نام پژوهشگر: محمد حسین شمشیری
فاطمه پورایزدی محمد حسین شمشیری
این مطالعه جهت بررسی اثر میکوریز آربسکولار (glomus mosseae) بر مقاومت به شوری دانهال های پسته رقم بادامی ریز زرند انجام شد که در آن از دو سطح میکوریز (بدون میکوریز و با میکوریز)، چهار سطح شوری (5/0، 3، 6 و 9 دسی زیمنس بر متر) و دو زمان برداشت (21 روز پس از آغاز تنش شوری و42 روز پس از آغاز تنش شوری) استفاده گردید. نتایج حاکی از آن بود که پسته حدود 60 درصد با میکوریز همزیستی دارد که میزان همزیستی با افزایش سطوح شوری و مدت زمان تنش کاهش یافت. تیمار میکوریز صرف نظر از بقیه تیمار ها باعث افزایش پارامترهای رویشی در گیاهان دارای میکوریز گردید همچنین رنگیزه های گیاهی نیز در گیاهان دارای میکوریز بیشتر از گیاهان بدون میکوریز بود. افزایش شوری باعث افزایش قندهای محلول و پرولین گیاه گردید که در سطوح بالای شوری گیاهان دارای میکوریز پرولین ریشه بیشتر و قند محلول شاحساره کمتری نسبت به گیاهان بدون میکوریز داشتند. گیاهان دارای میکوریز در این بررسی محتوای نسبی آب برگ بیشتر و کارایی مصرف آب بالاتری داشتند. نتایج نشان داد که با افزایش شوری میزان برخی عناصر در گیاه کاهش یافت که عناصری همچون روی، مس و فسفر در گیاهان دارای میکوریز بیشتر از گیاهان بدون میکوریز در شرایط تنش شوری بود همچنین مشخص گردید که افزایش سطوح شوری باعث افزایش سدیم و کلر در گیاه گردید که در سطوح بالای شوری و تنش طولانی مدت گیاهان دارای میکوریز میزان کمتری از این عناصر را در ریشه و شاخساره خود داشتند. جذب و انتقال این عناصر نیز در گیاهان دارای میکوریز کمتر از گیاهان بدون میکوریز بود. بطور کلی مشخص شد که تیمار میکوریز از طریق مکانیسم هایی نظیر افزایش پرولین در ریشه، افزایش جذب و انتقال عناصر ضروری گیاه، کاهش جذب و انتقال عناصر مضر مانند سدیم و کلر باعث افزایش رشد رویشی گیاه پسته در شریط تنش شوری گردید.
منیره بختیاری اسفندقه محمد حسین شمشیری
به منظور بررسی اثر قارچ میکوریز بر روی پارامترهای رویشی و فیزیولوژیکی گیاهان پسته رقم "بادامی ریز زرند" در شرایط تنش خشکی، آزمایش گلخانه ای با دو فاکتور شامل میکوریز (در دو سطح بدون میکوریز به عنوان شاهد و g. intraradices) و چهار سطح تنش خشکی (شامل دور آبیاری یکروز در میان به عنوان شاهد، سه روز در میان، شش روز در میان و ده روز در میان) درچهار تکرار انجام پذیرفت. بذور جوانه دار شده در مخلوط خاکی که به نسبت 2:1 از خاک مزرعه و ماسه که به میزان 4 کیلوگرم در هر گلدان ریخته شده بود کاشته شدند. به نیمی از گلدان ها حدود 150 گرم از مایه تلقیح میکوریزی که شامل قطعات ریشه ذرت میکوریزایی و خاک بود اضافه گردید. در مدت 5 ماه رشد گیاهان، از آب مقطر برای آبیاری استفاده شد و پس از انجام تست آلودگی، چهار سطح تنش خشکی به مدت 2 ماه انجام و گلدان ها بصورت وزنی تا حد ظرفیت مزرعه آبیاری شدند. نتایج نشان داد که خصوصیات رویشی مانند ارتفاع ساقه، سطح و تعداد برگ، وزن تر و خشک برگ، ساقه و ریشه با افرایش سطوح خشکی بطور معنی داری کاهش یافتند. تحت شرایط خشکی میزان فسفر، پتاسیم، آهن، منگنز، روی و مس در گیاهان پسته کاهش یافت. روابط آبی گیاهان تحت شرایط تنش خشکی کاهش یافت اما گیاهان میکوریزی در مقایسه با گیاهان بدون میکوریز روابط آبی بهتری نشان دادند. در پاسخ به تنش خشکی، فرایندهای تنظیم کننده اسمزی در گیاهان پسته فعال و میزان پرولین، قندهای محلول و ترکیبات فنولی در برگ گیاهان افزایش یافت اما از میزان پروتئین کاسته شد. کاربرد میکوریز بطور قابل ملاحظه ای رشد و عملکرد گیاهان را در شرایط خشکی افزایش داد و باعث افزایش جذب عناصر فسفر، پتاسیم، منگنز، آهن و روی در دانهال های پسته گردید. نتایج نشان داد که غلظت پرولین و قندهای محلول در گیاهان میکوریزی کمتر از گیاهان بدون میکوریز بود که این نشان دهنده اثر میکوریز در اجتناب از شرایط تنش است. همچنین تنش خشکی باعث کاهش رنگیزه های گیاهی و افزایش کارتنوئیدها گردید. واژگان کلیدی: پسته، قارچ میکوریز، تنش خشکی
