نام پژوهشگر: آرزو قهقایی
سعیده یدالهی فر علی شهرکی
چکیده: پیشینه تحقیق: پلی میوزیت و درماتومیوزیت بیماری های خودایمنی مزمن سیستمیک هستند که منجر به ضعف و آتروفی عضلات می شوند. معیار های اصلی تشخیص برای پلی میوزیت وجود ضعف عضلات پروکسیمال، افزایش سطح سرمی آنزیم های سارکوپلاسمی، تغییرات الکترومیوگرافی و بیوپسی عضله و در مورد درماتومیوزیت حضور جوش های هلیوتروپ یا پاپول های گوترون می باشند. همانند سایر بیماری های خود ایمنی ملکول های واسطه ی سیستم ایمنی از جمله سیتوکین ها در این بیماران تغییر می کنند. il-21سیتوکینی هترودایمر از 2 زیر واحد p40 و p35 است که دارای مجموعه ای از 4 ? هلیکس می باشد.il-21 به وسیله سلول های t cd4+ فعال، سلول های t کشنده طبیعی، سلول های tfh و سلول های th17 تولید می شود.il-21 فاکتور کلیدی در ارتباط بین ایمنی ذاتی و تطابقی است. il-17(a) سیتوکینی هومودایمر حدود kd35 با 55 آمینو اسید و دارای پیوندهای دی سولفید است. il-17 سیتوکینی پیش التهابی است که به هجوم سیستم ایمنی که از طریق پاتوژن های خارج سلولی ایجاد می شود پاسخ می دهد. در مورد اینترلوکین-17در بیماران پلی میوزیت و درماتومیوزیت فقط در سالهای اخیر مطالعاتی صورت گرفته است اما در مورد il-21 هیچ بررسی در این بیماری انجام نشده است. لذا هدف از این مطالعه بررسی تغییرات سرمی il-17و il-21 در بیماران مذکور قبل و بعد ازدرمان و مقایسه آن با گروه کنترل سالم بوده است. روش ها: در مطالعه حاضر سطوح سرمی اینترلوکین-17و اینترلوکین-21 در 15 بیمار (10 بیمار درماتومیوزیت و 5 بیمار پلی میوزیت) و 15 فرد گروه کنترل که از نظر سن و جنس با بیماران مطابقت داشتند، قبل و سه ماه پس از درمان به روش elisa اندازه گیری شد. نتایج: سطح سرمی اینترلوکین-21 در بیماران پلی میوزیت و درماتومیوزیت به طور چشم گیری بالاتر از گروه کنترل بود (p-= value001/) اما سطح سرمی اینترلوکین-17 در بیماران پلی میوزیت و درماتومیوزیت تفاوت معنی دار با گروه کنترل نداشت (p=0/2). سطح سرمی اینترلوکین-17 در بیماران پلی میوزیت و درماتومیوزیت سه ماه پس از درمان با بیماران قبل از درمان تفاوت معنی دار نداشت (p=0/2) و سطح سرمی اینترلوکین -21 در بیماران پلی میوزیت و درماتومیوزیتی که سه ماه درمان شده بودند تفاوت چشم گیری با قبل از درمان نداشت(p= 0/7). بحث: نتایج این تحقیق نشان داد که مقادیر سرمی 21il- در بیماران پلی میوزیت و درماتومیوزیت به طور قابل ملاحظه ای افزایش می یابد و به نظر می رسد که نقش زیادی در پاتوژنز بیماری های مذکور داشته باشد. کلمات کلیدی: پلی میوزیت، درماتومیوزیت، اینترلوکین-17، اینترلوکین-21
نسیم فریدی آرزو قهقایی
فیبریل های آمیلوئید از متراکم شدن کند حالت های حد واسط تا حدی تا خورده پروتئین ناشی می شود. در این مطالعه ما کینتیک تشکیل فیبریل آلفا-لاکتالبومین و جلوگیری از تشکیل آن به وسیله s?-کازئین در حضور و غیاب عامل ازدحام دکستران (kda 68( را مقایسه کردیم. نتایج ما نشان می دهد که s?-کازئین یک مولکول چاپرون که در شیر گاو یافت می شود و بعضی از ویژگی های پروتئین های شوک حرارتی کوچک (shsp) را نشان می دهد در محیط in vitro از تولید فیبریل ها ی آمیلوئید در آلفا-لاکتالبومین جلوگیری می کند. s?-کازئین به عنوان یک مولکول چاپرون برای جلوگیری از استرس های تحمیل شده و تشکیل آمیلوئید پروتئین هدف عمل می کند. بنابراین اثر آلفا-کازئین در جلوگیری از تشکیل فیبریل با اهمیت است اگرچه در مقایسه با غیاب دکستران فعالیت چاپرونی آلفا-کازئین در in vitro برای جلوگیری از تشکیل آمیلوئید آلفا-لاکتالبومین در حضور دکستران کاهش می یابد. بر هم کنش بین چاپرون و آلفا-لاکتالبومین و تغییرات ساختاری در پروتئین هدف به وسیله شدت فلورسانس ذاتی، سنجش یا بررسی اتصال ans، اسپکتروسکوپی cd و کروماتوگرافی فیلتراسیون ژلی hplc نشان داده شده است. به طور خلاصه آلفا-کازئین با آلفا-لاکتالبومین بر هم کنش می کند و از تشکیل آمیلوئید جلوگیری می کند اما این عمل را در حضور عانل ازدحام دکستران به خوبی انجام نمی دهد.
