نام پژوهشگر: روح الله بهرامی
الهام امیدی روح الله بهرامی
کمیته قیام سعادت که با اتحاد خوانین جنوب غربی و غرب کشور و همراهی اقلیت مجلس شکل گرفت.از جمله رویدادهای مهم پس از وقوع کودتای اسفندماه1299 بشمار می رود که در تقابل با اقتدارگرایی حکومت نظامی سردارسپه شکل گرفت. تا قبل از دوره ی مورد بحث این پایان نامه، نظام استبداد شاهنشاهی ایران، با بروز انقلاب مشروطیت به نظام پادشاهی مشروطه مبدل شده بود.اگر چه نهادهای قانونی و احزاب شکل گرفتند، اما به دلیل ضعف دولت مرکزی، نبود ارتش منظم،فقدان خطوط مواصلاتی، هرج و مرج و ملوک الطوایفی شدت گرفته بود.از جمله ی این خوانین نیمه مستقل،شیخ خزعل،خوانین بختیاری و والی پشتکوه لرستان بودند که در نواحی جنوبی و غربی کشور حکمرانی می کردند. که به دلیل موقعیت استراتژیکی منطقه نفوذشان، انگلیسی ها با آنها ارتباطاتی برقرار نموده بودند.با اکتشاف نفت در منطقه و سپس شروع جنگ جهانی اول ارتباط انگلیس با خوانین مذکور بویژه شیخ خزعل و برخی خوانین بختیاری محکم تر شد و آنها تقریباً به حکام تحت الحمایه ی انگلیس تبدیل شدند. با کودتای 1299 ه.ش و ظهور رضاخان و سیاست وی مبنی بر یکپارچه سازی و تمرکز گرایی کشور باعث مقاومت خوانین مذکور و تشکیل کمیته قیام سعادت توسط آنها در برابر رضاخان شد.زمانی که قیام سعادت هدف خود را بازگشت احمدشاه و دفاع از مشروطیت اعلام نمود،دیگر مخالفان رضاخان همچون اقلیت مجلس پنچم به رهبری مدرس به تشویق و حمایت خوانین مذکور پرداختند،اما انگلستان که تا قبل از کودتای 1299 سیاستش مبنی بر حمایت و دوستی با خوانین بود،در این زمان دست از حمایت خوانین برداشت.از اینرو تغییر سیاست انگلیس در حمایت از خوانین بعد از کودتای 1299 ش در کنار قدرت طلبی و دیکتاتور منشی رضاخان و ناامیدی و سست ارادگی احمدشاه و نااستواری اتحادیه خوانین و در نتیجه نیرومندی حکومت مرکزی که با مشت آهنین و قدرت نظامی حمایت می شد،در نهایت به فروپاشی قیام سعادت انجامید. پژوهش حاضر ضمن بررسی زوایای متعدد همگرایی و اتحاد خوانین علل و عوامل شکل گیری کمیته قیام سعادت،لشکرکشی نظامی رضاخان و سیاست داخلی و خارجی او و مناسبات سیاسی قدرت های شمال و جنوب را در مورد کمیته قیام سعادت مورد بحث و بررسی قرار داده و چگونگی فراز و فرود حرکت مذکور را تبیین نموده است.
زینب عباسی روح الله بهرامی
روابط ایران و فرانسه در عهد قاجاریه، دارای اهمیت ویژه ای است. هر چند که این روابط در دوره قبل از حکومت قاجارها وجود داشت، اما نکته مهم در دوره قاجاریه تأثیرپذیری فرهنگی ایران از این کشور است. با ظهور ناپلئون بناپارت و جنگ های ایران و روسیه فصل جدیدی از ارتباطات بین دو کشور، بویژه گرایش به ارتباط فرهنگی پدید آمد. فدرت نمایی فرانسه و ناپلئون در اروپا و نیاز ایران به کمک نظامی و سیاسی فرانسه، عامل مهمی در برقراری روابط سیاسی ایران و فرانسه شد. گرچه مناسبات سیاسی، نظامی فرانسه در ایران تحت شعاع رقابت قدرت های بزرگ دیگر نظیر روسیه و انگلستان قرار گرفت و با ناکامی مواجه شد. اما در عرصه فرهنگی پیامدهای بسزایی با خود به همراه داشت که از جمله می توان به ورود کارگزاران سیاسی، فرهنگی و مذهبی فرانسه، رفت و آمد سیاحان و باستان شناسان و آموزگاران فرانسوی، اعزام دانشجو به فرانسه و گرایش ایرانیان به زبان و ادبیات فرانسه اشاره کرد. اثرگذاری فرهنگی فرانسه بر جامعه ایران علل مختلفی داشت، اولین و مهمترین آن فضای سیاسی آن دوره بود که سبب شد ایران بدلیل سیاست های استعماری روسیه و انگلیس متوجه دول بی طرف غربی مانند فرانسه شود.
