نام پژوهشگر: محمد هادی معیری

اثر حاشیه ای جاده های جنگلی بر مشخصه های کمی توده های مجاور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1389
  سیده زهرا حسینی کردخیلی   محمد هادی معیری

در این تحقیق تاثیر حاشیه ای جاده های جنگلی بر برخی از مشخصه های کمی و کیفی 7 توده همسال جنگل کاری های توسکا، افراپلت و زربین در پارسل های 2 و 3 سری یک طرح جنگلداری دکتر بهرام نیا مورد بررسی قرار گرفت. در هر جنگل کاری یک قطعه نمونه4000 الی 5000 متر مربعی انتخاب گردید و هر یک از قطعات نمونه، به قطعات کوچکتر 100 متر مربعی (10×10 متر) تجزیه گردید. آماربرداری درختان به صورت صد در صد به تفکیک قطعات نمونه 100 متر مربعی انجام شد. در سطح 7 منطقه جنگل کاری مشخصه هایی از قبیل قطر برابر سینه، ارتفاع درختان، حجم، تراکم درختان، رویه زمینی، موجودی حجمی، تراکم زادآوری، رویش قطری، رویش ارتفاعی و رویش حجمی و همچنین پوشش علفی کف جنگل مورد ارزیابی قرار گرفت. به منظور مطالعه پوشش علفی کف جنگل در عرصه های مورد نظر، از روش جامعه شناسی براون بلانکه به صورت حلزونی استفاده گردید. جهت بررسی و مقایسه مشخصه های مورد مطالعه در سطح جنگل کاری ها از روش آماری توصیفی و تجزیه واریانس و آزمون مقایسه میانگین، آزمون ناپارامتری کای مربع و آنالیز دو طرفه twinspan استفاده گردید. نتایج نشان داد که قطر برابر سینه و ارتفاع درختان در سطح لاین ها اختلاف معنی داری را نشان می دهند و طبق مقایسه میانگین تفاوت در سطح لاین ها مشاهده می شود. از نظر تراکم درختان تفاوت معنی داری مشاهده نشده ولی از نظر رویه زمینی، حجم، رویش قطری، رویش ارتفاعی و رویش حجمی تفاوت معنی داری وجود داشته و بر اساس مقایسه میانگین در سطح هر لاین تفاوت مشهود است. مقایسه زادآوری حاکی از تفاوت معنی دار بین لاین‎ها در طبقه قطری کمتر از 30/1 متر، طبقه قطری 5/2-0، 5/7-5/2 بوده و روند افزایشی- کاهشی را در سطح لاین ها نشان می دهند. در نتیجه آنالیز دو طرفه twinspan نیز گیاهان حاشیه جاده از نظر نیاز نوری مشابه بوده و جزء گونه های نورپسند می باشند اما گونه هایی که در داخل توده معرف بوده اند جزء گونه های سایه پسند به شمار می آیند.

مقایسه ‏سودآور‏ی ‏کاربری‏های اراضی جنگل‏کاری و کشاورزی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1389
  رقیه تراهی   محمد هادی معیری

تحقیق حاضر با هدف محاسبه هزینه‏ها، درآمدها و سودخالص کاربری‏های جنگل‏کاری (زراعت چوب) و کاربری‏های کشاورزی (محصولات زراعی) و مقایسه آن‏ها با هم براساس معیارها (ضوابط) اقتصادی می‏باشد. بدین‏منظور جنگل‏کاری‏های صنوبر(4 گونه بومی و غیربومی) و پالونیا فورتونی (? فاصله کاشت) در ناحیه جنگلی شصت‏کلاته گرگان و جنگل‏کاری‏های کاج بروسیا و اکالیپتوس در حومه گرگان و همچنین چهار نوع محصول زراعی شامل گندم، کلزا، کدوآجیلی و گوجه‏فرنگی در اراضی همجوار مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفت. در هر یک از رویشگاههای جنگل‏کاری، عرصه‏های یک هکتاری (100×???متر) انتخاب و قطربرابرسینه و ارتفاع کلیه درختان در هر قطعه نمونه اندازه گیری و با توجه به تراکم درختان، موجودی حجمی هر یک از جنگل‏کاری‏ها محاسبه شد. سپس هزینه‏های یک هکتار جنگل‏کاری به تفکیک و کل بر مبنای نرخ برآوردی در سال وقوع عملیات و محاسبه ارزش آینده آن‏ها در سال مبنا (????) براساس نرخ بهره مشخص تعیین گردید. درآمدفعلی حاصل از یک هکتار جنگل‏کاری با توجه به میزان محصول‏دهی و سن توده محاسبه و نهایتاً درآمد خالص آن‏ها محاسبه شد. همچنین هزینه‏ها و درآمدهای یک هکتار تولید محصولات زراعی مورد مطالعه با استفاده از آمارهای موجود در ادارات ذیربط و تعدیل آن‏ها براساس داده های واقعی کسب شده از زارعین همجوار اراضی جنگل‏کاری برآورد و میزان سوددهی آن‏ها تعیین گردید. سرانجام کاربری‏های مختلف جنگل‏کاری با هم و کاربری‏های مختلف زراعی با هم براساس شاخص‏های متداول اقتصادی از جمله ارزش‏خالص‏فعلی (npv)، نرخ بازده داخلی(irr) و نسبت منفعت به هزینه (bcr)مورد مقایسه قرار گرفت. همچنین با استفاده از شاخص خالص معادل یکنواخت سالیانه (neua) هر یک از کاربری‏های جنگل‏کاری (زراعت چوب) با کشاورزی (محصولات زراعی) مقایسه گردید. یافته های تحقیق نشان داد که جنگل‏کاری ?? ساله گونه پالونیا (فاصله کاشت 6×? متر) بیشترین و جنگل‏کاری اکالیپتوس ? ساله کمترین درآمد خالص را فراهم می کند. اولویت‏بندی پروژه‏های جنگل‏کاری براساس ضوابط اقتصادی به ترتیب پالونیا، کاج بروسیا و صنوبرهای غیربومی می‏باشد. در میان محصولات زراعی بیشترین درآمد خالص متعلق به کدوآجیلی و کمترین آن مربوط به گوجه‏فرنگی در اراضی مسطح (سوددهی بیشتر) و اراضی شیبدار (سوددهی کمتر) می‏باشد. ارجحیت انتخاب پروژه‏های کشاورزی به ترتیب کدوآجیلی، گندم، کلزا و گوجه‏فرنگی می‏باشد. نتایج همچنین نشان داد براساس ضابطه خالص معادل یکنواخت سالیانه کلیه‏ی کاربری‏های جنگل‏کاری (زراعت چوب) با فاصله کاشت کمتر نسبت به انواع کاربری‏های کشاورزی برتری و سودآوری مالی بیشتری دارد.

