نام پژوهشگر: ذکراله محمدی
مریم طحان ذکراله محمدی
احمد مجدالاسلام کرمانی از روزنامه نگاران مطرح دوره مشروطه است که با اندیشه تنویر افکار عمومی پا در راه مشروطه خواهی و آزاد اندیشی گذاشت و با انتشار 4 روزنامه مهم به خصوص روزنامه ندای وطن در تهران نقش وطن خواهی خود را به خوبی ایفا نموده و با مقالات خود مردم را به مزایای حکومت مشروطه آشنا نمود . این پژوهش به واسطه مطالعه کتاب ها و روزنامه های مجدالاسلام به سرانجام رسید و طی آن سعی شد به مسائلی چون اندیشه های سیاسی مجدالاسلام ، طرز نگاهش به ایران مشروطه و زندگی سیاسی او پرداخته شود . سوالات اصلی این پژوهش حول دو محور : نقش مجدالاسلام در انقلاب مشروطه و اندیشه سیاسی وی مطرح گشت و در راستای این سوالات این فرضیه ها در نظر گرفته شد که مجدالاسلام به عنوان یک روزنامه نگار میانه رو با انتشار 4 روزنامه سعی در تنویر افکار عمومی داشته و با عدم تندروی در مقالاتش به فکر وحدت بیشتر مردم در جهت پیشرفت کشور بوده است . هم چنین با توجه به اینکه مجدالاسلام برای تحقق مشروطه تلاش می کرد لذا می توان گفت او مدل حکومتی مشروطه پارلمانی را در نظر داشت و از چنین حکومتی همواره پشتیبانی می کرده است . حاصل این پژوهش به این جا ختم شد که اگر چه مجدالاسلام به خاطر ارتباطش با بعضی درباریان و نظر مساعدش درباره شاه متهم به منفعت اندیشی و استبداد طلبی شد ولی در واقع وی نه شخصی مستبد بلکه فردی ملی گرا و آزادی خواه بود که حتی در راه آرمانش از تهران تبعید و از حرفه مورد علاقه اش جدا گشت و تا آخر عمر گوشه عزلت برگزید .
زینت موسوی محسن بهشتی سرشت
با توجه به این که برای اغلب دانشجویان تاریخ، اصطلاح ادبیات سیاسی که شامل؛ نثر و نظم و انواع آن و تأثیر آن بر سیاست، تقریبا نا آشنا بوده و از طرف دیگر بررسی زندگی عارف قزوینی، بدون توجه به سابقه تاریخی محل تولد و جدا از بررسی شرایط خاص خانواده و محیط وی انجام گرفته، لذا ضرورت انجام پژوهشی در این زمینه احساس گردید. علاوه بر این، شناخت و آگاهی از هنر والای شعر و موسیقی -که در مورد عارف، درتصانیف وی جلوه گر است- و تأثیر آن، بر سیاست که ویژگی های خاص خود را دارد، کاملا ضروری به نظر می رسد. به همین علت، بررسی زندگی کسی که هم در عرصه ی سیاست و هم درعرصه ی فرهنگ و ادب فعالیت داشته، برای نگارنده موضوعیت داشته است. اطلاع از میزان تأثیرگذاری اشعار سیاسی وی بر نهضت مشروطه و دیگر فعالیت های سیاسی وی مورد توجه بوده است. عارف قزوینی فردی وطن دوست بوده که وظیفه سیاسی خود می دانسته که در راه آزادی میهن و استقرار قانون در آن، تمام سعی و تلاش خود را از طریق یگانه سلاحی که در دست داشته، یعنی سرودن اشعار سیاسی و اجرای کنسرت انجام دهد. وی در این راه با سرودن اشعار سیاسی قابل فهم برای عوام و با اجرای هم زمان شعر و موسیقی، باعث جذب و جلب توجه مردم شده و هر چند گاهی در انتخاب و تشخیص درست از نادرست به خطا رفته، ولی در نهایت عنوان شاعر ملی را از طرف مردم و مطبوعات کسب نموده است. در این پایان نامه حتی الامکان تلاش شده است که به دور از حب و بغض و نگاه های جانبدارانه، به موضوع پرداخته شود و با روش های تاریخی، به مهمترین فصول زندگانی سیاسی عارف در تعامل با دولت و شخصیت های تاریخی پرداخته گرد.