افسانه شول محمد حسین شمشیری
به منظور بررسی اثر همزیستی قارچ میکوریز آربسکولار (glomus mosseae) و باکتری سودوموناس فلورسنس سویه p52 بر رشد دانهال های پسته رقم ‘قزوینی’ در شرایط تنش خشکی، آزمایشی با چهار سطح از تنش خشکی (100 درصد ظرفیت مزرعه به عنوان شاهد و سطوح 75، 50 و 25 درصد ظرفیت مزرعه) و چهار سطح از کود زیستی (گیاهان بدون میکوریز و باکتری به عنوان شاهد، تیمار میکوریز، تیمار باکتری و تیمار ترکیبی میکوریز و باکتری) با چهار تکرار به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی اجرا گردید. بلافاصله بعد از کشت بذرهای جوانه دار شده با 200 گرم از میکوریز و 2 سی سی از سوسپانسیون باکتری و هر دو آنها در تیمار ترکیبی تلقیح گردیدند. سه ماه پس از کشت و اطمینان از میزان آلودگی، گیاهان به مدت 80 روز در معرض خشکی قرار گرفتند. بر اساس نتایج بدست آمده، بیشترین تعداد و سطح برگ، ارتفاع ساقه، وزن خشک برگ و ساقه در سطح 50 درصد ظرفیت مزرعه نسبت به شاهد مشاهده شد. با افزایش تنش خشکی طول ریشه افزایش یافت. حداقل تعداد برگ، قطر و وزن خشک ساقه و بیشترین حجم و وزن خشک ریشه در تیمار باکتری مشاهده شد. در تمام سطوح کود زیستی سطح برگ در سطوح 50 و 25 درصد ظرفیت مزرعه نسبت به شاهد افزایش نشان داد. بیشترین کارایی مصرف آب در سطح 50 و بیشترین محتوای نسبی آب برگ در سطح 25 درصد ظرفیت مزرعه مشاهده شد. بیشترین میزان فسفر برگ در سطح 25 درصد ظرفیت مزرعه و در تیمار میکوریز و تیمار ترکیبی بدست آمد، در حالی که بیشترین میزان فسفر ساقه در سطح 50 درصد ظرفیت مزرعه و در تیمار میکوریز مشاهده شد. پتاسیم برگ در سطح 50 درصد ظرفیت مزرعه افزایش داشت. غلظت مس، آهن، منگنز و روی در برگ و ساقه و کلسیم ریشه با افزایش خشکی افزایش یافت. تیمار میکوریز میزان روی برگ و ریشه و مس، آهن و پتاسیم را در ساقه کاهش داد. تیمار باکتری مس ریشه و تیمار ترکیبی مس، آهن و منگنز ریشه را افزایش داد. خشکی سبب کاهش رنگیزه ها و کمترین میزان آنها در تیمار ترکیبی در سطح 25 درصد ظرفیت مزرعه مشاهده شد. تیمار ترکیبی شاخص سبزینگی را کاهش داد. کود زیستی در سطح 25 درصد ظرفیت مزرعه سبب افزایش نسبت fv/fm شد. با گذشت زمان نسبت fv/fm در سطوح 50 و 25 درصد ظرفیت مزرعه و در تمام سطوح کود زیستی کاهش یافت. خشکی قندهای محلول را کاهش داد. تیمار ترکیبی و تیمار باکتری پرولین را در سطح 25 درصد ظرفیت مزرعه در شاخساره افزایش دادند. کاربرد باکتری به تنهایی و در سطوح مختلف خشکی بر آلودگی ریشه تأثیرگذار نبود، اما افزایش خشکی سبب افزایش آن شد. نتایج نشان داد که دانهال های پسته در سطوح پایین تر از ظرفیت کامل مزرعه رشد بهتری دارند که نشان دهنده نیاز ریشه گیاه به تهویه بهتر می باشد. همچنین افزایش طول ریشه با تنش خشکی می تواند یک واکنش مناسب جهت مقابله با تنش خشکی محسوب گردد. کاربرد باکتری به تنهایی باعث افزایش رشد ریشه گردید که در کوتاه مدت تأثیر منفی بر رشد شاخساره گیاه داشت. تیمار ترکیبی با افزایش فسفر برگ، مس، آهن و منگنز ریشه و پرولین در 25 درصد ظرفیت مزرعه، توانست سبب مقاومت به خشکی در دانهال ها شود.
