نام پژوهشگر: محمد رضا پورجعفر
مریم امیرخانی توران پشتی مجتبی انصاری
رشد روزافزون جمعیت کلان شهرها ، ساخت و سازهای بی رویه، کمبود فضاهای شهری جهت پاسخگویی به نیازهای شهروندان منجر به فشارهای روانی و اجتماعی زندگی ماشینی شهری بر روی ساکنین این شهرها شده است. یکی از عواملی که این فشارها و نارضایتی را برای شهروندان تشدید می کند و منظر ادراک شده توسط آنها را مخدوش جلوه گر می نماید، احساس ناخوشایند آنها از وضعیت نامناسب و کیفیت بسیار پایین سیما و منظر شهری در نقاطی از شهر می باشد که به تبع فراموشی برخی از فضاهای بالقوه شهری بوجود آمده است. یک نمونه بارز از این فضاهای پنهان شهری، فضای حاشیه رودها می باشد که به محل انباشت زباله و پاتوق بزهکاران تبدیل گشته است. سابقه سکونت نگارنده در شهر کرج و آشنایی وی با محیط شهری باعث انگیزش موضوع ساماندهی حاشیه رودخانه در محدوده میدان شهر، در جهت زنده و آشکار نمودن قابلیت ها و ایجاد کشش و کنش موثر بین عناصر موجود طبیعی و مصنوع در این فضا، در ذهن نگارنده گردیده است. رود دره شهر کرج واقع در حاشیه شرقی شهر و نحوه قرارگیری آن نسبت به استخوان بندی جغرافیایی، حرکتی و کالبدی آن، دارای نکات و امتیازات ویژه ای است که با احیای آن و ایجاد ارتباطات فضایی و عملکردی بین بستر رودخانه و محورهای حرکتی و عملکردی شهر، تبدیل این حاشیه به یک فضای جمعی شهری پاسخگو به نیاز شهروندان و ایجاد مسیر و محورهای سبز پیاده و دوچرخه در بستر و حاشیه رودخانه و اتصال آن به مسیر تاریخی و فعلی شهر می توان بسیاری از مشکلات محدوده مرکزی شهر که ناشی از فقر فضایی آن است را بر طرف نمود و با ایجاد تعاملی پویا بین کیفیت فضایی بستر رودخانه و فضاهای شهری اطراف، اعم از خیابان ها و میادین تا حدود زیادی از فشار روانی حاکم بر شهر کاست.
مریم فراهانی محمد رضا پورجعفر
استفاده از ظرفیت های بصری و عملکردی موجود در محیط های شهری در جهت ارتقاء فرآیند اثربخشی محیط، ازجمله راهکارهای شناخته شده در طرح ها و برنامه های طراحی شهری می باشد. این ظرفیت های مکانی، بویژه هنگامی که بر محدوده های تاریخی - هویتی شهر منطبق می باشند، می توانند به عنوان یک جریان مستمر و ماندگار توسعه محیط شهری نیز بشمار آیند. بهره گیری از ظرفیت های «طراحی محور» سایت های باستانی درون شهری از طریق شناخت دقیق مولفه ها و تدوین الگوی مناسب طراحی در پیرامون آن ها، برپایه رویکردهای مناسب سازی کیفیت محیط شهری، نه تنها می تواند سبب ارتقاء و بهره وری بیشتر این سایت ها [بویژه در جهت جذب سرمایه های توسعه ای بومی] گردد بلکه همچنین قادر خواهد بود، به عنوان یک ابزار موثر درجهت کاهش ناکار آمدی و زوال تدریجی بافت-های شهری مجاور خود نیز عمل نماید. متاسفانه علی رغم جریان مورد انتظار در شهرهای تاریخی دنیا، در کشور ما مشاهده می شود که نه تنها از توان مناسب این سایت ها در جهت ارتقاء محیط درونی آن ها کمتر بهره برده می شود، بلکه بافت های مجاور آن ها نیز دریک تعامل منفی و تعارض عملکردی به عنوان یک مانع توسعه ای برای ایجاد تغییرات مطلوب مورد انتظار عمل می کنند. ریشه یابی این مساله همچنین نشانگر این مطلب است که تعیین ضوابط ضد توسعه ای در بافت های پیرامون سایت های باستانی از یک سو و عدم اعمال سیاست های مناسب طراحی شهری در استفاده از پتانسیل های خاص این گونه سایت ها در راستای ارتقاء کیفی و کمی کالبدی/ اجتماعی بافت های پیرامون از سوی دیگر، از مهم ترین عوامل ناکار آمدی این بافت های شهری و ایجاد تعارض های موجود می باشد. آنچه دراین رساله مدنظر است ارائه الگو و معیارهای طراحی شهری در لحظه برخورد سایت باستانی - تاریخی و بافت شهری پیرامونی می باشد. الگوی مداخله ای که سبب ارتقاء و احیاء کالبدی - اجتماعی- ذهنی هردو بافت جانبی خود شود. از آنجا که الگو، ساختاری کلان است و با توجه به بستر، زمان و مکان قابل تبعیت و تغییر است می تواند به عنوان راهنمای عملکردی اکثر سایت های تاریخی- باستانی مورد استفاده قرار گیرد. در این راستا تپه باستانی هگمتانه به عنوان نمونه موردی این پژوهش با هدف اجرایی و عملیاتی کردن الگوی طراحی شهری، انتخاب شده است که در آن ضمن بازشناسی تعاملات و تعارضات متقابل تپه باستانی هگمتانه و بافت شهری پیرامون، با تأکید بر رویکرد بهبود و ارتقاء محیط شهری، معیارها و ضوابط طراحی شهری در جهت ارتقاء کیفی و کمی ارزش های کالبدی/ اجتماعی تدوین شده است که ضمن تولید ارزش های نوین فضایی در جهت کاهش تعارضات نیز عمل کند.
نازنین کارگشا محمد رضا پورجعفر
در این آشفتگی موجود در شهر سازی ایران، محور شاخص به عنوان یک عامل اساسی هویت بخش می تواند تغییری عمده در سیمای ذهنی شهر ایجاد کند. ابتدائی ترین اصل طراحی شهری در این زمینه تعریف ابتدا و انتهای محور به وسیله عناصر یا ساختمان های شاخص است. به عبارت دیگر وجود عنصری که به عنوان نماد و شاخصه شهر در ذهن شهروندان جای گرفته باشد، سرعت مکانیابی و طراحی محور را افزایش می دهد. مطلب مهم دیگر در این زمینه عمومی بودن و برگزاری مراسم ملی و عمومی و همچنین بستر تاریخی طراحی است. در تهران یکی از خیابان هایی که پتانسیل تبدیل به یک محور شاخص را داراست، خیابان آزادی است. برج آزادی به عنوان مهمترین نشانه شهری تهران شاخص ترین عنصر این محور است. تاثیر برج آزادی به عنوان یکی از نمادهای اساسی شهر تهران به گونه ای است که عمده مراسم ملی و حکومتی در این محور برگزار می گردد. نزدیکی برج آزادی به فرودگاه مهرآّباد و همچنین حفظ روحیه معماری ایران در معماری برج آزادی میتواند آن را به عنوان دروازه تهران مطرح کند . با توجه به سابقه کهن آیین ها و مراسم در کشور ما و برگزاری مراسم مختلف که نشان از پیروزی و رشادت مردم در سال های اخیر دارد ، طراحی و ساماندهی محور آزادی به عنوان مسیر تأثیر گذار در تاریخ ملت ایران می تواند در راستای ارتقای کیفی این مراسم و ابراز فرهنگ و هویت ملت ایران راه گشا باشد.
