نام پژوهشگر: سیدکمیل طیبی
بهنام سالم صادق بختیاری
با توجه به وضعیت خاص کشورهای در حال توسعه و لزوم رشد و توسعه بخش های مهم نظیر کشاورزی و صنعت، ارزیابی آثار آزادسازی تجاری دارای اهمیت خاصی است. زیرا به لحاظ نظری و تجربی در اثر آزادسازی تحولات زیادی در رشد، سرمایه گذاری، اشتغال و سایر شاخص ها اتفاق می افتد. در این تحقیق ضمن بررسی آزادسازی تجاری در بخش کشاورزی ایران و نیز در بخش کشاورزی کشورهای منتخب (شامل ژاپن، کره جنوبی، مالزی، پاکستان، هندوستان، ویتنام و فیلیپین) با مقایسه تطبیقی آن ها، تجربه آزادسازی کشاورزی در آن ها تحلیل شده است. بدین ترتیب، اهداف این مطالعه بر ارزیابی فرآیند آزادسازی تجاری در بخش کشاورزی کشورهای منتخب استوار است، ضمن آن که به عملکرد آزادسازی تجاری ایران در بخش کشاورزی و تا حدودی بخش صنعت پرداخته شده و رویکرد این نوع آزادسازی به عنوان یک راهبرد اقتصادی در یک روند زمانی تحلیل گردیده است. با این حال، کشف آثار کوتاه مدت و بلندمدت آزاد سازی تجاری در یک مسیر تعاملی بلندمدت بر سطح اشتغال کشاورزی کشورهای منتخب مدنظر بوده است. برای این که این اثرات مشخص شود، برآوردهای ضرایب کوتاه مدت و بلندمدت الگوی اشتغال کشاورزی این کشورها به روش پویای اقتصادسنجی یعنی ardl بدست آمده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. به طور کلی، نتایج نشان می دهند که سیاست آزادسازی تجاری بر شاخص های بخش کشاورزی کشورهای در حال توسعه مثل فیلیپین نسبت به کشورهای پیشرفته موفق تر بوده است که با نتایج میدانی تحقیق نیز مطابقت داشته است. علاوه بر این، یافته های تحقیق مربوط به کشور ایران نشان می دهند که همراه با آزادسازی در صنعت، کارایی و بهره وری افزایش می یابد. همچنین آزادسازی به افزایش صادرات در صنایع کاربر منجر می شود، بنابراین، ایران باید توسعه ی صنایع کوچک و کشاورزی را در الویت قرار دهد.
هاجر رستمی حصوری مصطفی عمادزاده
جریان مهاجرت بین المللی افراد متخصص از کشورهای در حال توسعه (مبدأ) به کشورهای توسعه یافته (مقصد) در دو دهه اخیر رشد چشمگیری داشته است. در دهه 1970 اکثر اقتصاددانان با این عقیده موافق بودند که فرار مغزها منجر به کاهش انباشت سرمایه انسانی شده و در نهایت باعث زیان به اقتصاد کشورهای در حال توسعه می شود. در حالی که در مطالعات دو دهه اخیر، از نتایج سود مند فرارمغزها بر اقتصاد کشورهای مبدأ صحبت می شود، به طوری که دورنمای مهاجرت با ایجاد اثر انگیزشی مثبت، موجب تشویق افراد باقیمانده در کشور مبدأ به سرمایه گذاری در آموزش شده و از این طریق سطح سرمایه انسانی را افزایش داده و در نهایت موجب ایجاد رشد اقتصادی می گردد. این تحقیق سعی در شفاف کردن اثر فرار مغزها بر رشد اقتصادی کشورهای مبدأ دارد. بیش از 90 درصد مهاجران متخصص دنیا در 30 کشور عضو oecd زندگی می کنند و بیش از 90 درصد مهاجران متخصص در این 30 کشور، در 6 کشور امریکا، انگلیس، کانادا، آلمان، استرالیا و فرانسه زندگی می کنند. از اینرو به منظور بررسی اثرفرار مغزها بر رشد اقتصادی کشورهای مبدأ، فرار مغزها از 79 کشور در حال توسعه به 6 کشور ذکر شده طی دوره 2004-1991 با استفاده از رهیافت داده های تابلویی و نرم افزار stata مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج نشان داده اند اثر مستقیم فرار مغزها بر رشد اقتصادی کشورهای مبدأ معنی دار نیست. و اثر فرار مغزها بر انباشت سرمایه انسانی کشورهای مبدأ منفی و معنی دار بوده است. واز آن جا که سرمایه انسانی اثر مثبت و معنی داری بر رشد اقتصادی دارد، این اثر منفی باعث کاهش اثر مثبت سرمایه انسانی شده و بنابراین فرار مغزها با کاهش انباشت سرمایه انسانی رشد اقتصادی کشورهای مبدأ را با کندی مواجه می کند.