نام پژوهشگر: ناصر مهنا
حسن مهدوی کیا ناصر مهنا
در بیشتر گونه های درختان میوه کلروز ناشی از کمبود آهن باعث خسارات متعدد اقتصادی می شود. در چند سال اخیر، تکنیک کشت بافت جهت بررسی حساسیت پایه ها به کلروز آهن و مطالعه جنبه های رشد و نموی و مورفولوژیکی مورد استفاده قرار گرفته است. در این مطالعه گیاهچه های درون شیشه ای سه پایه سیب شامل: mm.106، باکاتا و گمی آلماسی در محیط کشت ms(murashing and skoog) حاوی چهار غلظت(0، 9، 18 و 36 میلی گرم بر لیتر) آهن fe-naedta و محیط ms کامل(تیمار شاهد) کشت شده و شاخص کلروز ظاهری برگ، رشد طولی گیاهچه ها، شاخص کلروفیل برگ، سطح برگ، افزایش وزن تر و وزن خشک گیاهچه ها به طور جداگانه بعد از 26 روز از کشت تعیین گردیدند. نتایج نشان داد که سطوح تیمار آهن، شاخص کلروز ظاهری پایه های mm.106 و باکاتا را تحت تاثیر قرار داده و منجر به ظهور علائم کلروز در این دو پایه گردید. پایه گمی آلماسی تا پایان آزمایش هیچ گونه علائم کلروز را از خود نشان نداد. اثر پایه و سطوح تیمار آهن روی رشد طولی گیاهچه ها و شاخص کلروفیل برگ به ترتیب در سطح احتمال 1% و 5% اختلاف معنی دار را نشان داد بطوریکه گیاهچه های پایه mm.106 بیشترین رشد طولی و تیمارهای36 mg/l آهن و ms کامل بیشترین تاثیر را روی این شاخص نشان دادند. گیاهچه های پایه گمی آلماسی بیشترین شاخص کلروفیل و تیمارهای 36 mg/l آهن و ms کامل بیشترین اثر را روی این شاخص از خود نشان دادند. اثر پایه روی سطح برگ و افزایش وزن تر گیاهچه ها در سطح احتمال 5% اختلاف معنی دار را نشان داد ولی سطوح تیمار آهن بر این دو صفت تاثیر معنی داری نشان نداد. نتایج نشان داد که گیاهچه های پایه باکاتا بیشترین سطح برگ و افزایش وزن تر را نسبت به دو پایه دیگر دارد. اثر پایه ها و سطوح تیمار آهن بر روی وزن خشک گیاهچه ها اختلاف معنی داری نشان نداد. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که گیاهچه های بدون سیستم ریشه ای سیب در شرایط این ویترو می تواند جهت مطالعه تحمل پایه های سیب به کمبود آهن مورد استفاده قرار گیرد.
فریبا اکبری نسبت آباد ناصر مهنا
چکیده ریزهمسانهسازی ژن mdsoc1a در وکتور دوگانهی گیاهی ژن atsoc1، یکی از ژنهای تجمیع کنندهی مسیرهای چندگانهی گلدهی در گیاه arabidopsis thaliana میباشد، همولوگ آن یعنی mdsoc1a در سیب (malus domestica borkh.) شناسایی و جداسازی گردیده است. این ژن به عنوان فاکتور رونویسی متعلق به خانوادهی mads-box بوده ولی عملکرد آن هنوز مشخص نشده است. فوق تظاهر، خاموشی ژن های گیاهی و آنالیز فنوتیپ های جهش یافته، سه استراتژی معمول برای تعیین نقش ژن ها در گیاهان به شمار می روند. البته برای مطالعهی عملکرد ژنها اغلب از فوق تظاهر استفاده میشود ولی بهتر است از سایر دادههای تکمیلی نیز در تفسیر نهایی استفاده به عمل آید. اولین قدم در آزمایشات ژنومیکس عملکردی به خصوص فوق تظاهر و خاموشی ژن، همسانهسازی ژن مورد نظر در وکتور دوگانهی گیاهی برای بیان آن در گیاهان مدل میباشد. به دلیل طولانی بودن و هزینهبر بودن مراحل همسانهسازی سیستم هایی با قابلیت بالا و کارآمد از نظر هزینه، برای همسانه سازی و آنالیز عملکرد ژن، بسیار مورد نیاز و ضروری می باشند. در این تحقیق یک وکتور دوگانه ی بهبودیافته برای تسهیل همسانه سازی جهت دار معرفی شد و همچنین به خاطر افزایش سطح بیان ژن هدف همسانه سازی را بسیار آسانتر نموده است. برای این منظور ژن gus در وکتور بیان ژن های گیاهی (pbi121) با یک قطعه از پلاسمید pff19 که شامل ناحیهی افزاینده راهاندازcamv 35s ، راهاندازcamv 35s ، m.c.s. و خاتمهدهنده بود جایگزین شد و وکتور جدید pnm106 نامیده شد. سپس ژن mdsoc1a با استفاده از طراحی یک جفت آغازگر که شامل جایگاههای برشی مطابق با وکتور pbi121 بود، در آن همسانهسازی گردید. صحت سازه ها با استفاده از تکنیکهای pcr و نقشه برش آنزیمی مورد تایید قرار گرفت. در مرحلهی بعدی وکتور حامل ژن mdsoc1a یعنی pnm108 به agrobacterium tumefaciens سویه agl1 انتقال داده شد. وکتور pnm106 معرفی شده در این تحقیق میتواند در آینده برای هر دو منظور (فوق تظاهر و خاموشی ژن) در یک مرحله و به طور همزمان مورد استفاده قرار بگیرد.
