نام پژوهشگر: خداداد پیرعلی خیرآبادی
محمد صادقی مهر خداداد پیرعلی خیرآبادی
برای مطالعه اثرات چهار جدایه قارچی متاریزیوم آنیزوپلیه به منظور کنترل بیولوژیک کنه های ماده خونخورده ایکسودس ریسینوس و آرگاس پرسیکوس، تعداد 150 عدد از هر کنه در 15 گروه ده تایی شامل گروه های درمان و کنترل به صورت 3 بار تکرار قرار گرفتند. کنه ها به صورت انفرادی به وسیله ی پنس استریل 5-3 ثانیه در سوسپانسیون قارچی مربوطه حاوی 107 ×4/2 کنیدیوم در هر میلی لیتر و در گروه کنترل نیز کنه ها در آب مقطر استریل همراه با توئین 80 بدون اسپور غوطه ور شده و به مدت 20 روز مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصله نشان داد قارچ های مورد آزمایش ویرولانس متفاوتی داشتند. روز بیستم در کنه های ایکسودس بیشترین و کمترین درصد مرگ و میر به ترتیب برای جدایه های iran 437 c(100%) و demi 2 (3/83%) بود، هم چنین iran 437 c باعث رشد میسلیوم های قارچی روی 3/93 درصد و demi 2 روی 3/73 درصد از کنه ها شد. در کنه های آرگاس مرگ و میر و رشد میسلیوم های قارچی روی کنههای ماده تحت درمان در گروه demi 2 به ترتیب 6/96 و 90 درصد و در سه گروه دیگر 100 درصد گزارش شد. لازم به ذکر است بین گروه های درمان و کنترل اختلاف معنی دار بوده و از بین جدایه های تحت مطالعه جدایه متاریزیوم آنیزوپلیه iran 437 c حادترین جدایه بود، پس از آن demi 1 سپس iran 715 cو demi 2 قرار گرفتند. کنه های آرگاس پرسیکوس بیشتر و زودتر از کنه های ایکسودس ریسینوس تحت تاثیر جدایههای قارچی قرار گرفتند و فاصله بین مرگ و میر و رشد میسلیوم های قارچی در کنه های آرگاس بسیار کمتر از کنه های ایکسودس بود. همچنین میزان مرگ و میر و رشد میسلیوم های قارچی بین دو کنه طی روزهای مختلف و هم چنین میانگین 20 روز اختلاف معنی داری را نشان داد( 05/0p<).
امین ابوالقاسمی خداداد پیرعلی خیرآبادی
به منظور تعیین میزان آلودگی 620 رأس بز شامل 423 بز نر و 197 بز ماده به طور تصادفی از بهار تا زمستان 1390 مورد بررسی قرار گرفتند. از آنجایی که احتمال آلودگی عقده های لنفاوی روده بند و میان سینه ای نسبت به سایر اندام ها در دام های اهلی بیشتر است، از این عقده ها جهت بررسی استفاده گردید. همچنین ارتباط بین سن، جنس و فصل با میزان آلودگی به طور مجزا مورد بررسی قرار گرفتند. در این بررسی 286 رأس بز به انگل لینگواتولا سراتا آلوده بودند که در عقده های لنفاوی روده بند 254 رأس بز و عقده های لنفاوی میان سینه ای 83 رأس بز آلودگی مشاهده گردید و 51 رأس آلودگی را در هر دو عقده نشان دادند. با افزایش سن میزان آلودگی افزایش یافت و بیشترین آلودگی مربوط به فصل بهار بود، همچنین میزان آلودگی در جنس ماده بیشتر از نر بود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که میزان آلودگی در بز بالا بوده که این امر از لحاظ بهداشتی باید مورد توجه قرار گیرد.
