نام پژوهشگر: مهدی نیکمنش
فاطمه ابراهیمی مهدی نیکمنش
چکیده بی تردید ابوالفضل میبدی، صاحب تفسیر کشف الاسرار یکی از پایه گذاران بزرگ تأویل قرآن است که توانسته در نوبت سوم از تفسیر خود با عدول از شیو? رایج تفسیر، در صدد یافتن معانی باطنی قرآن برآید. میبدی با همین نگاه خود، به داستان پیامبران به عنوان مهم ترین بخش قرآن نگریسته است. موضوع و محدود? پژوهش حاضر، تأویل داستان پیامبران در نوبت سوم کشف الاسرار است و هدف پژوهش، تبیین تأویلات میبدی از داستان پیامبران برای کمک به درک اشارات آثار عرفانی پس از میبدی است. ساختار پژوهش، مبتنی بر سه فصل است: در فصل نخست، به تعریف و شناخت مفاهیم و کلیات پژوهش پرداخته ایم؛ در فصل دوم که به تأویل داستان پیامبران در نوبت سوم کشف الاسرار اختصاص یافته، ضمن گزارش این قصص از قرآن، تأویلات و لطایف عرفانی میبدی را از این داستان ها نشان داده ایم؛ در ادامه فضیلت حضرت محمد(ص) را بر انبیای دیگر از نگاه تأویلی میبدی بررسی کرده ایم، سپس با اشاره به نظری? حقیقت محمدیه مبنی بر ازلی بودن حضرت محمد(ص) و واسطه بودن ایشان در امر آفرینش، با استناد به برخی تأویلات میبدی درباره فضیلت آن حضرت، به بیان انطباق دیدگاه میبدی با این نظریه پرداخته ایم؛ و در فصل سوم ساختار تأویلات میبدی بررسی شده است. نتـایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که میبدی ـ مانند روش تفسیر آیات قرآن در نوبت سوم ـ به آن بخش از داستان پیامبران که قابلیت تأویل و نگاه ذوقی داشته و با مشی و منش صوفیانه همخوانی دارند، توجه بیشتری کرده است. همچنین، به بهانه بخشیدن بُعد معنوی تازه ای به این داستان ها، از آنها برای بیان عقاید و اندیشه های عارفانه خود استفاده کرده است.
منا برجی خانی اوانکی مهدی نیکمنش
ادبیات پایداری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و پشت سرگذاشتن هشت سال دفاع مقدس، فرصتی برای خلق آثار ماندگار یافت. در میان انواع ادبی این دوره، خاطره از آثاری است که با رشد چشمگیری همراه بود. این نوع ادبی همچون بسیاری از آثار نگاشته شده در این زمان، ابتدا از ارزش ادبی و ساختاری قوی بهره مند نبود. اما بعد از گذر زمان و وارد شدن نویسندگان خبره در این زمینه، از ساختار هنرمندانه تری برخوردار شد. از این نظر، این آثار نیز بررسی کارشناسانه-تری را می طلبد. دو اثر «دا» و «دختری از ایران» از جمله آثار منتشر شده در این حوزه به حساب می آیند که با رویکردی نو، همراه با تلفیق عناصر داستان با خاطره و حضور مولفه های نوشتار زنانه در آن ها به رشت? تحریر در آمده و از این جهت توجه خوانندگان و منتقدان بسیاری را به خود جلب کرده است . پایان نام? حاضر درصدد است تا به بررسی این دو اثر از منظر کارکرد و حضور عناصر داستان ومولفه های نوشتار زنانه بپردازد. بر این اساس، هر دو اثر از این مولفه ها برخوردارند؛ اما میزان و نوع کارکرد هر یک با دیگری متفاوت است . «دا» از منظر ظهور عناصر داستان و پردازش خاطرات از این طریق ، مسیر جدیدی را پیموده و به نوع ادبی خاطره- داستان گرایش دارد، اما در «دختری از ایران» این ویژگی کمتر دیده می شود. نوشتار زنانه نیز به علت تأثیر نویسندگان زن در هر دو اثر دیده می شود که البته این ویژگی در دو اثر مذکور به علت تأثیر موضوع ودرونمایه نمود کمتری یافته است.
سیما سلطانی مهدی نیکمنش
انواع ادبی دانشی است که آثار گوناگون ادبی را از نظر شکل ظاهری و مختصات درونی و محتوایی آنها تقسیمبندی میکند. این دستهبندی امکان واکاوی و تحقیق در ساختار ویژگیهای هر نوع را به مخاطب میدهد. هر نوع ادبی میتواند به جهـات اقلیـمی، سیاسی، فرهنگی و ... با انواع دیگـر ترکیب شود و نوع جدیدی را بهوجود آورد. تذکـرههای عرفانی یکی از گونههـای ادب عرفـانی هستند که به شـرح زندگی عارفـان میپردازند. در این تذکرهها دو نوع ادبی زندگینامهنویسی و ادب عرفانی بههم پیوند خورده و نوع جدیدی را بهوجود آورده است. در این پژوهش سعی شده است برای تبیین ساختار گون? تذکرههای عرفانی و دستهبندی افراد این گونه، از منظر انواع ادبی به بررسی این آثار پرداخته شود. براساس بررسیهای انجام شده، تذکرههای عرفانی از نظر شکل و قالب به دو گون? منظوم و منثور تقسیم می شوند. اما از منظر دیگر می توان این تذکره ها را به دو گون? گروهی و فردی دسته بندی کرد. این دو گونه، خود از جنب? محتوایی شامل زیرمجموعه هایی هستند که عبارت اند از: تذکره های عمومی، اقلیمی، موضوعی(خاندانی، سلسلهای، زنان)، عصری، پرسش و پاسخ، خودنوشت، دیگرنوشت و... . در میان این گونهها، تذکرههای موضوعی (سلسلهای، خاندانی، زنان و زنجیر? طریقت مشایخ) از بیشترین بسامد برخوردار هستند. بیشترین تذکرههای عرفانی در طول تاریخ تذکرهنویسی، در قرن سیزدهم نوشته شدهاند و در قرنهای بعد از نگارش این آثار کاسته شده است. در دور? معاصر بسیاری از نویسندگان به زندگینامههای فردی روی آوردهاند.