ارزیابی تغییرات توده های جنگلی در دانگ تجدید نسل اول سری دو طرح جنگلداری لوه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1389
  شامحمد سمندر   محمد هادی معیری

این تحقیق با هدف پایش توده جنگلی استقرار یافته در دانگ تجدید نسل اول سری دو طرح جنگلداری لوه (مینودشت) و ارزیابی تغییرات و تحول توده در مقایسه با مقاطع زمانی گذشته انجام شده است. بدین منظور نمونه برداری تصادفی – سیستماتیک با پلاتهای دایره ای شکل 10 آری با شبکه آماری 200 * 100 متر جهت آماربرداری توده جنگل (شدت 5 درصد) و پلاتهای دایره ای یک آری متحد المرکز جهت آماربرداری زادآوری در عرصه دانگ طراحی گردید. تجزیه و تحلیل وضعیت فعلی (1387) توده جنگل شامل موجودی (فراوانی تعداد، رویه زمینی و حجم)، ساختار قطری (سنی) و ترکیب جنگل و همینطور فراوانی و ترکیب زادآوری ازطریق آمار توصیفی تشریح و با توجه به استانداردهای موجود ارزیابی گردید. همچنین وضعیت فعلی توده جنگل و تجدید حیات با وضعیت قبلی (1367) مورد مقایسه و روند تغییرات ارزیابی شد. نهایتاً تغییرات کمی جنگل طی 20 سال گذشته (1387 – 1367) با ملاحظه به اهداف و برنامه های پیش بینی شده طرح تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد جنگل مورد مطالعه در سال1387 بطور متوسط 401 اصله در هکتار درخت با رویه زمینی 45/14 متر مربع در هکتار و موجودی حجمی 150 سیلو در هکتار دارد. ساختار قطری جنگل هنوز فرم نا همسالی داشته و لیکن اکثریت تعداد درختان (7/94درصد) و موجودی حجمی (3/63 درصد) در مرحله رویشی جوان می باشد. گونه های بلوط و ممرز با فراوانی درختان 48 و 4/43 درصد غالب می باشند. فراوانی تجدید حیات بطور متوسط 1699 اصله در هکتار بوده که در مراحل رویشی شل، خال و دار گروه به ترتیب 29، 32 و 38 درصد می باشد. در مجموع جنگل مورد مطالعه وضعیت قابل قبولی دارد. در مقایسه با وضعیت مشابه در سال 1367، افزایش بیش از 400 درصد تعداد درختان، افزایش 300 درصدی رویه زمینی و کاهش حجمی 25/6 درصدی اتفاق افتاده است. ساختار قطری (سنی) جنگل نسبت به سال 1367 تغییر قابل ملاحظه ای داشته است بطوریکه از کلاس های مسن و خیلی مسن کاسته شده و به کلاس جوان افزوده شده است. تغییرات ترکیب جنگل طی 20 سال گذشته چندان مشهود نمی باشد و تقریباً ثابت مانده است. تجدید حیات جنگل با توجه به ادامه قطع درختان قطور باقیمانده، ادامه داشته که در حال حاضر در مراحل رویشی بالاتر (دار و خال) می باشد. ترکیب تجدید حیات جنگل مشابه ترکیب درختان جنگل تغییر قابل ملاحظه ای نداشته است. طرح جنگلداری در این دانگ از نظر دستیابی به توده همسال موفقیت کامل بدست نیاورده است و لیکن با اجرای طرحهای پرورشی طی 20 سال گذشته، اقدامات انجام شده در جهت اصلاح موجودی و ساختاری جنگل بطور قابل ملاحظه موثر واقع شده است. ادامه عملیات پرورشی متناسب با سن توده می تواند راهکار مناسبی جهت بهبود بخشیدن به وضعیت موجودی، ساختار و ترکیب جنگل باشد. توده، دانگ، فراوانی ،رویه زمینی، موجودی حجمی

تعیین سن بهره‏برداری بهینه توده‏های دست‏کاشت پالونیا در طرح جنگلداری دکتر بهرام‏نیا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1389
  عاطفه محمدی   محمد هادی معیری

