نام پژوهشگر: محمدجواد ساعی
فرهاد کریمی پور فرزانه نصیرزاده
تحقیق حاضر کارایی مدل ارزش گذاری فلتهام- اولسن (1995) را در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار می دهد و سعی دارد رابطه بین ارزش ذاتی شرکت ها و بازده آنها را مشخص نماید. این مدل مبتنی بر رابطه مازاد تمیز است و تلاش می کند که ارزش ذاتی شرکت ها را با استفاده از ارزش دفتری آنها تعیین نماید. جامعه آماری این تحقیق در بر گیرنده کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار است و نمونه مورد بررسی شامل 126 شرکت از 22 صنعت مختلف است که داده های آنها برای بازه زمانی 1377 الی 1386 با استفاده از مدل رگرسیون مقطعی- زمانی (پنل دیتا) مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که مدل فوق الذکر با قاطعیت کامل قادر به تعیین ارزش ذاتی شرکت های مورد مطالعه نمی باشد. اما شواهد نشان می دهد که شرکت های دارای ارزش ذاتی بیشتر، سود بیشتری کسب می نمایند.
مهدی عبدی محمدجواد ساعی
سود معیار مهمی در تصمیم گیری و ارزیابی استفاده کنندگان از صورتهای مالی است. اهمیت سود در این موارد یکی از دلایل مدیریت سود است. تحقیقات قبلی نشانگر وجود مدیریت سود است. تمرکز این تحقیق بر یافتن پاسخی برای این سوال است که "آیا نسبت مدیریت سود در صورتهای مالی تلفیقی متفاوت از صورتهای مالی شرکت اصلی می باشد؟" برای پاسخ به این سوال، ابتدا مدیریت سود در صورتهای مالی تلفیقی و صورتهای مالی شرکت اصلی به صورت جداگانه و با استفاده از مدل تعدیل شده جونز (دچو و همکاران، 1995) و مدل چشم انداز آینده (دچو و همکاران، 2003) مورد بررسی قرار گرفت. نمونه این تحقیق متشکل از 98 شرکت در 3 صنعت مجزا می باشد. دوره زمانی تحقیق از سال 1381 تا 1387 بوده است. نتایج آزمون فرضیات اول و دوم در سطح صنعت و در سطح کل نمونه، نشان می دهد که مدیریت سود در هر دو صورت مالی به صورت معناداری اعمال می شود. آزمون فرضیه سوم در سطح کل نمونه، برخلاف انتظارات نشان داد که مدیریت سود در صورتهای مالی شرکت اصلی به صورت معناداری بیشتر از صورتهای مالی تلفیقی است. هر چند آزمون معنادار بودن تفاوت مدیریت سود در سطح صنایع، بسته به مدلهای مورد استفاده، نتایج ناسازگاری داشته اند.
سیدناصر موسوی بایگی محمدجواد ساعی
هدف این پژوهش، شناسایی نوع و ماهیت تجدیدارائه صورت های مالی و بررسی اهمیت استفاده از این اطلاعات در مدل های تصمیم گیری است. جامعه در دسترس تحقیق شامل 229 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، و دوره تحقیق سال های 1380تا 1386 را دربر می گیرد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که، بیشترین فراوانی تجدیدارائه ها از نظر طبقه بندی عناصر مالی، مربوط به بدهی ها؛ از لحاظ نوع صنعت مربوط به خودرو و قطعات؛ و از لحاظ سال های تحقیق مربوط به سال مالی 1384 است. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد که تفاوت نوع و ماهیت تعدیلات سنواتی، هم در سنوات مختلف، و هم در صنایع مختلف، معنی دار است. به علاوه، تفاوت معنی داری بین ارقام اولیه و تجدیدارائه شده مشاهده گردید؛ و توان مدل اسلوان در پیش بینی سود عملیاتی با استفاده از اطلاعات تجدیدارائه شده به طور معنی داری افزایش یافت.