راضیه صفرعلیزاده رواسجانی ناصر مهنا
اهمیت پایه های یکدست وهمگن و ایجاد باغات متراکم و منظم، استفاده از روشهای تکثیر رویشی و از بین آنها ازدیاد درون شیشه ای را که اقتصادی ترین و سالم ترین روش تکثیر رویشی است، ملزم می سازد. باززایی شاخه یک مرحله بحرانی برای انتقال ژن توسط اگروباکتریوم میباشد و در بسیاری از سیستم ها عدم کارایی باززایی، فاکتور محدود کننده توسعه تکنولوژی انتقال ژن در محصولات چند ساله می باشد. سیب از جمله محصولات مهم در ایران و جهان است و همین موضوع زمینه ای برای انجام تحقیقات وسیع جهت دستیابی به حداکثر عملکرد و کیفیت این میوه گردیده است. سیب گمی آلماسی یکی از درختان پاکوتاه بومی منطقه آذربایجان است که دارای میوه های نسبتا درشت میباشد. ویژگیهای این پایه بالقوه سیب، محققین متعددی را برای تحقیق روی آن ترغیب نموده است. برای ایجاد امکان دستکاری ژنتیکی این پایه وجود یک پروتوکول کارآمد باززایی ضروری و اجتناب ناپذیر است. لذا در این تحقیق، اثر دو نوع سایتوکینین bap و cppu بر میزان باززایی شاخساره از نمونههای برگی یک ماهه درونشیشهای یک ژنوتیپ گمی آلماسی مورد بررسی قرار گرفت. برای انجام این کار غلظتهای مختلف bap و cppu (هر کدام چهار غلظت) در ترکیب با دو غلظت naa در محیط کشت ms در قالب طرح فاکتوریل بر پایه کاملا تصادفی با چهار تکرار و چهار نمونه در هر تکرار مورد استفاده قرار گرفت. همچنین کارایی روش tcl با قطعات کامل برگی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج حاصل از این آزمایش به شرح زیر بود. نقش تنظیم کنندگی cppu به عنوان هورمون سیتوکینین ثابت شد و می توان گفت که گیرنده هایی در گیاه وجود دارد که ممکن است این گیرنده ها مشابه با گیرنده های bap یا کاملاً متفاوت با آن گیرنده ها باشد که سیگنالهای cppu را دریافت کرده و پاسخی مشابه به پاسخ سیتوکینین از خود نشان می دهند. حضور اکسین در محیط کشت باززایی در ترکیب با سیتوکینین ضروری بود. cppu در غلظتهای پایین تر شاخه زایی بیشتری نسبت به bap با غلظتهای بالاتر نشان داد. تعداد شاخه های نابجای تشکیل شده در آزمایش دوم ( تیمارcppu) نسبت به آزمایش اول ( تیمار bap ) بیشتر بود. درصد شاخه زایی نابجا در تیمار bap، 21% و در تیمار cppu 44% بود که میزان باززایی در آزمایش دوم بیشتر از دو برابر آزمایش اول بود.
اصغر ابراهیمی جغناب ناصر مهنا
. این تحقیق بدلیل اهمیت درخت سیب در تیره رزاسه به عنوان یک گیاه مدل این تحقیق انجام شد. از آنجا که زمان گلدهی و طول دوره نونهالی نقطه عطفی در زندگی گیاهان می باشد لذا القاء گل و تکوین آن می تواند مورد دستکاری ژنتیکی قرارگیرد. ژن soc1 درآرابیدوپسیس یکی از ژن های درگیر در تسریع یا تأخیر درگلدهی شناخته شده است. جداسازی راه انداز اختصاصی ژن mdsoc1a در سیب رقم گلدن دلشیز هدف اصلی این تحقیق می باشد. در این تحقیق ابتدا اطلاعات مربوط به راه انداز، از شبکه ncbi دریافت شد. سپس آغازگرهای اختصاصی طراحی و برای تولید سفارش داده شد. بدین منظور استخراجdna از ژنوم گیاه سیب با استفاده از روش لودهی انجام وبه عنوان الگو در pcr مورد استفاده قرار گرفت. بعد از تکثیر قطعه ی مورد نظر، این قطعه در پلاسمید pgemt-easy همسانه سازی شد. پیرو درج قطعه در پلاسمید از طریق تراریختی باکتریایی، باکتری های تراریخت تولید و پلاسمیدهای تکثیر یافته در آنها از طریق کلنی pcr و آنزیم های برشی مورد تأیید قرارگرفته و نهایتاً برای تعیین توالی اقدام گردید. در پایان توالی های حاصله مجدداً مورد بررسی های بیوانفورماتیکی قرار گرفته و نتیجه گیری لازم از آنها صورت گرفت که مشابهت 100% در پایگاه داده مشاهده شد.
ارکان کریمی ناصر مهنا
تنش دمای پایین یکی از مهم ترین عوامل محیطی است که عملکرد گیاهان را محدود می نماید. شبکه وسیعی از ژن های مختلف در تنظیم تحمل گیاه به این تنش نقش ایفا می نمایند. در این تحقیق، نخست 921 عدد از ژن های مذکور از تحقیقات و مقالات معتبر علمی استخراج گردید و سپس به منظور شناسایی ژن های مشابه با آنها در ژنوم کامل دو گیاه سیب (malus domestica)و انگور (vitis vinifera)، توالی آمینو اسیدی این ژن ها در گیاه مدل آرابیدوپسیس از سایت ncbi استخراج شد و با استفاده از برنامه blastp با پایگاه های داده apple gene set (amino acid) و grape gene set (amino acid) در سایت iasma مورد مقایسه قرار گرفت. و نتایج کلی به دست آمده در 8 بازه تشابه مختلف، گروه بندی گردید و ژن های دارای همولوگ و فاقد همولوگ بر اساس معیارهای علمی در هر دو گیاه شناسایی شد.
