نام پژوهشگر: محمدرضا اقبال
محمدرضا اقبال فریدون بابایی اقدم
در دهه های اخیر رشد فزاینده شهرها و تحت تأثیر قرار گرفتن محیط زیست آن ها، باعث بروز مشکلات و معضلاتی شده است که برنامه ریزان و مسئولان را بر آن داشته تا به فکر چاره جویی در برقراری ثبات آرامش، سلامت و پایداری توسعه سالم برآیند. یکی از تدابیر در نظر گرفته شده، برنامه ریزی در قالب شهر سالم و بهداشت عمومی است. ماهیت توجه به ایده شهر سالم، ارتقای کیفیت زندگی در قالب افزایش میزان تأثیر گذاری طرح ها و برنامه های شهری و تدوین چگونگی آن ها با دخالت شهروندان است. از طرفی شرایط لازم برای برقراری شهر سالم، توجه همه جانبه به نیروهای تأثیرگذار در روند ایجاد زندگی شهری سالم است. در پژوهش حاضر سعی شده است تا ضمن بیان تعریف، ضرورت وجودی و هدف از هماهنگی بین سازمان های متولی مسائل مربوط به مدیریت و سلامت شهری، بر اساس مرور مستندات مربوط به ادبیات موضوعی مربوطه، مدلی به منظور ایجاد هماهنگی بین دو یا چند سازمان متولی مسائل مربوط به مدیریت شهری ارائه گردد تا به عنوان مبنایی برای ایجاد هماهنگی بین سازمان های موجود در دنیای واقعی باشد. روش تحقیق بدین صورت است که ابتدا با شناسایی افراد ذی نفع و نخبگان موجود در حوزه مدیریت و برنامه ریزی شهری، چگونگی همکاری بین بخشی در شهر اردبیل شناسایی شود و طبق آن و با استفاده از نظرات و دیدگاه های افراد مذکور با در نظر گرفتن اهداف راهبردی شهر سالم در قالب پروژه ایی به طراحی مدل جامعه محور و در مقیاس محلی به نحوه جلب و همکاری بین بخشی منجر شود. نتایج بدست آمده از آراء و نظرات نخبگان و ذی نفعان، حاکی از آن است که همکاری بین بخشی را ابزار مناسب و موثر در پیشبرد اهداف شهر سالم عنوان کردند و مدیران و مسئولان هر بخش، پس از توجیه و آگاهی کامل در مورد روند پروژه شهر سالم، استقبال خوب و رضایت کافی به منظور همکاری در اجرای پروژه شهر سالم در شهر اردبیل را داشته اند و نحوه اجرای پروژه شهر سالم را در چارچوب مشخص و روشن به دور از اهداف آرمانی قابل اجرا می-دانند.