هادی قربان علی آبادی محمدجواد ساعی
موجودیها حجم زیادی از کل داراییهای شرکتهای تولیدی را تشکیل می دهند. نگاه دقیق و هوشیارانه به موضوع موجودیها، شرکتها را قادر می سازد تا از موجودیها در جهت افزایش کارائی و اثر بخشی خود استفاده نمایند. تمرکز این تحقیق بر یافتن پاسخی برای این سوالات است که اولاً، آیا عملکرد مالی(سود عملیاتی به فروش) متاثر از سطح کل موجودیها و یا سطح هر یک از اجزاء آن می باشد؟ و ثانیاً آیا رابطه فوق به نوع صنعت بستگی دارد؟ نمونه مورد بررسی این تحقیق مشتمل بر 144 شرکت تولیدی پذیرفته شده در بورس تهران و دوره زمانی تحقیق 1380تا1387 می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که رابطه معنی داری بین کل موجودیها و اجزاء متشکله آن(موجودی مواد اولیه، موجودی کالای در جریان ساخت، موجودی کالای ساخته شده) با عملکرد مالی در سطح کل شرکتها وجود دارد، اما نتایج کسب شده در سطح صنایع نشان داد که در همه صنایع به جزء صنایع لاستیک و ماشین آلات رابطه معنی داری بین موجودی مواد و کالا با عملکرد مالی وجود دارد. در صنایع شیمیایی و خودرو رابطه مستقیم و ولی در صنایع غذایی، فلزی و غیر فلزی رابطه معکوسی وجود دارد.
محمدعلی ساری محمدجواد ساعی
در این تحقیق، با استفاده از اطلاعات 158 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار طی سال های 1382 تا 1387، الگوهای سه گانه طبقه بندی بندی مالیات بر درآمد پرداختی (الگوی طبقه بندی مجزا، تفکیکی یا تجمیعی)، از نظر محتوای اطلاعاتی (توان توضیح دهندگی بالاتر بازده سهام) و نیز توان پیش بینی (انحرافات کمتر در پیش بینی جمع جریان های نقدی دوره بعد) مورد آزمون قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می هد که در سطح کل صنایع و همچنین در سطح 7 صنعت مورد بررسی، الگوی طبقه بندی تفکیکی به لحاظ کارآمدی محتوای اطلاعاتی در رتبه اول و الگوهای طبقه بندی تجمیعی و همچنین طبقه بندی مجزا به ترتیب، در رتبه های بعدی جای دارند. هرچند قدرت تبیین الگوهای طبقه بندی تجمیعی یا تفکیکی تا حدودی به یکدیگر نزدیک می باشند. نتایج بدست آمده درخصوص توان پیش بینی الگوهای مختلف طبقه بندی مالیات بر درآمد پرداختی، برای کل صنایع و همچنین 7 صنعت مورد بررسی، حاکی از برتری الگوهای طبقه بندی تفکیکی و تجمیعی نسبت به طبقه بندی مجزا دارد. اما تفاوت خطای پیش بینی الگوهای سه گانه از نظر آماری معنی دار نمی باشند. آزمون معنی داری تفاوت توان پیش بینی الگوهای یاد شده نشان می دهد که در سطح کل صنایع این تفاوت معنی دار نبوده و تنها در صنایع خودروسازی و صنایع غذایی تفاوت معنی دار وجود دارد؛ که در صنایع یاد شده نیز به ترتیب، الگوی طبقه بندی مجزا نسبت به طبقه بندی تفکیکی و طبقه بندی تجمیعی و تفکیکی نسبت به طبقه بندی مجزا از توان پیش بینی بالاتری برخوردار می باشند.
