نام پژوهشگر: سید احمد آل یاسین
محمد صادق فلاح محبوب پسند سید احمد آل یاسین
تالاسمی آلفا شایعترین اختلال ارثی در سنتز هموگلوبین وشایعترین نوع تالاسمی دردنیا می باشد. تفسیر موارد مبتلا به میکروسیتوز ماندگار بدون نشانه های غیر طبیعی دیگر در مشاوره قبل از ازدواج و تشخیص قبل از تولد ایجاد دشواری می نماید. این مطالعه بر روی افراد مشکوک به ناقل جهش در ژن آلفا گلوبین فاقد جهش های شایع آلفا انجام شد. پس از انجام مشاوره ژنتیک، بررسی پرونده بالینی و آزمایشات انجام شده، افراد واجد شرایط فوق برگزیده شدند. gene dosage study با روش real-time pcr و mlpa صورت پذیرفت. از میان افراد ارجاع شده در دوره زمانی اسفند 86 تا مرداد 88، 870 نفر مشکوک به جهش در ژن آلفا مورد بررسی قرار گرفتند. در 654 نفر (17/75 %) از افراد بررسی شده حداقل یک جهش توجیه کننده فنوتیپ آلفا تالاسمی دیده گردید. 29 نفر از افراد فاقد جهش با روش real-time pcr در 5 محل از ژن ? تا ناحیه 5’ ژن ?2 بررسی شدند. الگو های حذف متنوعی در 21 نفر از 29 نفر (41/72%) بررسی شده به روش real-time pcr دیده شد. در 8 نفر (6/27%) همه نواحی مورد بررسی به صورت cis حذف شده بود. میانگین ct ratio در افراد نرمال 97/0 (ci 95%; 0.93-1.00) بود. این مقدار در موارد حذف هتروزیگوت 57/0 (ci95%; 0.53-0.60) بود. 50 نفر از افراد فاقد جهش با روش mlpa مورد بررسی قرار گرفتند. در بررسی این افراد به روش mlpa در 36 نفر (72%) جهش در مجموعه ژنی آلفا گلوبین دیده شد.در نمونه های مختلف الگوهای گوناگونی از حذف ژنی در خوشه ژنی آلفا گلوبین از 32 تا 127 کیلو باز شناسایی شد. یک نمونه آلفا تریپلیکاسیون در یک فرد مبتلا به تالاسمی اینترمدیا و والدینش دیده شد. افزودن روشreal-time pcr و یا mlpa به روش های معمول بررسی مولکولی خوشه ژنی آلفا می تواند موجب کاهش میزان موارد ناشناخته از نظر جهش در ژن آلفا گلوبین و افزایش دقت در تشخیص قبل از تولد بیماران تالاسمی گردد. کلید واژه: تالاسمی آلفا، حذف ژنی، mlpa، real-time pcr، ایران
طیبه نویدی سید احمد آل یاسین
بیماری عروق کرونر قلب (cad) از دلائل اصلی مرگ و میر در سراسر جهان است. در بررسی های اخیر که به صورت وسیعی در سطح ژنوم انجام گرفته است snpهای متعددی بر روی کروموزوم 9p21.3 گزارش شده است که با افزایش خطر ابتلا به cad در ارتباطند. از جمله مهم ترین این snpها rs10757274 و rs2383206 می باشند. در این مطالعه ارتباط پلی مورفیسم های rs10757274 و rs2383206 با بیماری cad در 111 فرد مبتلا به cad و 100 فرد کنترل سالم از جمعیت ایرانی مورد بررسی قرار گرفتند. تکثیر این snpها با طراحی یک جفت آغازگراختصاصی در اطراف ناحیه پلی مورف با استفاده از روش mis match pcr-rflp انجام شد. فراوانی ژنوتیپ های aa، ag و gg جهت rs10757274 در نمونه های بیمار با فراوانی 11.7%، 36.9% و 51.4% و در نمونه های کنترل 12%، 54% و 34% به ترتیب مشاهده شد. این فراوانی ها در rs2383206 به ترتیب در نمونه های بیمار معادل 9%، 36% و 55% و در نمونه های کنترل 9%، 53% و 38% بود. آنالیز آماری مربع کای ارتباط معنی داری را بین پلی مورفیسم های rs10757274، (p=0.029) و rs2383206، (p=0.036) با بیماری cad در نمونه های ایرانی نشان داد. آنالیزهای ارتباطی هاپلوتایپ gg/gg برای دو پلی مورفیسم rs10757274 و rs2383206، افزایش معنی داری را در خطر ابتلا به cad نشان می دهد. فراوانی هاپلوتایپ gg/gg در بیماران 43% بود x²=6.058) ،(p=0.014. خطر بیماری cad در جامعه با حدود اطمینان 90% بین 34% تا 52% تخمین زده شد. کلمات کلیدی: (cad) coronary artery disease، کروموزوم 9p21، single nucleotide polymorphism (snp) ، rs2383206، rs10757274
الهام سیاسی سید احمد آل یاسین
