نام پژوهشگر: محمد رضا نوری
محمد جواد اعرابی رحیم ابراهیمی
به دست آوردن مغز بادام از پوست چوبی آن گام مهمی در فرآوری بادام بعد از شکستن است. برای شکستن بادام از دستگاه بادام شکن استفاده می شود. خروجی بادام شکن مخلوطی مرکب از تکه های پوست چوبی و مغز بادام خواهد بود که مرحله جداسازی به صورت دستی و بهوسیله نیروی انسانی انجام می شود. هدف این پژوهش مکانیزه نمودن این مرحله است که تاثیر زیادی در تسریع عملیات فراوری بادام خواهد داشت و از طرف دیگر باعث کاهش هزینه های کارگری و لذا افزایش سوددهی تولید این محصول خواهد شد. براین اساس هدف از این تحقیق بهکارگیری جداساز پنوماتیک برای تمیز کردن و جداسازی محصول بادام از پوست چوبی خواهد بود. از این رو با انتخاب نمونه ای از مخلوط خروجی از بادام شکن، خواص فیزیکی و آئرودینامیکی نمونه ها بررسی شد. نتایج بررسی نشان داد به دلیل شبیه بودن خواص فیزیکی تکه های پوست چوبی با مغزهای بادام، جداساز ی این دو از یک دیگر با روش های غربال گری و استفاده از الک ها ممکن نخواهد بود. تحلیل خواص آئرودینامیکی نشان داد با توجه به هم پوشانی سرعت حد اجزای مخلوط جداسازی کامل آن ها از یک دیگر با استفاده از جریان هوا ممکن نخواهد بود. هر چند با انتخاب سرعت جریان هوای مناسب می توان قریب به 70% پوست ها را از مغز بادام جداسازی کرد. با توجه به نتایج به دست آمده در بررسی خواص فیزیکی و آئرودینامیکی، دستگاه جداساز پنوماتیک عمودی مناسب با محصول بادام طراحی و ساخته شد. نتایج ارزیابی دستگاه نشان داد جداسازی پنوماتیک مغز بادام (رقم مامایی) از تکه های پوست چوبی، از تغییرات سرعت جریان هوای دستگاه، نرخ تغذیه مخلوط، زاویه ورود مخلوط به دستگاه و فاصله بین محل ورود مخلوط تا خروج مغز تاثیر می پذیرد. هم چنین تکرار عملیات نیز میزان بازده جداسازی را تحت الشعاع قرار می دهد. با افزایش سرعت هوا، میزان جداسازی پوست از مغز افزایش می یابد اما با افزایش سرعت بیش از 5/7 (متر بر ثانیه) خطای جداسازی (وجود مغز در خروجی پوست ها) مشاهده می شود. با افزودن بر تعداد تکرار عملیات، بازده جداسازی سیر صعودی به خود می گیرد. میزان افزایش بازده تا تکرار ششم میزان قابل توجهی است، اما پس از تکرار ششم تغییرات بازده در مقابل افزایش تعداد تکرارها چندان قابل توجه نیست. با افزایش زاویه ورود مخلوط به تونل هوا، بازده جداسازی کاهش می یابد. چنان که هر چه زاویه ورود مخلوط کاهش می یابد شاهد افزایش بازده خواهیم بود. افزایش فاصله بین محل ورود مخلوط تا خروج مغز نیز باعث کاهش بازده جداسازی می گردد. به طوری که بیشترین بازده در کمترین طول اتفاق می افتد. با تحلیل مخلوط نهایی خروجی از دستگاه، مشخص شد که جداسازی پوست هایی با طول 20 تا 30 میلی متر به خوبی انجام نشده است. لذا در صورت انتخاب روش پنوماتیک برای جداسازی مغز بادام از تکه های پوست چوبی، باید راه کاری جهت جداسازی بهتر پوست های با طول متوسط اندیشید. می توان به عنوان راه حل حتی الامکان در مرحله شکستن هسته بادام از به وجودآمدن پوست هایی با طول متوسط اجتناب کرد.
زینب احمدی مقدم محمد رضا نوری
مالچ
آسیه کاوه محمد رضا نوری
کرچک (ricinus communis l.) یکی از مهم ترین گیاهان دارویی مورد استفاده در صنایع دارو سازی، آرایشی و بهداشتی است. بخش وسیعی از کشور با مشکل خشکی و کم آبی مواجه است. یکی از اثرات مهم تنش خشکی، اختلال در جذب و انتقال عناصر غذایی است. این آزمایش در سال 1392 با هدف بررسی اثر تنش خشکی و محلول پاشی اسید هیومیک بر صفات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی کرچک به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار در گلخانه پژوهشی دانشگاه شهرکرد انجام شد. تیمار ها شامل 4 سطح تنش خشکی (100، 85، 70 و 55 درصد ظریت زراعی) به عنوان فاکتور اصلی و 4 سطح محلول پاشی اسید هیومیک (صفر، 150، 300 و 450 میلی گرم در لیتر) به عنوان فاکتور فرعی بودند. صفات مورد بررسی در این تحقیق شامل: صفات رویشی (ارتفاع گیاه، تعداد برگ، وزن تر و خشک اندام ها)، صفات فیزیولوژیکی (پرولین، کلروفیل a، کلروفیل b و کلروفیل کل) و اجزاء عملکرد (تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در بوته، میانگین وزن دانه، عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، درصد روغن و عملکرد روغن) می باشد. نتایج نشان داد که اثر تنش خشکی بر تمام صفات اندازه گیری شده در سطح احتمال یک درصد معنی دار شده است به جز بر میانگین وزن دانه که معنی دار نشد. هم چنین اثر اسید هیومیک بر تمام صفات اندازه گیری شده در سطح احتمال 5 درصد معنی دار شده است. به طور کلی تنش خشکی و اسید هیومیک به ترتیب باعث کاهش و افزایش صفات شده اند. نتایج هم چنین نشان داد که اثر متقابل تنش خشکی و اسید هیومیک بر همه صفات در سطح احتمال 5 درصد معنی دار شده است، در حالی که بر وزن خشک ساقه،کلروفیل کل، شاخص برداشت و میانگین وزن دانه معنی دار نشده اند. موثر ترین غلظت اسید هیومیک بر شاخص کلروفیل a و کلروفیل کل 150 و 300 میلی گرم بر لیتر بوده است. در حالی که حداکثر ارتفاع ساقه در غلظت های 300 و 450 میلی گرم بر لیتر و شاخص برداشت و میانگین وزن دانه در اثر غلظت¬های 150، 300 و 450 میلی¬گرم بر لیتر حاصل شده است. در مجموع غلظت300 میلی گرم بر لیتر اسید هیومیک اثر مثبتی بر بیش تر شاخص های مورد بررسی داشته است. نتایج این پژوهش بیان گر آن است که اسید هیومیک در کاهش اثرات سوء ناشی از تنش خشکی در گیاه کرچک موثر می باشد.