صادق حسن زاده کوجو محمدجواد ساعی
هدف این تحقیق بررسی نظر استفاده کنندگان (مدیران مالی، حسابرسان و سرمایه گذاران حرفه ای) از استانداردها در رابطه با تفاوت های عمده موجود بین استانداردهای ملی و بین المللی حسابداری می باشد. بدین منظور پرسشنامه ای حاوی موارد عمده تفاوت موجود بین استانداردهای مذکور طراحی گردید. این موارد عمده براساس مقایسه میان استانداردهای ملی تدوین شده توسط سازمان حسابرسی تا پایان سال 1390 و استانداردهای بین-المللی تدوین شده توسط iasb وiasc تعیین گردیده-اند. اطلاعات دریافتی از طریق پرسشنامه با استفاده از آزمون بای نومیال مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که استفاده کنندگان از استانداردهای حسابداری تنها در سه مورد("نحوه طبقه بندی در صورت جریان وجوه نقد"، "عدم شناسایی دارایی ثابت مشهود اعطایی دولت به عنوان بدهی در صورت وجود تعیین تکلیف در قوانین آمره" و "نحوه ی حسابداری جداگانه جهت شرکت های دولتی در مورد تسعیر ارز") با نحوه عمل ارائه شده در استانداردهای ملی موافق می باشند، و در سایر موارد مورد بررسی، حداقل یک گروه مخالفت خود را با این تفاوت ها اعلام کرده اند. بر اساس یافته های تحقیق چنین می توان استنباط نمود که استانداردهای ملی تدوین شده در برخی از موارد، نیازهای استفاده کنندگان را تامین نمی نمایند این امر می-تواند ناشی از عدم توجه به نظرات و نیازهای استفاده کنندگان در تدوین استانداردها و یا ناشی از عدم هم خوانی استانداردهای تدوین شده با شرایط و وضعیت خاص ایران باشد. بنابراین توصیه می گردد در تدوین استانداردهای ملی حسابداری شرایط محیطی، نیازها و نظرات استفاده کنندگان از استانداردها مد نظر قرار گیرد.
سیدمحسن موسوی محمدجواد ساعی
با توجه به اهمیت پیش بینی در دنیای امروز و نیز اهمیت سود به عنوان یکی از مهم ترین متغیرهای حسابداری، سودمندی پیش بینی سود و یافتن مدلی مناسب که بتوان توسط آن سود را با خطای کم تری پیش بینی نمود آشکار است. در این میان محققان در تلاش به منظور یافتن مدلی مناسب برای پیش بینی سود، مدل های سری زمانی و گام تصادفی را اغلب به کار گرفته اند. هدف این تحقیق مقایسه ی مدل های گام تصادفی و سری زمانی (اتورگرسیو) در پیش بینی سود عملیاتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، و محاسبه ی طول دوره ی زمانی بهینه برای استفاده در مدل سری زمانی سود، می باشد. تحقیق حاضر با آزمودن مقادیر قدرمطلق درصد خطاهای پیش بینی مدل های گام تصادفی و سری زمانی اتورگرسیو به بررسی تفاوت خطای این مدل ها در پیش بینی سود پرداخته است و تکیه ویژه ای بر تشخیص دوره زمانی بهینه، برای به کارگیری در سری زمانی سود با استفاده از آماره ی آکائیک (aic) دارد. داده های مورد نیاز شامل 828 سال- شرکت، از صورت های مالی سال های 1372 تا 1389 (46 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران) استخراج گردیده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد در پیش بینی سود، هنگام استفاده از مدل های ساده که متغیرهای توضیحی در آن ها به کار نمی روند، مدل گام تصادفی به طور عمده و معنی دار، و در مدل های دارای متغیرهای پیش گو، به طور جزئی، پیش بینی را با خطای کمتری نسبت به مدل سری زمانی اتورگرسیو انجام می دهد. نتایج همچنین حاکی از آن است که در مدل سری زمانی، استفاده از وقفه های بالاتر باعث بهبود مدل ها نخواهد شد و در بین وقفه های 1 تا 6 مورد بررسی، وقفه 1 برای مدل های ساده و وقفه 2 برای مدل های دارای متغیرهای پیش گو، بهینه می باشد.