میزان شیوع ناباروری مردان در بین زوجهای جوان 15- 10درصد تخمین زده می شود و در این بین عوامل ژنتیکی در حدود 10 درصد علل ناباروری در مردان را سبب می شوند. به همین جهت در مطالعه حاضر بر اساس مطالعات گذشته در جمعیت مردان نابارور ژاپنی، فراوانی چهار پلی مورفیسم و دو جهش در پروتامینها شامل c321t در ژن prm1 و c248t در ژن prm2 و g deletion at 1036 and 1046، g1272c و t1019g در ژن tnp2 برای اولین بار در جمعیت مردان نابارور ایرانی بررسی گردید و همچنین پلی مورفیسم c3469t در ژن nsun7 انسانی مطالعه گردید. در این تحقیق برای اولین بار در جهان پلی مورفیسم تعداد تکرارهای gt در پروموتور ژن hemeoxygenase-1 و ارتباط آن با ناباروری مردان مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین چهار پلی مورفیسم معنی دار در ارتباط با ناباروری آدیو پاتیک در مردان شامل c109869t در ژن slc6a14 و t132903c در ژن insr و t886c در ژن tas2r38 و t824c در ژن or2w3در جمعیت مردان نابارور آدیوپاتیک ایرانی که به مرکز ناباروری نوید مراجعه نموده بودند، بررسی شد. این تحقیق روی 100 نمونه از خون هر یک از دو گروه بیماران مبتلا به آزواسپرمی و اولیگواسپرمی با نابابروری ادیوپاتیک و گروه کنترل که مردان بارور بودند، انجام گرفت. وقوع جهش ها و پلی مورفیسم های مورد مطالعه در بیماران با استفاده از روشهای مولکولی جدید size fragmentation analysis و hrm-rt pcr و روشهای مولکولی pcr-rflp و pcr-page و sscp و sequencing انجام گرفت. نتایج بدست آمده از این رساله نشان داد که ارتباط معنی داری بین گروه بیمار و کنترل در پلی مورفیسمهای c109869t در ژن slc6a14 و t132903c در ژن insr و تکرارهای gt در پروموتور ژن hemeoxygenase- 1 وجود دارد و در ایجاد ناباروری در مردان ایرانی نقش دارند ولی در مورد پلی مورفیسمهای c321t در ژن prm1 و g1272c در ژن tnp2و t886c در ژن tas2r38 و t824c در ژن or2w3 نتایج آماری بین گروه بیمار و کنترل معنی دار نبودند و چنین گزارش شد که ارتباطی با مردان نابارور ادیوپاتیک ایرانی ندارند. همچنین پلی مورفیسمهایc248t در ژن prm2 و t1019g در ژن tnp2و جهش های g deletion at nt 1036 and 1046 در ژن tnp2 در هیچ یک از گروه بیمار و کنترل مشاهده نگردید، بنابراین این پلی مورفیسمها ارتباطی با ایجاد ناباروری در جمعیت مردان نابارور ایرانی ندارند.
مرجان ملک محمدی سید احمد آل یاسین
به دنبال کشف و جداسازی dna جنینی از خون مادر اخیرأ مشخص شده است که امکان تشخیص تفاوت های اپی ژنتیکی بین dna آزاد جنینی و مادری وجود دارد. هدف این مطالعه تشخیص تعداد نسخه کروموزوم 21 جنین با استفاده از تفاوت متیلاسیون dna جنین جدا شده از خون مادر بود که منجر به تشخیص پیش از تولد غیرتهاجمی تریزومی 21 می شود. جهت تشخیص تعداد نسخه کروموزوم 21 جنین از مارکرهای اپی ژنتیکی hlcs و rassf1a که به ترتیب روی کروموزوم 21 و 3 قرار دارند و هر دو در dna جنینی هایپرمتیله و در dna مادری هایپومتیله هستند و نیز مارکر zfy مربوط به کروموزوم y می باشد، استفاده شد. نسبت مارکر hlcs به rassf1a ، در افراد سالم 1 به 1 و در بیماران داون 2 به 1 می باشد. نسبت مارکر zfy در جنین های پسر به مارکرهای hlcs وrassf1a در افراد سالم 5/0 و در بیماران سندرم داون به ترتیب 33/0 و 5/0 می باشد. در این طرح از ?? زن باردار با سن بارداری بالاتر از ? هفته و 3 بیمار سندرم داون نمونه خون گرفته و پس ازاستخراج dna پلاسمایی با استفاده از آنزیم حساس به متیلاسیون (bstui)که dna مادری را هضم می نماید، dna جنینی جدا گردید . سپس مارکرهای فوق با استفاده از dna جنینی با real-time pcr taqman بررسی شدند. میانگین نسبت hlcs/rassf1a ، zfy/hlcs و zfy/rassf1a در نمونه های جنینی به ترتیب 996/0، 398/0 و 387/0 و در نمونه های سندرم داون به ترتیب 37/1 ، 39/0 و 59/0 بدست آمد. با استفاده از روش نسبت hlcs/rassf1a در نمونه های سالم 1 به 1 و در نمونه های سندرم داون 2 به 1 بدست آمد، نشان دهنده ی این است که از این روش می توان در تشخیص غیرتهاجمی سندرم داون از سن 8 هفتگی به بعد استفاده نمود.