زکیه روحانی رضا خاک ور
باکتری (pss) pseudomonas syringae pv. syringae یکی از عوامل مهم بیماری زای گیاهی بوده که باعث بروز شانکر، لکه برگی و سرخشکیدگی در درختان میوه هسته دار می شود و خسارت قابل توجهی به این درختان وارد می کند. طی این تحقیق، در سال های 1390-1388 از برخی باغات درختان میوه هسته دار مناطق مختلف شهرستان های خوی(خوی و فیرورق) و مرند(مرند، کشکسرای و پیام) و تبریز بازدید صورت گرفت و نمونه هایی از بافت های آلوده ی برگ، تنه، شاخه و سرشاخه های دارای علایم شانکر درختان میوه و مشکوک به بیماری جمع آوری شد. در مجموع 285 باکتری جمع آوری شد که از بین آن ها 53 جدایه بر اساس تست های بیوشیمیایی، آزمون بیماری زایی و وجود ژن syrb به عنوان نمونه ی مثبت جداسازی شدند. تمامی جدایه های pss قطعه ی 752 جفت بازی را با آغازگر syrb تکثیر نمودند. به منظور بررسی تنوع ژنتیکی بین جدایه های pss، dna ژنومی استخراج و در واکنش زنجیره ای پلی مراز با روش rep-pcr و با آغازگرهای rep1r، rep2، eric1r، eric2 و boxa1r استفاده شد. محصول های تکثیر شده، با الکتروفورز روی ژل آگارز 5/1 درصد تفکیک شد. نتایج تجزیه خوشه ای با آغازگرهای مذکور نشان داد که جدایه ها در سطح تشابه 68 درصد به شش گروه اصلی(f, e, d, c, b, a) تفکیک شد. گروه اول (a) فقط شامل جدایه ی شاهد بود که از گندم جداسازی شده بود. گروه دوم (b) شامل سه جدایه از مرند، چهار جدایه از خوی و یک جدایه از فیرورق بود. گروه سوم (c) شامل تمامی جدایه های کشکسرای به همراه بقیه ی جدایه های مرند بود. گروه چهارم (d) شامل جدایه های خوی و فیرورق بود. گروه پنجم (e) فقط شامل جدایه های پیام و گروه ششم (f) فقط شامل جدایه های تبریز بود. داده های حاصل از روش rep-pcr توانست جدایه های pss بدست آمده از درختان میوه هسته دار را بر اساس منطقه از هم تفکیک کند. تجزیه ی واریانس مولکولی داده ها نیز نشان داد که تفاوت ژنتیکی درون جمعیت ها بیشتر از بین جمعیت هاست. نتایج، نشانگر وجود تنوع ژنتیکی بالا درون جدایه های pss از میزبان های مختلف درختان میوه هسته دار در مناطق متفاوت بود.
فرشاد کاکاوند ناصر مهنا
آنتوسیانین ها رنگ دانه های موجود در واکوئل هستند که جز فلاونویدها می باشند و باعث ایجاد رنگ های آبی، ارغوانی، قرمز و پرتقالی در گیاهان عالی می گردند. این متابولیت های ثانویه گیاهی دارای ارزش بسزایی در رژیم غذایی انسان ها می باشد. آنتوسیانین های طبیعی که که از مواد گیاهی تازه بدست می آیند محدودیت هایی از قبیل عملکرد کم، تنوع و دسترسی فصلی و شرایط ویژه برای رشد گیاهان دارند. امروزه استفاده از بیوتکنولوژی جهت تولید متابولیت های ثانویه بدون محدودیت های ذکر شده مورد توجه قرار گرفته است. سیب ماکامیک یکی از گیاهانی است که می توانند آنتوسیانین را در اندام های مختلف خود تولید کنند. فاکتور های مختلفی بر تولید درون شیشه ای آنتوسیانین اثر می گذارند و جهت دست یابی به حداکثر تولید درون شیشه ای آنتوسیانین، بهینه سازی هر یک از آنها الزامی می باشد. در این تحقیق، به منظور بهینه کردن غلظت های مختلف ساکارز، شدت های مختلف نور و نسبت های مختلف آمونیوم به نیترات جهت تولید درون شیشه ای آنتوسیانین از سیب ماکامیک، ابتدا از ریزنمونه های برگ گیاهچه های درون شیشه ای جهت تولید کالوس استفاده گردید و پس از بدست آوردن کالوس به مقدار مورد نیاز، تیمارها در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار و چهار نمونه در هر تکرار اعمال گردید. نتایج نشان داد که از میان غلظت های مختلف ساکارز جهت تولید آنتوسیانین، غلظت 8% موثر باشد. با افزایش غلظت ساکارز بیشتر از 8%، از میزان تولید آنتوسیانین کاسته شد و همچنین در غلظت های کمتر از این تیمار نیز مقدار آنتوسیانین کاهش یافت. با افزایش غلظت ساکارز، میزان شاخص رشد کاهش می یافت و بیشترین میزان شاخص رشد در محیط کشت حاوی 3% ساکارز مشاهده گردید. افزایش شدت نور باعث افزایش معنی داری در مقدار آنتوسیانین گردید. کمترین میزان آنتوسیانین در تاریکی مشاهده گردید ولی در تاریکی کالوس ها از میزان رشد بهتری نسبت به تیمار های نوری دیگر برخوردار بودند. کمترین میزان رشد کالوس در شدت نور 150 میکرو مول مشاهده گردید. ترکیب نیتروژن محیط کشت به صورت معنی داری بر میزان آنتوسیانین در کشت کالوس سیب ماکامیک اثر گذاشت. نتایج نشان داد که بیشترین میزان آنتوسیانین در محیط کشت حاوی 10 میلی مول آمونیوم و 18.8 میلی مول نیترات مشاهده گردید. همچنین در این محیط کشت بیشترین میزان وزن خشک و وزن تر کالوس نیز مشاهده گردید.
