نام پژوهشگر: عبدالرضا جعفریان
سعیده کوشانی عبدالرضا جعفریان
منطقه مورد مطالعه در شهرستان شاهرود ، از توابع بخش بیارجمند و در منطقه حفاظت شده خارتوران واقع شده است . محیط رسوب این منطقه از نوع محیط صحرایی می باشد و ساخت های رسوبی مربوط به این محیط از جمله انواع تلماسه ها و ریپل مارک های جریانی در آنجا دیده شد . در این منطقه باد عامل اصلی در شکل گیری تلماسه ها می باشد که با توجه به رز دیاگرام هایی که ترسیم شد بادهای شمالی به عنوان باد غالب منطقه شناسایی گردید . هدف از انجام این تحقیق بررسی دقیق منطقه از لحاظ رسوب شناسی و کانی های با منشأ پلاسری است . نمونه های برداشت شده از منطقه برای انجام محاسبات آماری توسط الک دانه سنجی شده و اطلاعات حاصله به دو روش لحظه ای و ترسیمی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت . میانگین اندازه ذرات در روش ترسیمی 2.4 فی و در روش لحظه ای2.36 فی ( ( fine sandبدست آمد . دیگر پارامترهای آماری مثل جورشدگی در روش ترسیمی در حد خوب جورشده ( well sorted ) است ولی روش لحظه ای ، نتیجه خیلی خوب جور شده را به ما عرضه می کند . کج شدگی در اکثر منحنی ها اندکی منفی و کشیدگی آنها در حد meso kurtic است . میانگین گردشدگی( roundness ) بخش سبک ماسه های ناحیه که اکثراً به دانه های کوارتز تعلق دارد ، به روش powers(1953) ، در هر دو حالت کرویت زیاد و کم ، نیمه گرد شده) (subrounded است .چون کانی های سنگین نظیر زیرکن، روتیل، ایلمنیت و ... عمومآ دارای مقاومت بالایی در برابر هوازدگی و فرسایش هستند ، لذا در طی فرایند هوازدگی بخصوص در مناطق کویری بصورت پلاسر تجمع می یابند. ذرات ماسه ریز و بسیار ریز جدا شده از ماسه های بادی با هم تلفیق و پس از زدودن رس ، ذرات آهکی و پوشش های اکسید آهن آن ، توسط مایع برموفرم مورد جدایش کانی های سنگین قرار گرفت . حدود 30 نوع کانی سنگین توسط بینوکولر و xrd تشخیص داده شد . کانی زیرکن تنها در 5 نمونه به مقدار نسبتا خوبی شناسایی شد . همچنین کانی هایی مثل هماتیت ، مگنتیت در اکثر نمونه ها عیار نسبتا بالایی داشتند . بر اساس محاسبات آماری ضریب همبستگی خطی پیرسون مشخص گردید که همبستگی مثبت قوی بین garnete/magnetite ،garnete/amphibole ، garnete/epidote ، staurotide/ilmenite, zircon/garnete , وجود دارد چنین بنظر می رسد که منشأ اینها دگرگونی باشد که این منشأ بیشتر از واحد های دگرگونی گنیس - گرانیت دگرگون شده که در اطراف منطقه وجود دارد سرچشمه گرفته باشند .
صابره گیلک سادات فیض نیا
فرسایش و تولید رسوب تابع عامل های پیچیده ای است، بنابراین مشخص کردن این عوامل و شناخت اثر آن ها بر فرسایش و رسوب یک حوضه، به برنامه ریزی های بهتر برای کاهش خسارات ناشی از فرسایش و رسوب در یک حوضه کمک می کند. در مطالعات پیش رو، برای مشخص کردن عوامل موثر بر رسوبدهی حوضه آبخیز سیمینه رود به عنوان حوضه مورد مطالعه انتخاب شد. در این تحقیق، ابتدا حوضه آبخیز مذکور با توجه به شبکه آبراهه ها، به 8 زیرحوضه تقسیم و سپس 32 نمونه از مسیر رودخانه های متعدد که هر کدام در یک زیر حوضه جاری بودند برداشت گردید و پس از انجام دانه بندی و رسم نمودارهای مربوطه، پارامترهای آماری در هر زیر حوضه محاسبه شد. به منظور مطالعه فرسایش در حوضه آبخیز، از 4 روش مطالعات کانی شناسی و سنگ شناسی، برآورد وضعیت رسوبزائی با استفاده از دبی آب و رسوب، معادله جهانی فرسایش خاک (usle) و روش gis بهره گرفته شد. با مطالعات کانی شناسی و سنگ شناسی غربال های شاخص، پتانسیل رسوبزایی واحدهای سنگی در هر زیر حوضه محاسبه و در نهایت نقشه فرسایش پذیری واحدها تهیه گردید. طبق این روش نهشته های کواترنر فرسایش متوسط تا کمی را نشان دادند. سپس به منظور بررسی دقیق تر فرسایش، نقشه شدت فرسایش منطقه با استفاده از نرم افزار arc gis تهیه و با نقشه بدست آمده از روش کانی شناسی مقایسه شد. همچنین وضعیت رسوبزایی حوضه، با استفاده از دبی آب و رسوب برآورد شده است که این روش چون بیشتر مربوط به مناطق خروجی حوضه است نمی تواند به طور کامل ارتباط بین واحدها و رسوب را مشخص نماید. در روش usle نیز تعدادی نمونه از نهشته های منفصل حوضه آبخیز برداشت و سپس با اعمال عوامل موثر در فرسایش جهانی خاک در آن ها میزان هدر رفت خاک این قبیل نهشته ها محاسبه گردیده است. نتایج نشان داد که نهشته های کواترنر فرسایش، با شدت کم تا متوسط دارند. در نهایت با تهیه نقشه نهایی فرسایش در حوضه آبخیز سیمینه رود مشخص شد که واحدهای حساس به فرسایش غالباً در شرق و جنوب شرق حوضه قرار داشته و مساحت زیادی از این حوضه از واحدهای مقاومتری به فرسایش پوشیده شده است.
علی فانی یزدی عبدالرضا جعفریان
چکیده منطقه مورد مطالعه در 20 کیلومتری شمال غربی شهرستان بزمان و در غرب تا جنوب غربی ورقه 1:100000 زیروکی قرار گرفته است. این منطقه از نظر تقسیمات ساختاری بخشی از کمان ماگمایی حاصل از فرورانش پوسته اقیانوسی عمان می باشد واحدهای سنگی منطقه در دو گروه ولکانیک شامل: آندزیت، بیوتیت هورنبلند آندزیت، هورنبلند بیوتیت آندزیت، پیروکسن هورنبلند آندزیت، بیوتیت بازالت، پیروکسن تراکی آندزیت و بیوتیت تراکی آندزیت تقسیم بندی می شوند و واحد کوارتز هورنبلند دیوریت پورفیری تنها واحد ساب ولکانیک در منطقه می باشد. شدت آلتراسیون واحدهای سنگی در منطقه ضعیف بوده و زون های آلتراسیون سرسیتی، کربناته و سیلیسی در منطقه شناسایی شده است و واحد پیروکسن هورنبلند آندزیت بالاترین مقدار حساسیت مغناطیسی و واحد کوارتز هورنبلند دیوریت پورفیری به دلیل شدت آلتراسیون کمترین مقدار حساسیت مغناطیسی را نشان می دهد و با توجه به پتروگرافی و اندازه گیری پذیرفتاری مغناطیسی واحدهای سنگی در سری گرانیت های نوع i یا اکسیدان قرار می گیرند با توجه به نمودارهای tas واحدهای سنگی منطقه در گروه های آندزیتی، آندزیتی – بازالتی و داسیت قرار می گیرند همچنین در نمودارهای دو متغیره درصد اکسیدهای k2o، na2o و مقدار کمتر al2o3 نسبت به si2o روند نزولی دارند که این روند با تبلور کانی-های مافیک توجیه پذیر است یا به عبارتی با تفریق ماگما و با اختلاط با ماگمای جدید قابل انطباق می باشد. با توجه به نتایج بدست آمده واحدهای سنگی منطقه در سری کالک آلکالن قرار می گیرند و الگوی تغییرات عناصر ناسازگار lree نسبت به hree حاکی از تفریق یافتگی بازالت ها و اشتقاق آنها از ماگمای مافیک است آنومالی مثبت عناصر k, sr, ce در نمونه های مورد مطالعه ناشی از آلایش ماگما با مواد پوسته ای است و آنومالی منفی در عناصر nb,p,ti در روند تغییرات عناصر کمیاب نشان دهنده شکل گیری سنگ ها در منطقه فرورانش و از ویژگی های بارز ماگماتیسم قوسی می باشد. پارامترهای فوق در مورد آتشفشان تفتان نیز بررسی گردید و تشابه مناسبی بین دو آتشفشان بزمان و تفتان مشاهده می گردد که احتمالا بیانگر تفریق از منشا ماگمای واحد است و به لحاظ موقعیت تکتونیکی هر دو آتشفشان در سری کالک آلکالن و در موقعیت بازالت های کالک آلکالن جزایر قوسی قرار می گیرند.
بهرنگ نیامدپور عباس کنگی
سه میدان نفتی مسجد سلیمان، لالی و زیلایی در بخش زاگرس چین خورده قرار دارند. با آنالیز های انجام گرفته بر روی میکرولرزههای سالهای 2006،2007و 2009 دلالت بر ان دارد که تغیرلت ناگهانی بهره برداری نفت در این مخازن تاثیر مستقیمی بر افزایش زلزله های القایی دارد.
