نام پژوهشگر: عماد افروغ
عبدالرحمن حسنی فر عماد افروغ
چکیده برخی از لیبرالیسم به عنوان «نظریه مدرن تمدن غرب» و به تعبیر دیگر «پارادایم عملی» در تمدن غرب در دوران معاصر اسم می برند. این اندیشه به کشورهای دیگر از جمله ایران به صورت واقعی و یا وارونه سرایت کرده است. برخی با آن همراه شدند و آنرا پذیرفتند و برخی با آن مقابله کردند و آنرا طرد و رد و یا نقد کردند. تبلور همراه کنندگان در ابتدای ورود، از لحاظ شکلی در اهمیت دادن به قانون و مشتقات آن مثل قانون اساسی و «پارلمان»، برابری، مساوات،تحقق حق رأی سیاسی، محدودکردن قدرت پادشاه و... بود و مقابله کنندگان هم با قانون بشری، آزادی همه جانبه، برابری میان همه (مسلمان و غیرمسلمان)، «سکولاریسم» (جدایی دین از دنیا)، آزادی بیان گسترده و آزادی عقیده، مخالف بودند.شیخ فضل الله نوری،محمد حسین نائینی،تقی ارانی،علی شریعتی،مرتضی مطهری و احمد فردید از جمله کسانی هستند که به ابعاد «لیبرالیسم»(مبانی، ارکان و نتایج)به نظر می آید دیگاههای انتقادی را مطرح می کنند.از آنجا که مبنای این رساله در یک سطح ،بررسی مراتب با عطف توجه به نقد است . در این رساله نقد، زمانی نقد است که معطوف به مبانی و نتایج موضوع مورد نظر باشد والا نقد به حساب نمی آید.در این رساله مراتب یا سطح نقد آراء شیخ فضل الله نوری،محمد حسین نائینی،تقی ارانی،علی شریعتی،مرتضی مطهری و احمد فردید بر ابعاد(اصول، مبانی و نتایج) اندیشه «لیبرالیسم» ارائه می شود.بررسی و ارزیابی این دیدگاهها و آراء با توجه به مسأله بودن «لیبرالیسم» وتبلور آن در بحث «نزاع سنت وتجدد»در ایران، جامعه و متفکران را در موضع گیری مناسب تر نسبت به آن قرار می دهد.روش این رساله توصیفی تحلیلی و عقلی استنباطی یا تحلیل محتوای کیفی با رویکرد اندیشه ای و نه تاریخی یا تاریخ اندیشه ای است.یافته ها در بررسی ها، حکایت از پرداختن بیشتر آراء اندیشمندان مورد بررسی به اصول «لیبرالیسم» است و نه مبانی و نتایج آن.لذا از لحاظ انتقادی بودن در سطح و مرتبه پایینی قرار دارند و البته این به معنای عدم نقد آنها در برخی جاها نیست.