فاطمه زاهدزاده ناصر مهنا
کشت سلول های گیاهی درون شیشه ای یک روش ایده آل برای تولید مقادیر زیاد چندین متابولیت ثانویه ی مهم به صورت تجارتی است. سیب ماکامیک یکی از سیب های وحشی بومی آسیای مرکزی و سیبری می باشد که توانایی تولید آنتوسیانین را در بیشتر بافت های خود داراست و این ترکیبات مانند فلاونوئیدها و پلی فنول ها دارای فعالیت آنتی اکسیدانی هستند. آنتوسیانین ها باعث کاهش سطوح تری گلیسیرید و اسیدهای چرب آزاد شده و بازدارنده ی تومور های سرطانی می باشند و برای سلامتی انسان مفید هستند. تولید آنتوسیانین به دلیل تغییرات فصلی و تجزیه رنگدانه ها محدود شده است. این موارد باعث شده است که تحقیقاتی در زمینه بهینه سازی فرایند های استخراج و تولید آنتوسیانین انجام گردد. در این پژوهش به منظور تعیین بهترین منبع کربوهیدرات و بهینه کردن غلظت های مختلف ساکارز، گلوکز، فروکتوز، مالتوز، مانیتول، جهت تولید درون شیشه ای آنتوسیانین از سیب ماکامیک، ابتدا از ریز نمونه های برگ گیاهچه های درون شیشه ای جهت تولید کالوس استفاده گردید و پس از بدست آوردن کالوس به مقدار مورد نیاز، تیمارها در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار و چهار نمونه در هر تکرار اعمال گردید. نتایج نشان داد که از میان غلظت های مختلف مانیتول جهت تولید آنتوسیانین، غلظت 3 درصد آن به همراه ساکارز 3 درصد بیشترین تاثیر را داشت. با افزایش غلظت مانیتول بیشتر از 3 درصد، بر اساس منحنی رگرسیون میزان تولید آنتوسیانین روند کاهشی داشت. با افزایش غلظت مانیتول، میزان شاخص رشد کالوس و وزن تر کالوس کاهش و وزن خشک کالوس افزایش یافت. هم چنین بین تیمار های ساکارز بیشترین میزان تولید آنتوسیانین و کمترین میزان شاخص رشد در غلظت 6 درصد مشاهده گردید. تیمارهای گلوکز، فروکتوز و مالتوز تاثیر ضعیف تری بر تولید آنتوسیانین داشتند. در نهایت، از میان غلظت ها و منابع کربوهیدرات مورد استفاده در این پژوهش بیشترین میزان تولید آنتوسیانین در مانیتول 2، 3 و 4 درصد+ ساکارز3 درصد و ساکارز 6 درصد مشاهده گردید. در کل، بر اساس نتایج حاصل از این آزمایش، برای تولید آنتوسیانین درون شیشه ای از کشت کالوس درون شیشه ای سیب ماکامیک استفاده توام از مانیتول و ساکارز مفید به نظر می رسد.
علی عبداللهی سعدآباد سید جلال طباطبایی
خاک های آهکی در ایران سبب کاهش چشمگیر در عملکرد محصولات باغی می شوند. درک صحیح از پاسخ های فیزیولوژیکی ژنوتیپ های توت فرنگی تحت این شرایط باعث شناخت و حل این مشکل می شود. این مطالعه برای مقایسه و ارزیابی پاسخ چهار رقم توت فرنگی (پاروس، ذیامانت، سلوا و کاماروسا) و تفاوت در تحمل آنها به کلروز آهن بوده است. نشاء های ریشه دار در گلخانه و در مخلوطی از پرلایت و ورمیکولایت به مدت چهار ماه با محلول تغییر یافته هوگلند و همین محلول دارای 7 میلی مولار nahco3- پرورش یافتند. برگ های جوان گیاهان تحت تیمار بیکربنات عوارض کلروز را نشان دادند که بسته به رقم متفاوت بود. تفاوت در تحمل به کلروز کمبود آهن پس از بررسی پارامترهایی مانند وزن تر و خشک گیاه، اندازه میوه، مواد جامد محلول کل، شاخص و غلظت کلروفیل و میزان آهن برگ و ریشه نیز مشاهده شد. وزن تر و خشک در تیمار بیکربنات در تمام ارقام کاهش یافت. اندازه میوه و مواد جامد محلول کل نیز در مقایسه با محلول کامل کاهش را نشان داد. شاخص و میزان کلروفیل پس از تیمار با بیکربنات روند کاهشی به خود گرفت. میزان آهن کل برگ و ریشه نیز تحت تاثیر بیکربنات کاهش یافتند، که بسته به نوع رقم این پاسخ ها متفاوت بود. در پایان پژوهش، ارقام از نظر تحمل به کلروز کمبود آهن ناشی از بیکربنات به ترتیب دیامانت، پاروس، سلوا و کاماروسا قرار گرفتند.