حمید رضا متقیان عبدالرضا جعفریان
منطقه مورد مطالعه از غرب به شرق به عبارتی از کاروانسرای میاندشت ( 30 کیلومتر بعد از میامی) شروع شده و تا روستای عباس آباد حدود 140 کیلومتری شاهرود ادامه دارد، که شرقی-ترین نقطه استان سمنان محسوب می شود. این منطقه از نظر تقسیمات ساختاری بخشی از زون سبزوار به حساب می آید .در بررسی های پتروگرافی سنگهای منطقه مورد مطالعه شامل سنگهای رسوبی و سنگهای آذرین می باشد . سنگهای رسوبی منطقه مورد مطالعه شامل : آلوئولینا بایوکلاستیک پکستون و آلوئولینا اینترکلاست بایو اسپارو دایت می باشد و از فسیل های شاخص موجود در سنگهای رسوبی می توان به اوربیتولیتس، کاسکولینا ، دیکتیوکونوس ، آلوئولینا اشاره کرد که سن ائوسن میانی از مطالعه سن سنجی این فسیل ها استخراج می گردد که حضور این فسیلها احتمالاگویای تعلق به محیط رسوبی پلت فرم کم عمق داخلی حاصل از نهشته شدن در دریای کم عمق می باشد . از نظر پتروگرافی سنگهای آذرین منطقه مورد مطالعه شامل دیاباز ،آندزیت ( که آندزیت ها خود شامل پیروکسن هورنبلند آندزیت ، پیروکسن آندزیت و آندزیت بازالت می شود ) ، تراکیت ، بازالت ( که بازالت ها خود شامل اولیوین بازالت – آلکالی بازالت می شود ) و سنگهای پیروکلاستیک می باشد . از نظرژئوشیمی بر اساس نمودارهای (le bas و midelmost tas( نامگذاری واحدهای منطقه در حد تراکی بازالت، بازالت تراکی آندزیت، تراکی آندزیت و تراکیت است که این خود بیانگر تفریق از سمت تراکی بازالت تا تراکیت می باشد. بر طبق نتایج آنالیز، سری ماگمایی واحدهای منطقه از نوع آلکالن سدیک می باشد . در نمودار تغییرات عناصر ناسازگار الگوی روند تغییرات عناصر ناسازگار برای نمونه های مورد مطالعه مثبت و خطی است، در نتیجه تبلور تفریقی با توجه به تغییرات عناصر ناسازگار و نمودارهای هارکر و فنر تایید می شود. الگوی عناصر کمیاب و کمیاب خاکی روند موازی و تقریبا یکسان نشان می دهند که از الگوی ماگماتیسم فرورانش پیروی می کند . در نمونه های مورد مطالعه عناصر ,ba,ti , ta, nb آنومالی منفی نشان می دهد که این امر از ویژگی های بارز ماگماتیسم قوسی است که این آنومالی منفی می تواند ناشی از آغشتگی و اختلاط ماگما با مواد پوسته ای و یا ناشی از باقی ماندن این عناصر در فازهای دیرگداز ایلمنیت – مونازیت و اسفن موجود در تفاله های دیر گداز لیتوسفر اقیانوسی فرورونده و عدم انحلال و مشارکت آنها در مذاب حاصل از این مناطق باشد . بر اساس نمودارهای متمایز کننده محیط تکتونیکی پیرس و همکاران 1977، مولن1983 نمونه های مورد آنالیز در محدوده بازالتهای کالک آلکالن جزایر قوسی قرار می گیرند.
رامین مازندرانی عبدالرضا جعفریان
مجموعه بازالتی سلطان میدان دامنه ای از سنگهای ولکانیک مافیک شامل بازالت، تراکی بازالت، بازالتیک تراکی آندزیت و بازالتیک آندزیت به ضخامت 1068 متر می باشد. وجود سنگهای ولکانیک فلسیک سرشار از سیلیس با ترکیب ریولیتی به همراه این مجموعه مافیک ولکانیسم را محتمل می سازد. این سازند ممکن است بصورت سن ژنتیک یا اپی ژنتیک حاوی مقادیر قابل توجهی از عناصر سنگین باشد. حضور این عناصر در این سازندها و تماس طولانی مدت آنها با آبهای منطقه می تواند باعث تمرکز مقادیر قابل توجهی از عناصر سنگین در آبهای منشا گرفته از این سازند گردد، لذا جهت مطالعه ترکیب شیمیایی آبهای منطقه و مقایسه ژئوشیمی عناصر کمیاب این آبها با سنگ میزبان خود اقدام به نمونه گیری 37 نمونه آب از منابع آب نقاط مختلف این محدوده گردید و عناصر کمیابی نظیر کادمیوم، باریم، آهن، کروم، منگنز، سرب، مس و روی اندازه گیری شدند، علاوه بر آن برای 5 نمونه آب برداشتی فاکتورهایی نظیر ph,tds,ec در آزمایشگاه شرکت آب منطقه ای استان گلستان اندازه گیری شدند. در تحلیل نمونه ها مشخص گردید که عناصری نظیر آهن، باریم و کادمیوم تمرکز قابل توجهی در منابع آب ناحیه داشته بطوریکه این عناصر در سنگهای ولکانیک ناحیه که شامل مجموعه بازالتی سلطان میدان هستند بالا میباشد و احتمال رابطه ای معنی دار بین شیمی آبهای منطقه با سنگهای ولکانیک وجود دارد. همچنین با توجه به زندگی در این روستاها و توریستی بودن آنها، توجه به سلامت منابع آب این ناحیه از لحاظ کیفیت عناصر مختلف بویژه عناصر سنگین از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است. لذا با مقایسه عناصر کمیاب موجود در آب این مناطق با استاندارد بهداشت جهانی (who) مشخص گردید در منطقه الستان و ماهیان فلزات سنگین نظیر کادمیوم با فراوانی ppb 57/3، ppb 4/3 و سرب با مقدار ppb 862/12 بالاتر از حد استاندارد جهانی می باشند.
نسیم صابری عبدالرضا جعفریان
چکیده: منطقه مورد مطالعه که جزء پاراتتیس خاوری است شامل بخش جنوبی دریای خزر می باشد که سواحل و نوار جنوب خزر از فریدونکنار تا رامسر را در بر می گیرد. از نظر ساخت های رسوبی به طور محلی ریپل مارک های موجی و متقاطع و سواش مارک در سطح ماسه های ساحلی دیده شد که از ساختارهای مربوط به سواحل هستند. هدف از انجام این تحقیق بررسی منطقه از لحاظ رسوب شناسی و کانی های با منشا پلاسری، همچنین جستجوی رسوبات ساحلی ممکن به عنوان شناساگر کشف رسوبات درون خشکی که دارای ارزش اقتصادی هستند، می باشد. نمونه های برداشت شده از منطقه برای انجام محاسبات آماری توسط الک، دانه سنجی شده و اطلاعات حاصله به دو روش لحظه ای و ترسیمی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. میانگین اندازه ذرات در روش ترسیمی 18/2 فی و در روش لحظه ای 2/3 فی شد که جز ماسه های دانه ریز تا متوسط می باشند. جورشدگی درحد خوب جورشده بود. کج شدگی 37 نمونه متقارن بود، 9 نمونه کج شدگی مثبت داشتند که با توجه به (شکل 6-1) مشخص شد این نقاط منشا بادی دارند و چون دارای کج شدگی مثبت می باشند از نوع رسوبات بادی دور از منشا و ریز هستند. 11 نمونه کج شدگی منفی داشتند که باز هم با توجه به نمودار ذکرشده، نشان دهنده منشا ساحلی آنها بود. از نظر کشیدگی، اکثرا پهن یاplatykurtic ، 10عدد کشیده یاleptokurtic و 17 عدد متوسط یا mesokurtic بدست آمد. همچنین میانگین گردشدگی برای بخش سبک ماسه های ناحیه با روش powers (1957) در هر دو حالت کرویت زیاد و کم، نیمه زاویه دار است. بعد از دانه سنجی و الک کردن، ماسه های تجمع یافته در زیر مش 100 با هم تلفیق و پس از زدودن ذرات آهکی و پوشش اکسید آهن، توسط مایع بروموفرم جدایش کانیهای سنگین انجام شد. حدود 40 نوع کانی سنگین توسط بینوکولر شناسایی شد. کانی های زیرکن، هماتیت، مگنتیت، آپاتیت، اپیدوت، روتیل، ایلمنیت و لیمونیت فراوانی قابل توجهی داشتند. بر اساس محاسبات آماری ضریب همبستگی خطی پیرسون مشخص گردید که همبستگی قوی و مثبتی بین کانیهای روتیل – زیرکن، آپاتیت – زیرکن، بیوتیت – ایلمنیت، روتیل – لوکوکسن، روتیل – اسفن و اسفن–لوکوکسن مشاهده شد که نشان دهنده منشا آذرین پلوتونیک فلسیک تا حد واسط و مافیک برای کانی ها می باشد. نمونه شماره 1، 13، 20، 32، 38، 52، 57 دارای مقادیر زیرکن کمتری هستند اگرچه محتوای کانی سنگین بالایی دارند و این نشان دهنده منشا ولکانیکی برای این نمونه ها می تواند باشد. همانطور که ماسه تیره تر می شود، محتوای کانی های سنگین افزایش می یابد؛ همچنین رنگ های خاکستری تیره و خیلی تیره درصد بیشتری از کانی های را دارند. هیچ رابطه واضحی بین اندازه دانه، جورشدگی و محتوای مواد معدنی سنگین وجود ندارد که به این اشاره می کند تراکم آنها ممکن است توسط سایر عوامل مانند سنگ منشا کنترل شود؛ همچنین این توزیع ممکن است به سایش و ته نشینی ذرات مرتبط با انرژی موج و چگالی دانه ها مربوط باشد. کانی های سنگین بالاتری در آب و هوای مرطوب نسبت به آب و هوای خشک وجود دارد. از بررسی مقایسه ای نمونه ها جدول (4-4) و جدول (4-5) استنباط می شود بیشترین تمرکز کانی های سنگین در زیر الک (مش 100) واقع می شود؛ همچنین به نظر می رسد ارتباطی بین دانه بندی رسوب و نوع کانی سنگین تجمع یافته وجود داشته باشد؛ مثلا پیروکسن که معمولا در گراول ها و ماسه های دانه درشت تر یافت می شود بیشتر متمایل به تجمع در ذرات درشت تر (بالای مش 100) می باشد.
