نام پژوهشگر: ماندانا نوربخش
زهرا عباسی نیلق ماندانا نوربخش
پژوهش حاضر با هدف بررسی، شناخت و تبیین ویژگی های آکوستیک (صوت شناختی) واکه های ساده گویش گیلکی رشت سازمان دهی شده است. در این پژوهش ویژگی های آکوستیک این واکه ها شامل فرکانس پایه، فرکانس فورمنت های اول، دوم و سوم، کشش و شدت در دو گروه زن و مرد مورد اندازه گیری قرار گرفته و نتایج به دست آمده با یافته های آکوستیک واکه های فارسی معیار و انگلیسی آمریکایی مقایسه شده است. بدین منظور، ده شرکت کننده (پنج زن و پنج مرد) شش واکه ساده گونه رشتی /i,e,?,?,o,u/ را در بافت تک هجایی تکیه بر cvc تولید کرده اند و صدای آنها پس از ضبط، از طریق نرم افزار تحلیل صوت شناختی پرت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از آنست که ترتیب واکه ها بر اساس سیر صعودی فرکانس پایه به صورت /? < i < e = o < ? < u/، فرکانس فورمنت اول به صورت/i < u < o < e < ? < ?/ ، فرکانس فورمنت دوم به صورت /u < o < ? < ? < e < i/ و فرکانس فورمنت سوم به صورت /o < u < ? < e < ? < i/ می باشد. میانگین مقادیر به دست آمده از اندازه گیری آکوستیک کشش واکه ها نیز نشان دهنده آن است که واکه های /e,?,o/ به عنوان واکه های کوتاه و واکه های /i,?,u/ به عنوان واکه های کشیده شناخته می شوند. هم چنین نتایج حاصل از بررسی شدت واکه ها حاکی از آنست که واکه های /e,?,u/ دارای شدت بیشتر و واکه های /i,?,o/ دارای شدت کمتری هستند. البته تفاوت واکه ها به لحاظ شدت، بسیار اندک است.
مینا محمدزاده ماندانا نوربخش
پژوهش حاضر ارائه توصیفی از نظام آوایی گویش سرخه ای، واقع در جنوب غربی استان سمنان، بر اساس چهارچوب نظری انگاره پسازایشی جزءمستقل می باشد. این پایان نامه شامل موارد ذیل است : - توصیف آواهای گویش سرخه ای به صورت آواشناسی سنتی و در قالب مختصه های زایشی ممیز همراه با آواشناسی تفصیلی. - توصیف نظام آوایی گویش سرخه ای و قواعد واجی آن در چهارچوب انگاره پسازایشی جزءمستقل و معرفی برهم کنش های بالقوه مربوطه. - پیشنهاداتی برای مطالعات آتی در ارتباط با گویش سرخه ای.
شهره فشندکی ماندانا نوربخش
پژوهش حاضر به بررسی نظام واکه ای زبان فارسی معیار از منظر آواشناسی صوت شناختی می پردازد. هدف تعیین بسامد پایه، بسامد سه سازه نخست، شدت و میزان دیرش هر یک از شش واکه ساده زبان فارسی معیار است. همچنین تاثیر واج پیشین بر تمامی متغیرهای نامبرده شده مورد بررسی قرار گرفت. ده (زن) گویشور زبان فارسی معیار هر شش واکه زبان فارسی را در بافت cvb در اتاق آکوستیک تلفظ کردند. به منظور این که تاثیر واج پیشین بر کیفیت واکه مشخص گردد، 18 همخوان از 23 همخوان زبان فارسی در جایگاه همخوان اول این بافت قرار گرفتند. در مجموع 1140 داده جمع آوری شد که با نرم افزار تحلیل صوت پرات مورد بررسی صوت شناختی قرار گرفتند. نتایج حاصل از این بررسی توسط نرم افزار آماری اس پی اس اس مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد، جایگاه و شیوه تولید همخوان می تواند بر بسامد سازه دوم واکه ها تاثیرگذار باشد. همچنین وضعیت واکداری همخوان پیشین نیز می تواند بسامد سازه اول و مقدار دیرش واکه را دستخوش تغییر سازد. بسامد سازه سوم، شدت و بسامد پایه هیچ یک از واکه ها از همخوان پیشین تاثیری نپذیرفت. این آزمایش هم چنین نشان داد، واکه /i/ پیشین ترین واکه و /u/ پسین ترین واکه زبان فارسی هستند. از نظر افراشتگی نیز واکه /i/ بالاترین جایگاه و واکه /a/ پائین ترین آن را داراست
صبا نیک رهی ماندانا نوربخش
چکیده واکداری از جمله مشخصه های واجی است که در میان مباحث گوناگون آواشناسی بیشترین بحث ها را به خود اختصاص داده است. مطالعات پیشین نشان داده است که در جایگاه میان واکه ای دو سرنخ اصلی مربوط به منطقه گیرش عبارتند از طول گیرش و طول واک در محدوده گیرش. در پژوهش حاضر با بهره گیری از روش شناسی آواشناسی صوت شناختی به بررسی واک داری در همخوانهای گرفته پرداخته شد. بدین منظور با طراحی آزمون تولیدی دو سرنخ طول واک و طول گیرش در جایگاه میان واکه ای مطالعه شد. تأثیر تکیه نیز به عنوان یکی از عوامل زبرزنجیری بر طول گیرش نیز بررسی گردید. به این منظور ?? کلمه، هر کدام ? بار توسط ?? شرکت کننده تولید شد. پس از تجزیه و تحلیل صوت شناختی و آماری داده ها مشخص شد که طول گیرش در تمام همخوان های گرفته و طول واک تنها در همخوان های سایشی و انسایشی واکدار و بیواک تفاوت معناداری داشته و به عنوان یکی از عوامل صوت شناختی تمایز واکداری در این همخوانها در نظر گرفته میشوند. این در حالی است که تکیه بر طول گیرش همخوانهای واکدار و بیواک تفاوت معناداری ایجاد نکرد. کلید واژه ها: طول گیرش، طول واک، طول بست، واکداری و بیواکی، صوت شناسی (آکوستیک)، همخوانهای گرفته.
