نام پژوهشگر: ضیاء فلاح محمدی
سعید رمضانی ضیاء فلاح محمدی
مصرف نوشیدنی¬های انرژی¬زا توسط ورزشکاران و دانشجویان به طور فزاینده¬ای رایج شده است. دانشجویان و ورزشکاران اعتقاد دارند که استفاده از نوشیدنی¬های انرژی¬زا طی تمرین و مسابقه، به علت ترکیبات نیروزایی همچون کربوهیدرات، کافئین، سیترات سدیم، تورین و غیره عملکرد را افزایش می¬دهد. بنابراین، هدف اصلی این پژوهش تعیین اثرات مصرف حاد نوشیدنی¬های ورزشی ردبول و هایپ بر برخی شاخص¬های توان بی¬هوازی، قدرت عضلانی، سطوح لاکتات خون، ضربان¬ قلب و حالات روانی دانشجویان مرد فعال بود. آزمودنی¬های این پژوهش را، یک نمونه 26 نفره از دانشجویان مرد دانشگاه مازندران با میانگین سنی 22 سال تشکیل می¬دادند که به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. این پژوهش در دو جلسه جداگانه با 4 روز فاصله در بین جلسات اجرا شد. در جلسه اول، همه آزمودنی¬ها بعد از صرف یک صبحانه استاندارد و تکمیل پرسش¬نامه نیمرخ حالات روانی و گرفتن نمونه خون، در آزمون قدرت توسط دینامومتر با سه تکرار و یک دقیقه استراحت بین هر تکرار و آزمون 30 ثانیه وینگیت، شرکت کردند. سپس دو دقیقه پس از پایان آزمون بار دیگر خون¬گیری انجام شد. در جلسه دوم، پس از دریافت صبحانه آزمودنی-ها به صورت کاملاً تصادفی به چهار گروه(ردبول، هایپ، دارونما و بدون نوشیدنی) تقسیم شدند. و هر آزمودنی 40 دقیقه قبل از آغاز آزمون، 6 میلی¬لیتر به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن خود از نوشیدنی¬های مربوطه را به صورت دو سوکور دریافت کردند و سپس آزمون¬ها همچون جلسه اول تکرار گردید. با این تفاوت که ضربان¬های قلب آزمودنی¬ها در حالت استراحت قبل از نوشیدن، 40 دقیقه بعد از نوشیدن قبل از تمرین و 10 دقیقه بعد از آزمون نیز در جلسه دوم اندازه¬گیری و ثبت شدند. سپس داده¬ها با استفاده از روش¬های آماری مناسب شامل آنالیز واریانس یکطرفه، آزمون تعقیبی lsd و اندازه¬گیری مکرر در سطح معنی¬داریp≤5% تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در گروهی که نوشابه ردبول و هایپ مصرف کرده بودند، میانگین توان و حداقل توان افزایش معناداری یافته است. تغییرات مشاهده شده در سایر متغیرهای اندازه¬گیری شده در چهار گروه، از لحاظ آماری معنادار نبودند. به طور کلی با توجه به نتایج پژوهش حاضر می¬توان گفت مصرف کوتاه مدت نوشیدنی¬های ورزشی ردبول و هایپ می¬تواند اثر مثبتی بر بهبود عملکرد دانشجویان مرد فعال داشته باشد.