محمدرضا عرب حجی عباس کنگی
طزره بخشی از دامنه جنوبی البرز را تشکیل می دهد که در فاصله 80 کیلومتری غرب شاهرود و40 کیلومتری شمال دامغان قرار گرفته است و منطقه کلاریز نیز در سمت غربی معدن طزره قرار دارد. این معادن در مسیر خود چندین گسل فعال را قطع می کند که خود نشان از پتانسیل بالای لرزه خیزی در منطقه می باشد. بدون شک رویداد زمین لرزه های نیرومند ناپایداری های دامنه ای را در محدوده معدن به همراه خواهد داشت. طی 40 سال گذشته مطالعات گسترده ای بر روی زمین-شناسی و ذخایر زغالسنگ منطقه انجام شده است. هرچند در این مطالعات، به ناپایداری های دامنه ای توجه چندانی نشده است، اما این موضوع به عنوان یکی از مشکلات این معادن مورد توجه می-باشد، به دلایل ذکرشده لازم است دامنه های منطقه معدنی کلاریز رفتارسنجی شود. در این پایان نامه براساس روش آماری کیجکو، و عمر مفید 50 ساله با احتمال رویداد 64% (زمین لرزه مبنای طرح dbl) شتاب گرانش افقی برابر 0.31g محاسبه گردیده است. آنالیزهای انجام شده در شرایط بارگذاری لرزه ای، بیانگر آن است که در موقعیت های مختلف منطقه کلاریز چند دسته بلوک سنگی دارای پتانسیل لغزش گوه ای می باشند. در ایستگاه اول،در بلوک b1k1 درصورتیکه شیب رویه سنگی بیش از 55 درجه باشد در شرایط بارگذاری لرزه ای لغزش در امتداد خطی با راستای 151 و شیب 45 درجه رخ می دهد. در شرایط رویداد زمین لرزه مبنای طرح، پتانسیل لغزش های صفحه ای در ایستگاه اول و به موازات لایه بندی در دامنه های با شیب بیش از 40 درجه وجود دارد با شرایط مشابه دامنه های با شیب بیش از 55 درجه دارای پتانسیل لغزش صفحه ای می باشند. پتانسیل لغزش دایره ای بر روی دامنه های ایستگاه اول و درشرایط رویداد زمین لرزه ای با شتاب افقی 0.31gبر روی دامنه های با شیب بیش از 40 درجه وجود دارد.
عفت کاظم زاده عباس کنگی
فعالیت گسلهای فعال در سطح شهرستان دامغان زمین لرزه های متعددی را سبب شده است. در شرایط موجود تکرار این زمین لرزه ها می تواند خسارات بسیار زیادی را به همراه داشته باشد. این خسارات علاوه بر مناطق شهری به تاسیسات بنیادی، راه های ارتباطی و ...... خواهد بود. بنابراین پهنه بندی محدوده شهرستان از نظر خطر رویداد زمین لرزه، علاوه بر مشخص نمودن مناطق پرخطر مبنای مناسبی برای ترسیم طرح توسعه شهرستان خواهد بود. ارزیابی توان لرزه زایی سرچشمه های لرزه زای نقطه ای، خطی و ناحیه ای در محدوده شهرستان این امکان را فراهم می کند که نقشه های ریزپهنه بندی زمین لرزه با مقیاس قابل قبول در سطح شهرستان تهیه گردد. در این پایان نامه، در مرحله نخست اطلاعات زمین لرزه های دستگاهی، تاریخی و باستانی توسط نرم افزار hz2 بر اساس مدل آماری mle مورد آنالیز قرار می گیرد. سپس فعالیت گسلهای فعال منطقه از جمله گسل دامغان و عطاری مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت با در نظر گرفتن روابط کاهندگی انرژی نقشه های ریزپهنه بندی شهرستان دامغان با عمر مفیدهای 50 ساله سازه ها و میزان ریسک 64 و 10 درصد ترسیم گردیده است. این نقشه ها می تواند در طراحی پروژه های مهندسی مورد استفاده قرار گیرد. بر اساس نقشه های ترسیم شده شهر دامغان به دلیل مجاورت با گسل فعال دامغان دارای بیشترین شتاب افقی و عمودی قابل انتظار می باشد. در این شرایط با فرض فعالیت دو گسل دامغان و عطاری، عمر مفید 50 ساله سازه ها، قرار گرفتن آنها بر روی پی خاکی و قبولی 64 درصد ریسک، شتاب افقی قابل انتظار برای شهر دامغاان0.42g می باشد
قاسم عزیززاده عزیز رحیمی چاکدل
منطقه مورد مطالعه در مسیر جاده توسکستان به گرمابدشت ، در جنوب شرقی گرگان واقع شده است . اغلب بیرونزدگیها شیست های گرگان هستند که بنظر می رسد از نظر زمانی معادل سازند قلی می باشند . مقاطع نازک این شیستها ساخت و بافت های متفاوتی را در مطالعات با میکروسکپ نوری نشان می دهند . بعضی از مقاطع نازک دگرریختی و دگرگونی را در دو مرحله نشان می دهند . به عبارت دیگر هر دو فاز دگرریختی با دگرگونی همراه بوده است . در طی اولین دگرریختی (d1 ) برگوارگی s1 ایجاد شده و اولین دگرگونی (m1 ) در شیستها حاصل شده است و در طی دومین دگرریختی ( d2 ) برگوارگی s2 ایجاد شده و دومین دگرگونی (m2 ) به صورت پیشرونده حاصل شده است . کانیهای سرسیت ، مسکوویت و کلریت همزمان با دگرگونی m1 و کانیهای سرسیت ، کلریت ، اپیدوت ، کلریتوئید و بیوتیت همزمان با دگرگونی m2 رشد کرده اند . پلاژیوکلازهای تجزیه شده درون شیستها نشان می دهند که منشأ سنگهای دگرگونی ، سنگهای آذرین بوده است . در مقاطع نازک ، بافت پورفیروکلاستیک در پلاژیوکلازها و بافت پورفیروبلاستیک در کانیهای دگرگونی به وضوح دیده می شود . سایه های فشاری که با رشد تک بلوری در اطراف پورفیروکلاست ها و پورفیروبلاستها بصورت متقارن شکل گرفته اند ، ثابت می کنند که شیستهای گرگان مربوط به زون دگرگونی ضعیف می باشند .
مالک دیلمی حسن امیری بختیار
بخش 7 سازند گچساران درمیدان نفتی آغاجاری (از میادین نفتی جنوب غرب ایران) محل قرارگیری لوله جداری می باشد. این بخش به عنوان جداکننده دو طبقه فشاری متفاوت می باشد به این معنا که سازندهای کم فشار بالا را از بخش پرفشار 6 سازند گچساران متمایز می کند. بخش 7 باسن میوسن پیشین ما بین مارن ها و آهک های خاکستری سازندهای آغاجاری و میشان دربالا و مارن های قرمز یخش 6 سازند گچساران درپایین به شمار می رود، در این مطالعه تلاش شده است تا به کمک داده های حاصل از مطالعات پتروگرافی وپتروفیزیکی بخش 7 سازند گچساران چاه های میدان مزبور، جهت تشخیص عمق ورود به بخش پرفشار ششم سازند گچسارن (به منظور ممانعت از فوران های احتمالی) تشخیص داده شود. در این مطالعه از نمودارهای گاما و 290 مقطع نازک میکروسکوپی به همراه نمونه خرده سنگ های حاصل از حفاری بخش 7 سازند گچساران در 15حلقه چاه استفاده شده است که نشان دهنده تاثیر فرآیندهای مختلف دیاژنتیکی در محیط های سطحی، دفنی کم عمق و عمیق است. این فرآیندها شامل انیدریتی شدن و رشد نودولی، سیمانی شدن، فشردگی، انحلال وپر شدگی حفرات، تبلور مجدد، میکرایتی شدن، دولومیتی شدن است. توالی فرآیندهای دیاژنتیکی رسوبات سولفاته این بخش، نشان دهنده تحول انیدریت به وسیله مجموعه ای از فرآیندهای همزمان بارسوبگذاری، دیاژنز اولیه و دیاژنز تاخیری می باشد، علاوه برفرآیندهای دیاژنتیکی این بخش ازانیدریت به همراه میان لایه هایی ازمارن خاکستری وآهک ماسه ایی تشکیل شده است. تغییرات نمودارهای گاما تطابق خوبی را در توالی این بخش نشان داده است بطوریکه ستون سنگ چینه شناسی ترسیم شده برای دو یال میدان نشان می دهد که از قسمت شمال غرب به سمت جنوب شرق میدان کاهش ضخامت داشته، و بر این اساس بخش 7 به 5 زون تقسیم می گردد، که هرکدام ازاین زون ها دارای تنوع بافتی میکروسکوپی گسترده ای بوده است بطوریکه، برخی ازآنها در تعیین محیط رسوبی دیرینه مورد استفاده قرار گرفته اند. دراین میان می توان به بافت های ریزبلور ودرشت بلور، ندولی، بلورهای کشیده وسوزنی، جریانی، بلوکی، اسفرولیتی، پورفیروبلاستی اشاره کرد. مجموعه شواهد بافتی و سنگ شناسی نشان دهنده رسوبگذاری این بخش درشرایط آب وهوای گرم وخشک، محیط سبخایی می باشد.
صدیقه کمیاب عباس کنگی
معدن بالاست دامغان بر روی آهکهای دولومیتی سازند بهرام و در پهنه البرز و ایران مرکزی واقع گرفته است. به دلیل عبور گسل فعال عطاری و شاخه های فرعی آن از محدوده معدن، پتانسیل لرزه خیزی این منطقه به شدّت افزایش یافته است. بنابراین در صورت فعّالیّت لرزه ای شتاب افقی در دیواره معدن بسیار بالا خواهد بود. قرار گرفتن این معدن در مجاور گسلهای فعال با پتانسیل لرزه خیزی بالا، علاوه بر خرد شدگی شدید سنگها پتانسیل لغزش های گوه ای و صفحه ای را در دیواره سنگی معدن افزایش داده است. بدون شک چنین لغزشهایی در شرایط رویداد زمین لرزه و بارگذاری لرزه ای افزایش خواهد یافت. در این پایان نامه بر اساس روش آماری کیجکو، با عمر مفید 50 ساله و احتمال رویداد 64% (زمین لرزه مبنای طرح dbl) شتاب گرانش افقی برابر 0.36g. محاسبه گردیده است. آنالیزهای انجام شده در شرایط بارگذاری لرزه ای، بیانگر آن است که در دیواره جنوب غربی معدن، یک دسته بلوک سنگی دارای پتانسیل لغزش گوه ای می باشد. در شرایط رویداد زمین لرزه مبنای طرح، پتانسیل لغزشهای صفحه ای در کلیه مناطق دیواره سنگی معدن بالاست وجود دارد. چنین لغزش هایی علاوه بر ریزش سنگها ،باعث مسدود شدن راههای دسترسی و مانع ادامه کار خواهد شد.