محمد عباسی مهدی صلاح
چکیده : سابقه ی ورود جریان چپ به حوزه اندیشه سیاسی در ایران معاصر به دوره ی مبارزات مشروطه خواهی باز می گردد که در مجلس دوم خود را در حزب اجتماعیون عامیون نمایاند در ابتدا با رویکردی ملی گرایانه و مشروطه لیبرال آغاز نمود . حوادث این جنبش وبحرانهای پس از آن ، این گونه اندیشه ها را در نزد برخی از عناصر تندرو تقویت نمود بطوری که این نوع رفتار ومشی سیاسی با گروهای افراطی قفقاز در پیوند قرار گرفت . پس از انقلاب اکتبر1917در روسیه این جریان خود رادر شکل یک قدرت سیاسی وایدئولوژیک نمایان ساخت ، بدین صورت مناطق شمالی ایران معبری برای ورود اندیشه های مارکسیستی وکمو نیستی شد .در این زمان یکی از مناطقی که پس از استبداد صغیر در ایران کانون مبارزه علیه استبدادشد و برای احیای آزادی و مشروطه خواهی قیام نمود گیلان بود . این منطقه شاهد یکی از مردمی ترین واصیل ترین قیامهای مردمی و اجتماعی بود که به رهبری میرزا کوچک خان صورت گرفت. میرزا از پیروان اندیشه ی اتحاد اسلام سید جمال الدین اسدابادی بود وخواستار یگانگی مسلمانان برای درهم کوبیدن استعمار خارجی واستبداد داخلی بود وسوابق درخشانی در جنبش مشروطه خواهی داشت . وقوع انقلاب بلشویکی وسقوط حکومت تزاران وروی کار آمدن بلشویک ها معادلات منطقه ای را برهم زد وایران در مقوله ی روابط خارجی بریتانیا به منظور مقابله با این تفکر از اهمیت ویژه ای برخوردار شد. بنا براین ایجاد نظام متمرکز ی وسیاست سرکوب حرکتهای مرکز گریزی در اولویت قرار گرفت ، چراکه محصور کردن تفکرات بلشویکی به منظور جلوگیری از توسعه ی نفوذ انقلاب روسیه با وجود یک قدرت مرکزی نیرومند وبه ظاهر مستقل ممکن بود . در این زمان یگانهایی از ارتش سرخ در تعقیب روسهای سفید تزاری وارد شمال ایران شدند وبا جنبش جنگل ارتباط برقرار نمودند . آنان درابتدا خود را به عنوان حامیان جنبش مردمی مذکور معرفی و سپس بانفوذ در ارکان جنبش موفق شدند جمهوری شورایی جنگل را در اتحاد با جنگلیها بوجودبیاورند. این عده که همواره در اسناد خود از صداقت میرزا سخن می گویند با میرزا ذره ای صداقت نورزیدند .میرزا که اهداف شوم آنان را بزودی دریافته بود از صف آنان جدا شد وبا این موضع گیری صریح ضربه ای مهلک بر پیکر این جریان وارد ساخت جریانی که درصدد بود که با براه انداختن جنبشی مارکسیستی وکمو نیستی درمناطق شمالی راه ورود وتحکیم نفوذ خود را در ایران هموار سازد .