داود الهی ذکراله محمدی
تشکیل دولت قاجار پس از یک سلسله ناآرامی های دوره افشاریه و زندیه و بعد از وقوع جنگهای ایران و روس ، خاصه از دوره ناصری تا نهضت مشروطیت دوره ای از ثبات سیاسی را به ارمغان آورد، که به موازات این ثبات، تحولات مهمی همچون گسترش روابط تجاری و توسعه راهها و رقابت روس و انگلیس بر سر امتیازات و به دنبال آن حضور فیزیکی اروپائیان در کشور بر ساختارهای اقتصادی و اجتماعی و اندیشه ای ایران تأثیر گذاشت. از اینرو بررسی این مهم که اوضاع سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی ایران در دوه ی فوق چه تأثیری در قزوین به جای گذاشت ؟ در روشن شدن بخشی از تاریخ این شهر راه گشاست ، چرا که ولایت قزوین به جهت موقعیت خاص جغرافیایی خود که در مسیر مواصلاتی پایتخت با مناطق غربی و شمالی از مسیر رشت و تبریز قرار داشت از این تحولات و اثرات آن نه تنها بی نصیب نماند ؛ بلکه در عظیمترین تحول سیاسی عصر یعنی نهضت مشروطیت و تداوم آن ، که از پیامدهای گسترش روابط با اروپا و نفوذ اندیشه های جدید بود از منظر تاریخی نقش قابل توجهی ایفا نمود ، چنانکه در دوره ناصری در کنار تلگراف و گسترش پست و واگذاری امتیازاتی از قبیل راه سازی و تجارت و گمرکات و حضور اروپائیان ، سیمای اقتصادی و اجتماعی قزوین نیز در جایگاه یکی از ولایات مهم کشور که همچنان عنوان « دارالسلطنه» را به دوش می کشید تحت تأثیر قرار گرفت ، که حاصل آن رخنه روسیه در بخش عمده ای از تجارت و بازرگانی شمال کشور و استفاده از موقعیت مواصلاتی قزوین بود ، که بی مبالاتی های حکام قاجاری در اداره ی این ایالت نیز مزید بر علت شده ، هرچه بیشتر مردم و تجار این شهر را در تنگناهای اقتصادی همچون ورشکستگی ، قحطی و کمبود نان و... قرار می داد.
فریدون سلیمانی محسن بهشتی سرشت
برادران زنجانی از جمله شخصیت هایی اند که در جریان جنبش ملی شدن صنعت نفت به این جریان پیوسته و تا پایان به آرمان های آن وفادار ماندند . پس ازکودتای 28 مرداد ، آیت اله سید رضا موسوی زنجانی در جهت شکستن فضای سیاه پس از کودتا و ادامه ی آرمان های نهضت ملی و . . . اقدام به پایه گذاری (( نهضت مقاومت ملی )) ، نمود . موضع گیری ها و انتشار بیانیه ها در برابر اقدامات غیرقانونی رژیم کودتا همچون قرارداد کنسرسیوم نفت ، محاکمه ی دکتر مصدق ، تجدید روابط با انگلستان و . . . سبب گردید تا ایشان بارها بازداشت و حتی تبعید گردد . با تلاش های سید رضا زنجانی فعالیت نهضت مقاومت ملی به مدت هشت سال ادامه یافت و پس از آن نیز در شکل گیری جبهه ی ملـی دوم و نهضـت آزادی ایران نقش موثری داشت . آیت اله سید ابوالفضل موسوی زنجانی نیز که پس از کودتا ، فعالیت سیاسی را مفید و ممکن نمی دانستند ، به فعالیت فرهنگی روی آورد و به منظور ارتقای فرهنگ دینی به تشکیل نشست های قرآنی پرداخت و با بسیاری از چهره های سیاسی و فکری از جمله آیت اله طالقانی ، مهندس بازرگان ، دکتر شریعتی ، استاد مطهری و . . . ارتباط برقرار نمود . پس از خیزش پانزده خرداد 1342 و به خواست آیت اله طالقانی برپایی نماز و سخنرانی در مسجد هدایت را پذیرفت . علاوه بر این ها سید ابوالفضل زنجانی نسبت به اقدامات غیرمذهبی و ضد ملی حکومت پهلوی از جمله عضویت مردم در حزب رستاخیز و تغییر تقویم رسمی کشور موضع گیری می نمود . این دو برادر در سال 1356 با همراهی گروهی از کنشگران در بنیادگذاری (( جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر )) مشارکت نمودند . با اوج گیری انقلاب ، پیوند ایشان با برخی از رهبران انقلاب استوارتر گردید و در روز 12 بهمن 1357 به همراه استاد مطهری و دکتر بهشتی به پیشواز امام خمینی در فرودگاه مهرآباد رفتند .