حمید رشیدان عبدالرضا جعفریان
چکیده منطقه پیرمردان جزء قوس ولکانو-پلوتونیک ترود – کوه زر می باشد و در بخش شمالی زون ایران مرکزی قرار دارد.که شامل سنگهای ولکانیک به سن ائوسن هستند.این قوس ماگمایی وسعت زیادی دارد و در نواحی کوه زر – باغو کارهای تحقیقاتی توسط محققین مختلف انجام شده است اما در ناحیه پیرمردان که در واقع قسمت جنوبی این قوس ماگمایی است تا کنون کار ژئوشیمیایی و پترولوژیکی انجام نشده است که هدف این تحقیق انجام این مهم است. سنگهای آتشفشانی منطقه اکثراً از نوع تراکی آندزیت و ترکیب آنها بیشتر آندزیتی و کمتر بازالتی و داسیتی است که آفانیتیک بوده و بافت پورفیریتیک دارند. سنگهای منطقه مورد مطالعه براساس روش tas، در دو گروه آلکالن و ساب آلکالن ، ودر مجموع اکثر قریب به اتفاق آنها در محدوده تراکی آندزیت قرار می گیرند. شایان ذکر است به دلیل اینکه سنگهای مورد مطالعه ما از نوع آتشفشانی هستند به منظور تشخیص نوع سری ماگمایی روش صحیح تر استفاده از نمودار وینچسترو فلوید(winchester& floyd 1977) می باشد (به دلیل استفاده از عناصر غیر متحرک) بر اساس این نمودار، سنگهای مورد بررسی ما در محدوده ساب آلکالن قرار می گیرند.در نمودار تعیین اندیس پتاسیم ، سنگهای مورد مطالعه در سری کالکوآلکالن با پتاسیم بالا و سری شوشونیتی قرار می گیرد در نمودارهای دو متغیره، در صداکسیدهای tio2، cao، mgoو به میزان کمترal203، با افزایشsio2 روندی نزولی دارد که این روند با تبلور کانیهای مافیک توجیه پذیراست یا به عبارتی با تفریق ماگما ویا اختلاط ماگمای جدیدقابل انطباق است. در نمونه های مورد مطالعه عناصر nb، ta، ti آنومالی منفی نشان می دهند که این مورداز ویژگیهای بارز ماگماتیسم قوسی است. آنومالی مثبت ce، sr ،k می تواند ناشی از آلایش ماگما با مواد پوسته ای باشد تغییرات نسبت lree نسبت به hree ممکن است به دلیل منشأ ماگمای اولیه از ذوب بخشی گوشته فوقانی باشد که گارنت به عنوان تفاله ذوب بر جای مانده است.موقعیت تکتونیکی واحدهای سنگی منطقه مورد مطالعه طبق نمودارهای (pearce & can 1973)و (wood 1980) در محدوده بازالتهای کالک آلکالن واقع می گردد،که تنها مختص مناطق در حال فرورانش می باشد.در مورد ماگماتیسم منطقه دو نظریه وجود دارد1-ماگماتیسم مرتبط با فرورانش 2-آندزیتهای ناحیه از نوع کوهزایی می باشند .که با توجه به نتیجه گیری این تحقیق و همچنین مطالعات محققان پیشین ماگماتیسم ناحیه احتمالا ًاز نوع قوس مرتبط با فرورانش می باشد?
ابراهیم ناظمی عبدالرضا جعفریان
منطقه زرین کمر در 28 کیلومتری محور شاهرود _آزاد شهر ، در شمال شرق شهرستان شاهروددر مختصات 37 36 تا 39 36 عرض شمالی و07 55 تا 9 55 طول شرقی و در جنوب غربی ورقه 1:100000 خوش ییلاق با رنگ قرمز، ودر شرق ورقه 1:2500000 گرگان مشخص شده است،این سنگها به رغم اطلاعات نقشه ولکانیک های ائوسن، آندزیت ، بازالت و تراکیت نبوده و نفوذی هایی کمیاب از خانواده سینیت میباشد که در مقاطع میکروسکوپی کوارتز به مقدارکم و کلینوپیروکسن های سدیک ، آکمیت (یا اژرین ) که در سنگهای آلکالن حضور دارند ؛ وکانی های بسیار بلند وکشیده آلکالی فلدسپار با ماکل ساده دیده میشود که بافت گرانولار و اسفرولیتیرا به نمایش میگذارند.همچنین از کانی های فرعی : زیرکن ، آپاتیت ، ایلمنیت ـ روتیل و زئولیت دیده میشود. بر اساس داده های ژئو شیمیایی وبا استفاده از نمودارهای مختلف عناصر اصلی ، کمیاب وکاتیونی به این نتایج رسیدیم که ماگمای منطقه یک ماگمای آلکالن است که از سری شوشونیتی تبیعت میکند. همچنین با توجه به روشهای نام گذاریو همچنین بافت وساخت سنگهای این منطقه آلکالن هایی از؛سینیت،آلکالی فلدسپار سینیت کوارتز دار ،کوارتز سینیت ، آلکالی فلدسپار سینیت است که جایگاه تکتونیکی این سنگها ریفت های آلکالن قاره ای را نشان میدهد. همچنین در بررسی های ژئوشیمیایی ، مطابق با نمودارهای مرتبط ، عنصرeu آنومالی منفی را به نمایش میگذارد که مرتبط با تفریق پلاژیوکلازمیباشد و عناصر نادر خاکی سبک در مقابل عناصر نادر سنگین غنی شدگی قابل ملاحظه میباشد.از لحاظ اقتصادی علاوه براینکه کانی های اقتصادی وکمیابی در سینیت ها این منطقه وجود دارد مانند: زیر کن ، توده های منطقه از لحاظ پتانسیل اقتصادی عناصر کمیاب خاکی(rees ) ذخیره بالا و خوبی را نشان میدهد. ?
مریم طاهری عبدالرضا جعفریان
محدوده مورد مطالعه در قسمت شمال شرقی روستای قطری از توابع شهرستان شاهرود و در زون ساختاری البرز واقع گردیده است.در منطقه مورد مطالعه توده آذرین درونی در سطح زمین برونزد پیدا کرده است.از نظر چینه شناسی با توجه به فسیل های یافت شده در سازندهای کربناته روی این توده نفوذی سن آن قبل از سازند مبارک در نظر گرفته می شود. بر اساس مطالعات سنگ شناسی و پتروگرافی صورت گرفته این توده نفوذی ترکیبی گابرویی دارد و طیف ترکیبی گابرو-الیوین گابرو تا دیاباز را شامل می شود.برونزد این توده نفوذی در سطح به صورت یک سیل گابرویی تفریق یافته به ضخامت (حدوده 50 متری )می باشد.مطالعات صحرایی و پتروگرافی سنگ های آذرین این منطقه نشان دهنده وجود یک سری تفریقی پیوسته می باشد. در نمودارهای تعیین سری ماگمایی و محیط تکتونیکی دارای ماهیت کالکوآلکالن تا تحولی (transitional)می باشد ودر محدوده متا آلومین واقع می شوند.بر اساس نمودارهای تعیین جایگاه تکتونیکی،جایگاه درون صفحه ی قاره ای این سنگ ها به اثبات رسیده است.بررسی تغییرات عناصر کمیاب نمونه های منطقه مورد مطالعه در نمودارهای عنکبوتی چند عنصری بهنجار شده به کندریت و گوشته اولیه نشان دهنده غنی شدگی آن ها از lree و عناصر شدیدا ناسازگار و تهی شدگی آن ها از hree می باشد.همچنین طرح های موجود در نمودارهای تغییرات اکسیدهای عناصر اصلی و عناصرکمیاب، بیانگر منشا واحد سنگ های آذرین منطقه و نقش تبلور تفریقی همراه با هضم و آلایش ماگما با سنگ های پوسته ای در تحول ماگمای سازنده سنگ های فوق است.با توجه به مطالعات ژئوشیمیایی و پتروژنتیکی انجام شده،می توان عنوان کرد که ماگمای کالک آلکالن سازنده سنگ های مافیک منطقه قطری از ذوب بخشی درجه پایین یک منبع گوشته ای غنی شده زیر لیتوسفر قاره ای با ترکیب گارنت-لرزولیتی در یک محیط کششی درون قاره ای حاصل شده اند.به عبارت دیگر توده نفوذی منطقه در ارتباط با ماگماتیسم کافتی درون قاره ای بوده که با درجاتی با سنگ های پوسته قاره ای آلایش یافته اند.در اثر رخداد آلایش پوسته ای خصوصیات ژئوشیمیایی اولیه این سنگ ها تغییر یافته است. در نهایت این سنگ ها به یک رژیم زمین ساختی کششی از نوع ریفت درون قاره ای و وجود حرکات ضربانی کششی-فشارشی در زمان پالئوزوئیک نسبت داده می شوند.