محمدرضا حسنی محمد حسین شمشیری
به منظور بررسی اثرات تلفیقی قارچ میکوریز آربوسکولار (glomus mosseae) و اسید سالیسیلیک بر مقاومت به خشکی دانهال های پسته رقم ابارقی آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملا تصادفی با سه فاکتور میکوریز در دو سطح (با و بدون میکوریز)، اسید سالیسیلیک در سه سطح ( 0، 5/0 و 1 میلی مولار) و تنش خشکی در چهار سطح (دور آبیاری یک روز، سه روز، شش روز و ده روز در میان) و با سه تکرار انجام شد. چهار ماه بعد از کشت و اطمینان از آلودگی ریشه ها به میکوریز، گیاهان طی سه نوبت و هر یک به فاصله 10 روز با اسید سالیسیلیک محلول پاشی شدند و سپس به مدت 60 روز در معرض تنش خشکی قرار گرفتند. براساس نتایج بدست آمده، تنش خشکی باعث کاهش ارتفاع گیاه، تعداد و سطح برگ و وزن خشک برگ شد. دانهال های میکوریزی تعداد و سطح برگ، وزن خشک برگ، ساقه و ریشه بیشتری داشتند. کاربرد اسید سالیسیلیک تعداد و سطح برگ و وزن خشک برگ را کاهش داد. با افزایش تنش خشکی طول سیستم ریشه ای افزایش یافت. در تنش خشکی میزان آب نسبی برگ و کارایی مصرف آب افزایش یافت. کاربرد میکوریز و اسید سالیسیلیک به غلظت یک میلی مولار روابط آبی دانهال ها را بهبود بخشید. تنش خشکی میزان کلروفیل را کاهش ولی میزان کارتنوئیدها را افزایش داد. کاربرد میکوریز و اسید سالیسیلیک یک میلی مولار سبب افزایش میزان کلروفیل و کارتنوئیدها شد. تنش خشکی میزان fv/fm را کاهش داد ولی تیمار میکوریز باعث افزایش میزان fv/fm شد. میزان پرولین، قندهای محلول و ترکیبات فنلی در تنش خشکی افزایش یافت. تیمار میکوریز میزان پرولین و قندهای محلول برگ دانهال های پسته را کاهش داد. محلول پاشی اسید سالیسیلیک به غلظت یک میلی مولار باعث افزایش میزان ترکیبات فنلی شد. بین سطوح تنش خشکی دور آبیاری 6 روز در میان و کاربرد میکوریز میزان پروتئین های محلول را افزایش داد. تنش خشکی باعث کاهش میزان آلودگی ریشه به میکوریز شد ولی اسید سالیسیلیک بر میزان آلودگی اثری نگذاشت. تنش خشکی باعث افزایش میزان پتاسیم، آهن، روی، مس و منگنز اندام هوایی شد ولی میزان پتاسیم و منگنز ریشه و فسفر اندام هوایی و ریشه را کاهش داد. تلقیح دانهال های پسته با میکوریز میزان فسفر، پتاسیم، آهن، روی و مس اندام هوایی را افزایش ولی آهن ریشه و منگنز اندام هوایی و ریشه را کاهش داد. کاربرد اسید سالیسیلیک باعث افزایش پتاسیم اندام هوایی و کاهش پتاسیم، آهن، مس، روی و منگنز ریشه شد. از آنجائی که در این پژوهش تنش خشکی باعث افزایش طول سیستم ریشه ای، میزان آب نسبی برگ، میزان تنظیم کنندهای اسمزی، میزان کارتنوئیدها و پتاسیم شد می توان گفت پسته رقم ابارقی مقاومت خوبی به تنش خشکی دارد. تیمار میکوریز باعث افزایش رشد، روابط آبی گیاه، پارمترهای فتوسنتزی و جذب عناصر غذایی شد و محلول پاشی اسید سالیسیلیک به غلظت یک میلی مولار باعث افزایش میزان رنگیزه های فتوسنتزی و پتاسیم اندام هوایی و بهبود روابط آبی شد بنابراین کاربرد تلفیقی این دو تیمار مقاومت دانهال های پسته را به تنش خشکی افزایش داد.