اسماعیل رسولخانی حسین آبادیان
گسترش روابط فرهنگی ایران و آلمان بین سال های 1311 تا 1320 شمسی به اوج خود رسید. آلمان فعالیت های خود را برای نفوذ بیشتر در ایران بعد از جنگ جهانی اول گسترش داد. با به قدرت رسیدن هیتلر در آلمان و مطرح کردن برتری نژادی آریایی ها ، این موضوع نیز در ایران توسط افرادی مانند عبدالرحمان سیف آزاد طرح گردید . البته برتری نژادی که سیف آزاد از آن دفاع می کرد با آن چه که آلمانی ها در ذهن داشتند متفاوت بود و سیف آزاد برتری نژادی ایرانیان را به دوره ی ایران باستان گره زده بود . او با چاپ هفته نامه ی ایران باستان یگانگی نژادی ایرانیان با آلمانی ها را به صورت گسترده تبلیغ می نمود . آلمانی ها با مطرح کردن موضوع یگانگی نژادی و آرایی گرایی ، رضاشاه را که خود نیز دارای گرایش های نژادی و ناسیونالیست ایرانی بود ، از این طریق به برقراری روابط بیشتر با خود ترغیب کردند . روابط فرهنگی ایران و آلمان در این دوره در سه زمینه نمود بیشتری پیدا کرد. باستان شناسی و کشف آثار باستانی با محوریت ارنست هرتسفلد ،انتشار مجله ی ایران باستان در ایران به مدیر مسئولی عبدالرحمان سیف آزاد با حمایت آلمانی ها و با آغاز جنگ جهانی دوم با استفاده از رسانه ی تاثیر گذار آن دوران یعنی رادیو با نقش آفرینی بهرام شاهرخ از شاخص ترین برنامه های آلمانی ها برای نفوذ فرهنگی در ایران بود. فعالیت های تبلیغاتی آلمان در ایران و شیفتگی برخی از رجال سیاسی ایران نسبت به حکومت نازی ها در ایران آلمان موجب گردید تا به شیوه ی حزب نازی سازمانی به نام سازمان پرورش افکار در سال 1317 شمسی توسط دکتر متین دفتری تاسیس شود . کلمات کلیدی: ایران ، آلمان ، روابط فرهنگی ، سیف آزاد، آریایی گرایی
ناصر پندارکلایه محسن بهشتی سرشت
دوره ناصرالدین شاه را به لحاظ ترقی خواهی می توان به دو بخش کلی دوران امیرکبیر و دوران پس از امیرکبیر تقسیم نمود. امیرکبیر حکومت مرکزی مقتدر ایجاد کرد وکشور به صورت یک نظام سیاسی یکپارچه درآورد. او دردوره کوتاه صدارت خود نشان داد که برای همه ابعاد حکومتی برنامه دارد، پس از او، این سیستم علی رغم اینکه به صورت مرکزی ادامه یافت ولی این بار شاه قدرت رابه دست گرفت و سیستم اهدا و پیشکشی باب شد. در بخش دوم حکومت ناصری، میرزا حسین خان سپهسالار را داریم،که در سال 1288ق صدر اعظم شد وی در ابتدا سعی کرد راه امیرکبیر را ادامه دهد ولی به زودی فهمید که مشکل اصلی بر سر راه پیشرفت ایران، شاه و تفکرات او است. برای رفع این مشکل شاه را مستقیما به اروپا برد تا نظرش را تغییر دهد. ولی به زودی در جریان برکناری خود، متوجه شد که اگر شاه هم بخواهد، دیگران نمی خواهند. پس، از سرنوشت امیرکبیر درس گرفت و سعی کرد و محتاطانه تر اهداف خود را پیش ببرد. در نتیجه این وضعیت ایران در مقایسه با جهان بیرون به صورت یک کشورعقب مانده دیده می شد که انقلاب صنعتی روی آن تأثیر مهمی نگذاشته، وسایل ارتباطی ساده و اولیه ای داشت، از راه آهن بی بهره بود، جاده های مناسبی نداشت، حمل ونقل کالا بر پشت چهارپایان صورت می گرفت و زمان زیادی برای این کار تلف می شد، راه های دریایی به رویش بسته بود. درباریان منافع شخصی خود را بر هر چیزی مقدم می داشتند و از انجام کارهای عام المنفعه حکومتی، خبری نبود. با همه اینها وضع امنیت در راه های ایران رضایت بخش بود و جاده های موجود به واسطه اقدامات حکومتی و مردمی تا حدود زیادی امنیت داشت اگر چه از نظر وضعیت فیزیکی این راه ها با دوران با شکوه صفویه قابل قیاس نبود. روس و انگلیس در حال رقابت شدید در ایران بودند و برای پیشروی خود از هر ابزاری استفاده می کردند و با تطمیع و تهدید در ایران کارهای خودراپیش می بردند. سرانجام رقابت این دو قدرت، تفکر سنتی شاه، منفعت طلبی درباریان، ومخالفت داخلی مانع حرکت روبه جلوی ایران، آن طور که شایسته اش بود، شد.
شهین کراوند حجت فلاح توتکار
چکیده ندارد.