سمانه مقدم نیا فریده حق بین
هدف از انجام این تحقیق بررسی وضعیت مقوله های بی آوا موجود در گفتار ناخودآگاه کودک فارسی زبان می باشد. در راستای این تحقیق گفتار نُه کودک فارسی زبان در رده سنی 5/2-5/3 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابتدا مقدمه ای در مورد کلیات تحقیق در فصل اول ارائه شده است. در فصل دوم پیشینه پژوهش های انجام شده در زمینه فراگیری زبان و مقولات تهی در چارچوب برنامه کمینه گرا ارائه می گردد. رویکرد کمینه گرا و مقولات تهی به دست آمده بر اساس این نظریه در فصل سوم ارائه گردیده است. گفتار ناخودآگاه کودکان و دسته بندی آن ها بر اساس مقوله تهی به دست آمده فصل چهارم را تشکیل می دهد. در فصل پنجم فرضیه ها و پرسش های پایان نامه مجددا" مطرح شده و با توجه به نتایج حاصل از فصل چهارم به آن ها پاسخ داده می شود. بر اساس یافته های این پژوهش مقولات بی آوای واژگانی و نقشی اسم، فعل، حرف تعریف، حرف اضافه و زمان در گفتار کودک وجود دارد. از آنجا که زبان فارسی زبانی ضمیرانداز است مقوله فاعل بی آوا هم در بندهای اصلی و هم در بندهای درونه نیز یافت می شود که از طریق مشخصه دستوری مطابقه فاعلی و یا از طریق ارجاع دلبخواهی قابل بازیابی است. مقوله زمان نیز در مواردی که فعل به صورت آینده و امری به کار می رود پنهان می باشد. مقوله واژگانی اسم در جایگاه مفعول نیز تنها توسط مطابقه مفعولی قابل بازیابی است. متمم نما که حامل ویژگی نیروی جمله است می تواند به صورت بی آوا پردازش شود. حروف تعریف که حامل ویژگی معرفگی یا نکرگی می باشند نیز می توانند به صورت بی آوا پردازش شوند، به ویژه در گروه های اسمی که بیانگر یک گروه یا طبقه باشند. در زبان کودک همچون بزرگسالان عنصری که بیانگر حالت باشد همواره نمود آوایی ندارد و تنها از طریق ترتیب واژگانی و برخی علائم حالت نما می توان به نوع حالت پی برد. سرانجام مقوله بی آوای مطابقه فاعلی از طریق شناسه های دستوری شخص و شمار و مقوله بی آوای حالت از طریق ترتیب واژگانی یا علائم حالت نما پردازش می شود.
مریم شکری ماندانا نوربخش
در این پژوهش ویژگی های صوت شناختی-آواشناختیِ همخوان های روانِ زبان فارسی معیار -/r/ و /l/- بر اساس 19 سخنگوی زن و مرد، که هر کدام 204 نمون? آوایی حاویِ این دو واج را در کلمه و در بافت هایِ آواییِ آغازین، میانی و پایانی تولید کرده اند، مورد مطالعه قرار گرفته است. ماهیت این دو همخوان و به خصوص ر-آواها در زبان های مختلف به گونه ای است که در بافت های آوایی متفاوت بسیار تغییرپذیرند و تحت تأثیر عوامل متعددی ممکن است دچار تغییر شوند. در سنت آواشناسی زبان فارسی، همخوان [r] از آغاز دارای شیو? تولید لرزشی قلمداد شده است و بررسی این همخوان در بافت-های مختلف در اکثر موارد محدود به موقعیتی است که این همخوان در جایگاه بین دو واکه ، یا یک غلت و یک واکه قرار می گیرد، که آنرا زنشی می دانند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که شیو? تولید [r] در زبان فارسی نه تنها لرزشی نیست بلکه ناسوده است و در حقیقت گون? لرزشیِ این همخوان تنها محدود به یک جایگاه خاص و از فراوانی بسیار کمی نیز برخوردار است. در این پژوهش همچنین شیو? تولید [l] در بافت های آوایی متفاوت و جایگاه این واج در پیوستار زبان های دارای [l] روشن بر اساس مقدار f2 بررسی شده است و پارامترهای صوت شناختی همچون فرکانس سازه ها، فرکانس پایه، شدت و دیرش دو همخوان روان اندازه گیری شده اند. عامل جنسیت در تحلیل صوت-شناختی همخوان های روان در نظر گرفته شده است و تأثیر محیط واکه ای و همخوانی نیز بر هر دو این همخوان ها بررسی شده است.
