نام پژوهشگر: مهران درست قول

مطالعه اثرات استات سرب بر تکامل پس از تولد تخمدان موش های صحرایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز 1388
  مهرناز معطری   مهران درست قول

در سال های اخیر نگرانی های در حال افزایشی مبنی بر کاهش باروری افراد ماده تحت تأثیر آلاینده های زیست محیطی از جمله فلزات سنگین وجود دارد. از این رو، این تحقیق با هدف مطالعه اثرات هیستولوژیک و هیستومتریک استات سرب بر ساختار بافتی تخمدان طی روند تکامل پس از تولد موش های صحرایی نژاد ویستار انجام گرفت. برای این منظور، نوزادان ماده موش صحرایی به گروه های کنترل و آزمایش تقسیم شدند. مادران موش های صحرایی گروه آزمایش طی دوره شیردهی از طریق آب آشامیدنی تحت تأثیر استات سرب با دوزهای100 و300 میلی گرم بر لیتر قرار گرفتند. تخمدان نوزادان در گروه های مختلف مورد مطالعه در مراحل مختلف تکامل پس از تولد از محوطه شکمی خارج و بعد از توزین با کمک ترازوی دیجیتال، در محلول بوئن تثبیت شد. جهت انجام مطالعات میکروسکوپی، پس از آماده سازی نمونه های بافتی، برش هایی به ضخامت6-5 میکرومتر تهیه و با روش هماتوکسیلین- ائوزین مورد رنگ آمیزی قرار گرفتند. نتایج این مطالعه نشان داد که وزن تخمدان در گروه های در معرض در مقایسه با گروه کنترل در مراحل ابتدایی روند تکامل پس از تولد افزایش و در مراحل انتهایی روند تکامل پس از تولد کاهش می یابد. تغییرات بافتی در ساختار فولیکول های تخمدانی در گروه های در معرض استات سرب مشاهده گردید، بطوریکه تعداد فولیکول های آترتیک بطور معنی داری(05/0>p) افزایش نشان داد. علاوه براین، افزایش معنی دار تعداد فولیکول های آغازی(05/0>p) و کاهش معنی دار(05/0>p) تعداد فولیکول های اولیه، ثانویه و آنترال و نیز قطر فولیکول های ثانویه و آنترال در گروه های آزمایش مشاهده شد. همچنین، مساحت نسبی فولیکول های سالم در همه مراحل تکاملی پس از تولد و نیز اجسام زرد در ماه های دوم و سوم در گروه های آزمایش بطور معنی داری (05/0>p) کاهش نشان داد. علاوه بر این، مساحت نسبی فولیکول های آترتیک و بافت بینابینی در همه مراحل تکاملی پس از تولد در دو گروه دریافت کننده استات سرب نسبت به گروه کنترل افزایش معنی داری (05/0>p) یافت. بطوریکه این افزایش در گروه دوز بالا چشمگیرتر بود. بنابراین، نتایج این مطالعه نشان می دهد که استات سرب می تواند روند تکامل پس از تولد تخمدان موش صحرایی را تحت تأثیر قرار داده و موجب کاهش فعالیت فولیکولوژنز موش های صحرایی بالغی که طی دوره نوزادی در معرض آن قرار داشته اند، شود.

مطالعه اثرات کافئین بر تکامل پس از تولد لوله های منی ساز موش های صحرایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم 1388
  پروانه نورایی چالشتری   نعیم عرفانی مجد