فرشته بهمنی سیده زهرا بطحایی
دیابت ملیتوس با افزایش 5 برابری شیوع آب مروارید همراه بوده که عامل اصلی نابینایی در جهان است. مطالعات متعدد دخالت افزایش گلیکهشدن غیرآنزیمی و تغییر ساختمان پروتئین ها را در آب مروارید دیابتی نشان میدهد. تا امروز تنها راه درمان آب مروارید جراحی است. درک بهتر مکانیسمهای آسیبزائی، همراه با یافتن عوامل درمانی موثر همچنان بیشترین اولویت را برای تحقیقات مرتبط با این بیماری دارد. در این مطالعه مکانیسم اثر ملازم های شیمیایی از خانواده آمینواسیدها (لیزین و گلیسین)، پلی ال ها (اینوزیتول) و کروسین در ممانعت/تاخیر در آب مروارید دیابتی القاء شده با استرپتوزوتوسین در رت ها و اثرات مهاری این ترکیبات بر گلیکه شدن برخی از پروتئینها (آلفا-کریستالین و کاتالاز) در شرایط in vitro بررسی گردید. آب مروارید دیابتی به تدریج در گروه بدون تیمار که stz به آنها تزریق شده پیشرفت می کند و در پایان مطالعه تمام حیوانات این گروه به مراحل پایانی آب مروارید می رسند، درحالی که پیشرفت این فرایند در گروه های دیابتی تحت تیمار با ملازم های شیمیایی بسیار کندتر انجام می شود. در اثر القاء دیابت برخی از پارامترهای لنز نظیر پروتئین های گلیکه، ages، sod و ar افزایش و پروتئین های تام و محلول، gsh و cat کاهش می یابند. تیمار با ملازم های شیمیایی سبب تغییر معکوس در بیشتر پارامترهای ذکر شده گردید. فعالیت آنزیم sdh در اثر دیابت و یا تیمارهای بکار رفته شده تغییری نکرد. بعلاوه این تیمارها سبب کاهش معنی دار گلوکز، ages، hba1c و افزایش frap در سرم رت های دیابتی شدند. نتایج مطالعات in vitro نقش حفاظتی ملازم های شیمیایی بر ساختار پروتئین ها و مهار گلیکه شدن آنها در حضور غلظت های بالای glc را اثبات کرد. در مجموع به نظر می رسد این اثرات ملازم های شیمیایی ناشی از عملکرد شپرونی، اثرات مهاری برگلیکه شدن و فعالیت آنتی اکسیدانی این ترکیبات باشد.