مارال آسیایی ماندانا نوربخش
توهم درکی مک گرک، پدیده ای است که طی آن فرد به منظور درک بهتر گفتار، اطلاعات هر دو حوزه شنوایی و بینایی را با یکدیگر تلفیق می کند. بارزترین نمونه ای که در توضیح این پدیده ارائه می گردد تلفیق هجای دیداری /??/ با هجای شنیداری /b?/ بوده که منجر به درک هجایی مابین این دو هجا گردیده و افراد هجای /d?/ را به عنوان پاسخ برمی گزینند. این پژوهش به منظور تحقیق در مورد رخداد و نحوه عمل این پدیده در زبان فارسی صورت گرفته است. پژوهش حاضر با انجام 3 آزمون مختلف تأثیر این پدیده را در مورد همخوان های زبان فارسی و همچنین تأثیر محیط های واکه ای متجانس و غیرمتجانس بر درک شنیداری- دیداری این همخوان ها مورد بررسی قرار داد. درآزمون نخست، تلفیقی شنیداری-دیداری از 11 هجای زبان فارسی در قالب 121 (11×11) محرک به دو گروه 30 نفری از آزمودنی های زن و مرد 20-40 ساله فارسی زبان تهرانی، که تاکنون سابقه هیچگونه اختلال شنوایی و بینایی نداشته اند، ارائه شد. نتایج تجزیه تحلیل های آماری، نشان می دهد که گویشوران زبان فارسی نیز همانند گویشوران دیگر زبان ها، به منظور درک بهتر گفتار، اطلاعات هر دو حوزه شنیداری و دیداری را با یکدیگر تلفیق می کنند. با این تفاوت که در زبان فارسی این تأثیر معنی دار نمی باشد. همچنین نتایج پژوهش مورد نظر عدم وجود تفاوت جنسیتی میان زنان و مردان را در خصوص بروز این پدیده نشان داد. با این وجود در صورت بروز این رخداد، بالاترین میزان رخداد پدیده مک گرک زمانی گزارش شده، که فرد ارائه کننده زن باشد. آزمون دوم میزان رخداد این پدیده را در شش محیط واکه ای مورد بررسی قرار داد. نتایج به دست آمده میزان تأثیر محیط واکه ای بر این پدیده را معنی دار ندانست، اما در صورت بروز این پدیده، محیط واکه ای /i/ دارای بالاترین میزان رخداد و محیط واکه ای /e/ کم ترین میزان را دارا می باشد. همچنین در این آزمون تمایز جنسیتی بین زنان و مردان معنی دار بود و زنان بیش تر تحت تأثیر این پدیده قرار گرفتند. در آزمون سوم، محرک ها در شرایط واکه ای نامتجانس به گویشوران ارائه گردیدند. در این آزمون نیز تمایز معنی داری میان محیط واکه ای و میزان رخداد پدیده مک گرک مشاهده نشد. به علاوه همانند آزمون پیشین تمایز جنسیتی در خصوص بروز این پدیده میان زنان و مردان معنی دار بود و درک شنیداری- دیداری زنان بیش تر از مردان تحت تأثیر این پدیده قرار گرفت.