در طول مدت مذکور میرزا اشتباهات استرا تژیک آنان را در قبال جنبش جنگل گوشزد نمود . اما رهبران جریان چپ حتی برخلاف اسنامه ای که خود با نهضت جنگل ، دست به اقداماتی زدند که برخلاف آرمانهای اساسی جنبش مردمی جنگل بود وتحمل این وضعیت برای مسلمان معتقدی چون میرزا قابل پذیرش نبود و همین امر باعث فروپاشی جمهوری شورایی جنگل شد و باعث بروز اختلاف میان یاران میرزا گردید . عملکرد این مهمان ناخوانده نتایج مخرب زیادی بر تداوم وبقای جنبش بر جای گذاشت. وابستگی جریان مذکور به جمهوری ساویتی شوروی ، ترجیح دادن منافع بیگانه بر منافع ملی ، تبلیغات مرام کمونیستی وسوسیالیستی حرکت مردمی جنگل را فدای منافع بلشویک ها نمود و در نهایت با خیانت و سکوت آنان میرزا را به مسلخ فرستاد مسلخی که از عقب نشینی تاکتیکی طرح لنین در مواجهه با امپریالیسم انگلستان درسایه تز همزیستی مسالمت آمیز باامپریالیسم اتفاق افتاد .این پژوهش با بررسی روند اقدامات این جریان و ویژگیهای فکری واندیشه ای آنان نقش وتاپیر گذاری فعالیتهای سیاسی وفکری آنان را در جرین جنبش جنگل مورد بحث وبررسی قرار داده است . کلید واژه ها :جنبش جنگل ،میرزا کوچک خان،جریان چپ بلشویکها ،جمهوری شورایی گیلان، بریتانیا، شوروی
علی حسنوند سیدعلاءالدین شاهرخی
چکیده دردوقرن اول هـ .ق شاهدیک سلسله تحولات تاریخی درخراسان هستیم. تحولاتی که درجهان اسلام نقشی بی بدیل ایفا نمودند. دست یابی به علل این جایگاه ونتایج آن امری بس ضروری است زیرا درشناخت تاریخ ایران و جهان اسلام درآن دوره تأثیرگذاربوده اند. عوامل زمینه ساز آن تحولات بر گرفته ازعملکرد فاتحان عرب و والیان آنها بامردم زیردست بود. رفتاری که قوم مغلوب ازبرابری باقوم غالب محروم بود. این گونه اعمال بیشتر از جانب حکومت عربی ونه اسلامی بنی امیه سرزد. روند این حرکت ها واکنش هایی را در جامعه بر انگیخت وموجب شکل گیری کانون مبارزات سیاسی وفرهنگی شد. فعالیت داعیان عباسی دراین شرایط، منسجم تر از هر قیام دیگری بود .آنها از فترت بنی امیه و اختلافات قبایل عرب، نهایت استفاده را بردند. درحرکت عباسیان گرو های مختلفی ازساکنان روستا ها وشهرهای خراسان مشارکت داشتندکه هر کدام با انگیزه ای وارد جنبش شده بودند. آنچه در این بین موجب انسجام بیشترشد شعارجانبداری از خاندان پیامبر(ص) بود که صبغه فرهنگی داشت ولی عباسیان ازآن بهره برداری سیاسی نمودند. پس ازآشکار شدن ماهیت آنها همراهان پیشین دست به مخالفت زدند زیرا پی بردند که به بازی گرفته شده اند. بدین ترتیب درگوشه وکنار خراسان قیام هایی ازجانب شیعیان وخون خواهان ابومسلم با انگیزه مذهبی وسیاسی رخ داد. خلفای عباسی نیز همانند امویان به مقابله قیام ها پرداختند اماهیچ گاه به طورکلی موفق به سرکوب آنها نشدند. تا اینکه تصمیم گرفتندبه این درگیری های طولانی پایان دهندوبامردم خراسان پیوستگی خودرا حفظ نمایند دراین راستاطاهربن حسین راکه یک سردارایرانی بودبه ولایتداری انتخاب نمودند واین آغازی برای استقلال سلسله های محلی ایران بود. واژه های کلیدی: خراسان، امویان، عباسیان، شیعیان، طبقات اجتماعی ، طاهرذوالیمینین، طاهریان
