نام پژوهشگر: محمد علی خاتمی فیروزآبادی
سعید اردستانی محمد علی خاتمی فیروزآبادی
نقش و اهمیت انرژی در دنیای کنونی بر کسی پوشیده نیست و این انرژی به یکی از عوامل بسیار موثر در فرایند رشد توسعه تبدیل گشته است. از طرفی دیگر عوامل بسیاری همچون بحران کمبود انرژی در جهان و محدودیت منابع انرژی به دلیل تجدید ناپذیر بودن آن استفاده از انرژیهای فسیلی که باعث افزایش آلودگیهای زیست محیطی میشود، بالا بودن رشد جمعیت و نیاز به تقاضای بیشتر انرژی، رشد بالای مصرف انرژی به دلیل الگوی ناصحیح مصرف انرژی و اتلاف آن، عدم وجود سیستم بازیافت انرژی، وجود صنایع و کارخانجات فرسوده، متکی بودن اقتصاد کشورهای دارای منافع انرژی به درآمدهای نفتی و هزینه های بالای انرژی در چرخه تولید و بار منفی آن بر اقتصاد جهان، سیاستگذاران بخش انرژی را برآن داشته است تا چاره ای جهت رویاروئی با چالشهای فوق بیاندیشند. بهینه سازی تولید انرژی یکی از ابزارهای اصلی و موثر جهت دستیابی به توسعه پایدار در سراسر جهان محسوب میشود. منظور از بهینه سازی تولید انرژی، انتخاب الگوی صحیح و ایجاد و بکارگیری روشها و سیاستهای درست در تولید انرژی است که علاوه بر اینکه متضمن استمرار رشد اقتصادی میباشند، موجب کاهش اثرات سوئ ناشی از استفاده ناصحیح از انرژی بر محیط زیست و جامعه می گردند.کاهش وابستگی به انرزی وارداتی، کاهش هزینه های تولید انرژی، حفظ و بقائ منابع ارزشمند انرژی برای نسلهای آینده، فراهم نمودن زمینه های بهتر برای رقابت صنایع در بازارهای بین المللی همه از مزایای بهینه سازی انرژی است.(پایگاه اطلاع رسانی سازمان بهره وری انرژی(سابا)).ارائه راهکارهای اجرائی در قالب استانداردهای مدون به تولیدکنندگان بخش انرژی میتواند یکی از کارآمدترین و ساده ترین راهکارها جهت انتخاب الگوی صحیح و گام گذاشتن در مسیر بهینه سازی انرژی باشد. برای ارزیابی و تصمیم گیری در خصوص منابع انرژی معیارها و مولفه های بسیاری موجود است. در این تحقیق برآنیم تا با معرفی معیارها و شاخص های صحیح و مناسب جهت تولید برق و ساخت نیروگاه در زمینه برنامه ریزی منابع انرژی با رویکرد توسعه پایدار به ارائه مدلی در این زمینه دست یابیم. مدلی در قالب bocr بر اساس رویکرد توسعه پایدار با ملاحظه معیارهائی چون امنیت انرژی، تکنولوژی، محیط زیست و با تکنیک anp که یکی از روشهای تصمیم گیری چند معیاره است به حل مسئله می پردازد. این تحقیق در نهایت پیشنهاد میکند که اهمیت انرژیهای تجدیدپذیر در سیاستهای کلان انرژی در کشور میبایست برجسته تر شود، تا در آینده کمبود انرژی،مشکلات محیط زیستی و .... نباشیم.