سمانه صادقی ماندانا نوربخش
پایان نامه حاضر، پژوهشی در زمینه تحلیل گفتمان است که با استفاده از مبانی دستور زبان نظام مند نقش گرای هلیدی به بررسی گفتمان مذهبی کتاب های آموزش فارسی به غیرفارسی زبانان می پردازد. این پژوهش، با توجه به اهمیت مذهب در جامعه ایران، گرایش تعداد زیادی از فارسی آموزان به مطالعه در رشته هایِ مذهبی و لزوم بازنمایی مذهب، به عنوان بخش مهمی از فرهنگ ایرانی در کتاب های آموزش فارسی به غیرفارسی زبانان، انجام گرفته است. هدف این پژوهش، بازنمایی نحوه ارائه و معرفی مذهب به فارسی آموزان در این کتاب هاست. بدین منظور چند کتاب آموزش فارسی به غیرفارسی زبانانِ سطح پیشرفته مورد بررسی قرار گرفت که عبارتند از: جلد هفتم کتاب آموزش فارسیِ جامعه المصطفی، جلد ششم کتاب آموزش فارسیِ جامعه الزهرا، جلد چهارم کتاب آموزش زبان فارسی (آزفا) و جلد چهارم مجموعه آموزش فارسی (تاریخ فرهنگ و تمدن ایران)، تألیف صفارمقدم. گفتمان مذهبیِ موجود در کتاب های فوق، در سه حوزه معنایی مذهبیِ اسلامی، سایر ادیان و خنثی طبقه بندی شد. سپس فرآیندهای شش گانه و شرکت کنندگان فرآیند در تک تک جمله های مذهبی حوزه اسلامی، سایر ادیان و خنثی مشخص شد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از غالب بودنِ گفتمان مذهبیِ اسلامی در کتاب های جامعه المصطفی و جامعه الزهرا، گفتمان مذهبیِ سایر ادیان در کتاب آزفا و برابری سه گفتمان مذهبیِ اسلامی، سایر ادیان و خنثی در کتاب صفارمقدم است. فرآیند مادی درگفتمان مذهبیِ اسلامی غالب است که این نشان می دهد اسلام در این کتاب ها به عنوان بخشی عملی از زندگی و فرهنگ مردم ایران نشان داده شده است. فرآیند رابطه ای در گفتمان مذهبیِ خنثی و سایر ادیان غالب است که بیشتر، حاکی از شناساندن و معرفی مذهب و سایرِ ادیان به فارسی آموزان است. گفتمان مذهبیِ کتاب های جامعه المصطفی و جامعه الزهرا به لحاظ بسامد، ترتیب و پراکندگی فرآیندها به یکدیگر شباهت دارد؛ همچنین این دو کتاب با اهداف مذهبی فارسی آموزان مرتبط ترند. گفتمان مذهبیِ اسلامی در کتاب صفارمقدم و کتاب آزفا، حاکی از تأکید نویسندگان بر جایگاه ایرانیان در دین اسلام است.
طیبه خوشنود بصیر هاشمی
کودکان پس از تولد از طریق شنیدن زبان را فرا می¬گیرند. کودکان کم¬شنوای شدید به دلیل نقص در سیستم شنوایی قادر به شنیدن بخش عظیمی از صدای گفتاری خود و دیگران نیستند، به همین دلیل گفته می شود آنها فاقد هر گونه پیش زمینه¬ی ذهنی در مورد اصوات گفتاری هستند. به همین علت، در درک عناصر زبرزنجیری آنها نواقصی قابل مشاهده است. کاشت حلزون از جمله راهکارهایی است که برای جبران این نقیصه مورد استفاده قرار می¬گیرد. در این میان، عامل¬ جنسیت و سن کاشت نیز در درک گفتار کودکان از اهمیّت ویژه¬ای برخوردار است. پژوهش حاضر سعی بر آن داردک برخی از عناصر زبرزنجیری از جمله آهنگ، تکیه هجایی، تکیه تأکیدی و الگوی کلمه را در کودکان کاربر کاشت حلزون و کودکان شنوا بررسی، توصیف، تحلیل و مقایسه کند. علاوه بر این، تأثیر متغیر جنسیت در کودکان کاربر کاشت و کودکان شنوا و متغیر سن کاشت، در کودکان کاربر کاشت حلزون را نیز مورد توجه قرار دهد. داده¬های این پژوهش از طریق آزمون¬های آهنگ، تکیه¬ی هجایی، تکیه¬ی تأکیدی و الگوی کلمه بدست آمده است. بدین منظور، از 40 کودک کاربر کاشت حلزون از مرکز کاشت بیمارستان شیراز و 60 کودک شنوا از مدارس ابتدایی خواسته شد تا به این آزمون ها پاسخ گویند. سپس، برای مقایسه¬ی میانگین آزمون های مورد نظر و تشخیص میزان معناداری آزمون ها در هر دو گروه کودکان کاربر کاشت حلزون و کودکان شنوا از نرم افزار spss و آزمون تی (آزمون دو نمونه ی مستقل) استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که میانگین درک آهنگ، تکیه ی هجایی، تکیه ی تأکیدی و الگوی کلمه در کودکان کاربر کاشت حلزون پایین تر از کودکان شنوا است. علاوه بر این، جنسیت و سن کاشت بر درک عناصر زبرزنجیری این کودکان موثر بوده است. در مورد جنسیت در هر دو گروهِ کاربر کاشت و شنوا، کودکان پسر عملکرد بهتری در مقایسه با کودکان دختر داشتند. سن کاشت نیز به گونه ای است که هر چه سن کاشت پایین¬تر باشد درک عناصر زبرزنجیری بالاتر و هر چه سن کاشت بالاتر باشد درک این عناصر پایین تر خواهد بود.