هدف از این مطالعه تعیین مناسب‏ترین سن بهره‏برداری در فواصل کاشت گوناگون می‏باشد. سه فاصله کاشت 6×3 متر، 8×5 متر و 10×6 متر مدنظر قرار گرفت. در هر فاصله‏کاشت، 5 اصله درخت از لیست درختان شاخص با توزیع مناسب در طبقات قطری بصورت تصادفی انتخاب گردید. پس از قطع درختان انتخابی، دیسک هایی از ارتفاع 4/0 و 30/1 متر و همچنین دیسک های بعدی با فواصل 2 متری از قطر برابر سینه تا نوک درخت تهیه شد. رویش قطری و ارتفاعی به روش آنالیز تنه اندازه‏گیری شد. همچنین با محاسبه ضریب شکل درختان نمونه در سنین مختلف، موجودی حجمی، رویش متوسط و جاری حجمی در سنین مختلف محاسبه گردید. سپس سن بهره‏برداری مطلق (ضابطه جنگلبانان) مشخص شد. در مرحله بعد با توجه به جداول محصول، ارزش توده سرپا و ارزش رویشگاه بر اساس روابط اقتصادی متداول، برآورد و سن بهینه اقتصادی بر اساس ضابطه ارزش رویشگاه تعیین شد. همچنین با محاسبه درآمدها و هزینه‏ها، سود خالص فعلی پروژه در سن بهره‏برداری بهینه مشخص گردید. نتایج نشان داد که میانگین رویش قطری در فواصل کاشت 6×3، 8×5 و 10×6 متر به ترتیب 9/1، 1/2 و 5/2 سانتیمتر و میانگین رویش ارتفاعی به ترتیب 4/1، 2/1 و 9/0 متر و میانگین رویش حجمی به ترتیب 94/0، 03/1 و 97/0 مترمکعب می‏باشد. سن بهره‏برداری مطلق در فواصل کاشت 6×3، 8×5 و 10×6 متر به ترتیب 11، 11 و 13 سالگی محاسبه شد. با نرخ بهره 12 درصد و قیمت هر کیلو چوب سرپا معادل 750 ریال سن بهره‏برداری بهینه برای فواصل کاشت 6×3 متر ، 8×5 و10×6، به ترتیب 8، 9 و 10 سالگی تعیین گردید. با بررسی اثر تغییر قیمت و نرخ بهره روی سن بهره‏برداری اقتصادی مشخص شد که افزایش یا کاهش قیمت چوب تغییری در سن بهره‏برداری اقتصادی ایجاد نمی‏کند ولی افزایش نرخ بهره باعث کاهش سن بهره‏برداری اقتصادی و بالعکس کاهش نرخ بهره باعث افزایش سن بهره‏برداری اقتصادی می‏شود.

بررسی برخی ویژگی های کمی گروه های زادآوری در ارتباط با مقدار نور و بارش در یک توده راش آمیخته، طرح جنگلداری دکتر بهرام نیا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1390
  مهرداد ذوقی   رامین رحمانی

زادآوری طبیعی درختان از مسائل بسیار مهم و مطرح در علم جنگل شناسی می باشد، چرا که آینده، بقا و استمرار جنگل به تجدید حیات این اکوسیستم وابسته است. در این تحقیق به منظور بررسی برخی ویژگی های کمی گروه های زادآوری در ارتباط با مقدار نور و بارش رسیده به کف جنگل تعداد 31 گروه زادآوری در حفره های تاج پوشش و تعداد 31 نقطه در عرصه های دارای تاج پوشش که واجد گروه زادآوری بود در پارسل 32 واقع در سری یک طرح جنگلداری دکتر بهرام نیا انتخاب شد. مقدار بارندگی در بالای تاج پوشش و مقدار بارش رسیده به کف جنگل (تاج بارش) به مدت یک سال از 15 آبان 1388 تا 15 آبان 1389 اندازه گیری شد. اندازه گیری مقدار نور در فضای باز، مرکز حفره های زادآوری و گروه های زادآوری واقع در زیرتاج پوشش بسته به وسیله دستگاه نورسنج (لوکسی متر) در 30 تیر ماه 1389 در یک روز صاف و بدون ابر در فاصله زمانی11:30 دقیقه الی 13:30 انجام گرفت. در این تحقیق ویژگی های کمی تمام نهال های درختی (قطر یقه، ارتفاع، رشد طولی سالیانه و تراکم)، فراوانی نونهال های درختی و سطح گروه زادآوری مورد آماربرداری قرار گرفت. بعد از آماربرداری نتایج نشان داد که از لحاظ ویژگی های کمی مورد بررسی بین نهال های رشد یافته در داخل حفره و نهال های زیرتاج پوشش بسته تفاوت آماری معنی داری در سطح 95 درصد اطمینان وجود دارد (05/0p<). بررسی برخی ویژگی های کمی گروه های زادآوری در طبقات تاج بارشی و نوری نشان داد که نور و بارش رسیده به کف جنگل دارای تاثیر معنی داری بر ویژگی های کمی می باشد به این صورت که بین طبقات نوری و تاج بارشی از لحاظ ویژگی های کمی تفاوت آماری معنی داری در سطح احتمال 95 درصد وجود دارد (05/0p<). نتایج بررسی میزان ارتباط بین نور و بارش با رشد طولی سالیانه نهال ها با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که ارتباط مثبت معنی داری بین رشد طولی سالیانه نهال ها و مقدار نور (**832/0+) و بارش (**683/0+) رسیده به کف جنگل وجود دارد.