سمانه محمدی بهزاد کاردان
هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان تحقق بازده سهامداران از سرمایه گذاری در سهام شرکت های با p/e بالا می باشد. با عنایت به این واقعیت که سهامداران به دنبال کسب بازده ای بیش از نرخ بازده بدون ریسک هستند و با عنایت به اهمیت نسبت p/e به عنوان شاخص کلیدی درتصمیم گیری سهامداران، چگونه می توان پذیرفت که سرمایه گذاران، سهامی را برای سرمایه گذاری انتخاب می نمایند که در زمان سرمایه گذاری فاقد بازده معقول ( کمتر از بازده بدون ریسک) می باشد. بهترین پاسخ همانا امید به آینده یعنی افزایش سود هر سهم و در نتیجه تعدیل(کاهش) نسبت p/e به سمت کسب بازده معقول می باشد. لذا تحقیق حاضر به بررسی میزان تحقق انتظارات سهامداران از سرمایه-گذاری در سهام شرکت های با p/e بالا می پردازد. در این راستا اطلاعات مربوط به 379 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار را در بازه زمانی 1375-1390 مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و نتایج تحقیق نشان داد که در افق زمانی کوتاه مدت و بلندمدت نسبت p/e در راستای انتظارات سهامداران تعدیل می شود، اما در میان مدت به هدف خود نمی رسند.
حسین میرزایی محمدجواد ساعی
تفاوت بین آنچه حسابرسان بر اساس استانداردهای حسابرسی انجام می دهند و آنچه استفاده کنندگان از حسابرسان انتظار دارند که انجام دهند، فاصله انتظاری حسابرسی نامیده می شود. تحقیق حاضر، به بررسی عوامل موثر بر کاهش این فاصله پرداخته است. به همین منظور اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه، از دو گروه حسابرسان و استفاده کنندگان از صورت های مالی جمع آوری گردیده است. استفاده کنندگان در این تحقیق شامل سه گروه (مدیران دایره اعتبارات بانک ها، سرمایه گذاران و سهامداران و تحلیلگران بورس) از افرادی هستند که به صورت مکرر با گزارش حسابرسی در ارتباط بوده و برای انجام برخی از فعالیت های خود، از آن استفاده می کنند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از آزمون ناپارامتریک mann-whitney-u استفاده شده است. نتایج تحقیق، همچنان وجود فاصله انتظاری حسابرسی در حوزه، مسئولیت حسابرس، نگهداری اطلاعات حسابداری، عملکرد سیستم کنترل داخلی و کشف و جلوگیری از رخداد تقلب را تأیید نموده است. همچنین، بر اساس یافته های این تحقیق، آموزش استفاده کنندگان در حوزه ی مسئولیت حسابرسان و نحوه ی اجرای عملیات حسابرسی، توسعه ی گزارش حسابرسی و ارائه ی اطلاعات تفصیلی در مورد مسئولیت حسابرس نسبت به صورت های مالی در متن گزارش و یا به صورت یادداشت جداگانه و تدوین استانداردهای جدید حسابرسی در حوزه مسئولیت حسابرسان، از عوامل اثرگذار بر کاهش فاصله انتظاری بوده، اما حسابرسی گزارش هیأت مدیره نقش مهمی در کاهش این فاصله نداشته است.