المیرا بهرامی نژاد آرزو قهقایی
بیماری آلزایمر، یکی از مهمترین مشکلات بهداشتی-درمانی در جهان می باشد. دو نشانه پاتولوژیکی این بیماری عبارتند از پلاک های بتا آمیلوئیدی خارج سلولی و نوروفیبریلاری تانگلهای درون سلولی. ab1-40 در حدود90 % از آمیلوئید های بتا حاصل از پردازش app را تشکیل می دهد که به صورت محلول می باشد. کروسین یکی از ترکیبات رنگی موجود در زعفران و جزو کارتنوئید های غیر معمول محلول در آب، به واسطه گلیکوزیلاسیون بالایش می باشد. مطالعات گوناگونی اثرات آنتی اکسیدانتی و ضد سرطانی و ضد آپاپتوزی عصاره زعفران و کروسین را نشان داده اند ولیکن مکانیسم اثر آن بر تجمع فیبریل های آمیلوئیدی هنوز ناشناخته است. در این مطالعه به بررسی اثر کروسین برروی تشکیل، تجمع و رسوب یکی از بتا آمیلوئید های دخیل در بیماری آلزایمر(a?1-40) پرداخته شده است. تشکیل فیبریل ab1-40 و تاثیر کروسین بر مهار تشکیل آن با استفاده از روش باند شدن تایو فلاوین و تکنیک باند شدن ای ان اس و تغییرات ساختاری با تکنیک دو رنگ نمایی حلقوی (cd)و شکل فیبریل ها با tem مورد بررسی قرار گرفت. داده های حاصل از تیوفلاوین نشان دهنده این مطلب است که فیبریل های آمیلوئیدی در دمای 37?c و در مدت 15 روز تشکیل شده و کروسین در حدود 25% مهار کنندگی از این تشکیل را دارد. بر اساس نتایج حاصل از ans مشخص شد که کروسین میزان هیدروفوبیسیته در معرض را از طریق کاهش تشکیل فیبریل پروتئینی کاهش می دهد. در بررسی ساختار دوم این پروتئین به وسیله تکنیک cd نیز اثر کروسین مشهود بوده و در مطالعه میکروسکوپی نیز تفاوت فاحشی میان دو نمونه بدون کروسین و با کروسین دیده شد. در مجموع کروسین برروی تشکیل و رسوب فیبریل ab1-40 تاثیر گذاشته و تاثیر مهاری برروی تجمع و رسوب و تشکیل آن دارد.
عصمت ثمره جعفر ولی زاده
بررسی تنوع ژنتیکی در بین توده های یک گونه اطلاعات پایه ای را جهت حفظ تنوع گونه ها و یافتن پایه های مادری برتر برای حفاظت ذخایر بذری و اصلاح نبات ارائه می کند.گیاه پنیرباد (withania coagulans)، متعلق به خانواده سولاناسه، یکی از مهمترین گیاهان دارویی می باشد. در این تحقیق، الگوی پروتئین های ذخیره ای بذر20 توده گیاه دارویی پنیرباد برای تعیین تنوع، همچنین ارزیابی متابولیت های ثانویه مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور، پس از استخراج پروتئین های ذخیره ای بذر، غلظت پروتئین ها به روش bradford تعیین گردید. همچنین تفکیک پروتئین های ذخیره ای بذر بر اساس روش لاملی و با استفاده از سیستم الکتروفورز ژل پلی اکریلآمید در حضور سدیم دو دسیل سولفات در ژل جدا کننده 10 درصد و ژل متراکم کننده 5 درصد انجام پذیرفت. به منظور تجزیه داده های الکتروفورزی به حضور و عدم حضور هر یک از باندها به ترتیب عدد یک و صفر داده شد. تعداد 39 نوار پلی مورف در توده های مورد مطالعه مشاهده گردید. بیشترین تعداد نوارهای پلی مورف مربوط به نمونه های 28 و 158 و کمترین تعداد مربوط به توده 1 بود. در تجزیه خوشه ای با رسم دندروگرام upgma توده های مورد نظر دسته بندی و میزان قرابت ژنتیکی میان آنها تعیین گردید. این نتایج، توده ها را به چهار دسته تقسیم کرد. کمترین فاصله ژنتیکی بین توده های 8 و 18 بود که ممکن است نشان دهنده منشأ ژنتیکی مشترک بین آنها باشد. بیشترین فاصله ژنتیکی هم بین توده های (019 ، 158) ،( 22 ، 158 ) و (022 ، 28 ) بود. همچنین نتایج نشان دهنده حضور ترکیبات فنلی بطور میانگین بر حسب گالیک اسید 75/109 میکروگرم در گرم وزن خشک، ترکیبات فلاونوئیدی با میانگین 06/3 درصدو محتوای کربوهیدرات با میانگین 23/17 میلی گرم درگرم وزن خشک در بذر این گیاه می باشد. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر وجود تنوع ژنتیکی قابل ملاحظه ای در بین توده های مختلف پنیرباد می باشد که می توان از این تنوع در راستای تدوین برنامه های حفاظت از ذخایر ژنتیکی و اصلاحی این گیاه دارویی با ارزش استفاده کرد. همچنین این گیاه قابلیت بهره گیری در تولید مواد دارویی گیاهی را دارا می باشد.