سید عمید شهاب محمد رضا پورجعفر
پیاده روی برای کلیه اقشار جامعه به دلیل کم هزینه بودن، در دسترس بودن و عدم وابستگی به عنصری خاص به عنوان اصلی ترین الگوی جابجایی در داخل کانون های زیستی به شمار می رود. شهرها در گذشته از قابلیت پیاده مداری بالایی سود می برده اند که به دنبال انقلاب صنعتی و سلطه اتومبیل موضوع حرکت پیاده در شهرها به فراموشی سپرده شد. به دنبال آلودگی ها، کاهش سوخت فسیلی و پایین آمدن کیفیت فضاهای شهری ، سیاست استفاده از حمل و نقل عمومی و کاهش استفاده از اتومبیل شخصی رواج یافت و در این راستا رویکرد برنامه ریزی و طراحی شهری در جهت احیاء حرکت و حضور عابر پیاده در فضاهای شهری در چند دهه اخیر شکل گرفت. در تبدیل خیابان ها به خیابان های پیاده پروژه های متعددی در سطح جهان تعریف گردید که در صد بالایی از آن ها با موفقیت همراه بوده و به دنبال خود احیاء فضاهای شهری و زندگی اقتصادی و اجتماعی را به همراه داشته است. بعضاً برخی از پروژه ها به واسطه انتخاب مکان محور، برنامه ریزی و طراحی نادرست آن با شکست مواجه شده و خیابان به حالت قبل خود برگردانده شده است. پایان نامه فوق با مروری بر ادبیات موضوع و بررسی نمونه های اجرایی پیاده راه های داخلی و خارجی سعی در استخراج معیارهایی برای مطالعه امکان سنجی و مکان یابی پیاده راه های شهری داشته است. در راستای تصمیم گیری در خصوص اینکه یک مسیر تماماً پیاده، مسیر پیاده همراه با حمل ونقل عمومی و مسیر نیمه پیاده قادر به ساخت و توسعه موفقیت آمیز می باشد یک مطالعه امکان سنجی می بایست انجام شود. این مطالعه معیارهایی از قبیل شبکه دسترسی، سطح سرویس عابر پیاده، مبدأ و مقصد مشخص محور، خصوصیات کالبدی، عناصر با هویت تاریخی و ... را که در تصمیم گیری تبدیل یک محور سواره به محور پیاده تأثیر گذار هستند را در سه محور امام خمینی، محور سپه و محور خیام به وسیله روش تحلیلی سوآت (swot) مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد. در نتیجه اتمام مطالعه امکان سنجی، محورها بر اساس اولویت تبدیل به پیاده راه معرفی گردیده اند. سپس با انتخاب محور مورد نظر سوال در خصوص طراحی مسیر پیاده و معیارهای وابسته به آن مطرح می گردد. این معیارها با توجه به مبانی نظری موجود، تجارب جهانی طراحی پیاده راه های شهری و مبنای اطلاعات حقیقی محور موجود، مورد تحلیل قرار گرفته، شناسایی شده و معرفی می گردند. این معیار ها در سه دسته معیارهای زیبایی شناختی، معیارهای عملکردی و معیارهای زیست محیطی طراحی پیاده راه های شهری طبقه بندی شده و چارچوب راهنمای طراحی شهری برای آن محور تدوین گردیده است و محور مورد نظر بر اساس معیارهای فوق و چارچوب راهنمای طراحی شهری مذکور طراحی و برنامه ریزی گردیده است.
سحر اسمعیلیان محمد رضا پورجعفر
چکیده: هماهنگی و پیوستگی میان اجزا ، عناصر و فضاها و فعالیت ها در بافت های تاریخی ایران سبب می شوند که این شهرها به صورت یک کل منسجم از اجزا در ذهن ناظر به نظر برسند لذا هرگونه دخالت ، تغییر در ساختار کالبدی این شهرها تحت عناوینی چون مرمت ، احیا و باززنده سازی نیاز به شناخت درست و رعایت اصول ساخت و سازمان فضایی آنها را ایجاب می نماید. درایران به علت شهرنشینی شتاب زده ، مدرنیزه شدن زندگی ، ورود ماشین و نیازهای جدید از یک سو و عدم شناخت کافی و ارزش گذاری درست از شهرهای تاریخی از دیگر سو تفکر بهسازی و احیا آنها ، اکثراً نوسازی های منحصر به احداث چند خیابان جدید از میان بافت ها تاریخی و یا تخریب واحد های ساختمانی و ایجاد ساختمان های جدید با ویژگی های کاملاً متفاوت مغایر با خصوصیات و اصول شهرسازی و معماری سنتی صورت پذیرفته و نتیجه از بین رفتن و اغتشاش در عرصه های اجتماعی ، نظم سلسله مراتبی شبکه راه ها و تخریب سازمان های منسجم فضایی و کالبدی مجموعه های شهری و همچنین لطمه زدن به کیفیت های بصری و کالبدی بوده است. لذا آنچه درخصوص سازمان فضایی این شهرها باید مد نظر داشت این است که سازمان فضایی بافت ها تاریخی ایران از ترکیب فضاهای شهری به شکل شبکه ای انسجام یافته و هماهنگ از فضاهای پویا و ایستا که هریک درقالب فضاهای ارتباطی و گره های شهری در حین توجه به کیفیت های بصری و کالبدی مانند وحدت ، یکپارچگی ، هماهنگی و پیوستگی ، تداوم ، توالی ، ریتم وضوح و خوانایی ارتباط و انتظام یافته است و از آنجا که راه های ارتباطی و فضاهای عموم مانند خیابان ها ، کوچه ها و میادین به عنوان مکان های مهم فعالیت و زندگی روزمره ساکنین شهرها محسوب می شوند در نتیجه این شبکه از فضاهای شهری تنها صورتی کالبدی در بافت نداشته و به شکل عرصه های اجتماعی و مکان های تعاملات و زندگی شهری نیز عملکرد دارند لذا سازماندهی فضایی ، طراحی و ساخت درست آنها از وجوه با اهمیت در طراحی و بهسازی بافت های تاریخی به شمار می رود. پایان نامه حاضر جستاری است در پی بیان جایگاه فضاهای ارتباطی و گره های شهری دربهسازی و احیا ساختار فضایی بافتهای تاریخی و با توجه به معیارهای کالبدی ، کارکردی و هویتی آن جهت خلق مکان های ماندگار در روند احیا و درادامه انچه را که حاصل شده در بافت تاریخی محله دردشت اصفهان به عنوان مورد پژوهی با رویکرد خلق مکان به بررسی و آزمون می گذارد. واژگان کلیدی: فضاهای ارتباطی ، گره های شهری ، شبکه فضاهای شهری ، احیا و بهسازی بافت تاریخی ، خلق مکان
حسین توکلی فرد کیانوش سوزنچی