المیرا اسماعیل پور فرهاد ساسانی
پایان نامه ی حاضر به بررسی ویژگی های زبانی اختلال دوقطبی در نامه های صادق هدایت و تأثیر اختلال دوقطبی می پردازد. پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا ثابت کند که آیا بر اساس علم زبان شناسی و از طریق بررسی زبانی می توان به اختلال دوقطبی افراد به طور خاص صادق هدایت پی برد یا نه. پژوهش می تواند با بررسی معیارهای زبانی اختلال دوقطبی در زمینه ی مطالعات بالینی گام موثری بر دارد. به نظر می رسد که شناخت و زبان همسو با یکدیگرند و هیچ کدام غلبه بر دیگری ندارد. همچنین بر اساس فرانقش اندیشگانی، زبان بازتاب اندیشه ی آدمی است و تجربه ی انسان را تفسیر می کند. در این پژوهش، از نامه های صادق هدایت به شهیدنورایی استفاده شده است. مخاطب شخصی ثابت انتخاب شده است تا عوامل تأثیرگذار به حداقل برسد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از حوزه های معنایی و همچنین تغییرات موضوعی و گام متن نامه ها به منظور سنجش فشردگی و تنکی کلام استفاده شده است. نتایج پس از بررسی زبانی هر نامه حاکی از آن است که با استفاده از معیارهای زبانی بیان شده می توان دوره های اختلال دوقطبی مانند دوره ی هیپومانیا، افسردگی، عادی و آمیخته را تشخیص داد. نتایج این پژوهش هم راستا با دستاوردهای روان پزشکی است و البته معیارهای معنایی دیگری مانند تحقیر و تمسخر نیز به علم روان پزشکی معرفی شده است که هر دوی آن ها همسو با تعاریف این علم نیز است. یکی از دستاوردهای این پژوهش وجود دوره ی آمیخته در دوره هایی از اختلال دوقطبی است که صادق هدایت آن را تجربه کرده است. همچنین ویژگی های معنایی، میزان تغییرات موضوعی و گام در این دوره نیز مورد مطالعه قرار گرفته است. در این پژوهش مقایسه ای با کار فدایی (2009) انجام شده است. نتایج بیان گر آن است که در بررسی دوره های اختلال دوقطبی بر اساس نامه ها که با فاصله ی زمانی کم تری نسبت به آثار صادق هدایت است، دید بهتری را می تواند از ویژگی های اختلال دوقطبی در صادق هدایت به ما بدهد. همچنین مطالعه ی زمانی نامه ها ویژگی های دوره های اختلال دوقطبی مانند هیپومانیا که با فشار کلام همراه است و یا دوره ی افسردگی که با فقر کلام همراه است را در فواصل زمانی به خوبی نشان داده است.
زهرا محبی زنگنه فریبا قطره
پژوهش حاضر به بررسی، توصیف و طبقه¬بندی ویژگی¬های دستوری نوشتار ناشنوایان و مقایسۀ آن با فارسی معیار اختصاص دارد. برای این منظور نوشتار 76 آزمودنی ناشنوا در 4 گروه بررسی شده است که عبارتند از: گروه اول 18 زن دارای تحصیلات دانشگاهی، گروه دوم 18 مرد دارای تحصیلات دانشگاهی، گروه سوم 20 زن در مقطع دبیرستان و گروه آخر 20 مرد در مقطع دبیرستان، که بین سنین 16 تا 32 سال بوده¬اند. داده¬های این پژوهش به کمک پرسش¬نامه و تحقیق میدانی گردآوری شده و پس از بررسی جمله¬های آزمودنی¬ها، ویژگی¬های دستوری نوشتار آن¬ها استخراج و طبقه¬بندی شده است. در نهایت نیز به بررسی تأثیر متغیرهای جنسیت و تحصیلات آزمودنی¬ها بر بازنمایی این ویژگی¬ها پرداخته شده و آمار توصیفی ارائه گردیده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می¬دهد که بازنمایی ویژگی¬های دستوری در نوشتار ناشنوایان با بازنمایی این ویژگی¬ها در فارسی معیار، دارای تفاوت¬هایی است که از جمله می¬توان به تفاوت در بازنمایی مشخصه¬های صرفی ـ نحوی، کاربرد واژه¬ها و ترتیب واژه اشاره کرد. در این میان عامل اجتماعی تحصیلات بر نوشتار ناشنوایان تأثیر قابل توجهی دارد، به طوری¬که نوشتار ناشنوایانی که از تحصیلات بالاتری برخوردار بودند به نوشتار معیار نزدیک¬تر بود.