محمد گنج زاده سیده زهرا بطحائی
چکیده مقدمه: ازدیاد مزمن قند خون نقش مهمی در آسیب زائی و مشکلات دراز مدت بیماری دیابت شیرین دارد که علت آن افزایش گلیکه شدن غیر آنزیمی پروتئین های مختلف و تشکیل محصولات نهایی گلیکه (ages) می باشد. گلیکه شدن پروتئین ها موجب تغییر در شکل فضایی پروتئین ها و عملکرد آن ها می شود که این تغییرات یکی از ساز و کارهای اصلی در سمیت پروتئین های گلیکه شده می-باشد. بنابراین کاهش میزان گلیکه شدن در پروتئین ها می تواند در کاهش مشکلات دیابتی نقش عمده ای را بازی کند. در تحقیق حاضر اثر ملازم های شیمیایی در گلیکه شدن پروتئین آلبومین سرم انسانی (به عنوان مدل خارج سلولی) در شرایط آزمایشگاهی بررسی شد. مواد و روشها: برای کاهش میزان گلیکه شدن از ملازم های شیمیایی (گلیسرول و لیزین) وپیکروکروسین به عنوان ماده موثر گیاهی استفاده شد. نقش حفاظتی این ترکیبات در برابر گلیکه شدن پروتئین آلبومین سرم انسانی با روش های فلوری متری و دورنگ نمائی دورانی بررسی شد. نتایج و بحث: اطلاعات بدست آمده از نمودار نشر فلورسانس نشان داد که شدت نشر مواد گلیکه با گذشت زمان افزایش یافت که نمایانگر تولید گلیکوفور ها بود ولی در حضور ملازم های شیمیایی و پیکروکروسین میزان آن ها با درجات مختلف کاهش یافت نتایج حاصل از طیف های cd نشان دهنده ی تغییر ساختمان دوم پروتئین به هنگام گلیکه شدن و همچنین کاهش این تغییرات با درجات متفاوت در حضور ملازم های شیمیایی و پیکروکروسین بود . نتیجه گیری: بررسی نتایج بدست آمده نشان داد که ملازم های شیمیایی استفاده شده موجب کاهش میزان گلیکه شدن پروتئین آلبومین سرم انسانی و حفظ ساختار طبیعی آن شده اند . کلمات کلیدی: گلیکه شدن، آلبومین، دیابت، ملازم شیمیایی.پیکروکروسین
مارال احمدوند زهرا بطحائی
گلوکز می¬تواند طی پیوند کووالان بوسیله روند غیر آنزیمی به dna متصل شود، که اغلب گلیکاسیون نامیده می-شود. گلیکاسیون dna منجر به تشکیل محصولات نهایی گلیکاسیون پیشرفته (ages) می¬شود. این عمل اثر کلی بر روی بیان ژن و عملکرد dna دارد. بنابراین کاهش میزان گلیکه شدن dna می¬تواند در کاهش آسیب¬زایی به بدن نقش عمده¬ای داشته باشد. در این تحقیق برای جلوگیری از گلیکه شدن dna از ملازم¬های شیمیایی و ماده موثره گیاهی استفاده کرده و اثر آن¬ها را بررسی می¬کنیم. در این مطالعه، غلظت مشخصی از dna در کنار گلوکز قرار داده شد، سپس اثر گلیسرول و لیزین به عنوان ملازم شیمیایی و پیکروکروسین به عنوان ماده موثره گیاهی در روند کاهش گلیکه شدن dna بررسی گردید. در این تحقیق از دستگاه¬های دورنگ نمایی دورانی و فلوریمتری استفاده شد. نتایج بدست آمده از طیف¬های cd بیانگر ایجاد تغییر در ساختمان dna در هنگام گلیکه شدن بود. تغییرات ساختمانی dna در حضور گلیسرول و لیزین و پیکروکروسین با درجات مختلف کاهش یافت. داده¬های حاصل از فلوریمتری نشان داد که با گذشت زمان شدت نشر فلورسانس افزایش می¬یابد، که این مسئله نشان دهنده تشکیل گلیکوفورها بود، ولی میزان نشر فلورسانس در حضور ملازم¬ها و ماده موثره گیاهی با درجات مختلف کاهش یافت. بررسی نتایج نشان داد که میزان گلیکه شدن dna در حضور ملازم¬ها و ماده موثره گیاهی کاهش می¬یابد. همچنین این مواد به حفظ ساختار طبیعی dna کمک می¬کنند.