در کشور ما که حدود 20%آنرا کوهستان پوشانده است، اکثر شهرها در کوهپایه ها قرار دارند و این کوهپایه ها مهمترین منابع طبیعی تفرج برون شهری می باشند، که بدلیل آب و هوای پاک و سالم و مناظر بکر و زیبا مورد توجه گردشگران قرار دارند. این طبیعت زیبا علاوه بر گردشگرانی که چند روزه سفر می کنند پذیرا و مورد توجه بسیاری از مردم همان نواحی برای تفرج و گردش یکروزه و فارغ گشتن از شلوغی و تراکم زندگی شهری می باشد. یکی از مشکلات بهره برداری از پارک های طبیعی و سایر فضاهای طبیعی مورد استفاده برای تفرج طبیعی ، فقدان طراحی مناسب منطبق با شرایط محیط طبیعی منطقه مورد نظر است که نهایتا منجر به تخریب مناظر طبیعی محیط و یا افزایش هزینه نگهداری می گردد. هدف از این تحقیق مطالعه، بررسی و تحلیل عوامل محیطی موثر در طراحی منظر در اقلیم مورد نظر (گرم و خشک) می باشد تا ضمن تعریف اصول طراحی محیطی مناسب برای چنین اقلیم هایی نحوه استفاده از آن را در منطقه مورد نظر ارائه دهد.روش تحقیق تحلیلی-توصیفی از نوع مطالعه موردی می باشد. با توجه به مقدمه می توان مسئله را بدین صورت مطرح نمود که مکان های زیارتی – سیاحتی مناطق کوهستانی چگونه باید طراحی شود تا امکان حداکثر بهره برداری و استفاده همراه با حداقل آسیب به محیط طبیعی را از مکان مورد مطالعه داشت. یعنی علاوه بر آنکه با محیط طبیعی اطراف خود هماهنگ است جذاب ترین مناظر را برای زائرین و توریست فراهم کند و امکانات مورد نیاز را در اختیار گردشگر قرار دهد.در نهایت بر اساس مطالعات انجام شده طراحی نمونه موردی در محدوده بیدلک شهر بیرجند انجام گرفته است.
مرجان نامور محمد رضا پورجعفر
رودخانه عنصری طبیعی است که حضور آن در محدوده شهر می تواند باعث ایجاد پتانسیل ها و جذابیت-های زیادی گردد. پژوهش حاضر به منظور بر طرف کردن چالش ها و مشکلات در طراحی دهانه رودخانه های شهری منتهی به دریا تدوین شده است. اهداف کلان این پژوهش شامل تشخیص و استفاده از پتانسیل های کالبدی و فضایی دهانه رودخانه، تعریف و طراحی مناسب حریم دهانه رودخانه و حداکثر بهره گیری از پتانسیل های بصری در محل اتصال رودخانه به دریا در جهت بهبود کیفیت طراحی است. ارتقاء هویت، ارتقاء کیفیت فضای شهری لبه رودخانه، ایجاد فضایی امن و ایمن، زیباسازی محیط طبیعی، ساماندهی و رفع مشکلات منطقه طراحی و ... از اهداف خرد این پژوهش می باشد. در این پژوهش ابتدا مبانی نظری مربوط و نمونه های مختلف هم راستا با موضوع تحقیق مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و نقاط قوت و ضعف آن ها شناسایی شده است و سپس معیارهایی در راستای طراحی و بهینه سازی کیفیت کالبدی و فضایی دهانه های رودخانه های شهری ... بیان شده است. در نهایت طرح اصلی در محدوده مشخص شده (رودخانه چشمه کیله واقع در شهر تنکابن) و مطابق با نتایج استخراج شده از مطالعات ارائه شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و تطبیقی می باشد. فصل نتیجه گیری این پژوهش شامل دستیابی به معیارهایی جهت افزایش جذب جمعیت، حفظ محیط زیست و منابع طبیعی، تقویت هویت و حس تعلق ساکنین نسبت به حاشیه رودخانه ها و دهان? آن (چشمه کیله شهر تنکابن) می باشد. دستاوردهای این تحقیق می تواند به عنوان چارچوبی مناسب و قابل تعمیم به مناطق مشابه خود مورد استفاده قرار گیرد.
فرخنده جوهری محمد رضا پورجعفر
آنچه باید امروزه در ارتقاء کیفیت شهرهای کشورمان مد نظر قرار گیرد، تعیین نوع مداخله مناسب شهری بر اساس ویژگیها و پتانسیلهای شهر و همچنین استفاده مناسب از این پتانسیلها جهت افزایش کیفیت و هویت شهر مورد نظر می باشد. ورودی قدیم شهر کرج یکی از محدوده های خاصی است که هم ماهیت ورودی دارد و هم ماهیت تاریخی، همچنین وجود عناصر طبیعی و تاریخی، همجوار با یکدیگر در این محدوده، ویژگی بخصوصی را به محدوده مذکور داده است که با استفاده مطلوب از پتانسیلهای بیان شده می تواند نقش مهمی در هویت شهر کرج ایفا نماید. در این پژوهش سعی شده است که با استفاده از روش توصیفی_تحلیلی، از جاذبه های طبیعی ورودی قدیم شهر کرج، جهت ایجاد ارتباط مطلوب بین عناصر شاخص محدوده و درنتیجه بهبود و تقویت عملکرد ورودی شرقی شهر و در نتیجه استخوانبندی شهر کرج بهره گرفته شود. بدین منظور جهت باززنده سازی ورودی قدیم و در نتیجه استخوان بندی شهر کرج، جایگاه عناصر تاریخی_طبیعی ورودی قدیم شهر کرج در راستای ایجاد پهنه منسجم ورودی (از طریق ارتباط بین عناصر شاخص مذکور) بررسی شده و معیارهای ساماندهی جهت ارتقاء کیفیت بافت تاریخی لحاظ شده و از نتایج آنها جهت طراحی محدوده تعیین شده، استفاده شده است
دانیال صمدی محمد رضا پورجعفر
از مهمترین تحولات دوره ما مسائلی مثل انقلاب اطلاعات و ارتباطات ، جهانی شدن و شهرهای چند فرهنگی است، صحبت از بین المللی شدن و تکثر هویت ها است. و مجموعه همه اینها یعنی دگرگون شدن ساختارهای اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی و تحول بنیادین معنای مکان و جستجوی پایگاههایی متفاوت از قبل . آنچه به ذهن متبادر می شود آنکه این دگرگونی ها چگونه ساختار شهرها و اجتماعات ما را تغییر می دهند و آینده شهر چه خواهد شد و این دگرگونی ها چه تغییراتی را در فضاهای شهری بوجود می آورند. جهت گیری که در شهرهای امروز در حال رخ دادن است حرکت به سمت انواع جدید واقعیت های شهری است. به سمت به شمار آوردن تفاوت های بین شهرها است و احیا بحث ”وابستگی به مکان“. در واقع علائم بسیاری وجود دارد که به ما می گوید دانش و فرهنگ و خلاقیت به