زهرا مختاری دره در مجید اسمعیلی زاده
به منظور بررسی اثر تیمارهای کودی مختلف و مالچ پلاستیکی بر برخی ویژگی های رویشی، ویژگی های اکوفیزیولوژیک، عملکرد خشک میوه و میزان عارضه لکه پوست استخوانی در پسته رقم کله قوچی آزمایشی با 14 تیمار شامل کود تجاری کلسان (2، 3 و 4 در هزار)، کود تجاری استولر (1، 2 و 3 در هزار)، کود تجاری وکسال (3، 4 و 5 در هزار)، کود تجاری گرین (2، 3 و 4 در هزار) با مقادیر توصیه شده مربوط به هر کود، به صورت محلول پاشی و تیمار مالچ پلاستیکی در زمان (پس از برداشت محصول) اعمال شدند. این آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و با 3 تکرار در دو سال 1389(کم محصول) و 1390 (پرمحصول) انجام شد. در این پژوهش میزان کلسیم جوانه ها، درصد میوه بستن، درصد ریزش جوانه ی گل، شاخص سبزینگی برگ (شاخص اسپد)، نسبت فلورسانس کلروفیل متغیر به حداکثر (fv/fm) و همچنین غلظت عناصر برگ و میزان عارضه ی لکه پوست استخوانی خشک میوه در باغ اندازه گیری شدند. پس از برداشت محصول نیز ویژگی های کمی میوه، غلظت عناصر پوسته سبز بیرونی و پوسته استخوانی میوه مورد اندازه گیری قرار گرفتند. بر اساس نتایج بدست آمده از این پژوهش تیمارهای کودی باعث کاهش ریزش جوانه ی گل در سال پرمحصول و افزایش درصد میوه بستن در سال کم محصول شدند. کم ترین درصد ریزش جوانه گل در تیمار کودی وکسال (4 در هزار) و بیش ترین درصد میوه بستندر تیمار کودی وکسال (3، 4 و 5 در هزار) مشاهده شد. تیمارهای کودی وکسال و کلسان (4 در هزار) با میزان نیتروژن بالایی که در این تیمارها وجود داشت توانستند در هر دو سال کم محصول و پرمحصول شاخص سبزینگی برگ (شاخص اسپد) و نسبت فلورسانس کلروفیل متغیر به حداکثر را افزایش دهند. همچنین این تیمارهای کودی بیش ترین رشد طولی شاخساره، تعداد برگ و برگچه را در دو سال داشتند. نتایج همچنین نشان داد که اجزای عملکرد نیز تحت تأثیر تیمارها قرار گرفته و در هر دو سال کم ترین میزان پوکی ، بیش ترین وزن مغز صد عدد میوه و کم ترین اونس میوه متعلق به تیمار کودی استولر بوده و بیش ترین میزان خندانی میوه در سال پرمحصول نیز متعلق به تیمار کودی کلسان (4 در هزار) بوده است. در سال اول آزمایش (سال کم محصول) به دلیل محصول کم عارضه لکه پوست استخوانی در باغ مشاهده نگردید اما در سال دوم آزمایش تیمار کودی استولر با غلظت 2 و 3 در هزار کم ترین میزان عارضه ی لکه پوست استخوانی را نسبت به شاهد داشت. همچنین نتایج نشان داد که بیش ترین میزان کلسیم برگ متعلق به تیمار مالچ بوده اما این در حالی است که کم ترین میزان عارضه ی لکه پوست استخوانی در تیمار کودی استولر و سپس مالچ مشاهده گردید. با توجه به این که تیمار مالچ مقدار منیزیم بیش تری در برگ نسبت به تیمار کودی استولر داشت می توان گفت که کمبود کلسیم می تواند سبب بروز عارضه در میوه پسته شود اما نسبت کلسیم به منیزیم مهم تر از میزان کلسیم تنها می باشد و در این آزمایش نیز تیمار کودی استولر با داشتن بالاترین نسبت کلسیم به منیزیم، عارضه ی لکه پوست استخوانی خشک میوه را به طور قابل توجهی کاهش داد.