شهلا سرابندی آرزو قهقایی
اسید فیتیک ذخیره اصلی فسفر در بسیاری از بافت های گیاهی بوده و به دلیل ایجاد پیوند با کاتیون ها سبب کمبود مواد معدنی می گردد،آنزیم فیتاز به دلیل تجزیه اسید فیتیک و آزاد سازی فسفر معدنی اغلب برای ارتقاء کیفیت تغذیه ای غذاهای غنی از فیتات استفاده می شود. در این پژوهش فعالیت آنزیم فیتاز اسیدلاکتیک باکتری هایی مانند لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس ، لوکونوستوک مزنتریدس و مخمر ساکارومایسس سرویزیه و ترکیب هر کدام از اسید لاکتیک باکتری های فوق با مخمر ساکارومایسس سرویزیه در دماهای 28 ،33 و 38 درجه سانتی گراد طی دوره ی زمانی 6-1 ساعت بررسی شد. فعالیت آنزیم به روش اسپکتروفتومتری و با استفاده از سوبسترای سنتتیک فیتات سدیم اندازه گیری شد. نتایج این پژوهش نشان داد که از بین میکروب های مورد بررسی ،لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس بیشترین فعالیت فیتازی را از خود نشان می دهد(324/0±73/183) . علاوه بر این استفاده همزمان اسید لاکتیک باکتری ها با مخمر ساکارومایسس سرویزیه در مقایسه با فعالیت فیتازی انفرادی اسیدلاکتیک باکتری ها باعث کاهش فعالیت فیتازی می گردد. علاوه بر این بررسی تأثیر دماهای مختلف بر فعالیت فیتازی نشان داد که بیشترین فعالیت در دمای 33 سانتی گراد مشاهده می گردد. همچنین بررسی میزان فعالیت فیتازی در طی دوره های 6-1 ساعت نیز نشان دادکه در طی ساعت اول این مقدار در مقایسه با زمان های دیگر بیشتر می باشد . علاوه بر این با گذشت زمان فعالیت فیتازی در تمام میکروب ها روند کاهشی از خود نشان دادکه از بین میکروب های مورد بررسی بهترین میکروب برای فعالیت آنزیم فیتاز و تجزیه اسید فیتیک لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و بهترین زمان یک ساعت می باشد. لذا انتخاب میکروب و زمان مناسب یک فاکتور کلیدی در تجزیه اسید فیتیک می باشد.
ویدا سرابندی جلیل ذریه زهرا
بیماری نکروز عصبی ویروسی (vnn)یک بیماری مهلک به ویژه درماهیان با ارزش اقتصادی است. این بیماری بیش از پنجاه گونه از ماهیان را تحت تأثیر قرار می دهد و حدود هفتاد گونه نیز به صورت حامل، فاقد علایم بالینی ولی دارای ویروس عامل این بیماری هستند. ماهیان مبتلا علایم بالینی از قبیل شنای مارپیچی، شنای نیزه ای، کم اشتهایی، تغییر در رنگدانه ها، تورم کیسه شنا، برگشتن بر روی پشت و شنای خوابیده بر پشت و خونریزی های زیرجلدی را نشان می دهند. در مطالعات میکروسکوپیک علایم اصلی یعنی واکوئولاسیون مغز، شبکیه چشم و نخاع مشاهده می گردد. در واقع سیستم عصبی مرکزی هدف اصلی این ویروس است. عامل ایجاد کننده این بیماری ویروسی از نوع بتانوداویروس و از خانواده نوداویریده می¬باشد. این بیماری قبلا از سراسر جهان به استثنای قاره آفریقا گزارش شده بود لیکن اخیراً از سواحل سنگال و لیبی گزارش های منتشر نشده ای وجود دارد و مقاله ای نیز از وقوع بیماری در تونس والجزایر دریافت شده است.با توجه به جداسازی ، شناسائی و تایید بیماری نکروز عصبی ویروسی در کفال ماهیان دریای خزر، شناسائی و جداسازی ویروس این بیماری در سواحل ایرانی دریای عمان و خلیح فارس برای دومین بار درکشور و در جهان صورت پذیرفت. در مطالعه حاضر برای بررسی ماهیان کفال دریای عمان و خلیج فارس از روش آسیب شناسی استفاده شد. در بررسی های صورت گرفته در این مطالعه مشخص شد که ردپای این بیماری در ماهیان مورد بررسی مشاهده می شود لیکن جهت تائید تشخیص نیاز به مطالعات تکمیلی و بررسی های بیشتر در آینده وجود دارد . نتایج این تحقیق و تحقیقات تکمیلی در آینده در کنترل ، پیشگیری و برنامه های اپیدمیولوژیک این بیماری در آینده شیلاتی کشور و منطقه می تواند بسیار حائز اهمیت باشد .