ارزیابی روند رویشی و محصول دهی توده های همسال کاج بادامی در جنگلکاری های حومه گرگان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1391
  مطهره جباری   محمد هادی معیری

چکیده: جنگلکاری سوزنی برگان در حاشیه جنگل های طبیعی و حومه شهرها نقش بسزایی در حفاظت آب و خاک، افزایش پتانسیل تولیدی و خدماتی اراضی کم بازده، مخروبه و شیب دار ساحلی دارد. ارزیابی رویش و محصول دهی این گونه جنگلکاری ها یقیناً اطلاعات بسیار مفیدی را ثبت و در اختیار مدیران و تصمیم سازان قرار خواهد داد. هدف از این تحقیق تعیین میزان روند رویشی (قطری و حجمی) و محصول دهی توده های همسال کاج بادامی و شناسایی و معرفی فاکتورهای اقلیمی اثرگذار روی این متغیرها می باشد. جهت نیل به این اهداف دو توده خالص جنگلکاری کاج بادامی با سنین 21 و 31 ساله با فاصله کاشت 2×5/2 متر در رویشگاه سعدآباد و توشن (حومه گرگان) انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. در هر توده، قطعات یک هکتاری انتخاب و به بلوک (25×100 متر) در امتداد شیب تقسیم گردید. سپس هر بلوک به 4 قطعه (25×25 متر) تقسیم گردید و از هر بلوک یک پلات نمونه به طور تصادفی انتخاب گردید. پس از اندازه گیری قطر و ارتفاع درختان درون هر پلات، از هر رویشگاه تعداد 32 اصله درخت نمونه انتخاب شد. پایه های انتخاب شده قطع و از هر پایه دیسک های نمونه تهیه شد. اندازه گیری های فواصل دوایر رویشی با استفاده از دستگاه و میز اندازه گیری lintab6 و نرم افزار tsap و محاسبات به روش آنالیز تنه انجام شد. نتایج نشان داد در دو رویشگاه سعدآباد و توشن به ترتیب فراوانی درختان، برابر با 1896 و 1968 اصله در هکتار، متوسط رویه زمینی برابر با 90/44 و 95/72 متر مربع در هکتار، متوسط موجودی حجمی به ترتیب برابر با 29/289 و 03/480 سیلو در هکتار، میانگین قطر برابر با 92/15 و 12/21 سانتی متر، میانگین ارتفاع برابر با 12/24 و 19/53 متر برآورد شد. نتایج همبستگی رویش توده های مورد مطالعه با عوامل اقلیمی نشان داد که در رویشگاه سعدآباد نسبت به رویشگاه توشن، رویش توده (قطری، ارتفاعی و حجمی) دارای همبستگی کم تری با فاکتورهای اقلیمی می باشد. در رویشگاه توشن رویش درختان (قطری، ارتقاعی و حجمی) بیشتر متأثر از دما و سرعت باد می باشد. همچنین فاکتور دما (حداقل، حداکثر و میانگین دما) در زمستان ( بهمن و اسفند) و بهار (فروردین و اردیبهشت) دارای بیشترین همبستگی با رویش درختان (قطری، ارتفاعی و حجمی) در توده های مورد مطالعه می باشد. واژه های کلیدی: کاج بادامی، رویش، محصول دهی، همبستگی، فاکتورهای اقلیمی

ارزیابی روش برآورد کمی محصولات چوبی در طرح های جنگلداری و تاثیر آن بر درآمد و میزان بهره مالکانه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری 1391
  حسین علایی   محمد هادی معیری

چکیده در این پژوهش، روش برآورد کمی محصولات چوبی در طرح های جنگلداری و تأثیر آن بر درآمد طرح و میزان بهره مالکانه مورد بررسی قرار گرفته است. نظر به اینکه جهت محاسبه سهم دولت و ضریب پایه بهره مالکانه در طرح های جنگلداری، نیاز به محاسبه و برآورد درآمد طرح می باشد که خود تأثیرپذیری مستقیم از سه عامل حجم برداشت، نوع گونه و شکل محصول دارد و همچنین تنها منبع تأمین درآمد در طرح های جنگلداری نیز برداشت چوب می باشد لذا، بدین منظور نوع، میزان برداشت و محصولات چوبی پیش بینی و اجرا شده در سه طرح جنگلداری لومیر یک، لاویج و سوردار انارستان و اختلاف بین آنها و میزان تفاوت ایجاد شده در درآمد و سهم دولت که از این اختلاف ناشی شده بود، مورد مطالعه قرار گرفت. برای این کار، آمار و اطلاعات مورد نیاز در بخش پیش بینی با بررسی و مطالعه کتابچه های مصوب و برنامه بهره برداری این طرح ها و در بخش اجرا و عملکرد، با مراجعه به نظارت طرح های مذکور و مطالعه پرونده های مربوط به 236 فقره پروانه های قطع صادره شامل صورت مجالس نشانه گذاری، تجدید حجم و استحصال های انجام یافته مورد بررسی و استخراج قرار گرفته و به صورت توصیفی- تحلیلی مقایسه شد. به طور کلی نتیجه این بررسی در سه طرح جنگلداری نشان داد که حجم نشانه گذاری های انجام یافته به تفکیک نوع گونه با توزیع حجم برداشت پیش بینی شده برای ده سال بین گونه ها که به نسبت درصد حجمی گونه های تشکیل دهنده ساختار جنگل و موجودی سرپا انجام یافته، تفاوت دارد. تجدید حجم های انجام یافته طی ده سال اجرای طرح با پیش بینی های مندرج در برنامه بهره برداری که باستناد فرمول های آماری انجام یافته، تفاوت فاحش داشته و در تمام موارد، پیش بینی کمتر از اجرا شده می باشد. برآورد تولیدات یا تهیه جدول محصول نیز با روش مندرج در دستورالعمل برنامه بهره برداری طرح های جنگلداری با عملکرد طرح و محصولات بدست آمده ناشی از اجرای آن مطابقت ندارد. عدم تطابق محصولات پیش بینی شده با عملکرد طرح، با فرض ثبات در هزینه ها، موجب ایجاد تفاوت در درآمدهای حاصله با درآمد قابل انتظارگردید و نهایتاً ضریب پایه بهره مالکانه را تحت الشعاع قرار داد. در طرح جنگلداری لومیر و لاویج، با اعمال نتایج حاصل از این پژوهش و شرط ثبات در هزینه ها، ضریب پایه بهره مالکانه هر مترمکعب تنه صنعتی به ترتیب از 6/9 و 3/5 درصد به 71/36 و 03/18 درصد افزایش و در طرح سوردار انارستان از 53/24 به 82/16 درصد کاهش یافته است. تغییر رویکرد برنامه ریزی از نظام جنگلداری دانه زاد همسال به ناهمسال، عدم اصلاح دستورالعمل برنامه بهره برداری در قسمت تهیه جدول محصول و روش ناصحیح برآورد حجم گونه های مورد برداشت، روش نادرست تجدید حجم آماری و عدم دقت کافی کارشناسان دست اندرکار تهیه برنامه بهره برداری، مشکلات برنامه ریزی جنگلداری و مجریان طرح ها، میزان برآورد را نسبت به اندازه های واقعی، بطور برجسته ای متفاوت نموده است که این موضوع هم مدیریت جنگلداری و انجام تعهدات در طرح های جنگلداری و هم منافع طرفین قرارداد را دچار مخاطره می نماید. واژه های کلیدی: نوع گونه، شکل محصول، سهم دولت، بهره مالکانه، درصد حجمی، دستورالعمل برنامه بهره برداری.