معصومه هاشم بیگی روح الله بهرامی
چکیده: در این پژوهش به بررسی حیات سیاسی- اجتماعی ایلات و عشایر پشتکوه در عصر قاجار پرداخته شده است. ایلات و عشایر پشتکوه نقش بسیار مهمی در ساختار قدرت، و دفاع از مرزها ایفا نموده اند. همچنین منطقه پشتکوه همواره در طول تاریخ بستر مناسبی برای زندگی ایلی و عشیره ای ایجاد کرده بود که نشأت گرفته از شرایط این منطقه است. موقعیت خاص جغرافیایی، وجود مراتع فراوان مورد نیاز حیات عشایری، و هم جواری پشتکوه با دولت عثمانی و عراق نقش مهمی در شکل گیری حیات سیاسی و اجتماعی عشایر منطقه داشته است. مهم ترین ایلات و طوایف پشتکوه در دوره ی قاجار ایلات کرد، ملکشاهی، خزل، ارکوازی، شوهان، و طوایف کاید خورده، دیناروند، علی شروان و پنج ستونی بودند.در ارتباط با ساختار اجتماعی ایلات و عشایر پشتکوه می توان گفت ایلات و عشایر برای حفظ منافع سیاسی و اقتصادی خود از یک نظام رده بندی کهن برخوردار بودند و این ساخت سنتی اجتماعی متشکل از ایل، طایفه، تیره (هوز)، بنه مال، و مال بود. ساختار سیاسی و اجتماعی جامعه عشایری پشتکوه براساس ویژگی های قومی و خویشاوندی، منافع ایلی- طایفه ای، حفظ سنت ها و مناسبات اقتصادی- اجتماعیِ عشایری و نحوه ی تعامل آنان با حکومت محلی والیان پشتکوه استوار بوده است. اقتصاد و معیشت عشایر پشتکوه بر پایه ی دامداری و در سطح محدودی کشاورزی بوده است.
برومند اعظمی پور علاء الدین شاهرخی
دینور از شهرهای مهم و نسبتاً بزرگ اقلیم جبال (مادکهن) در روزگار خود بوده است. این شهر پس از سقوط دولت ساسانی و ورود اسلام به آن، برای مدتی نامش به ماه الکوفه تغییر کرد. پس از تغییر ساختار سیاسی و اجتماعی جامعه ی ایران و به وجود آمدن جامعه ی نوین ایرانی – اسلامی، زمینه های لازم برای رشد و ترقی شهرهای آن از جمله دینور فراهم شد. این شهر با پیشینه ی کهن تاریخی، با به وجود آمدن شرایط و زمینه ها و عوامل سیاسی- اجتماعی و دارا بودن موقعیت خاص جغرافیایی سبب بروز و ظهور و پرورش دانشمندان و مفاخر فرهنگی بسیاری در دامان خود شد که برخی از آنان دارای شهرتی فرامنطقه ای و جهانی هستند و از پیشگامان و بنیانگذاران علوم در زمان خود به شمار می روند. دینور در تمدن اسلامی و در قرون نخستین آن به ویژه قرون سوم و چهارم هجری به شکوفایی و نشاط علمی – فرهنگی قابل توجهی دست پیدا کرد و در این زمینه دارای جایگاهی ویژه و در خور توجه گردید. این تحقیق تلاش دارد با به کارگیری شیوه ی مطالعه ی بین رشته ای در تاریخ و با هدف سعی در جهت شناسایی جایگاه علمی و فرهنگی دینور در تمدن اسلامی گام هایی در جهت شناخت جایگاه و کارکرد علمی – فرهنگی دینور در تمدن اسلامی از آغاز تا هجوم مغول بردارد.