سیده فاطمه حسینی ضیاء فلاح محمدی
پروتئین شوک گرمایی 27 ( 27hsp ) یک پروتئین دارای چند عملکرد است که در چندین فرایند سلولی شرکت می کند، یک کمپلکس مولکولی با جرم زیاد است که وظیفه نگهبانی سلول را بدون مصرف atp انجام می دهد (). هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثر 8 هفته تمرین استقامتی بر سطوح 27hsp هیپوکامپ در موش های صحرایی نر نژاد ویستار بود. برای این منظور 50 سر موش نر 8 هفته ای با میانگین وزن 10 ± 189 گرم از انستیتو پاستور شمال ایران تهیه شدند و به طور تصادفی در گروه های کنترل، شم و سه گروه تمرینی تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت 8 هفته، هر هفته 5 روز با شدت 20 متر بر دقیقه با مدت های 30 و 60 دقیقه و شیب صفر درجه روی نوار گردان ویژه جوندگان به تمرین پرداختند. 72 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین و پس از 4 ساعت ناشتایی، موش ها بیهوش شده و نمونه گیری از هیپوکامپ مغز انجام شد. هیپوکامپ جمع آوری شده برای اندازه گیری سطوح 27hsp، به روشelisa مورد استفاده قرار گرفت. داده ها به روش آنالیز واریانس(anova) یک طرفه و lsd تجزیه و تحلیل و با اختلاف معناداری در سطح 001/0< p پذیرفته شد. نتایج نشان داد که سطوح 27hsp هیپوکامپ در گروه تمرینی 90 دقیقه در مقایسه با گروه های کنترل، شم و تمرین 30 و 60 دقیقه افزایش معناداری (001/0< p) یافت. بین وزن موش ها در گروه های کنترل و شم با گروه های تمرینی تفاوت معناداری (025/0=p ) مشاهده شد. بین وزن موش ها در گروه های تمرینی تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج این تحقیق نشان داد که که اجرای تمرین های ورزشی طولانی مدت در بیش از یک آستانه مدت مشخص، می توانند موجب افزایش تحریکات استرس زا در بافت مغز (هیپوکامپ) شوند و 27hsp را به میزان قابل توجهی افزایش دهند.
امیر نژادوزیری چترودی ضیاء فلاح محمدی
چکیده: مقدمه و هدف: عوامل نوروتروفیک، بقا، تمایز و نگهداری سلول های عصبی را گسترش میدهد و به عنوان یکی از گزینههای درمان پارکینسون مطرح شدهاند. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثر حفاظتی چهار هفته دویدن روی نوارگران همراه با تزریق کلسیتریول بر cdnf، دوپامین و تیروزین هیدروکسیلاز جسم مخطط موش های پارکینسونی شده با 6 هیدروکسی دوپامین بود. مواد و روش: 63 سر موش صحرایی نژاد ویستار به طور تصادفی به 9 گروه کنترل، شم، کنترل پارکینسون، تمرین پارکینسون، تمرین سالم، مکمل پارکینسون، مکمل سالم، ترکیبی پارکینسون و ترکیبی سالم تقسیم شده اند. تمرینات (4 هفته/ 5روز در هفته) روزانه به مدت 30 دقیقه روی نوارگردان با سرعت 15 متر در دقیقه انجام شد. مکمل کلسیتریول (4 هفته/ 2روز در هفته) با دوز 1 میکروگرم در کیلوگرم به صورت درون صفاقی تزریق شد. مدل پارکینسونی با استفاده از جراحی استریوتاکسی و تزریق 6-هیدروکسی دوپامین به داخل جسم مخطط ایجاد شد. مقایسه سطوح عامل های وابسته تحقیق با استفاده از روش آماری آنالیز واریانس دوطرفه و آزمون تعقیبی توکی با سطح معنیداری p?0.05 انجام شد. یاقتهها: در تحقیق حاضر ورزش توانست به طور معناداری سطح cdnf را افزایش دهد. اما، نتوانست تاثیر معناداری روی سطوح دوپامین و تیروزینهیدروکسیلاز داشته باشد. از سوی دیگر، کلسیتریول توانست سطوح متغیرهای cdnf،da ، th تحقیق را به طور معنیداری افزایش دهد. همچنین ترکیب ورزش و کلسیتریول منجر به افزایش قابل توجهی بیشتری در متغیرهای وابسته تحقیق شد. نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که تمرین همراه با تزریق کلسیتریول میتواند برای افزایش حفاظت عصبی سلولهای دوپامینرژیک جسم مخطط در برابر عوامل مستعد کننده بیماری پارکینسون و ارتقای سلامت مغز توصیه شود.