سعید محمدی فرزانه نصیرزاده
با توجه به اینکه وجه نقد یکی از عوامل بسیار مهم در ادامه فعالیت شرکتها می باشد، استفاده کنندگان از اطلاعات مالی در بسیاری از تصمیمات خود توجه خاصی به صورت جریان وجوه نقد می نمایند. صورت جریان وجوه نقد به عنوان یکی از صورتهای مالی شرکتها طبق استاندارد شماره 2 حسابداری ایران از 5 طبقه تشکیل گردیده است که می تواند نشان دهنده عملکرد شرکت در زمینه استفاده از وجه نقد باشد. در این پژوهش به دلیل اهمیت صورت جریان وجوه نقد در تصمیم گیری استفاده-کنندگان از اطلاعات مالی، ارتباط بین ترکیبات مختلف اجزای صورت جریان وجوه نقد با بازده سهام مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری تحقیق مربوط به سالهای 1382 تا 1389 و متشکل از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. در این پژوهش جهت آزمون آماری، برآورد ضرایب و به دست آوردن مقادیر لازم جهت تجزیه و تحلیلهای آماری، از نرم افزار spss و آزمون رگرسیون چندگانه بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق بیانگر رابطه معنادار در ترکیبهایی که جریان وجوه نقد عملیاتی آنها مثبت می باشد با بازده مثبت سهام بود و در سایر ترکیبهای مختلف صورت جریان وجوه نقد با بازده سهام رابطه معناداری یافت نگردید. دلیل عدم وجود رابطه معنادار بین سایر ترکیبهای مختلف اجزای صورت جریان وجوه نقد با بازده سهام را میتوان به این دلیل بیان نمود که بورس اوراق بهادار ایران بیشتر تحت تأثیر مسائل سیاسی و فرهنگی حاکم بر جامعه بوده و کارایی لازم جهت استفاده و اثرگذاری محتوای اطلاعاتی صورت های مالی مخصوصاً صورت جریان وجوه نقد در تصمیم گیری ها را ندارد.
اسماعیل هزارخانی محمدجواد ساعی
هدف اصلی تحقیق حاضر، ارزیابی میزان تحقق پیش بینی سود مندرج در گزارش های توجیهی افزایش سرمایه می باشد. به منظور دستیابی به این هدف، اطلاعات مربوط به 46 شرکت که در بازه ی زمانی 1370 تا 1390 اقدام به افزایش سرمایه و صدور گزارش توجیهی افزایش سرمایه نموده اند مورد آزمون واقع گردیده است. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که اولا، بین مبالغ سود پیش بینی شده در گزارش های توجیهی افزایش سرمایه و ارقام تحقق یافته تفاوت قابل ملاحظه و معنی داری وجود دارد و این تفاوت معادل 41 درصد مبلغ سود پیش بینی شده توسط مدیریت می باشد. همچنین میزان نسبت خطای مزبور در شرکت های بزرگ و کوچک، پیر و جوان و دارای حسابرس باکیفیت بالا و پائین برابر است. ثانیا، میزان دقت سود پیش بینی شده ی سال اول بیشتر از سال دوم بعد از افزایش سرمایه می باشد. و ثالثا، میزان دقت پیش بینی سود هر سهم در گزارش های دوره ای مدیریت، بیشتر از میزان دقت سود پیش بینی شده در گزارش های توجیهی افزایش سرمایه نمی باشد. در نهایت، بعد از تقسیم شرکت های عضو نمونه در قالب گروه های صنعتی 4 گانه، فرضیه های تحقیق به صورت جداگانه برای هریک از این صنایع، مورد آزمون واقع گردید. نتایج حاکی از آن است که فرضیه ی اول تحقیق برای تمامی صنایع 4 گانه مورد تایید واقع شد البته میزان تفاوت بین سودهای پیش بینی شده و واقعی در صنایع تولیدکننده ی ماشین آلات و تجهیزات کمتر یا مساوی با 10 درصد پیش بینی مدیریت می باشد. ضمن این که فرضیه ی دوم تحقیق تنها در مورد صنایع تولید کننده ی محصولات و فرآورده های شیمیایی و نفتی پذیرفته شد و فرضیه ی سوم نیز در مورد هیچ یک از صنایع پذیرفته نگردید.