در سال های اخیر نگرانی های در مورد افزایش احتمال ناباروری در افراد نر تحت تأثیر مصرف موادی چون کافئین وجود دارد. این تحقیق با هدف مطالعه اثرات هیستولوژیک، هیستومتریک و استریولوژیک کافئین بر تکامل پس از تولد لوله های منی ساز موش های صحرایی انجام گرفت. برای این منظور موش های صحرایی ماده نژاد ویستار به طور تصادفی به گروه های کنترل و دو گروه آزمایش تقسیم شدند. موش های صحرایی ماده گروه آزمایش دریافت کننده مقدار بالا و پایین کافئین، به ترتیب طی دوران بارداری و شیردهی از طریق آب آشامیدنی تحت تأثیر کافئین با مقادیر 45 و 35 میلی گرم بر کیلوگرم و 26 و 25 میلی گرم بر کیلو گرم قرار داده شدند. سپس بیضه نوزادان موش های صحرایی گروه های مختلف طی روزهای 7، 14، 28، 60 و 90 پس از تولد از محوطه شکمی خارج و پس از توزین بوسیله ترازوی دیجیتال، در محلول بوئن تثبیت شده و حجم آن ها با استفاده از روش کاوالیه برآورد گردید. جهت انجام مطالعات میکروسکوپی، پس از آماده سازی نمونه های بافتی برش هایی به ضخامت 6-5 میکرومتر تهیه و با روش هماتوکسیلین -ائوزین رنگ آمیزی شدند. نتایج حاصل از این مطالعه حاکی از افزایش حفره داخلی لوله های منی ساز و ایجاد فضاهای خالی به شکل واکوئل در اپی تلیوم زایا و کاهش اسپرماتوزنز در گروه های آزمایش بود. همچنین، ارتفاع اپی تلیوم زایا و قطر لوله های منی ساز در مراحل مختلف پس از تولد در گروه های آزمایش بطور معنی داری (05/0>p) کاهش نشان داد، بطوریکه این کاهش در گروه دریافت کننده مقدار بالای کافئین چشمگیرتر بود(01/0>(p. علاوه بر این، کاهش معنی دار(05/0>p) حجم کلی بیضه و نیز حجم نسبی و کلی لوله های منی ساز و اپی تلیوم زایا و افزایش معنی دار (05/0>p) حجم نسبی فضای بینابینی و حفره داخلی لوله های منی ساز در مراحل مختلف پس از تولد در گروه های آزمایش در مقایسه با گروه کنترل مشاهده گردید. نتایج این مطالعه نشان می دهد که کافئین بر روند تکامل پس از تولد لوله های منی ساز تأثیر گذاشته و فعالیت اسپرماتوژنز موش های صحرایی بالغی که طی دوره های جنینی و شیرخوارگی در معرض کافئین بوده اند را تحت تأثیر قرار می دهد.

بررسی اثر رازیانه بر تکوین پس از تولد تخمدان موش صحرایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز 1388
  زهرا عارفیان   مهناز کسمتی

این پژوهش با هدف بررسی اثرات مصرف اسانس رازیانه بر ساختار هیستولوژیک و هیستومتریک بافت تخمدان موش های صحرایی نژاد ویستار، در مراحل مختلف رشد و تکامل پس از تولد انجام گرفت. برای این منظور، موش های صحرایی ماده پس از زایمان به گروه های کنترل، شاهد1و2 و نیز آزمون1و2 تقسیم شدند. برای هر مادر تعداد یکسان از زاده های ماده به طور تصادفی قرار داده شد. گروه های شاهد1 و آزمون1 شامل گروه هایی بودند که مادران طی 10 روز اول دوره شیردهی به ترتیب نرمال سالین و اسانس رازیانه دریافت کردند و در گروه های شاهد2 و آزمون2 ، مادران دقیقاً مشابه گروه های شاهد 1 و آزمون 1 ولی در طی 10 روز دوم شیردهی، تیمار شدند. تجویز دارو در تمام موارد به روش گاویج و در دوز 500 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن در روز انجام گرفت. جهت انجام مطالعه میکروسکوپیک، از تخمدان زاده های موش صحرایی در سنین 22، 53 و 84 روزگی، نمونه گیری بافتی به عمل آمد. سپس نمونه های بافتی در محلول بوئن تثبیت شده و پس از انجام مراحل آماده سازی با استفاده از تکنیک معمول تهیه مقاطع بافتی، برش هایی به ضخامت 5 تا 6 میکرومتر تهیه شد و مورد رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد اسانس رازیانه در گروه های 22 روزه باعث افزایش معنی دار تعداد فولیکول های آنترال و در گروه های 84 روزه باعث افزایش تعداد جسم زرد می گردد که این افزایش در گروه آزمون2 بیشتر بود. اسانس رازیانه در گروه آزمون1، سبب بروز فولیکول های چند تخمکی در53 روزگی، همچنین افزایش تعداد فولیکول های آغازی و کاهش تعداد فولیکول های اولیه و در حال تکامل در تمام سنین شد؛ در مقابل باعث کاهش تعداد فولیکول های آغازی و افزایش تعداد فولیکول های اولیه در همه گروه های آزمون2 گردید. به علاوه، این مطالعه نشان داد اسانس رازیانه تعداد فولیکول های آترتیک را کاهش می دهد که این کاهش برای گروه آزمون2 بیشتر بود. بنابراین، مطالعه حاضر نشان می دهد که مصرف اسانس رازیانه طی دوره شیردهی، با اعمال اثرات استروژنی می تواند روند تکامل تخمدان زاده ها را تحت تأثیر قرار دهد به طوری که در دوره نوزادی(10-1 روز پس از تولد) سبب بروز یک فنوتیپ غیر طبیعی شده و نیز تبدیل فولیکول های آغازی به فولیکول های اولیه را به تاخیر انداخته سبب کاهش فولیکول های در حال تکامل شود؛ در حالی که در دوره پیش از بلوغ(21-11 روز پس از تولد) منجر به پیشبرد تکامل تخمدان در زاده های موش صحرایی می گردد.