اعظم لطفی مجید اسماعیلی زاده
چکیده به منظور بررسی اثر های تنش خشکی بر برخی از شاخص های رشدی و پارامترهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی تاک، پژوهشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج سطح دور آبیاری 3، 6، 9، 12 و 15 روز در میان روی چهار رقم تاک عسکری، کشمشی، صاحبی و یاقوتی در چهار تکرار به مرحله اجرا گذاشته شد. تنش خشکی با استفاده از روش وزنی اعمال گردید. در پایان آزمایش فاکتورهای رویشی شامل وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه، طول ساقه، تعداد برگ، سطح برگ، تعداد گره، طول میان گره، طول سیستم ریشه ای، طول فلش رشدی و درصد ریزش برگ، فاکتورهای فیزیولوژیکی شامل محتوای آب نسبی برگ، کارایی مصرف آب، فلورسانس کلروفیل، میزان کاروتنوئید و کلروفیل a، b و کل و فاکتورهای بیوشیمیایی شامل پرولین، قندهای محلول و میزان ترکیبات فنلی برگ و هم چنین میزان عناصر معدنی اندام هوایی و ریشه اندازه گیری شدند. نتایج بدست آمده نشان داد که تنش خشکی باعث کاهش شاخص های رشدی و تغییر برخی از پارامترهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی بوته تاک بسته به نوع ژنوتیپ شد. با افزایش تنش خشکی میزان وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه، طول ساقه، تعداد برگ، تعداد گره و طول میان گره کاهش یافت. بیش ترین طول شاخه و طول میان گره مربوط به رقم یاقوتی در دور آبیاری 6 روز و کم ترین آن ها در رقم کشمشی با دور آبیاری 15 روز بود. بیش ترین تعداد برگ مربوط به رقم صاحبی با دور آبیاری 3 روز و کشمشی با دور آبیاری 6 روز و کم ترین آن مربوط به رقم یاقوتی با دور آبیاری 15 روز بود. هم چنین بیش ترین میزان وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه به ترتیب در دور آبیاری 6 روز در رقم یاقوتی و در دور آبیاری 9 روز در رقم عسکری مشاهده شد. کم ترین میزان وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه در دور آبیاری 15 روز مشاهده شد. با افزایش تنش خشکی میزان کلروفیل کل و کاروتنوئید ها کاهش یافت، به طوری که بیش ترین میزان مربوط به رقم صاحبی در دور آبیاری 6 روز و کم ترین در رقم یاقوتی در دور آبیاری 15 روز مشاهده شد. با افزایش تنش خشکی میزان پرولین، قندهای محلول و میزان ترکیبات فنلی برگ و درصد ریزش برگ افزایش یافت. واکنش ژنوتیپ ها در ارتباط با تنش خشکی متفاوت بود، به طوری که بیش ترین میزان پرولین، محتوای آب نسبی برگ و کارایی مصرف آب مربوط به رقم صاحبی و کم ترین مربوط به رقم کشمشی بود بیش ترین میزان ترکیبات فنلی برگ مربوط به رقم صاحبی در دور آبیاری 15 روز و کم ترین میزان در دور آبیاری 3 روز در رقم صاحبی مشاهده شد. بیش ترین درصد ریزش برگ در رقم یاقوتی و کم ترین درصد ریزش در رقم صاحبی مشاهده شد. کم ترین محتوای آب نسبی برگ در دور آبیاری 15 روز و هم چنین کارایی مصرف آب در رقم یاقوتی مشاهده شد. بیش ترین میزان نیتروژن اندام هوایی به ترتیب در دور آبیاری 6 و 9 روز و در ارقام یاقوتی و عسکری و کم ترین میزان نیتروژن اندام هوایی در دور آبیاری 12 روز در ارقام کشمشی و صاحبی و 15 روز در هر چهار رقم مشاهده شد و بیش ترین میزان پتاسیم اندام هوایی و ریشه در رقم عسکری در دور آبیاری 9 روز و کم ترین آن ها به ترتیب در دور آبیاری 15 روز در ارقام صاحبی و یاقوتی و در دور آبیاری 6 روز در رقم یاقوتی مشاهده شد. بیش ترین میزان فسفر اندام هوایی و ریشه به ترتیب در دور آبیاری 6 و 3 روز در رقم یاقوتی و کم ترین آن ها به ترتیب در ارقام عسکری و یاقوتی و در دور آبیاری 3 و 9 روز مشاهده شد. با توجه به نتایج این پژوهش که رقم صاحبی بیش ترین میزان پرولین، ترکیبات فنلی برگ، محتوای آب نسبی برگ و کارایی مصرف آب را داشت بنابراین می توان گفت که این رقم در مقایسه با سه رقم دیگر به تنش خشکی متحمل تر بود لذا برای کشت در مناطق خشک و کم آب توصیه می شود.