مصیب شریفی بازوند روح الله بهرامی
سرزمین کوهدشت در دوران قاجار یکی از مناطق تأثیرگذار در تاریخ لرستان محسوب شده است.زیرا این بخش از سرزمین لرستان علاوه برپیشینه کهن تاریخی و شرایط خاص جغرافیایی و داشتن مرز مشترک با دو استان کرمانشاه و ایلام ، محل سکونت ایل امرایی وخاندان غضنفری امرایی بوده است که این خاندان علاوه بر حکمرانی موروثی بر سرزمین طرهان(کوهدشت) ، در بسیاری از روییدادهای سیاسی و اجتماعی لرستان نقش بسزایی داشته اند.خاندان غضنفری امرایی در جریان قیام های سالارالدوله در دوران مشروطه،مساعدت با کمیته مهاجرین در جنگ جهانی اول،نبرد با نیروهای روس در جریان جنگ جهانی اول درهنگام تصرف کرمانشاه وهمچنین تلاش برای بازپس گیری اموال شرکت انگلیسی لینچ که توسط طوایف بالاگریوه لرستان دچار دستبرد شده بود، موجد حوادث بیشماری بوده اند. نظرعلی خان غضنفری امرایی به عنوان رئیس طوایف طرهان در حوادث داخلی لرستان و ارتباطات با سران طوایف سایر مناطق لرستان نیز تعاملات فراوانی داشته است . وی همچنین دارای ارتباطات سیاسی با والی پشتکوه(ایلام امروزی) بخاطر موقیت خاص منطقه طرهان بوده است که این نقش آفرینی وی تا پایان دوره قاجاریه و ورود ارتش رضاخانی به لرستان همچنان پابرجا بوده است. این پژوهش پیوندی است میان ایلات وطوایف منطقه طرهان با حوادث و جریانات گذشته در بستر جغرافیای زمان ومکان سرزمین لرستان . مردمانی که خود ونیاکانشان همواره تاریخ ایل وتبار خویش بوده اند و ازبنیان های حیات عشیره ای وقبیله ای خود باتمام وجود همواره دربرابر نیروهای بیگانه دفاع نموده اند.دراین تحقیق سعی شده است اصل ومنشأ حماسه های این مردمان مورد توجه قرار بگیرد.شرح استقامت اقوام طرهانی ولرستانی درنبردهای عشایری با مرکزیت طوایف امرایی وسوری درجغرافیای منطقه لرستان وبیان تعاملات خاندان غضنفری امرایی با شاهزادگان قاجارونقش آفرینی این خاندان درلرستان عهدقاجار شاخصه اصلی انجام این می باشد.
امیرحسین بنی اشرف طهماسب علیپوریانی
مفهوم عدالت در کانون هر اندیشه فلسفی است که به مقوله ی سیاست می پردازد. اما عدالت دارای یک معنای عرفی محض که همگان آن را قبول داشته باشند نیست و معانی مختلفی مبتنی بر دو نوع معرفت شناسی پیشینی و پسینی دارد. نمود این دو نوع معرفت شناسی را می توان در بحث عدالت به صورت جدال میان اندیشه ورزی تاریخی و فراتاریخمندگرایی در باب این مفهوم، در اندیشه سیاسی غرب و به تبع آن، در قلمرو اندیشه اسلامی در ذیل جدال های ازلی بودن و مخلوق بودن مفهوم عدالت مشاهده کرد. این پژوهش قصد دارد با بررسی زمینه های زمانی و مکانی شکل گیری احکام و قوانین اسلامی در مولفه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ازلی یا مخلوق بودن عدالت را در اندیشه سیاسی اسلام به تحقیق بپردازد. با این هدف که در نهایت نشان دهیم که بخشی از تعریف ما از عدالت تحت تاثیر «دیالکتیک متن و واقعیت» به معنای تاثیر متقابل بسترهای زمانی و مکانی شکل گیری این قوانین و احکام، و متن مقدس شکل گرفته است. پژوهش حاضر در نیل به این هدف تلاش نموده است، که صرف نظر از کلیات پژوهش، در ذیل چهار گفتار، به خصوص به ترتیب در گفتارهای 3، 4 و 5، این دیالکتیک را در حوزه های فرهنگ، سیاسی و اقتصادی بررسی نماید. در فصل ششم، انتقادات وارد به نظریه دیالکتیک متن و واقعیت آورده شده است.
محمد جمشیدپور جهانبخش ثواقب
چکیده ندارد.
شهرام حسن وند مهدی صلاح
چکیده ندارد.