بررسی ویژگی های مورفومتریک، کاریولوژیک و بلوغ جنسی گونهportunus plagicus در سواحل خوزستان از آب های خلیج فارس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم 1390
  زهرا مصلح آبادی   مهران درست قول

در این مطالعه پس از صید خرچنگ های آبی خلیج فارس portunus plagicus و انتقال به آزمایشگاه، بر اساس جنسیت تفکیک شدند. سپس وزن بدن، طول و عرض کاراپاس، طول بند 1 پای شنا، عرض بند 6 شکمی ماده و طول پروپودوس چنگک در انواع نر اندازه گیری شد. بررسی ارتباط بین وزن با فاکتورهای فوق در هر دو جنس نشان داد بین آن ها رابطه مستقیم وجود دارد. همچنین بررسی ارتباط بین عرض کاراپاس با عرض بند 6 شکمی ماده و عرض کاراپاس با طول پروپودوس چنگک در نرها نشان داد بین آن ها نیز رابطه مستقیم وجود دارد. همچنین مشاهده شد نرها از ماده ها سنگین تر می باشند. در بخش کاریولوژی مشخص گردید بهترین روش جهت تهیه کاریوتایپ خرچنگ آبی، روش تزریق کلشسین بوده و مناسب ترین بافت برای تهیه پلاک های متافازی، بافت های آبشش ماده و بیضه نر بود. با شمارش کروموزوم های پلاک های متافازی بافت آبششی ماده، روشن شد که عدد دیپلویید گونه مزبور 102=2n و با شمارش کروموزوم های پلاک های متافازی بافت بیضه موجود نر روشن شد که عدد دیپلویید گونه مزبور 51=n می باشد. همچنین با اندازه گیری دقیق طول بازوهای کروموزومی، مشخص گردید که ترکیب کروموزومی این گونه شامل 4 جفت کروموزو متاسانتریک، 24 جفت کروموزوم ساب متاسانتریک و 23 جفت کروموزوم تلوسانتریک می باشد. تخمدان خرچنگ آبی از نظر تکاملی با توجه به مشخصات ماکروسکوپی نظیر اندازه، شکل و رنگ به پنج مرحله مشخص به ترتیب شامل نارس، در حال بلوغ، بالغ، رسیده و تخم ریزی کرده تقسیم شد. همچنین در مقاطع میکروسکوپی تهیه شده از تخمدان پنج نوع سلول جنسی(اوگونیوم، اوسیت پروویتلوژنیک نوع یک، اوسیت پروویتلوزنیک نوع دو، اوسیت ویتلوژنیک نوع یک و اوسیت ویتلوژنیک نوع دو) تشخیص داده شد.