سارا قربانیان کلاچایه زیور صالحی
سقط مکرر به صورت از دست رفتن دو یا تعداد بیشتری حاملگی قبل از هفته بیستم بارداری تعریف می گردد. عوامل مستعدکننده سقط مکرر شامل: سن مادر، ناهنجاری های کروموزومی در والدین، اختلالات رحم، اختلالات ایمونولوژیک و ترومبوفیلی و بیماری-های غدد درون ریز مانند کم کاری تیروئید و دیابت می باشد. در اغلب موارد با وجود اینکه نتیجه آزمایشات سیتوژنتیک جنین نرمال است، سقط مکرر رخ می دهد و در50% از موارد علت بروزسقط مکرر غیر قابل توضیح است. ژن her2(human epidermal growth factor receptor 2) یک پروتوانکوژن است، که بر روی بازوی بلند کروموزوم شماره 17 و در ناحیه17q11.2–12 قرار دارد. این ژن یک گیرنده گلیکوپروتئین kd 185 گذرنده از غشا به نام پروتئین her2 را کد می-کند. این پروتئین از طریق تشکیل هترودایمر با سایر اعضای خانواده پذیرنده فاکتورهای رشد اپیدرمی، نقش مهمی در تنظیم رشد سلول، تمایز و بقا دارد. در این مطالعه، جهش های ژن her2 در 50 فرد مبتلا به سقط مکرر و 50 فرد به عنوان کنترل به وسیله pcr-sscp وhrm مورد ارزیابی قرار گرفت. حضور جهش در نمونه ها از طریق توالی یابی مستقیم اگزون های 19 و20 تایید می شود. با استفاده از کشت لنفوسیت ها، کاریوتایپ 50 بیمار مبتلا به سقط مکرر ارزیابی شد. در مرحله بعد، به کمک تکنیک نمک(salting out) ،dna از نمونه های خون محیطی استخراج شد.انجام تست کاریوتایپ منجر به شناسایی سه مورد ناهنجاری کروموزومیدر نمونه ها شد. با استفاده از دو تکنیک pcr-sscp وhrmهیچ تغییریدر ناحیه اگزون19 و20 ژن her2 در گروه بیمار نسبت به گروه کنترل مشاهده نشد. در نتایج حاصل از تعیین توالی اگزون های 19و20 این ژن نیز هیچ تغییری در توالی نوکلوتیدی یافت نشد. بطورکلی،یافته های حاصل از این مطالعه نشان می دهد که نقص ژنتیکی در ژن her2 نمی تواند یک علت شایع در سقط های مکرر انسان باشد. با این حال مطالعات بیشتری در زمینه جهش های ژن her2 و اعمال بیولوژیکی آنها، برای درک نقش این جهش ها در تکوین سقط مکرر نیاز است.
مینا دهبید حمیدرضا وزیری
یافته های جدید نشان داده اند، تغییرات اپی ژنتیکی عوامل کلیدی موثر در کارسینوژنز پستان هستند. ناهنجاری الگوی متیلاسیون از جمله پیامدهای تغییرات اپی ژنتیکی می باشد. متیلاسیون dna در تنظیم فعالیت ژن نقش دارد. متیلاسیون غیرنرمال dna با انواع بیماریها مانند سرطان در ارتباط است. به دلیل اهمیت نقش اپی ژنتیک در ایجاد سرطان بویژه سرطان سینه، به نظر می آید، ایجاد روش های موثر در پیش بینی، تشخیص و پیگیری عود مجدد، در دسترس بودن بیومارکرهای مناسب مانند fgfr2 و map9 مهم می باشد. از خون کامل افراد مبتلا به سرطان سینه و افراد سالم dnaاستخراج می گردد. جهت افتراق توالی های هیپرمتیله و هیپومتیله در بیماران مبتلا به سرطان پستان و افراد سالم، از آنزیم های محدودکننده حساس به متیلاسیون برای شناسایی مکان های متیله در مارکرهای اپی ژنتیکی استفاده میشود. آنزیم حساس به متیلاسیون قادر به برش توالی هیپرمتیله نیست. ژن fgfr2 که در سرطان پستان هیپومتیله می باشد و توسط آنزیم برش می خورد، در نتیجه این ژن تکثیر نمی شوند. ژن map9 در سرطان پستان هیپرمتیله بوده و آنزیم حساس به متیلاسیون قادر به برش توالی این ژن نیست، بنابراین تکثیر صورت می گیرد. با توجه به بررسی های انجام شده در بیماران مبتلا به سرطان پستان ژنهای fgfr2 و map9 به ترتیب هیپومتیله و هیپرمتیله می گردند. در این بررسی fgfr2و map9، به عنوان یک بیومارکر سرطان پستان مبتنی بر خون در نظر گرفته می شود.