کلمات کلیدی در مفاهیم شهری جدید تبدیل شده اند. اکنون به طور گسترده بر این باورند که آینده شهرها به این مفاهیم پیوند خواهد خورد. شهرهای متعددی نیز در سراسر دنیا تلاش خود را به منظور جذب و حفظ افراد خلاق به کمک طراحی شهری از مدتها پیش آغاز نموده اند؛ لذا ضرورت توجه به این امر در حیطه طراحی شهری در ایران کاملا آشکار می گردد. لذا، هدف اصلی نوشتار حاضر ارتقاء فرآیندهای طراحی شهری مکان محور در فضاهای شهری است که در راستای بهبود شرایط برای طبقه خلاق ساکن در آن- از طریق ایجاد مراکز فرهنگی خلاق- و ارتقاء وضعیت آن برای جذب گروه خلاق در آینده می باشد. در این پایان نامه با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی با تاکید بر اصول و معیارهای طراحی فضاهای شهری مکان محور در راستای ارتقای کیفیت فضاهای خلاق شهری گام برداشته شده است. در بخش اول، پیشینه نظری و پیشینه تجربی بررسی گردیده و از آنها اهداف و معیارهای جذب گروه خلاق و اهمیت نسبی معیارهای مکانی نسبت به معیارهای غیرمکانی به دست می آید. در پیشینه نظری؛ ابتدا از زاویه ای تعاریف و مفاهیم مکان و رابطه آن با طراحی شهری مورد کنکاش قرار گرفته است، پس از آن از زاویه ای دیگر مفاهیم مرتبط با تئوریهای خلاقیت مطرح شده در حیطه شهرسازی، شامل تئوریهای فلوریدا و لندری و مونتگومری بررسی گردیده است و در این پایان نامه تئوری فلوریدا به دلیل محور قرار دادن بحث کیفیت مکان و تحقیق مونتگومری که به تشریح نقش مکان در توسعه محیط خلاق با استفاده از مدل مکان کانتر میپردازد، مبنای کار قرار گرفته است. و در نهایت سعی شده مولفه های ارتقاء کیفیت مکان با رویکرد ایجاد مراکز فرهنگی خلاق ارائه شود. در پیشینه تجربی؛ ابتدا تجربه هایی که با هدف جذب و حفظ گروه خلاق انجام شده اند، بررسی شده است و چند نمونه ی موفق از طراحی شهری خلاق مبتنی بر فرهنگ و ایجاد مراکز فرهنگی مورد مطالعه قرار گرفته است. در مرحله بعد با استفاده از پیشینه نظری و تجربی، معیارها و اهداف عام جذب گروه خلاق نتیجه گیری شده و اهمیت نسبی معیارهای مکانی نسبت به معیارهای غیرمکانی بررسی شده است. با استفاده از نتایج تحقیق مشخص شد برای حفظ و جذب گروه خلاق، اقدام برای تامین فعالیتهای فضای باز، همه شمول و مشارکتی با کیفیت مطلوب امری ضروری است. تامین امکانات فعالیتهای فرهنگی نیز در درجه دوم اهمیت قرار می گیرند. در گام بعدی به مطالعه نمونه موردی در محدوده یادمانی- فرهنگی ارگ مشهد پرداخته شده و شناخت و تحلیل های جامعی از سایت به عمل آمده است. در انتها در راستای اهداف طرح، راهنمای طراحی فضاهای شهری مکان محور در راستای ارتقای کیفیت فضاهای خلاق شهری ارائه شده است. راهنمای طراحی در قالب 5 لایه فرم شهری و در دو سطح کلان و خرد (سطح فضاهای شهری) ارائه شده است. چرا که یکی از سازنده ترین راههای تدوین طرح های توسعه شهری تدوین راهنمای طراحی شهری است. راهنمای ارائه شده، پیش زمینه ای در راستای ارائه طرح پیشنهادی است. در ادامه تمام نتایج به دست آمده، در بخش طراحی محدوده ارگ، به آزمون گزارده شده و نتایج حاصله از طریق عملی نمودن راهکارهای مطروحه در راهنمای طراحی، نمود عینی پیدا کرده است.
نسرین انتظاری زنوز محمد رضا پورجعفر
با بررسی شهرهای تاریخی ایران که جلوه گاه باورهای مردم و نحوه نگرش آنان به هستی و شیوه زندگی کردن است اهمیت وجودی بازار به عنوان مهمترین مرکز اقتصادی- اجتماعی- سیاسی و فرهنگی شهر قدیم و اصلی ترین فضای شهری آن آشکارتر می شود. بازارها یکی از عناصر مهم شهری هستند که قدمتی به قدمت تمدن بشری دارند به روشنی می توان اوج هنر معماری و شهرسازی را در قدیمی ترین فضای شهری شهرهای ایرانی از منظر کالبدی، عملکردی و ادراکی- رفتاری نظاره گر شد. یکی از مهمترین فضاهای بازار تاریخی شهر ایرانی که در نگاه اول بیانگر ماهیت و شان بازار است فضای ورودی آن می باشد. تصویر ذهنی اولیه از فضای داخلی بازار با دیدن ورودی آن شکل خواهد گرفت. ورودی بازار ایرانی یکی از بهترین پتانسیل های فضایی برای طراحی و القاء یک حس مطلوب در اولین مواجهه با بازار است. طراحی ایدآل این مفصل فضایی، در کنترل نظام رفتاری افراد بسیار موثر بوده و ازبروز ناهنجاری های رفتاری جلوگیری خواهد نمود. امروز توجه به فضاهای عمومی شهری ضرورتی اساسی در برنامه های توسعه شهری است بنابراین الزامیست بازتولید فضاهای معماری و شهری گذشته به عنوان جزئی روشن از نظام فضایی کل شهر، در اولویت طرح ها قرار گیرد. غفلت از فضای ورودی بازارهای ایرانی که به واقع محل تبلور زندگی جمعی شهروندان یک شهر است و عمری به قدمت پیدایش شهر و بازار آن دارد به هیچ وجه جایز نمی باشد. بی توجهی به طراحی این فضا موجب ورود یکباره افراد به فضا ها خواهد شد به نحوی که فرصتی برای تغییر و همساز کردن رفتار با فضای جدید به وجود نخواهد آمد. ثبت مجموعه بازار تاریخی تبریز به عنوان وسیعترین مجموعه بازار سنتی و تاریخی جهان در فهرست آثار ملی در سال ???? و به عنوان کامل ترین عنصر شهری در سال 2009 از طرف سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور و همچنین ثبت آن در فهرست آثار جهانی در مرداد ماه 1389 با محوریت 3 معیار از معیارهای شش گانه سازمان یونسکو، ما را موظف می سازد علاوه بر توجه به کالبد معمارانه این مجموعه عظیم و مضاف بر تمام تلاشهایی که برای نگهداری از آن انجام خواهد شد در راستای ارتقاء کالبدی و اجتماعی تک تک فضاهای