نام پژوهشگر: علیرضا شانظری

بررسی مفهوم زیبایی و زشتی در مثنوی معنوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یاسوج 1388
  زینب براهیمی   علیرضا شانظری

مولانا علاوه بر اینکه در وادی طریقت کسب مدارج عالیه ی عرفانی عارفی کامل و جهان شمول بود در مسند شریعت هم مفتی اعظمی محسوب می شد و در علوم رایج زمان خود چون : فلسفه . کلام . فقه . اصول . تفسیر . حدیث . و ... تبحری تام داشته است . این خمیر مایه های علمی و میراث روحانی - عرفانی که مرده ریگی از پدرش بهاءالدین ولد و استادش برهان الدین ترمذی بود فوق العاده زیبا به بار نشست و با طلوع شمس در قونیه به یکباره وجودش متحول گردید و او به جهانی از زیبا اندیشی عرفانی ارتقاء یافت . از آن به بعد نگاه او به جهان و مقولات علمی و فلسفی و به طور کلی علوم عقلی و نقلی دگرگونه شد و مفهوم زشت و زیبا در نزد او تعبیر و تفسیر خاصی پیدا کرد . مولانا از قرآن و حدیث و دین و کلام و ... مفهومی دریافت کرد که دیگران کمتر به آن ره یافته بودند . وی مفاهیم و معانی خارجی آیات قرآن را به باطن انسان و جهان درون تطبیق داد . مولانا با عبور از مرز علم و کلام به وادی زیبا شناسی عرفانی راه یافت و آنگاه مفهوم زشت و زیبای متکلمان را در مثنوی خویش زیبایی و زشتی تاویل و تفسیر نمود . او با نگاهی زیباشناختی از مرز شریعت و عالم ملک به عالم تکوین نظر انداخت و در نتیجه به مقولاتی که در چشم متکلم و فقیه و به تبع عوام الناس زشت و قبح بود به دیده ی عنایت تصور مثبت نگریست که موضوع این پایان نامه است .از دید مولانا خوب معهود دیگران زیبا قلمداد نگردید همانگونه که بعضا" قبح متکلم و فقیه در نگاه زیباشناختی عرفانی مولانا به نوعی زیبایی تفسیر و تاویل شد . وی ضمن تعهد به شریعت و پای بندی به مذهب اشعری ها به مقولاتی چون ابلیس . سماع . کیفر . پاداش . خیر و شر . عقل و عشق . تعدد و تکثر ادیان . قهر و لطف . حیرت . غفلت . مرگ و ... از لونی دیگر نگریست . مولانان بعضی از مباحث کلامی مربوط به حسن و قبح را به شیوه ی متناقض گونه یا پارادوکس نما مطرح کرد که آن مباحث از نظر وی در بعدی زیبا و از منظری زشت تلقی گردید و این نوع نگرش خاص به مباحث کلامی اساس جهان بینی عرفانی مولانا در ارتباط با مفهوم زشت و زیباست که موضوع مورد نظر ما در این پایان نامه است .

مقایسه ی طنزدر آثار عطاروحدیقه ی سنایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یاسوج 1388
  اعظم شفایی سرمور   علیرضا شانظری

طنز یکی از گونه های ادبی است که برخی از نویسندگان و شاعران آن را برای بیان آراء و عقاید خود و ارتباط با مخاطبان برمی گزینند عطّار عارفی حقیقت بین اصول دینی و عرفانی را با توسّل به تمثیلات، حکایات و پند و اندرزها با بیانی طنز آمیز تأکید می کند. وی رسالت ارشاد مردم جامعه ی خود را با بهره گرفتن از طنزسرایی از زبان دیوانگان جامعه به انجام می رساند. زبان عطّار نرم، دلنشین و ملایم برای خوانندگان است. عطّار با شیوه ی طنزسرایی در آثار خود در نهایت انسان را به قرب و وصال فرامی خواند. در کنار عطّار سنایی را خشمگین و معترض به مسائل جامعه می بینیم. زبان طنزسرایی وی در هم کوبنده و شکننده است و زخم زبانش جسم را می آزارد. شعر نقد و اعتراض وی در ادبیّات فارسی بی مانند است. سنایی همواره در اشعارش انسانها را به فراگیری حکمت و دوری از دنیا و بدی ها دعوت می کند. هر دو شاعر در اشعار و سخنانشان از نوع ادبی طنز و طنزسرایی بهره جسته اند، پس می توان هر دو شاعر را علاوه بر عارف و رهرو طریقت بودن طنزپرداز دانست. دست آوردهای ما در این پژوهش به قرار زیر است : 1- سنایی و عطّار تمام اقشار جامعه را مورد نقد و اعتراض قرار داده اند. 2- عطّار از شیوه ی غیرمستقیم و سنایی از شیوه ی مستقیم در طنزپردازی بهره جسته اند.