تعیین گونه قورباغه ها در دو منطقه گرم(اهواز) وسرد (شهرکرد) و بررسی غدد پوستی آنها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز 1390
  امین اسمعیلیان   مهران درست قول

نام خانوادگی: اسمعیلیان نام:امین عنوان پایان نامه: تعیین گونه قورباغه ها در دو منطقه گرم(اهواز) وسرد (شهرکرد) و بررسی غدد پوستی آنها اساتید راهنما: دکتر فروغ پاپهن ، دکتر مهران درست قول استاد مشاور :دکتر محمد تقی رونق درجه: کارشناسی ارشد رشته: زیست شناسی گرایش: علوم جانوری - بیوسیستماتیک جانوری دانشگاه: شهید چمران اهواز دانشکده علوم گروه زیست شناسی تاریخ فارغ التحصیلی:اسفند ماه 1390 تعداد صفحه: 115 صفحه کلید واژه ها: دوزیستان، رده، مهره داران ، گونه ، مورفولوژیک، آناتومیک،کاریولوژیک rana ridibunda دوزیستان، رده ای از جانوران مهره دار می باشند. تعداد شناخته شده آنها شامل 5984 گونه است. آنها در تمام زیستگاه های خشکی و آبی بجز مناطق بسیار سرد و بیابان های خشک و همچنین در آبهای شور یافت می شوند. گزارش ناپدید شدن تعدادی از گونه های قورباغه ها، وزغ ها و سمندر ها در مناطق جنوب، مرکز و شمال آمریکا، اروپا، آسیا، آفریقا و استرالیا انجام گرفته است . هدف از مطالعه حاضر مطالعه و برسی گونه های قورباغه و همچنین مطالعه کاریولوژیک و همچنین هیستولوژیک و هیستومتریک پوست در دو منطقه جغرافیای، شهرکرد که منطقه ای سرد با متوسط حرارت سالانه 11 درجه می باشد و بین ?? درجه و ?? دقیقه و ?? ثانیه تا ?? درجه و ?? دقیقه و ?? ثانیه طول و ?? درجه و ?? دقیقه و ?? ثانیه تا ?? درجه و ?? دقیقه و ?? ثانیه عرض جغرافیایی و در غرب ایران قرار داشته و اهواز که منطقه گرم با متوسط حرارت 26 درجه و در بین ?? درجه و ?? دقیقه تا ?? درجه و ?? دقیق? طول شرقی از نصف النهار گرینویچ و ?? درجه و ?? دقیقه تا ?? درجه عرض شمالی در جنوب غرب ایران واقع شده است بدین منظور تعداد 120 عدد قورباغه نر و ماده 60 عدد قورباغه نر و ماده صید شده و به طور زنده به آزمایشگاه منتقل گردید. شناسایی بر اساس ویژگی های مورفولوژیک و آناتومیک و کاریولوژیک نشان داد که قورباغه های دو ناحیه، متعلق به گونه rana ridibunda با عدد کروموزومی 26 می باشد. مقایسه میانگین پارامتر های بیومتریک قورباغه های نر و ماده مناطق گرم (اهواز) و سرد (شهرکرد) نشان داد از نظر آماری در دو منطقه سرد و گرم در 8 مورد از این صفات اختلاف معنی دار(05/0p<) وجود دارد. مطالعه هیستولوژیک و هیستومتریک پوست قورباغه نشان داد که پوست قورباغه های ناحیه سرد ضخیمتر از پوست قورباغه های منطقه گرم می باشد(05/0p<).

ارزیابی اثرات پرولاکتین بر کیفیت، یکپارچگی غشاء پلاسمایی و آکروزوم اسپرم های منجمد شده انسان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم 1391
  ایوب جباری   مهران درست قول