نینا حسینی کیونانی ماندانا نوربخش
در این پژوهش هدف تعیین مقدار پارامترهای صوت شناختی همچون فرکانس سازه ها، فرکانس پایه، شدت و دیرش واکه های (ساده و مرکب) و نرخ تغییرات واکه های مرکب گویش کردی کرمانشاهی است. ویژگی های صوت شناختی واکههای ساده گویش کردی کرمانشاهی بر اساس 20 گویشور زن و مرد که در کل 5260 نمونه ی آوایی حاوی واکه های /i, e, a, ?, o, u, y, ?i, au, ei, ?u/ را در بافت کلمه و جمله تولید کرده اند، مورد مطالعه قرار گرفته است. هر کلمه سه بار توسط شرکت کننده ها تکرار شد. نمونه ها در بافت /hvc/، /bvc/، /gvc/ و /dvc/ در اتاق آکوستیک توسط شرکت کننده ها تولید شد. واکه های مرکب نیز در هجاهای باز و بسته یک بار توسط گویشورها تولید و ضبط شدند. نمونه های آوایی توسط برنامه praat مورد تحلیل قرار گرفت و نتایج آن توسط نرم افزار آماری spss تحلیل شد. نتایج این پژوهش در دو بخش آمار توصیفی و تحلیلی گزارش شد. این نتایج حاکی از آن است که فرکانس پایه واکه های ساده در بافت کلمه نسبت به فرکانس پایه در بافت جمله بیش تر است، فرکانس پایه در زنان بیش تر از مردان است. با توجه به مقدار به دست آمده از فرکانس سازه ی اول واکه های /y/ و /a/ به ترتیب بازترین و بسته ترین واکه اند. واکه های /i/ و /y/ بیش ترین فرکانس سازه ی دوم را در هر چهار بافت نشان دادند. فرکانس سازه های اول و دوم در گویشوران مرد پایین تر از گویشوران زن است. کم ترین میزان فرکانس سازه ی سوم در واکه ی /y/ در بافت کلمه گویشوران مرد و بیش ترین میزان واکه /i/ در بافت کلمه گویشوران زن مشاهده شده است. دیرش واکه ها در بافت کلمه طولانی تر از بافت جمله بوده است. در بررسی واکه های مرکب در کل واکه ی ɑi/، در آغازه و پایانه ی بافت جمله در گویشوران زن بیش ترین میزان فرکانس پایه را به خود اختصاص داده است و واکه ی /ei/ کم ترین میزان فرکانس سازه ی اول (آغازه و پایانه ) در بین واکه های مرکب گویش کردی کرمانشاهی داشته است. بیش ترین فرکانس سازه ی دوم در آغازه و پایانه، به بافت کلمه گویشوران زن در واکه /ei/ اختصاص یافته است. کم ترین مقدار فرکانس سازه ی دوم پایانه نیز مربوط به واکه /au/ در بافت کلمه گویشوران مرد است. واکه های مرکب بسته شده با فرکانس سازه ی اول (آغازه) بالا شروع و به فرکانس سازه ی اول (پایانه) پایین ختم می شوند. فرکانس سازه ی سوم واکه ی ɑu/ بافت کلمه گویشوران زن و واکه ی /au/ بافت کلمه گویشوران مرد به ترتیب بیش ترین و کم ترین میزان را دارند. در بررسی نرخ تغییرات فرکانس سازه ی اول واکه ی /au/ بیش ترین حرکت سازه ای و در واکه های /ɑu/ و /ɑi/ کم ترین حرکت سازه ای را دیده شده است. در فرکانس سازه ی دوم نیز، واکه های ɑi/ و ɑu/ به ترتیب بیش ترین و کم ترین نرخ تغییرات را داراست. واکه ی /ei/ بیش ترین و واکه ی /au/ کم ترین میزان نرخ تغییرات فرکانس سازه ی سوم را به خود اختصاص داده است. میزان نرخ تغییرات در بافت جمله نسبت به بافت کلمه بیش تر است. دیرش واکه های مرکب در بافت کلمه بیش تر از بافت جمله است. واکه های تولید شده در هجای باز کشیده تر از واکه های تولید شده در هجای بسته اند علاوه براین دیرش واکه در گویشوران مرد طولانی تر از گویشوران زن است. شدت واکه های مرکب از آغازه به پایانه کاهش یافته است.
سلمی مهدی پور ماندانا نوربخش
پژوهش حاضر به بررسی نظام واجی گون? زبانی رابُری در چارچوب واج شناسی خطّی می پردازد. برای این منظور، ابتدا واج های این گویش با استفاده از مشخصه های ممیز دو ارزشی توصیف شدند و از طریق جفت های کمینه هویت واجی آنها اثبات شد. همچنین برای بررسی ویژگی های صوت شناختی واکه ها از نرم افزار پرت استفاده شد. این گویش دارای 24 همخوان است. واکه هایی که در این گویش دارای ارزش واجی هستند، شش واک? ساده می باشند. واجگونه های همخوان ها و واکه ها نیز با ارائ? پاره گفتارهای نمونه از گویش معرفی شدند. سپس به معرفی فرایندهای واجی دخیل در ایجاد واجگونه های همخوانی و واکه ای پرداختیم و در این میان، قواعد مربوط به هر فرایند نیز ذکر شدند. در پایان با بررسی ساختار هجایی گویش مورد نظر، به معرفی الگوی هجایی و قواعد واج آرایی در این گویش پرداختیم. الگوی هجایی شناسایی شده در این گویش به صورت (c)cv((c)(c)) معرفی شد.