سجاد فلاح رمضانی محمدعلی باقرپور ولاشانی
ورشکستگی شرکت¬های بزرگ که باعث بدنامی برخی از موسسات بزرگ حسابرسی جهان و انحلال یکی از آن¬ها گردید و فساد بزرگ اقتصادی اخیر در ایران اهمیت نقش حسابرسان را بیش از پیش کرده است. طی سال¬های اخیر، جامعه حسابداران رسمی اقدام به رتبه بندی موسسات حسابرسی نموده است. رتبه¬بندی موسسات به شیوه¬ای که طی سال¬های اخیر در ایران صورت می¬پذیرد روشی جدید می¬باشد که میزان دقت و صحت آن از دغدغه¬های استفاده¬کنندگان است. لذا، این تحقیق به دنبال سنجش میزان مطابقت رتبه¬های ارائه شده برای موسسات و کیفیت حسابرسی است. مبنای کیفیت حسابرسی در تحقیق حاضر، سطح اقلام تعهدی اختیاری برآورد شده با استفده از مدل تعدیل شده عملکردی جونز، در نظر گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال¬های 1387 الی 1390 می¬باشد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از رویکرد داده¬های ترکیبی و الگوی رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می¬دهد که بین رتبه حسابرس و کیفیت حسابرسی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد اما نتایج حاصل از آزمون¬های اضافی، حاکی از عدم وجود رابطه معنی دار است. به طور کلی و با در نظر گرفتن نتایج حاصل از آزمون اصلی و آزمون¬های اضافی تحقیق می¬توان بیان کرد که هیچ شواهدی مبنی بر وجود رابطه مثبت و معنی دار بین متغیر رتبه حسابرس و کیفیت حسابرسی یافت نگردید.
محمد ملازاده محمود لاری دشت بیاض
در این پژوهش به بررسی تأثیر دانش مالی مدیر عامل بر روی مدیریت سود (1. مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و 2. مدیریت سود واقعی) در شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سطح کل و همچنین در سطح صنعت خودرو و قطعات که دارای بیشترین تعداد مدیر عامل با دانش مالی بوده است، در دوره زمانی 1391-1384 پرداخته شد. برای انجام این پژوهش، تعداد 92 شرکت به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای تحلیل داده¬های پژوهش، از مدل¬های رگرسیونی چند متغیره ترکیبی/تلفیقی و همچنین آزمون برابری میانگین در نرم¬افزار اقتصادسنجی eviews 6 استفاده شد. یافته¬های پژوهش نشان می¬دهد که دانش مالی مدیر عامل بر روی مدیریت سود در سطح کل شرکتها تأثیر ندارد. و فرضیه ها در صنعت خودرو و قطعات بررسی شد و تنها نشان میدهد که ، تفاوت معنی¬داری بین میانگین مدیریت سود بر اساس اقلام تعهدی اختیاری در شرکت¬های با مدیر عامل¬های دارای دانش مالی و سایر شرکتها وجود دارد.
زکیه دریاب مهدی صالحی
نسبتاً دقیقتر جهت پیشبینی بازار بورس احتیاج به تکنیکهای دقیق و قابل اعتماد میباشد. بازده غیرعادی به عنوان شاخصی درباره محتوای اطلاعات اعلان سود استفاده میشود یعنی چقدر و چه نوع اطلاعات برای بازار سرمایه انتشار یافته است و نقش تأثیرگذاری بر بدست آوردن سود و یا متضرر شدن سرمایهگذاران دارد. همچنین در طول سالهای اخیر مدلهای سری زمانی غیرخطی یکی از ابزارهای جدید در توصیف و پیشبینی بودهاند. این تحقیق با استفاده از مدلهای خاکستری به دنبال پیشبینی بازده غیرعادی سهام میباشد. اطلاعات بازده غیرعادی سهام صد شرکت از ده صنعت فعال بازار بورس تهران، مربوط به دورهی ده ساله 1382-1391 جمع آوری شد و به عنوان پایگاه اطلاعاتی در فایل اکسل قرار گرفت. با استفاده از روش داده های پانل بر مبنای تکنیک های شبکههای مصنوعی میباشد که با بهره گیری از نرم افزارهای 2013 matlab، 20 spss، 7 eviews به آزمون فرضیه پرداختیم. با بررسی سه مدل ذکر شده از قبیل مدل خاکستری، مدل غیرخطی خاکستری برنولی و مدل نش غیرخطی خاکستری برنولی نتایج بدست آمده نشان میدهد که مدل نش غیرخطی خاکستری برنولی توان پیشبینی بازده غیرعادی سهام را با شرایط تعریف شده نسبت دو مدل خاکستری دیگر افزایش میدهد و در ادامه بعد از بررسی مدلهای رگرسیونی تعریف شده دریافتیم مدل رگرسیونی غیرخطیخاکستری برنولی از دقت بالاتر و خطای کمتری نسبت به دو مدل دیگر برخوردار است.