انجماد اسپرم به عنوان یکی از اجزاء مهم تکنیک های کمک باروری به شمار می رود. با این حال، از آنجا که پروسه انجماد و ذوب منجر به کاهش توانایی تحرک، قابلیت بقاء و پتانسیل بارورسازی اسپرم می شود استفاده از اسپرم منجمد شده انسان میزان موفقیت تکنیک های کمک باروری را محدود می سازد. در همین راستا، با هدف افزایش مقاومت اسپرم انسان در برابر استرس ناشی از پروسه انجماد مواد نگهدارنده مختلفی مورد استفاده قرار گرفته است. پرولاکتین از جمله موادی است که وجود آن در پلاسمای سیمن مشخص گردیده و اخیراً تعیین شده که رسپتورهای آن بر روی اسپرم حضور دارند. همچنین، پرولاکتین به دلیل دارا بودن خواص آنتی اکسیدانی احتمالاً می تواند اثرات مخرب ناشی از تولید بیش از حد رادیکال های آزاد اکسیژن طی پروسه انجماد را کاهش دهد. از این رو، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثرات افزودن پرولاکتین به محیط انجمادی بر روی پارامترهای اسپرم انسان انجام گرفت. نمونه سیمن مربوط به 10 فرد با باروری طبیعی پس از آماده سازی به 6 بخش مساوی آلی کوت گردید. آلی کوت های موردمطالعه با محیط های انجمادی حاوی غلظت های 0، 50، 100، 500 و 1000 نانوگرم بر میلی لیتر پرولاکتین ترکیب و با بهره گیری از روش انجماد سریع در ازت مایع منجمد شدند. پس از دو هفته نمونه ها ذوب و شستشو گردیده و سپس مورفولوژی، قابلیت بقاء، یکپارچگی غشاء پلاسمایی و یکپارچگی آکروزوم اسپرم مورد آنالیز قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که افزودن 100 نانو گرم بر میلی لیتر پرولاکتین به محیط انجمادی پس از ذوب موجب بهبود معنی دار مورفولوژی، قابلیت بقاء، یکپارچگی غشاء پلاسمایی و یکپارچگی آکروزوم اسپرم انسان می شود. همچنین، درصد قابلیت بقاء و یکپارچگی غشاء پلاسمایی اسپرم منجمد شده به دنبال افزودن 50 نانو گرم بر میلی لیتر پرولاکتین به محیط انجمادی افزایش معنی داری یافت. با این حال، قابلیت تحرک اسپرم با افزودن پرولاکتین به محیط انجمادی در مقایسه با گروه کنترل تفاوتی نشان نداد. پارامترهای اسپرمی در نمونه هایی که در معرض 1000 نانوگرم بر میلی لیتر پرولاکتین قرار داشتند و نمونه های کنترل هیچگونه اختلاف معنی داری نشان ندادند. این مطالعه نشان داد که افزودن پرولاکتین به محیط انجمادی می تواند کیفیت اسپرم منجمد شده انسان را بهبود ببخشد.

بررسی بسان ژن گیرنده ی استروژنی آلفا طی دوره لانه گزینی در آندومتر زنان مبتلا به ناباروری ناشناخته
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم پایه 1391
  نرجس کیخا   حمیدالله غفاری

لانه گزینی یک پروسه پیچیده بوده که در برگیرنده وقوع حوادثی همزمان و مکمل هم در بافت های مادر و رویان می باشد. بیان پروتئین های خاص در آندومتر منجر به تثبیت دوره ای که طی آن رحم قابلیت پذیرش بلاستوسیست آماده لانه گزینی را بدست می آورد می شود. اختلال در ایجاد دوره پذیرش آندومتر می تواند عامل وقوع تعداد قابل توجهی از موارد ناباروری در زنان از جمله ناباروری ناشناخته بحساب آید. کاهش بیان گیرنده آلفای استروژنی در آندومتر طی دوره لانه گزینی یک حادثه بحرانی بوده که با بیان ژن های خاصی که یک آندومتر پذیرا را ایجاد می کنند همراه می باشد. از این رو، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی بیان گیرنده آلفای استروژنی در آندومتر در اواسط فاز ترشحی طی چرخه قاعدگی در زنان با باروری طبیعی و زنان مبتلا به ناباروری ناشناخته انجام گرفت. در این مطالعه بیوپسی آندومتر از زنان با باروری طبیعی (10(n = و زنان مبتلا به ناباروری ناشناخته (16(n = طی دوره لانه گزینی (lh +7) گرفته شد. طی دوره لانه گزینی سیکل قاعدگی شکل گیری پینوپودها با استفاده از میکروسکوپ الکترونی و بیان ژنهای اینتگرین بتا-3 و گیرنده آلفای استروژنی با روش real time pcr مورد آنالیز قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که طی دوره لانه گرینی پینوپودها به طور نرمال در همه نمونه های بیوپسی مورد مطالعه ظاهر می شوند اگرچه تعداد آنها در سطح آندومتر زنان مبتلا به ناباروری ناشناخته کمتر بود. همچنین، بیان اینتگرین بتا-3 در آندومتر زنان مبتلا به ناباروری ناشناخته در مقایسه با زنان بارور به طور معنی داری کمتر بود. افزایش معنی داری در بیان گیرنده آلفای استروژنی در آندومتر زنان مبتلا به ناباروری ناشناخته نسبت به زنان بارور مشاهده شد. این مطالعه اطلاعات تازه ای در خصوص اهمیت عملکردی گیرنده آلفای استروژنی در آغاز و حفظ قابلیت پذیرش آندومتر و لانه گزینی رویان ارائه می کند.

