نام پژوهشگر: محمدجعفر علمی
زهرا غرقی محمدجعفر علمی
مساله ای که این رساله سعی در پاسخ گویی به آن دارد این است که، آیا موجودات عالم همه زنده اند یا حیات مخصوص دسته خاصی از موجودات است؟ و اگر همه موجودات حیات دارند به جه صورت می باشد؟ ملاصدرا قائل به این است که، وجود و بقای ماده بدون نیروی حیات قابل تصور نیست لذا ثابت می کند حیات مساوق وجود است و وجود مقول به تشکیک. با بیان اینکه حیات یک نحوه وجود است حیات را برای همه موجودات عالم اثبات می کند و با تشکیک نحوه و شدت و ضعف این حیات را به تصویر می کشد. ملاصدرا می گوید: عشق رسیدن به کمال نهایی در همه اجزاء و ارکان عالم سریان دارد. تکاپو و جوش و خروشی که در همه ذرات جهان وجود دارد از نیروی عشق به کمال نهایی سرچشمه می گیرد. و از سوی دیگر عشق بدون حیات و شعور قابل تصور نیست. بنابراین در همه موجودات نیروی حیات سریان دارد؛ البته باید توجه داشت که حیات مانند وجود مقول به تشکیک است یعنی وجود هر چیزی عین حیات است و در کمال و نقص متناسب با یکدیگر هستند.
مهدی مسیب زاده محمدجعفر علمی
قرن پانزدهم میلادی، قرن آغاز تفکر نوین در عرصه های مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، علمی و حتی در باره خود انسان بود. این سرنوشت غریب از اروپا آغاز شد و رفته رفته به دیگر مرزهای جغرافیایی شرق و غرب رسید. آغازگر این تفکرات نوین که می توان آن را تجدد و یا مدرنیته نامید از دانشمندانی همچون کپرنیک، کپلر،گالیله بود که در ادامه با تجربه محوری و علم باوری بیکن، دکارت و نیوتن هموار شد و با جان لاک و در نهایت با امانوئل کانت به اوج خود رسید. در دیگر ممالک نیز این تفکر نمود پیدا کرد. در این میان، برخی از کشورها در ابتدا، با روبنای این تمدن که همان مسایل فرهنگی و نمودهای سخت افزاری آن یعنی صناعت و فنون روبرو شده و متاثر گردیدند اما از زیربنا که همان مبانی مدرنیته است غفلت ورزیدند. در ایران و مصر افرادی همچون سید جمال الدین اسدآبادی و شاگردان وی با برخی از وجوهات تجدد همراه بودند اگر چه «اخلاق» را زیر بنای تمدن می دانستند. سید جمال و شاگردان وی تفاسیر جدیدی از علم و فلسفه ارائه دادند که اگر چه در ایران و مصر تازه گی داشت اما در غرب از قرن ها پیش با کپرنیک وگالیله آغاز و با بیکن و کانت کامل شده بود. سید علم را به دانش تجربی ختم می کرد و فلسفه سلف همچون مشاء و اشراق را نه تنها کامل نمی دانست بلکه پرداختن به آن را تقبیح می کرد. ظهور و بروز این تفکرات سید، در نوشته های شاگردان وی عبده و رشیدرضا نیز در تفسیر تجربی آیات الهی و تطبیق بعضی از احکام با قوانین حقوقی دوران مدرن به چشم می خورد.
محمد بهرامی محمدجعفر علمی
غزالی درکتاب تهافت الفلاسفه ادعاداردکه دین حدوث زمانی عالم رامطرح میکند اما فلاسفه آنرانپذیرفته وبه قدم عالم معتقدندلذامستحق تکفیرمی باشند.فلاسفه مشائ قائلندکه دین جزحدوث ذاتی عالم چیزدیگری رانگفته است وبه حدوث زمانی اشاره ای نکرده است.صدرالمتالهین معتقداست که دین حدوث زمانی عالم رامطرح می کندامااین حدوث باحدوت زمانی غزالی تفاوت زیادی دارد.
مسعود صادقی محمدجعفر علمی
صدرالمتالهین شیرازی ازجمله حکمایی است که پیرامون معادجسمانی تحقیقات ارزنده ای راارائه داده است.مکتب تفکیک ازمکاتبی است که معادجسمانی صدرا را مورد نقد قرارداده است.درفصل اول این رساله کلیاتی راجع به این مکتب که شامل تاریخچه ومبانی فکری این مکتب است ارائه شده ومبانی ایشان موردنقد قرارگرفته است.درفصل دوم معادجسمانی راازدیدگاه ایشان مورد نقد قرارداده ایم.درفصل سوم به اشکالات یکی ازبنیانگذاران این مکتب برمعادصدرایی پاسخ گفته ایم، وبالاخره درفصل چهارم دیدگاه یکی ازحامیان جدی این مکتب درموردمعادجسمانی صدررا مورد مطالعه وبررسی قرارداده ایم.