سعید قزوینی عبدالرضا جعفریان
منطقه مورد مطالعه در 23 کیلومتری جنوب غرب شهرستاشاهرود قرار دارد که در نقشه 100000/1 شاهرود قرار گرفته است.ناحیه مورد مطالعه در تقسیمات ساختاری ایران بخشی از زون البرز شرقی است . در طی سنوزوئیک این زون به شدت تحت تأثیر فازهای کوهزایی آلپی قرار گرفته و فعالیت های آتشفشانی انوسن در قسمت های غربی آن دیده می شود . از نظر ترکیب سنگ شناسی منطقه مورد مطالعه متنوع و بیشتر شامل سنگ های رسوبی مانند : آهک ها ، شیل ها و مارن ها هستند و دارای بخش کوچکی از سنگ های آذرین که شامل گابروها می باشند است .در نمونه های آذرین بافت های اینترگوانولار دیده می شود . این سنگ ها غالباً دگر سان شده اند و کانیهای ثانویه فراوانی نظیر سوسوریت ،اپیدوت ،کلسیت در اکثر نمونه ها مشاهده می شود .کانیهایی نظیر کوارتز ،کلسیت و به صورت ثانویه و توسط محلولهای هیدروترمال بعد از تشکیل سنگ ها وارد آنها شده اند .منطقه مورد مطالعه ما در سازند باروت واقع شده است . در این منطقه در سازند باروت یک توده نفوذی گابرویی تا دیابازی در یک منطقه وسیع آهکی رخ نمون پیدا کرده است .گمان می رود به دلیل مجاورت این توده نفوذی گابرویی با آهک های سازند باروت در اثر عملکرد سیالات هیدروترمال باعث ایجاد کانسار آهن در این منطقه شده است . روند تغییرات اکسیدهای عناصر اصلی، کمیاب و کمیاب خاکی نمونه های مورد مطالعه، بیانگر منشا واحد برای سنگ ها ی منطقه و نقش فرایند تبلور تفریقی به عنوان یک عامل اصلی در تحول ماگماهای سازنده سنگ های مورد مطالعه می باشد. با توجه به نمودارهای tas واحدهای سنگی منطقه در گروه های سنگ های گابرویی قرار می-گیرند.با توجه به نتایج بدست آمده واحدهای سنگی منطقه در سری ساب آلکالن قرار می گیرند . با توجه به نمودارهای تعیین جاگاه تکتونیکی مشاهده می شود موقعیت تکتونو ماگمایی این توده نفوذی ،در یک رژیم کششی از نوع درون ورقه ای می باشد که همان بازالت های witnin plate می باشند. با توجه به دیاگرام های طبقه بندی نورماتیو و شیمیایی استفاده شده ، سنگهای درونی منطقه مورد مطالعه در محدوده گابرو و گابرو دیوریت و منزو دیوریت قرار می گیرند که این تنوع ترکیبی در سنگهای درونی ، مبین تفریق گسترده در توده نفوذی منطقه می باشد. ماگمای تشکیل دهنده توده گابرویی منطقه مورد مطاله در اثر تبلور بخشی و تفریق ماگمایی ، تحول یافته است و تحولاتی نظیر آلایش پوسته ای تاثیر فراوانی بر روند تفریق گذاشته است، به گونه ای که باعث ایجاد ناهمگنی در عناصر شیمیایی شده است و در اثر ان به صورت پراکندگی عناصر در بعضی نمودارها نمود پیدا کرده است .
سعید ثمربخش عبدالرضا جعفریان
جهت مقایسه ژئوشیمی عناصر کمیاب آب های منطقه با استانداردهای بهداشت جهانی (who) اقدام به نمونه گیری 7 نمونه آب از منابع آب نقاط مختلف این محدوده گردید و عناصر کمیابی نظیر باریم، آهن، سرب، مس، روی، کروم، آلومینیوم و منگنز اندازه گیری شدند، علاوه برآن فاکتورهایی نظیر ec,tds,ph در آزمایشگاه شرکت آب منطقه ای استان گلستان اندازه گیری شدند، در تحلیل نمونه ها مشخص گردید که عناصری نظیر باریم،سرب،کروم و مستمرکز قابل توجهی در منابع آب ناحیه داشته، این عناصر در سنگهای ناحیه نیز بالا می باشد و احتمال وجود رابطه ای معنی دار بین شیمی منابع آب ناحیه با سنگهاوجود دارد. با مقایسه عناصر کمیاب موجود در منابع آب این مناطق با استاندارد بهداشت جهانی (who)مشخص گردید در منطقه زیارت تنهافلز سرب بالاتر از حد استاندارد جهانی می باشند.
اکبر توکلی راد عبدالرضا جعفریان
منطقه مورد مطالعه در 110 کیلومتری جنوب شهرستان زاهدان و حدود 60 کیلومتری شمال غرب شهرستان خاش و در مرکز ورقه 1:100.000 نوک آباد قرار گرفته است. این منطقه از نظر تقسیمات ساختاری بخشی از کمان ماگمایی حاصل از فرورانش پوسته اقیانوسی عمان نسبت به پوسته قاره ای مکران می باشد. واحدهای سنگی منطقه در گروه ولکانیک شامل: اندزیت- بیوتیت آندزیت هورنبلند اندزیت- اندزیت بازالت- ریوداسیت و مانند آن می باشد که می توان گفت بیش از 80 درصد واحدهای سنگی منطقه را تشکیل می دهد. کمتر از 10 درصد را واحدهای متامرف شامل: شیست های سبز و اسلیت های متورف و حدود 10 درصد را واحدهای رسوبی عصر حاضر و آبرفت ها تشکیل می دهند. آلتراسیون واحدهای سنگی در منطقه ضعیف بوده و زون های آلتراسیون شامل: سرسیتی، آرژلیتی و کربناته می باشند. با توجه به نمودارهای tas واحدهای سنگی منطقه در گروه های: آندزیتی، آندزیتی- بازالتی و ریوداسیت قرار می گیرند. در نمودارهای دو متغیره درصد اکسیدهای na2o, k2o و مقدار al2o3 نسبت به sio2 روند صعودی دارند که این امر با روند عادی تفریق ماگمایی سازگار است. پتاسیم به دلیل شعاع یونی بزرگ خود در ساختمان کانی ها وارد نمی شود و به همین دلیل، در طی عمل تفریق، مقدار آن به شدت افزایش می یابد. مقدار tio2 با افزایش sio2 کاهش می یابد. این اکسید در مراحل اولیه تبلور و تفریق ماگمایی در ساختمان کلینوپیروکسن ها و اکسیدهای آهن (تیتانومگنتیت) وارد می شود. نتایج به دست آمده از مطالعات ژئوشیمیایی حاکی از آنست که واحدهای سنگی ولکانیک منطقه در سری کالک آلکالن قرار می گیرند. آنومالی مثبت عناصر k, sr, ce در نمونه ها ناشی از آلایش ماگما با مواد پوسته ای است و آنومالی منفی در عناصر nb, ti در روند تغییرات عناصر کمیاب در نمودارهای عنکبوتی نشان دهنده تشکیل واحدهای سنگی در منطقه فرورانش و این پدیده از ویژگی های بارز و مشخص ماگماتیسم قوسی می باشد. پارامترهای فوق در مورد آتشفشان تفتان نیز بررسی و مقایسه گردید و تشابه نزدیکی بین تفتان و کوه شهسواران مشاهده گردید که احتمالاً بیانگر تفریق از منشأ ماگمای واحد است و از نظر موقعیت تکتونیکی هر دو کوه تفتان و شهسواران در سری کالک آلکالن و در موقعیت آندزیت بازالت های کالک آلکالن کمان آتشفشانی قرار می گیرند.
مرجان مهدی نژاد عبدالرضا جعفریان
به منظور بررسی رسوب شناسی و پتانسیل یابی کانی های سنگین در رسوبات ماسه ساحلی دریای خزر از بندرترکمن تا محمودآباد با طول تقریبی 240 کیلومتر از خط ساحلی و سواحل شبه جزیره میانکاله از میان 12 نقطه انتخابی، به تعداد 60 نمونه از عمق 3/0 تا 5/0 متر اخذ گردید. این نمونه ها پس از انتقال به آزمایشگاه تحت آزمون دانه سنجی قرار گرفته و با رسم منحنی های تجمعی و فراوانی، پارامترهای آماری آن محاسبه و تجزیه و تحلیل گردید. آزمون کلسیمتری برنارد برای تعیین میزان کربنات کلسیم نمونه ها انجام شده است و بطور متوسط حدود 25 درصد سهم کربنات کلسیم است. خرده صدف جاندران دریایی در میزان کربنات کلسیم قابل ملاحظه است. همچنین جدایش کانی های سنگین با مایع بروموفرم سپس تشخیص انواع کانی های سنگین و درصد حجمی هر کدام از آنها توسط بینوکولار و xrd صورت پذیرفت. بررسی پارامترهای دانه سنجی نشان می دهد که 40 درصد نمونه ها خوب جورشده و حدود 20 آن دارای جورشدگی خیلی خوب می باشند. بیش از 55 درصد نمونه ها دارای کج شدگی ریز تا نزدیک به متقارن می باشند. دانه های ماسه اغلب کشیده و دارای کشیدگی متوسط هستند. جدایش کانی های سنگین از کانی های سبک تر که فراوانی بیشتری دارند توسط جدا سازی گرانشی در یک مایع با چگالی بالا بنام بروموفرم صورت گرفت و به تعداد 20 نمونه مورد آنالیز قرار گرفته و به تعداد 25 کانی سنگین شناسایی شد از این میان کانی های گروه پیروکسن، گروه آمفی بولیت،لیمونیت، بیوتیت و مگنتیت بیشترین تمرکز و فراوانی را در نمونه ها دارند.
ملیحه قربان نیا محمد جوادموسوی
نهشته های ژوراسیک در ایران در منطقه ساختاری البرز شرقی – زون بینالود- شامل سازند شمشک (ژوراسیک زیرین ) ، سازند دلیچای (ژوراسیک میانی) و سازند لار (ژوراسیک بالایی) می باشد. جهت بررسی و مطالعه رخساره ها و محیط رسوبی نهشته های ژوراسیک ، برش چینه شناسی در منطقه ایور (کوه بابا) در 15 کیلومتری غرب جاجرم تهیه گردید. ضخامت واحدهای موجود در برش الگو بطور کل 17/389 متر بود که شامل قسمتی از ماسه سنگ سازند شمشک باضخامت 32/26 متر و مارن و آهک های مارنی سازند دلیچای با ضخامت 21/124 متر و آهکهای چرتیفری و نودولار و دولومیتی سازند لار با ضخامت 64/238 متر می باشند. در قاعده برش قسمتی از ماسه سنگ سازند شمشک وجود دارد که مارنهای سبز و خاکستری دارای پوشش سازند دلیچای بطور همشیب برروی آن قرار می گیرند و بعد از آن مارن ها ، به طور همشیب به آهک های مارنی و چرتی تبدیل شده و سپس با گذر تدریجی به آهک های ضخیم لایه و توده ای چرت دار سازند لار تغییر لیتولوژی می دهند و تا راس برش آهک های لار وجود دارند. از برش مورد نظر تعداد 115 نمونه دستی برداشت گردید و بعد از تهیه مقطع نازک در آزمایشگاه مطالعات میکروسکوپی انجام و مورد بررسی و تحقیق قرار گرفتند . نتایج مطالعات میکروسکوپی و تطبیق آنها با مطالعات صحرایی به صورت زیر می باشند: 8 رخساره میکروسکوپی مربوط به سازند دلیچای و 27 رخساره مربوط به سازند لار می باشند. رسوبات و سنگ های رسوبی مربوط به سازند های دلیچای و لار بر اساس مطالعات انجام شده در یک پلتفرم کربناته از نوع رمپ همشیب (هموکلینال) و در چهار مجموعه رخساره ای سنگی کربناته نهشته شده اند که این مجموعه ها بر اساس مدل ارائه شده ی رمپ کربناته فلوگل (1982-2004) عبارتند از: 1-مجموعه رخساره ای a : حوزه ی عمیق (basin) شامل پنج رخساره . 2- مجموعه رخساره ای b : رمپ خارجی (outer ramp) شامل سه رخساره . 3-مجموعه رخساره ای c : رمپ میانی (mid ramp) شامل 21 رخساره . 4- مجموعه رخساره ای d : رمپ داخلی (inner ramp) شامل 6 رخساره. طبق مطالعات و بررسی های انجام شده ، فرآیند های دیاژنتیکی که بر روی سنگ های کربناته سازند های دلیچای و لار در برش مورد مطالعه تاثیر گذار بوده شامل :میکریتی شدن ، سیمانی شدن، میکرواسپار ، رگه و رگچه های کلسیتی ، سیلیسی شدن و دولومیتی شدن می باشند.