آن نیز از منظر طراحی شهری بکوشیم. این معیارها شامل موارد زیر می باشد. معیار 1- تبادل ارزش های انسانی طی یک دوره زمانی خاص یا در یک محدوده فرهنگی از جهان که باعث پیشرفتی در زمینه های معماری یا فناوری، هنرهای یادمانی، برنامه ریزی شهری یا طراحی چشم انداز (منظر) باشد. معیار 2 - نمونه و گواه منحصر به فرد و یا حداقل استثنایی از یک سنت فرهنگی یا تمدنی زنده و یا نابود شده باشد. معیار 3- نمونه ای برجسته از گونه ای از بنا یا مجموعه ای فنی یا معماری و یا منظر باشد که نماینده مرحله یا مراحل مهمی از تاریخ بشرند. بنابراین ورودی بازار تبریز علاوه بر اینکه به اعتبار خود بازارتبریز واجد ارزش می باشد؛ با پذیرش نقش اولین فضای مواجهه با چنین بازاری و نیز به عنوان فصل مشترک مجموعه عظیم تاریخی با بخش های تجاری مدرن مرکز شهر اهمیت دو چندان می یابد.همچنین این فضا به لحاظ کمبود فضای شهری در بافت تاریخی این شهر پتانسیل بسیار بالایی برای طراحی محسوب می شود. مضافا ًاینکه محدوده موضوع بحث در مراکز تجاری شهرها که با معضلات عدیده ای دست به پنجه هستند قرار دارد. رساله حاضر سعی داشته است با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی در راستای برآوردن نمودن دو هدف مشخص گام بر دارد . 1- طراحی فضای ورودی مطلوبی برای بازار تبریز بر طبق معیارهای کالبدی و رفتارهای سرزده از شهروندان در این فضاها و 2- سامان دهی ورودی بازار تبریز به عنوان پلی بین طراحی شهری پیشین و معاصر در بحث مبانی نظری با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسناد تاریخی ، علاوه بر دستیابی به اصول و ویزگی های کلی از بازار تاریخی و فضای شهری ایرانی با تاکید بر ورودی بازار به عنوان یکی از عناصر کالبدی آن ، توقعات موضوعی مورد انتظار از ورودی و نکات طراحی آن در دو سطح ورودی به صورت عام و ورودی بازار تاریخی استخراج شد. با انتخاب سردر بازار قیصریه اصفهان به عنوان بهترین و کاملترین نمونه موردی داخلی در فصل سوم، به شناخت فضای ورودی این بازار پرداخته شده و اصول و معیارهای طراحی شهری رعایت شده در آن مشخص و به منظور استفاده در ورودی سایر بازارها دسته بندی شد. در فصل چهارم به لحاظ تاثیر گذاری بستر طرح بر طرح، با اشاره کلی به ویژگی های شهر تبریزو شناخت بافت تاریخی و فرهنگی آن به بررسی خود بازار تبریز و ورودی های آن پرداخته شد و با شکل گیری تصویر ذهنی کلی از محدوده ، مسائل و مشکلات آن مشخص شد تا با تکیه بر نقاط قوت بستر طرح محدودیت ها و مسائل آن مرتفع گردد.لازم به ذکر است در انتهای این بخش نیز با توجه به توقعات مورد انتظار از ورودی بازار تبریز ارزیابی کلی از 30 نفراز متخصصین امر در خصوص سطح انتظارات برآورده شده در ورودی بازار تبریز بر اساس معیارها و شاخصه های ورودی مطلوب انجام شد. کلیت فصل پنجم نیز به دو بخش شناخت و تحلیل ورودی بازار تبریز (راسته گرجیلر) ، تدوین اهداف ، سیاست ، راهبرد و تدوین طرح جامع سه بعدی اختصاص دارد. در این فصل، جهت انجام فرایند شناخت از مطالعات میدانی با تکنیک ثبت مشاهدات توسط نت برداری، فیلمبرداری، پر کردن پرسشنامه( از مردم عادی با میزان 70 نفر به عنوان نمونه آماری) و ... بهره برده شده است. همچنین در راستای دستیابی به نتایج مطلوب سعی بر این شد تا با استفاده از تکنیک سوات به واسطه شناسایی نقاط قوت، ضعف و فرصت ها و تهدیدهای محدوده، راهبردها، سیاست ها و اقدامات اجرایی مشخص گردد. تا پس از تحلیل اطلاعات به دست آمده توسط تکنیک های swot وتحلیل های آماری و استفاده از تکنیک های space syntax و تکنیک ویلیام وایت در بحث های رفتاری محدوده ، به تدوین چشم انداز نهایی طرح، اهداف، راهبردها و سیاست های طرح پیشنهادی اقدام شود و در نهایت پس از مشخص نمودن دستورکارهای مختص هر حوزه به تدوین طرح جامع سه بعدی اقدام شود. در نهایت با بهره گیری از اصول و ارزش های استحصالی از بخش ها و فصول مختلف پایان نامه، چشم انداز، راهبرها و راهنماهای طراحی محدوده مورد مطالعه طرح فضای ورودی بازار تبریز و ساماندهی محدوده پیرامونی آن در قالب طرح راهبردی حوزه بلافصل، چارچوب طراحی و طرح سه بعدی حوزه طراحی ارائه گردیده است. این طرح شامل سه حوزه ورودی می باشد که در حوزه اول که نزدیکترین حوزه به بازار است به ساماندهی نمای جداره ها با حفظ جداره منحصر به فرد تاریخی، فضاسازی با استفاده از عناصر طبیعی چون آب – گیاه، تجهیز مبلمان شهری در راستای کنترل رفتارهای سرزده در فضای ورودی و طراحی سردری هم شان ورودی بازار بزرگ تبریز پرداخته شده است. در حوزه میانی که در واقع طراحی و آرامسازی محور جمهوری بود. طرح این محور شامل آرامسازی محور با ابزارهای مختلف از جمله تغییر کفسازی در محل های خاص، ایجاد اولویت بیشتر برای پیاده و .. ایجاد یک محور مجهز شهری در میانه محور در راستای ارتقاء ایمنی عابرین پیاده و ... طراحی نمای کل محور با استفاده از الگوهای معماری سنتی موجود در محدوده و ... است. حوزه سوم طراحی یک فضای همگانی شهری به عنوان جلوخان ورودی بازار که محیطی آرام و دنج برای خریدار خسته فراهم می کند. با طراحی جداره و فضاسازی در محیط و استقرار کاربری های مشخص ارتباط پیاده راه تربیت با فضای ورودی بازار از این طریق فراهم می شود. با درنظر گرفتن تمامی عوامل فوق، به نظر میرسد موضوع این پایان نامه بتواند در راستای اعتباردهی به فضای ورودی بازار سنتی به عنوان عنصرپویای فراموش شده شهری موثر واقع شود.