ایوب حیدری محمد علی خاتمی فیروزآبادی
مهمترین عامل برای دستیابی به بهره وری بهینه سازمانی، منابع انسانی کارآمد است. با افزایش رقابت و گسترش روشهای توسعه منابع انسانی، سازمانها تلاش می کنند تا کارکنان مستعد خود را حفظ کرده و آنان را توانمند نمایند تا آنها بتوانند عملکرد بالایی از خود بروز دهند.منطقه پارس جنوبی به عنوان پایتخت انرژی، قطب توسعه ملی و یا محور توسعه کشور،کارکنانی با انگیزه وتوانمند نیاز دارد و حفظ و نگهداشت این کارکنان و استفاده بهره ور از آنان از درجه بالای اهمیت برخوردار است. یکی از این مواردی که باعث کاهش بهره وری کارکنان و احتمال بروز حوادث و افزایش هزینه های مستقیم و غیر مستقیم می شود عامل استرس و فشار روانی کارکنان مستقر در منطقه می باشد. مدیریت صنعتی بدون ملاحظه «سلامتی نیروی انسانی» متحمل هزینه ها و خسارتهایی می گردد که الزاماً با ارتقاء تکنولوژی یا بهبود فراگردها جبران نخواهند شد. پس از مطالعه متون و تحقیقات وهمچنین مصاحبه با کارکنان مجتمع گاز پارس جنوبی،31 عامل استرس زای سازمانی شناسایی شدند . برای غربال اولیه ومشخص نمودن اهم عوامل موجد فشار روانی و استرس زای سازمانی با مصاحبه ها یی که از کارکنان با سابقه و همچنین کارشناسان منطقه و سرپرستان انجام گرفت، 12 عامل به عنوان عوامل اصلی استرس زای سازمانی شناخته شدند. این 12 عامل در دو مجموعه کلی محیطی و مدیریتی قرار گرفتند،تا پاسخ دهندگان برای بیان نظریات خود شفافتر عمل نمایند.رتبه بندی این عوامل توسط ahpفازی گروهی انجام گرفت.که برنامه نویسی این روش توسط matlabانجام گرفت.پرسشنامه های مورد پذیرش( با توجه به نرخ ناسازگاری )توسط برنامه نوشته شده توسط نرم افزار matlabبه ماتریس تلفیقی تبدیل می شود که امتیازات افراد بصورت میانگین هندسی در ان قرار دارد. رتبه بندی بین پالایشگاههای متنوع مجتمع گاز انجام گرفت.عدم ارزشیابی صحیح کارکنان و تبعیض در پاداشها وانتقال نادرست نیروی کاری به پالایشگاههای جدید وخطر مواد سمی و شیمیایی بالاترین عوامل استرس معرفی شدند. ودرپایان همبستگی دیدگاه کارکنان در پالایشگاههای 5 گانه مورد بررسی قرار گرفت ودیدگاه های تقریباًهمبسته ای بجز در یک پالایشگاه بدست آمد.
افشان روشنی محمد علی خاتمی فیروزآبادی
شرکت ها برای باقی ماندن در صحنه رقابت در هزاره جدید ناگزیر از تعامل با بازارهای جهانی هستند. انتخاب بازارهای بین المللی در صادرات و یا شیوه های دیگر ورود به بازارهای خارجی نیازمند اطلاعات می باشد. در فرآیند بازاریابی بین الملل می توان انتخاب بازارهای صادراتی را به عنوان حساس ترین فعالیت ها نام برد. همان طور که انتخاب مناسب بازار موجب تحقق اهداف صادراتی می شود، عدم به کارگیری روش اولویت بندی دقیق در انتخاب بازارهای صادراتی باعث از دست دادن بازارهای مناسب و فرصت های صادراتی و نتیجتاً کاهش سود می گردد. این تحقیق به منظور شناسایی و اولویت بندی بازارهای هدف صادراتی محصولات کشاورزی استان یزد، با استفاده از شاخص های کمی و کیفی استخراجی از ادبیات موضوع، انجام شده است. مقدار عددی شش شاخص کمی با استفاده از آمار موجود در سایت های فائو و تریدمپ برای هر کشور بازار هدف محصول پسته و خرما استخراج و محاسبه گردیده است. شاخص های کیفی شامل عوامل سیاسی، پتانسیل بازار، اقتصادی، فرهنگی، زیرساختی و قانونی از دیدگاه صادرکنندگان و خبرگان در زمینه صادرات محصولات کشاورزی استان یزد با استفاده از پرسشنامه مقایسات زوجی، وزن دهی شده اند و برای هر شاخص کیفی یک میزان عددی برای هر کشور استخراج شده است. سپس با استفاده از رویکرد تاپسیس، بازارهای هدف صادراتی محصولات پسته و خرما اولویت بندی شده اند. جامعه آماری تحقیق شامل 45 نفر صادرکننده حقیقی و حقوقی محصولات کشاورزی استان یزد می باشد. نمونه تحقیق شامل 25 نفر خبره صادراتی در زمینه محصولات کشاورزی استان یزد می باشد که از این تعداد 20 خبره به پرسشنامه های طرح شده پاسخ دادند. در نتیجه این بررسی، بازارهای هدف محصول پسته به ترتیب اولویت لوگزامبورگ، هنگ کنگ، روسیه و ... می باشند و بازارهای هدف محصول خرما به ترتیب اولویت مراکش، هند، امارات و ... می باشند. نتایج این تحقیق نشان داد که انتخاب بازارهای هدف صادراتی نوعی تصمیم گیری منطقی و درعین حال، علمی است که با استفاده از آن می توان مناسب ترین بازارهای هدف صادراتی را با توجه به نوع محصولات انتخاب و اولویت بندی کرد.