اشرف کشاورز عباس کنگی
کیده: این پژوهش به منظور بررسی و انجام مطالعات لرزه خیزی ، لرزه زمین ساخت ، تحلیل و پهنه بندی خطر زمین لرزه در گستره شهرستان طرود ، همچنین پهنه بندی خطر زمین لرزه در محدوده مذکور تهیه شده است . فعالیت گسلهای فعال در سطح شهرستان شاهرود زمین لرزه های متعددی را سبب شده است. در شرایط موجود تکرار این زمین لرزه ها می تواند خسارات بسیار زیادی را به همراه داشته باشد. این خسارات علاوه بر مناطق شهری به تاسیسات بنیادی، راه های ارتباطی و ...... خواهد بود. بنابراین پهنه بندی محدوده شهرستان طرود از نظر خطر رویداد زمین لرزه، علاوه بر مشخص نمودن مناطق پرخطر مبنای مناسبی برای ترسیم طرح توسعه شهرستان خواهد بود. ارزیابی توان لرزه زایی سرچشمه های لرزه زای نقطه ای، خطی و ناحیه ای در محدوده شهرستان طرود این امکان را فراهم می کند که نقشه های ریزپهنه بندی زمین لرزه با مقیاس قابل قبول در سطح شهرستان طرود تهیه گردد. در این پایان نامه، در مرحله نخست اطلاعات زمین لرزه های دستگاهی، تاریخی و باستانی توسط نرم افزار hz2 بر اساس مدل آماری mle مورد آنالیز قرار می گیرد. سپس فعالیت گسلهای فعال منطقه از جمله گسل دامغان و شاهرود مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت با در نظر گرفتن روابط کاهندگی انرژی نقشه های ریزپهنه بندی شهرستان طرود با عمر مفیدهای 50 ساله سازه ها و میزان ریسک 64 و 10 درصد ترسیم گردیده است. این نقشه ها می تواند در طراحی پروژه های مهندسی مورد استفاده قرار گیرد. بر اساس نقشه های ترسیم شده شهرطرود به دلیل مجاورت با گسل رانده شاهرود دارای بیشترین شتاب افقی و عمودی قابل انتظار می باشد. در این شرایط با فرض فعالیت دو گسل شاهرود و دامغان، عمر مفید 50 ساله سازه ها، قرار گرفتن آنها بر روی پی خاکی و قبولی 64 درصد ریسک، شتاب افقی قابل انتظار برای شهر طرود g0.40می باشد کلمات کلیدی : پهنه بندی خطر زمین لرزه ، گسل دامغان ،گسل شاهرود ؛ گسل طرود ؛ مدل آماری mle
افسانه حقیقی عباس کنگی
فعالیت گسلهای فعال در سطح منطقه زمین لرزه های متعددی را سبب شده است. در شرایط موجود تکرار این زمین لرزه ها می تواند خسارات بسیار زیادی را به همراه داشته باشد. این خسارات علاوه بر مناطق شهری به تاسیسات بنیادی، راه های ارتباطی و ...... خواهد بود. بنابراین پهنه بندی محدوده مورد مطالعه از نظر خطر رویداد زمین لرزه، علاوه بر مشخص نمودن مناطق پرخطر مبنای مناسبی برای ترسیم طرح توسعه خواهد بود. ارزیابی توان لرزه زایی سرچشمه های لرزه زای نقطه ای، خطی و ناحیه ای در محدوده طرح این امکان را فراهم می کند که نقشه های ریزپهنه بندی زمین لرزه با مقیاس قابل قبول تهیه گردد. این پژوهش به منظور بررسی و انجام مطالعات لرزه خیزی، لرزه زمین ساخت، تحلیل و پهنه بندی خطر زمین لرزه در گستره گسل مشاء، همچنین پهنه بندی خطر زمین لرزه در محدوده مذکور تهیه شده است. این بررسی ها شامل شناسایی و معرفی مهم ترین چشمه های لرزه زا، بررسی پیشینه لرزه خیزی، بررسی ویژگی های لرزه خیزی گستره مورد مطالعه، برآورد خطر گسلش احتمالی، برآورد پارامترهای لرزه خیزی و ارائه بیشینه مقادیر پارامترهای جنبش نیرومند زمین به منظور مقاوم سازی سازه های شهری در مقابل خطر زمین لرزه می باشد. در این پایان نامه، در مرحله نخست اطلاعات زمین لرزه های دستگاهی، تاریخی و باستانی توسط نرم افزار hz2 بر اساس مدل آماری mle مورد آنالیز قرار می گیرد. سپس فعالیت گسل مشاء مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در نهایت با در نظر گرفتن روابط کاهندگی انرژی نقشه های ریزپهنه بندی با عمر مفید 50 ساله سازه ها و میزان ریسک 64 و 10 درصد ترسیم گردیده است. این نقشه ها می تواند در طراحی پروژه های مهندسی مورد استفاده قرار گیرد.
مریم السادات میرعباسی عباسی کنگی
فعالیت گسلهای فعال در سطح منطقه ی مورد مطالعه زمین لرزه های متعددی را سبب شده است. در شرایط موجود تکرار این زمین لرزه ها می تواند خسارات بسیار زیادی را به همراه داشته باشد. این خسارات علاوه بر مناطق شهری به تاسیسات بنیادی، راه های ارتباطی و ...... خواهد بود. بنابراین پهنه بندی محدوده مورد مطالعه از نظر خطر رویداد زمین لرزه، علاوه بر مشخص نمودن مناطق پرخطر مبنای مناسبی برای ترسیم طرح توسعه منطقه خواهد بود. ارزیابی توان لرزه زایی سرچشمه های لرزه زای نقطه ای، خطی و ناحیه ای در محدوده منطقه این امکان را فراهم می کند که نقشه های ریزپهنه بندی زمین لرزه با مقیاس قابل قبول در سطح منطقه تهیه گردد. در این پایان نامه، در مرحله نخست اطلاعات زمین لرزه های دستگاهی، تاریخی و باستانی توسط نرم افزار hz2 بر اساس مدل آماری mle مورد آنالیز قرار می گیرد. سپس فعالیت گسلهای فعال منطقه از جمله گسل ابر ،کلاته خیج ،خزروعلی آباد مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت با در نظر گرفتن روابط کاهندگی انرژی نقشه های ریزپهنه بندی منطقه با عمر مفیدهای 50 ساله سازه ها و میزان ریسک 64 و 10 درصد ترسیم گردیده است. این نقشه ها می تواند در طراحی پروژه های مهندسی مورد استفاده قرار گیرد. بر اساس نقشه های ترسیم شده منطقه به دلیل مجاورت با گسل چپ گرد ابر دارای بیشترین شتاب افقی و عمودی قابل انتظار می باشد. در این شرایط با فرض فعالیت گسلهای خزرو ابر، عمر مفید 50 ساله سازه ها، قرار گرفتن آنها بر روی پی خاکی و قبولی 64 درصد ریسک، شتاب افقی قابل انتظار برای منطقه ی مورد مطالعه 0.28 g. می باشد.
تکتم رحیمی احمد معتمد
منطقه مورد مطالعه در شمال غرب nw شهرستان شاهرود واقع گردیده است. طول جغرافیایی حوضه مورد بحث به 54^? ?32?^ 8 تا 54^? ?25?^ 0 محدود می شود و عرض جغرافیایی حوضه به 36^? ?27?^ 11تا 36^? ?31?^ 58 محدود می گردد. دسترسی به حوضه از طریق جاده آسفالته شاهرود- مجن و پس از طی 36km در جهت شمال غرب nw شهرستان شاهرود به شهر مجن می رسیم. پس از طی مسافتی به اندازه 18km از طریق جاده خاکی به محل پروژه می رسیم .دراین پروژه ابتدا مطالعات کتابخانه ای و سوابق تحقیقات قبلی در حوضه بررسی گردید. در ادامه طی پیمایش صحرایی در منطقه 20 نمونه در مسیر آبراهه ها برداشت شد .نمونه ها برای انجام آزمایشات xrd،گرانولومتری و هیدرومتری به آزمایشگاه فرستاده شد و نتایج آن به صورت نمودارهای هیستوگرام و فراوانی تجمعی ترسیم شد همچنین پارامترهای رسوب شناسی حوضه ( مد، میانه، میانگین، جورشدگی و...) بررسی شد. در بررسی های زمین شناسی در ناحیه سازندها شناسایی گردید و نقشه زمین شناسی ناحیه تهیه گردید.در طی پیمایش در حوضه رخساره ای سنگی و خصوصیات فیزیوگرافی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.با تلفیق این اطلاعات با داده های هیدرولوژیکی و اقلیمی در ناحیه و با استفاده از مدل mpsiac، میزان فرسایش در ناحیه بررسی شد و در نهایت آورد سالانه رسوب در حوضه منتهی به سد مجن برآورد گردید.که این میزان 14 تن/هکتار/سال می باشد. در انتها پیشنهاداتی برای کاهش میزان رسوب وارد شده به مخزن سد و همچنین کاهش دبی سیلاب ها در حوضه ارائه شد که می توان به احداث بندهای سنگی – ملاتی ، خشکه چین ها ، ترکینست ها و.... اشاره نمود.