تغییرات رویش قطری و طولی بلندمازو در جنگل لوه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1391
  سید علی امام جمعه قدسی نیا   کامبیز پورطهماسی

اندازه گیری و برآورد رویش در جنگل یکی از مهمترین فاکتورها برای برنامه ریزی در طرح های جنگلداری و مدیریت جنگل می باشد. این تحقیق با هدف تعیین میزان رویش قطری و ارتفاعی سالیانه و روند تغییرات رویشی گونه بلندمازو به روش آنالیز تنه و همچنین تاثیر فاکتورهای اقلیمی دما و بارندگی بر رویش قطری این گونه به روش مطالعه گاهشناسی درختی، در جنگل لوه انجام پذیرفت. برای انجام این تحقیق پس از جنگل گردشی پارسل 316 از سری 3 جنگل لوه انتخاب گردید و تعداد 20 اصله درخت با قطر 100-50 سانتیمتر نشانه گذاری و قطع گردید. سپس از هر یک از درختان 5 دیسک در ارتفاعات 4/0 متر، 3/1 متر، انتهای تنه و دو دیسک بین ارتفاع 3/1 و انتهای تنه تهیه گردید. پس از خشک نمودن دیسک های نمونه و آماده سازی سطح به وسیله برش با اره رام و سه مرحله سمباده زنی جهت سهولت اندازه گیری، پهنای حلقه-های رویشی در دو جهت عمود بر هم با دقت 01/0 میلیمتر به وسیله دستگاه lin tab اندازه گیری شد. پس از حصول حداکثر تطابق زمانی ممکن میان منحنی دو جهت هر یک از درختان و منحنی درختان با یکدیگر، منحنی میانگین رویش قطری منطقه نیز ترسیم گردید. همچنین با اندازه گیری ارتفاع در سنین مختلف درختان نمونه و ترسیم نمودار ارتفاع متوسط بر حسب سن، ارتفاع در هر سن از درختان مشخص گردید. نتایج حاصل نشان داد که در منطقه مورد مطالعه میانگین رویش قطری سالیانه گونه بلندمازو 64/2 میلیمتر و میانگین رویش ارتفاعی 071/0 متر در سال می باشد. میانگین رویش قطری و ارتفاعی درکلاسه های سنی مختلف (جوان، میانسال، مسن و کهنسال) در سطح 99% با یکدیگر دارای اختلاف معنی دار می باشند. بیشترین میزان رویش قطری در مرحله میانسالی و بیشترین میزان رویش ارتفاعی مرحله جوانی حاصل می شود. همچنین نتایج نشان داد که منحنی رویش قطری و ارتفاعی درختان بلندمازو از یک روند یکنواختی پیروی نمی کنند ولی درختان با سن بالای 274 سال تقریبا روند مشابهی داشته و از الگوی رویشی یکسانی پیروی می کنند بررسی تاثیر فاکتورهای اقلیمی ذکر شده بر رویش قطری درختان بلندمازو نشان داد که رویش بلندمازو با میانگین دمای ماه مهر (اکتبر)، حداکثر دمای ماه مهر (اکتبر)، حداقل دمای ماه های مهر و آبان (اکتبر و نوامبر)، رابطه منفی و معنی دار و با مجموع بارندگی ماه های مهر (اکتبر)، آذر (دسامبر)، بهمن (فوریه)، اسفند (مارس) و فروردین (آپریل)، مجموع بارندگی قبل از فصل رویش و مجموع بارندگی سالانه رابطه مثبت و معنی دار دارد. کلمات کلیدی: بلندمازو- آنالیز تنه- گاهشناسی درختی- لوه- حلقه های رویشی- lin tab- تطابق زمانی