عبدالله مرادی پردنجانی حمیدرضا عزیزی
چکیده لینگواتولوز یک بیماری مشترک با انتشار جهانی می باشد. هدف این مطالعه تعین میزان آلودگی عقده های لنفاوی مزانتر و مدیاستن به نوچه لینگواتولا سراتا و مطالعه ضایعات هیستوپاتولوژِ و ماکروسکوپی مرتبط بود. در مطالعه ی حاضر عقده های لنفاوی مزانتر و مدیاستن 200 گوسفند کشتار شده در کشتارگاه شهرکرد با سن و جنس مختلف جمع آوری گردید. ابتدا عقده های لنفاوی مذکور مورد مطالعه ماکروسکوپی قرار گرفت و جهت مطالعه ی میکروسکوپی نمونه های بافتی از ضایعات مقطعی اخذ شد و با روش معمول پارافین و رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین اسلاید های هیستوپاتولوژی تهیه شد. در عقده های لنفاوی مدیاستن و مزانتر جمع آوری شده برش های متعدد ایجاد شد و در نرمال سالین (9/0%) غوطه ور گردید تا نوچه ها از بافت خارج شوند. از 200 رأس گوسفند بررسی شده، در عقده های لنفاوی مزانتر 18 رأس (9%) و عقده های لنفاوی مدیاستن 9 رأس (5/4%) نوچه لینگواتولا سراتا جدا شد. میزان آلودگی با افزایش سن، بیشتر شد ولی اختلاف معنادار بین دو جنس نر و ماده و یا بین دو نوع عقده لنفاوی مورد مطالعه قرار گرفته وجود نداشت (p>0.01). ضایعات ماکروسکوپی و میکروسکوپی غیراختصاصی در عقده های لنفاوی آلوده دیده شد. مقاطع نوچه لینگواتولا سراتا در برخی از اسلاید های هیستوپاتولوژی مشاهده شد. براساس نتایج مطالعه حاضر مشخص می گردد که گوسفند می تواند یک نقش مهم در آلودگی میزبانان نهائی و انسان به این انگل در این منطقه داشته باشد. ضایعات عقده های لنفاوی مبتلا به استثناء حضور نوچه لینگواتولا سراتا ضایعات عمومی و غیر اختصاصی بوده در تشخیص بیماری لینگواتولوز احشایی از اهمیت کمتری برخوردار می باشد و برای این بیماری ضایعات پاتوگونومیک محسوب نمی گردد. کلمات کلیدی: لینگواتولا سراتا، عقده های لنفاوی مدیاستن و مزانتر، آسیب شناسی، گوسفند
امیر دهقانی سامانی خداداد پیرعلی خیرآبادی
گونه های هموپروتئوس اغلب به صورت انگل های مخفی در بدن پرندگان هستند. رایج ترین انگل خونی که در کبوترها یافت می شود هموپروتئوس کلومبه است. تشخیص آلودگی به این انگل نسبتا دشوار است. وقوع استرس های اکسیداتیو متعاقب پاسخ های ایمنی در مقابله با آلودگی های انگلی نکته ی مهمی است که در آلودگی های انگلی باید مورد توجه قرار گیرد. در این مطالعه اثر آلودگی با انگل خونی هموپروتئوس کلومبه بر تابلوی خونی و شاخص های زیستی سیستم آنتی اکسیدان در 100 کبوتر مورد بررسی قرار گرفت. پس از مشاهده ی گسترش های خونی تهیه شده از ورید بال و تشخیص موارد آلوده به این انگل، شمارش تام و تفریقی گلبول های سفید مبتلایان صورت گرفت. به علاوه تست های مربوط به مطالعه ی شاخص های زیستی سیستم آنتی اکسیدان شامل: سنجش فراورده های پراکسیداسیون چربی های خون، توان احیای آهن فریک در پلاسما، غلظت اوریک اسید پلاسما و میزان فعالیت آنزیم های کاتالاز و سوپر اکسید دیسموتاز بر روی نمونه ی سرم خون مبتلایان انجام شد. نتایج این مطالعه مشخص کرد که ابتلای به انگل خونی هموپروتئوس کلومبه در کبوتر ها سبب بروز تغییرات چشم گیری در تابلوی خونی مبتلایان می شود که بارز ترین این تغییرات افزایش معنا دار تعداد تفریقی ائوزینوفیل ها و کاهش تعداد تفریقی لنفوسیت هاست. به علاوه میزان پراکسیداسیون چربی های خون، توان احیای آهن فریک در پلاسما، غلظت اوریک اسید پلاسما و میزان فعالیت آنزیم کاتالاز در کبوتر های آلوده به انگل افزایش داشت، اما میزان فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز در مبتلایان کاهش یافته بود. علی رغم این که این مطالعه و مطالعات مشابه بخشی از آثار انگل های خونی بر شاخص های زیستی سیستم آنتی اکسیدان را مشخص می کنند، اما هنوز سئوالات متعددی در مورد آثار انگل های خونی نظیر هموپروتئوس کلومبه بر سایر پارامتر های خونی مبتلایان وجود دارد بنابر این در مطالعات بعدی باید بر روی سایر پارامتر ها تمرکز شود.