محمد ناجی عبدالرضا جعفریان
منطقه مورد مطالعه در محدوده نقشه زمین شناسی معلمان و بخش مرکزی استان سمنان، در حوالی سرکویر شهرستان شاهرود واقع شده است. در این پژوهش سعی بر شناخت کلی سنگ های قیمتی و نیمه قیمتی و به طور اخص آشنایی با سنگ نیمه قیمتی آمتیس شده است. بررسی محل تشکیل، ژنز، زمین شناسی منطقه، خصوصیات الکتریکی و مغناطیسی، شکستگی و رخ با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای، مطالعات صحرایی، پردازش و تحلیل داده ها انجام گرفته است. با توجه به زمین شناسی منطقه کوارتز این مناطق احتمالاً از نوع فعالیت های آذرین بوده است که در مبحث سنگ های قیمتی و نیمه قیمتی عمده توجه ما به بحث منشأ، ژئوشیمی، برش و تراش این سنگ ها و تفاوت آنها با گوهرهای مصنوعی و بدلی مشابه می باشد. بیشترین سنگ هایی که در این ناحیه موجود هست شامل آمتیست هایی به صورت خردشده و یا بعضاً به صورت ژئود تا حدی کروی می باشند که بلورها از اطراف به داخل درشت بلورتر شده و حاشیه کلسدونی در آن قابل مشاهده است. اگرچه انواع این سنگ ها طرفداران فراوانی دارد اما با کاربرد پروسه تراش ارزش آن ها چندین برابر شده و رنگ آمیزی آن ها به این ارزش می افزاید.
محمد مهدی زاده شهری حسین مهدی زاده
مطالعات مختلف صحرایی، پتروگرافی و ژئوشیمیایی حاکی از وجود یک مجموعه ماگمایی گوشته¬ای با ترکیب بازیک- حد واسط- اسیدی و یک مجموعه اسیدی با منشا پوسته¬ای در شمال غرب گناباد است. به نظر می¬رسد که با ورود ماگمای بازیک داغ (حاصل از ذوب بخشی پوسته اقیانوسی و رسوبات آبدار فوقانی آن روی زون فرورانش) به درون پوسته و ذوب بخشی آن ماگمای اسیدی تشکیل و به صورت توف، ایگنمبریت و ریولیت فوران نموده است. ماگمای بازیک گوشته¬ای پس از عمل تبلور و تفریق به صورت یک طیف پیوسته بازالتی تا داسیتی از طریق گسل¬ها و شکستگی¬های موجود در منطقه بالا آمده است. این سنگها دارای مختصات بارز ژئوشیمیایی متعلق به سنگهای آتشفشانی زون های فرورانش حاشیه قاره هستند. بنابر این علیرغم اینکه در این منطقه عده¬ای به فرورانش معتقد نمی¬باشند، وجود ماهیت آداکیتی برای گدازه¬های مافیک تفریق یافته، فرورانش را در این منطقه تایید می¬نماید. ماهیت انفجاری فعالیتهای آتشفشانی نیز با ذوب بخشی پوسته اقیانوسی آبدار همخوانی دارد. همچون سایر نقاط ایران، در دوره ائوسن در شمال غرب گناباد (زون بلوک لوت)، نیز فعالیت آتشفشانی – ماگمایی نسبتاً گسترده¬ای صورت گرفته است که حاصل آن سنگهای پیروکلاستیک (انواع توفیت، آگلومرا و ایگنیمبریت)، اپی¬¬کلاستیک و گدازه بوده¬ است. گدازه¬های منطقه نسبتاً متنوع بوده و شامل: ریولیت، ریوداسیت، داسیت، آندزیت و آندزیت بازالت می¬باشد که بر اساس نمودار¬های طبقه¬بندی ژئوشیمیایی نیز مطالعات پتروگرافی تایید و مشخص گردید که آندزیت بازالت ها فقیر از پتاسیم و سایر نمونه¬ها از پتاسیم متوسط تا غنی و از کلسیم و منیزیم غنی هستند. ریولیت¬ها پرآلومین و بقیه سنگها متا آلومین هستند. در نمودار¬های تغییرات عناصر اصلی و کمیاب در مقابل سیلیس، یک طیف ترکیبی پوسته از بازالت تا داسیت و یک مجموعه جداگانه ریولیتی مشاهده می¬شود. روند تدریجی از بازیک به اسیدی نشان دهنده تحول و تکامل آنها از طریق قوانین تبلور تفریقی می¬باشد (به استثناء ریولیت¬ها). در دیاگرامهای تعیین سری¬های ماگمایی کلیه نمونه¬ها در محدوده کالک آلکالن و جایگاه تکتونیکی زون کمان آتشفشانی حاشیه قاره قرار می¬گیرند.
وحید مجتهدی فر علی مظهری
توده گرانیتوئیدی نامن درغرب سبزوار و درجنوب نوار افیوایتی واقع شده است. از نظر تقسیمات زمین شناسی این منطقه جزئی از حاشیه شمالی زون ایران مرکزی و بخشی از زون سبزوار به شمار می رود. براساس مشاهدات صحرایی،پتروگرافی ونمودار های ژئوشیمیایی توده مورد نظر از 3 فاز مجزا تشکیل گردیده است. ترکیب سنگ شناسی این توده از سینوگرانیت ها (واحدsg)، کواترتزدیوریت، مونزودیوریت، گرانودیوریت، مونزوگرانیت (واحدbg )، هورنبلندگابروهای همراه با کانسنگ مگنتیت (واحدmhb)و هورنبلندگابروهای بدون مگنتیت (واحد(hb تشکیل شده است. دایک های منطقه مورد مطالعه از جنس بازالتی وتراکی آندزیتی می باشند که برخی از واحدهای گرانیتوئیدی توده مورد نظر را قطع نموده اند. سنگهای گرانیتوئیدی منطقه مورد مطالعه انواع بافتهای گرانولار،اینترگرانولار،پورفیری،گرافیکی،پرتیتی،میرمیکیتی وگرانوفیری را نشان می دهند. نمودارهای تغییرات اکسیدهای عناصر اصلی،کمیاب، کمیاب خاکی درمقابل sio2 یک وقفه ترکیبی بین نمونه های واحد هورنبلند گابرو و گرانیتوئید ها را نشان می دهد که بیانگر عدم وجود خویشاوندی بین سنگ های مافیک وگرانیتوئید ها می¬باشد. هورنبلند گابروها سنگهای کومولایی از هورنبلند و پلاژیوکلاز هستند که با استفاده از ترکیب عناصر آن نمی¬توان به ماهیت ماگما پی برد. ماگمای گابرویی نامن در اثر جدایش فاز ماگما به دو بخش mhb و hb تفکیک شده است. درحالیکه نمونه های mhb ازنظر گوگرد و عناصر فلزی v، cr، co، cu و zn نسبت به hb غنی شدگی نشان می ¬دهند، در سایر عناصر lile و hfse (rb، sr، ba، sc، y، nb، ta، mo، sn، pb، th و ree) تهی¬شدگی شدید دیده می¬شود. ویژگی های ژئوشیمیایی گرانیتوئید های نامن حاکی از ماهیت کالک آلکالن برای این سنگها دارد. نمونه های گرانیتوئیدی در محدوده متاآلومین تا کمی پرآلومین قرار می گیرند و به گرانیتوئید های نوع i تعلق دارند. دیاگرامهای متمایزکننده محیط تکتونیکی نشان می دهند که توده گرانیتوئیدی نامن به گرانیتوئید های نوع کمان آتشفشانی (vag) تعلق دارد. بررسی جامع ویژگیهای زمین شناسی صحرایی،پتروگرافی و ژئوشیمیایی حکایت ازآن دارد که منبع و منشا واحد های گرانیتوئیدی توده نامن (واحدهای bg و sg) متفاوت است. ذوب بخشی سنگهای مختلف دارای ترکیب بازیک (بازالتی) یا معادل دگرگونی آنها (آمفیبولیت) در ورقه فرورونده یا گو? گوشته ای یا پوسته تحتانی ماگمای اولیه واحدهای گرانیتوئیدی نامن را ایجاد کرده که این ماگماها سپس از طریق فرایندهای گوناگون تفریق، اختلاط یا آلایش ماگمایی تحول یافته و انواع سنگهای گرانیتوئیدی نامن را ساخته اند.
محمد عزیزی عبدالرضا جعفریان
پلایا(کویر)، پست ترین بخش حوضه بسته یک پهنه بیابانی است که دارای سطوح هموار با شیب کم و از نهشته های ریزدانه پوشیده شده است. این سطح بدون پوشش گیاهی بوده یا پوشش گیاهی آن خیلی اندک می باشد. ساختار ژنتیکی پلایاها صرفنظر از شرایط کوه نگاری (اوروگرافی)، به میزان زیادی تحت کنترل تکتونیک و در درجه دوم اهمیت، تحت تاثیر عرض جغرافیایی می باشد. به هرحال پلایاها، به طور معمول دارای یک کفه صاف و کم ارتفاع بوده که در اطراف به مخروطه افکنه ها ختم می شوند و در نهایت توسط کوه هایی که شیب توپوگرافی قابل توجهی به طرف آن ها دارند احاطه شده و بوسیله جریان های موقت و فصلی و بندرت دائمی تغذیه می گردند. این کفه ها حاوی یک حجم آب شور دائمی به نام شورابه هستند که نزدیک به سطح زمین واقع شده اند. مهم ترین زون هایی که در پلایا ممکن است مشاهده شود عبارتند از: کفه رسی، زون مرطوب، پوسته نمکی، دریاچه فصلی، دریاچه دائمی و باتلاق (قدسی و شهرکی، 1390). کویر حاج علی قلی مهمترین کویر استان سمنان است که در جنوب غربی شاهرود و جنوب شرقی دامغان واقع شده است. این کویر، چاله ای رسوبی-ساختمانی است که در حال حاضر تحت تاثیر فرآیندهای شکل زایی مختلف قرار دارد (موسوی و همکاران، 1389) هدف از این تحقیق بررسی ژئوشیمی عناصر کمیاب نهشته های تبخیری پلایای حاج علی قلی دامغان و حوضه آبریز میامی بویژه از دیدگاه اقتصادی ذخیره li می باشد. عناصر کمیاب یا نادر عناصری هستند که به دلایل گوناگون از جمله کشف دیرهنگام، رخداد کم در طبیعت، نداشتن تقاضا در بازار تا چندین دهه قبل و فرآیند استحصال بسیار دشوار، تنها در دهه های اخیر در صنایع مورد توجه قرار گرفته و به نام عناصر نادر مصطلح شده اند. این عناصر بیش از سی عنصر هستند که به 5 گروه تقسیم می شوند. از جمله این گروه ها عناصر نادر آلکالن می باشد که لیتیم در این گروه جای می گیرد. این عنصر در سال 1817 توسط آرفودسون شیمیدان سوئدی کشف شد. این فلز در بیش از 150 مورد کاربرد دارد. لیتیم در شیشه سازی، متالوژی، صنایع الکتریکی، سرامیک و شیمیایی استفاده می شود. مهم ترین منبع لیتیم پگماتیت ها، شورابه ها و آب های حوضه های با تبخیر شدید و همچنین آب های زیرزمینی دارای برم و ید در میدان نفتی می باشد (بهار فیروزی، 1391). بعد از تجزیه و تحلیل نتایج بدست آمده از آزمایش جذب اتمی به این نتیجه رسیدیم که غلظت لیتیم موجود در منطقه مورد مطالعه برای استخراج صرفه اقتصادی ندارد بطوریکه بیشترین غلظت در یکی از نمونه های رسوب برابر باppm250/3 بدست آمد که از حداقل عیار میانگین جهانی کانسارهای لیتیم بسیار کمتر است. هر دو منطقه از بابت غلظت عناصر بور و در بعضی از مناطق پلایای حاج علی قلی از بابت عنصر منیزیم نشان از اقتصادی بودن این عناصر دارد بطوریکه بیشترین مقدار بور در یکی از نمونه های رسوبی برابر باppm 40070 و بیشترین مقدار غلظت منیزیم در همان نمونه برابر با ppm 17420 بدست آمده است.