مسعود فتاحی محمد حسین شمشیری
به منظور بررسی اثر قارچ میکوریز آربسکولار بر مقاومت به شوری پایه های پسته آزمایشی گلخانه ای در قالب کاملا تصادفی و بصورت فاکتوریل با سه فاکتور میکوریز در دو سطح (میکوریز و بدون میکوریز)، شوری آب آبیاری در چهار سطح (5/0شاهد، 5، 10 و 15 دسی زیمنس بر متر) و پایه در سه سطح (سرخس، ابارقی و بنه باغی) به اجرا در آمد. بذر پایه های مورد استفاده در زمان کاشت توسط قارچ glomus mosseae مایه کوبی گردید و دانهال های بذر به مدت 150 روز قبل از آغاز تنش شوری در شرایط گلخانه رشد نمودند (دمای 5±32، میانگین رطوبت نسبی 30 درصد و شدت نور 10±50 کیلولوکس در میانه روز). گیاهان سپس به مدت 75 روز تحت تنش شوری قرار گرفتند. نتایج نشان داد شوری سبب کاهش وزن خشک برگ و ساقه، درصد رطوبت برگ، ساقه و ریشه، سطح برگ و نسبت سطح برگ، محتوای نسبی آب برگ، کلروفیل و کارتنوئیدها، مجموع قندهای محلول، ساکارز، فسفر و پتاسیم و افزایش درصد ریزش برگ، متیل گلی اکسالات، پرولین، گلایسین بتائین، سدیم و کلر شاخساره و ریشه، نسبت به شاهد گردید. استفاده از میکوریز آربسکولار در این تحقیق به طور قابل ملاحظه ای عملکرد گیاهان را در شرایط شوری نسبت به گیاهان بدون میکوریز افزایش داد. دانهال های میکوریزی از نظر پارامتر های مختلفی از جمله پارامتر های رویشی، روابط آبی و به ویژه جذب عناصر نسبت به دانهال های بدون میکوریز بهتر بودند. با افزایش سطح شوری از همزیستی میکوریز با دانهال های پسته کاسته شد. پایه های استفاده شده در این پژوهش واکنش های متفاوتی به تنش شوری داشتند. میزان کاهش وزن خشک پایه های بنه باغی، سرخس و ابارقی در سطح شوری 15 دسی زیمنس برمتر نسبت به شاهد به ترتیب 21، 33 و 40 درصد بود که می توان آن را به عنوان شاخصی از مقاومت این پایه ها نسبت به تنش شوری در نظر گرفت.
شیرین نصراله پورمقدم حمید رضا کریمی
به¬منظور مطالعه تنوع مورفولوژیکی درون یک توده بذری پسته رقم بادامی ریز زرند و دانهال¬های حاصل از آن¬ها و بررسی تفاوت¬های مرتبط با جنسیت در واکنش¬های رشدی و فیزیولوژیکی این گیاهان در شرایط شوری، پژوهشی در قالب دو آزمایش جداگانه به¬اجرا درآمد. در آزمایش اول 20 صفت کمی و 5 صفت کیفی در 67 عدد خشک¬میوه بادامی ریز زرند، و دانهال های حاصل از کشت آن¬ها مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که تنوع درون توده¬ای بالایی در ژنوتیپ¬های مورد مطالعه وجود دارد. تجزیه به عامل¬ها مشخص کرد که مهم ترین صفات تفکیک¬کننده در این توده صفات مرتبط با ابعاد خشک¬میوه، مغز و قطر ساقه می¬باشند. همچنین نتایج نشان داد که همبستگی معنی¬دار و مثبتی بین برخی صفات بذور و دانهال¬های حاصل از آن¬ها وجود دارد. از نشانگر rapd و آغازگر اختصاصی تعیین جنسیت پسته (opo-08 945) به¬منظور تفکیک دانهال¬های نر و ماده استفاده شد.
وحید بروشان محمد حسین شمشیری
به¬منظور بررسی اثر قارچ میکوریز آربسکولار (glomus mosseae) بر رشد دانهال¬های پسته رقم قزوینی تحت تنش کادمیوم، آزمایش گلخانه¬ای طراحی و میزان مقاومت گیاه و برخی از پارامترهای رویشی و فیزیولوژیکی آن مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش به¬صورت فاکتوریل با دو فاکتور میکوریز (با و بدون میکوریز) و کادمیوم در شش سطح (0، 5/0، 1، 2، 4 و 6 میلی¬گرم بر لیتر) در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. بذور جوانه¬دار شده پسته در مخلوط خاکی با نسبت 1:2 به¬ترتیب خاک مزرعه و ماسه اتوکلاو شده در گلدان¬های 5 کیلوگرمی کاشته شدند. به گلدان¬های میکوریزی حدود 150 گرم از مایه تلقیح میکوریزی که شامل قطعات ریشه ذرت