زهرا محقق دولت ابادی محمد رضا بمانیان
رود - دره ها مهمترین عناصر طبیعی شهر به شمار می رود و به مثابه اندامهای شهری ، پیوند دهنده انسان – شهر - طبیعت بوده ، در ارتقاء کیفیت محیط شهری نقش ارزنده ای را ایفا می کنند. گسترش بی رویه شهرها این ثروت را مورد هجوم قرارداده و در یک سیر قهقرایی موجب ناشناخته ماندن ارزش آن در طرحهای شهری شده است. بعضاَ بستر رود-دره ها به جای آنکه به عنوان یک فضای شهری دلپذیر مورد استفاده قرار گیرد به عنوان یک فضای زاید ، غیر قابل استفاده ، خطرناک، نا امن ، متروکه و بازمانده شهری به حساب می آید به طوریکه با تبدیل شدن آنها به کانال بتنی، باعث افول چشم اندازها و ارزشهای بصری و ایجاد منظره شهری هولناک شده است . در گذشته فضاهای ورودی شهرها با دروازه و برج و باروی هماهنگ تعریف می شدند. اما در شهرهای امروزی بعضاَ ترکیبی از ساختمانهای زشت و فرسوده مسکونی، تعمیر کاریها، کاربریهای نظامی، انبار مصالح، تعویض روغنی و فضاهای متروکه و سامان نیافته در ورودی شهرها حالت دعوت کنندگی خود را از دست داده و هویت شهر را زیر سوال برده اند. رود-دره واقع در ورودی شهر کرج نیز از این آسیب دور نمانده است و علیرغم وجود آب در چند ماه از سال و موقعیت خاص قرارگیری خود - واقع شدن در ورودی شهر و نزدیکی به مسیر جاده چالوس—قابلیت تبدیل به فضایی مطلوب و مکانی دلنشین برای گردشگری و گذراندن اوقات فراغت را دارد. از این روی در این تحقیق به مطالع? وضع موجود و تجزیه و تحلیل رود فصلی کرج پرداخته و بر اساس پتانسیل ها و محدودیت ها، فرصت ها و تهدیدها به ساماندهی آن و تأثیرش بر ورودی شهر کرج می پردازیم.
سمانه خبیری محمد رضا پورجعفر
دلبستگی مکانی از دهه 60 و به دنبال طرح مفهوم مکان در مطالعات روانشناسی محیطی مطرح شد و به حوزه های دیگر مطالعاتی چون جغرافیای انسانی، جامعه شناسی، معماری و برنامه ریزی شهری نیز راه یافت. عدم اجماع صاحب نظران در حوزه های مختلف مطالعاتی بر چیستی و چگونگی فرایند شکل گیری دلبستگی مکانی و کاربست مفاهیم نزدیک به آن مانند حس مکان و حس تعلق به جای اصطلاح دلبستگی مکانی بدون توجه به مرزهای موجود میان این تعابیر، دلبستگی مکانی را به مفهومی بی ثبات و لغزنده تبدیل کرده است. هدف از این مقاله بازشناسی مفهوم دلبستگی مکانی به عنوان یکی از سطوح روابط مردم – مکان است. در این پژوهش سعی شده است با مطالعات اسنادی و مرور مستندات مربوط به پژوهش های انجام شده ، به تعریفی مشخص از مفهوم دلبستگی مکانی، اصول و معیارها و فرایند شکل گیری آن، که تمیز آن از سایر مفاهیم مرتبط را ممکن کند، دست یافته شود. شناسایی ابعاد متفاوت دلبستگی مکانی و معیارهای موثر بر هریک از این ابعاد، در قالب مدل مفهومی فرایند دلبستگی مکانی و چارچوبی از مولفه های سازنده آن ارائه شده است. بر اساس مدل مفهومی بدست آمده دلبستگی مکانی به عنوان هسته اولیه شکل گیری حس مکان، فرایندی احساسی، ادراکی و رفتاری است که در تعامل افراد با فضاهایی که بدان معنای ویژه ای بخشیده اند و با ایجاد دو سطح وابستگی مکانی و هویت مکانی شکل می گیرد. این پیوند در چارچوب رفتارهای تمایل به حفظ نزدیکی به مکان، حزن و اندوه ناشی از جدایی و دوری از مکان، حمایت اجتماعی مکان و انتخاب مکان های مشابه قابل بازشناسی است. بر اساس چارچوب پیشنهادی، اصول و معیارهای دلبستگی مکانی در چهار دسته اصلی خودبسندگی، تداوم، تمایز و عزت نفس شناسایی شدند.
پریناز پورسعید اصفهانی علی اکبر تقوایی
دوران جوانی در تمامی دنیا و در کلیه اقوام، فرهنگ ها و مذاهب، مقطعی است سرشار از تحرک ، هیجان، خلاقیت و نوآوری که به توسعه اجتماعی، اقتصادی . فرهنگی جامعه منجر می گردد. جوانان به عنوان گروهی خاص و مهم در هر جامعه با زندگی در فضای شهری از آن تغییر پذیرفته و آن را تغییر می دهند، در حالی که در طراحی فضای شهری به نیازهای این قشر پر اهمیت توجه خاصی مبذول نشده است. از جمله این نیازها، گذران اوقات فراغت به نحوی مطلوب به منظور تخلیه هیجانی سالم جوانان، افزایش تجارب یادگیری موثر و افزایش شادی در کشور می باشد. این در حالی است که آگاهی از نیازها در شرایطی که بتواند از طریق گذران اوقات فراغت عملی و انجام گردد، خود می تواند از موارد زیادی از رفتارهای منفی پیش گیری به عمل آورده و جوانان را وادار می کند که سالم و شاداب تر باشند و کم تر مغموم و خسته. در راستای عدم وجود وجود فضاهای طراحی شده مناسب جهت گذران اوقات فراغت جوانان در شهر به توجه به اصول و ارزش های فرهنگی جامعه ایرانی- اسلامی؛ در این پایان نامه با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی با تأکید بر اصول و معیارهای طراحی فضاهای شهری در راستای طراحی فضا در قالب یک مجموعه تفریحی- فراغتی گام برداشته شده است. در ابتدا در مبانی نظری طرح به مفهوم فضا، اوقات فراغت و ویژگی های آن در فرهنگ ایرانی و از منظر اسلام، همچنین ویژگی های قشر جوان و نیازهای آنان در دنیا و در فرهنگ ایرانی- اسلامی پرداخته شده است. در گام بعدی به مطالعه محدوده مورد نظر طراحی واقع در منطقه 5 شهر اصفهان، پرداخته شده و شناخت و تحلیل های جامعی از سایت به عمل آمده است. در انتها، در راستای اهداف طرح، راهنمای طراحی شهری در قالب راهبردها و راهکارهای طراحی، ارائه شده است؛ راهنمای تدوین شده پیش زمینه ای در راستای ارائه طرح پیشنهادی است.
