامه رضایت شغلی ویسوکی و کروم برای جمع آوری داده ها استفاده گردید نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین رضایت شغلی و چابکی سازمانی به طور کلی و نیز بین رضایت شغلی و تمام ابعاد چابکی سازمانی رابطه معنا داری وجو دارد
سارا درویشی بهمن سعیدی پور
موضوع این پژوهش بررسی نقش استراتژی مدیریت دانش و سرمایه اجتماعی بر فناوری اطلاعات کارکنان بانک صادرات شهر کرمانشاه می باشد. این پژوهش شامل یک فرضیه اصلی ودوازده فرضیه فرعی می باشد. روش انجام پژوهش توصیفی به روش پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش بانک صادرات شهرکرمانشاه می باشد. تعدادجامعه آماری این پژووهش 600 نفر و تعداد نمونه که بااستفاده از جدول مورگان 234 نفر می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار spss انجام شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون آماری فرضیه های پژوهش) با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه پرداخته شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، مشاهده شد که سرمایه اجتماعی بر فناوری اطلاعات کارکنان تأثیر مثبت و مستقیم دارد و براساس آزمون معناداری ضرایب رگرسیون چند متغیره مشخص گردید سرمایه اجتماعی به میزان 94درصد بر فناوری اطلاعات کارکنان بانک صادرات شهر کرمانشاه تأثیر دارد. در مورد استراتژی مدیریت دانش رابطه ای با فناوری اطلاعات مشخص نگردید. در این پژوهش میزان ضریب همبستگی مولفه ها شامل: بعد فردی سرمایه اجتماعی با فناوری ارتباطات (0.310r=)، بعد گروهی سرمایه اجتماعی با فناوری ارتباطات (0.918r=)، بعدسازمانی سرمایه اجتماعی با فناوری ارتباطات (0.275)r=، عوامل فرهنگی استراتژی مدیریت دانش بافناوری ارتباطات (0.988r=)، ساختار سازمانی استراتژی مدیریت دانش با فناوری ارتباطات (1r=) و استراتژی کسب و کار با فناوری ارتباطات (0.981)r= است.
حمداله چراغی فرهاد مرادی
در سالهای اخیر شرکت ملی صنایع پتروشیمی با اجرای پروژه های متعدد پتروشیمی در سطح کشور تلاش در جهت پیشبرد اهداف چشم انداز بیست ساله داشته است، اما این پروژه ها و از جمله پروژه پتروشیمی ایلام با تاخیر زمانی زیادی مواجه شده اند که علاوه بر عدم انجام پروژه در زمان تعیین شده برنامه ای، باعث افزایش هزینه و پایین آمدن کیفیت این طرح ها نیز شده است، شناسایی منشاهای تاخیر زمانی در فازهای مهندسی، خرید و ساختمان و نصب و ارائه راهکارهایی جهت رفع و یا پیشگیری از این منشاها در این پروژه و پروژه های آتی امری ضروری می باشد که به عنوان هدف این تحقیق سعی بر شناسایی آنها گردیده است،در این راستا از یک متدولوژی شامل مراحل زیر استفاده شده است: بررسی گزارشات عملکرد، شناخت عناصر عامل تاخیر،جمع آوری اطلاعات مرتبط، اولویت بندی عوامل، ممیزی نتایج حاصله، انتخاب بهترین راه حل ها، یافتن پیشنهادات مختلف، شناخت علل و دلایل تاخیر و ارائه راهکار . هرکدام از این مراحل در هر فاز انجام گرفته است و با استفاده از پرسشنامه میزان تاثیر و تکرار عوامل شناسایی شده به نظر سنجی گذاشته شده و در نهایت منشاهای تاخیر زمانی بحرانی در هر کدام از فازهای پروژه پتروشیمی ایلام شناسایی و راهکارهایی جهت رفع این موانع ارائه می گردد.