میکوریزی و خاک بوده اضافه گردید. در مدت 3 ماه رشد گیاهان، از آب مقطر برای آبیاری استفاده گردید و پس از انجام تست آلودگی، کادمیوم در 6 سطح و به مدت 100 روز همراه آب آبیاری و هر سه روز یکبار به میزان cc 300 به هر گلدان اضافه شد. بر طبق نتایج، بیشینه پارامترهای رویشی از قبیل تعداد و سطح برگ، ارتفاع ساقه و وزن خشک شاخساره در دانهال¬های میکوریزی مشاهده شد و افزایش سطوح کادمیوم باعث کاهش این پارامترها گردید. گیاهان میکوریزی دارای میزان کلروفیل a، آنتوسیانین، نسبت fv/fm و شاخص عملکرد بیشتری بودند و با افزایش شدت تنش از میزان کلروفیل a، b و کل، fv/fm و شاخص عملکرد کاسته و بر میزان آنتوسیانین افزوده شد. تنظیم¬کننده¬های اسمزی شامل پرولین برگ، سوکروز ریشه و مجموع پروتئین¬های محلول ریشه در گیاهان میکوریزی و مجموع قندهای محلول ریشه در گیاهان بدون میکوریز بالاتر بود و با افزایش سطوح کادمیوم بر میزان این پارامترها افزوده شد. غلظت عناصر غذایی نیز تحت تاثیر کادمیوم قرار گرفت، به-طوری¬که غلظت فسفر، منیزیم، آهن و منگنز ریشه کاهش یافت. غلظت کلسیم و روی در ساقه ابتدا افزایش و سپس کاهش نشان داد. محتوای روی در برگ، منگنز در برگ و ساقه و کادمیوم در برگ، ساقه و ریشه نیز افزایش یافت. غلظت عناصر غذایی پتاسیم، فسفر، منیزیم، کلسیم و آهن ریشه، روی ساقه و منگنز برگ و ریشه در دانهال¬های میکوریزی و میزان آهن و روی برگ، منگنز ساقه و کادمیوم در گیاهان بدون میکوریز بالاتر بود. شاخص¬های تنش با افزایش سطوح کادمیوم افزایش نشان داد و گیاهان بدون میکوریز میزان بالاتری از مالون¬دی¬آلدهید و پراکسید هیدروژن نشان دادند. آلودگی میکوریزی ریشه دانهال¬های پسته تحت تنش کادمیوم افزایش نشان داد. نتایج این پژوهش نشان داد که میکوریز منجر به افزایش رشد رویشی، بهبود جذب عناصر غذایی و افزایش فعالیت آنتی¬اکسیدان¬ها و در نتیجه افزایش کارایی فتوسیستم ii، کاهش خسارت رادیکال¬های آزاد، حفظ تمامیت غشا و بهبود عملکرد و در نهایت افزایش مقاومت دانهال¬های پسته به تنش کادمیوم گردید.
اسما شورآبادی محمد حسین شمشیری
در این آزمایش به منظور بررسی تأثیر ترکیبات ضد تعرق و پوشش¬دهی خوشه بر کنترل عارضه خشکیدگی خوشه خرمای رقم مضافتی، دو آزمایش در دو سال متوالی در قالب طرح بلوک-های کامل تصادفی انجام شد. آزمایش اول به صورت محلول¬پاشی کیتوزان با غلظت یک درصد بر روی میوه خرما و پوشش¬دهی خوشه در مرحله خلال انجام شد. بر¬هم¬کنش تیمار¬های کیتوزان و پوشش حصیری تأثیر مثبتی بر طول میوه، وزن کل میوه، مواد جامد محلول داشت. کیتوزان موجب کاهش وزن هسته و افزایش نسبت گوشت به هسته گردید. در این آزمایش پوشش حصیری موجب کاهش خسارت عارضه خشکیدگی خوشه خرما شد. در آزمایش سال دوم تیمار¬ها پوشش حصیری و کائولین با غلظت¬های صفر، 2 و 4 درصد، بر روی برگ خرما بود. بر¬هم کنش تیمار¬ها موجب افزایش عرض میوه، نسبت گوشت به هسته، مواد جامد محلول و عناصر سدیم و پتاسیم میوه و سدیم راکیلا شد. کائولین 4 درصد موجب افزایش کلر در میوه و راکیلا شد. با افزایش غلظت کائولین از صفر به 4 درصد، وزن کل میوه افزایش و عارضه خشکیدگی خوشه خرما کاهش یافت. همچنین روند تغییر در غلظت عناصر غذایی کلر، سدیم، پتاسیم و کلسیم از مرحله گلدهی تا مرحله خلال در میوه و راکیلا بررسی شد که تغییرات این عناصر در میوه و راکیلا از دوره گلدهی تا دوره کیمری افزایش و سپس یک کاهش در مرحله خلال داشت. در مجموع تعرق برگی نقش برجسته¬تری در بروز عارضه خشکیدگی خوشه نسبت به تعرق میوه داشت و تیمار کائولین با کاهش دادن شدت تعرق برگی توانست شدت عارضه را تا حدی کنترل نماید.