سعید مرزبان اق قلعه نعمت سخندان بشیر
ویروس موزاییک زرد کدو zucchini yellow mosaic virus (zymv) مترادف muskmelon yellow stunt virus ، عضو جنس potyvirus از خانواده potyviridaeبوده و اولین بار در سال1973از ایتالیا گزارش شده است(2). در ایران این ویروس اولین بار در سال 1367 از تهران گزارش شد. این ویروس از اکثر مناطق جهان گزارش شده و از بیماری های مهم از روی خیار در منطقه حوزه دریای مدیترانه می-باشد. دامنه میزبانی آن خانواده های aizoaceae، amaranthaceae(تاج خروس)، chenopodiaceae(اسفناجیان)، compositae(مرکبان)، cucurbitaceae(کدوییان)، labiatae(نعناییان)، leguminosae(حبوبات)، ranunculaceae(آلالگان)، scrophulariaceae(گل میمون)، solanaceae(سیب زمینی) وumbelliferacae (گل جعفری) می باشد. علایم بیماری شامل موزاییک، زردی، کوتولگی، تغییر شکل میوه ها و دانه ها در کدو، تیل، خیار و هندوانه می باشد.zymv از طریق چند ین گونه شته از جمله شته سبز هلو به طریق ناپایا منتقل می شود و در کدو به صورت بذر زاد قابل انتقال میباشد. ذرات zymv به صورت رشته های انعطاف پذیر به طول 750 نانومتر است که حاوی rna تک رشته ای مثبت می باشد. هدف از این تحقیق بیان ژن کامل کپسید پروتئینی این ویروس در سیستم پروکاریوتیک باکتری escherichia coli می بود. با توجه به اینکه خالص سازی ویروس نیازمند امکانات گسترده مانند سانتریفوژهای با سرعت بالا و التراسانتریفوژ می باشد که در اغلب آزمایشگاه های کشور وجود ندارد، تولید آنتی بادی های نوترکیب با استفاده از پروتئین پوششی نوترکیب می تواند این مشکل را مرتفع سازد. بیان ژن کپسید پروتئینی ویروس باعث ایجاد ذرات شبه ویروسی در باکتری میگردد که این پیکره های تو خالی به عنوان نانو متریال مورد استفاده قرار میگیرد. بنابرین با بیان ژن کپسید ویروس موزاییک کدوی فرنگی زمینه برای استفاده از آن به عنوان ماده نانو در آینده فراهم خواهد شد. به همین منظور، ژن پروتئین پوششی ویروس مورد نظر با استفاده از آغازگرهای اختصاصی در آزمون pcr تکثیر داده شد. برای تهیه ی سازه ی بیان، قطعه ی تکثیر یافته در پلاسمید همسانه سازی (ptz57r-t) قرار داده شد و با آنزیم های مناسب که محل اثر آنها در روی هر دو حامل همسانه سازی و بیان (pet22b) وجود داشت بریده شد و به منظور قرارگیری در پلاسمید بیان، قطعه مورد نظر از پلاسمید همسانه سازی خارج شد و در پلاسمید بیان قرار داده شد. سازه ساخته شده به باکتری بیان مناسب (rosetta) انتقال داده شد و بهینه سازی بیان ژن در میزبان باکتریایی (سویه ی rosetta باکتری e.coli) انجام گردید. به منظور بررسی بیان ژن پروتئین پوششی در e.coli پس از استخراج پروتئین، الکتروفورز عمودی در ژل پلی آکریل آمید(sds-page) انجام شده و باندی در حدود 35 کیلو دالتون مشاهده گردید، با لکه گذاری وسترن(western blotting) بیان ژن در باکتری مورد تآیید قرار گرفت.
میترا کرامتی ناصر مهنا
با توجه به اهمیت اقتصادی متابولیت های ثانوی و نیز محدود بودن گونه های گیاهی در رویشگاه های طبیعی آنها، روش کشت سلول، راه مناسبی برای تولید ترکیبات شیمیایی ارزشمند میباشد. بعضی از گونه ها و واریته های سیب استعداد و توانایی بالایی در تولید آنتوسیانین در اندام های خود دارند. آنتوسیانین ها متعلق به خانواده ترکیبات فلاونوئیدی بوده و به دلیل داشتن خاصیت آنتی اکسیدانی دارای اهمیت هستند. عوامل مختلفی بر تولید درون شیشه ای آنتوسیانین تاثیر می گذارند و جهت تولید بالای آن، بهینه سازی هر یک از این عوامل ضروری می باشد. یکی از مهمترین این عوامل نور است که به عنوان فاکتور اساسی در تولید بسیاری از متابولیت های ثانویه از جمله آنتوسیانین ها در کشت سلول های گیاهی تاثیر گذار است. در این راستا، لیزر به دلیل داشتن ویژگی های منحصر بفرد می تواند اثرهای جالبی بر این فرایند بیولوژیک داشته باشد. در این پژوهش به منظور بررسی اثر ترکیب شدت های مختلف نورهای لیزری آبی و قرمز بر بیوسنتز آنتوسیانین و رشد سلول در کشت سوسپانسیون سلولی سیب، 18 تیمار در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار اعمال گردید. نتایج نشان داد که بیشترین تولید آنتوسیانین مونومریک و کل در تیمارهای b4r3وb4r4به دست آمد. تیمار ترکیبی لیزرهای آبی و قرمز،باعث افزایش چشمگیری در وزن تر و خشک سلول های سوسپانسیونی سیب شد.بیشترین وزن تر و خشک سلول ها در تیمار r4b2 بدست آمد. صفت حجم سلولی(cvs) تحت تاثیر تیمارهای ترکیبی لیزر های آبی و قرمز قرار نگرفت.