ارزیابی روشهای تجدیدحجم 3pوصددرصد گونه ممرز (مطالعه موردی: سری یک طرح جنگلداری شصت کلاته)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده منابع طبیعی گرگان 1391
  غفار یلمه   محمد هادی معیری

چکیده: دقت در محاسبه و برآورد حجم صنعتی و هیزمی درختان قطع شده در طرح های جنگلداری که مبنای اخذ عوارض و بهره مالکانه می باشد دارای اهمیت بسزایی می باشد. این تحقیق درصدد است روشهای متداول و در حال استفاده تجدیدحجم درختان شامل روش صددرصد سنتی و روش نمونه-گیری3p را در مقایسه با حجم واقعی درختان ممرز قطع شده در طرح جنگلداری دکتربهرام نیا ارزیابی نماید. بدین منظور 282 اصله درخت ممرز از پروانه قطع سال 90 سری یک طرح مورد مطالعه مدنظر قرار گرفت. درختان مورد نظر ابتدا به روش تجدیدحجم صددرصد سنتی اندازه گیری شدند، سپس حجم واقعی تمام درختان ممرز به تفکیک صنعتی، هیزمی و کل بر اساس دستورالعمل ابلاغی شیوه تجدیدحجم به روش 3p آماده سازی و اندازه گیری و بطور دقیق محاسبه گردید. برآورد حجم درختان ممرز از طریق تجدیدحجم به روش نمونه گیری 3p (در5 تکرار) نیز انجام شد. نتایج این دو روش با حجم واقعی درختان قطع شده مقایسه گردید. نتایج نشان داد حجم های صنعتی، هیزمی و کل درخت در روش صددرصد سنتی با حجم واقعی درختان اختلاف معنی داری دارد. محاسبه حجم صنعتی کمتر به دلیل عدم تشخیص و تعیین دقیق بخش های پوسیده ولاپی تنه درختان، وبرآورد حجم هیزمی بیشتر به دلیل عدم اندازه گیری آن و درنتیجه حجم کل بیشتر دلیل این اختلاف حجم می باشد. اختلاف حجم برآورد شده به روش 3p در 5 تکرار با حجم واقعی درختان قطع شده 4/0 تا 3/6 درصد تعیین گردید که این اختلاف از نظر آماری معنی دار نمی باشد. حجم کل تجدیدحجم حاصل از روش نمونه گیری 3p همواره کمتر از حجم کل حاصل از روش صددرصد سنتی بوده و حداقل و حداکثر میزان کاهش 1/23 و30 درصد می باشد. با توجه به نتایج این تحقیق، روش نمونه گیری 3p به خاطر دقت بیشتر و صرفه جویی در بکارگیری نیروی انسانی کارگری و کارشناسی وبه تبع آن هزینه کمتر نسبت به روش صددرصد سنتی، برای تجدیدحجم درختان قطع شده مناطق احیایی پیشنهاد می گردد.

مدل سازی مکانی تخریب گستره جنگل های منطقه کاکاضای خرم آباد با استفاده از gis
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1391
  الهام مسروری   شعبان شتایی

چکیده: به منظور بررسی روند، میزان و موقعیت تخریب گستره جنگل در یک دوره 50 ساله تحقیقی در قسمتی از جنگل های کاکارضای شهرستان خرم آباد با مساحت 65/5090 هکتار انجام گرفت. برای مدلسازی احتمال تخریب و کاهش گستره جنگل با عوامل فیزیوگرافی شامل شیب، ارتفاع و جهت دامنه و متغیرهای اقتصادی- اجتماعی شامل درصد باسوادی، میزان جمعیت، نوع معیشت، و فاصله از جاده، رودخانه، روستا، مناطق جنگلی و غیرجنگلی از رگرسیون لجستیک استفاده شد نقشه گستره جنگل سال های 1334 و 1376 با استفاده از عکس های ارتوفتوموزاییک تهیه گردید. و همچنین نقشه گستره جنگل سال 1384 با استفاده از طبقه بندی تصاویر vnir سنجنده aster با صحت کلی 72% و ضریب کاپای 45/0 تهیه گردید. با تلاقی نقشه های گستره جنگل نقشه تخریب جنگل و میزان کاهش سطح جنگل در هر سه دوره تهیه گردید.. برای بررسی ارتباط عوامل مورد بررسی با کاهش گستره جنگل از روش همبستگی پیرسون و ضرایب مدل رگرسیون لجستیک استفاده شد. نتایج نشان داد در طی دوره اول حدود 515 هکتار، در دوره دوم 921 هکتار و در کل دوره 1435 هکتار از سطح جنگل های منطقه کاهش یافته است. نتایج ارزیابی نشان داد که مدل به دست آمده با متغیرهای مورد بررسی برای دوره اول با ضرایب 3/0 = pseudo r2 و 86/0 roc= ، برای دوره دوم 31/0=pseudo r2 و 85/0= roc و برای کل دوره28/0 = pseudo r2 و 83/0 roc= از تطبیق نسبتا خوبی با واقعیت برخوردار می باشد. نتایج ارزیابی اجرای رگرسیون لجستیک به روش جایگزینی نشان داد در دوره اول و سوم، متغیر اصلی گستره جنگل سال 1334 و در دوره دوم متغیر اصلی گستره جنگل سال 1376 دارای بیشترین تاثیر بوده است و عوامل نوع معیشت و ارتفاع به ترتیب برای دوره اول، دوره دوم فاصله از روستا و ارتفاع، و در دوره سوم (کل دوره) فاصله از روستا و نوع معیشت بیشترین تاثیر را بر روی کاهش گستره جنگل داشته است. نتایج حاصل از ارزیابی با همبستگی پیرسون نشان داد در دوره اول عوامل کلی فاصله و فیزیوگرافی و در دوره دوم و سوم عوامل اقتصادی- اجتماعی بیشترین تاثیر را روی کاهش گستره جنگل داشته است. به طور کلی این مدل در این منطقه به دلیل تمرکز تخریب توانایی تبیین تغییرات را با دقت نسبتا خوب دارامی باشد.