بررسی بیان ژن کلسی تونین طی دوره لانه گزینی در آندومتر زنان مبتلا به ناباروری ناشناخته
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم 1391
  مریم السادات میرانی   سید حمید اله غفاری

لانه گزینی رویان در داخل رحم یک مرحله مهم در ایجاد حاملگی بوده و شکست در این پروسه یکی از دلایل عمده وقوع ناباروری در زنان می- باشد. انواع مختلفی از مولکولها برقرای ارتباط بین آندومتر و رویان را میانجیگری میکنند. کلسی تونین از جمله پروتئینهای آندومتر بوده که طی پنجره لانهگزینی در سیکل قاعدگی بیان گردیده و مطالعه الگوی بیان آن اطلاعات ارزشمندی را در خصوص فاکتورهای موثر در تنظیم قابلیت پذیرش آندومتر در انسان به همراه دارد. از این رو، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی بیان کلسی تونین در آندومتر در اواسط فاز ترشحی طی چرخه (n قاعدگی در زنان با باروری طبیعی و زنان مبتلا به ناباروری ناشناخته انجام گرفت. در این مطالعه بیوپسی آندومتر از زنان با باروری طبیعی ( 10 گرفته شد. طی دوره لانه گزینی سیکل قاعدگی، شکل گیری (lh + طی دوره لانه گزینی ( 7 (n = = و زنان مبتلا به ناباروری ناشناخته ( 16 مورد آنالیز قرار گرفت . real time pcr پینوپودها با استفاده از میکروسکوپ الکترونی و بیان ژنهای اینتگرین بتا- 3 و کلسی تونین با روش نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که طی دوره لانهگرینی پینوپودها بهطور نرمال در همه نمونههای بیوپسی مورد مطالعه ظاهر میشوند اگرچه تعداد کمتری از آنها در سطح آندومتر زنان مبتلا به ناباروری ناشناخته در مقایسه با زنان بارور مشاهده شد. کاهش معنی داری در بیان اینتگرین بتا- 3 در آندومتر زنان مبتلا به ناباروری ناشناخته در مقایسه با زنان بارور مشاهده شد. همچنین، بیان کلسی تونین در آند ومتر زنان مبتلا به ناباروری ناشناخته نسبت به زنان بارور به طور معنیداری کاهش نشان داد. مطالعه حاضر نشان داد که تغییر در بیان کلسی تونین در آندومتر طی دوره لانه گزینی می تواند به عنوان یکی از مکانسیم های مولکولی ایجاد ناباروری در زنان نابارور محسوب شود.

بررسی اثرات عصاره هیدروالکلی برگ کاسنی بر سمیت تولیدمثلی ناشی از سرب در موش های صحرایی نر بالغ ویستار.
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم 1391
  مرضیه نوروزی تبریزی نژاد   مهران درست قول