علی اخگری محمد تقی تقوی فرد
در سال های اخیر تکنیک زنجیره بحرانی به عنوان روشی نوین کاربرد تئوری محدودیت ها در مدیریت پروژه را نشان می دهد. در این تحقیق تکنیک زمانبندی زنجیره بحرانی با تکنیک سنتی مسیر بحرانی در یکی از طرح های نفت و گاز ایران مقایسه می شود. به لحاظ اینکه حوادث باعث ایجاد وقفه در مدت زمان و افزایش هزینه های پروژه می گردد؛ لذا به منظور کاهش ریسک رخدادهای بوجود آمده، توسعه یک متدولوژی اولویت بندی با بکارگیری آنالیز ریسک برای بسته های کاری نیز پیشنهاد داده می شود. مدیران پروژه اغلب با این محدودیت درگیرند که پروژه ها در زمان برنامه ریزی شده به اتمام نمی رسند، و در صورت اتمام معمولا در انتهای فعالیت های پروژه درگیر حجم عظیمی از اضافه کاری، درخواست منابع و ... خواهند بود. همچنین مدیران به دنبال یک تخمین مناسب برای ارائه به کارفرما می باشند، این تخمین از طرفی باید به اندازه ای کم باشد که کارفرما را راضی کند و از طرفی باید به اندازه کافی زیاد باشد که در شرایط عدم قطعیت نیز با احتمال بالایی، پروژه در زمان پیش بینی شده به اتمام برسد. اغلب مدیران برای فرار از عدم قطعیت به زمان هر فعالیت یک مقدار اطمینان اضافه می کنند. این درمان های کم اثر و ناچیز، اغلب منجر به حجیم شدن پروژه می شود. شایان ذکر است در بسیاری از موارد، نیروی انسانی، این زمان عدم قطعیت را به خود فعالیت تسری می دهد و فعالیت را تا حد ممکن به تاخیر می اندازد. بدین منظور از اندوخته ای به عنوان اهرم بهبود عملکرد پروژه و یا جاذب شوک در نقاط کنترل بحرانی و کلیدی پروژه از طریق کاهش انحراف در زمان تکمیل پروژه استفاده می گردد. این اندوخته، بافر نامیده می شود. گلدرت برای محافظت از مسیر بحرانی و اجرای پروژه طبق برنامه زمانبندی مفهوم بافر را معرفی کرد که با مفهوم شناوری متفاوت است و برگرفته از دید جامع-نگر تئوری محدودیت ها و قضایای آماری است. در این پژوهش نخست نگاهی کلان به تکنیک زنجیره بحرانی و توصیف دقیقی از روش، نکات کلیدی ایده ها و شیوه های آن داریم. سپس کارایی این تکنیک در مقایسه با روش سنتی مسیر بحرانی با در نظر گرفتن آنالیز ریسک بررسی خواهد شد. هدف متدولوژی پیشنهادی توسعه یک استراتژی، به منظور مدیریت پروژه موثر می باشد که موجب می شود، پروژه دارای خط مشی های هزینه ای و زمانبندی نتیجه بخش داشته باشد. شایان ذکر است که آنالیز ریسک در این تحقیق به منظور سنجش کارایی تکنیک زنجیره بحرانی می تواند منجر به شفاف شدن معضلات و بهبود مدیریت پروژه های نفت و گاز گردد. هر چند این بدین معنا نمی باشد که این روش قادر به حل همه مشکلات است بلکه صرفا به عنوان یک ابزار مناسب در خدمت مدیران قرار می گیرد. نتایج بدست آمده از مقایسه بین عملکرد پروژه از بکارگیری تکنیک مدیریت پروژه سنتی با تکنیک جدید زمانبندی زنجیره بحرانی، نشان داد که روش پیشنهادی جدید، زمان و هزینه پروژه را به ترتیب به میزان 29 درصد و 14 درصد کاهش می دهد.