مینا محدثی عباس کنگی
فعالیت گسلهای فعال در سطح شهرستان نیشابور زمین لرزه های متعددی را سبب شده است. در شرایط موجود تکرار این زمین لرزه ها می تواند خسارات بسیار زیادی را به همراه داشته باشد. این خسارات علاوه بر مناطق شهری به تاسیسات بنیادی، راه های ارتباطی و ...... خواهد بود. بنابراین پهنه بندی محدوده شهرستان از نظر خطر رویداد زمین لرزه، علاوه بر مشخص نمودن مناطق پرخطر مبنای مناسبی برای ترسیم طرح توسعه شهرستان خواهد بود. ارزیابی توان لرزه زایی سرچشمه های لرزه زای نقطه ای، خطی و ناحیه ای در محدوده شهرستان این امکان را فراهم می کند که نقشه های ریزپهنه بندی زمین لرزه با مقیاس قابل قبول در سطح شهرستان تهیه گردد. در این پایان نامه، در مرحله نخست اطلاعات زمین لرزه های دستگاهی، تاریخی و باستانی توسط نرم افزار hz2 بر اساس مدل آماری mle مورد آنالیز قرار گرفته سپس فعالیت گسلهای فعال منطقه از جمله گسل نیشابور مورد بررسی قرار می گیرد. در نهایت با در نظر گرفتن روابط کاهندگی انرژی نقشه های ریزپهنه بندی شهرستان نیشابور با عمر مفیدهای 50 ساله سازه ها و میزان ریسک 64 درصد ترسیم گردیده است. این نقشه ها می تواند در طراحی پروژه های مهندسی مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به اینکه شهر نیشابور به دلیل مجاورت با گسل نیشابور دارای بیشترین شتاب افقی و عمودی که یک امری بدیهی است در این شرایط با فرض فعالیت گسل نیشابور، عمر مفید 50 ساله سازه ها، قرار گرفتن آنها بر روی پی خاکی و قبولی 64 درصد ریسک، شتاب افقی قابل انتظار برای شهر شاهرود 0.35g. می باشد.
محسن زمانی ثمرین محمد علی گنجویان
کانسار آهن لجنه در 40 کیلومتری جنوب شرق شهر شاهرود و در شمالیترین بخش پهنه ساختاری ایران مرکزی واقع شده است. کانسار مورد مطالعه از سنگهای آهکی پرمین و سنگهای آهکی مارنی کرتاسه تشکیل شده است. تعدادی توده نفوذی با طیف ترکیبی سینیت تا مونزودیوریت به درون واحدهای کربناته مذکور نفوذ کرده و سبب اسکارنزایی شدهاند. این توده ها در محل تماس با ماده معدنی به مجموعه کانیهای شاخص درون اسکارن یعنی گارنت، پیروکسن، اپیدوت و غیره تبدیل شده اند. مشاهدات صحرایی نشانگر یک منطقهبندی دگرسانی از درون توده نفوذی (دروناسکارن) به سنگهای میزبان (بروناسکارن) است. بروناسکارنها بر اساس مجموعه کانیایی به پنج گروه شامل فلوگوپیت اسکارن، اسکارن اسکاپولیتدار، اسکارن گارنتدار، اسکارن دارای کلسیت- منیتیت نواری و اسکارنهای رگهای گارنتدار تقسیمبندی میشوند. طی دگرسانی پروپلیتیک که بیشترین گسترش را در منطقه دارد، مجموعه کانیهای گرمابی و حرارت پایین مانند اپیدوت، کلریت و ... تشکیل شدهاند. کانهزایی صورت گرفته در منطقه شامل کانیهای اولیه منیتیت، هماتیت، پیریت، اسفالریت و کانیهای ثانویه مالاکیت، آزوریت، گوتیت و لیمونیت میباشد که بیشتر به صورت تودهای، نیمهتودهای، نواری و رگهای جایگزین شدهاند. مقایسه کانه و مجموعه کانیهای شاخص کانسار آهن لجنه با دیگر کانسارهای اسکارنی، این کانسار را در ردیف اسکارنهای کلسیمی- منیزیمی قرار میدهد. به منظور تحلیل شکستگیهای معدن سنگ آهن لجنه، ساختارهای موجود در محدوده موردنظر برداشت شد و سپس نمودارهای خطوط تراز و گل سرخی تهیه و بررسی شدند و مشخص گردید از نقطه نظر ساختاری، شکستگی های مهمی در منطقه تأثیر داشته انـد، مهمترین آنها گـسل قدس بـا رونـد میانگین n40?e می باشد. علاوه بر این، شکستگی های فرعی با روند تقریبی شرقی ـ غربی(n85?e) و شمال شرقی ـ جنوب غربی(n35?e) اهمیت زیادی به خصوص در کنتـرل کانه زایـی در منطقـه دارنـد.
سید علی رضا فعال شریعت پناهی فاضل ولی پور
چکیده : هدف از این پژوهش و از این تحقیق ، جمع آوری اطلاعات مفید از منظومه شمسی، که خانه سیاره زمین است می باشد. این داده ها در اثر افتادن این سنگ های آسمانی بر روی سطح زمین امکان پذیر هست و برای زمین شناسان بخصوص پترولوژیست ها از اهمیت بالایی برخوردار میباشد . در این کاوش و جستجو بر روی سطح زمین به صورت میدانی ، آزمایشگاهی و تئوری صورت گرفته که با بررسی های کامل و مقایسه با متئوریت های شناخته شده در جهان میتوان این سنگهای یافت شده در کویر شهرستان سمنان را به سنگهای خارج از جو زمین نسبت داد.
سید محمد میراحمدی عبدالرضا جعفریان
آنچه امروز به یکی از دغدغه ها در محیط زیست شهری تبدیل گردیده، چگونگی دفع و معدوم سازی پسماندها ست. دفن پسماندها به عنوان یکی از مشکلات شهرداری ها محسوب می شود که نیاز به اعمال اقدامات مهندسی و مکانیابی اصولی دارد. با توجه به مشکلات زیست محیطی، اکولوژیکی و اقتصادی که یک محل دفن نامناسب ایجاد می کند، انتخاب آگاهانه و اصولی مکان دفن پسماندها امری ضروری می باشد. در تحقیق حاضر چهار شاخص بهداشت عمومی، مسائل زیست محیطی، مسائل اجتماعی واقتصادی در قالب 10 لایه اطلاعاتی شامل شیب، گسل، لیتولوژی منطقه ، عمق آب زیرزمینی، کیفیت آب زیرزمینی، فاصله از ذخایر آب زیرزمینی(چاه، چشمه، قنات)، فاصله از آب های سطحی، فاصله از راه های دسترسی، فاصله از محیط های شهری و مناطق مسکونی و فاصله از خطوط انتقال نیرو و با استفاده از gis، با تعیین محدوده های قابل قبول هریک از پارامترهای تعیین شده، نقشه مکان های مستعد برای دفن پسماندها در شاهرود حاصل شد. برای این منظور ابتدا به روش وزن دهی ساده 8 محدوده مناسب تعیین گردید و در مرحله بعد با استفاده از روش ahp و ماتریس لئوپولد محدوده ها همراه با محل دفن کنونی مورد ارزیابی و اولویت بندی قرار گرفتند. نتایج ماتریس لئوپولد نشان می دهد پهنه شماره 4، واقع شده در در جنوب شرقی شاهرود و در جنوب بزرگراه تهران- مشهد قرار گرفته، کیفیت آب زیرزمینی این پهنه بسیار بد و در محدوده با ec>3000 میکروموس بر سانتی متر که از نظر احداث لندفیل کاملاً مناسب است؛عمق آب زیرزمینی بیش از 50 متر می باشد به عنوان بهترین پهنه برای دفن از هر دو روش می باشد. هم چنین از نظر اثرات زیست محیطی منطقه کنونی بیشترین امتیاز منفی را دارا می باشد. فاصله آن از شهرحدود 10-20 کیلومتر، از راه ارتباطی اصلی 3-4 کیلومتر و از خطوط انتقال نیرو، 5-10 کیلومتر است. کلمات کلیدی: پسماندهای شهری، مکانیابی، سامانه اطلاعات جغرافیایی(gis)، شاهرود
امیررضا کلالی محمودآبادی محمدابراهیم فاضل ولی پور
چکیده ندارد.
مجتبی پیشدادیان عبدالرضا جعفریان
چکیده ندارد.
رضا صابر محمدعلی گنجویان
چکیده ندارد.