امیر دهقانی سامانی خداداد پیرعلی خیرآبادی
گونه های هموپروتئوس اغلب به صورت انگل های مخفی در بدن پرندگان هستند. رایج ترین انگل خونی که در کبوترها یافت می شود هموپروتئوس کلومبه است. تشخیص آلودگی به این انگل در مراحل شیزوگونی نسبتا دشوار است. وقوع استرس های اکسیداتیو متعاقب پاسخ های ایمنی در مقابله با آلودگی های انگلی نکته ی مهمی است که در آلودگی های انگلی باید مورد توجه قرار گیرد. در این مطالعه اثر آلودگی با انگل خونی هموپروتئوس کلومبه بر تابلوی خونی و شاخص های زیستی سیستم آنتی اکسیدان در 100 کبوتر مورد بررسی قرار گرفت. پس از مشاهده ی گسترش های خونی تهیه شده از ورید بال و تشخیص موارد آلوده به این انگل، شمارش تام و تفریقی گلبول های سفید مبتلایان صورت گرفت. به علاوه تست های مربوط به مطالعه ی شاخص های زیستی سیستم آنتی اکسیدان شامل: سنجش فراورده های پراکسیداسیون چربی های خون، توان احیای آهن فریک در پلاسما، غلظت اوریک اسید پلاسما و میزان فعالیت آنزیم های کاتالاز و سوپر اکسید دیسموتاز بر روی نمونه ی سرم خون مبتلایان انجام شد. نتایج این مطالعه مشخص کرد که ابتلای به انگل خونی هموپروتئوس کلومبه در کبوتر ها سبب بروز تغییرات چشم گیری در تابلوی خونی مبتلایان می شود که بارز ترین این تغییرات افزایش معنا دار تعداد تفریقی ائوزینوفیل ها و کاهش تعداد تفریقی لنفوسیت هاست. به علاوه میزان پراکسیداسیون چربی های خون، توان احیای آهن فریک در پلاسما، غلظت اوریک اسید پلاسما و میزان فعالیت آنزیم کاتالاز در کبوتر های آلوده به انگل افزایش داشت، اما میزان فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز در مبتلایان کاهش یافته بود. علی رغم این که این مطالعه و مطالعات مشابه بخشی از آثار انگل های خونی بر شاخص های زیستی سیستم آنتی اکسیدان را مشخص می کنند، اما هنوز سئوالات متعددی در مورد آثار انگل های خونی نظیر هموپروتئوس کلومبه بر سایر پارامتر های خونی مبتلایان وجود دارد بنابر این در مطالعات بعدی باید بر روی سایر پارامتر ها تمرکز شود.