سعیده مرادی محمدجواد ساعی
این نوشتار با استفاده از روش تجزیه و تحلیل مرزی و بهره گیری از شاخص مالم کوئیست به اندازه گیری تغییرات کارایی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازده زمانی ????تا ????پرداخته، سپس ارتباط بین تغییرات در کارایی و عملکرد شرکت ها شامل سودآوری جاری و آتی مورد آزمون قرار گرفته است. مقادیر مورد نیاز شاخص مالم کوئیست با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها محاسبه شده است. یافته های تحقیق نشان می دهدکه در سطح کل صنایع بین تغییرات در کارایی جاری و تغییرات در سودآوری جاری ارتباط مثبتی وجود ندارد، ولی بین تغییرات در کارایی جاری و سودآوری آتی ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد. در سطح صنایع شش گانه نیز به استثناء صنایع مواد غذایی و محصولات فلزی و غیرفلزی و مواد معدنی، نتایج متفاوتی حاصل شد. همچنین نتایج این تحقیق بعد از کنترل متغیرهای بنیادی، و تغییرات در گردش دارایی ها به عنوان عوامل تأثیرگذار بر سودآوری، نیز برقرار است.
محمدجواد ساعی رضا راعی
چکیده ندارد.
محبوبه کاظمی محمدرضا عباس زاده
هدف اصلی این تحقیق تعیین چگونگی رابطه بین اجزاء تعهدی و نقدی سود و سودهای غیرعادی آتی و ارزش بازار حقوق صاحبان سهام است. آزمون های این پژوهش بر مبنای مدل اولسون (1999) انجام شده و از متغیرهای سود (به عنوان نماینده صورت سود و زیان)، ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام (به عنوان نماینده ترازنامه) و بازده دفتری حقوق صاحبان سهام (که بیانگر رابطه میان ترازنامه و صورت سود و زیان است) استفاده شده است. سود حسابداری به دو جزء تعهدی و نقدی (به عنوان نماینده صورت گردش وجوه نقد با تاکید بر مفهوم جریان های نقدی حاصل از فعالیت های عملیاتی) تقسیم شده است. جامعه ی آماری این تحقیق، شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که از این جامعه تعداد 149 نمونه انتخاب شده است. قلمرو زمانی تحقیق نیز از ابتدای سال 1379 تا پایان سال 1385 می باشد. نتایج آزمون های انجام شده حاکی از آنست که اجزاء تعهدی سود نسبت به سودهای غیرعادی آتی آگاهی دهنده هستند؛ بین اجزاء تعهدی و سودهای غیرعادی آتی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و در نتیجه هرچه اجزاء تعهدی سود بیشتر باشند، در آینده سودهای غیر عادی بیشتری وجود خواهد داشت. افزون بر این، اجزاء نقدی سود نیز نسبت به سودهای غیرعادی آتی آگاهی دهنده هستند؛ بین اجزاء نقدی و سودهای غیرعادی آتی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد و در نتیجه هرچه اجزاء نقدی سود بیشتر باشند، در آینده سودهای غیرعادی کمتری وجود خواهد داشت. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهد که اجزای تعهدی و نقدی سود هردو با سودهای غیرعادی آتی رابطه معنی دار دارند اما جهت رابطه آنها عکس یکدیگر است. نتایج تحقیق همچنین نشان می دهد که اجزاء تعهدی و نقدی سود به پیش بینی ارزش بازار سهام شرکت ها نیز مربوط هستند.