سیما شهرکی آرزو قهقایی
بیماری آلزایمر یک اختلال عصبی پیش رونده و برگشت ناپذیر است و این بیماری از نگرانی های اجتماعی و اقتصادی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه است. دو نشانه پاتولوژیکی این بیماری پلاک های بتا آمیلوئیدی خارج سلولی و نوروفیبریلاری تانگلهای درون سلولی است.)40-1amyloid beta (a? حاصل پردازش amyloid precurcer protein (app) است.) ?-casein (?-cnپروتئین شیر می باشد و دارای عملکرد چاپرونی است. این مولکول دارای توالی تکراری زیادی از پرولین است که نسبت به دیگر کازئین ها، ?-cn بیشتر هیدروفوب است. در این مطالعه به بررسی اثر چاپرونی ?-cn برروی تشکیل، تجمع و رسوب یکی از بتا آمیلوئید های دخیل در بیماری آلزایمر(40-1a?) پرداخته شده است. تشکیل فیبریل 40-1a? و تاثیر ?-cn در مهار تشکیل آن با استفاده از روش باند شدن تیو فلاوین تی و تکنیک باند شدن ansو تغییرات ساختاری با تکنیک دو رنگ نمایی حلقوی و شکل فیبریل ها با میکروسکوپ الکترونی گذاره مورد بررسی قرار گرفت. داده های حاصل از تیوفلاوین تی نشان می دهد که در حضور ?-cn نمونه های حاصل از انکوباسیون 40 -1a? به مدت 4 روز در دمای c ?37 کاهش قابل ملاحظه ای در شدت فلورسانس دارند که با افزایش غلظت ?-cn این کاهش بیشتر شده است که بیانگر کاهش در تشکیل آمیلوئید می باشند. بر اساس نتایج حاصل از ans مشخص شد که ?-cn میزان هیدروفوبیسیته در معرض 40-1a? را که موثر در تشکیل فیبریل پروتئینی می باشد را کاهش می دهد. در بررسی ساختار دوم این پروتئین به وسیله تکنیک دو رنگ نمایی حلقوی نیز ?-cn با اتصال و تغییر ساختار 40-1a? تشکیل فیبریل آمیلوئیدی 40-1a? را مهار می کند. نتایج آزمایش نتایج حاصل از میکروسکوپ الکترونی گذاره نشان داده است که ?-cn به طور قابل ملاحظه ای شمار فیبریل های 40-1a? و همچنین اندازه آنها را کاهش داده است. این نتایج نشان می دهد در شرایط آزمایشگاهی ?-cn به فیبریل های 40-1a? باند می شود و از تغییر ساختار و تشکیل فیبریل آمیلوئید40-1a? جلوگیری می کند این روش ممکن است در شناسایی چاپرون های جدید برای درمان بیماری آلزایمر مفید باشد.
بهاره سیدحسینی آرزو قهقایی
چپرون های مولکولی از ایجاد تجمعات و تا خوردن غیر طبیعی پروتئینی جلوگیری می کنند. محیط داخل سلول محیطی پر ازدحام است. این محیط شامل انواع ماکرومولکول ها می باشد که این ازدحام بر فعالیت ها و واکنش های مولکولی تاثیر می گذارد. در این مطالعه تاثیر ازدحام برای شبیه سازی محیط داخل سلول و بررسی اثر این ازدحام بر فعالیت چپرونی بتا-کازئین انجام شده است.