زهرا شریفی دروازه خداداد پیرعلی خیرآبادی
زنبور عسل هم مانند سایر موجودات دیگر مستعد ابتلا به بیماری هاست. بنابراین در خصوص بررسی وضعیت میزان بروز بیماری نوزما در استان مرکزی و لزوم سیاست گذاری مناسب با هدف کنترل و حذف بیماری مذکور اقدام به اخذ نمونه و بررسی آزمایشگاهی گردید. مطالعه فوق از زمستان1391 تا پاییز 1392 به مدت یک سال، درتعداد 182 زنبورستان از12شهرستان استان مرکزی، به منظور بررسی بیماری تک یاخته ای نوزمای زنبور عسل انجام گردید. از هر زنبورستان 5-3 کندو و از مجموع کندوها تعداد حداقل 25 زنبور انتخاب شد و پس از انتقال به آزمایشگاه در شرایط انجماد، حلقه های شکمی آن ها با اسکالپل جدا شد. سپس آنها را در یک هاون چینی ریخته و به ازای هر زنبور 3-2 میلی لیتر آب مقطر اضافه نمودیم. پس از ساییدن حلقه های شکمی، از محلول به دست آمده یک لام مرطوب تهیه کرده و با عدسی 40 مورد بررسی میکروسکوپی قرار گرفت. برای بررسی بیشتر، رنگ آمیزی گیمسا انجام شد. در صورت حضور تک یاخته، اسپورها به شکل اجسام بیضی و شفاف به ابعاد 6- 4× 4- 2 میکرون مشاهده شدند. میزان آلودگی به نوزما در فصول زمستان، بهار، تابستان و پاییز به ترتیب 89/ 28 %، 65/ 45 % ، 57/ 19% و44/ 24 % بود. در تحقیق انجام شده میزان آلودگی زنبورهای عسل به نوزموزیس درفصل بهار بالاتر بود و در تابستان پایین ترین درصد آلودگی را داشت که می توان شرایط آب و هوایی مناسب ازجمله دما و رطوبت را در این زمینه موثر دانست. کلمات کلیدی: زنبور عسل - بیماری نوزما- نوزما آپیس- نوزما سرانا
خلیل زارع خداداد پیرعلی خیرآبادی
چکیده امروزه پرورش و نگهداری گونه های مختلفی از ماهی های آکواریومی آب شیرین و شور در نقاط مختلف دنیا و ایران متداول است. نگهداری ماهی های آکواریومی ممکن است به منظور اقتصادی یا تزیینی صورت گیرد. در این میان بروز بیماری های انگلی چه انواع دارای ویژگی میزبانی و چه فاقد ویژگی میزبانی از مشکلات مهم این بخش محسوب می شود که میتواند منجر به کاهش رشد و فعالیتهای حیاتی ماهی و حتی مرگ آنها شود. بررسی حاضر با هدف تشخیص انگل های برخی ماهیان آکواریومی شامل آنجل) pterophyllum scalar (،فلاور (synspilus vieja) ، بارب (systonus tetrazona ) و کوی (cyprinus carpio ) صورت پذیرفت. برای این منظور تعداد 120 عدد ماهی در نیمه ی دوم سال 1393 مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه ها به صورت تصادفی از مراکز فروش و تکثیر ماهی شهرستان شهرکرد جمع آوری و به صورت زنده و در شرایط مناسب به آزمایشگاه انگل شناسی دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهرکرد منتقل گردیدند. ماهی ها در آکواریوم و همراه با هوادهی نگهداری و به صورت انفرادی مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان داد که ماهیان به گونه های انگل شامل multifiliis, ichthyophthirius ,tricodina pediculus , dactyrogylus sp chilodonellaآلوده بودند. در مجموع 66 عدد از 120 ماهی بررسی شده معادل 55 درصد دارای آلودگی انگلی و مابقی سالم بودند.بیشترین میزان آلودگی در ماهی کوی به میزان 6/86 درصد و کمترین آلودگی در ماهی فلاور به میزان 3/33 درصد مشاهده گردید.
موسی جلیل پیران خداداد پیرعلی خیرآبادی
چکیده ندارد.
فتاح روحانی خداداد پیرعلی خیرآبادی
چکیده ندارد.