الهه حقی تیلکی ناصر مهنا
با توجه به اهمیت نقش ژن hyp-1 در بیوسنتز هیپریسین در گیاه علف چای، در این تحقیق اثر غلظت¬های مختلف جاسمونیک اسید بر بیان این ژن با استفاده از روش qrt-pcr مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور، کالوس های حاصل از نمونه های برگی گیاهان علف چای کشت شده در شیشه تحت تیمار سه غلظت اسید جاسمونیک قرار گرفتند و فعالیت ژن hyp-1 در زمان¬های 24، 48 و 72 ساعت بعد از تیمار با روش ریل تایم پی سی آر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در محیط عاری از الیسیتور میزان بیان ژن در زمان¬های مختلف تغییری نداشت. در نمونه¬های تیمار شده با 100 میکرومولار جاسمونیک اسید، با گذشت زمان میزان بیان ژن hyp-1 به طور آشکاری روند رو به رشدی داشت. روند مشابهی در نمونه¬های تیمار شده با غلظت 500 میکرومولار این الیسیتور نیز مشاهده شد. بر این اساس بیشترین میزان بیان ژن hyp-1 مربوط به زمان 72 ساعت و کمترین آن مربوط به زمان 24 ساعت بود. بر اساس نتایج به دست آمده مشاهده شد که در هر سه زمان 24، 48 و 72 ساعت، با افزایش غلظت جاسمونیک اسید بر میزان نسبی بیان ژن hyp-1 افزوده می¬شود. همچنین، مشاهده گردید که میزان بیان ژن hyp-1، 24 ساعت پس از آزمایش برای تیمارهای شاهد، 100 و 500 میکرومولار به ترتیب حدود یک، 5/1 و 3 برابر میزان بیان آن در نمونه های شاهد بود. روند مشابهی 48 ساعت پس از آزمایش نیز مشاهده شد به طوریکه با افزایش غظت از صفر به 500 میکرومولار جاسمونیک اسید میزان نسبی بیان ژن حدود 4 برابر افزایش یافت. نتایج مشاهده شده در مدت زمان 72 ساعت نیز روند مشابهی با نتایج فوق نشان می¬دهد به طوریکه غلظت¬های صفر و 500 میکرو مولار جاسمونیک اسید به ترتیب با حدود یک و 5/5 برابر شاهد دارای حداقل و حد اکثر میزان بیان ژن hyp-1 در شرایط آزمایش بودند. بر اساس نتایج فوق می¬توان نتیجه گرفت که با افزایش غلظت جاسمونیک اسید از یک طرف و افزایش مدت زمان اعمال این تیمار در محیط کشت، میزان بیان ژن hyp-1 نیز افزایش یافته است و این نتیجه شاید دلیلی بر افزایش هیپریسین در اثر این تیمار باشد.
معصومه وکیلی قرطاول ناصر مهنا
سیب (malus spp.) یکی از رایج ترین درختان میوه و مهمترین درخت کشت شده در مناطق معتدله است. از نظر رنگ گوشت میوه، سیب دارای گوشت سفید تا قرمز است. سیب های گوشت قرمز اغلب بصورت وحشی و با فراوانی کم وجود دارند. وجود آنتوسیانین زیاد باعث قرمز بودن رنگ گوشت برخی از این سیب ها می باشد. تجمع آنتوسیانین اغلب به دلیل بیان بالای ژن mdmyb10 در بسیاری از بافت ها از جمله گوشت میوه سیب است. در مواردی نیز یک مکان ژنی پیوسته با آلل s3-rnase مسئول قرمزی رنگ گوشت میوه در بعضی از ژنوتیپ ها بوده است. برای تعیین مکانیسم قرمز بودن رنگ گوشت میوه در برخی ژنوتیپ های محلی و استفاده کاربردی از این اطلاعات در تحقیقات بعدی، این پژوهش با هدف تعیین آللوتیپ ژن s-rnase و ناحیه پروموتری فاکتور رونویسی ژن mdmyb10 در این ژنوتیپ ها انجام شده است. بدین منظور نمونه¬های برگی از ژنوتیپ های محلی سیب گوشت قرمز تهیه شد و پس از استخراج dna، آللوتیپ آنها از نظر ناحیه پروموتری ژن mdmyb10 و نیز وجود آلل s3-rnase با استفاده از تکنیک pcr و پرایمرهای اختصاصی نواحی ژنومی مورد نظر و نهایتا الکتروفورز قطعات تکثیر شده مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که رقم bud9، نمونه ورزقان، نمونه خلعت پوشان و نمونه میاندوآب در ناحیه پروموتری ژن myb10 ژنوتیپ r1r6 داشتند و از نظر ژنوتیب مکان ژنی خودناسازگاری s، دارای آلل s3-rnase بودند. بنابراین، می توان نمونه های مذکور را هیبریدی از ‘niedzwetzkyana’ دانست. ولی در نمونه کشت بافتی موجود در آزمایشگاه که دارای شاخه و برگ قرمز بوده ولی ژنوتیپ r1r1 را از خود نشان داد درحالی¬که واجد آلل s3-rnase بود، به نظر می رسد قرمز بودن این نمونه مربوط به مکان ژنی پیوسته با آلل s3 باشد. نمونه ایوند نیز دارای آلل s3-rnase بوده ولی از نظر ژنوتیپ ناحیه ی پروموتری mdmyb10 باند متفاوتی نشان داد.