فاروق فهیمی خویردی محمد حسین شمشیری
به¬منظور بررسی مقاومت چند ژنوتیپ پسته به تنش خشکی در مرحله جوانه¬زنی و رشد دانهالی، پژوهشی در قالب دو آزمایش جداگانه به اجرا درآمد. آزمایش اول در قالب طرح کاملاً تصادفی و بصورت فاکتوریل با دو فاکتور خشکی (پلی¬اتیلن گلیکول peg) در چهار سطح (صفر، 5/0-، 1- و 2- مگاپاسکال) و ژنوتیپ در هفت سطح (ابارقی، بادامی¬ریز زرند، قزوینی، سرخس، بادامی و فندقی تربت و بادامی نی¬ریز) در مرحله جوانه¬زنی به مدت سه هفته انجام شد. بعد از جمع آوری بذور ژنوتیپ¬های مورد نظر، صفات فیزیکی بذر شامل وزن بذر، وزن مغز، قطر و طول بذر اندازه¬گیری شدند. نتایج نشان داد که تفاوت¬هایی از لحاظ ابعاد بذر در بین ژنوتیپ¬ها وجود دارد به¬طوری که ژنوتیپ بادامی نی¬ریز بیشترین و ژنوتیپ سرخس از کمترین صفات فیزیکی بذر برخوردار بودند. نتایج آزمایش جوانه¬زنی نشان داد پارامترهای درصد، سرعت و یکنواختی جوانه¬زنی با افزایش سطوح خشکی کاهش و میانگین زمان جوانه¬زنی با افزایش سطوح خشکی افزایش یافت. با این حال واکنش ژنوتیپ¬ها به تنش خشکی در مرحله¬ جوانه¬زنی متفاوت بود به¬طوری که ژنوتیپ ابارقی و بادامی به ترتیب با 62/67 و 60 درصد بیشترین و ژنوتیپ بادامی تربت با 5/29 درصد جوانه¬زنی کمترین درصد جوانه¬زنی را نشان دادند. در ادامه، بذور جوانه¬دار ژنوتیپ¬های مقاوم به خشکی بر مبنای جوانه¬زنی در دو سطح خشکی 1- و 2- مگاپاسکال شامل ژنوتیپ¬های ابارقی، بادامی¬ریز زرند، قزوینی و سرخس به شرایط هیدروپونیک در محیط کشت پرلایت منتقل و دانهال-های حاصل به مدت چهل روز با محلول کامل هوگلند تغذیه شدند. آزمایش دوم به منظور ارزیابی مقاومت به خشکی دانهال¬های حاصل از مرحله جوانه¬زنی در قالب طرح کاملاً تصادفی و بصورت فاکتوریل با دو فاکتور خشکی در چهار سطح (صفر، 5/0-، 1- و 2- مگاپاسکال) و ژنوتیپ در چهار سطح (ابارقی، بادامی¬ریز زرند، قزوینی و سرخس) با چهار تکرار به مدت سه ماه انجام گردید. نتایج نشان داد تنش خشکی سبب کاهش وزن خشک شاخساره، ریشه، سطح برگ، محتوای نسبی آب برگ، کلروفیل، کارتنوئید، فلورسانس کلروفیل، پروتئین¬های محلول و افزایش درصد ریزش برگ، پرولین، گلایسین بتائین، قندهای محلول، ساکارز، ترکیبات فنلی، مالون¬ دی¬آلدهید و پراکسید هیدروژن نسبت به تیمار شاهد گردید. نتایج ضرایب همبستگی بین صفات فیزیکی بذر با صفات رویشی نشان داد که همبستگی معنی¬داری بین صفات فیزیکی بذر و با پارامترهای رویشی ژنوتیپ-های ابارقی، بادامی¬ریز و قزوینی وجود دارد به¬طوری که ژنوتیپ¬های با بذور سنگین¬تر وزن خشک ریشه و شاخساره بیشتری نشان دادند. بین صفات فیزیکی بذر و پارامترهای رویشی ژنوتیپ سرخس همبستگی معنی¬داری مشاهده نشد با توجه به بذر کوچکتر و رشد کمتر این ژنوتیپ در شرایط گلخانه این نتیجه قابل توجیه بود. ژنوتیپ بادامی¬ریز زرند با تجمع مواد و تنظیم کننده اسمزی بالاتر، بهبود روابط آبی و تولید وزن خشک بیشتر در شرایط تنش خشکی نسبت به سایر ژنوتیپ¬ها از مقاومت بالاتری به تنش برخوردار بود.
زهرا حیدریان پور محمد حسین شمشیری
خشکی یکی از مهمترین عوامل محدود کننده رشد و نمو گیاهان در مناطق خشک و ن?مهخشک است. ارز?ـاب? عملکـرد گ?اهان در شرا?ط تنش و استفاده از م?کروارگان?سمهای مف?د خاک جهت کاهش خسـارتهـای ناشـ? از تـنشهـای مح?ط? از راه حلهای نوِِ?ن در کشاورزی پا?دار در مناطق خشک و ن?مه خشک محسوب م?شود. آزمایش گلخانه ای حاضر به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملأ تصادفی با سه فاکتور شامل قارچ میکوریز آربسکولار (glomus mosseae) در دو سطح، تنش خشکی در چهار سطح بر حسب دور آبیاری (2، 4، 6 و 8 روز یکبار) و پایه در دو سطح شاهد پایه های نارنج و راف لمون در سه تکرار صورت گرفت