نام پژوهشگر: حسین حسن پور الاشتی
منیژه داداشی حاجی حسین حسن پور الاشتی
سبک پدیده ای انسانی است و همانند آدمی چند وجهی است. شناخت سبک مستلزم رشته ی پیچیده ای از بررسی های همه جانبه است. بدین ترتیب سبک خود واقعیتی محسوس و عینی؛ ولی تعریف سبک شناسی نظری است . تحلیل سبک شناسیک آثار داستانی به طور کل در دو محور اساسی صورت می پذیرد: یکی سبک شناسی زبان داستان شامل واژگان، ترکیبات، ساخت های نحوی و خلاقیت های ادبی متن است که از رهگذر تشبیه، استعاره، مجاز و... شکل می گیرد و دیگر سبک شناسی روایت است که عناصر داستان چون شخصیت پردازی، درون مایه و لحن و... را شامل می شود . در این پژوهش سعی شده است عناصر ادبی سبک ساز و شاخصه های سبکی شناخته شود تا سبک داستان های ساعدی از سبک دیگر نویسندگان متمایز گردد. بر اساس تحلیل سبک شناسی روایت، شاخصه های سبک ساز مجموعه داستان های کوتاه غلام حسین ساعدی، فضا سازی های تلخ، تیره، وهمناک، هولناک، استرس زا، اضطراب آور، دردناک و غم آلود، پرداختن به موضوع فقر اقتصادی و فرهنگی و عواقب آن بر زندگی شهری و روستایی، شخصیت پردازی از طریق ارائه عمل شخصیت ها با کمی شرح و تفسیر و کاربرد شخصیت های تمثیلی و پویا و استفاده از گفتگو های ساده و نمایشی و زاویه دید نمایشی و اول شخص مفرد می باشد. عناصر زبانی سبک ساز در مجموعه داستان های ساعدی عامیانه گرایی واژگانی، کابرد صفات با رنگ تیره و ترس بر انگیز، استفاده از قید زمان در شروع داستان ها، شکسته نویسی واژگان، تلفظ فصیح و رسمی واژگان محاوره ای، تنوع وجوه فعلی اعم از وجوه اخباری، التزامی و امری، استفاده از افعال جعلی و جملات کوتاه می باشد. کلید واژه: سبک، غلام حسین ساعدی، داستان، روایت، زبان.
مریم رستگار مازندرانی حسین حسن پور الاشتی
چکیده : کشف المحجوب و ترجمه رساله قشیریه ، هر دو از امّهات متون تعلیمی منثور فارسی اند ،که بسیاری از مفاهیم بنیادین تصوّف و شخصیّت های برجسته را تحلیل و معرفی کرده اند. در پایان نامه ی حاضر به طور اجمالی به متون تعلیمی عرفانی و پیدایش عرفان و تصوّف در جامعه ی اسلامی و قرن پنجم،شناخت زندگی و طرز فکر،روش و آثار هجویری و قشیری اشاره شده است. در این تحقیق به طور دقیق به شناخت آراء و نظریات هجویری و قشیری پرداخته و از جنبه های محتوایی و موضوعی آرای آن ها در جداول مختلف مقایسه شده و تشابهات وتفاوت های آن ها در انتخاب موضوع و نحوه ی ورود به بحث و نتیجه گیری از هر باب بیان شده است. با این حال هجویری نظر خود را به همراه مثال های مختلف در رد یا قبول گفته های مشایخ و اهل تصوّف می آورد امّا قشیری معمولاً اکتفا به نظر بزرگان می کند و از خودش خیلی کم ابراز عقیده می کند.