نعیمه مقصودی باویل علیائی ناصر مهنا
چکیده: سیب با نام علمی malus × domestica brokh. یکی از رایج ترین میوه کشت شده در مناطق معتدله می باشد که طول دوره نونهالی آن بر حسب رقم 5 تا 12 سال می باشد. اصلاح صفت طول دوره نونهالی دانهال-های سیب در درجه اول اهمیت قرار دارد، چرا که این صفت باعث افزایش زمان و هزینه لازم برای اصلاح ژنوتیپ های مختلف سیب می شود. کوتاه کردن دوره نونهالی درختان میوه می تواند از طریق مهندسی ژنتیک با خاموش کردن یا کاهش تظاهر ژن های ممانعت کننده گلدهی عملی شود. در این راستا، در این تحقیق برخی ژن های احتمالی ممانعت کننده درگیر در مسیر گلدهی سیب از جمله همولوگ های atsef و attem شناسایی و الگوی بیان آن ها و نیز ژن های احتمالی پایین دست آنها (mdsoc1 و mdft) در بافت های مختلف بررسی شد. بررسی های بیوانفورماتیک مشخص کرد که mdsef1، mdsef2 و mdsef3 به عنوان همولوگ های atsef، در سیب به ترتیب 64%، 65% و 65% با atsef شباهت داشتند. بررسی همردیفیmdsef1 با توالی های دیگر نشان داد که pyrus × bretschneideri 92% شباهت دارد. blastp توالی اسید آمینه ای ژن tem آرابیدوپسیس با سیب 2 توالی بسیار مشابه mdtem1و mdtem2 را به ترتیب با شباهت 60% و 61% با attem ، نشان داد. نواحی رمزآور 776 جفت بازیmdsef1 و 1228 جفت بازی mdtem1 برای اولین بار جداسازی و همسانه سازی شد. بررسی نیمه کمی بیان ژن، وجود رونوشت mdsef1 وmdsef2 را در تمام بافت ها بجز ریشه ثابت کرد. بررسی بیان کمی نشان داد که بیان mdsef1 در برگ نونهال در مقایسه با سایر بافت ها بیشتر است. در حالیکه بیشترین میزان بیان mdsef2 در بافت میوه مشاهده شد. همچنین مشخص شد که بیان mdsoc1 در بافت برگ بیشترین مقدار است. بررسی نیمه کمی mdtem1 بیان آن را در تمام بافت ها نشان داد اما mdtem2 در بافت ریشه مشاهده نشد. بررسی کمی بیان mdtem1 نشان داد که در بافت برگ نونهال بیشترین مقدار را دارد. درحالیکه بیشترین بیان mdtem2 در ساقه بالغ بوده است. بررسی کمی بیان ژن های مورد مطالعه، همچنین، نشان داد که بیان ژن mdft در بافت میوه بیشترین مقدار را دارد در حالیکه در بافت های برگ بالغ و نونهال و ساقه نونهال بیان آن فوق العاده کم بوده است.
مینا شهیم قلعه چه ناصر مهنا
با توجه به اهمیت نقش ژن hppks1 در بیوسنتز هیپرفورین در گیاه علف چای، در این تحقیق اثر غلظت های مختلف سالیسیلیک اسید بر بیان این ژن با استفاده از روش real-time pcrمورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور، کالوس های حاصل از نمونه های برگی گیاهان علف چای کشت شده در شیشه تحت تیمار سه غلظت سالیسیلیک اسید قرار گرفتند و فعالیت ژن hppks1در زمان های 24، 48 و 72 ساعت بعد از تیمار با روش pcr با ارزیابی لحظه ای مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در محیط عاری از الیسیتور میزان بیان ژن در زمان های مختلف تغییری نداشت. در نمونه های تیمار شده با 100 میکرومولار سالیسیلیک اسید، بعد از 24 و 48 ساعت میزان بیان ژن hppks1به طور آشکاری روند رو به رشدی داشت. روند مشابهی در نمونه های تیمار شده با غلظت 250 میکرومولار این الیسیتور نیز مشاهده شد. بر این اساس بیشترین میزان بیان ژن hppks1 مربوط به زمان 48 ساعت و کمترین آن مربوط به زمان 72 ساعت بود. بر اساس نتایج به دست آمده مشاهده شد که در هر سه زمان 24، 48 و 72 ساعت، با افزایش غلظت سالیسیلیک اسید بر میزان نسبی بیان ژن hppks1 افزوده می شود. همچنین، مشاهده گردید که میزان بیان این ژن 24 ساعت پس از آزمایش برای تیمارهای شاهد، 100 و 250 میکرومولار به ترتیب حدود یک، 9/1 و 7/2 برابر میزان بیان آن در نمونه های شاهد بود. روند مشابهی 48 ساعت پس از آزمایش نیز مشاهده شد به طوریکه با افزایش غظت از صفر به 250 میکرومولارسالیسیلیک اسید میزان نسبی بیان ژن حدود 3 برابر افزایش یافت. نتایج مشاهده شده در مدت زمان 72 ساعت نیز روند مشابهی با نتایج فوق نشان می دهد به طوریکه غلظت های صفر و 250 میکرو مولار سالیسیلیک اسید به ترتیب با حدود یک و 5/2 برابر شاهد دارای حداقل و حداکثر میزان بیان ژن hppks1 در شرایط آزمایش بودند. بر اساس نتایج فوق می توان نتیجه گرفت که با افزایش غلظت سالیسیلیک اسید بعد از گذشت 24 و 48 ساعت افزایش معنی داری در بیان ژن hppks1 مشاهده شد، درحالی که بعد از 72 ساعت در همه غلظت ها رو به کاهش گذاشت. بنابراین ممکن است انتظار داشته باشیم که افزایشی در محتوای هیپرفورین کالوس ها تحت تیمار سالیسیلیک اسید تنها تا حدود 48 ساعت بعد از تیمار مشاهده شود.