ارزیابی وضعیت کمی و مکان یابی پارک های شهری با توجه به خدمات تفرجی و محیط زیستی با استفاده از gis (مطالعه ی موردی منطقه 8 شهر تهران)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری 1392
  سپیده کریمی   مرتضی شریفی

وسعت و پراکنش مکانی بهینه پارک ها و فضای سبز شهری با توجه به رشد جمعیت شهری و نیازهای تفریح و تفرجی ساکنین شهرها، از ضروریات اصول شهرسازی است. در این تحقیق وضعیت پارک ها و فضای سبز شهری موجود منطقه 8 تهران مطالعه و بر اساس شاخص های استاندارد مطلوبیت آن ها مورد بررسی قرار گرفت. همچنین با استفاده از معیارهای اولویت بندی شده مکان یابی، نقشه شایستگی مکان-های مناسب برای توسعه پارک و فضای سبز ارائه گردید. منطقه 8 تهران دارای وسعتی معادل 1332 هکتار و جمعیتی بالغ بر 378725 نفر، شامل 3 ناحیه و 13 محله است. در این تحقیق به منظور مکان یابی مناسب برای ایجاد و توسعه فضاهای سبز منطقه، ابتدا لایه های اطلاعاتی معیارها تهیه و سپس با استفاده از توابع مختلف فازی، استانداردسازی شدند. سپس نقشه های استاندارد شده با روشwlc و با اعمال وزن هر معیار که از طریق تحلیل سلسله مراتبی (ahp) بدست آمد با هم تلفیق شدند و در نهایت نقشه شایستگی مکان های مناسب برای توسعه پارک و فضای سبز ارائه گردید. طبق نتایج بدست آمده سرانه فضای سبز این منطقه حدود 2/4 متر مربع است که عملا سرانه موجود مربوط به فضای سبز حواشی خیابان ها و بلوارها است، از این میزان سرانه تنها 67/0 متر مربع به ازای هر نفر، به پارک های منطقه تعلق دارد که این میزان با استانداردهای سرانه فضای سبز، فاصله زیادی دارد. نتایج نشان داد، زمین های با شایستگی عالی، خوب و متوسط در کاربری بایر، مناطق با جمعیت زیاد، نزدیک به راه ها و مراکز آموزشی، فرهنگی، تجاری، درمانی قرار دارند و زمین های با درجه شایستگی ضعیف و خیلی ضعیف در فاصله دورتری از کاربری های سازگار قرارگرفته اند و بیشتر در نزدیکی با مراکز صنعتی واقع شده اند. در مورد معیار ارزش زمین نیز، در مناطقی که ارزش زمین کمتر است نیز شایستگی بالا است. با استفاده از نتایج این تحقیق، می توان الگوی مناسبی جهت توسعه و بهینه سازی فضاهای سبز شهری مورد نیاز ارائه نمود.

ارزیابی وضعیت کمی و مکان یابی پارک های شهری با توجه به خدمات تفرجی و محیط زیستی با استفاده از gis(مطالعه ی موردی منطقه 8 شهر تهران)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری 1392
  سپیده کریمی   مرتضی شریفی

وسعت و پراکنش مکانی بهینه پارک ها و فضای سبز شهری با توجه به رشد جمعیت شهری و نیازهای تفریح و تفرجی ساکنین شهرها، از ضروریات اصول شهرسازی است. در این تحقیق وضعیت پارک ها و فضای سبز شهری موجود منطقه 8 تهران مطالعه و بر اساس شاخص های استاندارد مطلوبیت آن ها مورد بررسی قرار گرفت. همچنین با استفاده از معیارهای اولویت بندی شده مکان-یابی، نقشه شایستگی مکان های مناسب برای توسعه پارک و فضای سبز ارائه گردید. منطقه 8 تهران دارای وسعتی معادل 1332 هکتار و جمعیتی بالغ بر 378725 نفر، شامل 3 ناحیه و 13 محله است. در این تحقیق به منظور مکان یابی مناسب برای ایجاد و توسعه فضاهای سبز منطقه، ابتدا لایه های اطلاعاتی معیارها تهیه و سپس با استفاده از توابع مختلف فازی، استانداردسازی شدند. سپس نقشه-های استاندارد شده با روشwlc و با اعمال وزن هر معیار که از طریق تحلیل سلسله مراتبی (ahp)بدست آمد با هم تلفیق شدند و در نهایت نقشه شایستگی مکان های مناسب برای توسعه پارک و فضای سبز ارائه گردید. طبق نتایج بدست آمده سرانه فضای سبز این منطقه حدود 2/4 متر مربع است که عملاسرانه موجود مربوط به فضای سبزحواشی خیابان ها وبلوارها است، از این میزان سرانه تنها 67/0 متر مربع به ازای هر نفر، به پارک های منطقه تعلق دارد که این میزان با استانداردهای سرانه فضای سبز، فاصله زیادی دارد. نتایج نشان داد، زمین های با شایستگی عالی، خوب و متوسط در کاربری بایر، مناطق با جمعیت زیاد، نزدیک به راه ها و مراکز آموزشی، فرهنگی، تجاری، درمانی قرار دارند و زمین های با درجه شایستگی ضعیف و خیلی ضعیف در فاصله دورتری از کاربری های سازگار قرارگرفته اند و بیشتر در نزدیکی با مراکز صنعتی واقع شده اند. در مورد معیار ارزش زمین نیز، در مناطقی که ارزش زمین کمتر است نیز شایستگی بالا است. با استفاده از نتایج این تحقیق، می توان الگوی مناسبی جهت توسعه و بهینه سازی فضاهای سبز شهری مورد نیاز ارائه نمود.