حمید رضا موقر قره باغ محمد رضا پورجعفر
محله در شهرهای سنتی ایران ازتجمع، پیوستگی، روابط محکم همسایگی دریک فضای جغرافیائی خاص، بوجود می آمد، با جمع شدن تمامی امکانات و خدمات مورد نیاز اهالی در محلات، این عناصر شهری بصورت نیمه مستقل عمل می-کردند، از اجتماع آنها، شهرها شکل می گرفتند. در نتیجه محله را می توان دارای ماهیت توأمان اجتماعی و کالبدی دانست. با توجه به این ماهیت می توان انتظار داشت، که علارغم ویژگی های ثابت در اصول، در هر منقطه محلات ویژگی¬های خاصی پیدا میکرد، نظیر تنوع در ابعاد، جمعیت و عناصر موجود در محله و... ، این در حالی است که روند شهرنشینی معاصر در ایران سبب شده است که خیابان کشی های روی نقشه و اصول ثابت تعیین کننده محلات باشد. در این رویه خدمات، امکانات و نیازهای ساکنین در نظر گرفته نمی شود و مشکلات فراوانی برای سکونت و حس سکونت پدید آمده است. شهر نایین از جمله شهرهایی است، که دارای نظام محله بندی منسجم در ساختار گذشته خود بوده است. ساختاری که با مطالعه¬ی آن می توان به اصول بسیار ارزشمند شهرسازی ایرانی پی برد، اصولی که ریشه در فرهنگ چند هزاره ساله ایران در پیش و پس از اسلام دارد. متأسفانه با وجود چنین الگوی ملموسی، ساخت و سازهای جدید در خارج از بافت کهن، دچار همان انحطاط معمول معاصر شده است. هدف این پژوهش تحلیل ساختار فضایی محلات تاریخی شهر نایین و ارائه اصول و راهکارهای طراحی در محلات جدید مسکونی این شهر است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی با استفاده از مشاهدات میدانی، مطالعات کتابخانه ای و نرم افزار تحلیلیarc gis است. در همین راستا در فصل اول به کمک اسناد موجود به توصیف شهرها و محلات ایرانی و همچنین واحدهای اجتماعی محلی در نظریات پیشرو معاصر در غرب و تحلیل اشتراکات و تفاوت های آنها با اصول شهر سازی سنتی ایران پرداخته شده است. در فصل سوم به بررسی نمونه های معاصر واحدهای محلی، در شهرهای معاصر اسلامی و مقایسه آنها پرداخته شده است. در فصل چهارم به معرفی و تحلیل شهر نایین در حوزه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، کالبدی و طبیعی پرداخته شده و از نرم افزارهای تحلیلی نیز برای درک کمی از موضوع استفاده شده است، نتیجه این پژوهش نشان می دهد که1- ارتباط متقابل کل با اجزا 2- تأمین رفاه، آسایش و امنیت 3- حفظ حرایم 4- ایجاد همبستگی 5- خلق فضاهای غنی 6- خوانایی فضا 7- مردم واری فضا 8- بوم گرایی را می توان بعنوان اصول طراحی برای محلات جدید مسکونی در شهر نایین در نظر گرفت و در فصل پایانی الگویی عینی از اصول استخراج شده ارائه شده است.
مونا غفوریان مداینی کیانوش سوزنچی
امروزه با توجه به تغییر شکل حمل و نقل بین شهری، مفهوم ورودی شهر و نوع ادراک مسافر از ورودی نسبت به گذشته ها تغییر یافته، دروازه های ورود به شهر امروزه جای خود را به فرودگاهها، ایستگاههای راه آهن و پایانه های اتوبوس بین شهری، به عنوان آخرین سکانس ورود به شهر داده اند. نقشی که این مبادی در معرفی شهر به مسافر ایفا می کنند غیر قابل انکار است، به طوری که کیفیت آنها می تواند بر انگاره های مسافرین نسبت به شهر تاثیر مستقیم داشته باشد. بنابراین تدوین اصول و راهکارهای طراحی منظر مربوط به این مبادی همچون سایر مبادی ورودی یک شهر ضروری به نظر می رسد. در این پایان نامه با تاکید بر پایانه های اتوبوس مسافربری بین شهری و با فرض رعایت ضوابط طراحی مبادی ورودی شهر، سعی در ارائه راهکارها و الگوهایی در جهت مناسب سازی محیط و منظر پایانه ها به عنوان نقطه تاکید در مبادی ورودی شده است. ابعاد مورد بررسی در این تحقیق مولفه های عملکردی، سازمان فضایی، سازمان فعالیتی، سازمان فرهنگی- هویتی و سازمان محیط زیست بوده که براساس مطالعات کتابخانه ای انجام شده و بررسی نمونه های داخلی و خارجی، به مولفه های موثر در طراحی منظر این پایانه ها دست یافته شده است. با توجه به شرایط نامطلوب محیطی فضای پایانه مسافربری مشهد به عنوان یکی از مبادی ورودی این شهر و اثرات منفی آن بر انگاره های زائرین، و نقشی که طراحی محیط و منظر می تواند در ارتقای کیفی، بصری و عملکردی این فضا داشته باشد، با تحلیل و بکارگیری مولفه های تاثیرگذار موثر بر مطلوبیت منظر پایانه های مسافربری دست یافته شده در این پایان نامه، در پایانه مسافربری امام رضا(ع) مشهد و تحلیل الگوی تقاضای سفر و نیازسنجی مسافرین ورودی به این پایانه و بومی سازی مولفه های نام برده شده، سعی در ارائه راهکارهایی جهت بهبود این فضا به عنوان یکی از مبادی معرف هویت شهری مشهد شده است.
