نام پژوهشگر: محمد رضا خانمحمدی خرمی
محمد صایم رحمتیان محمد رضا خانمحمدی خرمی
در پودر های شوینده معمولا جهت نرم سازی آب و کف کردن پودر به عنوان سازنده، علاوه از stpp از زئولیت a نیز استفاده می شود. بنابراین در این پروژه روشهای سنتز نانو کریستال های زئولیت a و روشهای خصوصیت سنجی آنها مورد مطالعه قرار گرفته است. همچنین کارآئی های این نوع زئولیت به عنوان سازنده در پودر شوینده لباس شوئی مورد بررسی قرار گرفت. که در نتیجه ی آن کارآئی خوبی برای آنها نسبت به زئولیت معمولی دریافت گردید. از طیف های مادون قرمز تبدیل فوریه ناحیه میانه نانوکریستال های زئولیت a و تکنیک pls1 با بهره گیری روش تصحیح پراگندگی ضرب شونده (msc) برای ساختن یک منحنی کالیبراسیون جهت پیش بینی کارآئی های نانوکریستال های زئولیت a به عنوان سازنده در پودر شوینده استفاده به عمل آمد.
راضیه حداد سیمین سامانی
در این پژوهش با استفاده از طیف سنجی مادون قرمز نزدیک و روش های الگو شناسی نظارت نشده بافت های تومور گلیومای مغز مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است.
مهدی رامین محمد رضا خانمحمدی خرمی
اندازه گیری کراتینین یک پارامتر مهم جهت ارزیابی کارایی کلیه است. علاوه بر این، غلظت های بالاتر از حد نرمال کراتینین با برخی بیماری های کلیوی از جمله نفریت حاد، نارسایی حاد و مزمن کلیوی، نقص لوله های جمع کننده ادراری، عفونت مجرای ادراری، مرتبط است. در آزمایشگاه های تشخیص طبی جهت اندازه گیری کریتینین به طور عمده از روشی به نام جافه استفاده می شود، این روش ساده و ارزان است اما متأسفانه این روش بدلیل واکنش های جانبی که بین واکنشگر اسید پیکریک و برخی از گونه های موجود در سرم خون اتفاق می افتد، عاری از مزاحمت نیست. جهت بهبود واکنش جافه برای اندازه گیری کراتینین، کالیبراسیون درجه دوم و اندازه گیری های اسپکتروسکوپی-سینتیکی چند متغیره در ناحیه مرئی پیشنهاد شد. نتایج تعیین کمی کراتینین توسط آنالیز فاکتورهای موازی و تفکیک منحنی چند متغیره مقایسه شد. مشخص شد که هر دو روش می توانند جهت اندازه گیری کراتینین در سرم خون استفاده شوند، حال آنکه صحت روش توسط مجذور میانگین مربعات خطای پیش بینی ارزیابی شد که به ترتیب 69/0 و 91/0 برای parafac و mcr-als بود.نتایج نشان می دهد، کالیبراسیون درجه دوم یک روش مناسب برای اندازه گیری کراتینین بر پایه ی روش جافه می باشد، زیرا با این روش می توان غلظت کراتینین را حتی در حضور ترکیبات مزاحم ناشناخته در سرم خون اندازه گیری نمود. مدل parafac خطای پیشگوئی کمتری دارد و از لحاظ محاسباتی سریع تر از mcr-als است و نیز جهت کاربرد روزمره که لازم است تعداد زیادی اندازه گیری در زمان کوتاه انجام شود مناسب تر است. از طیف سنجی بازتابش کلی کاهش یافته - مادون قرمز تبدیل فوریه جهت تمایز بدون واکنشگر بین نمونه های سرم بدست آمده از افراد سالم و بیمار نارسایی حاد و مزمن کلیوی استفاده شد. در طول آنالیز طیفی هیچ گونه مرحله تهیه نمونه برای مثال خشک کردن یا تغلیظ انجام نگرفت. طبقه بندی بر اساس تغییرات طیفی نمونه های بیمار انجام شد. از 75 نمونه خون، شامل 40 نمونه سالم و 35 نمونه مریض در ناحیهcm-1 3000-800 طیف گیری به عمل آمد. روش های تشخیص الگوی بدون ناظر از جمله آنالیز خوشه ای(ca) و آنالیز جزء اصلی (pca) برای تمایز بین نمونه ها کاملاً ناتوان بودند. در حالی که روش های تشخیص الگوی با ناظر از جمله مدل سازی مستقل نرم همترایی دسته (simca) ، شبکه عصبی مصنوعی (ann) توانستند نمونه های سالم و بیمار را با صحت بالا از هم جدا کنند. نتایج نشان می دهد که atr-ftir می تواند ابزاری سریع و آسان جهت تشخیص اولیه نارسایی کلیه باشد. به هر حال، جهت اطمینان از قابلیت کاربرد این روش ها برای تشخیص کلینیکی، می بایست تعداد بیشتری از نمونه های سالم و بیمار مورد امتحان قرار گیرد. در نهایت بررسی متابولیت های سرم خون از طریق رزونانس مغناطیس هسته با تکنیک cpmg انجام شد. افزایش شدت پیام کراتینین با جابجایی شیمیایی 05/3 در نمونه های بیمار مشاهده شد. نتایج نشان داد، از این تکنیک نیز می توان جهت بررسی کارکرد کلیه استفاده کرد.