سیما پناهی راد رحیم نقشی بند حسنی
. برای اجرای پژوهش حاضر، دو آزمایش جداگانه در شرایط سردخانه و عمر قفسه ای هر کدام با چهار غلظت کربوکسی متیل سلولز (محلول های 0، 5/0، 1 و 5/1 درصد) و چهار غلظت پکتین (محلول های0، 5/0، 1 و 5/1 درصد) بعنوان پوشش روی میوه آلو رقم قطره طلا به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. جهت نگهداری میوه ها از سردخانه ای با دمای چهار درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 80 تا 90% به مدت شش هفته و همچنین، برای عمر قفسه-ای، اتاقی با دمای 19 درجه سانتیگراد و رطوبت 60 تا 70% بمدت هشت روز استفاده شد. میوه های نگهداری شده در سردخانه، در هر مرحله از نمونه برداری با فاصله 7 روز از سردخانه خارج و پس از رسیدن به دمای اتاق، برای ارزیابی فاکتورهای مختلفی نظیر مواد جامد محلول کل، اسیدیته کل، سفتی بافت گوشت، کاهش وزن، ویتامین ث، ph، فنل کل، فلاونوئید کل، آنتوسیانین کل، آنتی اکسیدان کل و فعالیت آنزیم های پراکسیداز، پلی فنل اکسیداز و پلی گالاکتوروناز مورد استفاده قرار گرفت. در مورد نمونه های نگهداری شده در شرایط عمر قفسه ای نیز، همین فاکتورها هر 2 روز یکبار مورد اندازه گیری قرار گرفت. نتایج حاصله از تحقیق حاضر نشان داد که پوشش های کربوکسی متیل سلولز و پکتین بطور معنی داری روی تمامی صفات اندازه گیری شده بجز کاهش وزن موثر بودند. تمامی اثرات متقابل نیز تقریبا همین روند را روی صفات نشان دادند. بطور کلی، پوشش کربوکسی متیل سلولز در هر دو شرایط انبار سرد و ماندگاری در غلظت 1% و پوشش پکتین در غلظت 5/1% دارای عملکرد بهینه بودند. نتایج حاصله نشان داد که با توجه به اثر مطلوب پوشش ها بر خصوصیات کیفی و بیوشیمیایی میوه آلو می توان از پوشش های نامبرده بعنوان روشی کار آمد، آسان، کم هزینه جهت نگهداری میوه آلو استفاده نمود.
سمیه بهرامی کیا ناصر مهنا
گل راعی با نام علمی hypericum perforatum یک گیاه علفی از تیره hypericaceae است که اهمیت آن به عنوان یک گیاه داروئی به دلیل داشتن ترکیباتی مانند هیپریسین و هیپرفورین به طور قابل توجهی افزایش یافته است. با توجه به اهمیت ژن hyp-1 در بیوسنتز هیپریسین در این تحقیق اثر غلظت های مختلف اسید سالیسیلیک بر بیان این ژن مورد مطالعه قرار گرفت.میزان بیان ژن به میزان غلظت الیسیتور، همچنین به مدت زمان تیمار بستگی دارد و در این تحقیق بهترین زمان، 24 ساعت و بهترین غلظت، 250میکرومولار بدست آمد.
زینب نصری پور تازه کند ناصر مهنا
با توجه به نقش ژن hyp-1 در بیوسنتز هیپریسین در گل راعی، در این تحقیق اثر غلظت های مختلف بنزیل آمینوپورین بر بیان این ژن مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور، کالوس های حاصل از نمونه های برگی گل راعی کشت شده در شرایط درون شیشه ای، تحت تیمار سه غلظت مختلف bap قرار گرفتند و فعالیت ژن hyp-1 در زمان های 24، 48 و 72 ساعت بعد از تیمار با روش real time pcr مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد که در محیط عاری از الیسیتور bap، میزان بیان ژن در زمان های مختلف تغییر چشمگیری نداشت. در نمونه های تیمار شده با 5/0 میلی گرم در لیتر از bap نیز، 24 و 48 ساعت پس از اعمال تیمار افزایش یا کاهش چشمگیری در شاخص بیان ژن مشاهده نشد. در حالی که پس از گذشت 72 ساعت میزان بیان ژن hyp-1 حدود سه برابرافزایش یافت. در نمونه های تیمار شده با 2 میلی گرم در لیتر بنزیل آمینوپورین، در هر سه زمان مورد مطالعه افزایش حدودا سه برابری در میزان بیان ژن نسبت به نمونه شاهد مشاهده گردید. از طرف دیگر با مقایسه غلظت های مختلف bap، مشاهده شد که در زمان های 24و48 ساعت پس از تیماردهی، در هر دو غلظت صفر و5/0 میلی گرم در لیتر از تیمار مربوطه، میزان بیان ژن hyp-1 تقریبا ثابت است و تغییر چندانی در شاخص بیان ژن مشاهده نمیشود. در حالی که در غلظت 2 میلی گرم در لیتر از تیمار مذکور، میزان بیان ژن hyp-1 به میزان حدود سه برابر افزایش می یابد. این در حالیست که در نمونه های مورد مطالعه در زمان 72 ساعت، در هر دو غلظت 5/0 و 2 میلی گرم در لیتر بنزیل آمینوپورین، افزایش تقریبا سه برابری در میزان بیان ژن مشاهده میگردد. بطوریکه در هر دو غلظت 5/0 و2 میلی گرم از bap، بیشترین میزان بیان ژن 72 ساعت پس از اعمال تیمار مشاهده میشود. در این تحقیق کمترین میزان شاخص بیان ژن hyp-1 ، مربوط به نمونه شاهد(صفر میلی گرم در لیتر) در زمان 24 ساعت پس از کشت (9458/780) و بیشترین میزان شاخص بیان این ژن مربوط به 72 ساعت پس از اعمال 2 میلی گرم در لیتر از تیمار مذکور (089/3010) میباشد.
ناصر مهنا بهزاد قره یاضی
چکیده ندارد.
اشرف السادات مرکفشی ناصر مهنا
چکیده ندارد.
مهدی خدایی ناصر مهنا
چکیده ندارد.
سجاد خانی یدالله امیدی
چکیده ندارد.