پری ناز رحمانی باروجی محمد تقی تقوی فرد
چکیده: تعمیرات و نگهداری دارائی های فیزیکی یک سازمان، بدون بهره گیری از تکنیک های تحلیل داده ها و اطلاعات، دارای اثربخشی لازم نخواهد بود. تحلیل درست داده ها و شناسایی الگوهای نهان در داده ها سبب می گردد با تکیه بر نقاط قوت، نقاط ضعف را رفع نموده و کارایی و اثربخشی سیستم تعمیرات و نگهداری را افزایش داد. از نکات اصلی تحقیق حاضر، شناسایی رویکردهای گوناگون نت و انتخاب روش مناسب متناسب با خوشه هایی از ماشین آلات به دست آمده از فرایند داده کاوی در مورد سیستم تعمیرات و نگهداری شرکت مورد مطالعه می باشد. بدین منظور یکی از رسالت های اصلی ادبیات تحقیق شناسایی رویکردهای اثر بخش نت می باشد. پس از انتخاب رویکردها، به بررسی تعاریف، مفاهیم، تاریخچه، نقاط قوت و ضعف و نحوه ی برنامه ریزی و ... پرداخته شده است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی بوده و جامعه ی آماری عبارت است از ماشین آلات خط تولید سرسیلندر 300 در شرکت ایدم واقع در شهر تبریز. روش تحقیق، با تأکید بر شناسایی خرابی ها و دلایل و عوامل بروز آن ها به آثار بالقوه خرابی ها پرداخته و برگه های fmea استخراج گردیده اند. پس از استخراج برگه های fmea و مشخص شدن علل بالقوه شکست ها، خرابی های ماشین آلات دسته بندی شده و پس از آماده سازی داده های تعمیراتی با استفاده از نرم افزار excel، توسط نرم افزار داده کاوی clementine 12.0 اقدام به مدل سازی داده ها نموده و بر حسب مدل و نتایج به دست آمده برنامه ریزی مناسب تری جهت فعالیت های تعمیراتی ماشین آلات انجام داده و با استفاده از نرم افزار فوق ماشین آلات، خوشه بندی شده اند. با بررسی این نتایج اطلاعات مفیدی در مورد نحوه ی شکست ها و خرابی های ماشین آلات جمع آوری شده است. در پایان با اطلاعات جمع آوری شده از فرایند داده کاوی و مطالعه ی رویکردهای مختلف نت، در مورد اینکه چه نوع سیستم نگهداری و تعمیرات متناسب با ماشین آلات موجود در خوشه ها می باشد، با استفاده از فرایند تحلیل شبکه ای پیشنهادات لازم برای هر مورد ارائه گردید. کلید واژه: نگهداری و تعمیرات ، قابلیت اطمینان ، تجزیه و تحلیل عوامل شکست و آثار آن ، داده کاوی ، فرایند تحلیل شبکه ای
رفیع رهاننده پور لنگرودی محمد علی خاتمی فیروزآبادی
با توسعه صنعت انرژی، مخصوصا بهره برداری و استفاده از انرژی جدید، تحقیقات بر روی بهینه سازی تخصیص منابع در صنعت انرژی از اهمیت ویژه ای برخوردار گشته است. صنعت نفت و گاز از بزرگترین و موثرترین صنایع در جهان می باشند و نقش مهمتری در بخش انرژی در آینده خواهند داشت. اقتصاد ایران به طور عمده وابسته به درآمد های نفتی و گازی می باشد، به طوریکه نود درصد درآمد های خارجی از صادرات آن حاصل می شود. اما امروزه تحریم هایی که از سوی کشورهای غربی بر ایران اعمال می شود، صنعت نفت و گاز ایران را نشانه قرار داده است و صادرات و واردات این صنعت را بسیار محدود کرده است. بر همین اساس در این تحقیق سعی شده است با رویکرد پویایی سیستمی میزان تولید و تخصیص فرآورده ها به بخش های مختلف برآورد گردد. فرآورده های نفتی به نفت خام، بنزین، نفت گاز، نفت سفید، نفت کوره، گاز مایع، سوخت هواپیما و روغن تفکیک گشته اند و گاز طبیعی به عنوان فرآورده گازی در نظر گرفته شده است که این فرآورده ها به سه بخش خانگی- تجاری، حمل و نقل و صنعت تخصیص می یابند. مدل مربوطه با در نظر گرفتن عوامل مربوط به عرضه و تقاضا، درآمد، سرمایه گذاری، سیاسی و تحریم ها و کمی اثرات محیطی ارائه گشته و نتایج آن در دو سناریو تحت تحریم صفر و تحریم مطلق ارائه گشته اند. در سناریوی اول که بدون تحریم می باشد روند تولید و تخصیص ها تقریبا مناسب می باشد و با افزایش سرمایه گذاری می توان به صادرات مطلق رسید ولی در سناریوی دوم که واردات و صادرات به صفر می رسد در نفت خام با مازاد ظرفیت تولید و برای چندین فرآورده با کمبود ظرفیت مواجه خواهیم شد.