مرضیه صباغیان فریده حق بین
چکیده پژوهش حاضر به بررسی ویژگی¬ها و کارکرد مواد کمک¬آموزشی برای آموزش مهارت¬ خواندن زبان فارسی به کودکان اختصاص دارد تا یادگیری مهارت خواندن و اندکی نوشتن را برای کودکان دورة سنی پیش¬دبستانی و اول دبستان آسان¬تر سازد، به این دلیل که فراگیری در این دورة سنی عمیق، پایدار و شخصیت¬ساز است. برای این منظور، ابتدا بر اساس مبانی نظری به¬دست¬آمده در پژوهش¬های پیشین، سیاهه¬ای از ویژگی¬های ساختاری، کاربردی، روان-شناختی، محتوایی، آموزشی و ظاهری مواد کمک¬آموزشی مختص کودکان تهیه شد و پرسش¬نامه¬ای بر این مبنا طراحی گردید. شش وسیله کمک¬آموزشی مربوط به آموزش مهارت خواندن و نوشتن به کودکان انتخاب شد که عبارتند از: بَن بن بُن، بالا بالا، بازآموز 1، بازی¬تا الفبا، آموزش الفبای فارسی غزال و مجله رشد کودک. پرسش¬نامه بین 128 نفر ازمربیان پیش-دبستانی، معلمان اول دبستان و والدینی که با کارکرد این محصولات آشنایی داشتند، توزیع گردید. پس از جمع¬آوری داده¬ها از طریق پرسش¬نامه و تجزیه و تحلیل آن¬ها توسط نرم¬افزار spss، میزان برخورداری هر یک از محصولات کمک¬آموزشی منتخب از ویژگی¬های استخراج شده، مورد سنجش قرارگرفت. مقایسة محصولات نام¬برده با توجه به میانگین هرکدام از ویژگی¬ها نشان می¬دهد که ویژگی¬های ساختاری بالابالا نسبت به سایرین بهتر و بَن بن بُن کم¬تر است. ویژگی¬های کاربردی بازآموز1 برتر و ¬آموزش الفبای فارسی غزال کم¬تر از بقیه است. مجله رشد کودک از نظر ویژگی¬های روان¬شناختی بهترین و بَن بن بُن کم¬ترین امتیاز را دارد. آموزش الفبای فارسی غزال از نظر ویژگی¬های محتوایی کم¬ترین و مجله رشد کودک بالاترین نمره را دارد. ویژگی¬های آموزشی بالابالا از همه بهتر و آموزش الفبای فارسی غزال کم¬تر است. و بالاخره از لحاظ ویژگی¬های ظاهری بازآموز 1 دارای بالاترین و بَن بن بُن دارای پایین¬ترین امتیاز است. کلیدواژه¬ها: وسایل کمک¬آموزشی، مهارت خواندن، کودکان پیش¬دبستانی، زبان فارسی.
زهرا عزیزی محمودآبادی شهلا شریفی
پژوهش حاضر به منظور بررسی آکوستیکی آهنگ گفتار در کودکان مبتلا به اتیسم و مقایسه آنها با کودکان عادی به انجام رسیده است. هدف این پژوهش بررسی الگوی آهنگ گفتار، میانگین زیروبمی، دامنه زیروبمی، دیرش و شیب در کودکان مبتلا به اتیسم و مقایسه آن با کودکان عادی بود. جمعیت نمونه در این پژوهش از 15 کودک مبتلا به اتیسم و از 15 کودک عادی تشکیل شده است. به منظور بررسی آهنگ گفتار در جمله¬های خبری و پرسشی از آزمونی استفاده شد. این آزمون از 19 تصویر از فرهنگ مصور افعال تشکیل شده است. بعد از تجزیه وتحلیل ??? جمله به¬وسیله نرم افزار پرات و با استفاده از چهارچوپ نظری تیلر، از آزمون پارامتریک t-test مستقل برای مقایس? میانگین زیروبمی، دامن? زیروبمی، دیرش، شیب و شدت بین کودکان مبتلا به اتیسم و عادی استفاده شد. به منظور آزمودن الگوی آهنگ در دو جمل? خبری و پرسشی از آزمون آماری کای اسکوئر و برای مقایسه کودکان مبتلا به اتیسم با یکدیگر نیز از روش توصیفی رسم نمودار استفاده کردیم. از آزمودن متغیرهای هفت فرضیه نتایج زیر حاصل شد: 1) الگوی آهنگ جمله های پرسشی وخبری در دو گروه متفاوت است،2) میانگین زیروبمی در کودکان مبتلا به اتیسم با توجه به شدت اتیسم در جمله های خبری متفاوت و در جمله پرسشی تا حدی متفاوت است،3) در تولید جمله¬های خبری و پرسشی میانگین زیروبمی در کودکان مبتلا به اتیسم و کودکان عادی است یکسان است،4) دامن? زیروبمی در جملات خبری در کودکان مبتلا به اتیسم متفاوت با کودکان عادی است و در جملات پرسشی در دو گروه یکسان است، 5) شدت (حداقل، حداکثر و میانگین) در جمل? خبری و پرسشی در کودکان مبتلا به اتیسم و کودکان عادی یکسان است.دیرش موجود در جمله¬های پرسشی و خبری در کودکان مبتلا به اتیسم و کودکان عادی یکسان است، 7) شیب رخدادها (قله¬ها) موجود در جمله¬های پرسشی و خبری در افراد مبتلا به اتیسم و کودکان عادی یکسان است.