تولیدمثل فرآیندی مهم در زندگی جانداران می باشد که با هدف بقای نسل و انتقال صفات ژنتیکی از نسلی به نسل بعد انجام می گیرد. چنانچه اختلالی در روند تولیدمثل ایجاد شود توانایی باروری و در نتیجه بقای نسل و گونه افراد به خطر می افتد. عوامل زیادی در ایجاد ناباروری در افراد نر دخالت دارند که از آن جمله می توان به نقش آلاینده های زیست محیطی همچون فلزات سنگین اشاره نمود. در این میان، مطالعات مختلف نشان داده که سرب از طریق ایجاد استرس اکسیداتیو موجب آسیب بافتی و بروز اختلال در فعالیت تولیدمثلی افراد نر می شود. از این رو، استفاده از گیاهان به علت وجود ترکیبات آنتیاکسیدانی در آن ها با هدف جلوگیری از آسیب های ناشی از تولید رادیکال های آزاد از اهمیت بسیار برخوردار شده است. از جمله گیاهانی که دارای خواص آنتیاکسیدانی شناخته شده می باشد. گیاه کاسنی(cichorium intybus linn.) است. در طب سنتی ایران خواص زیادی برای گیاه کاسنی در نظر گرفته شده که از آن جمله می توان به پتانسیل این گیاه در افزایش توانایی باروری افراد نر اشاره نمود. از این رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات حفاظتی عصاره هیدروالکلی برگ گیاه کاسنی در برابر سمیت تولیدمثلی ناشی از استات سرب در موش های صحرایی نر بالغ انجام گرفت. برای این منظور، موش های صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به مدت 70 روز مورد تجویز همزمان استات سرب(1/0 درصد) از طریق آب آشامیدنی و مقادیر مختلف(50، 100 و 200 میلی گرم بر گیلوگرم در هر روز) عصاره هیدروالکلی برگ کاسنی از طریق گاواژ قرار گرفتند. نتایج بدست آمده در این مطالعه نشان داد که سرب موجب کاهش معنی دار(05/0>p) وزن بیضه، قطر لوله های منی ساز، تعداد اسپرم های اپیدیدیمی، سطح سرمی هورمون تستوسترون و محتوای آنزیم های سوپراکسید دسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز در بیضه موش های صحرایی نر در معرض می شود. همچنین، افزایش معنی داری (05/0>p) در میزان شاخص مالون دی آلدئید در بیضه موش های صحرایی نر در معرض سرب مشاهده گردید. با این حال، تجویز همزمان عصاره هیدروالکلی برگ کاسنی در موش های صحرایی در معرض سرب موجب افزایش معنی دار(05/0>p) پارامترهای تولیدمثلی و بهبود وضعیت اکسیداتیو در بافت بیضه موش های صحرایی نر گردید. بنابراین، نتایج بدست آمده در مطالعه حاضر نشان می دهد که عصاره هیدروالکلی برگ کاسنی پتانسیل جلوگیری از استرس اکسیداتیو ناشی از استات سرب در بافت بیضه را داشته و موجب بهبود پارامترهای تولیدمثلی در موش های صحرایی نر بالغ در معرض استات سرب می گردد.

ارزیابی ارتباط سطوح پرولاکتین سمینال با کیفیت سیمن،پارامترهای استرس اکسیداتیو و یکپارچگی dna اسپرم مردان دراهواز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم 1394
  مریم خوردستان   مهران درست قول

مطالعه حاضر با هدف درک نقش پرولاکتین سمینال در قابلیت بارورسازی مردان به ارزیابی ارتباط سطوح پرولاکتین سمینال با کیفیت سیمن، یکپارچگی dna اسپرم و پارامترهای استرس اکسیداتیو پرداخت. پارامترهای سیمن، یکپارچگی غشاء و یکپارچگی dna اسپرم و مقادیر پرولاکتین، مالون دی آلدئید، سوپراکسیددسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز پلاسمای سیمن در مردان نورموزواسپرمیک(38n=)، اولیگوزواسپرمیک(36n=)، آستنوزواسپرمیک(42n=)، اولیگوآستنوزواسپرمیک(35n=) ارزیابی شد.

ارزیابی میزان روی و پارامترهای استرس اکسیداتیو در پلاسمای سمینال و ارتباط آنها با کیفیت سیمن و یکپارچگی dna اسپرم مردان در اهواز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم پایه 1394
  خالده آل حمود   مهران درست قول

شواهد زیادی نشان داده که عدم تعادل بین میزان تولید رادیکال های آزاد اکسیژن و ظرفیت آنتی اکسیدانی پلاسمای سیمن منجر به بروز استرس اکسیداتیو و در نتیجه ناباروری در مردان می شود. روی یکی از آنتی اکسیدان های سمینال بوده که کاهش کیفیت سیمن بدنبال کمبود آن پیشنهاد می شود. مطالعه حاضر بمنظور ارزیابی میزان روی و پارامترهای استرس اکسیداتیو پلاسمای سیمن و ارتباط آنها با کیفیت سیمن و یکپارچگی dna اسپرم مردان در شهر اهواز انجام گرفت.نتایج این مطالعه نشان می دهد که استرس اکسیداتیو از عوامل مهم بروز ناباروری در مردان بوده و ارزیابی میزان روی و توان آنتی-اکسیدانی پلاسمای سیمن هنگام سنجش باروری مردان مراجعه کننده به کلینیک می تواند مفید باشد.