رشید مددی آورگانی محمد حسن ابراهیمی سروعلیا
همواره وجود یک بازار سرمایه فعال و پر رونق بعنوان یکی از نشانه های توسعه یافتگی کشورها در سطح بین المللی شناخته می-شود. عمده ترین مساله که سرمایه گذاران در این بازارها با آن مواجه هستند، تصمیم گیری جهت انتخاب اوراق بهادار مناسب برای سرمایه گذاری و تشکیل سبد بهینه سهام است، وجود اطلاعات فراوان و عوامل تاثیرگذار دیگر، تصمیم گیری فردی جهت انتخاب سبد سهام مناسب را به موضوعی سخت مبدل ساخته است، تا آنجا که اغلب افراد معیار خود جهت تصمیم گیری در مورد انتخاب سهام را، به میزان حجم صفهای خرید و فروش، اخبار و شایعات شنیده شده در بازار و مسائلی از این دست تقلیل داده اند. . این تحقیق بدنبال پیشنهاد مدلی است تا بتواند حجم انبوه اطلاعات مربوط به شرکت های مختلف را تجزیه، تحلیل و خلاصه نموده و به تصمیم گیری در انتخاب سهام مناسب برای اکثر سرمایه گذاران کمک نماید. به همین منظور در این مقاله با جمع آوری داده های موردنیاز با استفاده از ابزارهای مراجعه به اسناد و مصاحبه با کارشناسان و پرسشنامه، دو تکنیک تصمیم گیری چند شاخصه( فرایند تحلیل سلسله مراتبی و تکنیک اولویت بندی گزینه ها با کمترین فاصله به راه حل ایده آل ) برای اولویت بندی گزینه های مطرح استفاده شده است. براساس داده های مالی سالهای 1388-1391، کاربرد مدل مذکور مشخص کرد که از5 صنعت بورس اوراق بهادار تهران (خودرو و قطعات خودرویی، شیمیایی و پتروشیمی، نفت و پالایشگاهی، فلزات و بانکداری) در رتبه بندی نهایی شرکت های نمونه مورد انتخابی مشاهده می شود اکثر شرکت های صنعت شیمیایی و پتروشیمی در رتبه های بالاتر و بهتری قرار گرفته اند و اکثر شرکت های صنعت خودرویی و قطعات خودرویی در رتبه های پایین تر و بدتری قرار دارند همچنین اکثر شرکت های نفتی و پالایشگاهی از بین 90 شرکت نمونه که رتبه بندی شدند بین رتبه 1 تا رتبه 45 هستند و همچنین رتبه ی اکثر قریب به اتفاق شرکت های دو صنعت بانکداری و فلزات بین دو صنعت شیمیایی که برترین رتبه ها را به خود اختصاص دادند و صنعت خودرو و قطعات خودرویی که بدترین رتبه ها را به خود اختصاص داده اند قرار گرفته اند. کلید واژه: تصمیم گیری چند شاخصه، رتبه بندی، سبد بهینه سهام، صنعت بورس اوراق بهادار تهران
محمد علی فصیحی نژاد محمد علی خاتمی فیروزآبادی
مساله ای که در این پژوهش کاربردی و به کمک روش علی-مقایسه ای، محقق به دنبال بررسی آن است تا معلوم کند که جایگاه هر کدام یک از ابعاد این مفهوم در دو جایگاه موجود و مطلوب چگونه می باشد.