نقد و بررسی جامعه شناختی کلیله و دمنه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یاسوج - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  فرزانه خلیفه   علیرضا شانظری

نقد و بررسی جامعه شناختی کلیله و دمنه نقد جامعه شناختی، از مهم ترین دستاوردهایی است که به واسطه ی آن می توان یک اثر ادبی را مورد تحلیل و بررسی قرار داد. در یک سوی این تحلیل، واقعیّت های اجتماعی قرار دارد و در سوی دیگر بازتاب آن در جهان تخیّلی و هنری اثر ادبی بنابراین پژوهشگر باید از طرفی به توصیف اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه بپردازد از طرف دیگر به چگونگی انعکاس آن در اثر ادبی. به همین دلیل، در این پژوهش توجّه به تحوّلات غزنویان از اهمیّت بسیاری برخوردار است. در این میان کتاب کلیله و دمنه از آثاری است که اجتماعیّات عصر نویسنده و تمامی عناصر اجتماعی، سیاسی اقتصادی و فرهنگی در آن بازتاب دارد. در این مجال در هشت فصل مجزّا پس از مقدّمات و کلّیّات طرح تحقیق، در فصل دوّم، به بررسی نظریّات جامعه شناختی لوکاچ، گلدمن و وبر و سپس به شناخت جامعه شناسی در ادبیّات و تمایز آن از جامعه شناسی ادبیّات پرداخته شد. فصل سوّم به مسائلی درباره ی کلیله و دمنه اختصاص یافت. در ادامه مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی عصر غزنویان و هند باستان- به دلیل منشاء اصلی کلیله و دمنه- مورد بررسی قرار گرفت و پس از آن، به بررسی انواع ادبی و قالب کتاب کلیله ودمنه پرداخته شد. فصل ششم به اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کلیله و دمنه اختصاص دارد که اصلی ترین و مهم ترین مضامینی که این اوضاع و احوال را در بر میگیرد به بوته ی نقد و بررسی کشیده شد. در فصل هفتم، اقشار جامعه بررسی گردید و آخرین فصل به نتیجه گیری مختصری از کلّ پژوهش اختصاص یافت.

بازتاب باورهای زروانیسم در دیوان حافظ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یاسوج - دانشکده علوم انسانی 1393
  ندا معصومی   محمدحسین نیکداراصل

زروانیسم، آیینی ایرانی است که هستی، مبنا و منشأ آن را زمان می داند و به مفاهیم فلسفی مهمی هم چون پیدایش هستی، منشأ عالم، آفرینش کیهانی، زمان و... می پردازد. در این آیین فلک و صور فلکی تأثیری انکارناپذیر بر زندگی انسان دارند و از آنجایی که زروان خدای بخت و تقدیر است، انسان در جبر و سرنوشتی که برای او رقم خورده است، اختیاری ندارد. این تفکر به تدریج در میان شاعران و اندیشمندان ایرانی نفوذ کرد و حافظ نیز هم چون دیگر شاعران، از این سرچشمه ی فکری مستثنی نبوده است. این رساله در چهار فصل تنظیم شده است که بعد از طرح مقدمه و کلیات، دو فصل آن به ماهیت زروانیسم و اسطوره ی زروان اختصاص دارد و در فصل آخر به بازتاب باورهای زروانی در اشعار حافظ پرداخته شده است. نگارنده در این پژوهش مطالبی چون دهر و زمانه و کارکردهای آن، تقدیرگرایی، مرگ اندیشی، جبرگرایی، تأثیر افلاک و اختران بر زندگی بشر، نکوهش جهان، بازگشت به بیکرانگی و... را در دیوان حافظ با اصول عقاید زروانی مقایسه کرده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که حافظ با بهره گرفتن از اسطوره، تاریخ و فرهنگ ایران باستان و گنجاندن برخی باورها و اندیشه های اصیل زروانی در غزلیاتش، جهان بینی خود را متناسب با اصول عقاید این آیین، به خوبی به تصویر می کشد، به گونه ای که می توان گفت تقدیرگرایی حافظ ریشه ی زروانی دارد تا اسلامی، چون در هیچ یک از منابع دسته اول اسلامی به تقدیر و تأثیر افلاک و اختران بر زندگی آدمی، به این صراحت اشاره نشده است. وی با کاربرد واژگانی مانند زمان، روزگار، دهر، چرخ و فلک، آسمان و سپهر و بخت برای سرنوشت محتوم آدمی، اندیشه ی جبرگرایانه ی زروانی را باز می تاباند.

تحقیق در احوال و آثار و افکار فتح الله خان شیبانی به همراه تصحیح مجموع آثار منظوم و منثور او
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1385
  علیرضا شانظری   محمود الهام بخش

چکیده ندارد.