علی رضا صادقی علی اکبر تقوایی
زمینه¬های اصلی رساله حاضر را که پژوهشی توسعه¬ای کاربردی است، تحلیل ویژگی¬های شهر ایرانی- اسلامی آرمانی؛ تحلیل عوامل موثر بر انگاره¬های زیبایی¬شناسی محیطی و حس تعلق به مکان؛ و تحلیل داده¬های جمع¬آوری شده از فضاهای عمومی منتخب در شهر ایرانی- اسلامی (میدان¬های حسن¬آباد، توپخانه تجریش و ولی¬عصر شهر تهران) شکل داده¬اند. رساله حاضر به منظور ارائه چارچوب¬¬های نظری و عملی برای قضاوت زیبایی¬شناسی محیطی و تقویت حس تعلق به مکان و فراهم کردن زمینه شکل-گیری فضاهای عمومی زیبا و القا کننده حس تعلق در شهر ایرانی- اسلامی، از روش¬ تحقیق توصیفی تحلیلی و شیوه¬های تحقیق مرور متون و منابع در بستر مطالعات کتابخانه¬ای و از روش¬ تحقیق پیمایشی و شیوه¬های تحقیق مصاحبه، پرسش¬نامه و بازنمایی در بستر مطالعات میدانی سود جسته است. همچنین در این رساله از روش¬های آماری مدلسازی معادلات ساختاری، تحلیل عاملی تاییدی، برآورد حداکثر درست¬نمایی، آزمون¬های همبستگی اسپیرمن و پیرسون و مدل رگرسیونی خطی چند¬گانه برای تعیین ماهیت رابطه میان انگاره¬های زیبایی¬شناسی محیطی و حس تعلق به مکان، رتبه¬بندی فاکتور¬ها و شناسایی متغیر¬های موثر بر این دو انگاره؛ و از روش تصمیم¬گیری چند معیاره تاپسیس برای رتبه¬بندی نمونه¬های پژوهی (از نظر میزان برخورداری از ارزش¬های زیبایی¬شناسی محیطی و توان القا حس تعلق به مکان) استفاده شده¬است. در واقع در این رساله بر درستی این فرضیه تاکید شده¬است که از دید شهروندان و متخصصان، میان میزان حس تعلق به مکان و قضاوت زیبایی¬شناسی محیطی در فضاهای عمومی شهر ایرانی- اسلامی، رابطه¬ای معنادار، هم¬جهت و قوی برقرار است (با ضریب همبستگی 0.837 و 0.779) و در این رابطه، انگاره حس تعلق به مکان به عنوان متغیر مستقل بر انگاره زیبایی-شناسی محیطی به عنوان متغیر وابسته اثر می¬گذارد (با ضریب رگرسیونی 0.775 و 1.08).
محمدرضا لیلیان محمد رضا بمانیان
شاید زمان زیادی از آغاز این دوران می¬گذرد و شاید تعداد زیادی راهکار برای نحوه برخورد با این گونه مسائل ارائه شده است. اما آنچه که متخصصان درگیر موضوع، امروز در هنگام تصمیم گیری درباره شیوه¬ی اقدام در یک اثر با آن مواجه هستند، نوعی سردرگمی درمیان بسیاری نظریه و قرارداد بین المللی می¬باشد که هرکدام راهی متفاوت را بیان داشته و هیچکدام در حالت کلی اشتباه به نظر نمی¬رسند. در واقع مشکل اصلی، آن است که اکثر این نظریه¬ها کلی بوده و بدتر از آن این است که بعد از مدتی با تجربیاتی که در مرمت¬های مختلف به دست می¬آید بسیاری تغییر یافته و به کلی عوض می¬شوند. این امر باعث می¬گردد که در بسیاری موارد که مرمت گر در شرایط اضطراری قرار گرفته و مجبور به انجام عملی جهت حفظ اثر شده است، یا بسیار در حفظ اثر افراط کرده و با عدم مداخله باعث تخریب اثر گشته و یا برعکس، با زیاده روی در مداخله، ماهیت اثر را تغییر داده و اثر را مخدوش ساخته است. در این میان آثار تاریخی و نسل های آینده که میراث بران این آثار می¬باشند بیشترین صدمه را دریافت کرده و متضرر می¬گردند. یا آثار تاریخی قبل از آنکه به آیندگان برسند تخریب شده و از میان می¬روند و یا اینکه اطلاعات نادرستی را به آیندگان منتقل می¬سازند. این وضعیتی است که در حال حاضر در جمع کسانی که در این حوزه فعالیت دارند حاکم است. بر این اساس رساله حاضر، در جهت رفع این نقیصه تلاش نموده است تا با نگاه رویکرد محور و گذر از جزییات موضوع، با تبیین و ارائه یک فرایند که بر مبنای تغییرات ارزش در بناهای با ارزش و نیز اهمیت مفهومی و واقعی هر کدام از مولفه ها و شاخص های این ارزش ها، شکل گرفته است، به نقشه راهی برای سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولی اصلی و قانونی موضوع از یک طرف و اشخاص درگیر در موضوع مانند مرمتگران، مالکین، سرمایه گذاران و نظریه پردازان از طرف دیگر، تبدیل شده و بر این اساس اقدامات صورت پذیرفته در این حوزه را سامان ببخشد. رویکرد تحقیق در رساله حاضر از نوع کیفی- کمی بوده و هم در نگاه سنتی، و هم در نگاه سامانه ای، استراتژی تحقیق، استراتژی مطالعه موردی می باشد، توضیح آنکه در نگاه سنتی، با توجه به هدف مطالعات که مطالعه اکتشافی بوده است، این رویکرد (مطالعه موردی) نمایان شده است و در نگاه سامانه ای، نیز توجه به نکاتی چون میزان شکل یافتگی (اکتشافی)، روش جمع آوری داده ها (پرسش- ارتباط)، میزان کنترل متغیر (ندارد) هدف تحقیق (توصیفی)، زمان (تکرارپذیر)، موضوع تحقیق (موردی و عمیق)، محیط تحقیق (شرایط محیطی واقعی)؛ نیز استراتژی تحقیق، مطالعه موردی می نماید. در ضمن این موضوع نیز مزید بر علت است که روش های به کار رفته در مطالعات اکتشافی، بیشتر جنبه کیفی دارند. مانند مصاحبه، مشاهده. راهبرد مورد پژوهی که در رساله حاضر به کار گرفته شده است، با راهکارهای ترکیبی آن است که از روی موردها، قانون کلی تدوین می شود؛ مانند تحقیق: شناسایی خصوصیات معماری خانه ایرانی؛ که پژوهشگر چند اثر معماری خانه ایرانی موجود را مورد مطالعه قرار داده، با خوانش دقیق آن ها خصوصیات مورد نظر را استخراج می کند. در این شرایط روش تحقیق: تدبر موضوعی با تکنیک مشاهده عمیق است. نتایج نشان می دهد که در ارتباط با فرایند معاصرسازی در ایران، می بایست برخورد و مداخله ای در سطح متوسط صورت بگیرد تا هم کالبد در درازمدت حفظ شود و هم این عمل در زندگی امروز مردم هم بیشترین تاثیرات مثبت را داشته باشد. لکن به دلیل اثبات اهمیت کارکرد اقتصادی به عنوان مهم ترین موضوع در این ارتباط، می بایست برنامه ریزی مدونی برای هر مورد در این ارتباط صورت گیرد. همچنین نتایج نشان می دهد که این عمل (معاصرسازی) در هر سطح از برخورد و با هر میزان موفقیت در دسترسی به اهداف، به لحاظ اقتصادی مثبت بوده و باعث بالا رفتن ارزش های اقتصادی بنا نیز شده است.