روند رویش و محصول دهی توده های همسال زربین در جنگل کاری های استان گلستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری 1391
  لادن خان محمدی   محمد هادی معیری

هدف از این تحقیق تعیین میزان و روند رویشی (قطری، ارتفاعی و حجمی) و محصول دهی توده های همسال سرو زربین در جنگلکاری های استان گلستان و شناسایی فاکتورهای اقلیمی اثر گذار روی رویش این توده ها می باشد. جهت نیل به این اهداف دو توده خالص جنگلکاری سرو زربین با سنین 27 و 25 ساله با فاصله کاشت 2×2 متر در رویشگاه زرین گل علی آباد و هزار پیچ گرگان انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. در هر توده قطعات یک هکتاری انتخاب و هر قطعه در امتدا شیب دامنه به 4 بلوک 100×25 متر و هر بلوک به 4 پلات 25×25 متر تقسیم گردید.

ارئه الگوی برنامه ریزی مشارکتی جنگل براساس فنون تصمیم گیری چندمعیاره در جنگل های حوزه آبخیز 86 شمال کشور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1394
  سید مرتضی موسوی نوکنده   محمد هادی معیری

تصمیم گیری، برنامه ریزی و مدیریت عرصه های جنگلی طی دو دهه گذشته در معرض تغییرات زیادی قرار گرفته است. اثر عوامل مختلف طبیعی، غیرطبیعی و انسانی بر این عرصه ها درگیری ها، تنش ها و کشمکش هایی را بین ذینفعان به وجود آورده است. هدف این تحقیق ارائه روشی در جهت مشارکت ذینفعان است که ازنظر و آراء آن ها در مراحل مختلف تصمیم گیری و برنامه ریزی برای مدیریت جنگل با کمک معیارها، فنون مناسب و روش تحلیل تصمیم گیری چندمعیاره (mcda) استفاده شود. این تحقیق در حوزه 86 جنگل های شمال کشور در استان گلستان به صورت توصیفی و پیمایشی انجام شد. برای کسب داده های لازم دو پرسشنامه از نوع نگرش سنجی با پرسش هایی از نوع بسته طیفی و مقایسه زوجی طراحی شد. روایی پرسشنامه ها به روش اعتبار محتوا و پایایی پرسشنامه ها هم با تعیین ضریب آلفای کرونباخ در حد قابل قبول یعنی 8/0 تائید شد. بر اساس فرمول کوکران پرسشنامه ها در بین 150 نفر توزیع شد. تجزیه وتحلیل نتایج بدست آمده با استفاده از نرم افزار spss16، فرایند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و تاپسیس (topsis) نشان داد برای شناسایی ذینفعان سه معیار اصلی «بهره برداری»، «سکونت» و «حمایت و طرفداری از منابع طبیعی و محیط زیست» دارای اولویت هستند. ذینفعان در قالب هفت گروه اصلی: مجریان و پیمانکاران، سمن ها، اساتید و صاحب نظران، کارشناسان، دامداران، کشاورزان و گردشگران بوده اند. منطقه موردتحقیق به ده عرصه مختلف تفکیک و بالاترین اولویت با توده های جنگلی نادر و ذخیره گاه های اکولوژیک و کمترین اولویت با اراضی زراعی داخل و حاشیه جنگل بود. برای هر یک از عرصه های مختلف بررسی شده یازده ارزش تعیین و اولویت اول با حفاظت و بهبود حاصلخیزی خاک و آخرین اولویت با حفاظت و توسعه چراگاه ها بوده است. ارجحیت معیارهای شناسایی ذینفعان به روش تحلیل سلسله مراتبی و با ساخت مدل در برنامه اکسپرت چویس نیز انجام شد. نتایج نشان داد اهمیت یا وزن معیارها برای انتخاب بهترین گزینه طرح جنگلداری در هر دو روش تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس به ترتیب با معیارهای محیط زیستی، اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی است. تحلیل حساسیت اولویت و رتبه ذینفعان و معیارهای شناسایی آنان، مکان ها و ارزش های مختلف آن ها، معیارها و گزینه های انتخاب مناسب ترین طرح جنگلداری انجام شد. نتایج نشان داد مناسب ترین گزینه طرح جنگلداری مشارکتی در منطقه تحقیق به ترتیب گزینه b با اولویت معیارهای اکولوژیکی، دوم گزینه a با اولویت معیارهای محیط زیستی، سوم گزینه c با اولویت معیارهای اجتماعی و چهارم گزینه d با اولویت معیارهای اقتصادی است. طرح های جنگلداری دراین حوزه باید با تامین اهداف چندمنظوره و با در نظر گرفتن آرا و نظرات ذینفعان به صورت مشارکتی مدیریت شوند.