فریبا اشرف زاده افشار ماندانا نوربخش
در این پژوهش پارامترهای صوت شناختی تعیین جایگاه تولید همخوان های انسدادی بدنه ای در زبان فارسی معیار مورد بررسی قرار گرفت. ماهیت تولیدی همخوان های انسدادی بدنه ای زبان فارسی بسیار وابسته به بافت واکه ای بعد از خود است. به منظور تعیین جایگاه تولید همخوان های انسدادی بدنه ای از پارامترهای، الگوی طیفی انفجار رهش، مرکز تجمع انرژی، معادله کانونی گذر سازه دوم، طول گذرهای سازه ای و فرکانس آغازه و پایانه گذرهای سازه ای دوم و سوم استفاده شده است. نتایج بررسی ها نشان داد که زبان فارسی الگوی طیفی منحصربه فردی دارد که با توجه به بافت واکه های پیشین و پسین با هم متفاوت هستند. مرکز تجمع انرژی در همخوان های کامی بیشتر از همخوانهای انسدادی نرمکامی است. شیب و عرض از مبدأ معادله کانونی همخوانهای انسدادی کامی و نرمکامی هم با یکدیگر تفاوت معنیداری دارند. همچنین بررسی نتایج آماری نشان داد که بافت واکه های قبل و بعد از همخوان تأثیر معنی داری روی آغازه و پایانه گذرهای سازه ای دوم و سوم دارد. نتایج این پژوهش حاکی از این مطلب است که در جایگاه آغازین، پایانی و میان واکه ای، همخوان های انسدادی بدنه ای در بافت واکه های پسین، پس کامی و در بافت واکه های پیشین کامی می شوند.
فاطمه عباسیان ماندانا نوربخش
واکداری از جمله مشخصه های واجی است که در آواشناسی و واج شناسی بیشترین بحث ها را به خود اختصاص داده است. از میان سرنخ های واکداری زمان شروع واک (وی اُتی) یکی از مهمترین سرنخ ها به شمار می آید. در این مطالعه، وی اُتی در تمایز واکداری انفجاری های دهانی گویش کردی جنوبی (فیلی) در سه جایگاه آغازین، میان واکه ای و بعد از سایشی بیواک به کمک آزمون تولیدی مورد بررسی قرار گرفت در این آزمون متغیرهای واکداری، محل تولید، جایگاه، بافت واکه ای و جنسیت از نظر تأثیرشان بر مقدار وی اُتی بررسی گردیدند. نتایج به دست آمده نشان داد که وی اُتی یک سرنخ قوی برای تمایز واکداری به شمار می رود. یافته های پژوهش نشان دادند که گویش کردی جنوبی (فیلی) در رده ی زبان هایی قرار دارد که برای تمایز واکداری از مقوله های غیر مجاور {واکدار} و {بیواک دمیده} استفاده می کنند. به دلیل حفظ پدیده ی دمش در سه جایگاه آغازین، میان واکه ای و بعد از سایشی بیواک نتیجه گیری شد که گویشوران گویش کردی جنوبی (فیلی) اصل یکپارچگی را بر اصل کم کوشی ترجیح می دهند. یافته ها از مطالعه ی سایر متغیرها نشان دادکه تأثیر محل تولید معنی دار است. بیشترین مقدار وی اُتی متعلق به جایگاه نرمکامی است و مقدار وی اُتی در محل تولید لبی نسبت به دندانی-لثوی بیشتر است. بافت واکه ای در انفجاری های واکدار تفاوت معنی داری نشان نداد اما در انفجاری های بیواک مقدار وی اُتی در واکه های افراشته نسبت به سایر واکه ها بیشتر بود. تأثیر متغیر جنسیت در مقدار وی اُتی معنی دار بود.
سیده ریحانه حسینی فریده حق بین
این پژوهش درصدد آن است تا میزان تاثیر هوش هیجانی را بر رفتار کلامی انسان ها بسنجد. بدین منظور برای سنجش هوش هیجانی از پرسش نامه هوش هیجانی استفاده شده و برای سنجش رفتار کلامی کاربرد شش فرایندهای مادی، رفتاری، کلامی، رابطه ای، ذهنی و وجودی که در فرانقش اندیشگانی دستور نقش گرای نظام مند که توسط هلیدی پیشنهاد شده، محاسبه گردیده است. در این پژوهش تعداد 65 دانشجوی کارشناسی ارشد در رشته های مختلف علوم انسانی شرکت کرده اند. از شرکت کنندگان خواسته شد پس از تکمیل پرسش نامه هوش هیجانی، متنی را که توصیف کننده یک موقعیت هیجانی است بنویسند. نتایج به دست آمده توسط نرم افزار spss مورد بررسی قرار گرفت.